PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معماران برجسته ی دنیا



ЛίL∞F∆R
14th September 2008, 07:02 AM
تادائو آندو

در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سال 1960 م . به يك بكسر حرفه اي تبديل شد. در سالهاي 69- م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد.


http://eventspace.persiangig.ir/image/86-8-10/TadaoAndo.jpg

افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها، موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و … با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ و نمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد.

اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . در اوزاكا آغاز كرد و در سال 70 م . كارگاه شخصي خود را در زادگاهش داير نمود و تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.

او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. در سالهاي 1978،88 و 90 ميلادي به سمت استاد دانشگاههاي يال آمريكا، كلمبيا و هاروارد انتخاب شد.

مصالح معماري آندو، بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.

عناصر اصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد مي كند:

فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه. اين مسئله را در شخصيت خود او نيز مي توان مشاهده كرد؛ قدرت و منطق مردانه از يك سو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر كه در وجود او به تفاهم رسيده اند.

آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود مي كند..

به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيت دادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او در پي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. در اين حال، نفي به معناي حمايت از استقلال شخصي و رهايي از يكنواختي مدرن است مرتبط با شخصي كه مي خواهد به شكلي فردي زندگي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش مي كند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.

او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه پس از بررسي كليت طراحي هاي او،در مطالب بعدي ، به بررسي 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند، مي پردازيم:

-نمازخانة كوه روكو (كليساي باد)

-كليساي روي آب

-كليساي نور

-معبد آب

-خانه Raw

-مجتمع تجاري تايمز 2

-پروژه ناكانو شيما 2

-موزه نائو شيما



http://www.japonia.org.pl/obrazki/Architektura_wystawa/Wystawa_02.jpg

تادائو آندو در طول بيست سال گذشته، يكصد و پنجاه پروژه ي معماري انجام داده است با تجزيه و تحليل و بررسي آنها، به مباني و شاخص هايي دست مي يابيم كه با كمك آنها مي توان كارهاي او را در سه دسته طبقه بندي كرد.

بررسي ويژگيها و معاني

معماري، رهيافتي است به جعبه اي با دو بعد آرمان و هدف.

آرمان معماري، فرم بخشيدن به يك الگوي جهاني و هدف آن، بيدار كردن احساس انساني است.

موضوع اوليه ي معماري، ايجاد يك الگوي فضايي است؛ يعني نظم بخشيدن به يك فضاي برهنه و عاري از هر چيز. انتظام فضايي، به معناي استفاده از فرمي است كه فضا، منشأ آن است و نظمي شفاف آن را به فضا مرتبط مي سازد.

براي دستيابي به اين هدف، معماري به هندسه نياز دارد. هندسه، علم ايجاد نظم منطقي و هوشمندانه اي است كه حاصل ارتباط فرم و فرم با فضا مي باشد. از اين رو، هندسه فرم آرماني را ايجاد مي كند؛ فرمي كه بيان بصري مفهوم است و فضايي انتزاعي در آن تجلي مي يابد.

به طور كلي، هندسه به ارتباطات منطقي خالص توجه دارد؛ بنابراين هندسه، مفاهيم و ارزشهاي اجتماعي را منعكس مي سازد و جهاني با منطق شفاف ايجاد مي كند. به طور خلاصه، هندسه ثباتي منطقي به طرح مي بخشد. از اين رو، ثبات و پايداري است كه از آن، فرم هاي منطقي باقي مي ماند و ارزش هايي چون صداقت، زيبايي و خوبي در مرحله دوم ارايه مي شوند؛ منطقي كه احساسات را طرد مي كند و تنها، درباره ي حقيقت با ما صحبت مي كند. معماري پيوسته در جستجوي انتظامي است كه بر اساس نيروي طبيعي و جاذبه زمين باشد؛ اگر چه هنوز به آن دست نيافته است.

بر خلاف هندسه، معماري نمي تواند در تمام ابعاد نفوذ كند؛ زيرا نيروي جاذبه، آن را به حركت هاي افقي و عمومي محدود مي سازد. معماري، الگويي پوياست.!!!! يك ساختمان، طبيعتاً حركت نمي كند؛ ولي زماني كه مردم در امتداد مسيري حركت مي كنند، شكل آن، در حال حركت به نظر مي رسد.

مردم با حركت و تغيير موضوع دوم در معماري، بيدار كردن احساسات انساني است. هندسه، فضايي منطقي و با ثبات ايجاد مي كند. ولي به راستي، اين منطق چگونه ما را با تجربه هاي معماري آشنا مي سازد؟ آيا تنها نظم هندسي است كه فضا را روشن و واضح مي سازد؟ آيا هندسه باعث يكنواختي و سكون نيست؟ آيا نيازي به رهايي فضا از ثبات هندسي ناشي مي شود؟ آيا فرم و فضا صرفاً بايد بر اساس منطق هندسي شكل گيرد؟

هنگامي كه چند فرم يا حجم در كنار هم قرار مي گيرند، اين هندسه و منطق هندسي است كه به آنها نظم و ترتيب مي بخشد. زماني كه اين انتظام بين عناصر معماري مانند ستون، ديوار، سقف ايجاد مي شود، در واقع به آنها هويت مي بخشد و در نتيجه، ما نظم موجود در اين مجموعه را درك مي كنيم. اگر در اين عناصر، نسبت ها دقيقاً بر اساس ابعاد و اندازه ها و تناسبات رياضي باشد، ما يك مجموعه خردمند را احساس مي كنيم.

هندسه و تناسبات آن، از اجزاء مختلف يك سيستم واضح بصري مي سازد. آيا در اين سيستم، صرفاً تناسبات هندسي و ايجاد فضايي با نظمي مشخص مطرح است؟ در پايان، آيا يك سيستم صرفاً موزون و معقولانه، داراي نوعي يكنواختي است؟ هنگامي كه نظامي منطقي بر فرم و فضا غالب باشد، فضا را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. به هر حال، معماري به نظم هندسي نياز دارد؛ ولي ممكن است اين نظم، روح و جان معماري را بگيرد.

بنابراين، اگر معماري صرفاً بر اساس منطق باشد، نمي تواند پاسخگوي روح و احساسات ما باشد. براي دستيابي به اين هدف بايد از قواعد منطقي و خشك آن كناره گرفت. بنابراين، بايد بين قواعد نوعي پويايي و تضاد ايجاد شود تا نيازهاي احساسي ما نيز ارضا شود. زيرا اين تضاد و پويايي، سرشار از هيجان و احساسات است.

معماري مي كوشد تا نظم را براي مردم تجلي سازد و اين مردم هستند كه در حركت تدريجي نظم، فضا را درك مي كنند و از آن تأثير مي گيرند و بدين گونه معماري از طريق نظم انتزاعي خود در ما تأثير مي گذارد.

در حقيقت، پويايي موضوع معماري نيست، بلكه پيامد آن است. معماري قادر به پيش بيني واكنش هاي احساسي ما نيست. از اين رو آن را نمي توان در روند طراحي پيش بيني كرد، همان گونه كه نمي توان شيوه هاي مختلف يك بازي را پيش بيني كرد؛ زيرا آنچه ذهن ما را تحت تأثير قرار مي دهد، نامشخص است. معماري بايد ادامه يابد تا با آزمون و خطاي روش هاي مختلف، بتوان به يك معماري خلاقانه دست يافت.

ويژگي هاي شاخص معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. بنابراين، بر اساس الهاماتي كه او از اين سه عنصر گرفته، پروژه هاي او را مي توان دسته بندي كرد. در معماري آندو، عناصر به شكلي متضاد با هم مرتبط مي شوند. بنابراين، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، معماري او حاصل ارتباطي است كه بين اين عناصر وجود دارد. براي آشنايي و شناخت بيشتر، كارهاي آندو را بر اساس ساختار و كالبد به سه بخش معماري يگانه انگاري، دو گانه انگاري و كثرت گرايي تقسيم بندي مي كنيم.

آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.



http://www.donatawenders.com/photographs/tadao-ando/TADAO-ANDO-in-conversation.jpg

آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.

ЛίL∞F∆R
14th September 2008, 07:16 AM
قسمتی از زندگی نامه فرانک لوید رایت



فرانک لوید رایت فرزند یک کشیش ولزی تبار بود که در هشتم جوئن 1869در مرکز ریچارندد (ویسکونسین) متولد شد.

در سال 1885اختلافات خانوادگی سبب شد تا ویلیام پدر فرانک برای همیشه از آنجا برود و هرگز باز نگردد.

پس از تحصیل مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه wisconsinبه شیکاگو مهاجرت کرد سپس موفق به استخدام در دفتر مشهور(سولیوان و ادلر) شد با تماسهایی که استادش داشت او را با گرایشهای مکتب شیکاگو آگاه ساخت.
در سال 1889 تاسیس دفتر شخصی در کنار دفتر استاد عزیزش که پس از این کار با خانمی به نام(کاترین توبین) ازدواج کرد و به کمک یک وام شروع به ساختن خانه شخصی خود کرد.
در سال 1891وی شروع به اجرای طرحهایی به صورت مخفی کرد که در سال 1893 استادش متوجه پنهان کاری وی شد و او را اخراج کرد و این شروع فعالیت های مستقل رایت بود.

در سال 1959 در نهم آوریل رایت در فونیکس آریزونا از دنیا رفت و جسد او در ویسکونسین به خواب ابدی فرو رفت.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/99/Frank_Lloyd_Wright_LC-USZ62-36384.jpg/200px-Frank_Lloyd_Wright_LC-USZ62-36384.jpg

تعریف رایت از معماری

معماری زمانی آغاز میشود که شما دو آجر را با دقت پیش هم میگذارید
معماری محدود کردن فضاست.
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی­توان او را یک معمار نامید.


توصیف فرانک لوید رایت

بی تردید فرانک لوید رایت از میان تمام معمارانی که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود وی نابغه ای بود که چشمه فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرایید واستعدادش به وصف نمی آید کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود اما نه به شیوه دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتیس نقاش فرانسوی که از هنر و زندگی ایرانی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثیر عمیق بود .با اینهمه کار رایت بیشتر از کار هر معمار امریکایی دیگر روحیه سرزمین خود را داشت .فهمیدن کارهای رایت محتاج مطالعه دقیق وعمیق است ودرک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رایت باقی بود اما وی به تنهایی بی آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی اورا یاری کنند تصوری نو در معماری آفرید.



http://i35.tinypic.com/2psentf.jpg

به سال 1887 هنگامی که راست در شیکاگو آغاز به کار کرد این شهر سرچشمه معماری جدید بود وی در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان "لوئی سالیوان "و " دنکلمار ادلر" که اولی را استاد محبوب و دومی را کهن سرور بزرگ می نامید در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (ادیتوریم ) را می ساختند شاگردی می کرد .به این تریسب مکتب شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوان وی تاثیر گذاشت با این همه رایت مستقیما دنبال کارهای این مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه معماری رایت –خانه یازی – سالها بعد وارد شد . از این رو می توان گفت که وی محافظه کار بود و و بیشتر ئنباله روی راهی بود که ریچاردسن رفتهبود تا سالیوان تازه در دهمه سوم قرن بیستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج یافته بود وی – چنانچه که خودگفته است –برای نخستین بار این ماده را در یکی از خانه هایی کهساخت به کار برد دلیل این مطلب عدم کفایت رایت نبود بلکه تمایل و اراده شخصی وی بود .



http://naghshejahan.persiangig.com/image/wright/wright%20family.jpg
خانواده لوید رایت (1889)

فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد 1867)- پایین سمت راست پدر - در میان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت .

آن دسته از معماران اروپایی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای رایت را یافتند به سال 1908 " کونو فرانکه " استادی آلمانی که جز برنامه مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس میکرد رایت را ملاقات کرد و نتیجه این دیدار کتاب قطوری در باره رایت به زبان آلمانی شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال چاپ شد که 1 تعداد فراوانی از این کتاب به فروش رسید و این دو کتاب مقدمه آشنایی اروپائیان با کار رایت شد بی مناسبت نیسا که یاد آور شویم که کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است .



http://naghshejahan.persiangig.com/image/wright/Frank%20Lloyd%20Wright%20-%20John%20Rattenbury.gif

دلیل انکه رایت بیشتر از معماران هم دوره خود بود چیست ؟ چرا ساختمانهای وی حتی آنهایی که در دم واپسین ساخت بر معماری تاثیر فوق العاده دارند پاسخ این دو سوال چندان مشکل نیست در ستیز با کهنه پرستی مشکل رایت در مقایسه با مشکلات دگر معمارن اروپایی کمتر بود وی در ناحیه غرب مرکزی آمریکا زاده شد و وی در سایه حمایت شهری چون شیکاگو که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.

از آعاز توجه رایت معطوف مسئله ای شد که سراسر عمر مورد توجه وی بود ساختن خانه بعنوان ماوایی برای زندگی .سنت عمومی امریکاییان در این مورد متالهایی که " سالون " بوجود آورده بود و روح هنرمندانه ای ریچاردسن به خانه سازی داده بود در اختیار رایت قرار گرفت اما راز کار وی در این است که در سنت خانه سازی امریکاییان عواملی را که برای اساس معماری آینده اهمیت داشت باز شناخت و نسبت به این عوامل اساسی بی تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خویش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وی رسیده بود وی پیشتر برد.


http://naghshejahan.persiangig.com/image/wright/Frank%20Lloyd%20Wright%20-%20John%20Rattenbury0001.gif

اولگنا لوید رایت (همسر فرانک لوید رایت)

هر چهل سال یکبار یا چیزی در این حدود معماران مدرن خود را با مفاهیم وسبک های زیست محیطی در گیر میکنند رایت تلاش فراوانی در این زمینه کرد تا جایی که دریک سخنرانی پنجاه و دو تعریف از معماری ارگانیک ارائه نمود آن را با تعابیری نظیر پلان آزاد – فضای ازاد – آزادی از قید و بندها – و در لحظات احساسی خود عشق ازاد معرفی میکرد معماری ارگانیک خردگرا در قرن نوزدهم در میان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفدارانی داشت در قرن بیستم توسط معمارانی نظیر هوگو- هرینگ آلمانی در لبه مدرنیسم جای گرفت ولی هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوری که حتی انسان گرایانی چون آلوار آلتو سیستم ابراز گرایانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکی در زیبایی کلی کارهایشان حفظ نمود . قوس ها فرم ها و موج های طبیعی به زیر سیگاری ها دستگیرههای در و در بعضی از مواقع فرم های اکوستیکی که از لحاظ منطقی و اقتصادی قابل توجیه باشند محدود بود به طور کلی ذهنیت غالب یک ذهنیت جبرگرایانه بود .


منبع الهام لوید رایت

كار «فرانك لويدرايت» وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود. اما نه به شيوه ي ديگر معماران قرن نوزدهم كه تقليد را بهانه ي عدم ابتكار كرده بودند بلكه مانند «ماتيس» نقاش فرانسوي كه از هنر زنگي الهام گرفت و اين الهام با درك و تاثري عميق همراه بود. با اين همه كار «رايت» بيشتر از كار هر معمار آمريكائي ديگر روحيه ي سرزمين خود را داشت... اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رايت» باقي بود اما وي به تنهايي بدون آن كه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي او را ياري كرده باشند تصوري نو در معماري آفريد...

کتابی در باره ی فرانک لوید رایت


A Living Architecture: Frank Lloyd Wright and Taliesin Architects

ЛίL∞F∆R
14th September 2008, 07:25 AM
زندگی نامه سر نورمن فاستر

نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد . 1953 پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشي در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازي رفت و در حين خدمت در نيروي هوايي ، در زمينه مهندسي الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتي در مورد هواپيما کسب کرد . در نهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهاي گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد . 1955 پس از اتمام دوره دوساله سربازي ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .




1956 با ثبت نام در دانشگاه معماري منچستر ، به فراگيري دروس نسبتا سنتي ( در مقايسه با دروس و و رويکرد هاي متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ي معماري ليورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال ها توانست مهارت هاي منحصر به فردي در زمينه ي فنون ترسيم و ارائه به دست آورد .
1959 در اين سال يکي از ترسيم هاي او به عنوان يک کار درسي ، موفق به دريافت مدال نقره اي RIBA شد . 1961
او در اين سال ديپلم معماري و مجوز طراحي شهري خود را دريافت کرد . در همطن زمان ، مدال هي وود و مدال برنز انجمن معماران منچستر به وي اهدا شد . علاوه بر اين ، با قبولي در بورسيه ي تحصيلي انجمن ساختمان سازان ، به فلاوشيپ هنري نايل شد . پس از آن براي گذراندن دوره دو ساله ي تخصصي در دانشگاه ييل به آمريکا رفت . وي در آنجا تحت تاثير پل رادولف ، سرج چرمايف و وين سنت اسکالي قرار گرفت و در همين زمان با ريچارد راجرز ( که مانند خود او دانشجوي بورسيه بود ) و جيمز استرلينگ ( که براي مدت کوتاهي در همان مدرسه تدريس مي کرد ) ملاقات کرد . 1962 فاستر مدرک فوق ليسانس معماري را با موفقيت دريآفت کرد . سپس گردش معماران را از سواحل شرقي ايالات متحده تا کاليفرنيا آغاز کرد و در اين سفر ، روند توسعه ي معماري مدرن را از فرانک لويد رايت تا چالز آيمز بررسي و دنبال کرد .

۱۹۶۳
پس از بازگشت به انگلستان با همکاري ريچارد راجرز ، گروه طراحي " گروه 4 " را در لندن تشکيل داد . ديگر همکاران آنها در اين گروه عبارت بودند از : سور راجرز ، همسر ريچارد راجرز ، و جورجيا والتون که با راجرز در انجمن معماران لندن تحصيل کرده بود . مدتي بعد ، وندي چيزمن ( فارغ التحصيل مدرسه معماري بارتلت دانشگاه لندن که بعدها همسر فاستر شد ) نيز به آنها ملحق شد . البته از همان آغاز ، عضويت جورجيا بالتون ( که دفتر اصلي او در هامپ استيد بود ) حالتي ظاهري داشت و تاثير چنداني بر رابطه آنها نداشت .
1964 در اين سال با وندي چيزمن ازدواج کرد که ثمره آن ، دو فرزند به نام هاي " تي " و " کال " است . 1966 در اين سال به عضويت انجمن معماران سلطنتي انگلستان در آمد .
1967 فاستر همراه با " گروه 4 " ساختماني را طراحي کرد که وي را به شهرت جهاني رساند . اين ساختمان ، کارخانه رليانس در سوئد بود که آخرين بناي ساخته شده توسط اين گروه است زيرا اين گروه در همان سال منحل شد . سپس نورمن و وندي فاستر با هدف ايجاد يک مرکز براي طراحي و تحقيقات ، دفتر معماري فاستر و همکاران را تاسيس کردند . در اين دفتر در مجاورت باغ کوونت قرار داشت .
1968 در حين طراحي پروژه تئاتر ساموئل بکت ، با ريچارد باکمينيستر فولر آشنا شد که بعد ها ، تاثير عميقي در انديشه و کارهاي فاستر گذاشت . آشنايي ، سر آغازي بود براي دوستي و همکاري طولاني پر ثمري که تا زمان مرگ اين استاد آمريکايي ( يعني سال 1983 ) ادامه داشت . 1971
در اين ، دفتر معماري فاستر و همکاران به طبقه همکف ساختماني در خيابان فيتزروي ( که فقط چند صد متر از برج اداره پست فاصله داشت ) منتقل شد. تجهيز و طراحي داخلي اين دفتر ، بستري بود براي بررسي و آزمايش مفاهيم و مصالحي که بعده ها هسته اصلي فلسفه کار فاستر را شکل داد . 1974
فاستر به عنوان نايب انجمن معماري انتخاب شد . شرکت او که قبلا با يک شرکت نروژي به نام " شرکت خطوط کشتي راني فرداولسن " همکاري داشت ، دفتري در اوسلو تاسيس کرد و ابتدا کارهايي براي اين کار فرماي نروژي انجام داد ؛ سپس با کارفرماهاي ديگر در نقاط مختلف کشور همکاري کرد .
1975 در اين سال ، ساخت دفترهاي شرکت بيمه ويليس ، فابروداماس در ايپسوويچ به پايان رسيد و اين پروژه ، شرکت فاستر را به شهرت جهاني رساند .
1978 ساخت مرکز هاي هنرهاي تجسمي سانز بوري ، آغاز مرحله ي مهم و درخشاني در زندگي حرفه اي او شد . پروژه هاي ارزشمند ديگري را براي او و همکارانش به ارمغان آورد .
1979 در اين سال شرکت بانکداري هنگ کنگ و شانگهاي از وي دعوت کرد که همراه شش شرکت بين الملي ديگر ، در مسابقه اي محدود با موضوع طراحي دفتر مرکزي اين بانک شرکت کند . با انتخاب طرح فاست به عنوان طرح برگزيده ، اجراي اين پروژه به شرکت وي واگذار شد .
1980 فاستر در اين سال به عضويت انجمن معماران آمريکايي در آمد ، علاوه بر اين ، در همين سال دکتراي افتخاري دانشگاه انجلياي شرقي به او اعطا شد . در بيست و چهارم ژوئن نيز ، در مراسم اهدا مدال طلاي سال 1980 به جيمز استرلين سخنراني کرد .
1981 در اين سال با شرکت در مسابقه محدود طراحي ورزشگاه سرپوشيده فراکفورت آمين ، جايزه طرح برگزيده را دريافت کرد . در همين زمان ، معماري او در يکي از برنامه هاي مستند هنري BBC معرفي شد و مورد بررسي قرار گرفت . 1982
در اين سال ، دفتر آنها به خيابان گريند پورتلند و در مجاورت دفتر هاي شرکت REBA منتقل شد . همچنين به عنوان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشکده صنعتي هنر لندن انتخاب شد .
1983 در اين سال ، فاستر بالاترين رتبه اين حرفه را از آن خود کرد و " مدال طلاي سلطنتي " رشته معماري را دريافت نمود . اين مدال ، جايزه بين الملي ارزشمندي است که در سال 1848 ، ملکه ويکتوريا براي پيشرفت حرفه معماري در نظر گرفته بود . در مراسم اهدا اين جايزه ، با کمينيستر فولر سخنراني کرد . فاستر در اين سال به عضويت دانشگاه سلطنتي در آمد . پس از برگزاري يک مسابقه ي محدود با شرکت گروه منتخب معماران ، از فاستر براي طراحي مرکز جديدي براي BBC در منطقه ي پورتلند دعوت شد . اين مرکز در مقابل کليساي آل سولز اثر جان ناش قرار دارد .
1984 در مسابقه محدودي که شوراي شهر نايمز براي طراحي يک مدياتک و مرکز هنرهاي معاصر در آن شهر برگزار کرد ، طرح فاستر برنده شد . در همين سال اتحاديه ي بين المللي معماران ، جايزه آگوست پره را به وي اهدا کرد .
1986 دانشگاه بت ، دکتراي افتخاري علوم را به فاستر اعطا نمود . علاوه بر اين ، وي در مراسم بازگشايي بناييادبود اريک ليونز در RIBA سخنراني کرد. در همين سال ، دو نمايشگاه مهم از کارهاي او برپاشد : يکي در انجمن معماران فرانسه در پاريس ( بازگشايي در ژانويه ) و ديگري در دانشگاه سلطنتي لندن ( بازگشايي در اکتبر ) . وي جايزه موسسه طراحي ژاپن را به خود اختصاص دا . شرکت او نيز در همين سال در مسابقه تغيير شکل و بازسازي يک سايت 48 هکتاري در منطقه کينگزکراس در لندن برنده شد . اين پروژه ، در نوع خود بزرگترين و وسيع ترين طرح شهر سازي در اروپا است و شامل تفکيک طيف وسيعي از عملکردهاي مختلف مي باشد. از جمله اين عملکردها مي توان به ايستگاه تونل راه آهن متصل به پارک بزرگ اشاره کرد که اطراف آن از ساختمانهاي مسکوني و اداري پوشيده شده است . اين پروژه و پروژه ي چهارراه پاترنوستر ، آغاز مرحله جديدي از اجراي پروژه هايي در مقياس شهري بود . در سال بعد ، اين شرکت طرح هاي شهري مختلفي براي شهرهاي زير طراحي و اجرا کرد: کمبريج ( 1989 ) ؛ نايمز، کانس و برلين ( 1990 ) ؛ گرينويچ ( 1991 ) ؛ روتردام ، لودن شيد و يوکوهاما ( 1992 ) ؛ بافت تاريخي چارترس ، کورفو و ليسبون ( 1993 ) . هم اکنون اين شرکت در حال انجام پروژه اي براي تغيير شکل و بازسازي قسمت وسيعي از مرکز شهر بارسلون است که مساحت سايت آن بيش از 220 هکتار است .
1988 ظرفيت بالاي اين شرکت باعث شد که بتواند به مجموعه ي وسيعي از برنامه ها و پروژه هاي کلان مقياس پاسخگو باشد . يکي از اين پروژه ها ، برج مخابرات بارسلون است که به منظور آماده سازي شهر براي مسابقات المپيک در نظر گرفته شده است . نمونه هاي ديگر اين پروژه ها ، مترو شهر بيلبائو ، پل دره گذري در منطقه ي رنس در فرانسه و ايستگاه زيرزميني کاناري وارف در لندن ( 1991 ) است . 1989 اين مصادف بود با فوت زود هنگام وندي ( همسر نورمن ) که آغازفعاليت حرفه اي نورمن همراه او بود و پس ازهمکاري در" گروه 4 " ، يکي از موسسان دفتر معماري فاستر و همکاران بود . 1990 سازمان حفاظت از محيط زيست انگلستان ، ساختمان شرکت بيمه ويليس ، فابر و داماس در ايپسوويچ ( 74-1973 ) را جزء ساختمان هاي ارزشمند ( از نظر تاريخي ، معماري و سازگاري با محيط زيست ) اعلام کرد و مدال معتمدين RIBA را به نورمن فاستر اعطا نمود . در همين سال ، فاستر عنوان " سر " گرفت . در اين زمان ، دفتر معماري فاستر و همکاران ( که از اين پس دفتر معماري سر نورمن فاستر و همکاران ناميده خواهد شد ) به ساختمان نوسازي در کيلومتر 22 جاده ي هستار در نزديکي رودخانه تيمز نقل مکان کرد . در اين دفتر جديد ، تمام عملکرد هاي گوناگون مربوط به کارگاه ماکت سازي و مصالح ، بايگاني پرونده ها ، کتابخانه و آرشيو فيلم هاي ويدئويي و عکس ، همگي زير سقف گرد آمده اند .
1991 دانشگاه معماري فرانسه ، به وي مدال افتخار اعطا کرد . در همين سال ، چندين پروژه ي جديد و ارزشمند را به اتمام رساند ؛ از جمله فرودگاه استانزتد، مرکز تلويزيوني آي تي ان ، نگارخانه هاي ساکلر ( که ملکه اليزابت دوم آنها افتتاح کرد) و برج سده در توکيو که همه آنها علاوه بر دريافت جوايز متعدد ، مورد ستايش تمام جهان قرار گرفت . در مراسم بازگشايي ساختمان کرسنت وينگ ، مرکز هنر هاي تجسمي سانزبوري نمايشگاهي بر پا کرد که حاصل شش سال فعاليت حرفه اي فاستر را به نمايش گذاشت . در نمايشگاه دو سالانه ي ونيز ، غرفه ي بريتانيا نيز تعدادي از طرح هاي فاستر و پنج معمار ديگر انگليسي را به نمايش در آورد .
1992 دانشگاه و موسسه ي هنر و ادبيات آمريکا در نيويورک ، جايزه يادبود آرنولد برونر را به وي اعطا نمود . دانشگاه هامرسايد به او دکتراي افتخاري داد. برپايي چندين نمايشگاه در شهرهاي پاريس ، بوردوکس ، رنس و آرسن سنان ، بر ارزش و اعتبار فاستر در اروپا افزود . در همين سال ، وي در چندين مسابقه معماري برنده شد که مهمترين آنها عبارتند از : فرودگاه جديد هنگ کنگ ، پارک مشاغل برلين ، مجموعه تسهيلات المپيک در منچستر و قسمت الحاقي آن به موزه ي ماقبل تاريخ در پرووانس .
1993 وسعت پروژه ها و تعدد قراردادهاي بين المللي باعث شد که اين شرکت ، دفتر هايي در شهر هاي برلين ، فرانکفورت ، هنگ کنگ ، نايمز و توکيو داير کند . شرکت معماري سرنورمن فاستر و همکاران در آلمان ، در مسابقه طراحي پارلمان جديد برلين برنده شد . از ديگر موفقيت هاي وي در مسابقات معماري مي توان به طرح موزه جنگ در هارتل پول و طرح مجموعه ي نمايشگاهي در ليسبون اشاره کرد . پروژه ي مرکز هنرهاي معاصر در شهر نايمز فرانسه افتتاح شد . اين پروژه به دليل مشکلاتي که براي برگزاري مسابقه ( 1983) بوجود آمد ، با مدتي تاخير انجام شد . ولي اين مشکلات در ساخت مدرسه ي متوسطه شهر فرژو وجود نداشت . طراحي اين مدرسه ، در سال 1991 به مسابقه گذاشته شد . انجمن معماران آمريکايي نيز ، در همين سال مدال طلاي خود را به سر نورمن فاستر اعطا نمود .



کارهایی از نورمن فاستر

http://i2.tinypic.com/82e2j4h.jpg

http://www.asriran.com/files/fa/news/1386/10/30/87060_254.gif

ЛίL∞F∆R
29th September 2008, 08:21 PM
لوكوربوزيه


شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي

شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.

لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.

نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.
ا
ين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .


"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "

سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.

معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.

معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.

يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.


الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه

لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.

بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.

دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.

همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.



" شرح آثار لوکوربوزیه "

طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.
1) پروژه خانه دم اینو – فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.

ЛίL∞F∆R
29th September 2008, 08:22 PM
لوكوربوزيه


معماري بازي است با اشياء در زير نور (لوکوربوزیه)


شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي

شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.

لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.

نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.

اين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .


"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "

سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.

معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.

معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.


http://www.rendezvousfrance.com/lecorbusier.jpg

يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.


الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه

لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.

بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.

دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.

همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.


http://mohamo.persiangig.ir/image/lecor-anish/lecorbusier-%20anishtan.JPG

نابغه فیزیک قرن 20 در کنار نابغه معماری قرن 20 -آلبرت انیشتن در کنار لوکوربوزی

" شرح آثار لوکوربوزیه "

طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.

1) پروژه خانه دم اینو – فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.

لوکوربوزيه در سال 1924 کتاب شهر آينده را در پاريس منتشر کرد . در اين کتاب شهرهاي آمريکا بخصوص نيويورک و شيکاگو را بخاطر آسمانخراش هاي مرتفع و خيابانهاي چند طبقه ستود . لوکوربوزيه شهرهاي آينده را شهري تجسم نمود که از آسمانخراش هاي عظيم و مرتفع تشکيل شده است و آپارتمانهاي چند عملکردي و حدود 100 هزار نفر گنجايش . در اين ساختمانها آپارتمانهاي مسکوني ، ادارات ، فروشگاهها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بزرگ فراهم است . ساکنان اين مجتمعها از دود و سر و صداي ترافيک اتومبيلها به دور هستند و به جاي آن از آفتاب و ديدن مناظر زيبا لذت مي برند .
براساس اين کتاب دوشهر در دهه 50 ميلادي طراحي شد . شهر شانديگار Chandigarh در هند ، طرح لوکوربوزيه در سال 1950 ، و شهر برازيليا که توسط اسکارنيماير Oscar Neimeyer يکي از شاگردان لوکوربوزيه به عنوان پايتخت برزيل ساخته شد .

درست است که در اين دو شهر آسمانخراش 100 هزار نفري وجود ندارد ولي بلوکهاي مکعب شکل با فاصله هاي زياد از يکديگر تبلوري واضح از ايده لوکوربوزيه است .
اين دو شهر در دهه هاي 60 و 70 توسط پست مدرنها ، رابرت نچوري و برنت برولين . به عنوان سمبل شهرسازي مدرن مورد نقد قرار گرفت . آنها گفتند که فاقد هر نوع هويت تاريخي و فرهنگي است .
در ايران نمونه اينگونه شهرسازي ، شهرک اکباتان است . طرح در دهه 50 شمسي .کارهای او بیشتر از فرانسه و هندوستان بوده است . سبک سبک معماری لوکوروزیه معماری مدرن متعالی است . این سبک با شروع انقلاب صنعتی و تولید مصالح و تجهیزات جدید مانند بتن ، فولاد ، جرثقیل و ... در صنعت ساختمان سازی موقعیت برای تولید یک سبک جدید به وجود آورد و این سبک زاده ی 2 سبک بودند اولی * مکتب شیکاگو ( لویی سایوان ) بود که اصولش :

1. استفاده از بتن برای استراکچر ساختمان
2. نمایش بدون هراس و واهمه ی استراکچر در نمای ساختمان
3. عدم تقلید از سبک های گذشته
4. استفاده نکردن از تزئینات درصنعت ساختمان سازی
5. استفاده از پنجره های عریض و طویل که کل دهانه ی بین ستون ها را پوشش می داد.

مکتب آرت نوو که از اروپا شکل گرفت و اصول آن مقابله با سنت گرایی بود.

1. جدایی ازگذشته
2. ابداع فرم های جدید
3. استفاده شدیدازمکتب های تقلیدی
4. استفاده از هنر متناسب زمان
5. استفاده از تولیدات مدرن برای سازه و نما
6. استفاده ازتزئینات و فرم های طبیعی و رمانتیک

سبک مدرن متعالی در اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم شکل گرفت و می توان نقطه ی جدایی سبک های قدیمی و کلیشه ای با سبک های جدید دانست و نقطه عطفی درمعماری جهان است ، زیرا برای اولین بار نگرش از سنت گرایی و تاریخ بعنوان منبع الهام درمعماری تغییر کرد و به جای آن آینده و تکنولوژی جای گرفت . معماران این سبک ها در جهت همگن سازی معماری با تکنولوژی روزآمدند. شاخص های معماری مدرن متعالی

1. عملکرد و کارایی بهتر فضاها
2. آسان شدن ساخت و ساز با استفاده از مصالح و ماشین آلات روز دنیا
3. استفاده ازعناصر و مصالح پیش ساخته در معماری
4. بوجود آمدن استاندرد ها و قوانین در معماری و مصالح
5. استفاده از علوم جدید ماند ریاضی ، هندسه ، و ... در معماری

سبک معماری مدرن شامل جنش های کوبیسم و سوررئالیسم ( توهم گرایی فرا واقع گرایی) پوریسم ( ناب گرایی ) و بروتالیسم ( خام گرایی ) بود. لوکوربوزیه طرفدار بروتالیسم بوده است . ویژگی ها تندیس گرایی، سازه گرایی و بروتالیسم در همه ی آثار او وجود دارند. درآثار نخستین لوکوربوزیه معماری از هر گونه زینت خالی و عریان بود می توان گفت لوکوربوزیه یک شهر ساز ، یک معمار ، یک هنرمند ، یک مجسمه ساز و یک شاعر با حساسیت فوق العاده بود که این 5 شخصیت در شخصیت لوکوربوزیه تجلی یافته بود. لوکوربوزیه توانست در طی فعالیت خود استفاده از شاخص ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی برساند وکارهای او مورد تقلید جهانی قرار گرفت . لوکوربوزیه استفاده از تیر آهن و بتن و پیش ساختگی را مسیر آینده ی معماری تقلی کرد . تندیس گرایی و سازه گرایی او مورد توجه بقیه معماران بوده است . در طرح شهرهای لوکوربوزیه تراکم جمعیت در هر هکتار 3000 نفردر نظرگرفته شده است . سیستم طراحی اومدولار است . لوکوربوزیه توانست با استفاده از کنسول ، پلان و سازه را از هم جدا کند ، همچنین از رامپ برای ارتباط طبقات و ارتفاعات مختلف استفاده کرد . دیدگاهها لوکوربوزیه درطرح های خود بسیار تحت تأثیر فضاهای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود. او از اولین کسانی بود که تأثیر ماشین آلات را انباشتگی انسانها بیان کرد و شهرهای آینده را شهرهایی حاوی آپارتمان ها وآسمانخراش ها ی بزرگ دانست که کنار هم پارک شده اند.


عمدتاً با کج فهمی مواجه شد او معماری را در قالب توانمندی های جامعه ی صنعتی مدرن می دید و علاقه ی خاصی به شهر سازی و قطعات پیش ساخته و استفاده از عناصر ساختمانی استاندارد داشت . لوکوربوزیه بین سازه گرایی و تندیس گرایی به سازه گرایی تمایل داشت و این گرایش او به بارزترین شکل درکلیسای رونشان تجلی یافت و این کلیسا یکپارچه تندیس است . وی سعی کرد توجه معماران و شهرسازان را از گذشته به آینده معطوف کند. او ضمن تحسین آسمان خراش های شیکاگو و نیویورک الگو گرفتن از آنها را برای سایر نقاط جهان معرفی کرد . لوکوربوزیه شهرهای آینده را شهرهایی با آسمانخراش های عظیم و مرتفع می دانست . بر اساس این نظریه او دو شهر مهم طراحی و اجرا شد . یکی شهر چاندیگارهند که توسط خودش طراحی شد ، دیگری شهر برازیلیا که توسط لوچیو گوستاو و اسکارنیمایر بعنوان پایتخت برزیل طراحی شد . لوکوربوزیه معماری است که کوشید بازبانی مدرن، نظامی ریاضی و برخاسته از تناسبات انسانی به معماری ببخشد. سیستم مدولار او بر مفهوم نسبت طلایی درریاضیات استوار است . وی ابعاد انسان را 83/1 در نظر گرفت و بر اساس آن فضای خود را طراحی و تقسیم بندی کرد . او ابتدا به فرم های مستقیم الخط علاقه مند بود ولی به علت پیشرفت صنعتی از سال های بعد توانست ازخطوط منحنی و مایل هم بهره مند شود .


کتاب های لوکوربوزیه:

1. بسوی معماری
2. تجزیه و تحلیل لوکوربوزیه
3. زیبایی شناسی معماری
4. منشور آتن
5. بسوی یک معماری نوین : که در این کتاب توجه معماران جوان را به فناوری و حرکت ، همگام با تکنولوژی روزدنیا جلب کرد. ( در این کتاب معماری را با حرفه ی مهندسی مکانیک مقایسه کرده است )
6. شهر آینده : دراین کتاب لوکوربوزیه سیما و نمایه ی شهرهای آینده را توصیف کرده است


چند اثر از لوکوربوزیه:


خانه دم - اينو Domino House
مکان : فرانسه
تاریخ ساخت : 1917 – 1915 میلادی

ویلا سيتروئن Citrohan House
مکان : پاریس
تاریخ ساخت : 1920

آپارتمان مسکوني مارسي United Habitation
مکان : مارسی
تاریخ ساخت : 1952 – 1947

کلیسای رونشان Chapel Of Ronchamp
مکان : نوتردام فرانسه
تاریخ ساخت : 1957- 1955

ویلا شودان
مکان : احمد آباد هند
تاریخ ساخت : 56-1955

suratak
1st February 2009, 11:15 AM
سلام می کنم به تمامی اعضای خوب انجمن. معمار کوچولو واقعا از پستات ممنونم.
یه خواهشی داشتم میشه در مورد معماری morfing هم برامون توضیح بدی . بازم ممنون.

Memar Bashy
14th August 2009, 01:02 AM
زندگی نامه ریچارد راجرز


http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/1212.JPG


ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell، نورمن فاستر و WendyCheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که فعالیتش تنها تا سال ۱۹۶۷ ادامه یافت، شروع کند. از سال ۱۹۷۱ نیز، با پروژه مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا سال ۱۹۷۸ ادامه داشت.


راجرز در حال حاضر رئیس Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال ۱۹۷۷، در لندن تأسیس کرد و هم‌اینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر خواهد یافت.

ریچارد راجرز که از سال ۱۹۹۶، با کسب مقام اشرافی، به لرد راجرز ملقب گشته، در طول سال‌های متمادی زندگی حرفه‌ای خویش، موفق به دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال ۱۹۸۵، و نیز شیر طلایی بی‌ینال ۲۰۰۶ ونیز اشاره کرد.



ریچارد راجرز همواره با طراحی ساختمان‌هایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهره‌مند از تکنولوژی روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات اقلیمی و خلق ساختمان‌هایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک استفاده کنند، مهم‌ترین دغدغه‌های او در این معماری محسوب می‌شوند.

یکی از معروف‌ترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژه‌های او قرار دارد: مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال ۱۹۷۱، به همراه رنزو پیانو، در یک مسابقه بین‌المللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمان‌ها پنهان نگهداشته می‌شد، در معرض نمایش ‌گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لوله‌های تأسیساتی، پله‌های ‌برقی و سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری معاصر تبدیل کرد.



یکی دیگر از کارهای مشهور راجرز که از پروژه‌های اولیه او به شمار می‌رود، برج اداری Lloyd’s of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید. ایجاد ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که سازه را غرق در نور طبیعی می‌کند، مهم‌ترین ویژگی معماری این ساختمان است.

از دیگر پروژه‌های مهم راجرز می‌توان به گنبد هزاره لندن (۱۹۹۶-۱۹۹۹)، ترمینال ۴ فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (۱۹۹۷-۲۰۰۵) در Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژه‌های بزرگی در نقاط مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج ۷۱ طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی.

Memar Bashy
15th August 2009, 09:48 PM
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/mirmiranb.JPG
مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.
ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.

زندگی
سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود.
وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.
پیشینهء آموزشی
استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵
افتخارات
معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱
انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱
دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳
دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳
دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳

Memar Bashy
22nd August 2009, 01:57 PM
زندگی نامه لوئی سالیوان
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/nbgfc.bmp


لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد.
رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ بسیاری از زحمات «فرانک فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج سالیوان شد. در این زمان «سالیوان» به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار «ویلیام لبارون جنی» مشغول به کار شود. «جنی» اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار «جنی»، «سالیوان» به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد.


پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال ۱۸۷۹ «دانکمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «سالیوان» را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها «سالیوان» و «آدلد» موفقیت هایی پی درپی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره کرد که در پایان پروژه «سالیوان» و «آدلد» طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود.


«لوییس سالیوان» اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولاً غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. «سالیوان» با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پاگیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد.


در سال ۱۸۹۰ «سالیوان» یکی از ۱۰ معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان «نمایشگاه جهانی کلمبیا» که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها «شهر سفید» لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده «سالیوان» می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و «دروازه طلایی» که طاقی است عظیم که در «شهر سفید» قرار دارد اشاره کرد.


شراکت «آدلد» و «سالیوان» پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای «کارسون پیری اسکات» به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت «سالیوان» یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای «برج تریبیون» برگزار شده بود شدیداً انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود.


لوییس سالیوان عاقبت در چهاردهم آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو چشم از جهان فروبست. فرانک لوید رایت که به نوعی شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد.

Memar Bashy
31st August 2009, 03:25 PM
زندگی نامه سر نورمن فاستر


نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد . 1953 پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشي در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازي رفت و در حين خدمت در نيروي هوايي ، در زمينه مهندسي الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتي در مورد هواپيما کسب کرد . در نهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهاي گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد . 1955 پس از اتمام دوره دوساله سربازي ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .





http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/6+565.bmp



1956 با ثبت نام در دانشگاه معماري منچستر ، به فراگيري دروس نسبتا سنتي ( در مقايسه با دروس و و رويکرد هاي متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ي معماري ليورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال ها توانست مهارت هاي منحصر به فردي در زمينه ي فنون ترسيم و ارائه به دست آورد .
1959 در اين سال يکي از ترسيم هاي او به عنوان يک کار درسي ، موفق به دريافت مدال نقره اي RIBA شد . 1961
او در اين سال ديپلم معماري و مجوز طراحي شهري خود را دريافت کرد . در همطن زمان ، مدال هي وود و مدال برنز انجمن معماران منچستر به وي اهدا شد . علاوه بر اين ، با قبولي در بورسيه ي تحصيلي انجمن ساختمان سازان ، به فلاوشيپ هنري نايل شد . پس از آن براي گذراندن دوره دو ساله ي تخصصي در دانشگاه ييل به آمريکا رفت . وي در آنجا تحت تاثير پل رادولف ، سرج چرمايف و وين سنت اسکالي قرار گرفت و در همين زمان با ريچارد راجرز ( که مانند خود او دانشجوي بورسيه بود ) و جيمز استرلينگ ( که براي مدت کوتاهي در همان مدرسه تدريس مي کرد ) ملاقات کرد . 1962 فاستر مدرک فوق ليسانس معماري را با موفقيت دريآفت کرد . سپس گردش معماران را از سواحل شرقي ايالات متحده تا کاليفرنيا آغاز کرد و در اين سفر ، روند توسعه ي معماري مدرن را از فرانک لويد رايت تا چالز آيمز بررسي و دنبال کرد .

