touraj atef
13th February 2011, 10:01 AM
زمستاني نه چندان سرد در پايتخت ايران زمين حاكم است و هيچ اثري از نجواي شاعر روزگار دور را نمي شنويم كه مي خواند " هوا بس ناجوانمردانه سرد است " اما گويا سردي هوا اگر در زمستاني چون زمستان تهران نباشد اما خونسردي و بي تفاوتي و خواب در زمستان همچنان بر اذهان حاكمان فوتبال احاطه دارد و مي بينيم كه فوتبال ما همچنان در رخوت و سكوت ادامه مي دهد چند روزي است كه كارلوس كرش يا كوئيرش يا كوئيرز از ايران رفته است و در ميان حرفهاي شهر نه چندان سرد شنيده مي شود كه حكايت كلمنته براي او هم در حال تكرار است فوتبال ايران نتوانسته است كرش را جذب كند ؟ اين شايعه در اذهان عمومي مي چرخد و با سخنان رفقاي هميشه حاضر مديريت غايب هم مي شنويم در كنار شايعه حضور كوئيرش برد تيم ملي ايران در برابر روسيه هم در نوع خود جالب است كه باز بردي بود كه نشان داد پس از آن هيچ چيز تغيير نمي كند و تنها فرا فكني مي آورد نگاهي به اين دو واقعه به صورت دقيق تر مي اندازيم تا بدانيم اگر تهران در انجماد نيست اما انجماد فكري هيچگاه دست از فوتبال ما بر نمي دارد
1/ از سوي مقامات فدراسيون فوتبال مي شنويم كه با حوصله و دقت فراوان در پي گزينش براي ديگر كانديداهاي تيم ملي هستند و به نوعي سخن از ناكجا آباد بي خيالي مي كنند مي پرسيم كه چند ماه ديگر بايد وقت صرف شود تا تيمهاي ملي ما مشغول به كار شوند ؟ ماهها است كه تيمهاي ملي جوانان و اميد ما سر مربي ندارند تيم ملي بزرگسالان ما هم نزديك به ماهها است كه خبر از لزوم استخدام يك سر مربي جديد داده است و نزديك به يك ماه است كه سر مربي ندارد اما آقايان همچنان در رخوت زمستاني هستند و شايد بايد گفت فدراسيون فوتبال را چون غارهاي زمستاني برخي از موجو دات طبيعت در آورده اند كه هيچ چيز جز رخوت در آن ديده نمي شود مي پرسيم آيا آقايان مي دانند روزهاي آماده سازي براي تيم اميد روز به روز در حال تلف شدن است ؟ به چه دليل براي تيم ملي اميد كسي به اين انديشه نمي رود كه اين تيم بايد براي المپيك آماده شود ؟ بازيكنان تيم ملي اميد نيازلحظه اي به سر مربي دارند اما گويا آقايان مي پندارند كه با هومن افاضلي هم مي توان به المپيك رفت
2/ قصه توهم رفتن به المپيك با هومن افاضلي به گونه اي علي منصوريان هم گرفته است و او چنان صحبت مي كنند كه گويا به مدد دانش و مربيگري چند ساعته او تيم ملي توانسته است از سد روسيه بگذرد اما او هم خواب آلود است وقتي او در پايان مصاحبه با تيم روسيه مي گويد همين تيم بايد در مصاف با كره جنوبي به ميدان مي رفت نا خود آگاه ياد يادداشتهائي مي افتيم كه قبل از بازي با كره جنوبي نگاشته شد و اعلام شد تيم نيازمند فانتزي بازي چون محمد نوري و يا ايمان مبعلي است اما آقايان گوش نكردند در روزنامه و رسانه ها آم كه تيم بايد به به زوج حدادي فر و تيموريان نگاه كند و دل به نكونام و شجاعي نبندد اما باز همه چيز دانان تيم ملي گوش نكردند اعلام شد كه تغيير مكان خلعتبري و رضائي مي تواند براي تيم ملي موثر باشد اما ... و جالا مي بينيم اين آقايان چقدر خواب بودند جالب اينجا است كه اين آقا يعني جناب منصوريان حضور كوئيرش در جايگاه را موثر نمي داند زيرا معتقد است در روز بازي با كره جنوبي متسو در جايگاه بود و آن روز صحبت از احتمال مربيگري او براي تيم ملي بود اما اتفاقي نيافتاد براستي منصوريان نمي دانست كه متسو اخيرا از قطر جدا شد ؟ به چه دليل چنين افكاري خود خواهانه و پر غرور و نا آگاه در تيم ملي است ؟ و از سوي ديگر او پيروزي تيم ملي را به قطبي هديه مي دهد و مي گويد تيم قطبي اين بازي را برده است كه البته مي دانيم او عاشق قطبي نيست بلكه سنگ آينده خود در تيم ملي را به سينه مي زند اما نمي گويد چگونه در تركيب تيم ملي ايران با روسيه در مقايسه با آخرين تركيب تيم ملي با قطبي نصرتي و نكونام و پژمان نوري و انصاري فرد وشجاعي نبودند يعني تيم 50% تغيير داشت اما همان تيم مي شود ؟ و نمي گويد چرا اين تيم هنوز درونش آنقدر دعوا است كه در پايان بازي با روسيه جو رختكن را آن گونه به هم مي ريزد و با اين همه باز تيم را همچنان تيم و باز تيم قطبي مي دانند؟ آخر لجبازي با مردم و بازي با افكار عمومي و ساده انگاري تا به كي بايد ادامه داشته باشد ؟
3/ ساده انگاري را در صحبتهاي رئيس ورزش هم مي بينيم كه مي گويد به فدراسيون فوتبال دستور داديم يك سر مربي بزرگ چه داخلي و چه خارجي براي تيم ملي بياورند ... مي پرسيم يعني رئيس ورزش نمي داند سر مربي خارجي از نوع بزرگ مي تواند باشد و سر مربي بزرگ داخلي مدتها است كه چون رويائي گشته است كه اگر اين طور نبود همين به اصطلاح بزرگان فوتبال ايران اين گونه در مقابل كارلوس كونيرش موضوح بچه گانه و ساده لوحانه نمي گرفتند كه او را درجه سوم بنامند و حتي حاضر بشوند تا روز مسابقه با كره جنوبي از قطبي حمايت بي دليل كنند و بعد در فردايش او را بد ترين بدانند و ...
