touraj atef
3rd February 2011, 01:18 PM
در ميان اصطلاحات فرهنگ عامه تركيبهاي كلامي عجيبي مي بينيم كه نمونه هاي آن ” شهر هرت ” و ” عالم هپروت ” است شايد نيازي به توضيح اضافي نباشد اما همه مي دانند شهر هرت جائي است كه هيچ چيز آن سر جاي خود نيست و عالم هپروت ماوائي است كه رويا پر دازي و خيال بافي به خوبي رواج دارد و حكايت آن كس را دارد كه دنيا را آب مي برد و او را خواب و يا قصه سعدي است كه خانه از پاي بست ويران است /خواجه در نقش ايوان است
را تداعي مي كند و متاسفانه بايد بگوئيم داستان فوتبال ما و مديريت ديار ما بخوبي بيانگر قصه هاي ” شهر هرت ” و ” عالم هپروت ” است … خوب به ياد داريم كه نخستين بار علي فتح الله زاده حكايت آوردن يك سر مربي بزرگ خارجي را در دو ماه مانده به بازيهاي جام ملتهاي آسيا داد و باعث جنجالي شد و بعد از او بسياري سخن از آوردن مربيان بزرگ خارجي كردند مرداني چون علي سعيد لو و علي كفاشيان و درميان مثلث علي ها ( فتح الله زاده – كفاشيان – سعيد لو ) باز اين فوتبال است كه پس از دو هفته حذف از جام ملتهاي آسيا و ماهها گذشته از آن ادعاي آوردن يك سر مربي بزرگ ! خارجي و با داشتن اين همه علي همچنان چون همان علي خيالي است كه تنها مانده و حوضش را مي نگرد حقيقتا از روز اول ندانستيم مربي خارجي بزرگ چه معنائي دارد ؟ تا آنجا كه همه مي دانند مربي بزرگ كساني چون فرگوسن و ونگر و گوارديولا و مانچيني و مورينيو و … هستند كه در ميان فصل رقابتهاي بزرگ ارو پائي بر مسند پستهاي سر مربيگري خود هستند و نيازي ندارند كه چون امثال تروسيه و يا ديگران به دنبال داشتن تيم به هتل تيمها سرك بكشند از سوي ديگر سر مربي بزرگ تنها يك نام نيست بلكه كارنامه بزرگ داشته باشد و چنين است كه شايد امثال مارادو نا و زيكو و پله و دونگا و كرايوف و بكن بائر و پلاتيني و گو ليت و فن باستن و… نامهاي بزرگي باشند اما سر مربي بزرگي نمي توانند باشند همان طوري كه جكي چار لتون برادر سر بابي چار لتون اسطوره فوتبال انگلستان سر مربي بزرگ تيم ملي ايرلند شمالي شد اما سر بابي چارلتون چون سر بابي مور هيچگاه مربيگري را تجربه نكردند و چنين است كه تا به امروز هيچگاه جز نامهاي قديمي فوتبال در شايعات چيزي به نام سر مربي بزرگ نديديم از سوي ديگر مي پرسيم سر مربي بزرگ به غير از فاكتور كارنامه بايد مكتب داشته باشد و فوتبال ما دنبال چه مكتبي است ؟ آيا فوتبال ما مي خواهد فوتبال لاتين بازي كند ؟ يعني تكنيك و سرعت و پاسهاي سريع و… را چاشني كار خود كند و يا با قدرت بدني و بدون خلاقيت كار كند و يا اين كه به روش فوتبالي كه هميشه بازي مي كرده يعني سانترهاي بلند بازي كند ؟هر كدام از اين مكاتب با هم فرق دارد اما مديران فوتبال ما بدون هيچ گونه آگاهي هم به سراغ مكتب تهاجي فوتبال برزيل رفته و صحبت از زيكو مي كنند و در سوي ديگر دنبال كوئيرش پر تغالي مي روند كه يك فوتبال تدافعي را نشان داده كه اكثرا ناموفق بوده است از سوي ديگر چرا دنبال مربياني نمي روند كه در منطقه هاي شبيه منطقه ما موفق بوده اند و باز به سراغ مرداني چون لومه مي روند كه دستيار ژاگه بوده و درست است كه درسال 2000 قهرمان اروپا شده و لي همه مي دانند تيم ژاگه در سال 1998 با همان تركيب قهرمان اروپا