touraj atef
1st March 2011, 10:05 AM
قصه سر در گمي هاي زندگي به گونه اي است كه افراد طناز را همواره مجبور كرده است كه از اصطلاح " پيدا كنيد پرتقال فروش را " استفاده كنند حكايت پيدا كردن پر تقال فروش قصه كسي است كه مشغول طرح مسئله بوده است و آنقدر در طرح اين مسئله در سر در گمي ها فرو مي رود كه مجبور مي شود بجاي حساب و كتاب كردن در مورد خود مسئله به دنبال پرتفال فروشي رود كه هيچ دخلي به اين سوال نداشته است حال اين حكايت دامنگير در كل جامعه به فوتبال ما رسيده است و افراد آنقدر در مسائل غرقه هستند كه بجاي حل آن مسئله و يا مشكلات ره به ديار توجيه و فرافكني و بي ربط گوئي مي زنند و علت هم مشخص است چون براي حل امور نيامده و يا قادر به حل آن نيستند در نتيجه به دنبال پرتقال فروش مي گردند حال به چند نمونه از اين جستجو گران پر تقال فروش نگاهي مي افكنيم1/ حجت الاسلام عليپور كه روز گاري بعنوان دبير منشور اخلاقي سر و صدائي به پا كرده بود و مدتي مصاحبه نمي كرد و شايد اجازه مصاحبه نداشت اخيرا بعنوان مسئول كميته نظارت و ارزشيابي ليگ كه خدا مي داند بر اساس چه سابقه و دانش و فاكتور هائي به ايشان اين عنوان داده شده است در اظهار نظري جالب مي گويد باشگاه پرسپوليس حق ندارد ماليات افشين قطبي بپردازد و هر باشگاهي موظف در پرداخت دستمزد است و پر داخت ماليات دستمزد بازيكنان و مربيان بر عهده خود دريافت كننده دستمزد است وگرنه از حضور در رقابتهاي ليگ سال بعد محروم مي شود... از ايشان مي پرسيم كه اولا رئيس كميته نظارت و ارزشيابي ليگ چه ربطي به اظهار نظر كردن در مورد پر داخت ماليات دارد؟ ثانيا حالا كه جناب قطبي در ايران نيست چگونه مي توان او را محروم از حضور در ليگ ايران كرد ؟ و ثالثا آيا ايشان مي توانند به ما بگويند تاوان 240 ميليون ماليات جناب قطبي را چه كسي بجز ملت ايران بايدبپردازد ؟ شايد هم ماليات را پر تقال فروش مي پردازد
2/ حكايت حبيب كاشاني هم در نوع خود جالب است ايشان در حاليكه از برنامه ريزي مفصلشان در هنگام بازيهاي ليگ قهرمانان آسيا سخن مي گويند يادشان مي رود كه بگويند كه چرا اين اتفاق انگشت نگاري و معطلي در فرودگاه جده را پيش بيني نكرده و يا خبر از آن نداشته اند و اگر خبر نداشتند چرا اين گونه حقيرانه تن به آن داده اند ايشان مي گويد با اصرار سفير ايران در عربستان انگشت نگاري پرسپوليس را پذيرفته است اما نمي گويند اين جناب سفير به چه دليل در مورد سپاهان سخني نگفته است حبيب كاشاني در بخش ديگري از سخنان خود مي گويد كه ما مسلمانيم و براي ميزباني كليه امكانات را جهت پذيرائي و محبت مهيا مي كنيم اما نمي گويد اين قسمت مسلماني مگر شامل حال عربستاني ها نمي شود ؟ و يا اين كه اين همه مهر و محبت به چه دليل در اردوي سرخها نيست كه جناب بوقچي با مشت به صورت سر مربي جناب مدير مي كوبد ؟ اصولا اين مهر ورزي و مديريت جناب مدير عامل ما را به ياد مهر و مديريت پرتقال فروش هميشه غايب نمي اندازد ؟
3/قصه سر مربي تيم ملي اوج حكايت پر تقال فروشان است جناب رئيس كميته بين الملل فدراسيون فوتبال پس از گشت و گذار فراوان به خرج ملت ايران و به بهانه انتخاب سر مربي براي تيم ملي ايران حالا مي گويد انتخاب سر مربي تيم ملي ايران را بر عهده پرتقال فروشان ببخشيد كفاشيان و تاج گذاشته است ... براستي بايد به اين همه سعي و كوشش و اهتمام و توانائي درود فرستاد و يكي نيست به اين آقاي رئيس روابط بين الملل بگويد اگر كفاشيان و تاج بلد بودند سر مربي براي تيم ملي بياورند كه اين كار را ماهها پيش به شما واگذار نمي كردند و اصولا اگر قرار است همه كار ها را آنها بكنند جناب عالي بعنوان رئيس كميته بين المللي به چه دليل در فدراسيون حقوق مي گيريد ؟ ومي گويم حالا كه قرار است همه كارها را كفاشيان و تاج بكنند كه نمي توانند پس چه بهتر است راننده و آبدارچي فدراسيون هم بروند و آقايان خودشان كار ها را انجام دهند براستي قابليتهاي ترابيان هيچ كمتر از پرتقال فروش گمشده نيست