۱۹۶۳
پس از بازگشت به انگلستان با همکاري ريچارد راجرز ، گروه طراحي " گروه 4 " را در لندن تشکيل داد . ديگر همکاران آنها در اين گروه عبارت بودند از : سور راجرز ، همسر ريچارد راجرز ، و جورجيا والتون که با راجرز در انجمن معماران لندن تحصيل کرده بود . مدتي بعد ، وندي چيزمن ( فارغ التحصيل مدرسه معماري بارتلت دانشگاه لندن که بعدها همسر فاستر شد ) نيز به آنها ملحق شد . البته از همان آغاز ، عضويت جورجيا بالتون ( که دفتر اصلي او در هامپ استيد بود ) حالتي ظاهري داشت و تاثير چنداني بر رابطه آنها نداشت .
1964 در اين سال با وندي چيزمن ازدواج کرد که ثمره آن ، دو فرزند به نام هاي " تي " و " کال " است . 1966 در اين سال به عضويت انجمن معماران سلطنتي انگلستان در آمد .
1967 فاستر همراه با " گروه 4 " ساختماني را طراحي کرد که وي را به شهرت جهاني رساند . اين ساختمان ، کارخانه رليانس در سوئد بود که آخرين بناي ساخته شده توسط اين گروه است زيرا اين گروه در همان سال منحل شد . سپس نورمن و وندي فاستر با هدف ايجاد يک مرکز براي طراحي و تحقيقات ، دفتر معماري فاستر و همکاران را تاسيس کردند . در اين دفتر در مجاورت باغ کوونت قرار داشت .
1968 در حين طراحي پروژه تئاتر ساموئل بکت ، با ريچارد باکمينيستر فولر آشنا شد که بعد ها ، تاثير عميقي در انديشه و کارهاي فاستر گذاشت . آشنايي ، سر آغازي بود براي دوستي و همکاري طولاني پر ثمري که تا زمان مرگ اين استاد آمريکايي ( يعني سال 1983 ) ادامه داشت . 1971
در اين ، دفتر معماري فاستر و همکاران به طبقه همکف ساختماني در خيابان فيتزروي ( که فقط چند صد متر از برج اداره پست فاصله داشت ) منتقل شد. تجهيز و طراحي داخلي اين دفتر ، بستري بود براي بررسي و آزمايش مفاهيم و مصالحي که بعده ها هسته اصلي فلسفه کار فاستر را شکل داد . 1974
فاستر به عنوان نايب انجمن معماري انتخاب شد . شرکت او که قبلا با يک شرکت نروژي به نام " شرکت خطوط کشتي راني فرداولسن " همکاري داشت ، دفتري در اوسلو تاسيس کرد و ابتدا کارهايي براي اين کار فرماي نروژي انجام داد ؛ سپس با کارفرماهاي ديگر در نقاط مختلف کشور همکاري کرد .
1975 در اين سال ، ساخت دفترهاي شرکت بيمه ويليس ، فابروداماس در ايپسوويچ به پايان رسيد و اين پروژه ، شرکت فاستر را به شهرت جهاني رساند .
1978 ساخت مرکز هاي هنرهاي تجسمي سانز بوري ، آغاز مرحله ي مهم و درخشاني در زندگي حرفه اي او شد . پروژه هاي ارزشمند ديگري را براي او و همکارانش به ارمغان آورد .
1979 در اين سال شرکت بانکداري هنگ کنگ و شانگهاي از وي دعوت کرد که همراه شش شرکت بين الملي ديگر ، در مسابقه اي محدود با موضوع طراحي دفتر مرکزي اين بانک شرکت کند . با انتخاب طرح فاست به عنوان طرح برگزيده ، اجراي اين پروژه به شرکت وي واگذار شد .
1980 فاستر در اين سال به عضويت انجمن معماران آمريکايي در آمد ، علاوه بر اين ، در همين سال دکتراي افتخاري دانشگاه انجلياي شرقي به او اعطا شد . در بيست و چهارم ژوئن نيز ، در مراسم اهدا مدال طلاي سال 1980 به جيمز استرلين سخنراني کرد .
1981 در اين سال با شرکت در مسابقه محدود طراحي ورزشگاه سرپوشيده فراکفورت آمين ، جايزه طرح برگزيده را دريافت کرد . در همين زمان ، معماري او در يکي از برنامه هاي مستند هنري BBC معرفي شد و مورد بررسي قرار گرفت . 1982
در اين سال ، دفتر آنها به خيابان گريند پورتلند و در مجاورت دفتر هاي شرکت REBA منتقل شد . همچنين به عنوان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشکده صنعتي هنر لندن انتخاب شد .
1983 در اين سال ، فاستر بالاترين رتبه اين حرفه را از آن خود کرد و " مدال طلاي سلطنتي " رشته معماري را دريافت نمود . اين مدال ، جايزه بين الملي ارزشمندي است که در سال 1848 ، ملکه ويکتوريا براي پيشرفت حرفه معماري در نظر گرفته بود . در مراسم اهدا اين جايزه ، با کمينيستر فولر سخنراني کرد . فاستر در اين سال به عضويت دانشگاه سلطنتي در آمد . پس از برگزاري يک مسابقه ي محدود با شرکت گروه منتخب معماران ، از فاستر براي طراحي مرکز جديدي براي BBC در منطقه ي پورتلند دعوت شد . اين مرکز در مقابل کليساي آل سولز اثر جان ناش قرار دارد .
1984 در مسابقه محدودي که شوراي شهر نايمز براي طراحي يک مدياتک و مرکز هنرهاي معاصر در آن شهر برگزار کرد ، طرح فاستر برنده شد . در همين سال اتحاديه ي بين المللي معماران ، جايزه آگوست پره را به وي اهدا کرد .
1986 دانشگاه بت ، دکتراي افتخاري علوم را به فاستر اعطا نمود . علاوه بر اين ، وي در مراسم بازگشايي بناييادبود اريک ليونز در RIBA سخنراني کرد. در همين سال ، دو نمايشگاه مهم از کارهاي او برپاشد : يکي در انجمن معماران فرانسه در پاريس ( بازگشايي در ژانويه ) و ديگري در دانشگاه سلطنتي لندن ( بازگشايي در اکتبر ) . وي جايزه موسسه طراحي ژاپن را به خود اختصاص دا . شرکت او نيز در همين سال در مسابقه تغيير شکل و بازسازي يک سايت 48 هکتاري در منطقه کينگزکراس در لندن برنده شد . اين پروژه ، در نوع خود بزرگترين و وسيع ترين طرح شهر سازي در اروپا است و شامل تفکيک طيف وسيعي از عملکردهاي مختلف مي باشد. از جمله اين عملکردها مي توان به ايستگاه تونل راه آهن متصل به پارک بزرگ اشاره کرد که اطراف آن از ساختمانهاي مسکوني و اداري پوشيده شده است . اين پروژه و پروژه ي چهارراه پاترنوستر ، آغاز مرحله جديدي از اجراي پروژه هايي در مقياس شهري بود . در سال بعد ، اين شرکت طرح هاي شهري مختلفي براي شهرهاي زير طراحي و اجرا کرد: کمبريج ( 1989 ) ؛ نايمز، کانس و برلين ( 1990 ) ؛ گرينويچ ( 1991 ) ؛ روتردام ، لودن شيد و يوکوهاما ( 1992 ) ؛ بافت تاريخي چارترس ، کورفو و ليسبون ( 1993 ) . هم اکنون اين شرکت در حال انجام پروژه اي براي تغيير شکل و بازسازي قسمت وسيعي از مرکز شهر بارسلون است که مساحت سايت آن بيش از 220 هکتار است .
1988 ظرفيت بالاي اين شرکت باعث شد که بتواند به مجموعه ي وسيعي از برنامه ها و پروژه هاي کلان مقياس پاسخگو باشد . يکي از اين پروژه ها ، برج مخابرات بارسلون است که به منظور آماده سازي شهر براي مسابقات المپيک در نظر گرفته شده است . نمونه هاي ديگر اين پروژه ها ، مترو شهر بيلبائو ، پل دره گذري در منطقه ي رنس در فرانسه و ايستگاه زيرزميني کاناري وارف در لندن ( 1991 ) است . 1989 اين مصادف بود با فوت زود هنگام وندي ( همسر نورمن ) که آغازفعاليت حرفه اي نورمن همراه او بود و پس ازهمکاري در" گروه 4 " ، يکي از موسسان دفتر معماري فاستر و همکاران بود . 1990 سازمان حفاظت از محيط زيست انگلستان ، ساختمان شرکت بيمه ويليس ، فابر و داماس در ايپسوويچ ( 74-1973 ) را جزء ساختمان هاي ارزشمند ( از نظر تاريخي ، معماري و سازگاري با محيط زيست ) اعلام کرد و مدال معتمدين RIBA را به نورمن فاستر اعطا نمود . در همين سال ، فاستر عنوان " سر " گرفت . در اين زمان ، دفتر معماري فاستر و همکاران ( که از اين پس دفتر معماري سر نورمن فاستر و همکاران ناميده خواهد شد ) به ساختمان نوسازي در کيلومتر 22 جاده ي هستار در نزديکي رودخانه تيمز نقل مکان کرد . در اين دفتر جديد ، تمام عملکرد هاي گوناگون مربوط به کارگاه ماکت سازي و مصالح ، بايگاني پرونده ها ، کتابخانه و آرشيو فيلم هاي ويدئويي و عکس ، همگي زير سقف گرد آمده اند .
1991 دانشگاه معماري فرانسه ، به وي مدال افتخار اعطا کرد . در همين سال ، چندين پروژه ي جديد و ارزشمند را به اتمام رساند ؛ از جمله فرودگاه استانزتد، مرکز تلويزيوني آي تي ان ، نگارخانه هاي ساکلر ( که ملکه اليزابت دوم آنها افتتاح کرد) و برج سده در توکيو که همه آنها علاوه بر دريافت جوايز متعدد ، مورد ستايش تمام جهان قرار گرفت . در مراسم بازگشايي ساختمان کرسنت وينگ ، مرکز هنر هاي تجسمي سانزبوري نمايشگاهي بر پا کرد که حاصل شش سال فعاليت حرفه اي فاستر را به نمايش گذاشت . در نمايشگاه دو سالانه ي ونيز ، غرفه ي بريتانيا نيز تعدادي از طرح هاي فاستر و پنج معمار ديگر انگليسي را به نمايش در آورد .
1992 دانشگاه و موسسه ي هنر و ادبيات آمريکا در نيويورک ، جايزه يادبود آرنولد برونر را به وي اعطا نمود . دانشگاه هامرسايد به او دکتراي افتخاري داد. برپايي چندين نمايشگاه در شهرهاي پاريس ، بوردوکس ، رنس و آرسن سنان ، بر ارزش و اعتبار فاستر در اروپا افزود . در همين سال ، وي در چندين مسابقه معماري برنده شد که مهمترين آنها عبارتند از : فرودگاه جديد هنگ کنگ ، پارک مشاغل برلين ، مجموعه تسهيلات المپيک در منچستر و قسمت الحاقي آن به موزه ي ماقبل تاريخ در پرووانس .
1993 وسعت پروژه ها و تعدد قراردادهاي بين المللي باعث شد که اين شرکت ، دفتر هايي در شهر هاي برلين ، فرانکفورت ، هنگ کنگ ، نايمز و توکيو داير کند . شرکت معماري سرنورمن فاستر و همکاران در آلمان ، در مسابقه طراحي پارلمان جديد برلين برنده شد . از ديگر موفقيت هاي وي در مسابقات معماري مي توان به طرح موزه جنگ در هارتل پول و طرح مجموعه ي نمايشگاهي در ليسبون اشاره کرد . پروژه ي مرکز هنرهاي معاصر در شهر نايمز فرانسه افتتاح شد . اين پروژه به دليل مشکلاتي که براي برگزاري مسابقه ( 1983) بوجود آمد ، با مدتي تاخير انجام شد . ولي اين مشکلات در ساخت مدرسه ي متوسطه شهر فرژو وجود نداشت . طراحي اين مدرسه ، در سال 1991 به مسابقه گذاشته شد . انجمن معماران آمريکايي نيز ، در همين سال مدال طلاي خود را به سر نورمن فاستر اعطا نمود .


کارهایی از نورمن فاستر


http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/56.bmp





از اسکیس های نورمن


http://www.pcnet.ir/images/tower2conc.jpg

hossien
11th October 2009, 12:25 PM
فرشید موسوی

استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است. او این رشته را در دانشگاه های GCD، کالج لندن، داندی و مدرسه معماری بارتلت تدریس می کند.
پیش از تاسیس دفتر معماری خارجی همراه با آلخاندرو زارا یولو در سال 1992 در لندن، موسوی مسوولیت طراحی ساختمان رنزوپیانو در جنوا و اداره دفتر معماری کلان شهر روتردام را نیز بر عهده داشت.
با توجه به اینکه موسوی استادی متعهد و بسیار برجسته است در دانشگاه های UCLA، کلمبیا، پرینستون و چند مدرسه معماری دیگر در اروپا به عنوان ناظر فعالیت می کند.
او همچنین مسوولیت نظارت بر پروژه طراحی «کتروتانگ» را نیز در بهار 2005 به عهده داشت.
خانم موسوی به مدت 8 سال در اتحادیه معماری لندن مشغول به تدریس بود و در این مدت ریاست موسسه معماری فرهنگستان هنرهای زیبا در وین را نیز بر عهده داشت.
علاوه بر سرپرستی این فرهنگستان فرشید موسوی بین سال های 2002 تا 2005 در این موسسه به تدریس نیز مشغول بود.
شرکتی که فرشید موسوی در لندن تاسیس کرده و به نام دفتر معماری خارجی (FOA) مشغول به فعالیت است به عنوان یکی از برجسته ترین و خلاق ترین شرکت های معماری در طراحی های شهری و چشم اندازها در سراسر جهان به حساب می آید.
این شرکت تا به حال پروژه های بین المللی زیادی در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است که اکثر آنها نامزد کسب جایزه های بین المللی در طراحی بوده اند.
از این طراح ها می توان به گذرگاه دریایی یوکوهاما در ژاپن، پارک بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفرانس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفراس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس در لاویلا یویاسا اسپانیا و غرفه نمایشگاه صادرات بین المللی اسپانیا اشاره کرد.
از طرح های در دست احداث FOA هم می توان از ساختمان تئاتر ترودیا (در اسپانیا) مرکز فن آوری لوگو ونو و مرکز اسکان اجتماعی مادرید نام برد.
FOA در کشورهای دیگر هم طرح هایی در دست ساخت دارد. ساختمان اصلی ناشران در پاجو کره جنوبی، مرکز جدید موسیقی BBC در لندن، دانشگاه هنر و طراحی در انگلستان و دفاتر کار مختلف با مقیاس بزرگ در هلند از طرح های هستند که توسط FOA در حال اجرا و ساخت می باشند.
جوایزی که تا به حال شرکت FOA دریافت کرده شامل جایزه معماری از یک میرال (2003)، جایزه معماری کانگاوا در ژاپن (2003)، دو جایزه جهانی RIBA (در سال های 2004 و 2005)، جایزه ویژه نقشه برداری عمرانی در نهمین نمایشگاه سالانه معماری ونیز (2004) و جایزه معماری چارلز جنکس (2005) می شود.
اکثر فعالیت های این شرکت و طرح های در دست اقدام FOA در تعداد زیادی کاتالوگ به چاپ رسیده اند و به این وسیله این فعالیت ها به مردم معرفی می شوند.
فرشید موسوی علاوه بر اینکه عضو ثابت کمیته طراحی بین المللی (IDC) در لندن است یکی از اعضای گروه مشاورین معماری و طراحی پارلمان انگلستان نیز به شمار می آید.
در نوامبر 2005، هم موسوی به عنوان مسوول کمیته برگزارکننده اعطای جوایز معماری «آقاخان» برگزیده شد.
جوایز دریافتی و افتخارات:

سال 2005:
- جایزه چارلز نیکس
- اولین جایزه نمایشگاه بین المللی آیچی پاویلیون اسپانیا در مسابقات ژاپن

سال 2004:
- جایزه نقشه کشی معماری برای پارک نوارتیس و پارکینگ بزرگ بازل در مراسم سالانه ونیز

سال 2003:
- جایزه اریک میرالز برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در مادرید
- جایزه «معماری کاناگاوا» برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در ژاپن
- اولین جایزه مسابقات طراحی مرکز موسیقی BBC در لندن

سال 2002:
- نامزد کسب عنوان برتر مسابقات طراحی WTC در نیویورک

سال 2001:
- انتخاب به عنوان برترین معمار در مسابقه بین المللی طراحی بانک Entry South در لندن

سال 2000:
- انتخاب به عنوان برترین معمار طراحی سالن های کنفرانس و پارک South-Eastern در بارسلونا

سال 1999:
- کسب عنوان برترین طراح داخلی برای طراحی بهترین محل بازی سرپوشیده

سال 1998:
- کسب مقام دوم در مسابقات بین المللی بازسازی ساختمان های کنار آب در تنه ریف اسپانیا

سال 1997:
کسب عنوان دوم مسابقات طراحی میونگ دانگ در کره جنوبی

سال 1995:
- برنده جایزه طراحی بندر بین المللی یوکوهاما
سالن های همایش و پارک ساحلی (جنوب غربی)
بارسلونا، اسپانیا
- مجری ساخت: شهردای بارسلونا
- تاریخ اتمام: سال 2004
- مساحت کل: 000/45 مترمربع
بودجه تخصیص یافته: 5/7 میلیون یورو
توضیح اختصاری: این سالن های کنفرانس در کل ظرفیت 000/20 نفر را دارند و اجرای همه نوع خدمات در آنها پیش بینی شده است. ضمن اینکه با قرار گرفتن این سالن ها در ورودی آب همه آنها چشم انداز زیبایی به سمت دریا دارند.
هدف از ساخت این سالن های کنفرانس پذیرایی از میهمانان خارجی شهرداری بارسلونا بود، چرا که شهرداری بارسلونا در سال 2004 برگزارکننده نشست بین المللی فرهنگ بود و میهمان خارجی بسیاری از سراسر جهان در این همایش شرکت کردند.
هدف FOA از طراحی این گونه سالن های همایش و پارک ساحلی جنوب غربی اسپانیا شبیه سازی زیبایی طبیعت با استفاده از نوعی هندسه فضایی و خطوط مصنوعی بود.

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:26 PM
سلام دوستان .
لطفا بیوگرافی معماران را در اینجا قرار دهید .
ممنونhttp://www.iran-far.com/images/smilies/icon_gol.gif

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:27 PM
-نام و نام خانوادگی: چارلز ادوارد ژان نرت گریس (لوکوربوزیه)

http://i24.tinypic.com/2cx838m.jpg

-سال تولد:۶ اکتبر ۱۸۸۷
-سال مرگ:۲۷ آگوست ۱۹۶۵

-تحصیلات:.

-مختصری از زندگی شخصی:لوکوربوزیه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds)، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد. لوکوربوزیه علاقه ی زیادی به هنرهای بصری داشت
او در سال ۱۹۱۶و در سن ۲۹ سالگی برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد و در سال ۱۹۲۰، لقب لوکوربوزیه را که اسمپدربزرگ مادری اش بود به عنوان اسم مستعار خود انتخاب کرد.

-آثارمعروف : ویلا ساوا .کلیسای نوتردام رونشان.ویلا شودان و بسیاری کار باارزش دیگر..

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:27 PM
-نام و نام خانوادگی:کامران دیبا(طباطبایی)
-سال تولد:تهران- 5 مارس 1937

-تحصیلات:
کامر ان دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایر انی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال 1964 در این رشته فارق التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد.


-مختصری از زندگی شخصی:دیبا بعد از تحصیل در واشنگتن به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “daz” شد."daz" در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوریکه در سال 1977 صدوپنجاه پرسنل داشت.
دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت می کرد.وی به سنت های بومی و هم چنین نیاز های جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود...
وی در سال 1977 ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.

-آثارمعروف : موزه هنرهای معاصر.فرهنگسرای نیاوران.بناهای دانشگاه جندی شاپور و....

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:27 PM
http://www.imageurlhost.com/images/xe0dijaazumzfmxxt1t9.jpg


ریچارد میر متولد 1934 نیو جرسی در دانشگاه کرنل در رشته معماری تحصیل کرد. ریچارد میر ملقب به شوالیه سفید پست مدرنیسم پیش از تاسیس دفتر کار خود در نیویورک در سال 1963 ، با سام و مارسل بروئر همکاری می کرد.وی ابتدا در زمینه ساختنمان سازی برای طبقه مرفه فعالیت کرد همچنین مطالعات وسیعی در زمینه ساختمان های عمومی انجام داد و در سال 1969 ، به عضویت گروه پنج نیویورک در آمد

سفیدهای گروه پنج ( ریچارد میر، پیتر آیزمن ، مایکل گریوز ، جان هجداک ، چارلز گواتمی) برای مخالفت با ونتوری و گریز دوره سفید ، قهرمانان ، رایت ، گروپیوس ، تراگنی و به خصوص لوکوربوزیه را احیا کردند ، اما مسائلی از زیبایی شناسی را در خود به کار بردند که خالی از هر گونه تعهد و تعصب اجتماعی بود.میر در کارهایش همواره رنگ سفید بکار می برد و از همین رو گروه آنان به نام مستعار معماران سپید نامیده می شوند .در میان معماران هم عصر خودش به مفاهیم فرهنگی بیش از پیش وفادار و متعهد بود و به نحوی هوشمندانه فضاهای عمومی و خصوصی را در بافت شهری آشتی داد از همین رو لحن فرهنگی معماری او بسیار صادقانه است.
ریچارد می یر بخاطر معماری و طرحهایش در تمام جهان شناخته شده و قابل احترام است.کمیسیونهای ارشد در ایالات متحده و اروپا شامل: کاخ دادگستری، تالارهای شهر، موزه ها، headquarterهای یکی شده، خانه سازی و اقامتگاههای شخصی را دریافت نموده. در میان اکثر پروژه های مشهورش، Getty Center در لس آنجلس، High Museum of Art در آتلانتا، جورجیا؛ موزه هنرهای تزئینی فرانکفورت آلمان، Canal + TelevisionHeadquarters در پاریس و موزۀ هنرهای معاصر بارسلونا در اسپانیا به چشم می خورند.
ریچارد می یر برترین افتخارات موجود در معماری را دریافت کرده است:
-در 1989 موسسۀ سلطنتی معماران بریتانیا مدال طلای سلطنتی را به او تقدیم کرد
- در1992 دولت فرانسه امتیاز ویژۀ Officier de l'Ordre des Arts et desLettres را به او اعطا کرد.
- Deutscher Architekture Preis را در 1993دریافت کرد .
- در 1995 فرد منتخب آکادمی علوم و هنر آمریکا می شود.
- در 1997 مدال طلای AIA را در تشخیص موفقیتی ابدی در هنرها از موسسۀ معماری آمریکا به خوبی Praemium Imperiale از دولت ژاپنی دریافت کرد.
- در سال 1984 جایزۀ Pritzker را بخاطر بالاترین امتیاز در زمینۀ تفکر صحیح در معماری دریافت کرد؛ او جوانترین دریافت کنندۀ این جایزه در تاریخ Pritzker Prize بود. در همان سال می یر از نظر هیئت داوران برای طراحی 1 میلیارد دلاری Getty Center در لس آنجلس- کالیفرنیا، معمار منتخب شناخته شد.
او مقالات متعددی در سراسر جهان ارائه داده است و در موارد بیشماری از اعضای هیئت داوران مسابقات مختلف بوده است. کتابهای زیادی تالیف نموده و موضوع بسیاری از کتابها، ویژه نامه ها، روزنامه ها و مقالات بیشماری در مجلات بوده است.
علاوه بر عضویت در هیئت مدیرۀ Cooper Hewitt National DesignMuseum و American Academy در رم همچنین عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا، آکادمی معماری بلژیک و فرانسه، Bund Deutscher Architekten و آکادمی هنر و ادبیات آمریکا نیز می باشد؛ به واسطۀ اینکه جایزۀ Brunner در معماری را در 1976 دریافت کرد
می یر از سال 1956 در Cooper Union، دانشگاه Princeton، موسسۀ Pratt، دانشگاه هاروارد، دانشگاه Yale و UCLA آموزش دیده است. او کلاس Frank T. Rhodes (استاد دانشگاه در دانشگاه Cornell (را بدست می گیرد
او هم چنین عضو موسسۀ معماران آمریکاست که نشان افتخار New York Chapter را در 1980 و مدال طلا از Los Angeles Chapter را در 1998 دریافت کرد. جوایز متعدد طراحی اش شامل:
29 نشان افتخار AIA بین المللی و 53 جایزۀ طراحی AIA نیویورک.
آقای می یر مدرک معماری اش را در دانشگاه Cornell دریافت نمود و درجات افتخاری از دانشگاه Naples، موسسۀ تکنولوژی نیوجرسی، مدرسۀ جدید پژوهشهای اجتماعی، موسسۀ Pratt و دانشگاه بخارست.

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:28 PM
http://www.usc.edu/dept/architecture/mbs/315/slides/KahnKimbell/l_LouisKahn_potrait.jpg



لوئي كان به سال 1901 در جزيره "ازل" در استوني كه در آن هنگام جزئي از امپراطوري روسيه بود تولد يافت.پدر او "لئوپلد" كه كارش ساختن شيشه هاي رنگين بود و مادرش "برتا" كه هارپ مي نواخت به سال 1905 به ايالات متحده مهاجرت كردند و در فيلادلفيا ساكن شدند.پدرش مغازه شيريني فروشي كوچكي باز كرد، اما زندگي براي خانواده "كان" مانند بسياري از مهاجرين ديگر در آن زمان، در سرزمين تازه مشكل بود و اين خانواده با گرسنگي بيگانه نبود.

وي از همان اوان جواني در رسم و نقاشي داراي استعداد فوق العاده اي بود و در چندين مسابقه از حريفان خود پيشي گرفت. قبل از آنكه دبيرستان خود را به پايان برساند مي دانست كه در آينده چه رشته اي را دنبال خواهد كرد و با ورود به دانشگاه پنسيلوانيا در رشته معماري آغاز به تحصيل كرد تا آنكه به سال 1924 از دانشكده هنرهاي زيباي اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.در مدرسه، وي بيشتر به شيوه "بوزآر" (مدرسه هنرهاي زيباي پاريس) كه شيوه معمول آن زمان در دانشكده هاي هنر و معماري ايالات متحده بود، تعليم يافت.قرينه سازي، فضاهاي بزرگ و حجم هاي هندسي متوازن عواملي بود كه در آن زمان وي را از پيوستن به نهضت هاي در حال توسعه مكاتب مدرن معماري باز داشت.وي به شيوه "بوزآر" به عنوان مقدمه اي براي توصيف روح معماري ، ميانديشيد.وي در رابطه با نقش معمار به عنوان يك هنرمند گفته است:

" خلق هنر بر آوردن يك نياز نيست، بلكه آفريدن يك نياز است."

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:28 PM
http://shabnam962000.persiangig.ir/image/images.jpg



زندگی نامه
سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود. وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.

پیشینهء آموزشی
استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵
افتخارات
معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاورایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱



http://www.iran-far.com/images/statusicon/wol_error.gifبرای مشاهده این عکس در ابعاد واقعی اینجا را کلیک کنیدhttp://shabnam962000.persiangig.ir/image/N36281-1.jpg

يادمان و جايزه معماري ميرميران
« جريان نوين معماري ايران ، كه من به آن تعلق دارم. تلاش دارد نوعي معماري بيافريند كه معماري گذشته اين سرزمين كهن را تداوم و تكامل بخشيده و بتواند جايگاهي در خور را در معماري معاصر جهان به خود اختصاص دهد.»
«سيد هادي ميرميران»
مراسم دومين دوره يادمان و جايزه معماري ميرميران در روز سهشنبه سوم ارديبهشت ماه 1387 در خانه هنرمندان ايران برگزار گردید.
اين مراسم همه ساله همزمان با روز معمار و سالگرد درگذشت زنده ياد مهندس سيد هادي ميرميران توسط بنياد معماري ميرميران و با همكاري مهندسين مشاور نقش جهان پارس ، انجمن مفاخر ايران و جمعي ديگر از شخصيتها و نهادهاي فرهنگي ، حرفهايي و دانشگاهي با هدف بزرگداشت روز معمار و معرفي و شناساندن جريان نوين معماري ايران كه زنده ياد مهندس سيد هادي ميرميران يكي از بنيانگذاران و پيشگامان آن بود ، برنامهريزي و برگزار ميگردد.
مضمون و محور اصلي برنامههاي تدارك ديده شده براي اين دوره از يادمان وجايزه ميرميران به معماران جوان و فارغ التحصيلان رشته معماري اختصاص يافته و جايزه معماري ميرميران نيز به پاياننامه هاي ممتاز و نمونه دانشگاهي در رشتههاي معماري ، شهرسازي و طراحي شهري اهداء ميگردد.
اهم برنامههاي اين مراسم عبارتند از :
· بزرگداشت روز معمار و يادمان مهندس سيد هادي ميرميران
· اهداء جوايز دومين دوره جايزه معماري ميرميران
· نمايشگاه آثار منتخب مهندسي سيد هادي ميرميران
· نمايشگاه پاياننامههاي ممتاز دانشگاهي
· نمايشگاه كتاب و نشريات معماري ، شهرسازي و هنر .




آثار معماری


:: طرح توسعه مجموعه حرم مطهر حضرت معصومه (س) - [قم - 1999] - [طراحی های شهری]

:: طرح احيای منطقه تاريخی تبريز - [تبريز - 1995] - [طراحی های شهری]

:: طرح احيای منطقه تاريخی-فرهنگی شيراز - [شيراز - 1993] - [طراحی های شهری]

:: طرح بهسازی و نوسازی مجموعه ميدان کهنه و مسجد جامع عتيق اصفهان - [اصفهان - 1991] - [طراحی های شهری]

:: طرح بدنه شرقی چهارباغ اصفهان - [اصفهان - 1989] - [طراحی های شهری]

:: طرح مجتمع مس ی ايل گلی تبريز - [تبریز - 1993] - [طرح های مجتمع های مس ی]

:: طرح مجتمع مس ی غرب تهران - [تهران - 1992] - [طرح های مجتمع های مس ی]

:: مرکز هماهنگيهای فناوريهای رياست جمهوری - [تهران - 2001] - [طرح های معماری]

:: سر کنسولگری جمهوری اسلامی ايران در فرانکفورت - [آلمان - 2000] - [طرح های معماری]

:: سفارت جمهوری اسلامی ايران در بانکوک - [ - 1999] - [طرح های معماری]

:: ساختمان مرکزی صنعت نفت ايران - [تهران - 1998] - [طرح های معماری]

:: طرح کتابخانه ملی ژاپن – کانسای کان - [ژاپن - 1996] - [طرح های معماری]

:: طرح مجتمع مرکزی وزارت نيرو - [تهران - 1996] - [طرح های معماری]

:: طرح ساختمان استانداری تهران - [تهران - 1996] - [طرح های معماری]

:: طرح موزه ملی آب ايران - [تهران - 1995] - [طرح های معماری]

:: طرح فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ايران - [تهران - 1995] - [طرح های معماری]

:: طرح ساختمان کتابخانه ملی ايران - [تهران - 1995] - [طرح های معماری]

:: طرح ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز - [تهران - 1995] - [طرح های معماری]

:: طرح مجموعه ورزشی رفسنجان - [رفسنجان - 1994] - [طرح های معماری]

:: طرح موزه مرکز اسناد رياست جمهوری رفسنجان - [رفسنجان - 1994] - [طرح های معماری]

:: طرح آماده سازی 200 هکتار اراضی سپاهان شهر - [اصفهان - 1994] - [طرحهای آماده سازی]

:: طرح آماده سازی 380 هکتار اراضی شهر جديد بهارستان - [تهران - 1992] - [طرحهای آماده سازی]

:: طرح آماده سازی برزن C پولادشهر - [اصفهان - 1990] - [طرحهای آماده سازی]

:: طرح آماده سازی 550 هکتار اراضی منطقه مرکزی شهر جديد بهارستان - [تهران - 1900] - [طرحهای آماده سازی]

:: طرح توسعه و احیای منطقه شرق اصفهان (تامشا) - [اصفهان - 1996] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح احيای مجموعه کريمخانی شيراز - [شیراز - 1994] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح شهر جديد پولادشهر - [اصفهان - 1994] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح شهر جديد بهارستان - [تهران - 1993] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح جامع منطقه اصفهان - [اصفهان - 1991] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح جامع شهر اصفهان - [اصفهان - 1991] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح جامع (راهبردی) خرمشهر - [خوزستان - 1990] - [طرحهای شهرسازی]

:: طرح جامع شهر شيراز - [شيراز - 1989] - [طرحهای شهرسازی]

آلبوم لوح ها و تقدیر نامه های مهندس میرمیران


• لوح تقدير طرح برگزيده اولين جشنواره مهندسي ساختمان براي طرح موزه ملي آب ايران- 1375
• رتبه اول در مسابقه طراحي ساختمان جديد بانك توسعه صادرات ايران- 1376
• رتبه اول در طرح اتصال مجموعه حرم حضرت رضا (ع) به بافت اطراف- 1377
• طرح برگزيده در مسابقه بين المللي طرح موزه تاريخ كاليفرنيا،فرزنو- 1378
• دريافت نشان معماري ايران(استاد پيرنيا) در اولين دوره- 1379
• طرح برگزيده در مسابقه طرح سفارت جمهوري اسلامي ايران در برلين-آلمان-1379
• كسب مقام دوم جايزه بزرگ معمار 1380 براي اثر مجموعه ورزشي رفسنجان
• طرح برگزيده در مسابقه طرح خانه مولانا تهران-1380
• طرح برگزيده در مسابقه مركز همكاريهاي فن آوريهاي رياست جمهوري تهران- 1380
• لوح تقدير رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام حجه الاسلام هاشمي رفسنجانیبراي مجموعه ورزشي رفسنجان – 1380
• لوح تقدير جامعه مهندسان مشاور ايران، براي شناسايي و معرفي معماري ايران- 1380
• برنده جايزه مهراز- 1381
• انتخاب شده بعنوان پيشكسوت معماري توسط سازمان نظام مهندسي ساختمان كشور- 1381
• كسب مقام اول جايزه بزرگ معمار 1382 براي اثر كانون وكلاي دادگستري مركز
• رتبه دوم در مسابقه بزرگ طرح مجموعه آتي سنتر- تهران- 1382
• دريافت لقب شهروند افتخاري اصفهان- 1383
• دريافت لوح تقدير و تنديس از جامعه مهندسان مشاور ايران- 1383
• دريافت نشان درجه يك فرهنگ و هنر از رياست محترم جمهوري وقت – 1383
• تقدير نامه افتخار (HONORABLE MENTION) بعنوان طرح برگزيده در مسابقه بين المللي طرح ساختمان كنفرانس كشورهاي اسلامي در جده- عربستان – 1384
• دريافت نشان معماري ايران از انجمن مفاخر معماري ايران- 1385

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:29 PM
Alberto Campo Baeza




این معمار اسپانیایی در ابتدا تحت تاثیر معماران مدرنی چون رایت و لوکور بوزیه بوده است و این دل بستگی در کارهای ابتدایی او و اسکیس هایش نمود پیدا می کند حتی اشل انسانیش را از لوکوبوزیه می گیرد ولی رفته رفته از ماشینی بودن فاصله گرفته و به خلوص گرایی می رسد تا جایی که امروزه از پیشگامان معماران مینیمال است.


آثارش در کتابی که شامل کارهای قدیمی او تا سال 99 می باشد :

دانلود کتاب (http://www.sendspace.com/file/ld2uzt)

وفیلم کارهایش که شامل کارهای جدید او می باشد از مجموعه Elogio de La Luz :

دانلود قسمت اول (http://rapidshare.com/files/75257892/Elogio_de_la_luz_03_-_Alberto_Campo_Baeza.part1.rar)

دانلود قسمت دوم (http://rapidshare.com/files/75261538/Elogio_de_la_luz_03_-_Alberto_Campo_Baeza.part2.rar)

دانلود قسمت سوم (http://rapidshare.com/files/75263249/Elogio_de_la_luz_03_-_Alberto_Campo_Baeza.part3.rar)




منبع:مهرشاد خادمی وش

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:29 PM
http://parikoochooloo.persiangig.com/architect/62gk8z5.jpg



رنزو پیانو در سال ۱۹۳۷ در شهر جنوا ایتالیا در خانواده ای معمار به دنیا آمد. پدر برادر و چهار عمو او همگی پیمانکا ساختمان بودند. هنگامی که دانشجوی معماری در دانشگاه پلی تکنیک معماری میلان بود مرتبا از پروژه های ساختمانی پدرش بازدید می کرد که این بازدیدها تجربه او را از نظر فنی و کاربردی تا حد زیادی بالا برد.
دفتر فنی و کارگاه رنزو پیانو در سال ۱۹۸۰ در پاریس و جنوا ایتالیا شروع به کار کرد و اکنون تعداد ۱۰۰ مهندس-معمار و متخصصین دیگر در قسمتهای مختلف مشغول به کار هستند که همگی به ساختن ساختمانهای کارآمد و آزمودن ایده های طراحی رنزو پیانو معتقد هستند.
در حالی که کارهای او آمیخته با تکنولژی روز معماری می باشد ولی ریشه و اصل کارها به طور واضح نمایانگر فلسفه و معماری کلاسیک یونان است.

افتخارات او در مقام معمار عبارتند از :


عضویت افتخاری جامعه معماران آمریکا. ۱۹۸۱
مدال طلا از انستیتو ملی معماران بریتانیا. ۱۹۸۹
جایزه cavaliere di croce از هیئت دولت ایتالیا. ۱۹۸۹
جایزه کیوتو ژاپن. ۱۹۹۰
عضویت افتخاری دانشکده هنر و تحقیقات امریکا. ۱۹۹۴
معرفی شدن سفیر حسن نیت معماری از طرف یونسکو. ۱۹۹۴
جایزه میکل آنژ. ۱۹۹۴
جایزه اریز موز هلند. ۱۹۹۵
جایزه معماری پریتزکر کاخ سفید. ۱۹۹۸
معمار دانشکده ملی سن لوکا ایتالیا. ۱۹۹۹
مدیر کل مرکز ملی de la legion dhonneur فرانسه. ۲۰۰۰
سلطان معماری ونیز. ۲۰۰۰
جایزه لئوناردو ایتالیا. ۲000
جایزا وکسنر مرکز هنر وکسنر کلومباس آمریکا. ۲۰۰۱

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:29 PM
مهرداد یزدانی An Architect - A Project - 4

Mehrdad Yazdani - Yazdani studio



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-009.jpg

UCSD Price Center




http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-001.jpg



La Jolla, Ca
The original plan for the price center, was developed with an "introverted" configuration –a central courtyard bordered on three sides by all of the building's program elements facing inward- the established a powerful sense of place and a hub for dining and events. When the university's growth necessitated an expansion of price center, the studio's solution was to create an "extroverted", highly permeable addition offering many points of entry and features such as plazas and monumental staircases that engage the building's surroundings and enrich the street experience.
The 172000 sf addition expands the bookstore and space available for retail foodservice and student organizations and reinforces the primary pedestrian circulation paths linking the sides of campus. In response to the gradual slope of the site, the addition has two "ground floor", as does the original price center, enhancing the accessibility of both the existing facility and expansion and maximizing revenue from and synergy among retail and foodservice outlets, all located at grade.
Consistent with the planning goals of the UCSD Master Plan and University Center Design Guidelines, the addition's architectural character and multiple points of entry aid the transformation of the surrounding University Center neighborhood in to a "town center": a lively, dense, pedestrian – oriented area with a distinctive urban quality, serving as hub for many different activities and heart of the campus. In support of the university's goal of achieving of the equivalent of a LEED Silver rating, the project incorporates a number of sustainable design elements.




http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-002.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-003.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-004.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-005.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-006.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-007.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-008.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-010.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-011.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-012.jpg



http://eventspace.persiangig.com/image/88-6-15/eventspace-031-013.jpg



منبع :

فضای رویداد

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:30 PM
http://213.176.111.4:8081/tasvir_name/1432.jpg



http://213.176.111.4:8081/Personel/1432_2.jpgخلاصه : استاد حسین زمرشیدی در 1318 در مشهد به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان برد. سپس همراه پدرش حاج محمد معمار که از اساتید بنام خراسان بود به فراگیری شغل پدری در بنای خواجه ربیع پرداخت. پس از طی مراحلی در نوجوانی به حق استادی سرآمد در معماری اسلامی گردید. آثار فراوانی از معماری و کاشی کاری در بقعه خواجه ربیع، گنبد سبز مشهد، بقعه امام زاده محمد محروق و شیخ عطار در نیشابور و بقعه شیخ احمد جامی در تربت جام از یادگارهای استاد زمرشیدی است. زمر شیدی پس از معماری اسلامی به بنایی روی آورد و چندی نگذشت که در زمینه ساختمان سازی استادی ماهر شد. او شب ها به تحصیل علم پرداخت و تا سوم متوسطه را در مشهد سپری کرد. سپس به تهران آمد و پس از آزمون رشته استاد کاری توسط هیئت آلمانی در هنرستان صنعتی تهران سابق ( ایران و آلمان ) به عنوان استاد کار آموزشی استخدام شد و هم زمان در رشته ساختمان نیز ادامه تحصیل داد و در سال 1350 فارغ التحصیل شد. سپس به آلمان رفت و در رشته های عمومی ساختمان و تربیت دبیر فنی رشته ساختمان در دانشگاه برلین ادامه تحصیل داد. پس از بازگشت به وطن به عنوان هنرآموز رشته ساختمان در هنرستان تهران به کار ادامه داد و 16 جلد کتاب درسی سال های اول تا چهارم رشته ساختمان را برای هنرستانهای کشور تالیف کرد.از نظام پنجساله در رشته عمران نیز چهار جلد کتاب درسی برای هنرستانها تالیف کرده است . حسین زمرشیدی از جمله معمارانی است که به معماری غنی ایرانی عشق می ورزد و به همین دلیل تالیفات با ارزشی در معماری سنتی و اسلامی به جامعه علمی ایران تقدیم داشته است. که مورد توجه بسیار فراوان سایر کشورهای مسلمان از جهت کاربرد در آثار معماری اسلامی آنها نیز واقع شده و تعدا آنها به 10 جلد می رسد . نامبرده هم اکنون در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با رتبه علمی دانشیاری به تدریس و تحقیق مشغول می باشد.
گروه : هنررشته : معماری سنتیگرایش : هنرهای قدسی
والدین و انساب : پدر حسین زمرشیدی حاج محمد معمار ،معماری زبردست از مردم مشهد بوده است و نام مادر محترمشان حاجیه خانم مریم بهاریان شرقی است.ایشان یک برادر بنام مهندس علی زمرشیدی و دو خواهر بنامهای مهری و نسیرین زمرشیدی دارد.
خاطرات کودکی : حسین زمر شیدی از دوران کودکی خود چنین یاد می کند:" ده ساله بودم که پدرم تابستان مرا با خود به بقعه خواجه ربیع برد.زلزله گنبد آسیب فراروانی به آن رسانده بود.بطوری که شکستهایی به آن داده بود و قرار بود که توسط پدرم بازسازی شود وقتی پوشش گنبد به ختم شانه رسیده بود پدرم کوزه ای و بطری کوچکی در دست داشت .همه کارگران و استادان را که حدود 24 نفر می رسید جمع کرد و کاغذ تا شده ای را درون بطری انداخت و سر آنرا چوب پنبه گذاشت و لاک ذوب شده ای سر آن ریخت و در کوزه را با پوست گوسفند بست و کوزه را درون پوشش گنبد گذاشت و با رعایت فاصله ای دور و اطراف آن را چیدند.بعد از اتمام کار از پدر سوال کردم ،این کار یعنی چه؟ پدر چوا ب داد هر وقت گنبد را خراب کنند ،کوزه و محتوای آن یاد آور تاریخ ساخت قبلی آن است.
"اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : حسین زمرشیدی در سال 1318ه.ش در خانواده معماری یپشه زاده شد. او از کودکی در فضایی که ارتباط مستقیمی با معماری اسلامی داشت پرورش یافت تشویقها ومهارت پدر ، در پیشرفت های بعدی استاد زمرشیدی بسیار موثر افتاد.
تحصیلات رسمی و حرفه ای : حسین زمرشیدی فنون معماری اسلامی را در کنار پدر خود در نماسازی گنبد و بقعه خواجه ربیع و نیز ساخت گبند و تزیینات شیخ مومن استرآبادی و ... آموخت. زمر شیدی پس از معماری اسلامی به بنایی روی آورد و چندی نگذشت که در زمینه ساختمان سازی استادی ماهر شد. او شب ها به تحصیل علم پرداخت و تا سوم متوسطه را در مشهد سپری کرد. سپس به تهران آمد و پس از آزمون رشته استاد کاری توسط هیئت آلمانی در هنرستان صنعتی تهران سابق ( ایران و آلمان ) به عنوان استاد کار آموزشی استخدام شد و هم زمان در رشته ساختمان نیز ادامه تحصیل داد و در سال 1350 فارغ التحصیل شد. سپس به آلمان رفت و در رشته های عمومی ساختمان و تربیت دبیر فنی رشته ساختمان در دانشگاه برلین ادامه تحصیل داد.
خاطرات و وقایع تحصیل : حسین زمرشیدی در دوره دیپلم ساختمان همواره شاگردی ممتاز بود.وی با وجود داشتن همسر و فرزند و زندگی که تا حدودی سخت بود ولی به درس خواندن خود ادامه داد و در آلمان نیز بعلت علاقه فراوان به تحصیل از شاگردان ممتاز آنجا بوده و این امر باعث حسادت دانشجویان آلمانی می شد چرا که در درس رسم فنی و قشه بدون ادعا فوق العاده بود و همیشه موردتوجه اساتید آلمانی خود قرار می گرفت.
فعالیتهای ضمن تحصیل : حسین زمرشیدی علاوه بر تحصیل، به تحقیق نظری و عملی ( اجرای طرحها و بناهای در معماری) اسلامی ایران می پرداخت.
استادان و مربیان : اساتید و مربیان حسین زمرشیدی به قرار زیر می باشند: زنده یادان : پدر برگوارش، استاد مهدی تشکری اصفهانی ،استاد جواد تقوایی ،استاد علی ناجی ،استاد غلامحسین یزدی ،استاد علی خالو . مهندس دارا بهشتی (در دوران تحصیل) و پروفسور میتچ (از اساتید آلمانی)
هم دوره ای ها و همکاران :مهندس رضا دهشیدی (معاون عمران سابق بارگاه حضرت رضا (ع) )،دکتر علی اصغر وطنی اسکویی ،دکتر موسی مظلوم و دکتر غلامحسین معماریان از همدوره ایها و همکاران حسین زمر شیدی می باشند.
همسر و فرزندان : حسین زمرشیدی متاهل است وی خود را مدیون همسر ش که همپای وی در طول تحصیل و زندگی اش بوده می داند.
وقایع میانسالی : حسین زمرشیدی پس از فراغت از تحصیل و بازگشت از آلمان، عضو هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی شد.
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : حسین زمرشیدی پس از بازگشت از آلمان به عضو یت هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در آمد که اکنون به عنوان دانشیار در دانشگاه مذکور مشغول به فعالیت است. وی علاوه بر آن عضو هئیت تحریریه بسیاری از مجلات معتبر معماری و میراث فرهنگی و نیز عضو مجامع علمی مختلف از جمله فرهنگستان هنرایران می باشد.
فعالیتهای آموزشی : حسین زمرشیدی پس از اخذ فوق لیسانس معماری از دانشگاه برلین و بازگشت به ایران، به عضویت هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در آمد و از آن پس به تدریس و تالیف و تحقیق می پردازد.
سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : حسین زمرشیدی علاوه بر تدریس، به مطالعه، تحقیق و تالیف آثاری در زمینه معماری سنتی اسلامی ایران و جهان و همچنین به عکس برداری از آثار معماری ایران و مکانها و بنا های ارزشمند معماری از جهات مختلف (تاریخ ،طرح و اجراو غیره ) می پردازد.ایشان به ورزش در روزانه بصورت پیاده وری نیز علاقه دارد.
همفکران فرد : حسین زمرشیدی با مرحوم دکتر محمد کریم پیرنیا ، دکتر محمد مهدی هراتی ،دکتر حسین یاوری و دکتر منصور فلامکی از همفکری نزدیکی برخوردار است.
آرا و گرایشهای خاص : حسین زمرشیدی در معماری، به معماری سنتی اسلامی در ایران توجه ویژه ای دارد و اجزایی چون طاق و قوس و گره چینی را مورد پژوهش قرار داده است.
جوائز و نشانها : حسین زمرشیدی درسال 1381 دردومین همایش چهره های ماندگار، به عنوان چهره ماندگار در عرصه معماری سنتی برگزیده و معرفی شد.از دیگر جوایز وی می توان به چند مورد زیر اشاره کرد: - نشان درجه سه دانش در سال 1383 از سوی ریاست محترم جمهوری جناب آقای خاتمی به همراه 50 سکه تمام بهار آزادی - چاپ تمبر در سال 1382 - دریافت لوح تقدیر و جایزه از سوی مسئولین و چندین وزیر برای 69 بار - برزگداشت از طرف سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در سال 1380 - بزرگداشت در روز معلم در سال 1380 از طرف دانشگاه شهید رجایی - بزرگداشت در سال 1384 از طرف سازمان اوقاف و امورخیریه - هزینه سفر به چهار کشور آسیای میانه
چگونگی عرضه آثار : حسین زمرشیدی مقالات علمی و کتب فراوانی درزمینه اسلامی نگاشته است و تعدادی تابلو از نقوش و کاشی معرق از دیگر آثار وی بشمار می رود. آثار حسین زمرشیدی به شرح زیر است: - 22 جلد کتاب های درسی رشته عمران از مقطع هنرستان تا دانشگاه - 11 جلد کتاب ارزشمند معماری سنتی و خصوصااسلامی که عموما نفیس و رنگی می باشند. - 68 مقاله بلند ارزشمنددر زمینه عمران و معماری که تعدادی از آنها چاپ و برخی آماده چاپ می باشند. - خلق 30 تابلو از هنرهای قدسی معماری اسلامی ایران به شکل تابلوی معرق و غیره که وقف موزه سعد آباد شده است.