شد و بعدها لومه هيچگاه از دستاوردهاي خود در فرانسه به جائي نرسيد كه شاهد آن بازيهاي جام جهاني 2002 بود و از سوي ديگر لومه در تونس و مراكش كه شرايط مناسب سخت افزاري نداشته ناموفق بوده است همين اتفاق براي كوئيرش اتفاق افتاده است او يك مرد درجه دوم از بعد رواني است او در رئال مادريد موفق نبود چون شخصيت كاريزماتيك نداشت از سوي ديگر چرا كسي به كارنامه ناموفق او در آفريقاي جنوبي و امارات نگاهي نكرده و نمي انديشد او بدون امكانات بالا و ستاره هاي بزرگ به جائي نمي رسد هر چند كه در رئال مادريد هم با داشتن اين امكانات به جائي نرسيد مي پرسيم چرا فوتبال ما به دنبال مربيان تركيه نمي رود ؟ چرا فوتبال ما مردي چون مصطفي دنيزلي را بعنوان مدير فني تيمهاي ملي به ايران نمي آورد ؟ چرا به دنبال چر خاندن لقمه به دور سر خود هستيم امروز در امارات كاتانيچ سر مربي است كه شايد كسي او را سر مربي بزرگي نمي دانست اما او با جوانان امارات خوب كار كرده است در فوتبال ما هم مرداني داشتيم چون رايكوف و استانكو پابلوكوويچ كه بسيار موفق تر حتي از اوفارل بودند از سوي ديگر بيائيم براي يك بار هم شده نگاهي با ديده غير هيجان زده داشته باشيد بر روي نيمكت ژاپن زاكه روني نشسته است مردي كه بسياري از همين آقايان فدراسيون نشين شايد امروز اگر بيكار بود او را بزرگ نمي دانستند بر روي نيمكت استراليا هم مربي نشسته است كه كمتر از هم وطنان مشهورش چون يو آخيم لو و كلينزمن و دام نام دارد و… چرا در شهر هرت فوتبال و در عالم هپروت مديران آن اندكي فكر و تعقل و بي شتابزدگي وجود ندارد ؟ تا به كي دنبال توهم هستيم ؟
تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.comhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/02/football-irani.jpg?w=300&h=211 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/02/football-irani.jpg)
را تداعي مي كند و متاسفانه بايد بگوئيم داستان فوتبال ما و مديريت ديار ما بخوبي بيانگر قصه هاي ” شهر هرت ” و ” عالم هپروت ” است … خوب به ياد داريم كه نخستين بار علي فتح الله زاده حكايت آوردن يك سر مربي بزرگ خارجي را در دو ماه مانده به بازيهاي جام ملتهاي آسيا داد و باعث جنجالي شد و بعد از او بسياري سخن از آوردن مربيان بزرگ خارجي كردند مرداني چون علي سعيد لو و علي كفاشيان و درميان مثلث علي ها ( فتح الله زاده – كفاشيان – سعيد لو ) باز اين فوتبال است كه پس از دو هفته حذف از جام ملتهاي آسيا و ماهها گذشته از آن ادعاي آوردن يك سر مربي بزرگ ! خارجي و با داشتن اين همه علي همچنان چون همان علي خيالي است كه تنها مانده و حوضش را مي نگرد حقيقتا از روز اول ندانستيم مربي خارجي بزرگ چه معنائي دارد ؟ تا آنجا كه همه مي دانند مربي بزرگ كساني چون فرگوسن و ونگر و گوارديولا و مانچيني و مورينيو و … هستند كه در ميان فصل رقابتهاي بزرگ ارو پائي بر مسند پستهاي سر مربيگري خود هستند و نيازي ندارند كه چون امثال تروسيه و يا ديگران به دنبال داشتن تيم به هتل تيمها سرك بكشند از سوي ديگر سر مربي بزرگ تنها يك نام نيست بلكه كارنامه بزرگ داشته باشد و چنين است كه شايد امثال مارادو نا و زيكو و پله و دونگا و كرايوف و بكن بائر و پلاتيني و گو ليت و فن باستن