و خوابيم و در خواب مي مانيم
تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.com
1/ از سوي مقامات فدراسيون فوتبال مي شنويم كه با حوصله و دقت فراوان در پي گزينش براي ديگر كانديداهاي تيم ملي هستند و به نوعي سخن از ناكجا آباد بي خيالي مي كنند مي پرسيم كه چند ماه ديگر بايد وقت صرف شود تا تيمهاي ملي ما مشغول به كار شوند ؟ ماهها است كه تيمهاي ملي جوانان و اميد ما سر مربي ندارند تيم ملي بزرگسالان ما هم نزديك به ماهها است كه خبر از لزوم استخدام يك سر مربي جديد داده است و نزديك به يك ماه است كه سر مربي ندارد اما آقايان همچنان در رخوت زمستاني هستند و شايد بايد گفت فدراسيون فوتبال را چون غارهاي زمستاني برخي از موجو دات طبيعت در آورده اند كه هيچ چيز جز رخوت در آن ديده نمي شود مي پرسيم آيا آقايان مي دانند روزهاي آماده سازي براي تيم اميد روز به روز در حال تلف شدن است ؟ به چه دليل براي تيم ملي اميد كسي به اين انديشه نمي رود كه اين تيم بايد براي المپيك آماده شود ؟ بازيكنان تيم ملي اميد نيازلحظه اي به سر مربي دارند اما گويا آقايان مي پندارند كه با هومن افاضلي هم مي توان به المپيك رفت
2/ قصه توهم رفتن به المپيك با هومن افاضلي به گونه اي علي منصوريان هم گرفته است و او چنان صحبت مي كنند كه گويا به مدد دانش و مربيگري چند ساعته او تيم ملي توانسته است از سد روسيه بگذرد اما او هم خواب آلود است وقتي او در پايان مصاحبه با تيم روسيه مي گويد همين تيم بايد در مصاف با كره جنوبي به ميدان مي رفت نا خود آگاه ياد يادداشتهائي مي افتيم كه قبل از بازي با كره جنوبي نگاشته شد و اعلام شد تيم نيازمند فانتزي بازي چون محمد نوري و يا ايمان مبعلي است اما آقايان گوش نكردند در روزنامه و رسانه ها آم كه تيم بايد به به زوج حدادي فر و تيموريان نگاه كند و دل به نكونام و شجاعي نبندد اما باز همه چيز دانان تيم ملي گوش نكردند اعلام شد كه تغيير مكان خلعتبري و رضائي مي تواند براي تيم ملي موثر باشد اما ... و جالا مي بينيم اين آقايان چقدر خواب بودند جالب اينجا است كه اين آقا يعني جناب منصوريان حضور كوئيرش در جايگاه را موثر نمي داند زيرا معتقد است در روز بازي با كره جنوبي متسو در جايگاه بود و آن روز صحبت از احتمال مربيگري او براي تيم ملي بود اما اتفاقي نيافتاد براستي منصوريان نمي دانست كه متسو اخيرا از قطر جدا شد ؟ به چه دليل چنين افكاري خود خواهانه و پر غرور و نا آگاه در تيم ملي است ؟ و از سوي ديگر او پيروزي تيم ملي را به قطبي هديه مي دهد و مي گويد تيم قطبي اين بازي را برده است كه البته مي دانيم او عاشق قطبي نيست بلكه سنگ آينده خود در تيم ملي را به سينه مي زند اما نمي گويد چگونه در تركيب تيم ملي ايران با روسيه در مقايسه با آخرين تركيب تيم ملي با قطبي نصرتي و نكونام و پژمان نوري و انصاري فرد وشجاعي نبودند يعني تيم 50% تغيير داشت اما همان تيم مي شود ؟ و نمي گويد چرا اين تيم هنوز درونش آنقدر دعوا است كه در پايان بازي با روسيه جو رختكن را آن گونه به هم مي ريزد و با اين همه باز تيم را همچنان تيم و باز تيم قطبي مي دانند؟ آخر لجبازي با مردم و بازي با افكار عمومي و ساده انگاري تا به كي بايد ادامه داشته باشد ؟
3/ ساده انگاري را در صحبتهاي رئيس ورزش هم مي بينيم كه مي گويد به فدراسيون فوتبال دستور داديم يك سر مربي بزرگ چه داخلي و چه خارجي براي تيم ملي بياورند ... مي پرسيم يعني رئيس ورزش نمي داند سر مربي خارجي از نوع بزرگ مي تواند باشد و سر مربي بزرگ داخلي مدتها است كه چون رويائي گشته است كه اگر اين طور نبود همين به اصطلاح بزرگان فوتبال ايران اين گونه در مقابل كارلوس كونيرش موضوح بچه گانه و ساده لوحانه نمي گرفتند كه او را درجه سوم بنامند و حتي حاضر بشوند تا روز مسابقه با كره جنوبي از قطبي حمايت بي دليل كنند و بعد در فردايش او را بد ترين بدانند و ...
و خوابيم و در خواب مي مانيم
تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.com