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:30 PM
استاد دكتر محمدكريم پيرنيا

معمار (1376ـ1301)

استاد پیرنیا در شهر یزد از پدری نائيني و مادري اهل يزد به دنيا آمد. وي دوران دبستان و دبيرستان را در شهر يزد گذراند. در دورة‌ ابتدايي نخست در دبستان «اسلام» و سپس در مدرسه‌اي دولتي به نام «مدرسة نمرة دو» تحصيل كرد و تحصيلات دورة‌ دبيرستان را در دبيرستان «ايرانشهر» گذراند و براي ادامة تحصيل در دانشگاه به تهران آمد و با وجد آن كه در زمينة ادبيات تحصيل مي‌كرد و موفقيت‌هايي نيز داشت اما ادبيات را رها كرد و در نخستين كنكور «دانشكدة هنرهاي زيبا» شركت كرد و قبول شد.
محل دانشكدة هنرهاي زيبا در ابتدا در مدرسة مروي و سپس مدتي در مدرسة سپسالار بود، اما پس از سال 1320 به زيرزمين دانشكده فني دانشگاه تهران و بعد از مدتي به محل كنوني دانشكدة هنرهاي زيبا منتقل شد.
در آن زمان در دانشكده هنرهاي زيبا توجه چنداني به معماري ايراني نمي‌شد و بيشتر به معماري غربي توجه مي‌شد و از نمونه بناهاي يوناني و ساير آثار اروپايي براي تمرين‌هاي درسي استفاده مي‌گرديد. اين موضوع چنان كه استاد پيرنيا اظهار داشته موجب رضايت خاطر ايشان قرار نگرفت و وي سرانجام دانشكده هنرهاي زيبا را بدون آن كه تحصيلات خود را به اتمام برساند، ترك كرد و به بررسي‌ها و تحقيقات فردي خويش متكي شد و تلاش كرد با بررسي بناها و گفتگو با معماران و استادكاران قديمي برخي از ويژگي‌ها و اصول معماري ايراني را مورد شناسايي قرار دهد و به تدريج حاصل برخي از آن‌ها را در طي مقالاتي كه تدوين نمود، در اختيار عموم قرار داد. (1)
ايشان از سال 1344 تا مدتي پيش از انقلاب به عنوان معاون فني سازمان حفاظت آثار باستاني در زمينة ترميم، تعمير و احياء بناها و آثار باستاني فعاليت مي‌كرد و در ضمن مدتي در دانشكده هنرهاي زيبا، دانشگاه شهيد بهشتي به تدريس معماري ايراني اشتغال مي‌ورزيد. (2) شايد بتوان اظهار داشت كه علاقه و سابقة ايشان در تحصيل ادبيات در توجه وي به برخي از واژه‌هاي كهن معماري بي‌تأثير نبوده است، و هر چند كه ايشان واژه‌هاي محدودي را معرفي و تعريف كردند اما متأسفانه اين امكان پديد نيامد كه خود ايشان بتواند آن‌ها را به صورت اساسي و اصولي گردآوري و تدوين كند و تنها معدودي از واژه‌ها در انتهاي مقالات يا كتاب‌هاي ايشان آورده شده است.
با توجه به كمبود اسناد و متون مربوط به معماري ايران در دهه‌هاي پنجاه و شصت هجري شمسي، حاصل تلاش‌ها و بررسي‌هاي استاد پيرنيا بسيار ارزشمند و سودمند بوده است و ايشان به درستي موفق شد ديدگاهي مثبت و ارزنده نسبت به معماري ايراني پديد آورد، اما طبيعي است كه مقدار اندك اطلاعات و فقدان حمايت‌هاي مادي و معنوي از تحقيقات ايشان موجب شد كه جامعة ايراني از همة توانمندي‌هاي آن استاد نتواند بهره برد.
استاد در زمينه‌هاي متعددي در مورد معماري ايراني صاحب‌نظر بود، اما به سبب كمبود منابع و امكانات، طبيعي است كه امكان گسترش و توسعه مطالب و نظريه‌ها وجود نداشت. ايشان علاوه بر اطلاعات بسيار سودمند و ارزشمندي كه در مورد معماري ايراني تأليف و فراهم آوردند، به صورت خاص در سه مورد نكاتي و مباحثي را طرح كردند. نخست چنان كه پيش‌تر اشاره شد ايشان شمار فراواني از واژه‌هاي كهن و قديمي در زمينة معماري را گردآوري كردند كه متأسفانه پژوهش و بررسي بر روي آنها گويا پس از درگذشت ايشان متوقف شده است. اين فعاليت اگر به شكلي اساسي انجام شود، در شناخت و معرفي معماري ايراني بسيار مؤثر خواهد بود.
موضوع ديگري كه ايشان مورد توجه قرار دادند، سبك‌شناسي معماري ايراني است. استاد شش سبك در معماري ايراني از دوران باستان تا دوران قاجار قائل شدند كه عبارت از سبك پارسي، پارتي، خراساني، رازي، آذري، اصفهاني است. به نظر مي‌رسد كه اين طبقه‌بندي از شيوه‌هاي ادبيات ايران تأثير پذيرفته بود. به هر صورت اين بررسي به سبب كمبود اطلاعات به شكلي جامع تداوم نيافت. نكته يا موضوع سوم اشاره به اصول معماري ايراني است كه ايشان غالباً درون‌گرايي، خود بسندگي، نيارش، مردم‌واري و پرهيز از بيهودگي را به عنوان اصول معماري ايراني مطرح مي‌كردند. اينجانب در مصاحبه‌اي كه در سال 1374 و در زمان حيات استاد در مجلة آبادي صورت گرفت (3)، اظهار كردم كه اين اصول جنبه‌اي عام دارند و مخصوص معماري ايراني نيستند، بلكه آنها را مي‌توان در معماري ساير سرزمين‌ها نيز يافت. به هر ترتيب بررسي و تحليل آراء، نظرات و آثار استاد پيرنيا به مجال ديگري نياز دارد تا به صورت دقيق بتوان آن را مطرح نمود.
اينجانب مفتخرم كه شاگرد استاد پيرنيا بودم و از كلاس‌هاي ايشان بهره بردم و در زماني كه ايشان معاون فني سازمان حفاظت آثار باستاني بودند، بارها براي كسب علم نزد ايشان مي‌رفتم و با وجود آن كه اشتغال ايشان زياد بود، اما هميشه با رويي گشاده دانشجويان را به حضور مي‌پذيرفتند و آنان را راهنمايي مي‌كردند. لازم به اشاره است كه استاد پيرنيا افزون بر اطلاعات و دانش، اخلاقي خوش و رفتاري با وقار، متواضعانه و انساني نيز داشت و به جز برخي از كوته‌نظران و حاسدان، همة شاگردان و همكاران او وي را دوست داشتند.
علاقة اينجانب و برخي از دوستانم به معماري ايراني و گشاده‌رويي و همكاري استاد موجب شد كه در سال 1356 با همكاري دوستان جزوه‌اي در 143 صفحه از مطالب درس كلاس استاد پيرنيا به علاوة برخي افزده‌هاي ديگر فراهم شد كه در دانشكدة هنرهاي زيبا منتشر و در اختيار برخي از دانشجويان قرار گرفت (4). همچنين مفتخرم كه استاد پيرنيا درآمدي بر كتاب مقدمه‌اي بر تاريخ شهر و شهرنشيني در ايران تأليف اينجانب كه چاپ اول آن در سال 1365 و چاپ دوم آن در سال 1367 منتشر شد، نوشتند. (5)
در اينجا لازم است از دو نفر از همكاران محترم كه در گردآوري و تدوين آثار استاد پيرنيا نقش مهمي داشته‌اند، يعني از سركار خانم مهندس زهره بزرگمهري و جناب آقاي دكتر غلامحسين معماريان قدرداني شود.
فهرست كتاب‌ها، مقالات، مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي استاد پيرنيا به نقل از يادنامة استاد پيرنيا به شرح زير است:
الف) فهرست كتب
1. پيرنيا، محمدكريم. افسر كرامت‌الله، راه و رباط، تهران، انتشارات سازمان ملي حفاظت آثار باستاني، 1352، چاپ دوم، سازمان ميراث فرهنگي، انتشارات آرمين، 1370.
2. پيرنيا، محمدكريم. شيوه‌هاي معماري ايران، تدوين غلامحسين معماريان، تهران، نشر هنر اسلامي، 1381.
3. پيرنيا، محمدكريم. گنبد در معماري ايران، گردآوري زهره بزرگمهري، مجله اثر، شماره 20، 1380.
4. پيرنيا، محمدكريم. آشنايي با معماري اسلامي ايران، تدوين غلامحسين معماريان، تهران، دانشگاه علم و صنعت، 1371.
5. پيرنيا، محمدكريم. كتاب هنر دبيرستان، بخش معماري.
6. پيرنيا، محمدكريم. هندسه در معماري، گردآوري زهره بزرگمهري، تهرا، سازمان ميراث فرهنگي، چاپ دوم 1371.
ب) فهرست مقالات، سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها
1. پيرنيا، محمدكريم. «سبك‌شناسي معماري ايران»، باستان‌شناسي و هنر ايران، شماره 1، 1347، ص 54ـ43.
2. پيرنيا، محمدكريم. «بيماري بلوار» هنر و مردم، سال 6، شماره 69، 1347، ص 43ـ39.
3. پيرنيا، محمدكريم. «بازار ايران»، باستان‌شناسي و هنر ايران، شماره 3، 1348، ص 60ـ55.
4. پيرنيا، محمدكريم. «درگاه و كتبيه آستان حضرت عبدالعظيم» باستان‌شناسي و هنر ايران، شماره دوم، بهار 1348.
5. پيرنيا، محمدكريم. «مسجد جامع فهرج»، باستان‌شناسي و هنر ايران، شماره 5، 1349، ص 13ـ2.
6. پيرنيا، محمدكريم. «تويزه، قوس، دور» هنر و معماري، شماره 8، 1349، ص 16ـ9.
7. پيرنيا، محمدكريم. «طاق و گنبد» هنر و معماري، شماره 11ـ10، 1350، ص 40ـ31.
8. پيرنيا، محمدكريم. «مروري بر كتاب نظري اجمالي بر شهرنشيني و شهرسازي در ايران»، مجلة اثر. شماره 1، 1359.
9. پيرنيا، محمدكريم. «خيز و اندام گنبدهاي ايران»، هنر و معماري، شماره 11ـ10، 1350، ص 74ـ67.
10. پيرنيا، محمدكريم. «بادگير و خيشخان» هنر و معماري، شماره 11ـ10، 1350، ص 30ـ19.
11. پيرنيا، محمدكريم. «پاسداري از يادگارهاي ايران باستان»، هنر و معماري، شماره 17، 1352، ص 60ـ54.
12. پيرنيا، محمدكريم. «ارمغان‌هاي ايران به جهان معماري، گنبد»، هنر و مردم، سال 12، شماره 137ـ136، 1352، ص 7ـ2.
13. پيرنيا، محمدكريم. «بناهاي تاريخي هر كشور در حكم شناسنامه‌هاي فرهنگي است، هنر و معماري، سال 5، شماره 17، 1352، ص 55.
14. پيرنيا، محمدكريم. «خانه‌هاي خدا در ايران زمين»، هنر و مردم، سال 13، شماره 149، 1353، ص 8ـ2.
15. پيرنيا، محمدكريم. «ارمغان‌هاي ايران به جهان معماري، جناغ و كليل»، هنر و مردم، سال 12، شماره 14، 1354، ص 6ـ2.
16. پيرنيا، محمدكريم. «ارمغان‌هاي ايران به جهان معماري، پادياب»، هنر و مردم، سال 12، شماره 139، 1353، ص 31ـ25.
17. پيرنيا، محمدكريم. «سبك آذري»، فرهنگ معماري ايران، شماره 1، 1354، ص 55.
18. پيرنيا، محمدكريم.«مردم‌واري در معماري ايران»، فرهنگ و زندگي، شماره 24، 1355، ص 65ـ62.
19. پيرنيا، محمدكريم. «خواب آلودگان به شيوه‌هاي معماري ايران نام بيگانه مي‌نهند»، هفت هنر، شماره 23، 1355، ص 53ـ46.
20. پيرنيا، محمدكريم. «معماري مساجد ايران، راهي به سي ملكوت»، فصلنامه هنر شماره 3، 1362، ص 151ـ136.
21. پيرنيا، محمدكريم. «شرايط اقليمي كوير و مسائل مربوط به بناهاي خشتي»، معماري ايران، گردآوري آسيه جوادي، تهران، انتشارات مجرد، 1363، ص 894ـ889.
22. پيرنيا، محمدكريم. «مساجد»، معماري ايران دوره اسلامي، گردآوري محمديوسف كياني، تهران، نشر جهاد دانشگاهي، 1336، ص 22ـ1.
23. پيرنيا، محمدكريم. «معماري ايران»، مجموعه سخنراني‌هاي كرمان، 1350، ص 34ـ17.
24. پيرنيا، محمدكريم. «استاد محمدكريم پيرنيا و اصول معماري سنتي ايران»، تهران، كيهان فرهنگي، 1364، سال دوم، ص 13ـ3.
25. پيرنيا، محمدكريم. «در و پنجره در معماري ايران»، باستان‌شناسي و هنر ايران، شماره دوم، بهار 1348، ص 81ـ75.
26. پيرنيا، محمدكريم. «پاي صحبت استاد مهندس پيرنيا»، تهران، كيهان علمي، 1373، سال ششم، شمارة 8، ص 40ـ29.
منابع:
1ـ زندگي‌نامه استاد پيرنيا براساس متن گفتگويي كه با ايشان صورت گرفته و در يادمان استاد دكتر محمدكريم پيرنيا در سال 1373 منتشر شده است، تنظيم و تدوين شده است كه مشخصات آن چنين است:
يادمان استاد دكتر محمدكريم پيرنيا، زيرنظر دانشكده‌هاي هنرهاي زيبا، به كوشش مجيد سرسنگي، تهران، دانشگاه تهران، 1373.
2ـ همان، ص 9.
3ـ سلطان‌زاده، حسين، معماري ايران، مجلة آبادي، سال 5، شماره 19، 1374، ص 45ـ40.
4ـ سلطان‌زاده، حسين و ديگران، فرهنگ معماري ايران، تهران، دانشكده هنرهاي زيبا، 1356.
5ـ سلطان‌زاده، حسين، مقدمه‌اي بر تاريخ شهر و شهرنشيني در ايران، ج 2، تهران، اميركبير، 1367.
6ـ يادمان استاد دكتر محمدكريم پيرنيا، ص 11ـ9.

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:32 PM
ریچارد راجرز، برنده جایزه پریتزکر ۲۰۰۷
ریچارد راجرز، معمار ۷۳ ساله مستقر در لندن، از سوی بنیاد هایت، به عنوان برنده بیست‌ونهمین دوره جایزه معماری پریتزکر، معرفی شد. راجرز که سی‌ویکمین برنده پریتزکر به شمار می‌رود، پس از جیمز استرلینگ (برنده پریتزکر 1981)، نورمن فاستر (برنده پریتزکر 1999) و زاها حدید (برنده پریتزکر 2004)، چهارمین معمار از انگلستان است كه موفق به كسب این جایزه معتبر شده است، جایزه‌ای كه اغلب از آن به عنوان نوبل معماری و عالی‌ترین افتخار برای معماران یاد می‌شود.






http://report.aruna.ir/pic/Richard-Rogers_4.jpg





هیأت داوران بیست‌ونهمین دوره جایزه پریتزکر در بیانیه خویش، با اشاره به این نکته که ریچارد راجرز در طول زندگی حرفه‌ای برجسته و بیش از چهل‌ساله خویش، پیوسته و استوار، در پی تحقق عالی‌ترین اهداف در معماری بوده‌است، آورده‌اند: «پروژه‌های کلیدی او نماینده لحظات تعیین‌کننده‌ای در تاریخ معماری معاصر هستند...» به اعتقاد آنان، ارائه ترجمانی بی‌نظیر از شیفتگی جنبش مدرن به ساختمان به مثابه ماشین، گرایش به وضوح و شفافیت معمارانه، ترکیب فضاهای عمومی و خصوصی، و پای‌بندی به پلان‌های انعطاف‌پذیر که به نیازها و خواسته‌های پیوسته در حال تغییر کاربران پاسخ می‌دهند، مهم‌ترین بن‌مایه‌های آثار راجرز به شمار می‌روند.


ریچارد راجرز در سال 1933، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال 1938، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell، نورمن فاستر و Wendy Cheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که فعالیتش تنها تا سال 1967 ادامه یافت، شروع کند. از سال 1971 نیز، با پروژه مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا سال 1978 ادامه داشت.

http://report.aruna.ir/pic/The-Leadenhall-Building.jpg






راجرز در حال حاضر رئیس Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال 1977، در لندن تأسیس کرد و هم‌اینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر خواهد یافت.
ریچارد راجرز که از سال 1996، با کسب مقام اشرافی، به لرد راجرز ملقب گشته، در طول سال‌های متمادی زندگی حرفه‌ای خویش، موفق به دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال 1985، و نیز شیر طلایی بی‌ینال 2006 ونیز اشاره کرد.





http://report.aruna.ir/pic/Centre-Pompidou-%281971-1977%29.jpg






http://report.aruna.ir/pic/Millennium-Dome-London-%2896-.jpg

ریچارد راجرز همواره با طراحی ساختمان‌هایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهره‌مند از تکنولوژی روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات اقلیمی و خلق ساختمان‌هایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک استفاده کنند، مهم‌ترین دغدغه‌های او در این معماری محسوب می‌شوند.
یکی از معروف‌ترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژه‌های او قرار دارد: مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال 1971، به همراه رنزو پیانو، در یک مسابقه بین‌المللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمان‌ها پنهان نگهداشته می‌شد، در معرض نمایش ‌گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لوله‌های تأسیساتی، پله‌های ‌برقی و سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری معاصر تبدیل کرد.
یکی دیگر از کارهای مشهور راجرز که از پروژه‌های اولیه او به شمار می‌رود، برج اداری Lloyd’s of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال 1986 به پایان رسید. ایجاد ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که سازه را غرق در نور طبیعی می‌کند، مهم‌ترین ویژگی معماری این ساختمان است.
از دیگر پروژه‌های مهم راجرز می‌توان به گنبد هزاره لندن (1996-1999)، ترمینال 4 فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (1997-2005) در Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژه‌های بزرگی در نقاط مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج 71 طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی.



http://report.aruna.ir/pic/Terminal-4-Madrid-Barajas-A.jpg


شاهكارهای این معمار

Madrid Barajas Airport-2005ترمینال۴-فرودگاه باراهاس مادرید




http://www.iran-far.com/images/statusicon/wol_error.gifاین تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی 980x670 اینجا را کلیک کنیدhttp://www.rsh-p.com/Asp/uploadedFiles/image/2642_Nat%20Barajas/conception/2642_0439_1_w.jpg




http://www.iran-far.com/images/statusicon/wol_error.gifاین تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی 980x754 اینجا را کلیک کنیدhttp://www.rsh-p.com/Asp/uploadedFiles/image/2642_Nat%20Barajas/Completed/2642_0451_1_w.jpg

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:33 PM
زندگی نامه رم کولهاس






http://www.memarblog.com/wp-content/uploads/2008/05/koolhaas.jpg

متولد ۱۹۴۴ در روتردام هلند می باشد. او پیش از اینکه به لندن برای تحصیل در رشته معماری بیاید به عنوان یک روزنامه نگار و نیز نویسنده نمایشنامه های رادیویی و تلویزیونی در آمستردام فعالیت می کرد. تحصیل او تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشت تا در این سال با به دست آوردن بورس تحصیلی از دانشگاه این اجازه را به او داد تا راهی ایالات متحده آمریکا شود و در آنجا ادامه تحصیل دهد.

جاذبه شهر نیویورک وی را بر آن داشت تا درباره معماری این کلان شهر metropolitan culture تحقیقاتی را انجام دهد که بعدا آن را تحت عنوان هذیان نیویورک به چاپ رساند که برداشت شخصی او بود از این شهر و بیانیه ای بود برای محله مانهاتان.

کولهاس بعدا به لندن بازگشت جایی که او دفتر معماری خود را با عنوان ( OMA ( Office for Metropolitan Architecture بنا نهاد. دفتری که با پشت کار او و همکارانش به عنوان مکانی مطرح گردید که فرهنگ معاصر و معماری معاصر را بسط می داد.

او در خلال کار دفتر خود در سال ۱۹۹۵ کتاب کوچک، متوسط، بزرگ و کلان را نیز انتشار داد.

S, M, L, XL) 1995)

او در سال ۲۰۰۰ کارهای دفتر معماری خود را نیز تحت عنوان کتابی منتشر کرد.

در این سال کولهاس شرکتی را نیز به عنوان خواهر زاده شرکت خود تاسیس کرد تحت عنوان AMO که به عنوان مشاور با شرکت اصلی رابطه بین جامعه و ساخت محیط رابررسی کردند. Society and the built environment

کولهاس جایزه های زیادی را کسب کرده ولی مهمترین آنها جایزه Pritzker به سال ۲۰۰۰ می باشد.

او همینک استاد معماری و شهرسازی دانشگاه هاروارد می باشد.

رم کولهاس را به عنوان یکی از بی پرواترین اندیشمندان معماری مدتهاست که می شناسند ولی بسیاری از مردم از ذهنیات او اطلاع چندانی ندارند. کولهاس این بار با ساختمان casa da musica ( خانه موسیقی ) اثری متمایز ارائه داده است ، ساختمانی که در آن نبوغ فکری کولهاس با زیبایی شناسی ظاهری ترکیب شده است.

Ali.Akbar
13th November 2009, 01:34 PM
زندگی نامه وارتان هوانسیان







http://www.memarblog.com/wp-content/uploads/2008/06/hovanesian.jpg

وارتان نخستین مدرنیست معماری ایران بود که نهضت باستان‌گرایی دوره پهلوی را مورد حمله قرار داد.او طی دو دهه ۲۰ و ۳۰ از پیشروترین معماران مدرن و نیز از پرکارترین آرشیتکت‌های ایران به محسوب می شد و شیوه کارهایش به “سبک وارتان” معروف شد.

وارتان هوانسیان در سال ۱۲۷۵ در تبریز متولد شد. او نخست در رشته نقاشی مدرسه هنرهای زیبای پاریس(بوزار) تحصیل کرد ولی پس از مدتی در معماری ادامه تحصیل داد و دروس شهرسازی را نیز فراگرفت. او در سال ۱۳۱۴ پس از ۱۷سال تحصیل و کار در اروپا به ایران بازگشت و به عنوان اولین معمار مدرن ایرانی پایه‌گذار و مجری اندیشه معماران مدرن در ایران شد. شروع کار وی با استخدام در اداره شهربانی بود.



از آثار مهم وارتان، قصر شاه در سعدآباد،هنرستان دختران(خیابان سرهنگ سخایی)،تکمیل عمارت کلوپ افسران وزارت جنگ،مهمانخانه بزرگ دربند،طرح مهمانخانه ایستگاه راه‌آهن(۱۳۱۹-شمال شرقی میدان راه‌آهن، که ظاهراً ساخته نشد)،طرح هتل فردوسی،ساختمان یتیم‌خانه سوم اسفند،عمارت اصلی بانک سپه(اول خیابان امام خمینی)،بانک سپه بازار و نیز بانک سپه مراکز استان‌ها،سینما متروپل در خیابان لاله‌زار و سینما دیانا در خیابان شاهرضا(انقلاب)است. ضمن اینکه از او تعداد زیادی ساختمان‌های اداری،تجاری و نیز منازل مسکونی به جا مانده‌است.

وارتان اولین مدرنیست معماری ایران،نخستین شخصی بود که نهضت باستان‌گرایی دوره پهلوی را مورد حمله قرار داد با این اندیشه که:

آیا باید از گذشته تقلید و آثار ذیقیمت قدیمی را تجدید کرد؟

یا اینکه به آینده نگریست و معماری را با طرز زندگی جدید وفق داد؟

وارتان با این اندیشه و در طی دو دهه ۲۰ و ۳۰ از پیشروترین معماران مدرن و نیز از پرکارترین آرشیتکت‌های ایران بود. به گونه‌ای که شیوه و تعدد کارهای او به “سبک وارتان” معروف شد.

از ویژگی‌های کار او می‌توان به پنجره‌های بلند پله‌خانه،پنجره افقی،روکار و نازک‌کاری‌های سیمانی،ایجاد خم در نبش ساختمان‌های دو نبش،سایه‌بان و لبه سیمانی بالای پنجره‌ها و نیز دور ساده سقف که در میان معماران به چفته وارتانی مشهور است.

برگرفته شده از کتاب معماری دوره پهلوی اول ،موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

Mrs mamar
8th January 2010, 10:07 PM
عنوان : معرفی لوکوربوزیه و آثارش


فصل اول : بیوگرافی



معماران کمی مانند لوکوربوزیه توانستند امیدها و ابهامات عصر صنعتی را نشان دهند و هیچ کدام از آنها به استثنای آدولف لوس در مدت مشخصی و فرانک لوید رایت در طی زندگی خود مانند لوکوربوزیه مورد هتک حرمت و رو سوایی قرار نگرفتند.
در بیشتر زندگی او ریشخند و تمسخر، همراهان جدایی ناپذیر او بودند. بین پروژه خانه فالت (Falt) که در سال 1907 – 1906 ساخته شد و پروژه هايی که پس از مرگ او مشهور شدند ، شش دهه آثار مداوم او هرگز شگفتی و جذابیت خود را از دست ندادند.
لوکوربوزیه 75 ساختمان بزرگ در دوازده کشور ساخت و بیش از 400 نقاشی و عکس ، 44 مجسمه و 27 کاریکاتور از خود بجای گذاشت . 34 کتاب ( که 7000 صفحه شدند ) و صدها مقاله نوشت . سخرانی های زیادی کرد و علاوه بر مکاتبات کاری زیادی که داشت ، 6500 نامه خصوصی از او باقی مانده است.
لوکوربوزیه در عصری زندگی می کرد که اتومبیل و هواپیما وسایل رایج حمل و نقل بودند. پس او یکی از اولین معماران حرفه ای بود که ردپایش را در چند قاره به جای گذاشت و به شکل بین المللی معماری صاحب سبک بود. او به لطف انتشارات گراورسازی مدرن يك چهره عمومی شد و نظرهای گوناگون او باعث حرکت و فعالیت شد. او همیشه به شخصیت های دولتی علاقه داشت و کارهایش همه تنش های قرن بیستم را در بر می گرفت ، اما در همان زمان کارهای منحصر به فرد و پیچیده ای انجام می داد . او مرد وفادار و بزرگی بود .
دوستی هایی که او در زادگاهش شکل داده بود در تمام زندگی او را همراهی کرد. مادرش « ماری امیلی ژانره – پره » ، برادر موسیقی دانش « آلبرت » و « ویلیام ریتر » نویسنده ، دوستان همیشگی او بودند و او ارتباط عمیق تری با دوستان قدیمی اش (Leon Prrian ) (August Klipstein ) (Fernand Leger) (Louis Soutter ) داشت...


1- 1 اروپا به عنوان یک کلاس :

لاشو – دفن (La chaux de Fonds) شهری در سویس بود که « شارل ادوار ژانره » در سال 18871 در آنجا متولد شد . او تا سال 1920 نام مستعار لوکوربوزیه را انتخاب نکرده بود . او آنچنان ساعت های تولید شده را زیر نظر داشت که کارل مارک ( Karl Mark ) از آن با عنوان « یک کارخانه ساعت سازی بزرگ» یاد می کند . تعامل بین صنعت و هنرهای بصری بر اساس فعالیتهای حرفه ای ژانره است . در این جا افراد به آموختن قالب های اصلی از روش آموزشی فروبل ( Frobel ) را تشکیل می دهد . فرانک لوید رایت بیست سال پیش همین عقیده را داشت . ژانره در مدرسه هنری شهر با مدیریت نقاش چارلز لپلاتنیه Charles L'E plattenire ) با قبول عقاید جان راسکین در صنایع و هنر از حکاک و ساعت ساز تبدیل به یک معمار شد.
او در اروپا به سفرهای متعددی می رود و تحصیلات رسمی را دنبال می کند. او یک نقشه ی شخصی از اروپا کشید و سه نوع مکان : فرهنگی ، صنعتی و فولکولوریک را در سال 1907 – 1912 دید. اولین سفرش به توسکانی بود ، در جایی که رنگ های ساختمان پیسا ، سینا و فلورانس را تولید کردند . سپس به ساخت خانه چارتز در گالوزو واقع در والدما و به وین و پاریس رفت جایی که بتن را در جعبه های چوبی با میله های آهنی می گذاشت .
در پاریس توسط آگوست پره به گستاو ایفل گاربیت « سازنده برج ایفل» معرفی شد .
او در پاریس در یک اتاق زیر شیروانی واقع در خیابان سنت میشل زندگی می کرد ، مقاله نیچه در سال 1908 و زندگی عیسی اثر ارنست رانن و تقلید بزرگ اثر ادوارد اسکور را خواند و جمله نیچه « آنچه هستی ، بشو !» را شعار خود قرار داد. سپس برای مطالعات بیشتر در زمینه ی هنرهای تزييني و صنعتی به آلمان سفر کرد. او کتاب ساختار شهری را با عنوان اقتصاد مفاهیم و طراحی محلی نوشت . او مانند « والتر گریپسون » و «میس ون در روهه » با معماران برلینی کار می کرد. سپس به برادرش و هنرمند علم باله ( جکوبوزدالکروز) در شهر « گاردن » نزدیک درسدن (Dresden) ملحق شد. جایی که نیوکلایسسم هنریچ تسنو معمار ساختمان های متعدد و تاتر را شناخت . در مونیخ با « ویلیام ریتر» نویسنده که به او در شناخت تفاوت بین فرهنگ آلمانی و لاتین کمک کرد ، آشنا شد .
« ریتر» که با دنیای اسلاوی آشنا بود ، به او نصیحت کرد که به شرق برود .او به پراگ ، صربستان و بلغارستان رفت و طراحی ساختمان های روستایی را انجام داد. این سفر دو هدف مهم داشت :


خط آسمان شهری در پایتخت عثمانی توجه او را جلب کرد . طراحی های نامحدودی از آن و خانه های روی تپه های سرازیر انجام داد در آکروپولیس از معماری لذت برد و تاثیری ماندگار روی او گذاشت .بعد از یونان ، پمپیی ، روم و هومه ی ویلای « هاردین » در« تیولی» را دید . ژانره در بازگشت تاثیرات و آموخته های سفر خود را در مقاله ای در يك روزنامه نوشت . از تجربیات خود در مورد چشم انداز شهرها و بناهای یادبود و ساختمان های مشهور در پروژه های بعدی خود استفاده کرد . ژانره هزاران طراحی شهری معماری رسمی کشید. علم او به تاریخ معماری به هیچ وجه از اشتیاق او به بناهای باستانی و رنسانس نکاست . او بعدها با اشاره به « مکتب رومی » بر ضد « لاشه مقدس » فلسفه ی افلاطونی موضع گیری می نماید که منجر به تخریب مکتب رومی و بازسازی آن به صورت سبکی بی روح و ناکام شده است .



در جستجوی روحیه ای جدید در پاریس :


او به عنوان واکنشی نسبت به خرابی بخش هایی از فرانسه در سال 1914 با مهندس مکس د بویس خانه ی دو مينو ( این لغت از واژه ی لاتین دو موس وام گرفته شده است ) را ساخت .
معمولا این خانه در ردیف های گرد آمده به شكل L یا U ، شامل مولفه های عمودی نمایش گذاشتند. با این نمایش ژانره و ازن فان مقاله ی « بعد از کوبیسم » را چاپ کردند که در آن نو ع مبهمی از زیبا شناسی را پی ریزی نمودند که در آن این مسئله مورد توجه قرار می گرفت که « اشیا در نهایت بی اهمیتی و پیش پا افتادگی » ، قادر هستند آنچنان در کار سودمند آیند که بدون هیچ زحمت و تلاشی به خوبی دیده شوند بدون اين که ذهن را گمراه کنند یا به کج روی بکشانند در حالی که « جین کوکتو » در همان سال فضایل یونانی و فرانسوی را در « دلقک و خروس » ستایش کرد . اشتراک کار هر دو نفر مقایسه معماری یونانی با المان های معماری مدرن بود . در سال 1920 ژانره و ازن فان با شاعر دادائیسم پل پرن مقاله دوره بین المللی فعالیت معاصر ، فرضیه ها و انتقادها را چاپ کردند . عنوان آن از شعر گولیم آپولینین (Guillaume Apollianinan ) قرض گرفته شده بود و شامل 28 عنوان بود که آخرین عنوان آن در سال 1925 بود و ژانره را توانا ساخت که اسم مستعار لوکوربوزیه ( بر گرفته شده از اجداد لوکوربوزیه و لفرکونیه را برای گزارش سیاسی معاصر ، هنری و علمی خود بر گزيند . دنیای بصری کتاب فضای تازه مربوط به نقاشی های کشیده شده روی کرباس ژانره در سال 1919 بود . به لطف ازن فان او با هنرمندانی مانند جین گریپس ، فرناند لگر و جاکوبز لیپچیتز ملاقات کرد . او از فروشگاه آثار هنری کان ویلر و اود کارهای هنری کوبیسم را از يك بانکدار به نام « رائول لاغوش » خرید . ازن فان و ژانره به عنوان بخشی از بازگشت به نظم طی جنگ در جستجوی يك زبان خالص مثل کوبیسم ، با رد برتری ای که هنر نسبت به اشیاء تزييني روزمره دارد ، بودند . آن ها برای تاکید بر شكل ثابت رسمی ، تصاویرشان را از اشیایی مانند : بطری آب دارای انحناء ، بطری ها ، مجموعه ظروف ، گیتارها و لوله ها و کتاب ها ی مستطیل شكل تهیه کردند ، این پرتره های آشنا عصر ماشین نظم و اقتصاد را در بر داشت و از طریق رنگ ، قدمت يوناني و کلاسیک را به دست می آورد.
او در این دوره از ارتباطات بین المللی بهره برد و این ارتباط ها در تعدادی از مقالات چاپ شده لوکوربوزيه در سال 1923 مشهود است . او در سال 1925 مقالاتی را با کمک ازن فان چاپ کرد . آخرین مقال شماره 29 به نام سالنامه معماری مدرن در سال 1926 به زبان آلمانی و انگلیسی ترجمه شد و روش جدیدی را جهت ارتباط بین دنیای هنر و مکانیک برای خوانندگانی که چیزی بیش از معماری را طلب می کردند ، ارائه کرد ، در آشنایی با پانتنون و اتومبیل دلاگ (deluge ) به لوکوربوزیه پیشنهاد داد که زیبایی قابل مقایسه ای در سنگ وجود دارد که توسط یک مجسمه ساز و یک عضو مکانیکی نشان داده می شود . او در مورد پلان ، سطح حجم برای ماشین هایی مثل هواپیما ، اتومبیل و کشتی ها کوشش کرد . از طرف دیگر بازگشت به تاریخ و تاکید بر نوتر دام پاریس و « پورت سنت دنیس » که بر ارتباط « درس رم » و « نتایج منظم » تاکید می کند، بر اساس تناسبهای نوتردآم در پاریس و «پورت سنت دنیس » استوار است .


در بستر شهرهای بیمار :

در دهه 1920 کار معماری او در جهت کاملا متفاوت توسعه یافت . او از یک طرف مجموعه ای از مطالعات « دو مينو » که در سال 1924 شروع شده بود را ادامه داد . از طرف دیگر ، لوکوربوزيه پروژه های ساختمانی به کمک معانی اقتصادی را طراحی کرد . این پروژه ها مختص به کارفرمایان غیر رسمی بودند . لوکوبوزیه به عنوان یک معمار یک طراح شهری نیز شد. معماری با شعار « خیابان کریدور » ارتباط دارد. مبارزه با نگرش طبی توسط طراحان شهری اروپایی ، بیماری شهرهای بزرگ را معالجه می کند. لوکوربوزیه با طرفداری از جراحی اساسی از هر فرصت برای فرمول بندی پروژه های سایت داری توپوگرافی رئالیستی استفاده می کند .
او با کمک اولین نظریاتش سخنرانی های نامحدودی در اروپا ایراد کرد . بسیاری از پلانهای او در سفرها کشیده و انجام شد . در سال 1930 مسئولان اتحاد جماهیر شوروی در مورد محلی کردند ساخت ها و تسهیلات خلاق با او مشورت کردند . پاسخ او به مسکو بعد ها به نام « ویلای رادیس » مکانی برای تولید صنعتی در آن پلان بود . مرکز اداری شهر یک حومه مسکونی بود که لوکوربوزیه آن را « شهر سبز » نامید . توری که او جهت ایراد سخنرانی در امریکای جنوبی در پاییز 1929 برپا کرده بود ، به کلی دیدگاهش را نسبت به مسئله شهر و چشم انداز ها تغییر داد. او چشم اندازهایی مثل فلورانس و رم را نه بر روی زمین ، بلکه با هواپیما کشف کرد . دلبستگی او به هوانوردی در کتاب مصور « هواپیما » که در سال 1935 در انگلستان و در شهر لندن منتشر گردید ، مشهود است که او را به این مسئله هدایت کرد که گاهی از این روش جهت انتقال مفاهیم استفاده کند . او با علاقه به رودخانه های بزرگ آمریکای جنوبی پلان های بزرگی از بوینس آیرس ، منت دویدئو و سوپتئلو کشید .
این فعالیت های پیوندی ناگسستنی با دایره کارفرمایان و نخبگان علمی پیدا کرد که تمایلات او را به سمتی سوق دادند که هر چیز صنعتی را به دید وسیله ای جهت هدایت و ترویج منطق گرایی در جامعه ببیند و سپس به گسترش صنعت کمک کند . او همیشه در تلاش بود که توانایی ها را به سمتی سوق دهد که منجر به برداشتن قدم اساسی جهت بسیج امکاناتی گردد که با اختیار گرفتن آنها بتواند نقشه های بزرگش را به انجام برساند .
او در سالهای 1928 و 1931 شناخت پلان پنج ساله در اتحاد جماهیر شوروی شامل پلان ابوس برای الجیرز درمورد مدرنیته کردند در مقاله سال 1931 و 1036 را شروع کرد. پیشنهاد بعدی بین آمریکایی شدن و بلشویزم او را در اروپا نمونه کرد. عقیده شهر صنعتی برای پلان شهری زلین در موریوا در سال 1935 به یکی از « سه موسسه انسانی » تبدیل شد که به عنوان آخرین سیستم فرضیه ای لوکوربوزیه ، در سال 1945 روی طرحهای بتنی کار کرد. اشغال فرانسه توسط آلمان باعث شد در بخشهای مختلف دولت ویچی (Vichy ) عقاید او مورد تشویق قرار گیرد . او در چاپ کتاب جیبی در سال 1943 در مورد طراحی کاربری شهری قبل از ارتباط با تفکر جنگجویان مقاومت برای اشغال یک کشور جدید بعد از آزادی موفق شود .