4/ در تيم پاس هم حكايت جالبي است آقايان با كلي شعار تيم پاس بزرگ را به پاس كوچك همدان تبديل كردند سخن از بزرگي و عظمت پاس دادند و حالا شاهديم كه در اين تيم محكوم تنها خبري كه شنيده مي شود استعفا است نخست سر هنگ ياوري استعفا مي دهد بعد سر دار ملاحي او را تهديد مي كند كه بايد بر گردد و بعد خودش استعفا مي دهد و كسي او را تهديد نمي كند اما سر هنگ پيمبري او را تاييد مي كند و او كه قائم مقام مدير عامل باشگاه است هم استعفا مي دهد و پاس مي ماند و يك سري بدهي و بي مديري كه دست پخت آقاياني است كه سبز قبايان پر افتخار تهراني را تبديل به اين پاس همدان رنجور كردند براستي كجا هستند آنهائي كه دم از انتقال موفق پاس تهران به همدان مي زدند لابد آنجا هم توطئه پر تقال فروشان نقش اول را دارد
و خوشحاليم حال كه سر مربي پر تقالي نداريم در عوض پر تقال فروش به مقدار زياد موجود است واين حكايت همچنان ادامه دارد
2/ حكايت حبيب كاشاني هم در نوع خود جالب است ايشان در حاليكه از برنامه ريزي مفصلشان در هنگام بازيهاي ليگ قهرمانان آسيا سخن مي گويند يادشان مي رود كه بگويند كه چرا اين اتفاق انگشت نگاري و معطلي در فرودگاه جده را پيش بيني نكرده و يا خبر از آن نداشته اند و اگر خبر نداشتند چرا اين گونه حقيرانه تن به آن داده اند ايشان مي گويد با اصرار سفير ايران در عربستان انگشت نگاري پرسپوليس را پذيرفته است اما نمي گويند اين جناب سفير به چه دليل در مورد سپاهان سخني نگفته است حبيب كاشاني در بخش ديگري از سخنان خود مي گويد كه ما مسلمانيم و براي ميزباني كليه امكانات را جهت پذيرائي و محبت مهيا مي كنيم اما نمي گويد اين قسمت مسلماني مگر شامل حال عربستاني ها نمي شود ؟ و يا اين كه اين همه مهر و محبت به چه دليل در اردوي سرخها نيست كه جناب بوقچي با مشت به صورت سر مربي جناب مدير مي كوبد ؟ اصولا اين مهر ورزي و مديريت جناب مدير عامل ما را به ياد مهر و مديريت پرتقال فروش هميشه غايب نمي اندازد ؟
3/قصه سر مربي تيم ملي اوج حكايت پر تقال فروشان است جناب رئيس كميته بين الملل فدراسيون فوتبال پس از گشت و گذار فراوان به خرج ملت ايران و به بهانه انتخاب سر مربي براي تيم ملي ايران حالا مي گويد انتخاب سر مربي تيم ملي ايران را بر عهده پرتقال فروشان ببخشيد كفاشيان و تاج گذاشته است ... براستي بايد به اين همه سعي و كوشش و اهتمام و توانائي درود فرستاد و يكي نيست به اين آقاي رئيس روابط بين الملل بگويد اگر كفاشيان و تاج بلد بودند سر مربي براي تيم ملي بياورند كه اين كار را ماهها پيش به شما واگذار نمي كردند و اصولا اگر قرار است همه كار ها را آنها بكنند جناب عالي بعنوان رئيس كميته بين المللي به چه دليل در فدراسيون حقوق مي گيريد ؟ ومي گويم حالا كه قرار است همه كارها را كفاشيان و تاج بكنند كه نمي توانند پس چه بهتر است راننده و آبدارچي فدراسيون هم بروند و آقايان خودشان كار ها را انجام دهند براستي قابليتهاي ترابيان هيچ كمتر از پرتقال فروش گمشده نيست
4/ در تيم پاس هم حكايت جالبي است آقايان با كلي شعار تيم پاس بزرگ را به پاس كوچك همدان تبديل كردند سخن از بزرگي و عظمت پاس دادند و حالا شاهديم كه در اين تيم محكوم تنها خبري كه شنيده مي شود استعفا است نخست سر هنگ ياوري استعفا مي دهد بعد سر دار ملاحي او را تهديد مي كند كه بايد بر گردد و بعد خودش استعفا مي دهد و كسي او را تهديد نمي كند اما سر هنگ پيمبري او را تاييد مي كند و او كه قائم مقام مدير عامل باشگاه است هم استعفا مي دهد و پاس مي ماند و يك سري بدهي و بي مديري كه دست پخت آقاياني است كه سبز قبايان پر افتخار تهراني را تبديل به اين پاس همدان رنجور كردند براستي كجا هستند آنهائي كه دم از انتقال موفق پاس تهران به همدان مي زدند لابد آنجا هم توطئه پر تقال فروشان نقش اول را دارد
و خوشحاليم حال كه سر مربي پر تقالي نداريم در عوض پر تقال فروش به مقدار زياد موجود است واين حكايت همچنان ادامه دارد