و… نامهاي بزرگي باشند اما سر مربي بزرگي نمي توانند باشند همان طوري كه جكي چار لتون برادر سر بابي چار لتون اسطوره فوتبال انگلستان سر مربي بزرگ تيم ملي ايرلند شمالي شد اما سر بابي چارلتون چون سر بابي مور هيچگاه مربيگري را تجربه نكردند و چنين است كه تا به امروز هيچگاه جز نامهاي قديمي فوتبال در شايعات چيزي به نام سر مربي بزرگ نديديم از سوي ديگر مي پرسيم سر مربي بزرگ به غير از فاكتور كارنامه بايد مكتب داشته باشد و فوتبال ما دنبال چه مكتبي است ؟ آيا فوتبال ما مي خواهد فوتبال لاتين بازي كند ؟ يعني تكنيك و سرعت و پاسهاي سريع و… را چاشني كار خود كند و يا با قدرت بدني و بدون خلاقيت كار كند و يا اين كه به روش فوتبالي كه هميشه بازي مي كرده يعني سانترهاي بلند بازي كند ؟هر كدام از اين مكاتب با هم فرق دارد اما مديران فوتبال ما بدون هيچ گونه آگاهي هم به سراغ مكتب تهاجي فوتبال برزيل رفته و صحبت از زيكو مي كنند و در سوي ديگر دنبال كوئيرش پر تغالي مي روند كه يك فوتبال تدافعي را نشان داده كه اكثرا ناموفق بوده است از سوي ديگر چرا دنبال مربياني نمي روند كه در منطقه هاي شبيه منطقه ما موفق بوده اند و باز به سراغ مرداني چون لومه مي روند كه دستيار ژاگه بوده و درست است كه درسال 2000 قهرمان اروپا شده و لي همه مي دانند تيم ژاگه در سال 1998 با همان تركيب قهرمان اروپا شد و بعدها لومه هيچگاه از دستاوردهاي خود در فرانسه به جائي نرسيد كه شاهد آن بازيهاي جام جهاني 2002 بود و از سوي ديگر لومه در تونس و مراكش كه شرايط مناسب سخت افزاري نداشته ناموفق بوده است همين اتفاق براي كوئيرش اتفاق افتاده است او يك مرد درجه دوم از بعد رواني است او در رئال مادريد موفق نبود چون شخصيت كاريزماتيك نداشت از سوي ديگر چرا كسي به كارنامه ناموفق او در آفريقاي جنوبي و امارات نگاهي نكرده و نمي انديشد او بدون امكانات بالا و ستاره هاي بزرگ به جائي نمي رسد هر چند كه در رئال مادريد هم با داشتن اين امكانات به جائي نرسيد مي پرسيم چرا فوتبال ما به دنبال مربيان تركيه نمي رود ؟ چرا فوتبال ما مردي چون مصطفي دنيزلي را بعنوان مدير فني تيمهاي ملي به ايران نمي آورد ؟ چرا به دنبال چر خاندن لقمه به دور سر خود هستيم امروز در امارات كاتانيچ سر مربي است كه شايد كسي او را سر مربي بزرگي نمي دانست اما او با جوانان امارات خوب كار كرده است در فوتبال ما هم مرداني داشتيم چون رايكوف و استانكو پابلوكوويچ كه بسيار موفق تر حتي از اوفارل بودند از سوي ديگر بيائيم براي يك بار هم شده نگاهي با ديده غير هيجان زده داشته باشيد بر روي نيمكت ژاپن زاكه روني نشسته است مردي كه بسياري از همين آقايان فدراسيون نشين شايد امروز اگر بيكار بود او را بزرگ نمي دانستند بر روي نيمكت استراليا هم مربي نشسته است كه كمتر از هم وطنان مشهورش چون يو آخيم لو و كلينزمن و دام نام دارد و… چرا در شهر هرت فوتبال و در عالم هپروت مديران آن اندكي فكر و تعقل و بي شتابزدگي وجود ندارد ؟ تا به كي دنبال توهم هستيم ؟
تورج عاطف/www.tourajateef.blogfa.comhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/02/football-irani.jpg?w=300&h=211 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/02/football-irani.jpg)