تعجب در سالهای زندگی :


لوکوربوزیه در 60سالگی با داشتن مهارت و شهرت جهانی یک زندگی جدید را شروع کرد . او این مسئله را دریافت که همانند ساختمان های مرکزی سازمان ملل که در نیویورک قرار دارد ، بناهایی بر اساس ایده های او ولی توسط دیگران بنا شده که بعدها از آن به عنوان همه حقوق او گویی در یک جنگل است ، محروم می شود یاد کرد . ساخت دوباره اروپا به نظر او ناموفق بود ، چون پروژه های طراحی شهری اجرا نشد . او ساخت « مارسلیز » در مکان مجموعه ها یا آپارتمانهای بزرگ در سال 1946 را آغاز کرد . او با کمک یک کابینت ساز در سال 1946 مجسمه ساخت و در سال 1948 کشیدن کاریکاتور را آغاز کرد . سپس فرضیه اش در مورد « ترکیب هنرهای اصلی » را توسعه داد .با کمک زیبایی شناسی فنی « یک فضای غیر قابل بیان » ، یک ترکیب معماری ورای تحلیل مهندسی ارائه داد . او با فرمول بندی « مدولار » یک سیستم از تناسبهای جهانی بر اساس نسبتهای طلایی و مقیاس انسانی که همه پروژه های او را تا سال 1965 در برداشت ، ایجاد کرد. سری کتاب های او : « نقشه پاریس »،«جستجوی صبورانه»«کنج راست» اگر چه تزی را بیان نمی کردند...، اما از نظر زیبایی شناسی موضوعات آشکاری بودند و همه جنبه های خطوط فکری ، فرضیه ها او را شرح می دادند.
او کلیسای دارای مجسمه رن شان در سال 1951-55 را ساخت ،از المان های عمودی ساختمان در خانه های جائول (Jaoul) در همان سالها استفاده کرد و زیبایی شناسی سفید و حجم های پلانتونیک دهه 1920 را مطرح کرد . او به لطف صداقت نخست وزیر هند جواهر لعل نهر و طراحی یک شهر کامل یعنی در «شاندی گار» را انجام داد و ساختمان های اداری برای پنجاب ساخت . در همان زمان دو خانه و یک ساختمان در احمد آباد ساخت و از آب و هوا عناصر مطلوب در هند استفاده کرد. او در زمان طراحی پروژه های موزه هنر غربی در توکیو {ژاپن} در سال 1959 و مرکز نجاری هنرهای تجسمی دانشگاه هاروارد { ایلات متحده } در سال 62- 1959 ، به جای دفتر کار مجزایش در خیابان نونگسرات کولی در پاریس تابستانها را در یک خانه کوچک مدیترانه ای در «مارتین» سپری می کرد. در پروژه های نهایی او علامتی از رضایت نبود . اما نشانی از بی قراری سالهای اولیه او وجود داشت . آن پروژه ها در ارتباط با روحیه گرایی مانند «لاتورت» و کلیسای ناکامل فرمیتیFirmity) ) بودند . آن پروژه ها انواع امکانات فنی و زیبایی شناسی مانند پاویلون «فیلیپس» در نمایشگاه سال 1959 در بروکسل را ارائه دادند . آن ها همچنین نتیجه یادآوری مراحلی بودند که در آنها لوکوربوزیه موضوع کار اولیه مانند معماری و پلان باز (Open) و شهرهای مسکونی مثل ونیز و پروژه بیمارستان را مطرح کرد. تا زمان مرگ او در سال 1965 کار او به صورت انعکاسی از خاطرات چشم انداز ها و ساختمان و کار هاي خلاق باقی ماند .



دوگانگی و چند گانگی


لوکوربوزیه با «یونیت دهبیشن» و «کلیسای رن شان » آشنا بود و حالت افسردگی و مالیخولیایی را در سال های گذشته داشت. اما اگر یک فرد تلاش می کرد شخصیت او را تا دهه 1920 به بعد حدس بزند. او یک سازنده ، یک نقاش ، یک منتقد و یک مقاله نویس، یک گزارشگر و دکوراتور بود . شخصیت چندگانه او عموما مشخص می شود .او در یک نامه که در سال 1926 نوشت ، دوگانگی خود را آشكار کرد : «لوکوربوزیه یک نام مستعار است. لوکوربوزیه معماری ایجاد می کند . او به دنبال عقاید فاقد انگیزه است . او گوشت و خون دارد. او نباید هرگز مست باشد . شارل ادوارد ژانره مردی دارای خون و گوشت است که درگیر یک زندگی آشفته است. ژانره نقاشی می کند ، اما نقاش نیست . به نقاشی علاقه دارد و همیشه نقاشی می کند.»
این دوگانگی است که او را درگیر ساختمان سازی می نماید و نظرات نقاشی او را وسیع می کند.
دایره ای که لوکوربوزیه در آن توسعه یافت ، شال چند نسل « لپلاتینه » و « آگوست پره » که ده سال مربی او بود ، «پیتر برهنز» که از او روی برگرداند و معمار مونیخی «تئودور نیچر » که به او احترام می گذاشت ، بود . ارتباط او با « لودیک میس وندروهه » پراکنده و کم با «والتر گروپیوس» بیشتر بود . لوکوربوزیه از برنامه « برهنز» حمایت کرد و در کنگره معماری بین المللی مدرن (CLAM) با گروپیوس بین سالهای 1928 و 1959 برای توسعه عقاید بین المللی همکاری کرد . او دوست صمیمی مورخ هنری زوریخ و دبیر CLAM «زیگفرید گیدئون» بود ، اما ارتباطات او با چند عضو فرانسوی CLAM مثل « آندره لوکارت » کمتر بود . ارتباط لوکوربوزیه با فرانک لوید رایت که کار هاي او در مقیاس اولیه بودند ، کم بود رایت به جنبه روحانی لوکوربوزیه حسادت می کرد و از یونیت دهبیشن لوکوربوزیه انتقاد می کرد .
در دایره دوستان او پیر ژانره ، شارلوت پیراند و جین پرو بودند . آنان وابسته به جناح چپ بودند و در اواخر دهه 1930 به دلایل سیاسی از لوکوربوزیه دور شدند . شبکه نقشه کشان اولیه در خیابان در سرورس (Servers) یک گروه متحد را شکل داد . Pierre-André , Alfred Roth , Emery , Josep Luis Sery , Junzo Sakak دوستانش بودند که در ده سال آخر زندگی او و پروژه هایی که در طی زندگی لوکوربوزیه اجرا نشدند ، کمک کردند.


از رسوایی تا تشخیص


از لحظه ای که پاویلون لسپری نوو مشهور شد لوکوربوزیه یک چهره جهانی گردید . مقالات ، او را یک یاغی پیرو نیچه و خرابکار نیهیلیست معرفی کردند ، قبل از این که ساختمان سازی های او به رهبر روسیه کمک کند و او را « خلاصه ای از یک انسان جدید » بداند . توسط « سالوادور دالف » مورد تمسخر قرار گرفت و به نظر منتقدان ضد کمونیست او « اسب تورجان بلشویسم » بود . به نظر افراد یونیت دهبیشن بعد از سال 1945 در « مارسلیز» ، او دیوانه یا بی رحم بود . مورخ هنری پیر فرانکاستل برای انتخاب حکومت استبدادی و خوشحال شدن ساکنان ساختمان های او به او نزدیک شد.
در دهه 1950 لوکوربوزیه به طور مسلم مشهور بود . اگر چه کما بیش توسط سیستم اداری فرانسوی نام گرفته می شد تا اینکه آندره مارلوکس (Andre Marlaux) وزیر فرهنگ از او خواست که موزه ای را که او 30 سال منتظر ساختنش بود ، بسازد . در آن سالها وقتی سبک او به طور جهانی رسما مورد استفاده قرار گرفت ، طیف مهم کار او از سالهایی که رعایت صحیح اصول اهمیت زیادی داده می شد ، توسط منتقد معماری «کلین رز» و چند معمار جوان دیگر مثل جان هادوک (John Hejduk) ، پیتر ایزمن و ریچارد مه یر کشف شد . این کار شروع توسعه کامل با مورخان معماری برای جمع آوری دوباره مطالب آرشیو ، شجره نامه پروژه ها و نظرات او بود . از دوران بچگی لوکوربوزیه تا ارتباطات مرموز او با « منابع موثق » چیزی از نظر محققان حذف نشد . شهرت لوکوربوزیه در این ابعاد برجسته است و بعضی از طراحی های غیر قابل تشخیص او اجرا شدند. پاویلون «لسپری نوو» به شکل دقیق در بلونگا ساخته شد و کلیسایی در فرمینی قبل از مرگ او مورد مطالعه و ساخت قرار گرفت . خانه ارازوریز که در سال 1930 برای چایل (Chile) طراحی شد و قصر دولتی در «شاندی گار» از طرف دیگر اگر واقعا ساخته شده باشند ، بیشتر از ماکتهای بی روح هستند .
آیا فرمولبندی حقیقت پیام لوکوربوزیه در زندگی توسط یک شهرت پیامبر گونه امکان دارد ؟ میراث او شامل بسیاری از ميراث های متفاوت است و شامل بسیاری از میراث های متفاوت است و شامل جعبه ابزار لوکوربوزیه نمی شود و مراحلی که طراحی های او را تشخیص می دهند ، تنظیم نشده است . حرکت او از عقیده تا ساختمان ، از اجزای ساختمان گرفته تا انواع و شکل بندی فضایی شامل هویتهای متفاوت و کامل است . اما از طریق راه حلهای مسائل پروژه های پیچیده است که سالهای تجربه او بسیار آشكار شد . لوکوربوزیه وقتی بعضی از طراحی ها را پاره می کرد ، راهی که میکل آنژ در کارهای اولیه رنسانس خود ی کرد ، به شکل یک اصولگرا عمل می کرد.
کار لوکوربوزیه احتمالا جمع آوری مجموعه های مختلف و متناقض نبود . کار او بر اساس توجه به شهر ، حرکت و تاریخ معماری محلی بود . در یک روش کار او بر اساس توجه به شهر ، حرکت و تاریخ معماری محلی بود . در یک روش کار او بر اساس منطقی گرایی معماری مشخص و عقایدش شرح داده می شد . او قادر بود فرضیه دهد که یک مخترع دارای علم است . این کار او نیز سیاسی بود . این کار او تصمیم گیرندگان مختلف را به صحت و نیاز فرضیه هایش تشویق کرد . او از پاسخ هاي معماری به شکل مشکلات شهری آگاه بود . هیچ کس به اندازه خود لوکوربوزیه کوربوزیه ای نبود، او در یک سبک ساده با مشکلات مبارزه کرد.





منابع :
لوکوربوزیه نوشته : جان لوئیس لوکوربوزیه کان
معرفی معمار لوکوربوزیه : مجله معمار
معماری مدرن و لوکوربوزیه : انتشارات دانشگاه آزاد همدان 2 – آتن 1 - در قسطنطنیه

LaDy Ds DeMoNa
17th February 2010, 08:08 PM
آنتونیو گائودی کُرنت (به اسپانیایی: Antonio Gaudí Cornet‏) ‏‏ (۲۵ ژوئن ۱۸۵۲ - ۷ ژوئن ۱۹۲۶) معمار کاتالونیایی از بزرگ‌ترین معماران دو قرن اخیر شناخته می‌شود. عمدهٔ شهرت او به خاطر سبک منحصر به فرد و غریب و بسیار شخصی ساخته‌هایش به خصوص در شهر بارسلون است.


http://ufxafq.blu.livefilestore.com/y1pgrR7kXbGkRMTunL8x6P6XPh4zNHHfbFxvUcob1FJsi5zRvz 28ExqiYadJnNrFXbaaZUoBDU3TGFjZqC49sr72aYE_nsSzA-z/Barcelona_Gaudi.jpg

زندگی
گائودی در منطقهٔ تاراگونیا از ایالت کاتالونیا به دنیا آمد. پدر، پدربزرگ و پدرجدش و همین‌طور خانوادهٔ مادرش، همه مسگر بودند.او تحصیلات دبیرستان را در سال ۱۸۷۰ در مدرسهٔ «پیاریست» در رِئوس به پایان رساند و سپس به «مدرسهٔ معماری» بارسلون رفت. خلق خوی پرهیجان و استعداد سرشار او سبب پیشرفت سریع او شد، چنان که سالوادور تاراگوی محقق در مورد او می‌گوید «همیشه تعلق خود به دیگ و تابه‌سازان مهم می‌شمرد، و بارها گفت که توانایی‌اش در دیدن اشکال در فضا و عدم نیاز به رسم نقشهٔ آنها از همین پیشینه ناشی می‌شود.» گائودی در دو سال آخر تحصیل در پروژه‌های متنوعی با معماران بزرگی از جمله فرانسیس دل ویلار و فونتسره (Fontser�) کار کرد و در سال ۱۸۷۸ مدرک معماری خود را دریافت کرد و دفتری در بارسلون باز کرد. در همان سال نقشهٔ نمایشگاه بین‌المللی «ماتارو» در پاریس را تهیه کرد.
در سال ۱۸۸۳ گائودی کار روی طرح کلیسای جامع خانوادهٔ مقدس (ساگرادا فامیلیا) در بارسلون را آغاز کرد، کاری که تا پایان عمر دست از آن نکشید. بین سال‌های ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۴ به اندلس سفر کرد و بناهایی در این منطقه ساخت که تأثیری عمیق بر بافت معماری شهرهایی چون لئون و آستوریا گذاشت.
اولین جایزهٔ تالار اجتماعات شهری بارسلون، در سوم سپتامبر ۱۹۰۱ برای عمارت کاسا کالوِت به گائودی اهدا شد. همچنین در ۱۹۱۰ در نمایشگاه هنرهای زیبای پاریس موفقیت فراوانی به دست آورد. یک سال بعد با ابتلا به تب مالت وضع مزاجیش تحلیل رفت و به شدت مریض شد، و برایش مراسم «ویاتیکوم» (مراسم «نان و شرابی» که بعضی فرقه‌های کاتولیک برای اشخاص در حال مرگ انجام می‌دهند) اجرا کردند. با این وجود گائودی زنده ماند، و بیشتر وقتش را صرف اتمام طرح کلیسای خانوادهٔ مقدس کرد، هرچند با شروع جنگ جهانی اول اوضاع اقتصادی بارسلون نامساعد شد و اجرای طرح‌های گائودی نیز متوقف گشت.
او در دوم ژوئن ۱۹۲۶ بر اثر برخورد با تراموا راهی بیمارستان شد و پنج روز بعد جان باخت.

آثار
کلیسای جامع ساگرادا فامیلیا


http://ufxafq.blu.livefilestore.com/y1p3kvMW8cv7fe0pyrOGaJFQPyyyc2_OTwneuEWcHbmjAIarEn frys6ULh9Gx93ydF1xMV5kT3xmkPnbwfVU4LnA7DWQ0LIGwb5/Zagrada_familia.jpg


کلیسای ساگرادا فامیلیا (خانوادهٔ مقدس) بی‌شک بزرگ‌ترین اثر گائودی است. او کار بر روی این بنا را در سال ۱۸۸۴ آغاز کرد و تا زمان مرگش در ۱۹۲۶ دست از آن برنداشت. ساخت نمای مصائب (Passion Façade) در سال ۱۹۵۲ تحت نظارت سه تن از هم‌دوره‌ای‌های گائودی آغاز شد. نمای تولد مسیح (Nativity Façade) با چهار برج سر به فلک کشیده‌اش چشم‌گیرترین قست بناست، بیشتر سطح آن با مجسمه‌های بسیاری که تولد و زندگی مسیح را به تصویر می‌کشند پوشیده شده است، و یکی از شناخته‌شده‌ترین مناظر بارسلونا در سراسر جهان به شمار می‌آید. ارتفاع برج‌های ساگرادا فامیلیا ۱۰۰ متر است و به رغم ساخت ساختمان‌های بلند در این سال‌ها، در افق شهر کاملاً مشخص است.طبق برنامه ساخت و تكميل اين كليسا تا سال ۲۰۲۶ طول خواهد كشيد.
این کلیسا به سفارش اتحادیهٔ روحانی پیروان سان خوزه که مالک آن هستند با هدف ترویج بیشتر مذهب کاتولیک آغاز شد و لئوی هشتم بعدها نیمی از هزینهٔ آن را از محل اعتباراتی که از سراسر جهان جمع‌آورب می‌کرد و به واتیکان می‌پرداخت، تقبل کرد.
در ورودی کلیسا که «در امید» (Puerta de la Esperanza) نام گرفته در سمت چپ نمای تولد مسیح قرار دارد و با تصاویری از خانوادهٔ مقدس تزئین شده است و سنگی از کوه مونت‌سرات در بالای آن جا گرفته است. «در نیکوکاری» (Puerta de la Caridad) در وسط نما قرار گرفته و با تصاویر گیاهان که نمادی از سرود عشق به خالق است و همچنین با صحنه‌هایی از زندگی مریم مقدس و درخت اجدادی مسیح تزئین شده.

کاسا باتیو

گائودی کار بر ساختمان خانهٔ خانوادهٔ باتیو که از تولیدکنندگان متمول پارچه بودند را در سال ۱۹۰۴ آغاز کرد و دو سال بعد بازسازی آن را به پایان رساند. در این زمان شهرت و محبوبیت گائودی به اوج رسیده بود و او به عنوان معمار نابغه‌ای که از همهٔ هم‌عصران خود برتر است شناخته می‌شد. این بنا مثال خوبی از طراحی‌های شهری این معمار به دست می‌دهد.
خلاقیت گائودی نه فقط در خود ساختمان، که در طراحی داخلی و اثاثیه و مبلمان آن نیز به چشم می‌خورد و نشان از حساسیت و دقت معمار دارد. مقداری از اثاثیهٔ طبقهٔ اول و اتاق پذیرایی که اکنون دیگر وجود ندارد، در موزهٔ گائودی در پارک گوئل نگهداری می‌شوند.

http://ufxafq.blu.livefilestore.com/y1p-7FvroMv9bQtKa1NjrNk7MVE3QFrh2IVTdsa6Kxpok9SIW7N1ur HgK_zZNllkpkV62Mqd0s_2Gs8U50R0lzx-MfGKozqasMB/800px-Casa_battlo.jpg

سرامیک‌های آبی رنگی که دیوارهای داخلی بنا را پوشانده و راه‌پلهٔ خارق‌العاده و همچنین دودکش‌هایی با اشکال بدیع هر بیننده‌ای را به شگفت می‌آورد.
شایان ذکر است که اتاق زیر شیروانی و تراس ساختمان توسط گائودی طراحی به بنا اضافه شدند. این قسمت از بیرون به شکل پشت اژدهایی دیده می‌شود که از فلس پوشید شده و ستون فقراتش از یک برجک به صلیبی پنج‌شاخه منتهی می‌شود.

کاسا میلا
بسیاری کاسا میلا را موفق‌ترین و اریجینال‌ترین ساختهٔ غیرمذهبی گائودی می‌دانند. او این بنا را در سال‌های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۰ ساخت. خود گائودی آن را «لایه‌ای از سنگ که گل‌ها و گیاهان روندهٔ بالکن‌هایش به آن غنا بخشیده‌اند و همواره رنگ آن را تغییر می‌دهند» توصیف کرده‌است.

http://ufxafq.blu.livefilestore.com/y1pDIr2A-N5HFxAbVaqs2_QxtFDA4vmxsnK2Fc7K6s_TVsrDidOOw5C_AJQ B266KZzvHCK-_NT_EgvCqzHKYtN92M2bzU51erCP/Gaudi_p2.jpg


زیبایی و بدعت کاسا میلا نه تنها در نمای ساختمان، که در اتاق‌ها و پاسیوهای آن نیز به چشم می‌آیند. دودکش‌ها و مجسمه‌های متعدد روی تراس ساختمان هم از مناظر فراموش‌نشدنی شهر بارسلون است.

LaDy Ds DeMoNa
17th February 2010, 08:16 PM
http://www.memarblog.com/wp-content/uploads/2008/06/sullivan.jpg



لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد.



رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ بسیاری از زحمات «فرانک فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج سالیوان شد. در این زمان «سالیوان» به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار «ویلیام لبارون جنی» مشغول به کار شود. «جنی» اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار «جنی»، «سالیوان» به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد.


پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال ۱۸۷۹ «دانکمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «سالیوان» را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها «سالیوان» و «آدلد» موفقیت هایی پی درپی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره کرد که در پایان پروژه «سالیوان» و «آدلد» طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود.
«لوییس سالیوان» اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولاً غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. «سالیوان» با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پاگیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد.
در سال ۱۸۹۰ «سالیوان» یکی از ۱۰ معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان «نمایشگاه جهانی کلمبیا» که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها «شهر سفید» لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده «سالیوان» می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و «دروازه طلایی» که طاقی است عظیم که در «شهر سفید» قرار دارد اشاره کرد.
شراکت «آدلد» و «سالیوان» پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای «کارسون پیری اسکات» به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت «سالیوان» یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای «برج تریبیون» برگزار شده بود شدیداً انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود.
لوییس سالیوان عاقبت در چهاردهم آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو چشم از جهان فروبست. فرانک لوید رایت که به نوعی شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد.


منبع :memarblog.com

LaDy Ds DeMoNa
17th February 2010, 09:33 PM
http://www.news.cornell.edu/stories/Sept05/Eisenman.jpg (http://forum.p30parsi.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.news.cornell.e du%2Fstories%2FSept05%2FEisenman.jpg)



آیزنمن در کنار محسن مصطفوی در دانشگاه کرنل


ساختمانها را با دو معيار مي سنجد يكي اينكه چه مدت در تعلق به حال باقي مي مانند و ديگر اينكه�چه مدت در تاريخ خودشان را حفظ مي كنند او معتقد است كه: بعضي از ساختمانهاي كنوني بودن خود را از دست ميدهند و هرگز جزئي از تاريخ نمي شوند . ساختمانها مي توانند 50 تا 100سال تعلق به حال داشته باشند .
او در حال حاضر تنها مبحثي را كه در دانشگاه تدرس مي كند مر بوط به پالاديو است . در كار پالديو چيزي است كه او شيفته آن است و آن اختراع تيپولوژي است . اختراع تيپولوژي اجتماعي و فرمي ساختماني كه با ديگر كارهاي زمانه اش در يك رديف قرار نميگيرند و بايد اقرار كرد كه ما هنوز مشغول ساختن ويلاهاي پالاديويي هستيم و اين موضوع آيزنمن را برانگيخته كه پست مدن نيسم ها پالاديو را چون جايي در اصول فكري آنها ندارد او را سركوب كرده اند و پالاديو را در حاشيه گذاشته اند و گمانه مي زنيم كه وجهه اشتراك پالاديو و آيزنمن در اين است كه هر دو به عقيده منتقدانشان ارتباطشان با تاريخ قطع شده است .
پيتر آيزنمن در ۱۱ اگوست سال ۱۹۳۲ در نيوارك، ايالت نيوجرسي به دنيا آمد. او مدرك ليسانس معماري خود را از دانشگاه�كرنل، مدرك فوق ليسانس خود را از دانشگاه كلمبيا و دكتراي خود را از دانشگاه كمبريج دريافت كرد. به وي يك دكتراي افتخاري هنرهاي زيبا از طرف دانشگاه ايلينويز شيكاگو اهدا شد.
در سال ۱۹۸۰ پس از سالها تدريس و نوشتن كتاب و نوشتن تئوري هاي قابل قبول ،كار حرفه اي خود را در زمينه ي طراحي و ساختن آغاز كرد كه شامل خانه هايي با مقياس بزرگ و پروژه هاي شهري و نيز فعاليتهايي در زمينه ي آموزش دانشگاهي و يك سري خانه هاي شخصي بود.
در سال ۱۹۸۵، آقاي آيزنمن جايزه ي شير سنگي را براي پروژه ي رومئوژوليت خود در سومين بينال معماري در ونيز دريافت كرد. در بينال پنجم هم او يكي از دو معماري بود كه به عنوان نماينده ي ايالات متحده شركت داشت و پروژه هاي ارائه شده توسط ايشان در موزه ها و گالري هاي سر تاسر دنيا نمايش داده شد. در ضمن تا سال ۱۹۸۲ به عنوان بنيانگذار و مدير انستيتو معماري و شهرسازي بوده و به عنوان منبع تفكر و انديشه براي نقد معماري به شمار مي آمد.آيزنمن تعداد زيادي جايزه دريافت كرد: بورس تحصيلي گوين هايم (۱۹۷۶)، جايزه ي برانئر از آكادمي هنر و ادبيات و جايزه ي بين المللي براي هنر،جايزه ي افتخاري از انستيتو معماري آمريكا به خاطر مركزي در اهايو (۱۹۸۹)، جايزه ي بين المللي براي طراحي شركت مركزي كوزميئي سانگيو در توكيوي ژاپن (۱۹۹۱).
نقطه شروع آيزنمن آيين افلاطوني است .نخست صورت ناب بود و ذهني و كامل . كه از طريق هبوط پيوسته و متواتر به واقعيت نزديك مي شد . تفكر آيزنمن غير ديني است و چنين تفكري در شرايط امروزين اين احساس را به دست مس دهد كه كاملا از اين گونه مسائل جداست .
معماري آيزنمن مي كوشد تا در سايه تحريك تخيل و تصور و پذيرش نا متعارفها . از دام ماليخوليا بگريزد به اين ترتيب كه اينها را به عنوان عناصري مثبت در ساختن مكان جديد ي براي لا مكانها يا مامني كه در آن معمار اراده فرماتيو خود را باز شناسد . تلقي ميكند . اين محصول مصنوعي مكان . بنا بر همه آن دلايل . پاسخ متثبت اوست به لامكاني و به ماليخوليايي فقدان و از دست دادنهايي كه پيوسته در كمين و همرا با اين لا مكاني هاست . در كارهاي احير او نشان از توهم ذهني وجود ندارد . حتي از كمترين و دقيقترين نشانه اي از خود گول زني نيز . چرا كه هنر مدرن – از تبار آيزنمن و بودلر – آگاهانه و هشيارانه مسخ شدگي غير واقعيت را مي پذيرد . استرا تژي نهفته در غوطه وري عميق تحليلي در هندسه كه پايه طرحهاي او را مي سازد هر گز نبايد به عنوان بازي صرف فرم برداشت شود . و در وراي اين هندسه ها كه پيوستگي ابعاد خود را تكثير ميكنند و يا مدولاسيونهايي را كاهش و افزايش مي دهند .(فراكتال) شكفتگي و سرشاري وجود دارد كه بدان وسيله گريز از متعارفها . ساختار حفاظتي اشراقي خود را پي مي ريزد .آيزنمن معمار فرمهاي مكعبي و سري خانه هاي 1 تا 10 به سمتي پيش مي رود كه مسئله مكان در پيش زمينه قرار گرفته است و با اين حال او كاري به ديگران ندارد كه با روح نوستالژيك هوشمندانه و نبوغ آساي خود خيال مي كند كه مي تواند مكان را در تسلط خويش در آورد و معماري خويش را بر آن بنا نهد .
چنين به نظر مي رسد كه معماري آيزنمن در سالهاي اخير بر موقعيت تبعيدي اش همچنان پاي مي فشارد اين معماري اعم از اينكه در شهر ها ساخته شود يا در محيط هاي دانشگاهي و يا در توابع و حومه هاي شهري در آنچه كه خلق مي كند ريشه ندارد به عبارت ديگر نه تنها از تداوم منطق دروني با تمام براهين و مظامين قومي و تاريخي كه ظاهرا بايد نقطه غزيمتشان از توپو گرافي و خاطره ها كشف شود ناشي نمي شود بلكه برعكس نخستين وظيفه عبارتست از دريافت و شناخت اين غريبگي و غيبت مناسبات سمپاتيك بين معماري و مكاني كه اين معماري در آن ساخته مي شود.
از زمان كانت به اين سو . زيبايي شناسي مدرن با دگانگي مواجه بوده كه معماري روحاني نتيجه شكست در رويا رويي با مشكل فرم مفروض است معماري مورد علاقه آيزنمن معماري پالاديو – لوكوربوزيه – ترايني –مورتي-كاملا عكس اين معماري است مقاوم در برابر زيبايي شناسي روحني – كوشا در جهت حفظ و موجوديت فرم .
هوگو فريد ريش در تفسير خود بر كتاب "فلسفه كمپوزيسيون"ادگار آلن پو به نكته اي بر مي خورد كه تمام تازگي شعر آلن پو در آن است كه طرح پيشنهادي احساس شاعرانه كلاسيكي به پيش زمينه مي برد آنچه كه در نتيجه ظاهر مي شود عين فرم و در حقيقت جوهر شعر است و آنچه كه هدف آن جوهر به نظر مي آيد (معنا)در حقيقت حاصل فعاليت شاعرانه است معماري اخير آيزنمن نيز همين روال را طي ميكند معني و دلالت اوليه كه بايستي از راه زبان فرمال به بيان در آيد وجود ندارد .روش آيزنمن در عمل معماري . كاملا عكس درك كلاسيك گرته برداري. اصل تقليد به مثابه پايه هاي اساسي كار معماري است تقليدي در كار نيست نه از آلونكي ابتدايي و نه از نظام طبيعت ونه از منابع عظيم زندگي مدرن اجتماعي. هيچ نشاني نيز از درك معماري مبتني بر تكميل مدلهاي الگويي يا درسهاي تاريخي وجود ندارد . شايد در عصر حاضر معمار ديگري نباشد كه چنين آشكا را از تمام مفاهيم تكاملي زيبايي شناسي معماري و پايه هاي تاريخي آن فاصله گرفته باشد و معماري او با كلماتي بي بديل از بي نظمي جهان مدرن – ضعف عمل انساني- ناتواني و فتور دانش ما و بيگانگانمان از محيط سخن مي گويد اين خود اثر است كه به زبان سخن مي گشايد اما اين سخن قصه گويي به روال رايج نيست كه اين خانه شبيه فلان است و اين مكان مثل بهمان منتهاي معماري او خودشان به عنوان مفهوم اين مكانها – ثبات ساختاري – حقيقت هندسه- در برداشتي كه بر تاكيد هاي و نفي ها و بر شك و ابهام استوار است پرسش بر انگيز هستند اما معماري او بعد تاويلي نيز دارد به گونهاي كه تفسير يك عمل به معني اجراي آن است درست مثل پيانيستي كه متن نوشته شده موسيقي را مي نوازد شرط تاويلي معماري آيزنمن در توليد و ساخت و بيان زمان و فضا شرط التزامي است.


نظریات آیزنمن
او عقیده به معماری ندارد و حتی مقصود زیباشناسانه برای آن متصور نیست،بلکه هدف او صرفاً نمایش پاره ای از روابط فرم ها با یکدیگر است.حتی عوامل مانند سازه مانند تیر و ستون تابع روابط فرم است، که وی آن را هم با یک شبکه ی تیر و ستون مشخص می کند.در همین سیستم فضایی احتمالاً ستون نقش باربری نداشته باشد و فقط سهمی در علامت گذاری وی باشد.در اصل راه و روش تعیین روابط فرم است و نتیجه ی آن یعنی «ساختمان».از ویژگی های معماری او بنا به قول جنکس «ضد عملکردی» است.در اصل او به دنبال رها کردن عوامل سازه به حالت عدم تعادل در آثارش به منظور کشف تعادل های تازه ای است.
*آیزنمن در مقاله ی مرز میانی هم فلسفه ی مدرن و هم معماری مدرن را به انتقاد انتقاد گرفت.از نظر وی معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است و دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد.......اگر معماری علم است،باید این معماری بر اساس علم و فلسفه ی امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد.معماری امروز ما باید از علم و فلسفه ی قرن 19 گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد.....
آیزنمن معتقد است که مدرنیستها مدعی هستند که مدینه ی فاضله را باید در آینده جستجو کرد.گست مدرن ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند،ولی معماری امروز باید این مدینه ی فاضله را در شرایط امروز پیدا کند.در این مورد از واژه ی «اکنونیت» استفاده کرده و متعقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد.متعلق به زمان و مکان حاضر باشد.
برای رسیدن به شرایط فوق،باید قوانین گذشته ی معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی،لذا بر هم زدن آنها ممکن است.حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند(دیکانستراکشن شوند)ومفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود.
پیتر آیزنمن بر لین باور است که در زندگی امروز ما،دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام،ثبات وبی ثباتی ،زشتی و زیبایی،سودمندی و عدم سودمندی،صداقت و فریب،پایداری و تزلزل،صراحت و ایهام وجود دارد.نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد،بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود.....آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده؛عدم تقارن،عدم وضوح،ابهام،ایهام،بی ثباتی،فریب،زشتی و عدم سودمندی است.معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته،بخشی از زندگی امروز ما است.
آیزنمن در مقاله ی «مرز میانی» می نویسد:«دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است.»
*معماری مقوایی او وارانه است،بی جهت است....
*کارهایش ضد کارکرد نیست بلکه ضد نماد گرایی کارکرد است.....
*برای لغزش ارزش قائل است،چه در زندگی چه در معماری....
*یک خنده ی عصبی در کارهایش وجود دارد،انسان بازیگوش و تکرویی است


عکس از کارهای این معمار ( باید کمی صبر کنید )

Max Reinhardt House�Aronoff Center for Design and Art University of Cincinnati, Cincinnati, Ohio-1993
http://www.govashir.com/greatdesigners/xfg.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/rrr.jpg
The Greater Columbus Convention Center, Columbus, Ohio
http://www.govashir.com/greatdesigners/dgf.jpg
http://www.shortnorth.com/convention784.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/uio.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/10.jpg
Wexner Center for the Visual Arts, Ohio State University; Columbus, Ohio
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/11.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/12.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/13.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/15.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/16.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/gf.jpg
House VI, Frank House, Corlwall, Connecticut
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/18.jpg
http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/19.jpg
HouseIII, Miller House, Lakeville, Connecticut

http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/20.jpg�

http://www.govashir.com/greatdesigners/archives/21.jpg

LaDy Ds DeMoNa
17th February 2010, 09:35 PM
اطلاعات شخصی
نام فرانک اون گری
تاریخ تولد ۲۸ فوریه ۱۹۲۹
محل تولد تورنتو، کانادا
ملیت کانادائی آمریکائی
فعالیت
سبک(ها) دیکانستراکشن
فولدینگ
معماری پرش کیهانی
جوایز جایزه معماری پریتزکر ۱۹۸۹
مدال طلای ای آی ای
وب گاه رسمی Gehry Partners
فرانک گری معمار مشهور کانادایی/آمریکایی معاصر است.
دوران تحصیل
او در سال ۱۹۲۹ م در خانواده‌ای یهودی در شهر تورنتوی کانادا (با نام اصلی فرانک اون گلدبرگ ) دیده به جهان گشود.

او در سال ۱۹۴۷ م به همراه خانواده اش به لس آنجلس مهاجرت کردودر دانشگاه جنوب کالیفرنیا به تحصیل در رشته معماری پرداخت. او از شاگردان ویلیام پریرا است.

در سال ۱۹۵۶ م در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته برنامه‌ریزی شهری پرداخت و هم‌زمان در دفتر ویکتور گروئن مشغول به کار شد.

او اکنون شهروند ایالات متحده و ساکن لس آنجلس است.
آثار وی

در کارهای اولیه گری می‌توان تأثیراتی از معماران سوئیس و فرانسه به خصوص لو کوربوزیه مشاهده کرد.[نیازمند منبع] این تأثیرات را تا سال ۱۹۷۲ می‌توان در کارهای گری مانند استفاده از فرمهای هندسی ساده مشاهده کرد.

به طور کلی در کارهای گری نوعی گرایش مجسمه سازانه را می‌توان مشاهده کرد چه در توسعه خانه همسرش ۱۹۸۷ تا موفق‌ترین کارش در سبک فولدینگ که موزه هنرهای معاصر بیلبائو است.

او معتقد است:

من آثار هنرمندان را نگاه میکنم و هنر را به مثابه وسیله‌ای برای الهام خودم میپندارم و سعی میکنم تحت تأثیر هیچ فرهنگی نباشم در هر کارم روشهای جدید را جستجو میکنم. برای من قانون و قاعده محدود کننده وجود ندارد و اصولا مرزی بین درست و نادرست نمیدانم.[نیازمند منبع]

گری از پیشگامان عرصه معماری فولدینگ می‌باشد .ما به ازای علمی زبان معماری فولد، نظریات بحران و تداوم است. بحران یا فروپاشی در تبدیل سریع ازحالتی به حالت دیگر، مانند آب به یخ یا بخار، تجلی می‌کند. بحران یا به دو پاره شدن می‌انجامد یا به پیچیده شدن، در هم فرو رفتن و در هم تنیدن که مضمون معماری فولد است.[نیازمند منبع]

در این معماری که گویی در حال فرو ریختن و کج شدن است، ترتیب پلان، نما و مقطع با هم اشکال ابهام آمیزی همانند کریستالها میآفرینند.

این بازی را گری با در هم ریختن زبانهای مختلف معماری و ترکیب آنها آغاز کرده است. در بنای موزه ویترای او در وایمار آلمان، که در کارهای آیزنمن تأثیرگذاشت، اجزای معماری مکعبهای در هم تنیده و دفرمه و کج و کوژند. از همین رو بعضی معماری او را جانور گونه و کرم گونه نامیده‌اند. در کل می‌توان گفت معماری گری یک معماری شخصی و غیر تقلیدی است و بدون برنامه خاص و یک نوع عدم قطعیت در اکثریت پروژه‌های گری دیده می‌شود.[نیازمند منبع]
ساختمان IAC در نیویورک

کارهای گری به ترتیب زمانی:

* Merriweather Post Pavilion, and Rouse Company Headquarters, Columbia, Maryland, USA (۱۹۷۴)
* Loyola Law School, Los Angeles, California, USA (various buildings, ۱۹۷۸*۲۰۰۲)
* Santa Monica Place, Santa Monica, California, USA (۱۹۸۰)
* Edgemar Retail Complex, Santa Monica, California, USA (۱۹۸۴)
* Chiat/Day Building, Venice, California, USA (۱۹۸۵*۱۹۹۱)
* Vitra Design Museum. Weil am Rhein, Germany (۱۹۸۹)
* Frederick Weisman Museum of Art, University of Minnesota, Minneapolis, Minnesota, USA (۱۹۹۰)
* Iowa Advanced Technology Laboratories, University of Iowa, Iowa City, Iowa, USA (۱۹۸۷*۱۹۹۲)
* Center for the Visual Arts, University of Toledo, Toledo, Ohio, USA (۱۹۹۳)
* American Center, Paris, France (۱۹۹۴)
* The Dancing House ("Fred and Ginger"), Prague, Czech Republic (۱۹۹۵)
* Guggenheim Museum Bilbao, Bilbao, Spain (۱۹۹۷)
* Der Neue Zollhof, Düsseldorf, Germany (۱۹۹۹)
* Vontz Center for Molecular Studies, University of Cincinnati, Cincinnati, Ohio, USA (۱۹۹۹)
* DG Bank building, Pariser Platz ۳, Berlin, Germany (۲۰۰۰)
* Experience Music Project, Seattle, Washington, USA (۲۰۰۰)
* Gehry Tower, Hanover, Germany (۲۰۰۱)
* Issey Miyake, Flagship Store, New York, New York, USA (۲۰۰۱)
* Peter B. Lewis Building, Weatherhead School of Management, Case Western Reserve University, Cleveland, Ohio, USA (۲۰۰۲)
* Richard B. Fisher Center for the Performing Arts, Bard College, Annandale*on*Hudson, New York, USA (۲۰۰۳)
* Maggie's centre, Dundee, Scotland (۲۰۰۳)
* تالار کنسرت والت دیسنی، در لس آنجلس (۲۰۰۳)
* Ray and Maria Stata Center, Massachusetts Institute of Technology, Cambridge, Massachusetts, USA (۲۰۰۴)
* Pritzker Pavilion, Millennium Park, Chicago, Illinois, USA (۲۰۰۴)
* MARTa, Herford, Germany (۲۰۰۵)
* IAC/InterActiveCorp West Coast Headquarters, Sunset Strip, West Hollywood, California, USA (۲۰۰۵)�

جوایز

جوایزی که او تا کنون دریافت کرده است از این قرارند:

*
Arnold W. Brunner Memorial Prize in Architecture, American Academy of Arts and Letters (۱۹۷۷)
*
Pritzker Architecture Prize (۱۹۸۹)
*
Wolf Prize in Art (Architecture), Wolf Foundation (۱۹۹۲)
*
Praemium Imperiale Award for Architecture, Japan Art Association (۱۹۹۲)
*
Dorothy and Lillian Gish Award (۱۹۹۴)
*
National Medal of Arts (۱۹۹۸)
*
Friedrich Kiesler Prize (۱۹۹۸)
*
Gold Medal, American Institute of Architects (AIA) (۱۹۹۹)
*
Gold Medal, Royal Institute of British Architects (RIBA) (۲۰۰۰)
*
Gold Medal for Architecture, American Academy of Arts and Letters (۲۰۰۲)
*
Companion of the Order of Canada (۲۰۰۲)�

همچنین او دارای ۱۲ دکترای افتخاری از دانشگاه‌های مختلف می‌باشد که بدین شرحند:

*
۱۹۸۷: دانشگاه کلتک
*
۱۹۸۷: مدرسه طراحی رودآیلند
*
۱۹۸۹: دانشگاه فنی نواسکوشا در کانادا
*
۱۹۸۹: موسسه هنر اوتیس
*
۱۹۹۳: کالج علوم انسانی غرب
*
۱۹۹۵: کالج ویتیر
*
۱۹۹۷: موسسه معماری جنوب کالیفرنیا
*
۱۹۹۸: دانشگاه تورنتو
*
۲۰۰۰: دانشگاه ادینبرگ
*
۲۰۰۰: دانشگاه جنوب کالیفرنیا
*
۲۰۰۰: دانشگاه ییل
*
۲۰۰۰: دانشگاه هاروارد�

گری در کنار کار حرفه‌ای تا سال ۱۹۹۸ در دانشگاه نیز تدریس می‌کرد:

*
۱۹۷۹- The William Bishop Chair, Yale University
*
۱۹۸۲- Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University
*
۱۹۸۴- Eliot Noyes Chair, Harvard University
*
۱۹۸۵- Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University
*
۱۹۸۷- Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University
*
۱۹۸۸- Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University
*
۱۹۸۹- Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University
*
۱۹۹۶- Visiting Scholar, Federal Institute of Technology; Zurich, Switzerland
*
۱۹۹۸- Visiting Professor, University of California at Los Angeles�

پس از اینکه جایزه پریتزکر به فرانک گری تعلق گرفت، آدا لوئیز در باره اش نوشت:

ریسک می‌کند، روی بند راه می‌رود و مرز محدودیت هارا می‌شکند. بناهای او روشنائی اند و طرح های زنده نشانگر این مهم که چگونه چیزی که ظاهراً کم اهمیت است می‌تواند با بکارگیری خلاقیت شکلی نو و بی نظیر بیابد. او هنر معماری را به صورتی به کار می‌برد که در عین زیبایی قابلیت استفاده داشته باشد. او معماری را در بی زمان‌ترین معنایش و با شیوهٔ مخصوص به خود به کار می‌گیرد. او می‌رود به قلب هنر زمان با برداشت ها و فناوری عصر حاضر و بینشهایی که عمیقا بیانگر عصر حاضر است.

روند طراحی و اجرا
خانه رقصان. پراگ.

آثار گری به طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیسهای متعدد، مدلهای کامپیوتری و ماکتهای بزرگ حاصل شده‌است. اسکیسها و نمودارهای اولیه به مدلهای فیزیکی با مقیاسهای مختلف تبدیل و این مدلها در نهایت به ساخت ماکتهای کامل میانجامد.

نکته بسیار جالب در روند طراحی گری در استفاده از رایانه در این روند است. بر خلاف سایر معماران که از نرم افزارهای معمول دوبعدی و سه بعدی مانند CAD و ۳DsMAX برای کارهای خود استفاده می‌کنند گری از نرم‌افزار کاتیا که یک نرم‌افزار مربوط به طراحی جامدات است استفاده کرد. این نرم افزار بیشتر برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدنه‌های مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرم افزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و بر اساس محدودیت سازه‌ای، کارکردی و اقتصادی پروژه آن را تصحیح می‌کرد. داده‌های عددی که به این ترتیب بدست میآمدند بار دیگر بر روی یک مدل پیاده می‌شدند تا حجمها کنترل شوند و در صورت لزوم تغییر کنند. این رفت وبرگشت بین مدلهای مطالعاتی و داده‌های دیجیتال بنیاد شکلی پروژه را به وجود میآورند. سپس از داده‌های کامپیوتر برای تهیه پلانهای ساخت موزه استفاده شد.

بنا به گفته یکی از دست اندرکاران اجرای پروژه همه چیز توسط کاتیا کنترل و هدایت می‌شود. کاتیا به ما اجازه خلاقیت می‌دهد.

میتوان گفت از دلایل استفاده از کاتیا دقت فوق العاده آن و سازگاری آن با دیگر نرم‌افزارها می‌باشد. به عنوان مثال در پروژه تالار موسیقی والت‌دیسنی، برای طراحی سازه اجرایی مشکلات فراوانی وجود داشت. با توجه به پیچیدگی اتصالات سازه‌ای و عدم وجود زوایای قائمه در آن، کارتهیه نقشه‌های اجرایی و جزییات اتصالات یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین قسمت‌های پروژه بود.

برای تهیه جزئیات اجرایی دقیق از نرم افزار سه بعدی XSTEEL که قابلیت تهیه انواع جزییات فولادی را داراست استفاده شد و در حدود ۸۰ درصد از کار تهیه جزییات اتصالات سازه‌ای پروژه با آن انجام گرفت. این نرم افزار قابلیت ارتباط متقابل با کاتیا را داراست که گری از آن برای طراحی استفاده کرده بود. برای مثال ابتدا طرح در کاتیا تهیه می‌شد سپس XSTEEL با استفاده از آن مقاطع و اندازه‌ها را مشخص می‌کرد سپس اطلاعات داده شده دوباره به کاتیا منتقل می‌شد.

در اجرا نیز کاتیا راهگشای بسیاری از مشکلات بود. دوربینهای Total station با استفاده از اطلاعاتی که از این نرم‌افزار می‌گرفتند خطوط اجرایی را مشخص می‌کردند.

سازه فلزی این ساختمان برای تولید در کارخانه توسط کاتیا برنامه ریزی شد و پانلهای نما نیز توسط دستگاه CNC که مستقیما با رایانه و CATIA کنترل می‌شدند تهیه شد.

بنا به گفته گری «کاملترین» استفاده از کاتیا را در طراحی و ساخت پانل‌های نما کردند که باعث صرفه جویی زیادی در زمان پروژه شد.

در نهایت می‌توان گفت گری با استفاده از نرم افزارها و سخت افزارهای موجود ثابت کرد «غیرممکنها متعلق به گذشته هستند».

موزه Experience Music Project با ۲۱۰۰۰ ی فولادی و آلومینیومی به اشکال هندسی نامنظم ساخته شده‌است. و طراحی و ساختمان آن توسط برنامه‌های رایانه‌ای ۲D و ۳D انجام گرفته‌است.

Doug Winn مدیر پروژه می‌گوید: در چنین کار عظیمی که شباهت به هیچ بنایی ندارد، طراحی یک چیز است و ساخت چیز دیگر. بنا وقتی شروع به کارکرد نمی‌دانست در نهایت چه به دست خواهد آمد. مجبور بودیم در عمل تغییرات زیادی به آن بدهیم و همهٔ دست اندر کاران – طراحان مهندسین تولیدکنندگان مواد و لوازم و غیره- در پروسهٔ کار تغییر را به عنوان یک نورم پذیرفتند و سازه بنای تالار موسیقی والت دیسنی به عنوان پیچیده‌ترین سازه دنیا شناخته شد و این خود موید کار مشکل و فرایند پیچیده ساخت و طراحی ان است.
شکل‌ها و مصالح

مصالحی که غالبا در کارهای او مشاهده می‌شود صفحات فلزی به خصوص تیتانیم، پلاستیکهای رنگ شده، زنجیرها و کابل‌ها و فولاد و به کارگیری پانلهای مشبک است.

فرمهای تیز گوشه دار ،صفحات متداخل، سطوح مواج و منحنی را می‌توان از عناصر ثابت کار گری دانست بناهای تندیس وار، فرمهای منحنی، پلکانهای خارجی، مصالح نمای فلزی استفاده فراوان از مواد گوناگون، پنجره‌های بی قاعده و مرکزگریز از نشانه‌های کارهای او می‌توان بر شمرد.
نظرات دیگران درباره او
مرکز "استاتا" دانشکده فلسفه و انفرماتیک دانشگاه ام آی تی ایالات متحده

مارتین پاولی در کتاب تئوری و طراحی در دومین عصر ماشین، در انتقاد از کارهای گری ساختمان اداری ویترای را چنین توصیف می‌کند: «دیوانگی معمارانه، ناقص الخلقه، لاک پشت فلزی، بسیار مبتذل با مصالح ارزان‌قیمت، ساختمان حقیر و بی بهایی که بسیار گران تمام شده است. همچنین اشکال موجدار و منحنی که در شکل بیرونی تالار کنسرت لوس آنجلس گری منعکس شده، موجب شده منتقدان آن را « ساختارشکنی آشغال» یا «معماری زمین‌لرزه‌ای» و «معماری شکسته پکسته» لقب دهند.

منتقدان قایل به سرهم بندی و کلاژ در کارهای گری هستند. به نظر گری اشیا به ظاهر بی ارزش در کنار همجواری با یکدیگر ارزش پیدا می‌کنند و همین معرف زیباشناسی مدرن است. به طور کلی آثار گری نظرات مخالف و موافق بسیاری را برانگیخته ولی در نگاهی کلی می‌توان او را در انجام اهداف زیباشناسانه مدرن خود و همچنین ساخت ساختمانهای تندیس‌وار مدرن بسیار موفق دانست به طوری که مشاهده می‌شود شهر کوچک بیلبائو با اجرای موزه خود اکنون به شهری معروف و گردشگری بدل گشته است.

سالن موسيقيwalt disney اثر فرانك گهري

سالن موسيقي walt disney در لوس آنجلس در حال احداث ميباشد . كه يكي از بزرگترين پروژه هاي فرانك گهري است .اين بنا قرار است به عنوان مركز فرهنگي لوس آنجلس مورد بهره برداري قرار گيرد .

اين طرح برگرفته از انبوهي جعبه است كه با يكديگر تداخل داشته و تو در تو قرار گرفته اند كه در مركز به جعبه بزرگتري منتهي ميشود كه محل اصلي سالن موسيقي است .اين بنا ظرفيت 2300 نفر تماشاچي را دارا ميباشد .طرح داراي پويايي زياد بوده كه دقيقا تداعي كننده يك سالن موسيقي پرشور است .

شكل كلي طرح بوسيله نرم افزار catia محاسبه و طراحي شده است.

Memar Bashy
9th April 2010, 12:06 AM
گابریل کورگیان(1900-1970م)(1279-1349خ)
بنا به نوشته خانم مینا معرفت در کتاب تهران پایتخت 200 ساله گورکیان در سال 1921 م از دانشکده معماری وین فارغ التحصیل شد او معماری را زیر نظر اسکار اشترناد که خود از شاگردان جوزف هوفمان بود اموخت و بدین ترتیب گرایشی به معاری ارت نوو در کارهایش دیده شد
گورکیان در مدت 12 سال فعالیت خود با گروه پیشگامان معماری مدرن همکاری مستقیم کند و در سال 1928 در مقام دبیر کل نخستین معماری مدرن ciamشرکت کند..کورگیان در سال 1312 به ایران باز گشت با توجه به شهرت خود در اروپا به مقام معمار ارشد شهرداری تهران و وزارت دارایی برسد. کارهای او طرح باشگاه افسران تئاتر تهران سه وزارتخانه وهفت ویلا خصوصی بود...گورکیان در طرح ساختمان امور خارجه تقارن تقریبا نئو کلاسیک و پلان محوری را با کمپوزسیون حجمی مدرن در هم امیخت.در طرح ساختمان وزارن صنایع نواوری های بیشتری دیده مشود که شبیه کار های لو کوربوزیه هست.. در جناح های ساختمان مدرن و متقارن و نئو کلاسیک وزارت داد گستری چندین حیاط استفاده کرده که در تقسیح بندی خود بر جناح مر کزی تاکید کرده کورگیان با شهرت خود توانست تکامل معماری ایران را باجنبش مدرنیسم در اروپا پیوند بزند در سال 1316 ایران را ترک کرد و به انگلستان وفرانسه رفت و سپس به طور دائم از سال 1327 در امریکا در دانشگاه ایلینوی به تدریس پرداخت.... :)>-

s@ba
21st April 2010, 10:19 AM
تولد: 3، فوریه، 1898


مرگ:11 ،می، 1976


• او معمار و طراحی فنلاندی بود که در میان کشورهای اسکاندیناوی اغلب با عنوان پدر مدرنیسم شناخته میشود. کارهای او در برگیرنده طرحهای معماری، طراحی پارچه ، ظروف شیشه ای و وسایل خانه بود.


آلوار آلتو در فنلاند تولد یافت . او از سال 1916 تا 1921 در دانشکده تکنولوژی هلسینکی


Helsinki) ) به تحصیل در رشته معماری پرداخت.او اولین دفتر معماری خویش را در سال 1923 به راه انداخت و یکسال پس از آن با معماری بنام آینو مارسیو ( Aino Marsio ) ازدواج کرد.


سفر ماه عسل آن دو به ایتالیا ارتباط ذهنی قوی را برای آلتو با فرهنگ مدیترانه ای برقرار نمود که بعدها در ادامه زندگی آلتو را به شدت تحت تاثیر قرار داد.


او در سال 1927 دفتر خود را به تورکو( turku ) انتقال داد و با اریک بریگمن ( Erik bryggman ) به همکاری پرداخت.


دفتر آلتو بار دگر در سال 1933 به هلسینکی برده شد.آلتو در سال 36-1935 ساختمانی که در واقع دفتر و خانه شخصی اش در کنار یکدیگر بود را در آن شهر طراحی نمود و ساخت. اما پس از ان در سال 55-1954 دفتری مجزا از خانه در همان همسایگی توسط خود او ساخته شد.


• در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد


در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .


• همسر آلوار آلتو در سال 1949 در گذشت و آلوار در سال 1952 با معماری دیگر با نام الیسا(مرگ 1994) .آلتو به همراه الیسا کلبه روستایی با نام خانه آزمایشی ساختند که محل سپراندن اوقات آنان در تابستان بود.


آلتو در سال 1976 ، 11 می ، در هلسینکی در گذشت.


• او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد.


آلتو سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن بر محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در ماساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .


• اگرچه آلتو اغلب به عنوان اولین و تاثیر گذارترین معمار دنیای مدرن اروپای شمالی شناخته میشود،بازرسی موشکافانه تری در آن تاریخ و حقایق آنت مشخص میسازد که آلتو به عنوان یک پیشرو در کشور فنلاند مطرح بود و در واقع به دقت از پیشروان سوئدی پیروی مینمود و با آنان ارتباط شخصی داشت که به طور اخص میتوان از گونار آسپلاند ( Asplund ) و اسون مارکلیوس( Sven Markelius ) یاد کرد. • چیزی که میان آنها و نسلهای دیگر کشورهای اروپای شمالی به طور مشترک وجود داشت این بود که آنها کار خود را از آموزه های کلاسیکی مربوط به دوران کلاسیک آغاز نمودند و باعث بوجود آمدن سبکی در طراحی ، به نام کلاسیسیم اروپای شمالی شدند واین جریان پیش از حرکت آنان به سوی پست مدرنیسم بود.





مسیر فرمهای آلتو


• از نظر تنوع در کار و نوآوری و ابتکار باید وی را معماری طراز اول به شمار آورد و موثر بر جریان مدرنیسم دانست . از این گذشته ، و مهمتر ، باید متوجه بود بذری که وی در عرصه مدرنیسم کاشت در روزگار پست مدرنیسم بارور شد . پاره ای از دلایل محبوبیت آلتو را در میان معماران نسل جوان باید به این نکته اسناد داد .


اگر یکی از مشخصات پست مدرنیسم آزادی فرم و آزادی در استفاده از اصول مدرنیسم باشد ، آلتو را به حقیقت باید معماری پست مدرنیست خواند . البته وی در استفاده از آزادی فرم تا بدانجا پیش نرفت که همانند برخی از پست مدرنیستهای کنونی به اقتباس از فرمهای گذشته نیز پردازد . وی نیز مانند سایر مدرنیستها ، اقتباس فرمها و سبکهای گذشته را گناهی نابخشودنی می دانست ؛ ولی در پی همین آزادی ، آلتو گاه پاره ای از اصول مدرنیستها را زیر پا گذاشت و روی هم رفته پاره ای از آثار وی ، علی رغم نوآوری ، سنگینی آثار قبل از مدرن را به ذهن القاء می کند.


• قبل از «آلتو» ، « فرانک لویدرایت » طرح هایی برای خانه ها آفرید که انگاری از دشت های وسیع سرزمین آمریکا مایه می گرفتند. در این خانه ها همه چیز برای آسایش زندگی به معنی واقعی کلمه طرح شدند و به این دلیل در اختلافی آشکار با آسمان خراش هایی بودند که به هنگام جوانی «رایت » ، یکی پس از دیگری سر به آسمان بر می داشتند.


اما راهی که معماران نوآور اروپایی پیش گرفتند تا خود را از تقید گذشته که مقبول عامه بود برهانند راهی بس مشکل تر بود. در این قاره معماری چندان محو تقلید گذشته بود که یافتن راهی مستقیم ، به آسانی میسر نبود و چاره آن بود که زوائد حذف گردند و فقط عوامل اساسی که از عصر جدید مایه می گرفتند ـ مانند اسکلت آهنی و یا بتنی ـ محفوظ نگاه داشته شوند .


مسئله دیگر برای معماران معاصر اروپایی حذف تجمل پرستی طبقات ثروتمند در معماری بود . این کار به برنامه ای دقیق و منظم احتیاج داشت و می بایست براصالت فن ساختمان تأکید شود . از همین رو می بینیم که نوآوری های «والتر گرپیوس » در حدود سال ۱۹۱۳ در طرح خانه ها بروز نمی کند ، بلکه در طرح کارخانه ها و ساختمان ها ساده که توجهی به آن نمی شد آشکار می گردد.


• در این زمان همانگونه که نقاشانی مانند « ژان میرو» و «پلی کلی » که به شیوه ای آزاد و طبیعی کار می کردند شهرت یافتند در معماری نیز توجه معطوف به فرم های «آزاد» و ارگانیک گشته بود. هنوز قرن بیستم به دهه سومین خود نرسیده بود که «لوکربوزیه» در پاویون «لسپری نوو» در پاریس ، اشیائ طبیعی مانند سنگ ، گوش ماهی و ریشه های گران پیکر درختان را در کنار فرآورده های صنعتی مانند لیوان ، بطری و وسائل آزمایشگاه که به مدد تجربه و فن بشر شکلی «استاندارد » یافته بودند به معرض تماشا گذاشت . امروز این امر طبیعی به نظر می رسد و ما به دیدار فرم های طبیعی در کنار فرم هایی که زاده طبع بشر است خو گرفته ایم ؛ اما آن روز وضعیت دیگر گونه بود.


• پس از سال ۱۹۳۰، قدر چوب که از دیر زمان استفاده از آن معمول بود و در دوران اخیر فقط در صنعت بکار می رفت دوباره شناخته گشت و همراه آهن و بتن از مصالح اصلی معماری شد .


جنگل های فنلاند و ازدیاد چوب در این کشور موجب شد که «آلتو» با چشمی بینا امکانات این ماده را کشف کند و چون شیمیستی که به خواص چوب وارد باشد ، آن را به استادی هنرمندانه ای در معماری به کار برد ؛ به قسمی که اکنون هرجا استفاده از چوب در معماری مطرح شود نام «آلتو» به یاد می آید ، تأثیر فنلاند همه جا در کارهای «آلتو» مرئی است و قدرتی که طرح های وی از آن برخوردار است از این کشور مایه میگیرد .





نخستین ساخته های آلتو


• از هنگامی که آلوار آلتو کار را آغاز کرد ، فنلاند تا سال ها دچار عدم آرامش سیاسی بود . نخست موضوع استقلال فنلاند پیش آمد که پس از آن این کشور مدتی کوتاه از آزادی برخوردار بود و سپس دو جنگ پی در پی بازآرامش این کشور را برهم زد .


هر یک از این دو جنگل کافی بود هستی فنلاند را برای همیشه از میان ببرد . پس از این دو جنگ خزانه فنلاند تهی شد و برای مرمت کارخانه های تولیدی که در جنگ آسیب دیده بودند بودجه ای ناچیز در اختیار بود. خانه سازی به حداقل تقلیل یافت و اعتباری برای ساختن بناهای عمومی ، موزه ها و ساختمان هایی از این قبیل که نشان شکفتگی اقتصادی هر کشور است وجود نداشت . از همین رو درکارهای نخستین «آلتو» بناهای بزرگ و عمومی وجود ندارد. آسایشگاه «پای میئو» ، کارخانه «سونیلا» و خانه اشرافی «مای رآ » هر سه در فاصله کوتاه بین استقلال فنلاند و دو جنگ پیاپی برای حفظ این استقلال بنا گشتند.(1935-1929)


• بین سالای ۱۹۲۸ و ۱۹۳۰ ، آلتو بنایی برای روزنامه معروف فنلاند «تورون سانمات» ساخت که شهرت وی را از مرزهای فنلاند فراتر برد. در این بنا بخوبی می توان پیوند روشهای فنی مغرب زمین را با هنری که خصوصیات فنلاند را دارد مشاهده کرد . عواملی که نشان دهنده این پیوند هستند عبارتند از اسکلت بتن مسلح ، ردیف پنجره ها که کشیده اند (طولشان در جهت افقی است ) ، تراس که دربام بنا ساخته شده است و بخصوص سقف قارچ مانند زیر زمین هایی بزرگ که چاپخانه روزنامه در آنها واقع شده است . نورطبیعی از سقف به داخل این زیر زمین ها می تابد و ستون ها اریبی شکل هستند که سرستون قارچ مانند آنها تنها از یک جانب از حد ستون پیشتر می آید.


آلتو مانند لکربوزیه همواره در ساختمان ها فضای داخل و خارج را با یکدیگر در می آمیزد و برای ایجاد چنین وحدتی اغلب فضای داخل بنا را با یک طاقی «غلافی » می پوشاند تا حجم بنا از خارج آن بهتر به دیده آید ؛


• در طرح های «آلتو» احجام مکعب مانند و زوایای قائم به ندرت دیده می شود. وی از جمله معمارانی است که سطوح و احجام موجی شکل را به کارهای خود راه داده اند و براثر توجه آنان این نوع فرم در معماری منزلت یافته امکانات آن بر معماران دیگر آشکار گشته است . تطور طرح های «آلتو» در استفاده از سطوح و احجام موجی شکل به ترتیب ذیل خلاصه می شود :


نخست سقف چوبی تالار سخنرانی در کتابخانه «ویپوری » با جرأتی شگفت آور ، موجی شکل ساخته شد. سپس در ساختمان نمایشگاه فنلاند در پاریس سال ۱۹۳۷ ، دیوار اصلی به شکل موج هایی نیم دایره بنا گشت که پوشش چوبی آن تأثیر موجی آن را بیشتر کرد ـ هر قسمت از این دیوار از قسمت پایین خود پیش تر می آمد و تمام دیوار با زاویه ای تند به جانب درون نمایشگاه تمایل می یافت ـ در نمایشگاه فنلاند در نیویورک سال ۱۹۳۹ طرح کلی نمایشگاه پاریس تکرار شد . با این تفاوت که موج های دیوارها ملایم تر گشتند .


سال ۱۹۴۷ تمام نمای ساختمان مسکونی دانشجویان در دانشگاه فنی ماساچوست موجی شکل ساخته شد و نظیر همین دیوارهای خارجی موجی شکل سال ۱۹۵۸ در آپارتمان های مسکونی در «برمن » آلمان تکرار گشتند.


• «آلتو» در ایجاد رابطه بین سطوح افقی نیز استاد است ؛ او فضای تالار مطالعه کتابخانه «ویپوری » (34-1927) را وسعت بیشتر داد تا رابطه سطوح افقی که با سقف موجی شکل آن ایجاد می شود بهتر دیده شود . سقف کتابخانه مرکز فرهنگی «ولفوبورگ» آلمان (۶۲-۱۹۵۹) نیز به همین صورت موجی شکل ساخته شده.


«آلتو» از جمله معمارانی است که از پیشرفت های صنعتی که محدود به کشوری خاص نیست استفاده کرده و آن را با لطف و رنگ محلی در آمیخته.


• پهنه طراحی های آلتو از وسایل خانگی تا طراحی های شیشه ای و معماری و نقاشی ادامه میابد.طراحی های گلدان او دارای شهرت جهانی است.


وسایل خانگی او توسط شرکت آرتک که توسط خود او و همسرش آینو آلتو با همکاری چند تن دیگر از جمله گالیکسن و گوستاو اداره میگشت ، تولید میشد.


طراحی های شیشه او همسرش توسط شرکت لیتالا تولید گشت.طراحی های آلتو در برگیرنده تغییرات از سبک پیش از مدرن تا سبک بین الملل مدرنیسم ستو در واقع تلفیقی میان آن دو میباشد.





گلدانهای جهانی آلتو


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovase2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovase2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovase1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovase1B.jpg)


آسایشگاه مسلولین -1928 تا 1933- پایمیو – فنلاند( Paimio )


• بعداز جنگ جهانی دوم فنلاند نیز درگیر مبارزه با بیماری سل بود ، آلتو در طراحی آسایشگاه مسلولین(بیماران مبتلا به سل) برنده شد . پنجره های طرح او به فرم L شکل ، و در کل داری سه بخش بیماران ، اجتماعی و اداری بود . طبقه مخصوص بیماران در ضلع جنوبی به سمت نور و بقیه به فرم قطری به آن متصل بودند . در طراحی این مکان آلتو در همه جزئیات کوچک حتی سرویس های بهداشتی بیماران کوتاهی نکرده است .


قسمت اتاق بیماران روشن و در بیرون نرده ها و سایبان ها به رنگ نارنجی بود و پلکان ها به رنگ زرد در نظر گرفته شدند.


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido5.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido5B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido6.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido6B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopompido1B.jpg)


مؤسسه آرتک : 1935


• آلتو در اوایل دهه ۱۹۲۰ شروع به طراحی میز و اشیاء کلاسیک نمود ، بعد از آشنایی با یک کابینت ساز به نام اتوکرهنن به طراحی مبلمان های جدید پرداخت ، ساخت مبلمان لوله ای استیل سبک با هاوس را طی مسافرت به اروپا فرا گرفت . هدف اصلی او طراحی هندسی آرام و زیبا و راحت برای آسایشگاه پایمیو بود و در جهت آن حتی طراحی جزئیات آن را نیز عهده دار شد و طرحهای ویژه ای برای آنها داد که شهرتی جهانی یافتند.


طرحهای ویژه آلتو در آسایشگاه پایمیو





ویلای مایرآ ( mairea (۱۹۳7-۱۹۳۸
نورمارکو، فنلاند .


• این بنا ویلای شخصی آلتو شامل رستوران و ساختمان دفتر در نورمارکو در فنلاند غربی است . پلانی به فرم L شکل در دو طبقه و کشیده شده در دو باغ با چشم اندازی وسیع ، و استخری وسیع بیضی شکل بود . سقف فضای ورودی به ویلا را تنه ی درخت جوانی تحمل می کند و فضای اطراف را طی روز تاریک می کند . در داخل فضا ، فوراً توجه به سمت جنگل نگاه ها را به سمت خویش جذب می کند . آلتو هرگز ژاپن را ندیده بود اما هنگام طراحی خانه مایرآ کلمر نو پوشیده بود که یک ژاپنی به او هدیه داده بود ، و فرم معماری ژاپنی در طراحی این بنا کاملاً نمود پیدا کرده است . آلتو سرانجام از کارکردگرایی دور شد ، و به زبان منظم و رمانتیک در شکلها رسید .


آنچه که در این خانه بیش از هرچیز دیگر توجه ما را به خود می خواند نظم فضایی آن است . وقتی شخص وارد سرسرای این خانه شود دیواری موجی شکل که به ارتفاع قد آدمی ساخته شده در مقابلش قرار می گیرد و انحنای آن گویی اشاره ای است به وجود اطاق هایی درجانب راست .


• از این سرسرا چهار پله به طبقه اصلی این خانه راه می برند که در آن قسمت های مختلف درجهات متفاوت گسترده شده اند . در این طبقه اگر شخص نگاه خود را به طور مورب به جانب چپ معطوف دارد محوطه ای را که بخاری در آن قرار گرفته است است خواهد دید و اگر باز به طور مورب به جانب بخاری قدم بردارد به قسمتی که در آن پیانویی قرار گرفته و اتاق موزیک این خانه محسوب می شود ، می رسد .


در این قسمت پنجره های بسیار بزرگ و ستون هایی که قسمتی از تنه آنها نوار پیچ شده است به دید می آیند. گفتیم اتاق موزیک ، و آن در واقع محوطه ای است که به موزیک اختصاص یافته و هیچ دیواری یا تیغه ای آن را از سا لن پذیرایی بزرگ این خانه جدا نمی کند . فقط کتابخانه این خانه به چهار دیوار محصور است که بتوان در آن با فراغ خاطر مطالعه کرد . به محض آن که شخص وارد سالن پذیرایی این خانه شود ستون های ظریفی که به فواصل غیرمساوی در امتداد پله ساخته شده اند نظرش را جلب می کند . این ستون های نازک در حالی که مانند دیواری فضای این پله کان را از بقیه تالار جدا می کنند اما چون مانند دیوار مسدود نیستند موجب می شوند که این پله جزئی از فضای تالار شود.


فضای خانه یک پارچه به نظر می رسد و با اینهمه هرگوشه آن دنج و دلنشین است.


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla6.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla6B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla5.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla5B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altovilla1B.jpg)


پاویلیون فنلاندی 1937 نمایشگاه جهانی کوئینز ( queens )


• باقی گذاشتن چوب در نمای این پاویلیون به صورت طبیعی کاملاً کیفیت مدرن دارد ، گشودگی و آزادی فرم این نمایشگاه نیز کاملاً از چنین کیفیتی برخوردار است ، اما انحنای دیوارهای آن و سیالیت فرم آن حاصل ابتکار آلتو است و نشان از یکی از خصوصیات اصلی معماری وی دارد.


جالب است که همین کیفیت مبتکرانه آلتو در ایجاد فرمهای سیال در نمایشگاههای دیگری که وی طرح کرد متجلی شد . کار آلتو در طرح غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی سال ۱۹۳۹ نیویورک معرف این نکته است .


دیوار اصلی این « پاویلیون » با موج های آزاد خود نسبت به سطح زمین به طور «مایل» به ارتفاع سه طبقه بالا می رفت . هر قسمت بر قسمت زیرین خود کنسل بود. تمایل دیوار و پیش آمدگی هر قسمت از قسمت دیگر سبب می شد تحرک موج های آن بیشتر به دیده آید . این دیوار مرکب از نوارهای عمودی چوبی بود که بازی سایه و روشن در آن ها به دیوار زندگی و تحرک بیشتر می داد .


تمام مظاهر بدیع و غیر معمول این دیوار را می توان توجیه کرد : در این گونه نمایشگاه ها برای نصب تصاویر احتیاج به جای فراوان هست ، شکل موجی این دیوار (نسبت به دیواری صاف) جای بیشتری فراهم می آورد . تمایل دیوار عکس هایی را که در قسمت بالایی آن نصب شده بودند به دیده نزدیک تر می آورد ؛ ردیف نوارهای عمودی ، عکس ها را برجسته به نظر می آورد و پیش آمدگی هر قسمت این دیوار از قسمت پایین تر خود به پاویون تمرکز بیشتر می داد.


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altopavillion.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/AltopavillionB.jpg)



خانه بیکر ۱۹۴8- ۱۹۴۷ خوابگاه دانشجویان مؤسسه تکنولوژی ماساچوست کمبریج


• آلتو در سال ۱۹۴۰ مؤسسه تحقیق فلو ( Fellow ) در MIT را ساخت . بعد از جنگ به دعوت معمار و دوست قدیمی اش ویلیام دبلیوورستر ( William w.warster ) برای تدریس به کمبریج بازگشت . او در سال ۱۹۴۶ مجوز طراحی یک خوابگاه جدید دانشجویی را گرفت.


شریان ترافیک اصلی محل یعنی مموریال درایو ( Memorial Drive ) و رفت و آمد متوالی مردم بین رودخانه و ساختمان ها وجود داشت . آلتو به دنبال رفع این مشکل سعی کرد توسط طراحی نمای جنوبی مانند طاق بازشوی به سمت رودخانه ، بازشوها را در یک زاویه از خیابان قرار دهد که طریق آنها به طرز دلچسبی رفت و آمد اتومبیل ها قابل تماشا کردن باشد .


آلتو در مورد این بنا میگوید: می خواهم هدف اصلی معماری را با گفتن این که معماری هدف ابراز شدن است و همه نیروهای مثبت طبیعت برای سکونت را جمع می کند ، فرمول بندی کنم ، به عبارت دیگر ، معماری وظیفه ی محافظت از خانه در برابر نیروهای نامطلوب است که در طبیعت و در اطراف ساختمان رخ می دهد . آجرهای سوخته نامنظم به عنوان ماده ساختمانی نما به کار رفت .


آلتو بر استفاده از مصالح دیوار تکه تکه تأکید کرد که در سطح صاف جلو بردند . و سطحی مطلوب و نامنظم ارائه دهند .





http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory5.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory5B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altodormitory1B.jpg)



تالار شهر سایناتسالو( Saynatsalo ( ۱۹۵۲-۱۹۴9 جیواسکیلا، فنلاند


• در محل تریبون این تالار ، نوارهایی از چوب قرمز که کف این قسمت را می پوشانند یک سره به جانب بالا ادامه می یابند و در طول دیوار شیشه ای این تالار ، «تیغه» ای موجی شکل در پشت این تریبون به وجود می آورند. طبیعی است با محاسبات فیزیکی می توان ثابت کرد که شکل موجی سقف این تالار از نظر پخش صدا در تالار لازم بوده است . از این رو در این بنا منطق عملی و تخیل هنرمندانه ، معمار را از تقیدی که معماری امروز بدان تهدید می شود رهانیده اند .


تالار شهر فقط کارکرد خاص اداری ندارد ، بلکه شامل اتاقهای مسکونی و تجاری می شود . علاوه بر تالار کنفرانس شورا ، اتاقهای اداره ، نقشه هایی برای یک کتابخانه ، داروخانه ، بانک ، اتاق تجاری و سونا ساخته شد . تالار شهر با نقشه ای سه طبقه با سالن کنفرانسی بلندتر از طبقات دیگر طراحی شد .


مصالح این بنا از جنس آجر قرمز می باشد و یک حجم بلند برج مانند بر معماری خانه تسلط یافته است . بنای اصلی شورای ده ، دو ساختمان دیگری که به جلسات این شورا اختصاص دارد و کتابخانه هر یک به ارتفاعی بیش از دیگری ساخته شده است و در جلوی آنها حیاطی در دو سطح مختلف قرار گرفته که به دو پله کان چمنکاری شده راه می برد .


یکی از پله کان ها که درمیان دو بنای این مجموعه قرار گرفته به شکل چند ضلعی ناقصی از این دو بنا پیشتر می آید


http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/AltoSynatsalo1B.jpg)


چندی از پروژه های دیگر


کتابخانه مونت آنجل- Mount Angel -1970-ارگان


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary5.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary5B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altolibrary1B.jpg)


دانشگاه تکنیک اتانیمی- otaniemi -1966-1949 اسپو -فنلاند


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity3B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altouniversity1B.jpg)


کلیسای ریولا پریش- Riola parish -


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altochurch2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altochurch2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altochurch1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altochurch1B.jpg)


سالن فنلاند- finlandia hall - 1971-1962 فنلاند


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera4.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera4B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera1B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera3.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altoopera3B.jpg)


خانه اپرای اسن- Essen - آلمان 88-1959


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altooperahome2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altooperahome2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/Alto/Altooperahome1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altooperahome1B.jpg)


سالن شهری سیناجاکی - Seinajoki Town Hall-


http://www.lajourd.com/images/Alto/Altosalon2.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altosalon2B.jpg)http://www.lajourd.com/images/Alto/Altosalon1.jpg (http://www.lajourd.com/images/Alto/Altosalon1B.jpg)

s@ba
25th May 2010, 07:40 PM
http://www.microdownload.net23.net/images/pnkzphalaistuixgqy8p.jpg


سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ‌التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه‌سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود. وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.
مهندس سید هادی میرمیران استاد دانشگاه و معمار ایرانی بود.
او چهار دهه فعالیت حرفه‌ای کرد. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.
ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش‌های نوین طراحی است.
معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱
انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱
دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳
دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳
دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳
گذری بر برخی آثار
فرهنگستان ایران
ایران تهران 1373
تمرکز در شکل بنا و آزاد گذاشتن بیشتر اراضی مجموعه ، استفاده خلاق و مبانی و کهن الگوهای معماری ایران ، وحدت و یکپارچگی بنا ، احترام به بستر خاکی ، افقی بودن بنا ، رعایت زاویه تاریخی در بنا و بالاخره دید کوه دماوند از مهم ترین اصول طراحی فرهنگستان است .
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/6.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F6B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/5.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F5B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/4.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F4B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/3.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F3B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/2.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F2B.jpg)
موزه ملی آب ایران
ایران – تهران – 1374
در فرهنگ ایران ، آب همواره با خاکح همراه است و در ترکیب و تضاد با آن معنا می یابد
تری آب ، همیشه یادآوری خشکی است .
بر اساس چنین ذهنیتی ، ایده ترکیب یک خشک و تر که کاملا در شرایط یکسانی با یکدیگر به سر برند و به گونه ای که نتوان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد ، اساس کار طراحی موزه ملی آب ایران قرار گرفت و این شعر جدید مفهومی معماری شد .
« من به آغاز زمان نزدیکم آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت . »
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/12.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F12B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/11.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F11B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/10.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F10B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/9.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F9B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/8.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F8B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/7.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F7B.jpg)
کتابخانه ملی شورای شهر کانسای – کان
کانسای – ژاپن – 1375
ایده طرح از ترکیب سه شی ء با سه هستی متفاوت حاصل شده که فصل مشترک بین آنها نفس هستی آنهاست . یکی از این سه شی ء یک « تهی » است که بر اثر تقابل دو شی ء دیگر پدید می آید آن دو شی ء دیگر نیز با هم تضاد دارند یکی شفاف و نرم و دیگری تیره و سخت است . و فضای سوم یا همان تهی که فقط فضا و نور است نماد خلاقیتی است که بر اثر شکل گیری اندیشه بشری رخ می دهد و جسمیت بخشیدن به آن باید فراتر از عینیت فیزیکی تصور شود .
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/16.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F16B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/15.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F15B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/14.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F14B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/13.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F13B.jpg)
مجتمع ورزشی رفسنجان
ساخته شده،شروع طراحی1373،پایان ساخت 1380

مجموعه ورزشی رفسنجان یکی از سه ساختمان مجتمع فرهنگی-ورزشی رفسنجان است که در زمین ذوزنقه قائم الزاویه ای به مساحت حدود 7500 متر مربع در غرب مجموعه فرهنگی-ورزشی رفسنجان واقع شده است.
بنا دارای دو بخش اصلی:استخرهای سرپوشیده و روباز و سالنهای ورزشی ژیمینازیوم،اسکواش،بدمینتو ن و سالن چند منظوره است.

معماری مجموعه از معماری یخچال های قدیمی منطقه کرمان،که نمونه ای از انها هنوز هم در رفسنجان وجود دارد الگو گرفته و توانسته ان را با عملکرد و شیوه ساخت امروزین سازگار کند.

مجتمع همانند ترکیب فضایی یخچالهای سنتی از یک بخش غیر شفاف یعنی گنبد مخروطی شکل و یک بخش شفاف شامل یک دیوار بلند و یک سقف شیشه ای مورب گسترده بر روی استخر تشکیل شده است.سقف شیشه ای شیبدار تعبیری از سایه دیوار یخچال است که تجسم فضایی یافته است.
این دو جلوه خارجی متضاد درون را به هم متصل و با هم یکپارچه می کند و دیوار بلند و کشیده تکیه گاه سقف استخر پس از ایفای نقش مفهومی خود در تکمیل معماری،از مرکز مخروط شروع می شود و با گستردن چادری بزرگ و شفاف بر روی زمین، بازوی خود را در پاسخ به انحنای مخروط خو می کند و می بندد.این سقف شیبدار که با نوارهای با رنگ روشن و تیره به صورت مایل به سمت بالا به اوج می رود که هم نمای بیرونی سقف را از حالت یکنواختی و یک رنگی و افقی بودن در اورده و هم عملکرد سقف را به خوبی اجرا کرده است.
سازه این سقف شیبدار از نوع سازه های نوین-space frame - است که از داخل استخر حالتی سبک و شفاف توسط نوارهای از لوله فلزی-سازه سقف- و پوششی از شیشه شفاف-پوشش سقف- دارد که فضای داخل استخر را روشن کرده وسایه روشن های ایجاد شده از این سقف روشن، درون اب استخر افتاده است و شفافیت و زلالیت اب استخر را دو چندان کرده است.
استخرهای روباز و سرپوشیده طوری طراحی شده اند که چه از نظر اضلاع و چه از نظر سطح اب کاملا در امتداد یکدیگر قرار گیرند و سطح واحدی از اب را بوجود اورند.
سادگی بیرون بنا در کل فضای درونی و در تقسیمات بسیار متنوع ان نیز تبلور یافته و حضور متشخصی را معرفی و عرضه می کند.جهت گیری این بنا بصورت شرقی-غربی با اندک زاویه ای چرخش است تا بتوان از نور جنوبی که بهترین نور در این اقلیم کویری است استفاده کند. در سمت شمالی استخر دیواری بلند به ارتفاع حدود 10 متر وجود دارد که سایه ایجاد شده توسط ان در زمان های مناسب از گرمای کویری این مکان مطبوع می کاهد.
آتی سنتر
ایران – تهران – 1373
- ماایده خود را بر باطن بنا نهادیم .
- زمانی که در این سرزمین ها هیچ نبود ، باغ خوردین بود و کشتزارهای آن ، امروز هم باغ خوردین هست و بجای کشتزارهای آن طرح ما برپاست . بنائی با خطوط خوابیده و پر صلابت که با طنازی در روی زمین پیچ و تاب خورده ، تا جای بهتری و نور بهتر بگیرند و بهتر به کوهها نگاه کنند .
- بنا سرخود را تا آنجا پائین آورده که بر افق باغ می ساید . بنای ما از باغ خوردین زائیده شده است .
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/22.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F22B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/21.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F21B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/20.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F20B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/19.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F19B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/18.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F18B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/17.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F17B.jpg)
وزارت نیرو
ایران – تهران – 1375
ایده کلی طرح یک سد است که در آن حوزه ستادی به صورت دیواره سد در نظر گرفته شده و در قسمت شمالی دیواره معماری افقی است که تصور دریاچه را به وجود می آورد . در درون این دریاچه دو مکعب مستطیل کم ارتفاع قرار گرفته اند که مانند دو شی بزرگ شناورند
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/29.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F29B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/28.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F28B.jpg) http://www.lajourd.com/images/mirmiran/27.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F27B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/26.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F26B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/25.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F25B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/24.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F24B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/23.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F23B.jpg)
کتابخانه ملی ایران
ایران – تهران -1374
طرح الهامی است از این بیت ناصر خسرو بنگر به فرشته که دود از سپس دیو چون زر گدازنده که بر قیر چکانیش این تصویر که هجوم روشنایی را به دل تاریکی مطرح می سازد
http://www.lajourd.com/images/mirmiran/35.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F35B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/34.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F34B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/33.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F33B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/32.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F32B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/31.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F31B.jpg)http://www.lajourd.com/images/mirmiran/30.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.lajourd.com%2F images%2Fmirmiran%2F30B.jpg)

ترمینال فروگاه بین المللی امام خمینی (ره) - تهران
پروژه سال 1374
در روند طراحی فروگاه،پیچیدگی روابط مستقل و ترکیبی عناصر اصلی-یعنی مسافر،همراه بار و کارکنان-معمولا معین و استانداردی تبعیت می کند،ولی موارد استثنایی هم وجود دارند که مفاهیم ادراکی تازه و خلاق طرح ،تغییر دیاگرام عملکردی و انطباق ان را با مفاهیم طراحی ضروری می دارد.
طرح فرودگاه از یک متن ادراکی پدید امد که ریشه در مضامین معماری ان دارد.مسافر از بدو ورود به فرودگاه و جدای از مشایعت کنندگان ،با عبور از قسمتهای مختلف برای انجام تشریفات خروج تا مرحله ورود به انتظار خروجی که به صورت سمبلیک همان خارج مرز است،از لایه های فضایی-عملکردی متفاوتی عبور می کند که در این طرح با مضامین گذر از حیطه عمومی به خصوصی معنا شده و سکانس های سناریوی طراحی را تشکیل داده است.
بیرونی- اندرونی- خلوت،جریان گذری است که مسافر از انها عبور می کند و تبلور شکلی و فضایی تک حیطه ها ،پرده های بزرگ نوری است که مسافر در جریان گذر ، انها را کنار می زند و برای ورود به حیطه بعدی از انها عبور می کند.این پرده های مجازی نور، به وسیله نور کنترل شده ای که از سقف شیشه ای به پایین می تابد،تجسم خلاقی از خط نور در فضا را می سازد که ضمن جذابیت فضایی عملکرد روانی را نیز باعث می شود.
سفارت جمهوری اسلامی ايران در بانکوک - - 1999
ساختمان با الهام از معماری ايران به صورت يک کوشک درون يک باغ سازماندهی شده است . علاوه بر آن در کنار خيابان يک عمارت باريک نيز قرار داده شده که يادآور عمارت های ورودی باغ های ايرانی است. يک محور اصلی (آب نما) عمارت ورودی و عمارت اصلی را به يکديگر متصل می کند که استخوانبندی مجموعه سفارت را تشکيل می دهد .
ايده فضايی طرح ، کاهش ماده و افزايش فضاست . که اين امر جوهره اصلی معماری ايران را از گذشته تا به امروز شکل داده است . بر اين اساس سعی شده است تا در طرح فضای درونی توسعه يافته . به گونه ای که از جرم ساختمان کاسته و فضايی شناور و شفاف جای آن را اشغال کند. اين توسعه فضا به صورتی است که حتی پوسته خارجی ساختمان اصلی را نيز تحت تاثير قرار داده و با شکافته شدن پوسته گسترش اين فضا وضوح بيشتری پيدا می کند و فضای درونی را در تداوم با فضای بيرون قرار می گيرد .
هم چنين با استفاده از عناصری چون آينه ، شيشه ، آب ، و نور در فضای درونی سعی شده تا فضا کيفيت بی مرزی و لا مکانی را القا کند
ساختمان کانون وکلای دادگستری
تهران - میدان ارژانتین- خیابان الوند

ساختمان کانون وکلای دادگستری در نزدیکی میدان ارژارنتین برای فعالیت های گوناگون وکلای عضو کانون طراحی شده و عملکردهای اداری،اموزشی و حرفه ای است.
نمای بیرونی بنا مفهومی از ترازوی عدالت را یک بار در شکل دو وزنه بزرگ معلق و بار دیگر در سیمای شاهین بزرگ میان دو وزنه به نمایش می گذارد،در حالی که انعکاس بیرونی شناور بودن کل بنادر فضاست. احساس معلق بودن طبقات و احاطه همه جانبه فضا، به محض ورود به طبقه همکف و رویت سطح زیرین طبقات اغاز می گردد و با کشیده شدن نگاه به اسمان،از درون شکاف بین دو بدنه که هر چه بالا می رود بازتر می شود ، تشدید می گردد، و با حضور در طبقات و عبور از راهروی پیرامونی که به دیواره های جانبی نچسبیده اند،تکمیل می شود.مشاهده مکرر شکاف بین کف و دیواره راهروها ،احساس شناور بودن در فضا را تداوم می بخشد. علاوه بر خیال انگیز بودن دفاتر کار معلق در فضا ، طرح توانسته است در یک زمین شرقی-غربی کشیده،ضمن اجتناب از نور مزاحم غرب،روشنایی لازم را برای همه فضاها تامین کند ، و به همین دلیل کاربرد سطوح شفاف در نماهای خارجی و داخلی بازتاب موثری بر عملکرد ساختمان شده است.کاربرد مس و برنج در پرداخت هنرمندانه سطح دو بدنه معلق، نقش رقیب و تشدید کننده را نسبت به فضای شفاف و خالی احاطه کننده ایفا می کند و باعث می شود که مکمل نقش افرینی سطوح شیشه ای در دور نمای شهری باشند.مهمترین وی‍ژگی این بنا که آنرا از سایر کارهای معماری متمایز می کند حفظ وحدت در نما وپلان از طریق انطباق نما به روی پلان است، به گونه ای که نوارهای عمودی پلان عینا در نمای اصلی بنا تکرار شده است و به صورت عناصری مکمل هم کار می کنند،که این حالت طراحی در کمتر بنایی تکرار شده است و این ویژگی که نشان از توانایی معمار در خلق اثر، دارد سبب انتخاب ان به عنوان طرح برگزیده برای اهدای جایزه بزرگ معمار در سال 1382 شد.
منبع: لاجورد

s@ba
25th May 2010, 07:44 PM
http://www.mediabistro.com/unbeige/original/johnson.jpg
1 - معرفی معمار (http://david662.blogfa.com/)

جانسون : هنر با پی گیری روشنفکرانه کاری ندارد. یعنی اصلا نباید در دانشگاه باشد. هنر باید ذره ذره تمرین شود…. باید مرا ببخشید.
زندگی نامه فلیپ جانسون:
تولد در کلیولند به سال 1906،از سال 1923 تا سال 1930 در دانشگاه هاروارد در رشته زبان شناسی تحصیل کرد و به سال 1927 تحصیلات خود را در زمینه فلسفه از دانشگاه هاروارد به پایان رساند. اولین ملاقات وی با میس واند روهه در سال 1928 انجام گرفت. در این هنگام وی به عنوان دانشجو به اروپا سفر می کرد ، پس از بازگشت از مسافرت که آن را مهاجرت می نامید،(از سال 1930 تا سال 1936 ) اولین مدیر دپارتمان معماری موزه هنرهای معاصر (MOAM) نیویورک بود. مدتی بعد به هاروارد برگشت و زیر نظر والتر گروپیوس و بروئر در معماری آموزش دید (1943-1940)، و از سال 1942 تا سال 1946 در کمبریج ماساچوست،دفتر شخصی داشت. در سال 1946 بار دیگر مدیر دپارتمان معماری موزه هنر های معاصر شد ، و از سال 1954 در نیویورک در زمینه بخش خصوصی به کار معماری پرداخت. (از سال 1964 تا سال 1967 با ریچارد فاستر ،و تا سال 1967 با جان بورگی همکاری داشت. )اولین جهت گیری او نسبت به معماری مدرن و پیشگام اروپایی قبل از سال 1927 بود، به خاطر مقاله ای که نظریه پرداز بزرگ معماری راسل هیچاک نوشته بود ،و در دهه ء 1930 یکی از مهمترین معماران آمریکایی در رواج این سبک بود. مقدمات اولین سفر میس واندر روهه را به نیویورک تدارک دید (در این شهر میس واندر روهه در آینده آپارتمان شخصی او را طراحی کرد ) همچنین مسافرت لوکوربوزیه را او ترتیب داد ،و در سال 1932 با همکاری هیچاک کتاب مهم و معروف اینترنشنال استیل را به رشته تحریر کشید و منتشر کرد. کتابی که جنبش مدرنیسم را به مثابه گرایشی در فرم بدون ارجاع به مبانی ایدئولوژیک و اجتماعی مورد بررسی قرار داده بود.از این رو اصطلاح اینتر نشنال استیل (سبک جهانی )کاربرد وسیعی یافت. (اصولا این نام گذاری از طرف آلفرد بار که مدیر MOMA بود پیشنهاد شد) در سال 1940 فعالیت های تبلیغاتی او در حرفه روزنامه نگاری الهام بخش کارهای آتی او گردید. و به تجربه عملی در زمینه معماری روی آورد. اولین کار اجرایی او ساختمان خانه شخصی اش بود که در 1942 در کمبریج ماساچوست ساخته شد همچنین در 1949 ساختمان سراسر شیشه ای شخصی خود را در نیوکان طراحی کرد، که به طور کلی تحت تاثیر خانه فارنس ورث میس واند روهه درپلانو، که در1945 طراحی شده بود، قرار داشت. کار زیبای منشوری شکل شیشه ای به وضوح نشان دهنده استقلال فردی او در روش بود ،این بنا در محوطه ای پارک مانند مکان یابی شده ودررابطهء همجواری با مهمانسرا و استخر زیبای پشت ساختمان، نشان دهنده شیوه و گرایش های خاص احساسی او بود. حمام دایره ای شکل مرکز ساختمان نشانه توجه به فرم های ساده هندسی بود و نیز به شیوه میس واندر روهه که همواره بر آن بود تا قاب های سازه ای معماری را به وضوح در آرایش ظاهری نماها نمایان سازد ، کارهای او از همان وسواس و نهایت دقت در اجرای جزییات ساختمان برخوردار بود. فلیپ جانسون نه تنها به استادان راسیونالیسم آلمانی، بلکه به معمارانی همچون لدو وشینکل ، که هیچاک آنان را معماران رمانتیک کلاسیک نامیده بود، گرایش داشت. در آینده چند ساختمان بسیار ساده و زیبا طراحی کرد، از جمله خانهء هوگسون در نیوکان وخانه اونتو در ایروینگتون نیویورک (که هر دو ساختمان با همکاری نیویورک چنین ترکیب بندی دقیق باغ سازی محوطه موزه موما را در 1953 طراحی کرد.) با همکاری لنذر ساختمان کنیسه اسرائیل را در بندر چستر نیو یورک طراحی کرد(56-1954)،چشم انداز شیوه التقاطی او گسترده تر شد و به طور کلی به تجربیات جسورانه تری روی آورد، به ویژه به لحاظ تلون و تنوعی که در شیوه تاریخ گرائی به وجود آورد. تجربئات ساختاری که در این زمینه انجام گرفت شامل:ساختمان کلیسای روفلس در نیوهارمونی ایندر یانا(1960)، ساختمان گالری یادوارهء شلدون دانشگاه نبراسکا درلینکن (1963)، و همچنین ساختمان تئاتر نیویورک است که در فاصله سال های( 64-1960) ساخته شد، و یکی از بخش های وابستهء مجموعه مرکز لینکن بود که توسط هاریسون و آبرامویتز به شیوه سنتی مدرسه باوهاوس طراحی شده بود و با معماری آمریکا به خوبی هماهنگی داشت. با اعتنا به این واقعیت که او به طور همزمان با میس واند روهه در طرح صلب و دگم اندیشانه ساختمان سیگرام همکاری داشت که از سال 1954 تا 1958 در نیویورک به اجرا در آمد و این نشانه آن است که او از اعتقادات زیبایی شناسانه یکدستی برخوردار نیست.
این تغیرات پیش بینی نشده و تلون در کارهای بعدی او آشکار است. ساختمان برج آزمایشگاه زمین شناسی کلاین در دانشگاه یئل که در بین سال های 64-1962 ساخته شد، برج نمادین و نیرومندی است که وقار تاریخی اش یادآور کارهای لوئی کان است. ساختمان موزه هنرهای معاصر جنوب تگزاس در کورپوس کریستی، که در 1972 به اتمام رسید، مجموعه سفید رنگی است که با احجام ساده هندسی ترکیب بندی شده است. ساختمان مرکزی مینیاپولیس،ids(سرمایه گذاری های مختلف خدماتی) که در سال 1973 به اتمام رسید، یکی از اولین ساختمان هایی است که شامل ساختمان های اداری و هتل بود، با یک سرسرای بزرگ عمومی، الگویی که در مقیاس وسیع تر توسط جان پورتمن توسعه یافت. ساختمان مجموعه پنزوئیل پلاس از 1970 تا 1976 در هوستون ساخته شد، که شامل دو حجم ساده برش خوردهء شورانگیز بود،ساختمان برج های دفتری با پوشش آئینه سیاه و یک هال بزرگ سراسر شیشه ای که در بین حجم به مثابه عاملی وحدت بخش به آرامی قرار می گیرد.
در دههء 1980 طنزپردازی های شورانگیز او به نقطهء اوج شکوهمندی رسید. در 1980 ساختمان کریستال- کاتدرال(کلیسای جامع بلورین) در گاردن گرو نزدیک لس انجلس را طراحی کرد. ساختمان عظیم شیشه ای که فضا های بسته با نورپردازی های خیره کننده داشت. ساختمان at&t که در فاصله 1978تا 1983 در نیویورک ساخته شد، آسمان خراشی است که پوشش های بدنه بیرونی آن آمیزه ای از سبک گوتیک ، رنسانس، نئوکلاسیک، و المان های سبک آرت دکو است. همچنین پروژه در حال اجرای دو ساختمان ppg (ساختمان سطوح شیشه ای پیتسبورگ) که در پیتز بورگ ساخته شد، یک ساختمان شبیه به ملیله دوزی است، به شیوه نئوگوتیک سرچارلز باری و آ. وی. پوگین که در واقع نوعی ادای احترام خاشعانه به شیوه نئوگوتیک ساختمان های دانشگاهی پتربورگ بود.وی همواره بر آن بود که در معماری امریکا تاثیر گذار بماند. به همین لحاظ به آسانی و به نحوی شورانگیز و به شیوه مدرنیسم در دهه 1930و1940 در معماری امریکا تاثیرگذار شد و بعدها یکی از پیشگامان جنبش مدرنیسم به شمار آمد، هر چند شکوهمندی قهرمانانه او از مفهوم زیبائی شناسانه خاص و با ثباتی برخوردار نبود و پالایش طنز آمیزش، صرفا از نظر فرم و ایجاد نوعی جذبه در معماری به صورت کاذب مورد تقلید قرار گرفت، برای طرفدارانی که دغدغه آنان فقط نوعی نوع آوری در ظاهر سازی و ارضاء خواسته های عامیانه بود.
2- بیشتر با جانسون آشنا شویم (http://david662.blogfa.com/)

فلیپ جانسون فرزند یک حقوقدان ثروتمند،ویک لغت شناس،که از طریق فعالیت های تخصصی اش تحت تاثیر موضوع تاریخ هنر قرار گرفته بود، تالیفاتش در نهایت به کارهای علمی منجر می شد، او طی دهه 1930، مدیر بخش معماری موزه هنرهای مدرن نیویورک بود،در1930 با لودویگ میس- وان درروهه در اروپا ملاقات کرد، و در 1932 همراه هنری راسل هیچاک کتاب موفق سبک بین المللی معماری از 1922 را تالیف کرد ودر 1949-1947 پس از یک دوره تحصیل در دانشگاه هاروارد زیر نظر مارسل بروئر در ملک شخصی اش درنیوکان (کنعان جدید )در کنتیکات، برای خود خانه ای ساخت به نام خانه شیشه ای. این ساختمان به طور مشهود نشان دهندهء تاثیرات میس وان در روهه و یادرآوری است از تصور دقیق او در خانه فرانس ورث، که در حدود همان زمان(50-1945)ساخته شده بود، معهذا جانسون در این کار به سوی آفرینش یک اثر مستقل گام بر میداشت که عبارت بود از یک ساختمان اصلی منشوری کاملا از شیشه و فولاد با یک مهمانخانه دارای حالت شدیدا منشوری از مصالح بنایی و یک استخر شنای دایره ای شکل بود. خانه شیشه ای صاف و ساده و زیبا ، به کمک یک سکوی کوتاه آجری کمی بالاتر از سطح زمین قرار گرفته بود. این سکو در عین حال که جدا کننده آن از زمین بود عامل پیوند آن با زمین نیز بود. خموشی ماهرانه این اثر احیا کننده موضوع معماری سکوت است.
فیلیپ جانسون در طی دوران عمر خود به یکی از قدرتمندترین معماران عصر بدل گشت. او نه تنها یک معمار نبود، بلکه یک مورخ، نویسنده، منتقد، مدیر موزه و... نیز بود. در سال 1949، پس از گذشت سالیانی که به عنوان اولین مدیر موزۀ هنرهای مدرن در بخش معماری به کار خود ادامه می داد، خانه ای شخصی برای خودش در New Canaan واقع در Connecticut طراحی نمود، همان موضوع پایان نامه اش نیز بود و به خانۀ شیشه ای معروف گشت. او نشان افتخارآمیز مدرسۀ بین المللی معماری را برای نمایشگاهی در MOMA دریافت نمود. جانسون اولین ملاقات میس ون درروهه و لوکور بوزیه را به کشورش ترتیب داد. جانسون و میس آپارتمان نیویورک را طراحی نمودند، و بعدها وی تمایل خود را برای همکاری با میس در مورد ساختن آسمان خراش سیگرام نشان داد. وی در دهۀ 50 در نحوۀ نگرش خود تجدید نظر نمود، اوج این مسأله در کار جنجالی و بحث برانگیز آن دوره، به نام ادارۀ کل AT&T بود، که اکنون به آن قلۀ Chippendale می گویند و در نیویورک واقع است. در سال 1967 با گروه معماری جان بورگی شروع به همکاری نمود و این همکاری تاسال 1987 ادامه داشت و محصول این 20 سال خالی از شگفتی ها نبود. در سال 1979 اولین جایزۀ پریتزکر به وی اهداء شد، در متن تقدیر از او چنین گفتند)): به خاطر توانمندی و استعدادش در کار و نحوۀ نگرش و تعهد وی در ساخته هایش، ثابت قدم بودن و کارهای عام­المنفعه ای که در راستای اهداف انسانی و محیط زیستی است این جایزه به وی اهداء می گردد، او همچنانکه یک منتقد و مورخ است، مبارزی در صحنۀ معماری مدرن نیز می باشد، که تصمیم بر طراحی بزرگترین بناها گرفته است. فیلیپ جانسون شروع افتخار آمیزی برای پنداری 50 ساله است و انرژی و روح تازه ای را در کالبد تعداد بی­شماری از موزه ها، تئاترها، کتابخانه ها، خانه ها، باغ ها وساختارهای سازمانی دمیده است.))، در همین مراسم فیلیپ جانسون سخنرانی نیز نمود که خواندن آن خالی از لطف نیست. از سال 1989، جانسون تقریباً بازنشسته شد، او بیشتر اوقات خود را صرف پروژه های شخصی خود می کرد، اما هنوز هم به عنوان مشاور با گروه معماری جان بورگی همکاری داشت. جزو آخرین کارهای وی طراحی مدرسۀ جدید هنرهای زیبا در کالج استون هیل واقع در گرینزبورگ ایالت پنسیلوانیا بود.
کارهایی از فیلیپ جانسون :
International Place در بوستون
http://www.mcsal.com/images/One%20International%20Place.jpg
، Tycon tower در ویرجینیا،
http://www.dynology.com/graphics/image_tyconTower.jpg
Momemt Place در دالاس،
53rd at third در نیویورک،
http://www.emporis.com/images/5/2003/05/191958.jpg
http://www.archpaper.com/images/feature_03_05/pjohnson10.jpg
NCNB Center در هیوستون،
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/54/Bank_of_America_Center_Houston.JPG/150px-Bank_of_America_Center_Houston.JPG
http://www.areaofdesign.com/americanicons/johnson/002.jpg
PPG در پیتزبورگ،
California 101 در سان فرانسیسکو،
United bank center tower در دنوار،
Century Center در هند،
A Water Garden در تگزاس،
A Civic Center در ایلی نویز،
The Crystal Catedral در کالیفرنیا،
http://3.bp.blogspot.com/_cO027NRpyaM/SqmlC_-gRCI/AAAAAAAACgg/7kEmwF2b5Ko/s400/DSC_0182.JPG
The Country Catedral Center در میامی،
Glass House در کانکتی کات
http://www.bc.edu/bc_org/avp/cas/fnart/fa267/pj/glasshouse1.jpg
http://www.personism.com/wp-content/uploads/2006/11/glass_house.jpg
و ...
درسال های 55-1954 کنیسه اسرائیلی تیفرث در پورت چستر، نیویورک ساخته شد، سقف داخلی گنبدی گچ اندود آن، نشانه ای بود از رد و انکار اصل صداقت در سازه که از مبانی خرد گرایی است و پیش- درآمدی بود از کاربرد عناصر شیوه گرایانه. جانسون طی سال های 58-1954 دست اندر کار طراحی ساختمان سیگرام میس واندر روهه در نیویورک بود، تاثیرات شرکت و همکاری او به ویژه در طراحی داخلی ساختمان مشهود است. جدایی و کناره گیری جانسون از خردگرایی که خیلی پیشتر آغاز شده بود، در اوایل دههء 1960 به صورت کاملا مشخص و بی پرده ظاهر می شود. از آن پس هر یک از ساختمان های وی بیان مستقل خویش را دارد. وی سال 1960 زیارتگاه نیوهارمونی را در ایندبانا طراحی کرد، سازه ای که با تخته سه لا و بوریا توفال کوبی شده بود. وی بین سال های 61-1960 پروژهء راکتور اتمی رهوت، در اسرائیل را اجرا کرد که بنایی نرم و مثلثی شکل از بتن با دانه بندی درشت و دیوارهای خارجی شیبدار بود.
در 64-1960 جانسون تئاتر ایالتی نیویورک را در شهر نیوئورک بنا کرد. به عنوان بخشی از مرکز لینکن که ساختن آن تحت سرپرستی کامل والاس کرکمن هریسون و به صورت یک تقلید عاری از الهام از اثر میکل آنژ یعنی میدان کامپیدولیو در رم از سال 1957 آغاز شده بود. ساختمان جانسون پلانی مبتنی بر اصول بزآر{مدرسه هنرهای زیبای پاریس }به صورت بنایی شکوهمند همراه با یک کلاسیک گرایی نه چندان واضح با یک نمای شیشه ای که در پس جفت ستون های باریک و ظریف از بتن مسلح قرار گرفته است،برافراشته می شود. ساختمان جانسون در مقایسه با (سایر بناهای این مجموعه مانند) تالار فیلارمونیک عقیم و خنثی که توسط ماکس آبراموویتس در سال 1962 و نیز ساختمان خشک وخشن((اپرای مترو پلیتن)) که توسط هریسون درسال 1966 ساخته شده بود، ومیدان مزبور را با طرح هندسی سنگهای سفید خود محصور و محدود می کرد، در حالتی از تعادل و برتری ظاهر می شود.
درسال 66-1962 برج کلاین به عنوان بخشی از برنامه توسعهء دانشکده های علوم طبیعی در دانشگاه ییل در نیوهیون کنتیکات با همکاری ریچارد فاستر ساخته شد. یک ساختمان نمایشی و تمثیلی پر ابهت و تنومند که طرح شدیدا هندسی آن تفسیری پر شکوه از علم است.
جانسون طی سال های 76-1970 همراه با جان بورجی((ساختمان اداری پنزیل پلیس)) را در هوستون تگزاس ساخت و یک بار دیگر با خردگرایی متاخر رابطه برقرار کرد. ساختمان، متشکل از دو منشور با شیشه های آیئنه ای سیاه رنگ با پلان های مثلثی بود که هر کام در قسمت راس به صورت هرم ختم می شد واتصال این دو منشور در قسوت پائین بنا و به وسیله یک سرسرای وسیع شیشه ای برقرار می شد. صافی و همواری پوشش نما، هر نوع تظاهر سازه بار بر بنا و یا شواهدی از جدائی های عملکردی را محو می کند و به ساختمان، ظاهری حاکی از یک خلوص حجمی غیر مادی می بخشد.
در سال 1978، پروژه آسمان خراش برای ساختمان شرکت تلفن و تلگراف آمریکا در نیویورک طراحی شد-،اختلالی از رنسانس، کلاسیک گرایی و آرت دکو یک حفره در نمای قسمت پشت بام که به شکل ساعت چیپیندیل، طراح مبلمان و اثاثیه در قرن هیجدهم انگلستان، سبکی در طراحی اثاثیه] پدر بزرگها است،در روزهای سرد، دود سفید تاسیسات حرارتی را بیرون می دهد. این بنا در سال 1983 تکمیل شد.
بر خلاف ریگوریسم (دقت گرایی) میس واندر روهه ،شیوه گرایی فلیپ جانسون به قصد انجام یک عملکرد آرمانی یا بحث انگیز نیست؛ بلکه بهانه ایست که پدید آورنده فرم های او هستند و منحصراً با هدف جلب رضایت مشتری و در خدمت جامعه ای که در جستجوی نوآوریهاست. طرح ها و نقشه های وی نه به قصد منعکس کردن عقایدش، بلکه به هدف مقبولیت عام پدید آمده اند.
فلیپ جانسون، معمار معاصر مشهورآمریکایی در معرفی میس واندر روهه به جامعۀ آمریکایی و نامگذاری سبک میس به نام سبک بین المللی سهم به سزایی داشت. تا زمانی که میس در قید حیات بود، جانسون تواناترین و متعهدترین معمار در پیروی از عقاید و نظرات میس بود. همانطور که ذکر شد در طرح خانه شیشه ای ، ایدۀ استاد،یعنی ایدۀ کمتر بیشتر است، به بهترین شکل ممکن توسط جانسون به نمایش گذاشته شده است. این ساختمان که خانۀ شخصی جانسون است، درسال 1949 در شهر نیوکنن،ایالت کنتیکت در آمریکا اجرا شده است.از دیگر کارهای شاخص جانسون که تحت تاثیر میس طراحی شده،ساختمان دوقلوی پنزاویل (76-1970) در شهر هوستون در ایالت تگزاس در امریکا است.
جانسون با همکاری راسل هیچاک، اسکلت سازی در ساختمان را وسیلۀ نزدیکی سبک های بین المللی یا در واقع توسعۀ جهانی معماری دانستند؛ و به همین دلیل نقش و تاثیرات و استفاده از آن را در کتابشان به نام سبک بین المللی که برای نمایشگاهی به همین نام در موزۀ هنر مدرن در نیویورک در سال 1933 تهیه شده بود، اینگونه شرح می دهند: در روش های امروزی ساختمان برای سیستم تحمل کننده( باربر) از قاب یا اسکلت استفاده می شود.این اسکلت برای همه کس آشناست؛ و چه از قطعات فولاد باشد و چه از قطعات بتن مسلح، از دور به صوت شبکه ای از میله های عمودی و افقی به چشم می خوردند.
آنچه در نمایشگاه نیویورک به عنوان سبک بین المللی معرفی شده بود تنها برای مدت نسبتا کوتاهی به صورت همگون باقی ماند.واقعیت این بود که معماری مدرن مثلا مانند رمانتیک سبک ثابت و یکنواختی نبود، سی وسه سال پیش از برپایی این نمایشگاه راسل تاریخ معماری معاصر را به یک رودخانه تشبیه می کند که:((……در ابتدا آرام در حرکت بود. گسترده و آزاد با جریان ها و شاخه های جنبی - تا قبل از 1920- و سپس در دهه بیستم به هم فشرده شد تا از یک کانال بگذرد و طبق قوانین، جریان آب به ترتیبی انقلابی سرعت گرفت، طی سالهای نخست دهه سی، رودخانه بار دیگر گسترش یافت و آرامش پیدا کرد تا بتواند مجددا مسیر پرپیچ و خم خود را ادامه دهد.))
«نگاهی منتقدانه به سبک بین المللی (International style) و مکعب های شیشه ای که توسط فیلیپ جانسون و دیگران ساخته شده اند،می توان فهمید که: این بناها برای ایشان نمایانگر فتوحاتی بسیار مهیج ودر عین حال بی ثمر هستند! آنها عقیده دارند که معماری مدرن لطافت و تیزبینی معماری دوران رنسانس، باروک و نئوکلاسیک را دارا نیست؛ البته نه به این معنی که به گذشته بازگردیم و از آثار معماری دوره های قبل تقلید کنیم، مساله مهم تحلیل دیدگاه های موجود و ایده های مشابهی است که در زمان های مختلف انجام گرفته و برای معماری معاصر نیز مناسب است.
در این دوره علاوه بر فلیپ جانسون،آی.ام.پی.- معمار چینی تبار آمریکایی – وشرکت عظیم اسکیدمور اوینگ مریل به تاسی از میس مکعب های شیشه ای در غرب و سراسر دنیا احداث کردند. آنها جملگی در گسترش سبک بین المللی نقش بسزایی داشتند.
در فاصله سال های 50-1948، شرکت معماری آمریکایی ماکس آبرامووتیس و والاکس کرکمن هریسون، ساختمان سازمان ملل متحد را در نیویورک بر اساس نقشه های اولیه که توسط لوکوربوزیه و همکاری فلیپ جانسون در 1947 ترسیم شده بودند، اجرا کرد. یک ساختمان بلند و باریک که شامل دو وجه مسدود باریک پوشیده شده از مرمر سفید و دورنمای اصلی از شیشۀ سبز با پنجره های مدولار است که تا بیش از 2730 بار تکرار می شوند. این گونه کاربرد یک مدول در جهت تشکیل یک وحدت عظیم ، که دیگر هیچگونه رابطه ای با مقیاس انسانی ندارند، یک تضاد مشهود با اصولی است که لوکوربوزیه در واحد های مسکونی اش به کار گرفته است، بنایی که بیرون آن تفاوت های سلولهای منفرد و مستقل درونی را منعکس می کرد. بی نامی ساختمان سازمان ملل متحد منعکس کننده همین حالت در بوروکراسی حاکم بر آن است.
ساختمان لورهاوس درنیویورک یکی از نخستین نمونه های اداری با سازه شیشه و فلز است که مبتکر آن میس واندر روهه بود. این بنا در 52-1950 توسط شرکت معماری لوئیس الکساندر اوینگز و جان اوگدن مریل (som)که در 1936 تاسیس شده بود، با همکاری گوردون بنشافت به عنوان مسئول پروژه، ساخته شد. در این آسمانخراش که سازه باربر آن به طرف داخل، عقب نشسته بود، دیوارهای جداره ای نازک در مقابل خود به یک عنصر تبدیل شده اند. شبکۀ ظریف قائم الزاویه متشکل از عناصر افقی و عمودی ،در نمای سبک آن یک حالت تعادل پدید آورده است که در آن ، سطوح نه جهت دار هستند و نه خنثی. در عین حال، ناب گرایی با وقار تناسبات هماهنگ ، و جزئیات پیچیده و متعالی یک منشور دقیقا هندسی به عنوان بازتابی سطحی از آموزه های میس هستند. در حالی که هدف استادٍ خردگرایی، تقلیل و کاهش تعمدی و سنجیدۀ فهرست عناصر بیانی معماری بود. ساختمان- لور نشانه ای از پذیرش مطلق شرایط اجتماعی،فنی و اقتصادی است. در حالی که آپارتمانهای لیک- شور درایو، در شیکاکو که اندکی پیش از این ساختمان تکمیل شده بودند، عبارت بودند از آفرینش یک معمار مستقل که تمام هم وی نیل به اعطای شکلی مادی به یک فلسفۀ ((هرمتیک)) [رمز و رازی] بود. «له ورهاوس» (و نیز تعداد زیادی از اینگونه تقلیدها ) عبارت بود از محصول کار یک گروه از طراحان که فقط می توانستند جوابگوی ناشی از تولید سریع و تقاضا های سطح بالای فنی مشتریانشان باشند و این همه در گرو اندازه، بخش کارگری و بی نامی اش بود. در واقع som به سرعت در جهت یک سرمایه گذاری غول آسا و خارج از مقیاس سنتی و حرفۀ معماران گسترش یافت. در پایان دهۀ 1970،شرکت دارای نه دفتر و بیش از دو هزار کارمند بود.، به این ترتیب بود که الگوی فعالیت های معماری دگرگون شد که درنتیجه تولیدات آن را به استانداردهای تولید صنعتی نزدیک می کرد.
در زمانیکه به نظر می رسید مدرنیسم بر مخالفان چیره شده،جانسون در جائی اظهار داشت:
معماری قرن در نیمه قرن ظهور کرد. بدین ترتیب جانسون بحران موجود در امریکا را سازمان دهی کرد و معماری مدرن را که نوجوانی نوپا بود سازمان بخشید و این سبک در آمریکا به سرعت پیشرفت نمود. با چنین گسترشی مدرنیسم به عنوان اصولی جا افتاده، آینده معماری را به دست گرفت و معماران برای خلق و فرم به اصولی همچون رعایت خصوصیات مصالح، نمایان بودن سازه، پاسخ گویی به جنبه های کارکردی و کارایی و بازدهی اقتصادی بازگشتند. جانسون از این دوره به عنوان تولد برج ها یاد می کند. اولین دیدار لوکوربوزیه از آمریکا به سال 36-1935 به وسیلۀ فلیپ جانسون و هیچاک ترتیب داده شد. اگرچه این دیدار به مذاکرات شدید در باب پول منتج گردید اما از ورود تعداد بیشتری از اروپائیان به آمریکا خبر داد. خود جانسون از پیشروان معماری مدرن شد و در رواج آن کوشید. هر چند بعدها، از بانیان پست مدرنیسم گردید.

s@ba
28th May 2010, 07:25 PM
http://www.lajourd.com/images/seihun/0B.jpg (http://david662.blogfa.com/post-699.aspx)




هوشنگ سیحون در سال 1299 شمسی در یک خانواده هنرمند در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در سال 1319 در تهران به پایان رساند. او از کودکی عشق و علاقه زیادی به نقاشی داشت، بطوری که به گفته خودش از زمانی که ­توانست قلم و زغال به دست بگیرد، نقاشی را آغاز نموده است. به خاطر همین عشق و علاقه زیاد به نقاشی، پس از گرفتن دیپلم درصدد بود تا در رشته ای مطابق با استعدادش ادامه تحصیل دهد، تا اینکه در آن سال، یعنی سال 1319، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران توسط عده ای از آرشیتکت ها، باستان شناسان و نقاشان فرانسوی و چند نفر از شاگردان کمال الملک تأسیس شد. او با استفاده از این موقعیت، به تحصیل در رشته معماری این دانشکده پرداخت و در سال 1323 با نمره عالی از این رشته فارغ التحصیل شد.
فارغ التحصیلی سیحون مصادف بود با پایان جنگ جهانی دوم که به گفته خودش، این مقطع تاریخی از چندین جهت یکی از مقاطع سرنوشت ساز زندگی او به شمار می رود: اول از این جهت که چون ایران به عنوان پل ارتباطی برای حمل تسلیحات متفقین از خلیج فارس به روسیه، نقش مهمی در پیروزی متفقین داشت، متفقین پس از پایان جنگ ایران را به عنوان پل پیروزی معرفی و نشان افتخارآمیزی به دولت و راه آهن ایران اعطا کردند. راه آهن ایران نیز به مناسبت این افتخار بزرگ تصمیم گرفت در ایستگاه تهران ساختمانی بسازد که طراحی آن را به مسابقه گذاشت و طرح سیحون برنده و در نهایت با تغییراتی، بر خلاف نظر او، ساخته شد. دوم اینکه انجمن آثار ملی که سال های جنگ را بصورت مخفی گذرانده بود، با پایان جنگ فعالیت مجدد خود را شروع کرد و به مناسبت جشن هزاره بوعلی تصمیم به ساخت آرامگاهی برای او در همدان گرفت که طراحی این آرامگاه به مسابقه گذاشته شد و سیحون به عنوان برنده این مسابقه انتخاب گردید. و بالاخره فرانسه یکی از فاتحین اصلی جنگ جهانی دوم به شمار می رفت، دولت فرانسه پس از پایان جنگ، جهت ترویج فرهنگ فرانسه در تمام دنیا، تصمیم به پذیرش تعدادی بورسیه تحصیلی از کشورهای مختلف گرفت. رئیس وقت دانشکده هنرهای زیبا، آندره گدار، نیز سیحون را که شاگرد اول دانشکده شده بود، به عنوان بورسیه معرفی کرد. بدین ترتیب سیحون به فرانسه رفت و بعد از چهار سال تحصیل مجدد در رشته معماری به ایران بازگشت.

سیحون حتی انتخاب مصالح ساخته های خویش را منطبق با خصوصیات شخصیتی و زندگی هر یک از آن بزرگان انجام می دهد، او در کتاب « نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می نویسد: « ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره است، این سنگ یکی از مقاوم ترین سنگ هایِی ست که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می داند».
او در ادامه می نویسد: « شکل کلی و مقبره ی نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می کند، دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می کرد».
آرامگاه حکیم بوعلی سینا در همدان نیز، یکی از شاهکارهای هنر معماری معاصر است که با الهام از معماری قدیم بنا شده است، که برداشتی از برج قابوس بن وشمگیر در گنبد قابوس است، و هر یک از ستون های سنگی و مدور جلو آرامگاه بوعلی سینا، نشان دهنده گذشت یک قرن از تولد ابن سیناست.
هوشنگ سیحون، پیشرو و صاحب سبک در هنر معماری معاصر ایران است؛ و دومین مرحله شکوفایی و درخشش معماری ایران با آثار وی آغاز می شود.
او در سال 1347 طراحی و اجرای ساختمان موزه توس در مشهد را به کارنامه درخشان خود می افزاید؛ و اما این همه فقط آثاری بود که جزء میراث فرهنگی ایران محسوب می شود.
پدر معماری نوین ایران، ساختمان های متعددی را طراحی کرده که هنوز در نوع خود بی نظیر است، از جمله می توان ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران را با نمایی از بتون نام برد.
پروفسور هوشنگ سیحون در سال 1972 به همراه نقاشان صاحب نامی از جمله، پیکاسو و سالوادر دالی، در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست شرکت کرد و با سبکی منحصر به فرد، کلافه های خط را به صورت تابلویی زیبا در معرض نمایش گذارد که توجه منتقدین آمریکایی را به خود جلب کرد، سبکی که با مدد گرفتن از خطوطی موازی و پر پیچ و تاب، که هیچ همدیگر را قطع نمی کنند، انسان را در روزمره اش وادار به تفکر می کند؛ اینگونه که هنوز کسی پیدا نشده است، مشابه طرح های نقاشی سیحون را خلق کند.
هوشنگ سیحون هنوز در میان ماست، او یکی از عشاق هنر ایران است و به قول ِ خود او: « کلام آخر من ایران است».
- اهداء عنوان شهروندی افتخاری فرانسه و لوح افتخار شهرداری لوس آنجلس ازاین گذشته،دانشگاه هایی چون، ام آی تی ، هاروارد، واشنگتن یونیورسیتی و برکلی، مجموعه ای از نقاشی های سیحون را گردآوری و نگهداری می کنند؛ نام هوشنگ سیحون را در دو دانشنامه روسیه و کمبریج ثبت نموده اند،
اویی که ذخایر فرهنگی دورافتاده ترین نقاط ایران را کشف و ثبت کرده و ارزش هنری شان را به خود ایرانی ها نشان داده است.
ختم کلام اینکه، نگذاریم هنرمند ایرانی، جامعه خودش را دور بزند تا بعد، جامعه ی خویش را متوجه حضور خود کند.
هوشنگ سیحون امروز هشتاد و دو ساله است.
سیحون که می توان او را متعلق به نسل اول معماران مدرن در ایران دانست، در آثار متعدد خود توانسته است به بیانی نوین در تلفیق معماری سنتی ایران و معماری مدرن دست یابد. همچنین او علاوه بر فعالیت در عرصه معماری، ذخایر فرهنگی دورافتاده­ترین نقاط ایران را کشف و ثبت کرده و ارزش هنری آنها را به خود ایرانی ها نشان داده است.

بررسی آثار هوشنگ سیحون
آرامگاه شيخ ابوعلي سينا
توصیف مجموعه از زبان استاد هوشنگ سیحون :
هيئت موسسان انجمن آثار ملي در سال 1324با پيش فرض برتري تلفيق معماري قديم و جديد،يك مسابقه معماري بين معماران آن دوره ترتيب داد كه با نظر گدار و فروغي طرح هوشنگ سيحون به عنوان بهترين طرح برگزيده شد.جايزه بهترين طرح اجراي ساختمان بود.بعد از تصويب نهايي در سال 1326انجمن آثار ملي تصميم به ساخت مقبره ابوعلي سينا گرفت.
سيحون در آن زمان براي تكميل تحصيلات خود در پاريس به سر مي برد و پس از آگاهي از تصميم انجمن در خرداد ماه 1327طرح نهايي را كه در اصل به عنوان پايان نامه خود در پاريس ارائه كرده بود،در سال 1328قراردادساخت مقبره به پيمانكار شركت ابتهاج و شركا واگذار شد.
محمد تقي مصطفوي در رابطه با ايده اصلي مقبره مينويسد:
اختلاف عمده كه برج آرامگاه بوعلي سينا با گنبد قابوس دارد دو چيز است:يكي اينكه به مناسبت موقعييت و محدود بودن فضاي آرامگاه بوعلي و هم چنين توجه به ميزان مخارجي كه پيش بيني مي گشت ابعاد برج آرامگاه بوعلي نصف ابعاد گنبد قابوس در نظر گرفته شده و در حالي كه در ابتداي امر چنين تصميمي نگرفته بودند. اختلاف عمده ديگر اين است كه فاصله بين ترك هاي آرامگاه بوعلي سينا باز و گشاده است درصورتي كه بناي گنبد قابوس تا بالا جز در ورودي و روزنه كوچكي در پايين گنبد هيچ گونه منفذي به خارج ندارد و به سبك آن دوران چون دخمه تاريك و فاقد روشنايي است و اين ابتكار يعني باز گذاردن فواصل ترك ها در برج آرامگاه بوعلي علاوه بر آنكه با وضع اقليمي همدان و بادهاي شديد آن سرزمين عمل بسيار مفيد و مناسبي محسوب مي شود.
سيحون در باره ايده ي اصلي طرح خود مي گويد:
اولين بناي ياد بودي كه با طرح اين جانب برپا شد بناي ياد بود و آرامگاه ابوعلي سينا در همدان است.
تمام عوامل بنا از اشكال هندسي و نمادين تشكيل شده و هر كدام مفهوم خاص خود را دارند.مربع اساس و پايه ي اين بناست.خود آرامگاه در وسط تالاري مربع شكل قرار گرفته كه پله مدور و پايه هاي دوازده گانه برج يادبود به دور دايره پله مزار را احاطه كرده. شكل بنا از خارج داراي دو قسمت است يكي قسمت زيرين كه در برگيرنده ورودي،مقبره،كتابخانه،تالا راجتماعات و پذيرايي است و ديگري قسمت بالا كه
كه برج يادبود بناست در ميان باغي در اطراف آن.قسمت زيرين بنا ازطرف ورودي داراي ايواني است با ده ستون كه هر ستون علامت يك قرن است و ده قرن اشاره به هزاره بوعلي است. از طرف ديگر بوعلي دانشمندي است بلند پايه با دانش هاي متعدد،فلسفه،حكمت،پزشكي،مو سيقي،كيميا وغيره كه بعضي ها اورا متفكر دوازده دانش دانسته اند.
ستون بندي وديوار پر در قسمت زيرين نماي اصلي اشاره اي است به معماري يونان قديم وبرج دوازده ترك در بالا از طرفي اشاره بهبناي همزمان بوعلي يعني گنبد قابوس است و بر دانش هاي دوازده گانه بوعلي را تداعي مي كند.هم چنين فلسفه ايران را بر پايه ي فلسفه يونان نشان مي دهد.
اين ايوان ده ستوني و برج بتني بازمجموعا در نما داخل يك مربع بزرگ با ضلع 28.5متر جا گرفته كه البته خود مربع ديده نمي شود ولي ضلع افقي آن كف ايوان وضلع عمودي از كف زمين تا راس برج است و نماد انسان ايستاده با دست هاي گشاده كه خود بوعلي است تداعي مي كند. يعني انساني در راه كمال.هم چنين از مشتقات اين مربع خطوط مهم نهاد در منتهي اليه به دست مي آيد.با دقت به جزييات اين بنا مشخص مي شود كه شكل مربع چه در نقشه چه در نما به صورت مختلف به كار رفته .از جمله در قسمت ورودي پنجره هاي كتابخانه و سالن اجتماع هر كدام داراي سه قسمت مربعي شكل هستند كه باز هم با شبكه هاي سنگي مربع به اجزائ كوچكتر تقسيم شده اند.سقف ايوان در فاصله ستون ها داراي فرو رفتگي مربع شكل است.چراغ ها از اجزائ مربع شكل ساخته شده اند؛تالار آرامگاه نقشه مربع دارد؛خود سنگ مزار در داخل يك مربع مرمري جا گرفته.در بالا مصطبه برج ياد بود مربعي شكل است.استل برتري(مكعب چهارگوش)وسط آن مربع است و اقطارش در قسمت پوشش چهار مثلث به وجود آورده اند؛كه راس آن ها بالاترين نقطه (استل)است.در هاي ورودي با جزييات بزرگ و كوچك مربع ساخته شده اند.به طور كلي بيش از 500مربع با ابعاد وموقعيت هاي مختلف در اين بنا گنجيده شده كه قبلا به خواص هندسي و نمادين آن اشاره كرديم.

طراحي كه در سطح پايين يعني هم كف و چه در سطح بالا كه تماما خاك ريز شده بر اساس باغ ايراني با سنگ آب يك پارچه از سنگ خارا و چشمه سارهاي مخصوص انجام گرفته است.ساختمان تماما از سنگ خاراي همدان و برج ياد بود و پوشش ها تماما از بتون مسلح نمايان ساخته شده اند.
مساحت اراضي محوطه مقبره حدود هفت هزار متر مربع ،طول بناي آرامگاه 64متر و رو به خيابان بو علي است و نماي آن از سنگ خارا پوشيده شده است. سطح حياط با سه پله سراسري به ايوان متصل است.ايوان به طول 30متر و عرض 3متر در شرق ساختمان قرار دارد؛ده ستون به ارتفاع 4.1متر به صورت كم وبيش مخروطي(قطر پايين ستون ها 95سانتي متر و در بالا75 سانتي متر است)ساخته شده است.نماي كلي ايوان يادآور معابد باستاني است.ايوان با دري به ارتفاع 3.24متر و عرض 1.9متربه سرسراي آرامگاه متصل است.طول سرسرا 8.8متر و عرض آن 6.3متر به ارتفاع 4.19متر طراحي شده.در طرف راست و چپ سرسرا سنگ قبر قديم ابوعلي سينا و ابوسعيد دخدوك بر روي پايه هايي از سنگ خارا قرار دارد .
محوطه اصلي مقبره 4گوش و هر ضلع آن 11.5مترو مساحت آن 132.5متر مربع است .دوازده پايه ي برج آرامگاه در اين محوطه 4گوش قرار داردو قبر ابن سينا در ميان پايه هاي برج محصور است.در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد،يكي در جنوب كه تالار سخنراني و اجتماعات است و يكي در شمال كه كتابخانه آرامگاه است.طول تالار كتابخانه 9.45متر و عرض آن5.75متر است .در سمت غرب تالار كتابخانه ،مخزن كتاب .در قسمت جنوب شرقي ساختمان پلكاني تعبيعه شده كه رو به جنوب بالا مي رود و پس از رسيدن به يك پاگرد رو به شمال يعني در جهت مخالف بالا مي رود و به جايگاه مي رسد. اين پلكان 32 پله دارد.همچنين دو پلكان در سمت جنوب ساختمان و انتهاي جبهه ي اصلي بنا قرار گرفته كه هر كدام 34پله دارد؛اين سه پلكان به سطح فوقاني(به مساحت 1480 مترمربع با ديواره هايي به ارتفاع 85سانتي مترو قطر 75سانتي متر) ساختمان منتهي مي شود.برج دوازده ترك آرامگاه 23متر از روي سقف مقبره و28.5متر از كف بناارتفاع دارد.
در وسط برج صندوق چهارگوش مفرغي كه علامت بالاي مرقد است بر كف فوقاني آرامگاه نصب شده است.طول هر ضلع قسمت پايين اين صندوق 1.12متر و طول هر ضلع قسمت بالاي آن 1مترو ارتفاع 37سانتي متراست.بر چهار بدنه آن كتيبه عربي به خط ثلث برجسته بسيار شيوا نوشته شده كه در باره ي مرگ آدمي از نظر ابن سيناست.
پس از سال 1349 شهرداري همدان با واگذار كردن چند قطعه زمين به آرامگاه و طراحي باغچه ها ميدانگاهي با فضاي سبز به وجود آورد.در سال 1350ساختمان هاي جديدي در جنوب آرامگاه شامل دو اتاق براي دفتر،گلخانه،اتاق فروش بليط،انبار،مهمانسرا(دو اتاق با سرويس بهداشتي)با نماي سنگ گرانيت به مجموعه اضافه شد.
http://www.lajourd.com/images/seihun/2.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/2B.jpg) http://www.lajourd.com/images/seihun/1.gif (http://www.lajourd.com/images/seihun/1B.bmp)
آرامگاه نادر شاه افشار
در ادامه ساخت وسازهاي انجمن آثار ملي،طرح مقبره نادر شاه در اسفند 1333به مسابقه گذاشته شد.در مرداد1334،طرح هوشنگ سيحون به عنوان برنده مسابقه اعلام شد.همزمان با ساخت مقبره طرح مجسمه نادر شاه به استاد ابالحسن صديقي سفارش داده شد.
ساختمان آرامگاه نادر شاه افشار در استان خراسان رضوی و شهر مشهد ، شامل تالار مقبره ، دو موزه یکی برای جنگ افزار زمان نادر و یکی جهت اسلحه زمان ماقبل نادر و برج مرتفعی برای برپا کردن مجموعه مجسمه نادر سوار بر اسب قزل باش ها که اشاره به سپاهیان نادر است.
این ساختمان بر اساس دو شکل اصلی هندسی یعنی مربع و مثلث طراحی شده است و طرح راهنما مبنای آن را تشکیل می دهد که چهل و اندی سال پیش در مشهد و به کل از سنگ خارای مشهد با قطعات بزرگ ، اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه ، به وجود آمده است.
تالار آرامگاه به شکل مربع از دو دیوار قرمز رنگ سنگی بسته و در قسمت ستون بندی باز تشکیل شده است که سنگ مزار نادر در گوشه این مربع در پناه دو دیوار جای دارد و به طرف بیرون نگاه می کند.
این زاویه و پناه و باز بودن تالار حالت صحنه جنگ و دفاع و حمله را تداعی می کند . رنگ قرمز دو دیوار به مفهوم جنگ است و برجستگی های با ابعاد متفاوت سنگی که از دیوار بیرون آمده اند ، نبردهای مختلف نادر را نشان می دهند. ستون های اطراف تالار از نقشه مربعهای قاعده و بالای ستون به ترتیبی که 45 درجه نسبت به هم چرخش دارند طرح شده که در نتیجه هشت مثلث با چهار قاعده در بالا و چهار قاعده در پایین ، نشانه ای از کلاه نادر است.
تراش همه سنگ ها از داخل باشد و این به معنای ایجاد قدرت تجسمی و تصویری بیشتر است. فقط در قسمت موزه کوچک سه ناودان عظیم سنگی از متن بیرون آمده اند که بیشتر جنبه زیبایی دارند.
بنا کلا روی سکویی که از کف زمین در حدود 2 متر بالاتر است قرار گرفته است.
در نمای ورودی به طرف چپ نزدیک موزه بزرگ روی تراس یک حوضچه با سنگابه یکپارچه از خارا ساخته شده است.سنگابه از بالا شکل یک مثلث متساوی الاضلاع را دارد و از نماهای جانب شش مثلث بزرگ و کوچک یک در میان حجم آن را به وجود آورده اند.
پوشش بنا در کل از بتن مسلح نمایان انجام شده است. در تالار آرامگاه یک پوشش مربع شکل بزرگ با تراش های مثلثی از داخل و بیرون و مرتفع تر از قسمت های دیگر طوری ساخته شده که چهار مثلث بزرگ مشرف به ستونهای هشت گانه ی داخل تالار با نقش هندسی مخصوصی از سنگهای مرمر نازک یزد ، نور زرد رنگ ملایمی به داخل آرامگاه پخش می کند.دربهای فلزی داخل برای موزه ها و فضای زیر برج و همچنین نرده های دورتادور باغ شکل تبرزین نادر را تداعی می کنند. برای طراحی باغ نیز اشکال مربع و مثلث استفاده شده ، آبریزها و حوضها و جویبارها همه بر پایه ی باغ ایرانی طراحی شده ، در یک گوشه ی باغ ، بناهای فرعی برای تالار اجتماع و کتابخانه و سرویس و گلخانه در نظر گرفته شده که در حالت هماهنگی با خود بنای آرامگاه می باشد. مجموعه مجسمه ها توسط آقای ابوالحسن صدیقی در رم ساخته و با برنز ریخته شده اند.
مساحت كلي باغ و آرامگاه حدود 14هزار مترمربع است. باغ از 4طرف به 4خيابان متصل است و به ديواري با سنگ گرانيت و با تلفيق نرده داي آهني به نقش تبرزين دور مقبره كشيده شده.
بناي اصلي آرامگاه به مساحت 12هزار متر مربع ،سه ايوان شرقي،جنوبي وغربي متصل به يكديگر و سه راهرو وپله دارد؛اصل بنا چهار قسمت دارد:تالاري به طول و عرض 15.5در 8.4متر كه هفت پنجره بزرگ به طرف جنوب دارد.
فضاي اصلي مقبره 15در15متر و دو طرف آن به عرض تقريبي 4متر و ارتفاع 2.5متر؛16ستون يكپارچه سنگي به ارتفاع 2.26در اطراف مقبره قرار دارد؛سقف مقبره بيش از 6متر ارتفاع دارد.
http://www.lajourd.com/images/seihun/6.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/6B.jpg)http://www.lajourd.com/images/seihun/5.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/5B.jpg)http://www.lajourd.com/images/seihun/4.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/4B.jpg)http://www.lajourd.com/images/seihun/3.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/3B.jpg)
آرامگاه خيام در نيشابور
این بنای جادویی مبتني بر اصول رياضي و مثلثاتي خيامي،محاسبه و طراحي شده؛سير در دهليزها و طاق و ايوان مقبره،خود سفري ست به جهان بي نهايت معاني خيام. كه در مرداد 1335 انجمن آثار ملی در نامه ای به مهندس سیحون نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه خیام متناسب با شخصیت علمی و هنری خیام نیست و انجمن در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد .از سیحون خواسته شد طرح و نقشه جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند . محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در ((گوشه شمالی باغ)) مورد تایید انجمن قرار گرفت و در پی آن طرح پیشنهادی سیحون در 1337 به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد.مهندس محسن فروغی رئیس دانشکده هنرهای زیبا در نامه بعد از گزارش فروغی به انجمن سیحون در اسفند 1337 متعهد شد نقشه های قطعی و نقشه های اجزای کار را شامل مقبره اصلی - سکو بندی اطراف و آبنماها و بناهای تابعه آن وهمچنین نظارت کار را هرچه زودتر برای ساخت مقبره به انجمن تحویل دهد .
سیحون مشخصات فنی بنا را چنین توضیح می دهد :"استخوان بندی بنا فلزی و دارای روکش آلومینیوم خواهد بود در قسمت سقف نوعی شیشه های ضخیم الوان و در متن قسمت بدنه با کاشی پشت و رو تزیین خواهد شد.زیر سازی بنا با بتون و کرسی و پله ها با سنگ گرانیت و بدنه دیوار مجاور آبنماها با سنگ تراورتن و سنگ روی قبر از سنگ سیاه مشهد خواهد بود ."
سیحون و حسین جودت اعلام کردند :
" طرح اولیه ساختمان آرامگاه خیام با استخوان بندی فلزی تهیه گردید و در نظر بود که روکار آن با آلومینیوم پوشیده شود پس از مراجعه به اهل فن معلوم شد که روکش آلومینیوم بر فلز آثار نامطلوبی از لحاظ ترکیبات شیمیایی دارد .از این رو تصمیم گرفته شد
که کار با بتن ظریف اجرا گردد و ارتفاع آرامگاه نیز از 12 متر به 22متر ترقی داده شود تا عظمت بیشتری پیدا کند ."
آنها متذکر شدند :
" ارجاع کار به یک شرکت پیمانکار خارجی جهت ساخت مقبره مستلزم تحمل هزینه زیاد است و از طرفی شرکت ساختمانی کا.ژ.ت تعهد نموده که در صورت نیاز متخصصین خارجی را جهت نظارت و اجرای درست کار استخدام نماید و از طرفی به اثبات رسیدن شایستگی شرکت کا.ژ.ت در ساخت مقبره نادرشاه بر همگان آشکار شده است و شایسته است که ساخت مقبره خیام نیز به شرکت مزبور داده شود ."
در 1338 ساخت آرامگاه شروع شد و دراین سال قسمتهای عمده کار از جمله گود برداری بتن ریزی های بنا و طرح محوطه به اجرا در آمد.در سال 1341 پس از سه سال کار مداوم کار ساختمان آرامگاه به پایا ن رسید .
مقبره خیام از لحاظ معماری و ساخت یکی از مهم ترین ساختمانهای ساخته شده در زمان خود است .
ارتفاع مقبره 22 متر است و استخوان بندی اصلی آن فلزی محاط در پوشش بتنی است.شکل بنا در پایین تقسیم بندی ده گانه دارد و فاصله پایه ها 5 متر است.اضلاع بنا مستقیما به سمت بالا ادامه یافته و به صورت اشکال هندسی منظم تورفتگی پیدا میکنند
و بعد به صورت تقریبا مخروطی شکل به هم رسیده شبه گنبدی را در بالا به وجود می آورند که قسمت عمده آن مشبک وتو خالی و یادآور ستاره ای است که نماد شخصیت علمی و ستاره شناسی خیام تلقی می شود .
سطح داخل و خارج مقبره با کاشیهای معرق و اشعار خیام مزین شده است.روکار بنا معرق کاری سنگی استو با قطعات نازک سنگهای محکم و شفاف ساخته شده است.در کنار آرامگاه هفت خیمه سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام یک حوض آب با کاشی فیروزه ای رنگ ساخته شده است .
حال می پردازیم به شرح بنای یادبود خیام.در چهار مقاله نظامی عروضی آمده است :شنیده بودم که خیام گفته بود : ( من آرزو دارم مزارم در جایی باشد که در بهاران برگ گل روی مزارم بریزد )
بنابراین بنای یادبود و آرامگاه باید طور ی ساخته می شد که باز باشد و این خواسته خیام انجام شود. در منتهی الیه محور نامبرده که فاصله نسبتا قابل توجهی با امام زاده محروق داشت در میان درختان کاج تنومند و زرد آلو محل مناسب بنا در نظر گرفته شد در اینجا اختلاف سطحی در حدود 3 متر وجود داشت که در فصل بهار شکوفه های زرد آلو روی مزار میریزد . از همین وضعیت استفاده شد و مجموعه بنا شامل یک برج و چشمه سارهای اطراف آن به دور یک دایره بزرگ طراحی شد به طوریکه برج هم کف زمین و چشمه سارها در اختلاف سطح قرار گیرند .
خیام در واقع سه شخصیت دارد : ریاضی دان است- منجم و شاعر که باید هر سه شخصیت در بنا نشان داده می شد . دایره کف به ده قسمت تقسیم شد به طوری که برج یادبود بر 10 پایه مستقر باشد. عدد 10 اولین عدد دو رقمی ریاضی است و پایه اصلی بسیاری از اعداد است .
از هر یک از پایه ها دو تیغه مورب به طرف بالا حرکت می کند به ترتیبی که با تقاطع این تیغه ها حجم کلی برج در فضا ساخته می شود و چون تیغه ها مورب اند خطوط افقی آنها باید ناظر به محور عمودی برج باشد . پس تیغه ها به صورت مارپیچ شکل به طرف بالا حرکت می کنند تا با هم تلاقی کنند و از طرف دیگر سر در بیاورند که خود یک شکل پیچیده ریاضی و هندسیاست. این شکل با عدد 10 هر دو سمبل دانش ریاضی خیام است.بر خورد تیغه ها با یکدیگر فضاهای پر و خالی وبه خصوص در بالا ستاره های درهمی را به وجود می آورند که از لابلای آنها آسمان آبی نیشابور پیدا است و به تدریج به طرف نوک گنبد ستاره ها کوچکتر می شوند تا درآخر یک ستاره پنج پر آنها را کامل میکند.این ستاره ها و آسمان اشاره به شخصیت نجومی خیام دارد . و اما برخورد تیغه ها با هم ده لوزی بزرگ می سازند که باید با کاشی کاری پر شوند. بهترین تزیین خود رباعیات خیام بود که به صورت خط شکسته و در هم به روش(( سیاه مشق)) های خطاطان بزرگی مانند میر عماد و بعضی استادان شکسته نویس با کاشی به صورت نقوش انتزاعی سرتاسر لوزی ها را پر کند .به تقاضای(( انجمن آثار ملی)) شادروان استاد جلال همایی بیست رباعی به این منظور انتخاب کردند و استاد مرتضی عبدالرسولی با نظر اینجانب که به صورتیکه می خواستم, این خطوط در هم و تزیینی باشند زیبا نویسی ها را انجام دادند که با کاشی معرق آماده و به شکل کتیبه های تزیینی به ارتفاع حدود 14 متر داخل لوزی ها نصب شد که باید گفت در تاریخ معماری ایران اولین بار بود که خط شکسته در تزیینات بنا به کار رفت . از داخل نیز قسمت های پر از جمله همین لوزی ها با نقش گل و برگ و پیچک باز از هم با کاشی معرق تزیین گردیدند و تماما اشاره به شخصیت شاعری خیام است .
دور تا دور برج در قسمت اختلاف سطح چشمه سارها در اطراف یک دایره وسیع به مرکز خود برج ساخته شد.همه از سنگ گرانیت با اجزا مثلثی شکل و تورفتگی و برون آمدگی هایی که تا اندازه ای شکل خیمه را تداعی میکنند واین اشاره به نام خیام است .
چون پدرش خیمه دوز بود نام او به همین مناسبت انتخاب شد . از طرف دیگرحوض ها با کاشی فیروزه که در مجموع قسمتی از ستاره را نشان می دهند به تعداد هفت پر به مفهوم هفت فلک و هفت آسمان و هفت تپه باز اشاره به افلاک و نجوم دانش دیگر خیام است.روی هم رفته مجموعه در یک حال و هوای شاعرانه با درختان تنومند در اطراف ساخته شد .و همان طور که خواست خود خیام بوده کاملا باز است و مزارش بهاران گل افشان.در قسمت دیگر باغ بناهای دیگری جهت کتابخانه و مهمانسرای موقت با ملحقات برای مستشرقین و محققین ساخته شده است که از شرح جزییات صرف نظر میشود .
http://www.lajourd.com/images/seihun/8.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/8B.jpg)http://www.lajourd.com/images/seihun/7.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/7B.jpg)
آرامگاه كمال الملك در نيشابور
سيحون همزمان با طرح آرامگاه خيام طرح بازسازي و مرمت آرامگاه عطار وطرح بناي جديد آرامگاه كمال الملك را به انجمن آثار ملي پيشنهاد داد.به گزارش انجمن در اسفند1337سيحون در قراردادي با انجمن تعهد كرد طرح مقبره خيام و بازسازي مقبره عطار و طرح بناهاي آرامگاه كمال الملك را به صورت كامل به انجمن آثار ملي تحويل دهد.سيحون متعهد شد طرح مقبره كمال الملك را در دو ماه تهيه كند و به عنوان ناظر انجمن كار نظارت پروژه را به عهده بگيرد.كار در سال 1338 به شركت كا.ژ.ت واگذار شد و پي سازي آرامگاه،نصب استخوان بندي آهني و كاشيكاري بنا تهيه و نصب سنگ مزار و نقش برجسته ي نيم تنه سنگي كمال الملك كار استادابوالحسن صديقي و احداث دو حوض در محوطه مقبره انجام گرفت و در سال1342رسما گشايش يافت.مقبره كمال الملك در ضلع شمالي مقبره عطار با بتن مسلح بنا و با زيربناي 28متر مربع ساخته شده است؛شش ايوانچه مقعر با پوشش كاشي معرق به رنگ هاي لاجوردي،سفيد و...تزيين شده است.
سيحون در رابطه با ايده مقبره مي نويسد:
از باغ خيام بعد از طي نزديك به دو كيلومتر به سمت غرب،به باغ ديگري مي رسيم كه مدفن شيخ فريدالدين عطار است و يك بقعه قديمي آن را در بر دارد.در جوار آرامگاه عطار با فاصله محل به خاك سپردن نقاش مشهور كمال الملك است كه طرح بناي يادبودش نيز به عهده اين جانب قرار گرفت.اين بنا در نقشه از دو مربع تشكيل شده و تناسب يك بر دو دارد؛براي هر واحد يعني هر ضلع مربع در نما يك قوس درنظر گرفته شد كه در چهار ضلع كه در چهار ضلع مستطيل 6قوس زده شد.علاوه بر اين دو قطر هرمربع دو قوس ديگر را تشكيل مي دهند كه از داخل با هم تلاقي مي كنند.پس چهار قوس هم از داخل زده شده كه مجموعا مي شود ده قوس.برخورد اين قوس ها و پوشش ها آن ها در بالا اشكال هندسي مخروطي شكلي را به وجود آورده اند كه ابتكاري است هندسي با تزيينات كاشي معرق روي آن ها.سنگ روي مزار از گرانيت مشهد و از دو قسمت مرتفع و خوابيده ولي يكپارچه تراشيده تشكيل شده است كه روي قسمت مرتفع چهره كمال الملك به صورت نقش برجسته حجاري شده.بنا و پوشش آن از بتن مسلح است.
http://www.lajourd.com/images/seihun/10.gif (http://www.lajourd.com/images/seihun/10B.gif)http://www.lajourd.com/images/seihun/9.jpg (http://www.lajourd.com/images/seihun/9B.jpg)

Memar Bashy
11th August 2010, 06:01 PM
آقای کامران دیبا

http://mohamo.persiangig.com/image/kamran%20diba/KAMRAN%20DIBA.jpg
کامران طباطبايی ديبا از معماران صاحب سبک در معماری مدرن و معاصر ايران است که همه ی علاقه مندان به هنر، در اين سرزمين ، با سازه های معروف او ( موزه هنر های معاصر تهران ، فرهنگسراو پارک نياوران ، فرهنگسراو پارک شفق و...) آشنا هستند .ديبا پسرعموی ملکه ی سابق ايران ( فرح ديبا ) نيز هست
معمار و شهرسازو نقاش
متولد سال ۱۳۱۷ تهرانفارغ التحصيل رشته معمارى و شهرسازى دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳شركت در نمايشگاه نقاشى بى ينال ونيز ۱۹۶۱شركت درنمايشگاه نقاشى بى ينال پاريس ۱۹۶۳برپايى نمايشگاه نقاشى در گالرى رئاليته آمريكا ۱۹۶۲شركت در دومين كنگره معمارى ايران ۱۳۵۱بنيانگذار دفتر مهندسين مشاور داض (قبل ازانقلاب)
شركت درمسابقه معمارى بنياد آقاخان و دريافت جايزه به خاطر معمارى شهرك شوشترطراحى و اجراى آثارى چون موزه هنرهاى معاصر تهران، پارك و فرهنگسراى شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران ، پارك وفرهنگسراى نياوران، منزل مسكونى (موزه) پرويز تناولى، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندى شاپور، شهرك شوشتر، ويلاى «پيرونه» (اسپانيا)، ويلاى «اسپارتينا» (اسپانيا) و چندين اثر ديگر در ايران و اروپا و آمريكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵اقامت دائمى در اسپانيا در سال هاى پس ازانقلاب
يكى از مراكز فرهنگی و هنرى كه در چندسال اخير بسيارموردتوجه و بازديد قرار گرفته و رفته رفته به كاربرى اصلى خود نزديك شده، موزه هنرهاى معاصر تهران است كه بخش بزرگى از جذابيت آن، به بناى ماندگار آن مربوط مى شود.
اين ساختمان در تهران خويشاوندان ديگرى نيز دارد كه با كمى دقت از ساير سازه هاى مطرح و معروف متمايز مى شود.
"دفتر مخصوص " ملکه ی ایران در سال هاى پيش از انقلاب، فرهنگسراى نياوران و منزل (موزه) «پرويز تناولى» (درنياوران) از ديگر بناهايى هستند كه خيلى سريع و با صراحت هم خونى خود را با موزه هنرهاى معاصر بازگو مى كنند.بالاى بناهاى نامبرده و پايين همه آنها تنها نام و امضاى يك نفر وجوددارد، كه آن هم «كامران ديبا» ازمعماران مدرن ايران و يكى از چهره هاى شاخص نسل دوم معمارى معاصر ماست
ولازم به ذکر است که در چند سال اخیر اکثر کارهای این معمار زبر دست ایرانی و تحصیل کرده تحریف شده است که این موضوع باعث شده تا گاه و بی گاه کامران دیبا انتقادهای شدیدی نسبت به اخلاق در معماری ایرانی داشته باشد.(نظر شما را به مقاله قاسم گرانطبع منتشره در مجله معمار شماره31-جلب میکنم)

در زیر فهرستی از کارهای کامران دیبا را می توانید مشاهده کنید
http://archnet.org/library/parties/one-party.tcl?party_id=450 (http://archnet.org/library/parties/one-party.tcl?party_id=450)

منبع: http://mohammadhamed.mihanblog.com (http://mohammadhamed.mihanblog.com)

Memar Bashy
11th August 2010, 06:05 PM
زندگینامه استاد ارجمند حناب آقای دکتر پرویز مویدعهد



http://memar-bashi.persiangig.com/image/memarbashi/mosala.jpg


زندگینامه استاد ارجمند حناب آقای دکتر پرویز مویدعهد
«معمار پروژه بزرگ مصلی امام خمینی تهران»

استاد ارجمند جناب آقای دکتر پرویز مؤید عهد، استاد معماری دانشگاه تهران و طراح پروژه عظیم مصلای امام خمینی تهران در اول اسفند سال 1308 در تهران، دیده به جهان گشود.



http://musalla.ir/portals/0/memari/tarah/7.jpg


تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و برای ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت نمود و در دانشگاه بوزار در رشته معماری و سپس در دانشگاه سوربن پاریس در رشته شهرسازی مشغول تحصیل گردید. در سال 1956 میلادی موفق به اخذ درجه دکترایS.A.D.G با رتبه اول و نیز موفق به دریافت جایزه و مدال لورآی (بهترین دیپلم معماری در سطح دانشگاههای فنی فرانسه) گردید و به پاس خدمات فرهنگی و ارائه بهترین پایان نامه توسط ایشان در سال 1957 از سوی دانشگاه سوربن، دکترای افتخاری معماری (A.A.PHD) به ایشان اعطا گردید. همچنین در سال 1342 شمسی به پاس ارائه طرحهای فرهنگی و معماری از سوی دانشکده سلطنتی انگلستان (A.CH.ASS.SCOL) نشان درجه اول معماری را دریافت نمود.
از سال 1337 تا سال1343 شمسی بعنوان دانشیار به تدریس علوم معماری در دانشگاه پرداخت. در سال 1343 شمسی با اخذ درجه استادی در دانشگاه تهران، مشغول تعلیم دانشجویان میهن عزیزمان شد. از همان سال تدریس دروس اصول عمومی ساختمان ، (کنستروکسیون سیویل)، تئوری معماری و ارزشهای استاتیکی، تئوری شهر سازی را تدریس نمود و در این زمینه‌ها مقالات متعدد و جزوات فراوانی ارائه نمود. همزمان نیز درس تاریخ معماری را در دانشکده فنی دانشگاه تهران تدریس می‌نمود. در سال 1348 به سمت رئیس دانشکده هنرهای تزئینی (وزارت فرهنگ و هنر) منصوب شد و تا سال 1352 عهده‌دار این سمت در دانشگاه بود.

بعضی از طرحهای ارائه شده توسط ایشان به شرح ذیل می باشد:



http://musalla.ir/portals/0/memari/tarah/3.jpg



1 - طرح پاویون سفارت ایران در مونترال کانادا
2 - طرح محوطه نمایشگاه بین‌المللی تهران
3 - طرح نمایشگاه بین‌المللی‌ کشاورزی با همکاری مرکز نمایشگاههای بین‌المللی انگلستان (Exp.ASS.LONRES)
4 - طرح مرکز تحقیقات شیمی دارویی و دارویی ایران
5 - طرح مدرسه سن‌لوئی با همکاری پروفسور لوکنت (استاد معماری دانشگاه بوزار پاریس)
6 - طرح مرکز علمی مخابرات دانشگاه تهران با همکاری مرکز تحقیقات علمی فرانسه (S.N.C.R)




http://musalla.ir/portals/0/memari/tarah/1.jpg


7- طرح ساخت مصلای امام خمینی
8 - طرح خاتم‌کاری تالار بزرگ ساختمان مجلس شورای ملی (میدان بهارستان تهران)
9 - طرح مرمت و بازسازی و تزئینات کاخ گلستان
10 - طرح ساختمان اداری وزارت آموزش و پرورش
11 - طرح یک مجتمع عظیم مسکونی در فرانسه
12 - طرح اکستانسیون و خوابگاه دانشجویان مدرسه البرز
13 - طرح نمای جنوبی ساختمان سازمان حج و زیارت
14 - طرح معماری فرودگاه آبادان
15 - همکاری در تهیه طرح کاتدرال (کلیسای جامع) ... با گیوم ژیله (استاد بزرگ معماری)
16 - همکاری در تهیه طرح و اجرای طرح شهرسازی حومه رم در سال1980
17 - همکاری در اداره آتیله امور تزئیناتی و طراحی کتابهای کودکان
18 - بسیاری از طرحهای اجرا نشده از قبیل طرح بزرگ دژ نبشته و آمفی تئاتر روباز برای 2000 نفر و فرهنگستان علوم در خیابان قوام‌السلطنه
19 - ساختمانهای متعدد مسکونی و غیر مسکونی
20 - ساختمان درمانگاه بیماریهای قلب و عروق در سیرجان
21 - دیگر ساختمانهای متعدد دولتی و غیر دولتی

در سال 1380 به پاس زحمات و تلاش خالصانه‌ این استاد،‌ نشان چهره‌های ماندگار از طرف رئیس جمهوری اسلامی ایران به ایشان اهداء گردید.

ЛίL∞F∆R
17th August 2010, 11:19 PM
نادر اردلان





http://uc-njavan.ir/images/bbddy2uk277mbld4t6qp.jpg





نادر اردلان معماری پرکار محقق و معلمی تواناست او در ایران متولد شد و در سن هفت سالگی همراه خانواده اش به ایالات متحده امریکا سفر کرد او ۱۸ سال از زندگی اش را به تحصیل در امریکا گذرانده و کارش را با اسکیدمور اونیگز مریل در سانفرانسیکو آغاز کر و در سال ۱۹۶۴ به ایران بازگشت و به دنبال آن موقعیتی را به عنوان ریاست بخش معماری شرکت نفت در میادین نفتی ایران پذیرفت او به همراه خانواده اش به مسجد سلیمان رفت جایی که اولین چاههای نفت در خرابه های معابد زرتشتیان کشف شده بوند او در آنجا مدت ۲ سال ساختمانهای زیادی را طراحی کرد .




نادر اردلان مقدار زیادی از آگاهی اکولوژیکی خود را در طی همکاری نزدیک با یان مک هارگ که کتاب طراحی با طبیعت را به رشته تحرر در آورده پرورش داده تجربه او با اکولوژی به مدت جهار سال الی پنج سال تجربه هیجان آوری بود که اداره محیط زیست به او و یان مک هارگ ماموریتی برای طراحی پارک محیط زیستی در تهران ماموریت داد از جمله تاثیر گذار ترین معلمان او می توان به لویی کان اشاره کرد که در سالهای تحصیل او کان برخی از مهمترین کارهایش را می ساخت نادر اردلان بعد از مدتی با لویی کان کارش را شروع کرد این کان بود که توصیه نامه هایی را با انتشارات دانشگاه شیکا گو نوشت که حس وحدانیت می باید چاپ شود . تفکرات کان د رابره اعتدال و غیر اعتدال خصوصا تا زمانی که به کارش در ایالات متحده و هند و بنگلادش مربوط بود اثر شدید و مهمی در تفکر طراحی نادر اردلان داشت و تاثیر غیر اعتدال بود که او آن را در فرهنگ ایرانی و طی مطالعه اجمالی موسیقی – صنایع -ادبیات – شعر – طراحی باغ- و در نهایت معماری گذشته ایران کشف کرد. محیطهای بسیار گرم و خشک و نیمه مرطوب بود که سر آغاز اندیشیدن اردلان درباره معماری سازگار با محیط شد . او به زودی نارسایی تحصیلات امریکایی خود را یاف که برای به عهده گرفتن طراحی مناسب با فرهنگ آماده نساخته بود .


در آن زمان رومن گیرشمن –باستان شناس بزرگ فرانسوی در خرابه های معابد آتش زرتشتیان مشغول حفاری بود و اساسا روی ساختمانها وسایتهای هخامنشیان و ساسانیان کار می کرد نادر اردلان در انتها و در ترسیم پلانهای بعضی از یافتها به گیرشمن کمک کرد . البته بعد ها کمک های شایان نادر اردلان در طراحی موزه هنرهای معاصر تهران به کامران دیبا را نمی توان از خاطر برد .


او هر گز به مطالعه معماری ایران در یک دوره تاریخی مبادرت نکرد او به سرتاسر این چشم انداز علاقهمند بود او از غارهای خطی شمال ایران تا مارلیک (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد )شروع کرد و بقایای خارق العاده ای در اصفهان و کاشان دوره اسلامی رسید و بعد از آن دوره قاجار و به ویژه ساختمانهاییکه مادر بزرگ او در آنها زندگی میکرد و آنجا بزرگ شده بود .


در سالهای ۱۹۷۰ بود که او در دانشگاه تهران تدریس میکرد و در آن سال بود که به فکر راه انداختن چند کنفرانس بین المللی افتاد او در سال ۱۹۷۰ اولین کنگره بین المللی معماران در ایران و در اصفهانبا کمک چند نفر از دوستانش در حرفه معماری و همکاری وزارت مسکن و شهرسازی ایران شکل گرفت مهمانان این کنفرانس : لویی کان – پال رودولف- باک مینستر فولر – و جمعی از مغزهای عالی را به مشارکت دعوت کرد موضوع کنفرانس نمایش امکان بالقوه تقابل خلاق بین سنت و تکنولوژی بود اما تلاشهای بی پایان نادر اردلان چهار سال بعد در پرسپولیس هم ادامه داشت و او چنین گردهمایی را در شهر پارسه برپا کرد .


ماندالا در سال ۱۹۷۲ برای انجام سک معماری بر اساس موضوعات و تحقیقاتی که او با آن مرتبط بود شکل گرفت . ماندالا از این رو انتخاب شد که ایده کلمه یکپارچه کردن دوباره اجزا با کل بود اردلان در این رابطه چنین می گوید : جامعه ای را تصور میکردیم که تاریخ افکار و معماری آن گسسته شده بود و باید دوباره در یک سنتز جدید گذاشته می شد در گسترش این ایده سنتز های هماهنگ سنت و تکنو لوژی هم از طریق انتشارات و هم کار ساختمانی در حال ایجاد یک همکاری خاصه برای آن زمان بودیم .


در پایان به تلاشهای بی پایان نادر اردلان برای معرفی معماری ایران دست مریزاد می گوییم . آقای اردلان معمار و محقق خستگی ناپذیر مچکریم . معماری ایران امثال نادر اردلان را کم داشته مهره هایی که می باید به جستجوی تاریخ ایران و تاریخ معماری ایران می پرداختند و این گوهر بی مانند را به نسل های بعدی میدادند کم کاری کردند نسل امروز که نگارنده خود جز این نسل است با معماری پر از چالشی به نام معماری ایران رو به روست . براستی چرا اینگونه ایم؟ مدتهاست که دلخوشی مان چند بنا از اجدادمان شده . نه معماری امروز آن قوام دیروز را دارد نه شکوه آن را . ای کاش مهرهایی چون نادر اردلان پیشتر ها در آسمان معماری ما ظهور پیدا میکردند و می درخشیدند و درخشیدنشان همچنان ادامه دار بود بعد از نادر اردلان و عبدالحمید اشراق همچنان ستاره ها پر فروغ تر از دیروز سر بر می آوردند .

Memar Bashy
18th August 2010, 04:16 PM
براستی چرا اینگونه ایم؟ مدتهاست که دلخوشی مان چند بنا از اجدادمان شده . نه معماری امروز آن قوام دیروز را دارد نه شکوه آن را . ای کاش مهرهایی چون نادر اردلان پیشتر ها در آسمان معماری ما ظهور پیدا میکردند و می درخشیدند و درخشیدنشان همچنان ادامه دار بود بعد از نادر اردلان و عبدالحمید اشراق همچنان ستاره ها پر فروغ تر از دیروز سر بر می آوردند .



چراااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[soal][soal][soal][soal][soal][soal][soal]
[taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob]
[negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]
[esteress][esteress][esteress][esteress]
[narahatish][narahatish][narahatish][narahatish]
[tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor]
[eynaki][eynaki][eynaki][eynaki]
[entezar2]
باید بررسی کنبم......................................
حتما یه تاپیک با این موضوع که چرا این طور شدیم بزن نواااااااااااااااا

ЛίL∞F∆R
19th August 2010, 12:26 AM
چراااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[soal][soal][soal][soal][soal][soal][soal]
[taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob]
[negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]
[esteress][esteress][esteress][esteress]
[narahatish][narahatish][narahatish][narahatish]
[tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor]
[eynaki][eynaki][eynaki][eynaki]
[entezar2]
باید بررسی کنبم......................................
حتما یه تاپیک با این موضوع که چرا این طور شدیم بزن نواااااااااااااااا

اگه اجازه بدين زحمت اين تاپيك رو به شما واگذار كنم؟؟؟؟؟؟

so0deh
19th August 2010, 12:52 AM
تویو ایتو TOYO ITO

تویو ایتو «باد» را به عنوان شعارخود انتخاب کرده است؛ بدون هیچ زیاده گویی، معماری او به زیبایی باد را به تصویر می کشد. سَبُکی ، لحظه‌ای بودن، تا حدودی به حال خود رها بودن، موجودیتی که احساس نمی‌شود (کم رنگ)، اینها همگی مشخصاتی شایسته ای برای معماریی «باد» گونه است. حقیقتا او از ابتدا به حرکت باد توجه خواصی داشته و هرچه آثارش نو تر می شود می توان دید که او زبردستانه تر ازباد استفاده می کند.... البته استفاده ازباد نه به معنای واقعی آن، بلکه درمعنایی رویاگونه، هماهنگ، ساده و انتزاعی، بیشتر تحسین برانگیز است!


http://markb-photo.que.jp/images/061027-02-22.jpg

بعد از لویی کان که از معماران فریور مکتب مدرنیته بود، دوران پست مدرن آغاز می شود؛ نهضتی برای مقابله با سیستم و نوع نگاه معماری مدرن، تلاش بر این بود که ادبیات کهن معماری که مدرنیته برچسب «ممنوع» روی آنها زده بود، ترویج و آزاد شود. بنابراین در این فعالیت‌ها هیچ ادبیات جدیدی خلق نشد! در عوض نسل بعدی معماران نمایش جدیدی از معماری را آغاز می کنند که ایتو هم از رهبران این نسل است


http://mocoloco.com/archives/container_inax_tokyo.jpg

اگر «باد» (یکی از اصول معماری ایتو) به عنوان اصلی منفرد مطرح شود، شاعرانه است، حتی می‌‌توان در آن نوا‌هایی زیست محیطی نیز احساس کرد، ولی معنای آن به این روشنی نیست؛ با این‌حال اگر «باد» را در مقابل «ماشین» (اساس معماری اوایل قرن 20 ) قرار دهیم معنای آن بسیار واضح می شود.
«ماشین» نماد عقلانیت است ولی « باد» نامریی بوده و غیر قابل اعتماد است؛ با دیدی دیگر، باد گاهی قوی و گاه ضعیف است، گاهی از غرب می وزد گاهی از شرق، به زبانی واضح‌تر، قابلیت آن را دارد که شرایط مختلف را به نمایش بگذارد. ارتباط نزدیکی با زندگی ما دارد ولی کنترل پذیر نیست. ماشین یک سیستم بسته و قابل برنامه‌ریزی است، ولی عوامل ایجاد باد بسیار زیاد است، سیستمی باز دارد با کنترلی محدود!


http://www.dexigner.com/forum/uploads/post-1930-1130691847.jpg


از لغت ماشین پی به مجموعه ای که از اجزا (اجسام) مختلف تشکیل دهنده که مابین آنها ارتباطی حساب شده است می بریم. درضمن کاربردی بودن کل مجموعه را نیز می‌فهمیم؛ به همین دلیل وقتی می گوییم که به‌مانند «ماشین» ارتباط جزء با کل را بیان کرده ایم. درمقابل آن باد یک حالت و یا فعلی برای هوا است، باد «مکان جریان» (field) را نشان می دهد. باد به مکان ساختمان یعنی مرزهای آن محدود نمی شود و بدون محدودیت است. موقعیت باد تابعی از زمان است. البته «باد» هم به مانند ماشین کارایی دارد و می توان کارایی آن را هم «کار کردن» نامید. ولی کارکردن «باد» به مانند ماشین ثابت و قابل اعتماد نیست.
تویو ایتو را می توان در میان آن دسته از معماران قرار داد که معماری آن ها 3 ویژگی زیر را دارد:
1) یک موقعیت از فضا را به نمایش می گذارند نه کاربرد ساختمان را.
2) فعل (فعالیت هوا، نور یا انسان) را به نمایش می گذارند نه جسم (دیوار یا بام).
3) تلاش می کنند درتقابل با جامعه و یا محیط، سیستمی باز را به نمایش بگذارند

http://www.arcspace.com/architects/ito/tod/1tod.jpg


http://www.arcspace.com/architects/ito/tod/2tod.jpg


یتو در راستای خلق آثار «باد»گونه تکنیک های مختلفی را یکی پس از دیگر به مرحله اجرا می گذارد؛ تکنیک هایی از قبیل «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظه‌ای بودن». در نهایت با آنها «مدل معماری بدون سازه» را بعنوان یک مدل جدید معماری خلق می کند.


http://www.caspian-forum.com/images/statusicon/wol_error.gifThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 660x600 and weights 164KB.http://hackitectura.net/escuelas/show_image.php?id=24


هندسه منحنی
معماری ایتو با خانه کوچکی (خانه ناکانو هون ماچی) که پلان U شکل دارد آغاز می‌شود. این ساختمان آغاز معماری با هندسه منحنی است. هندسه منحنی را می توان در اکثر آثار ایتو مانند سقف رستوران «نوماد» (Nomad) و یا بام موزه «شی موسووا» دید. براحتی می توان دریافت که این هندسه یک عنصر پایه‌ای و اساسی در کارهای ایتو است.
فرم U در پلان خانه «ناکانو هون ماچی» ثابت کرد که می توان در کالبدهای مختلفی با استفاده ازهندسه پیچیده منحنی هم «سادگی» را به نمایش گذاشت. ولی مهم‌ترین ویژگی استفاده از فرم U در پلان ساختمان، این است که تجربه انسان به موازات انحنای دیوار منحنی شکل به دست می آید. در راهرو )با فرم U) این خانه نمی توان کسی را که در چند قدم جلو تر است، دید! هرچند که نمی توان اطلاعات دقیقی و مطمئنی ازاو کسب کرد ولی می توان وجود او را حس کرد. اگر راهرو مستقیم باشد، وجود یا عدم وجود فرد را دقیقا می توان تشخیص داد. ولی در راهرویی بشکل U، نمی توان مطمئن بود که فردی در چند قدمی شما هست یا نه. با زندگی در چنین محیطی دیدارها و اتفاقات نامشخصی را هر لحظه می توان تجربه کرد. این خصوصیت نا مشخص بودن همان چیزی است که ایتو به دنبال خلق آن است. به عبارت دیگر بجای راهروی مستقیم و «ماشینی» که در آن با دیدن ویا ندیدن فرد می توان پی به موقعیت فرد برد، ایتو ساختمان و راهروی را طراحی کرده که احتمال بودن و یا نبود فرد را در خود باقی می گذارد. اگر شرط لازم برای مفهومی بودن یک معماری این باشد که معماری وسیله ای برای آزمایش آن مفهوم بخصوص باشد، خانه Uشکل ایتو یک معماری مفهومی برای هندسه منحنی است.
اگر آثار ایتو شاعرانه است، به دلیل این است که او ساختمان را مکانی برای جریان می داند؛ ساختمان را پیوسته با محیط اطرافش می داند و در اطراف آن جریان های مختلفی را ایجاد می کند. این جریان‌ها با «باد» تعریف شده‌اند ولی در عین حال جریان (فعالیت) انسان و یا جریان نوری که به داخل ساختمان می تابد را هم دربر می‌گیرند یا حتی جریان دید انسان وقتی که متحرکی را دنبال می کند هم شامل می شود! بنابراین در مقایسه با معمارهایی مانند کوربوزیه که ساختمان را ماشین می دانند معماری ایتو ساختمان را «مکانی برای جریان» می داند و در مقایسه با معماری مینمالیسم به رهبری میس وندرو، معماری ایتو معماری «هندسه منحنی» است.


http://mocoloco.com/upload/2007/03/moco_submission_22/jenni_baxter_soundscape.jpg


سبک و روشن بودن
محقق معماری ژاپن کریستین ای بروکنر (Chridtine E. Brookner) ویژگی معماری ژاپن را با مفهوم «Light» توضیح می دهد؛ این لغت خیلی ظریفانه «سبکی و روشنی»، دو ویژگی معماری ژاپنی را به خوبی نشان می دهد. همگان معماری «کازویو سه جیما» (Kazuyo Sejima) و هم نسلان او را با عنوان های light Construction ویا light Architecture می شناسند.... ولی آغاز گر این حرکت ایتو می باشد.
وقتی ایتو از باد صحبت می کند براحتی می توان پی به هدف او که همان معماری سبک است پی برد؛ بطور کلی در معماری سنتی ژاپن دیوار وجود ندارد و می توان آن را معماری سبک به حساب آورد. با این همه خیلی سخت است که ایتو را یک معمار پایبند به اصول معماری سنتی ژاپن به حساب آورد. حتی با در نظر گرفتن اینکه او تحت تاثیر نا خودآگاه معماری چوبی ژاپن بوده است، «سبکی» را در زیباشناسی پاپ آرت (هنر مردم‌وار) یا جامعه مصرفی می بیند! ایتو وقتی خانه شخصی خود یعنی «کلاه نقره‌ای» (silver hat) را ساخت، یک چادر کوچک مانند «پا او» (Pao، خیمه به سبک مغولستان) در اتاق دخترش می سازد. در حالی که خود کلاه نقره ای یک نمونه از ساختمان لایت (light) است، باز هم یک وسیله مفهومی دیگر یعنی چادر را در آن می سازد. لازم به توضیح نیست که پااو، چادرقابل حمل اقوام ایلیاتی است. ایتو در توضیح این چادر از عبارت دختران کوچ نشین توکیو استفاده می کند!
برای ایتو باد به منزله آزاد زندگی کردن، آزادانه ساختمان ساختن است؛ این رهایی از ماشین در معماری مدرن و یا آداب ورسوم ژاپنی وجود دارد. در مقابل معماری مدرن و سنگین چاره ای جز ساختن ساختمان سبک وجود ندارد. براستی ایتو چگونه این مطالب را در ساختمان اجرا کرد؟ هر کدام از ایده‌های «هندسه منحنی» یا «مکانی برای جریان» بنمایه‌های «آزادی» و «سبکی» هستند. همانطور که در خانه سالمندان اداره آتش نشانی «کوماموتو» می توان دید، شکی نیست که ایتو قطعات ساختمانی را نازک و اتصالات را ساده کرد . بخصوص استفاده از بام های مسطح و ورق‌هایی که به راحتی برش داده می شوند، در بام ساختمان از فاکترهای مهم «سبکی و شفافیت» ساختمان های ایتو است. ولی ایتو یک روش بسیار مهم و بنیادی معماری برای «سبک» کردن دارد و آن این است که ایتو ساختمان را تکمیل نمی کند و نیمه کاره رها می کند. به عبارت دیگر ایتو به تکمیل عملیات ساختمانی توجه نمی کند. ایتو ساختمان سبک و روشن را مد نظر دارد ولی او نمی خواهد که تنها کالبد ساختمانی سبک و روشن بسازد. او برای اینکه «مکان جریان» را سبک و روشن کند، به کالبد ساختمان هم سبکی و روشنی عطا می‌کند!

ناپایدار، لحظه‌ای بودن
از دوران معماری «ماشینی»، پیشرفت معماری را نمی توان از پیشرفت تکنولوژی تولیدی جدا کرد؛ سبک های مختلف معمار مدرن هم به موازات تکنولوژی تولید ابداع و عمومی می‌شوند. اگر این فرایند را پیشرفت بنامیم، یکی از ویژگی‌های پیشرفت این است که در جریان آن کشف ها و اختراعات زیادی به وقوع می‌پیوندند که با استفاده از آنها «کالا» های مختلفی تولید شده و پخش می‌شود. در این میان تدریجا معماری هم از وسیله‌ای برای ثبت کشف و اختراع به «کالا»یی حاصل از پیشرفت تبدیل می شود.
معمارهای جوان تر از ایتو که خود با این تکنولوژی بزرگ شده اند، معماری را مانند طراحی لباس به عنوان کاری شیک و تحت تاثیر مد (fashionable) درک کرده‌اند. ولی ایتو برداشتی دیگرگون دارد؛ آن چیزی که در «کالا» یا «جامعه مصرفی» نظر ایتو را بخود جلب کرده است خصلت لحظه ای بودن آنها است، این خصلت با خصلت معماری کلاسیک یعنی «جاودانیت» در تضاد است. شاید بتوان گفت که صفت لحظه‌ای بودن برای زمان، مانند نسبت صفت سبکی برای فضا است. بدون شک هدف ایتو خلق ساختمان‌های ناپایدار (غیر جاودانه) است. نه تنها درساختمان هایی نظیر رستوران «نوماد» که برای زمانی کوتاه ساخته شده‌اند، بلکه وقتی که در معماری «سبکی و شفافیت» فاکتورهای مهمی باشند، طبیعی است که ساختمان ناپایدار (غیر جاودانه یا موقتی) می شود. ولی آنچه که ایتو می خواهد با ناپایدار ساختن نشان دهد مفهوم « گذرا بودن» است. همانگونه که ما در زندگی خود «گذر کالا» های مختلف را شاهدیم.


http://archive-www.smt.city.sendai.jp/ja/data/mediatheque/competition/images/competition1.gif

«گذار» متضاد «سکون» است. مثلا در دیدگاه کلاسیک مفهوم اجتماع (community) وجود دارد، که پیش فرض آن این است که تمام انسان ها در مجتمع هایی ساکن هستند، ولی امروزه این اصل عمومیت خود را از دست داده و شاید دیگر مفهوم سکونت اهمیت گذشته را نداشته باشد. درضمن امروز عصر الکترنیک و فناوری اطلاعات است که در آن مبحث دوری و فاصله اهمیت خود را از دست داده است و ایتو می خواهد بگوید که «سکون» و «گذار» هم دیگرتفاوت گذشته را ندارد!

مدل معماری بدون سازه http://www.miyagitheme.jp/cd/main_data/photo_db/pd_sendai/pd001_img/pd001_img004.jpg
پروژه سندای مدیاتک (Sendai MediaTheque)، ایتو را به جهان شناساند و او را رهبر جریان معماری امروز کرد؛ در این ساختمان تمام تکنیک های «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظه‌ای بودن» را می توان به یکباره دیدآنچه این اثر را از آثار دیگر متمایز می‌سازد، این است که یک مدل معماری بنیادی را ارائه کرده که شاید بتوان آن را در ردیف مدل سیستم دومینو (Domino) کوربوزیه قرار داد. البته قبلا هم ساختمان هایی ساخته شده است که در آنها بار سقف را هسته مرکزی تحمل می کرد و موفق به حذف ستون وتیر شده بودند، ولی اینها همگی تنها درحد بهسازی یا جابجایی سازه ها بوده‌اند. در مدل معماری ایتو، هسته مرکزی (core) لوله‌ای (tube) است که نور را از خود عبور می‌دهد و هوا را حمل می کند، وسیله است برای «گذار». این هسته مرکزی به طوری که کالبد آن «هندسه منحنی» است باقی می‌ماند، به عبارت دیگر برعکس درک عمومی از معماری که در آن سازه وجودی قدرتمند دارد. در سندای مدیاتک حتی الامکان اجسام (سازه) حذف شده وبا فعلی مانند «گذار» نور و هوا، مدل «معماری بدون سازه» به نمایش گذاشته شده است. مدلی که ایتو برای معماری ارائه داده را شاید بتوان به عنوان مدلی برای فضا دانست

so0deh
19th August 2010, 12:53 AM
سانتیاگو کالاتراوا معمار اسپانیایی

معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معمارانAIA
آرشيتکت ٬ هنرمند و مهندس سانتياگو کالاتراوا در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱ در شهر والنسيا در کشور اسپانيا متولد شد.
کالاتراوا يک نام اشرافی است که از شواليه های قرون وسطايی گرفته شده است.
خانواده کالاتراوا دارای صادرات کشاورزی وسيعی بودند که اين امر در زمان ديکتاتوری
ژنرال فرانکو بسيار نادر بود ودارای وضع مالی خوبی بودند.
کالاتراوا دوران ابتدايی را در والنسيا گذراند و موقعی که ۸ سال داشت به مدرسه هنر و صنعت وارد شد در آنجا مهارتهای فرمی کشيدن و نقاشی کردن را ياد گرفت.
وی دوران تحصيل خود را در والنسيا به پايان رساند و به پاريس رفت و در رشته بوم شناسی ثبت نام کرد ولی به زودی فهميد که علاقه ای به آن ندارد.
او سپس به والنسيا باز گشت ودر دانشکده تکنيکهای ساختمانی والنسيا ثبت نام کرد.و تحقيقات و تاليف هايی نيز در اين دانشکده داشت.
ولی قانونهای محکم رياضی و استفاده معماران قديمی از رياضی او را به سوی استفاده از اين رشته در معماری سوق داد...







معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معماران AIA است.
از پروژه های اجرا شده کالاتراوا می توان از توسعه موزه هنر میلواکی (Milwaukee) ، پل معلق Sundial ، کالیف (Calif) و استادیوم المپیک تابستانی 2004 آتن نام برد.

همچنین کالاتراوا در حال طراحی مرکز حمل و نقل مرکز تجارت جهانی “WTC”و برج "Turning Torso" سوئد است.
فرم های کالاتراوا با عنوان "elemental and lyrical" خوانده می شود که شاید بتوان آن را در فارسی به "خالص و موسیقیایی" تعبیر کرد.

او شصت و یکمین برنده مدال طلای
AIA است و مدال طلای خود را در11 فبریه 2005 طی مراسمی در موزه ملی ساختمان واشنگتن دریافت خواهد کرد.
بررسي معماري تحسين برانگيز کالاتراوا - ترجمه : امیر اصلان معصومی


سانتيگو کالاتراوا ، مهندس هنرمند معمار ، کسي که بلند پروازيهاي شاعرانه ساختمانها و پل هايش کوله باري از تحسين بين المللي را به همراه داشته است . در دوم دسامبر امسال منتخب هيئت AIA جهت دريافت مدال طلا شد . اين مدال بزرگترين افتخار اين موسسه است که به شخصي اعطا مي شود . دريافت مدال طلا يعني تصديق و برسميت شناختن شخصي است که او کاري با پشتوانه با معني که بيشترين تاثير ماندني را بروي تئوري و عمل را در معماري داشته است .کالاتراوا اين هديه را به همراه مدال از موسسه معماري آمريکا در يازدهم فوريه 2005 در محل ساختمان موزه بين المللي در واشنگتن DC دريافت داشته که اين خود تاکيدي بر هنر معماري وي مي باشد .
وي پس از نشست هيئت AIA گفت وقتي اين خبر در زوريخ و از طرف مدير ايوژنس هاپکينز به من رسيد گفتم " شگفت آور است . متشکرم . من خيلي احساس افتخار مي کنم " و در هنگام دريافت جايزه گفت (( من سعي خواهم کرد در اين سطح افتخار براي باقيمانده مسير زندگي ام بمانم و به شما افتخار مي کنم و به کارم .)).
سانتيگو کالاتراوا در والنسياي اسپانيا در سال 1951 متولد شد . او تحصيل هنر را از 17 سالگي آغاز کرد و از سال 1981 کارهاي معماري خود را پس از تکميل تحصيلات ، در زوريخ بصورت تخصصي آغاز کرده است .
ظرافت و سادگي
فرمها و عناصر شاعرانه معماري کالاتراوا در سراسر گيتي شناخته شده و تحسين برانگيز است . همچنين در کار اخير طراحي کليسا مانند مرکز تجارت جهاني قطب حمل و نقل که با بودجه 2 بيليون دلاري در فضاي بازي طراحي شده و ارتباط و هارموني مناسبي که با ترنها ، مسافرين برون شهري و خطوط ترن زيرزميني دارد مشابهت زيادي به سايت اين مرکز تجارتي داده است . از طرف ديگر در سال 2004 ، ميليونها نفر از هارموني خلق شده در المپيک بازيهاي تابستاني در آتن به خاطر طراحي جامع و زيباي کالاتراوا ، و به خاطر طراحي تماشايي استاديوم المپيک و مجموعه آن، وي را تحسين کردند. از جمله کارهاي اخير برجسته کالاتراوا طرح توسعه موزه هنري ميلواکه که از سال 2001 کار ساخت آن آغاز شده است مي باشد که اين نخستين ساختمان وي در آمريکا است.
همچنين فرودگاه سونديکا و بيلبو در سال 2000 و پل جيمز در دوبلين در سال 2003 و تالار کنفرانس تنريفه در سانتاکروز و جزيره قناري در سال 2003 و چندين پل زيباي ديگر در نقاط مختلف جهان .
آخرين ساخته کالاتراوا ساختمان هنرها و علوم در شهر والنسيا مي باشد . همچنين وي در حال حاضر مشغول طراحي مرکز سمفوني آتلانتا مي باشد.
او دو بار در سال 2004 و در سال 2002 کانديداي دريافت جوايز AIA شده بود و در باره معرفي وي آقاي ادوارد کورت مدير برگذاري FAIA نوشت (( سانتيگو کالاتراوا تجلي مجسمي از درک مهندسي در زمينه معماري است و اينکه کارهايش مشابه موسيقي به موزوني اي همچون يک ارکستر مي باشد . معماري او محظوظ کننده و الهام دهنده معاني جديدي است که هر زمان پس از ديدار به ما نشان مي دهد . )). همچنين کميته نوشت (( کار سانتيگو کالاتراوا جستجوي ماهيت هستي در معماري است .)).
در هر حال معماري وي الهام بخش و بيان کننده انرژي روح انسان و توسعه تخيل بشري است که ما را دلشاد و شگفت زده کرده و کار او که به شکل تنديسي با ساختار ديناميک که نشاندهنده روح انساني در خلق محيطي براي زندگي ، بازي و کار ماست .
ساخت پل ها
کالاتروا اين بومي اهل والنسياي اسپانيا ،کسي است که با گذشته غني معماري قرون وسطي اي که به او به ارث رسيده ، در واقع آموزاننده رسمي آن دوران مي باشد . او در زمان نوجواني وقتي که اسپانيا در ديکتاتوري به سر مي برد براي آسايش از محدوديت سفر کرد و اين مسئله به او اجازه داد که مطالعاتش را در پاريس و سوئيس همچون يک بورسيه ادامه دهد . او فوق ليسانس خود را از والنسيا و دکترا را از ETH زوريخ دريافت کرد .
کالاتراوا نخستين دفتر خود را در زوريخ تاسيس کرد که خيلي زود تحسين همگان را در طراحي پل برانگيخت . او کار خود را با طراحي پل باخ درودا و در سال 1984 براي بازيهاي المپيک بارسلونا شروع کرد .
از جمله شاهکارهاي او در پل سازي ، پل زيباي آلاميلو در سال 1992 و پل بيلبائو در سال 1997 و پل آلامدا در سال 1995 مي باشد . تاسيس دومين دفتر وي در پاريس در سال 1989 همزمان با طراحي ايستگاه فرودگاه ليون بود که در سال 1994 تکميل و به بهره برداري رسيد . همزمان با اين کار او عمارت BCE را در تورنتو طراحي کرد . سومين دفتر او در والنسيا در سال 1991 با شروع کار بروي شهرک علم و هنر که يک مجموعه کامل فرهنگي است تاسيس شده است .
موزه هنر ميلواکه
اين موزه که در آمريکا واقع شده اولين ساخته اين هنرمند در آن کشور مي باشد . پس از ساخت اين موزه بسياري از هنرمندان آمريکا طراحي زيباي آن را ستودند و اين مسئله خود بازشدن درهاي جديدي به روي هنرمند معمار گشود و در مجلات معماري و طراحي آمريکا مقالات بسياري در مورد آن نوشته شد. اين موزه در بين سالهاي 1991 تا 2001 ساخته شده است که در واقع يک مجموعه هنري کامل و بي نظيري مي باشد . اين موزه داراي عرفه هاي متنوع که سازه آن متحرک به صورت بادگير روزنه دار با قابليت باز و بسته شدن (Brise Soleil )و همچون يک پرنده بزرگ مي باشد. برخي نيز آن را تداعي کننده کشتيهاي قديمي مي دانند .
از مشخصات جاذب اين موزه قابليت باز و بسته شدن آن است که طلوع و غروب خورشيد در طول روز مهيا کننده سايه هاي زيبا در داخل موزه بوده که به راستي تجسم جذابيتهاي شهرنشيني را به ما نشان مي دهد . کارشناسان اجراي طرح کالاتراوا را بسيار کمتر از قيمت تمام شده آن مي دانستند در صورتيکه هزينه نهايي 120 ميليون دلار شد در حاليکه هزينه اوليه 35 ميليون پيش بيني شده بود يعني نزديک به 345 درصد افزايش . به همين دليل مديران محلي نتوانستند از عهده هزينه برآيند و مابقي طرح را به فاينانس گذاشتند تا بتواند هزينه ها را پوشش دهد.
ساختمان اصلي موزه به طول 134 متر و با عرض 37 متر که ارتفاع تا سقف 11.3 متر مي باشد .
مجموعه ورزشي المپيک آتن – يونان
اين مجموعه زيبا در سال 2004 براي بازيهاي المپيک و پارا-المپيک ساخته شده که از کالاتراوا دعوت شد که طرح جامع و معماري آن را ارائه دهد .
وي ورودي زيبا و دلباز بهمراه طراحي منظر فوق العاده بهمراه مجموعه بازار و سالن آمفي تئاتر بصورت بازارچه مانند ( Plazza ) در کنار عناصر کار شده با آب و عناصر تاريخي بصورتي که جوابگوي مسائل حمل و نقل نيز باشد را طراحي نمود .
خلاقيت هنري به همراه رعايت تکنيکهاي طراحي از عناصر شاخص کارهاي اين هنرمند معمار مي باشد که مي تواند به عنوان سرمشقي براي هنرمندان کشور عزيزمان ايران مطرح شود که الهام از طبيعت ، رعايت نکات علمي ، استفاده از پيشينه تاريخي و در يک کلمه فرهنگ گذشته چگونه توانسته است در خلق آثاري فوق العاده به يک هنرمند در گوشه اي ديگر از گيتي ، نويد بخش و الهام دهنده باشد.
خوانندگان عزیز در صورت داشتن سئوالات بیشتر یا درصورت نیاز به تصاویر توضیحات ارائه شده با آدرس پست الکترونیکی من تماس حاصل نمایید . از ارائه نظرات و پیشنهادات نیز دریغ نفرمائید.
در نوشته قبلی در مورد ساختمان بال دار صحبت شد، سانتياگو کالاتراوا طراح و معمار اين سازه کم نظير معرفی شد، فکر کردم بهتر باشه کمی بيشتر از اين معمار بدونيم.
سانتیاگو کالاتراوا ، شخصیتی که بیشتر به واسطه فعالیتهای معماری اش شهرت یافته است ، به هنر به عنوان انگیزه و محرکی برای خلق آثارش می نگرد . شیفتگی و تمایل وی به هنر در طی سالها را می توان در تعداد مبهوت کننده طراحی ها و مجسمه هایش تا به امروز ، درک کرد .در طی 20 سال گذشته ، وی بیش از 65000 اسکیس و طراحی در آرشیوش جمع آوری کرده است . [ یعنی به طور متوسط روزی 9 شیت طراحی می کرده !! اونم طرح هایی که بدرد آرشیو شدن می خورده !آخر پشتکار و فعالیت ! ]
کالاتراوا بیان می کند که گوناگونی و تنوع در طراحی هایش منعکس کننده اهمیتی است که وی به هر جزء می دهد ، به گونه ای که حتی اندازه و کیفیت کاغذ ، ایجاد کننده یک گفتگو میان خود و طراحی است .کتاب Santiago Calatrava Artworks (http://www.caspian-forum.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.arcspace.com%2 Fbooks%2FCalatrava%2F)یا آثار هنری کالاتراوا ، دربرگیرنده حدود 200 اسکیس ، آبرنگ و ترسیمات مجسمه هایی می باشد که وی آنها را مبنای طرحهای معماری اش قرار داده است .
بسیاری از موضوعات و فرم های ارایه شده توسط او در این سطح ، به مجسمه هایی تبدیل شده اند که منبع الهامی برای پلها ، ایستگاه های قطار ، فرودگاه ها ، موزه ها و حتی میزهای غذاخوری بوده اند .
اسکیسهای اولیه کالاتراوا چندان حال و هوای معماری را ندارند ، تنها در مراحل اصلی طراحیست که واقع گرایی این اسکیس ها نمود می یابد . به هر حال وی از همان ابتدا که به دنبال بیانی هنری است ، نوع تفکر واقع بینی را نیز کنار نمی گذارد .
همچنین کالاتراوا چندین هزار طراحی از بدن انسان دارد که اکثر آنها بدون آنکه از روی مدلی خاص کشیده شده باشند ، تصوری ترسیم شده اند . شیفتگی شدید او به این زمینه در پرتره ها ، پیکرهای فردی و جمعی و پیکره هایی که تکامل یافته و در یک پروسه طراحی معماری دخیل شده اند ، بازتاب می یابد.

تعدادی دیگر از طرحهای وی شامل مجاورتی از مکعب ها و بدن انسان در حالت های مختلف هستند . برجسته ترین این نوع آثار ، تنشی پویاست که در نزدیک شدن پیکر یک دونده و تعدادی مکعب حاصل شده است .
http://www.arcspace.com/books/Calatrava/images/Calatrava-photo-6.jpg
کالاتراوا خود را یک طراح نمی داند .طراحی با کارش آمیخته شده و آنرا راهی دیگر برای کسب پتانسیل ایده هایی بر می شمرد که او را مجذوب می کنند .
میزهای او از پویاترین طرح های مبلمان هستند . تعداد قابل ملاحظه ای از اسکیس ها ، نمونه های اولیه و میزهای ساخته شده وی بر پایه پیکر انسانی است که زانوها ، بازوان و یا سر ، شیشه ای را در بالا تحمل می کنند .این ترسیمات در واقع مجسمه هایی هستند که با سطح صافی که بر روی آنها قرار گرفته تغییر شکل عملکردی یافته اند ، به گونه ای که به جزئی اصلی از کل فرم تبدیل شده اند .

http://www.arcspace.com/books/Calatrava/images/Calatrava-photo-8.jpghttp://www.arcspace.com/books/Calatrava/images/Calatrava-photo-9.jpg
طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.

طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.

Memar Bashy
19th August 2010, 04:21 PM
اگه اجازه بدين زحمت اين تاپيك رو به شما واگذار كنم؟؟؟؟؟؟

چشم حتما با پیگیری شما دوستان...

***wanton74***
8th April 2013, 07:15 PM
سيدهادي ميرميران:


سيد هادي ميرميران در سال 1324 در قزوين به دنيا آمد ودر سال 47 توانست مدرک کارشناسي خود را با رتبه بالا ا از دانشگاه هنرهاي زيباي تهران دريافت کند.
وي از سال 47 و پس از پايان تحصيل، فعاليت حرفه‌يي‌ خودرا آغاز كرد و با تاسيس شركت ملي ذوب آهن ايران - اصفهان، 10 سال مسؤول كارگاهمعماري و آتليه‌ي طراحي معماري و شهرسازي اين شركت را برعهده داشت.
فعاليت حرفه اي هادي ميرميران را مي توان به سه دوره تقسيم کرد:
سال 47 تا 58 ،فعاليت به عنوان معمار ارشد، در شرکت ملي استيل ايران وبخش معماري شهري .
سال 59 تا 67، حضور به عنوان معمار ارشد براي طراحي ساختمان «شرکت خانه سازي ايران» و مسوول طراحي دفتر مرکزي توسعه شهري اصفهان.
سال 67 تا 85 فعاليت به عنوان مدير عامل شرکت مشاوره «نقش جهان پارس» و انجام پروژه هاي مختلف معماري.
ميرميران پس از سال 57 نيز به همكاري خود با بخش دولتي ادامه داد به طوري که در دوره پس از انقلاب وزير مسكن و شهرسازي وقت - سراج‌الدين كازروني - از وي كمك گرفت و تهيه طرح جامع منطقه و شهر اصفهان وطراحي شهر جديد بهارستان رابه او سپرد.
وي جزو نخستين افرادي بود که براي «ميدان كهنه»‌، محل زندگي كلميان اصفهان و حوالي مسجد جامع اين شهر طرحي جديدارايه داد . به اعتقاد بسياري شهر اصفهان بسياري از آثار مدرن معماري خود را مديون اين معمار برجسته است.
وي از زمان آغاز زندگي حرفه اي خود اقدامات مختلفي انجام داد. از اجراي فانتزي‌هاي مختلف در دهه 40 گرفته تا طراحيساختمان سفارت ايران در فرانكفورت. علاوه براين طراحي پروژههايي همچون : اجراي طرح بزرگراه نواب، طرح توسعهشاه‌چراغ شيراز، بازسازي محوطه ارگ كريم‌خاني شيراز ،طراحي كتابخانه شوراي شهر كانساي، موزه ملي آب ايران ، طراحي ساختمان كانون وكلاي دادگستري مركز، توسعه ميدان بهارستان، طرح توسعه حرم حضرت معصومه وحضور به عنوان مشاور مادر شهر بم بخشي از اقدامات او بوده است. آنچه آثار ميرميران را از ساير آثار برجسته مي کند، ويژگي تنديس گونه‌اي است که نمونه شاخص آن در پروژه بانك توسعهصادارت ايران تجلي پيدا مي کند.
ميرميران علاوه بر کارهاي اجرايي، در ميان جامعه علمي کشور نيز حضور داشت و در طول دوره زندگي در دانشگاه‌هاي علم و صنعت، هنر معماري تهران،همدان و شيراز تدريس مي کرد و داراي تاليف و ترجمه‌ هايي در زمينه معماري بوده است.
كسب 27 جايزه‌ي معماري، تقدير، لوح، نشان ومدال و تاليف حدود 10 مقاله در زمينه‌هاي مختلف معماري و نيز ده‌ها سخنراني دردانشگاه‌ها و مجامع مهم و معتبر دنيا، باعث شد تا اين فارغ‌التحصيل ممتاز دانشگاه تهران در زمرهبرترين‌هاي معماران ايران قرار بگيرد.
تا کنون مراسم مختلفي براي تقدير وبزرگداشت از اين معمار برجسته برگزار شد که در بسياري مواقع خود وي به دليل بيماري نتوانست در بسياري از آنها حضور پيدا کند.
علاوه بر اين سال 84 در آخرين روزهاي دولت سيد محمد خاتمي، از طرف رييس جمهور، نشان دولتي “درجه يک فرهنگ و هنر” به ميرميران اعطا شد.
اين معمار برجسته که به دليل تعداد فراوان طراحي هاي خود با معمار برجسته فرانسوي مارسل دوشان مقايسه مي شود،در سال 73 توانست رتبه نخست مسابقه‌ي طراحي فرهنگستان‌هاي جمهوري اسلامي ايرانرا به خود اختصاص دهد، اما متاسفانه اين اثر برجسته معماري هيچگاه به مرحله اجرا در نيامد. علاوه براين وي در سال 82 نيز با طراحي ساختمان کانون وکلاي ايران باز هم به رتبه نخست دست يافت وبه عنوان معمار برگزيده سال معرفي شد.

معمار حانیه
5th August 2013, 05:26 PM
زندگی نامه بهرام شیردل (http://www.parsecad.ir/?p=836)


http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/576214_579766302033374_1878684083_n-copy-150x150.jpg


(http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/576214_579766302033374_1878684083_n-copy.jpg) زندگی نامه بهرام شیردل


یکی از ایرانیانی که در انتهای دهه ۸۰ میلادی توانست هم سو با متفکران بلند آواز اروپایی – امریکایی مباحث مهمی در حیطه معماری مطرح کند, بهرام شیردل بود. او به سال ۱۳۳۰ خورشیدی در تهران متولد شد و به سال ۱۹۷۸ میلادی از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته معماری فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۸۲ میلادی دوره تخصصی معماری را در آکادمی هنری کرنبورک در ایالت میشیگان آمریکا, زیر نظر دانیل لیبسکیند گذراند. او فعالیت حرفه ای خود را با تاسیس دفتر ” مهندسان مشاور آکس رونو” در لس آنجلس آغاز و پس از آن با عنوان ” مهندسان مشاور شیردل و کیپنیس” در لندن ادامه داد. این دفتر از سال ۱۳۷۶ خورشیدی و با نام ” مهندسان مشاور شیردل و همکاران” در تهران فعالیت معماری خو را دنبال نمود. بهرام شیردل علاوه بر انجام پروژه های حرفه ای معماری, به عنوان مدیر و استاد برنامه تخصصی طراحی معماری در مدرسه AA لندن و همچنین به عنوان استاد در “انستیتو معماری کالیفرنیای جنوبی” دانشگاه هاروارد و دانشگاه های دیگری در آمریکا و اروپا به تدریس معماری پرداخته است. معماری او بارها در نشریات و نمایشگاههای مختلف دنیا در معرض نمایش قرار گرفته است.

شیردل در سال ۱۳۷۳ خورشیدی بعد از یک مهاجرت طولانی برای مدت کوتاهی به ایران آمد و در مصاحبه ها و سخنرانی های خود, خبر از شکل گیری جریانی تازه در معماری غرب می داد که متفاوت از آن چیزی بود که در محیط دانشگاهی ایران در دهه ۷۰ خورشیدی به آن می اندیشید. بحث اصلی شیردل , شکل گیری “فضای سوم” بود. بحث فضای سوم برای محیط دانشگاهی ایران که در حول و حوش فضای پست مدرن کلاسیسم رابرت ونتوری و تاریخ گرایی لوئی کان و تا حدودی معماری دیکانستراکشن دور می زد, بسیار غیر مترقبه و شوک آور بود. او در مصاحبه ها و سخنرانی های خود سعی در شرح “فضای سوم” داشت. “فضای سوم” مطرح شده توسط شیردل, چیزی متفاوت تر از مباحث مطرح شده معماری مدرن معماری پیش از مدرن است. او در شرح دیدگاه های خود چنین اظهار نمود: ” معماری من جهان را با تمام خوبی ها و بدی هایش می پذیرد. بدی ها را به خاطر آن که خوبی ها از درونش خارج می شوند, می پذیرد. شیوه کار من یک سبک نیست, کار من لبه ندارد.”
او در جای دیگر نیز می افزاید:” چندان مایل نیستم به معماری به عنوان یک هنرفکر کنم, بلکه در پی آن هستم که بدانم چگونه می توان معماری را به صورت رشته ای علمی در آورد که همانند فیزیک و ریاضیات در تکنولوژی اثر بگذارد و همان گونه که پدیده های علمی به پیشرفت تمدی بشر کمک می کنند, معماری نیز این رسالت را پیدا کند.[…] در همه جوامع این بحث است که آیا هنوز باید گرایش مدرنیسم را ادامه داد یا به معماری پیش از مدرن بازگشت. من یکی را “فضای اول” و دیگری را ” فضای دوم” می نامم. اگر وظیفه ما در معماری تولید فضاست, باید چیزی جز آن دو ایجاد کنیم که آن را ” فضای سوم” نام داده ایم.
مباحث و اندیشه های شیردل را باید در تحولات معماری بعد از دیکانستراکشن و عمدتا معماری فولدینگ جست و جو کرد. او آشنا به مباحث نظری معماری است, ولی نطریه پرداز به معنای اخص واژه نیست و نباید از او انتظار بیان مباحث نظری معماری را داشت.مبانی نظری او در حیطه زیبا شناسی و تحول فرم دور می زند و این زیبایی شناسی, ریشه در تکنولوژی و برنامه های پیشرفته کامپیوتری دارد. بهرام شیردل تا مقطع کارشناسی در کانادا تحصیل کرده ، همچنین سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معماری در خارج و داخل کشور را دارد ؛ وی که اندکی مسن تر از سنش به نظر می‌رسد ، به اعتقاد منتقدانش ، تا دهه چهارم زندگی در جرگه معماران مولف و مطرح جهان (علی الخصوص در رویکرد فولدینگ) محسوب می‌شد ، دهه آخر فعالیت‌های او و علی الخصوص ۵ سال آخر زندگی حرفه‌ای وی در هاله‌ای از انزوا فرو رفته است.
شیردل که طراح آثاری چون موزه ملی اسکاتلند ، مسابقه کتابخانه اسکندریه ، مسابقه تالار همایش نارا ، طراحی شهری در متاپولیس لوس آنجلس و… است ، به اعتقاد بسیاری ، از زمان حضورش در ایران طرحی در خور نامش ارائه نکرده‌است. می توان گفت بسیاری از چهره‌های جوان معماری ایران مانند کامران افشار نادری و رضا دانشمیر از کارمندان دفتر او در ایران بوده‌اند.

معمار حانیه
5th August 2013, 05:28 PM
زندگی نامه کامران افشار نادری (http://www.parsecad.ir/?p=829)

http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/afshar_big-150x150.jpg

(http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/afshar_big.jpg) کامران افشار نادری



کامران افشارنادری متولد ۱۳۳۸ است.




او فارغ‌التحصیل رشته معماری از ایتالیا است که از سال ۱۹۸۶به فعالیت‌های

پژوهشی و حرفه‌ای در ایتالیا و سپس در ایران اشتغال داشته است.



افشارنادری از سال ۱۳۷۲ به مدت ۷ سال در دانشگاه آزاد تدریس کرده و به مدت ۳

سال سمینارهای آزاد متدولوژی طراحی معماری را برگزار کرده است.


عضو هیئت مدیره موسسه معمارنشر، نگارش کتاب‌های نهادهای عمومی در

شهرهای اسلامی و معماری ایران (با همکاری نصرالله کسرائیان) و چاپ حدود

هشتاد مقاله در زمینه‌های نقد و تئوری معماری از جمله فعالیت‌های او هستند.




از میان کارهای او می‌توان به مدیریت پرژه سفارت ایران در برزیل، طرح و مدیریت

پروژه دفاتر مرکزی کمپانی شل در تهران و مدیریت مطالعات مقدماتی پروژه سفارت


ایتالیا در تهران اشاره کرد.




همچنین انجام‌ پروژه‌های‌ متعدد پژوهشی‌ برای‌ وزارت‌ مسکن‌ و شهرسازی‌

شهرداری‌ تهران‌ و تبریز و سازمان‌ میراث‌فرهنگی‌ کشور از دیگر کارهای افشار نادری


به شمار می‌آیند.



این هنرمند معمار عقیده دارد:”معماری، انتظامی است با طبیعتی پیچیده که مباحث


مختلف از فلسفه و جامعه‌شناسی تا ریاضیات و تکنولوژی در آن مطرح هستند.



معماری به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسان‌ها، مملو از عناصر و فضاهایی


است که دارای معنای عمیق فرهنگی و القا کننده احساساتی بسیار قوی است.



معماری بحث طراحی فرم است و نیازمند آن است که بین تأثیرات لحظه‌ای حسی و

ادراک پایدار فضای هستی، تعادل برقرار کند.



معماری هنر به نظم آوردن فضا است”.

معمار حانیه
5th August 2013, 05:30 PM
زندگی نامه و آثار محمدرضا نیکبخت


(http://www.parsecad.ir/?p=821)
(http://www.parsecad.ir/?p=821)
http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/f0joorw01d76xsfw615a-150x150.jpg
(http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/f0joorw01d76xsfw615a.jpg)

(http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/f0joorw01d76xsfw615a.jpg) محمد رضا نیکبخت


محمدرضا نیکبخت در دی ماه سال ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال ۱۳۷۵ اخذ نمود. از سال ۱۳۶۴ فعالیت کاری خود را در حین تحصیل، با مهندسان مشاور شارستان آغاز نمود. درسال ۱۳۸۲ “مهندسان مشاور زندیگان” را همراه با چند تن از دوستان تاسیس و در طی این سالها تجارب متنوعی در طراحی ، نظارت، مرمت و احیاء کسب نمود. از سوابق حرفه ای وی میتوان از طراحی و نظارت پروژه های متعدد مسکونی ، فرهنگی فضاهای فرهنگی و مرمت و احیای بناهای تاریخی حائز اهمیت ( نظیر کتابخانه حسینیه ارشاد، طرح مرمت و احیا مجموعه بایزید بسطامی و همچنین طرح مقبره مزار او ) و انتشار کتاب ” تجربه مرمت و احیاء خانقاه چلپی اوغلو” یاد کرد. فعالیت های مرمت و احیای بناهای تاریخی و آثار منتشر شده توسط وی موفق به اخذ چندین جایزه و رتبه از محافل مختلف داخلی و بین المللی از جمله جایزه بنیاد آقا خان در ژنو شد.

پروژه ها :


http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p3-300x187.jpg (http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p3.jpg)

آثار محمد رضا نیکبخت


http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p4-200x300.jpg (http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p4.jpg)

آثار محمد رضا نیکبخت مجتمع مسکونی بهاران، تهران، ۱۳۸۰


http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p19-300x195.jpg (http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p19.jpg) آثار محمد رضا نیکبخت





مجتمع مسکونی نیاوران، تهران، ۱۳۸۶


http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p38-200x300.jpg (http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/p38.jpg)

آثار محمد رضا نیکبخت


(http://www.parsecad.ir/?p=821)

معمار حانیه
5th August 2013, 05:32 PM
زندگی نامه نکتار پازازیان
(http://www.parsecad.ir/?p=815)


(http://www.parsecad.ir/?p=815)
http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/1324385557665601_large-150x150.jpg


(http://www.parsecad.ir/wp-content/uploads/2013/03/1324385557665601_large.jpg)

نکتار پازازیان

نکتار پاپازیان، از جمله اولین معماران زن ایرانی، متعلق به نخستین نسل از دانش ­آموختگان معماری دانشگاه تهران می­باشد. نکتار پاپازیان در شهر اراک به دنیا آمد و بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران و گرفتن دیپلم ریاضی، به تحصیل در رشته معماری دانشگاه تهران پرداخت. پس از آن، پاپازیان، برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و در دانشگاه بوزار پاریس به ادامه تحصیل پرداخت. وی در مدت ده سالی که در پاریس اقامت داشت، به کار در دفاتر معماری نیز مشغول بود.پاپازیان بعد از ازدواج با آندرف (مهندس فرانسوی) به ایران مراجعه و در سال ۱۳۳۹ همراه با مهندس مقتدر، دفتر “مقتدر آندرف” را تاسیس نمود. این دفتر بعد از مدتی با شرکت “مندا” ادغام شد و نام مهندسین مشاور “مدام” را به خود گرفت. پاپازیان بعدها با همکاری مهندس اوهانجانیان دفتر دیگری به نام “مهندسین مشاور آرتک” تاسیس نمود.
مهم­ترین پروژه­های معماری و طرح­های شهری که پاپازیان در آنها شرکت داشت عبارتند از؛


ـ دانشگاه جندی شاپور
ـ بخش هایی از دانشگاه تبریز
ـ طرح جامع تبریز
ـ گمرک آستارا
ـ دبیرستان جامع دانشگاه بوعلی همدان
ـ انستیتو مربیان حرفه­ای کرج
نکتار پاپازیان از جمله معماران زن ایرانی شرکت­­ کننده در کنگره بین­ المللی زنان معمار در سال ۱۳۵۶ بود. در این کنگره که با موضوع محوری ” بحران هویت در معماری” زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و با همکاری اتحادیه بین­المللی زنان در رامسر تشکیل شده بود، علاوه بر معماران زن ایرانی؛ نوشین احسان، لیلا سردارافخمی، گیتی افروز کاردان، نسرین فقیه، زهره قراگزلو و …، حدود ۲۰ معمار دیگر از نقاط مختلف دنیا شرکت کرده بودند که در این میان می­توان به خانم دنیس اسکات براون از آمریکا اشاره کرد.
هدف این کنگره تبادل­ نظر بین زنان معمار از نقاط مختلف دنیا و همچنین تشویق آنها در پیشبرد کارهای معماری و شهرسازی و به وجود آوردن فرصتی برای آنان، به خصوص زنان ایرانی برای تبادل عقاید و نظرات و نمایش آثارشان در معرض دید عموم بود.
به نظر پاپازیان؛ “معماری هیچ­وقت نمی تواند حالت عمومی و کلی داشته باشد. هر جامعه ­ای احتیاج به معماری خاص خود دارد. موفق­ترین اشخاص در این مورد ژاپنی­ها هستند. در عین حال که معماریشان کاملا ژاپنی است اما مدرن و مطابق با تکنولوژی جدید هم می­باشد.
وی معتقد است که پیروی از معماری قدیم کاری حساس و خطرناک است چراکه به کار بردن قوس و شیشه رنگی و شبکه به خودی خود نمی­تواند باعث پدیدار شدن معماری شود”
(http://www.parsecad.ir/?p=815)

معمار حانیه
4th October 2013, 06:59 PM
زاها حدید




http://www.kianavahdati.com/Stream.aspx?type=32&id=-2147483648&property=1

شرح: معماری که برای معرفی انتخاب کردم یک معمار زن بنام "زاها حدید" است.
او در بغداد متولد شدودر سال1977 در انگلستان فارغ التحصیل شد. از معماران برجسته عصر حاضر است. طرحهای او، دکنستروکتیویزم در معماری رامعرفی میکنند.کنفرانس ها و درسهای او، در نقاط مختلف جهان، مورد توجه قرار دارند. در سال 1994، پس ازکنزوتانجه،کرسی تدریس طراحی در دانشکده ی معماری هاروارد، به وی واگذار شد. فعالیتهای حرفه ای او، از آفرینش فضای شهری کلان، تا خلق اجزای زینت مند و مبله داخلی، ابعاد جهانی دارند. نمونه کار - 1:برج لیلیوم - ورسا - لهستان
سال ساخت : 2007-2012
کاربری : مسکونی و چند منظوره
متقاضی: Lilium Polska Sp. z o.o.
معمار طراح: زاها حدید و پاتریک شوماخر
معمار پروژه: مارکوس پلانتو
تیم مسابقه: توماس ماتوی ، سوفیا رازاک ، نائومی فریتز ، دنیل ویدریگ ، فلویو ویرز ، ماریاگرازیا لانزا ، دنیس برزینا
مشاور: Structure ARUP
خدمات: ARUP
برآورد امکانات و تجهیزات: دیویس لنگدان

http://www.kianavahdati.com/Stream.aspx?type=32&id=-2147483648&property=4
تصویر نمونه کار - 1معرفی نمونه کار - 1:شرح کلی
برج لیلیوم در مرکز شهر ورسا و در مجاورت برج ماریوت واقع شده ، درست نزدیک به تقاطع یروزولیمسکی و چالوبینسکیه گو ، از ضلع شمال هم ، روبروی ایستگاه مرکزی قطار قرار گرفته .

ملکه حدید این ساختمون رو برای پایتخت لهستان طراحی کرده. ورسا افقی روشن با سازه های شفاف داره و از اینرو دارای هویت و شخصیته قابل توجهیه . رسیدن به ارتفاع 240 متری ، فرم بلند و ظریف رو برای این ساختمون رقم زده و وجود این برج در کنار برج های مجاور، قصر فرهنگی شهر رو کامل میکنه و خوشه ی ساختمونای مرتفع پایتخت را کاملتر از قبل میکنه. برج لیلیوم 72.027 متر مربع از 101.205 متر مربع محیط خودش رو اشغال کرده . این ساختمون شامل آپارتمانای مسکونی - تفریحی و یه هتله.

کاربری
برج لیلیوم شامل هتل ، آپارتمان مسکونی ، چشمه آب معدنی ، محدوده تجاری زیر زمینی (خرده فروش) با یه مرکز خرید ه(Mall). چهار تا لابی تو طبقه همکف هست که 4 ورودی جداگانه رو برای هتل ، آپارتمانها ، رستوران و فضای استراحت مجموعه رو تامین کرده.

معبر و دسترسی
المان های مختلف برنامه ریزی شده دسترسی ها و خروجی های متفاوتی رو برای برج لیلیوم رقم زده ، که شامله : پارکینگ خارج از ساختمان، پیاده روی مخصوص از بیرون به ورودی پارکینگ زیرزمینه ،

دسترسی وسائل نقلیه
پارکینگ برجهای لیلیوم و ماریوت کنار هم و تو طبقه زیرزمینه ، با دو رمپی که تو خیابان نووگرادزکا هست ، از همدیگه جدا میشدن.

دسترسی افراد
ورودی اصلی ساختمون تو طبقه همکفه. ارتفاع لابی دو برابر سایر قسمتاس ، قسمت پذیرش سمت راست ورودیه. تو نقشه ساختمون ورودی جداگانه ای برای هر قسمت طراحی شده .قسمتای مسکونی ، هتل ، رستوران و خروجی اضطراری مجموعه دسترسیای جداگانه دارن. تمام ورودیا با یه پل قابل دسترس هستن . این پل از مرکز خرید شروع و به محدوده عمومی مجمو عه میرسه. این پلها از درصد عمومیت ورودیا کم کرده و محدوده ای خصوصی رو تشکیل داده. ورودی آپارتمان مسکونی تو خیابون یروزولمسکی ، جایی که ورودی هتل بطور مناسب و شایسته مقابل ورودی هتل مایوت قرار گرفته . وروردی فسمتای فضای باز مجموعه و خروج اضطراری تو خیابون نووگرادزکا که ترافیک کمتر براش پیش بینی شده ، قرار گرفته . ساکنین برج لیلیوم قادر هستن از ورودی اختصاصی برای رفت و آمد به قسمتهای خرده فروشی و تجاری مجموعه استفاده کنن.


نمونه کار - 2:طرح زاها حدید برای برج های رقصان تاییدی بر گسترش تجارت خلیج در آینده طلایی دبی است. این سه برج بر روی خلیج کوچکی ساخته می شوند و این پروژه به یک تصویر برجسته برای محدوده خلیج و توسعه های انحصاری آن می باشد. حجم آبگونه و موج دار برج ها با ترکیب دینامیک درونی احجام طراحی و بوجود آمده است.
http://www.kianavahdati.com/Stream.aspx?type=32&id=-2147483648&property=7
تصویر نمونه کار - 2سایر نمونه کارها:
کارهای گفته شده در بالا کارهایی از این معمار است که هنوز ساخته نشده اند اما کارهایی که در اینجا معرفی میکنم کارهای ساخته شده ی ایشان هستند مثل پروژه های ایستگاه آتشنشانی شهر دانشگاهی ویترا در سوییس، غرفه ی ویدئوموزیک گرونینگن در هلند،و بار-رستوران مونسون در ژاپن، شیوایی کلام پر معنای حدید را میرسانند. آثار ترسیمی و نقاشی او، در مهمترین موزه های جهان، از جمله نمایشگاه دائمی موزه های هنر مدرن نیویورک، گالری جی.آ. در توکیو، و موزه های معماری آلمان، در فرانکفورت و گوگن هایم، به نمایش گذاشته شده اند

امیر دانته
22nd October 2013, 03:13 PM
زندگی نامه فرشید موسوی (http://modernarts.blogfa.com/post-39.aspx)

فرشید موسوی در سال ۱۹۶۵ در شهر شیراز متولد شد و در سن ۱۸ سالگی به عنوان دانشجوی معماری در دانشگاه داندی (Dundee) بریتانیا پذیرفته شد. بعد از اتمام تحصیل در دانشگاه داندی و یک سال کار در کارگاه ساختمان رنزو پیانو در جنوا، مشغول به تحصیل در مدرسه معماری بارتلت در کالج لندن شد. او در سن ۲۴ سالگی و در هنگام تحصیل برای کسب مدرک کارشناسی‌ارشد معماری در دانشگاه هاروارد، آلخاندرو زائرا پولو، شوهر و همکار آینده خویش را ملاقات کرد.

این دو جوان هدف مشترکی داشتند و برای رسیدن به آن سخت تلاش می‌کردند و آن چیزی نبود جز بیرون کشیدن مباحث و طرح‌های آوانگارد از برج‌های عاج مدارس معماری. موسوی در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد و همکاری با زائرا پولو در دفتر کولهاس (Rem Koolhaas) رتردام را آغاز کرد. بعد از دو سال همکاری، آن‌ها با یکدیگر ازدواج کرده و «دفتر معماری خارجی» (FOA) در لندن را راه‌اندازی کردند. آن‌ها در هنگام تاسیس این شرکت، برای تدریس در انجمن معماری در آن شهر به سر می‌بردند. این زوج معمار بعدها در دانشگاه‌های پرینستون، یو.سی.ال.ای و کلمبیا در امریکا نیز به تدریس معماری پرداختند. اما سال ۱۹۹۵ نقطه عطفی برای شرکت نوپای آن‌ها بود. FOA در مسابقه بین‌المللی طراحی فرودگاه بین‌المللی یوکوهامای ژاپن شرکت کرد و برنده نهایی آن شد.فرشید موسوی و زائرا پولو بعد از زوج رنزو پیانو و ریچارد راجرز که بیست سال قبل برنده مسابقه‌ای در این سطح شده بودند، جوان‌ترین معمارانی بودند که توانسته بودند در سطح بین‌المللی اینچنین بدرخشند.
اولین پروژه‌ای که توسط FOA و در سال ۱۹۹۸ به اتمام رسید ساخت رستوران بلگو در بیشه لدبروک شهر لندن بود.
هفت سال بعد از برنده شدن طرح فرودگاه یوکوهاما توسط فرشید موسوی و شوهرش، ساخت این بنای مهم به پایان رسید و شرکت آن‌ها برای معرفی معماری انگلستان در بی‌ینال معماری ونیز توسط کنسولگری بریتانیا انتخاب شد که مصادف بود با انتخاب خانم موسوی به عنوان پرفسور آکادمی هنرهای زیبای وین. سال ۲۰۰۳ سال چندان موفقی برای آن‌ها نبود چون طرح آن‌ها برای مسابقه بزرگ معماران جهان در نیویورک موفقیتی کسب نکرد ولی سال بعد را می‌توان یکی از موفق‌ترین دوره‌های کاری FOA نامید. افتتاح پارک آودیتوریوم در میدان فرهنگ‌های بین‌المللی در بارسلونا، نمایشگاهی از کارها و طرح‌های شرکت در انستیتوی هنرهای مدرن در لندن، برگزیده شدن به عنوان یکی از معماران مناقصه المپیک ۲۰۱۲ لندن و برنده شدن طراحی ساختمان جدید موسیقی و تئاتر BBC در وایت سیتی لندن از موفقیت‌های بی‌شمار آن‌ها در سال ۲۰۰۴ بود.
FOA به سرپرستی خانم موسوی و آقای پولو طرح‌های بسیار زیادی را به اتمام رسانده و یا در حال اجرا دارد که از جمله‌ آن‌ها می‌توان از انتشارات دالنیوک در شهر کتاب کره ‌جنوبی، ساختمان تئاتر شهرداری توربیخا در اسپانیا، مجتمع اومرانیه در استانبول، مجتمع مسکونی کارابانچل در مادرید، مرکز تکنولوژی بارسلونا، دپارتمان جان لوییز، کالج طراحی ریونزبورن و ساختمان سه‌گانه EC3 در انگلستان، انستیتوی پزشکی قانونی مادرید و برج مسکونی دورانگو در اسپانیا نام برد.
طرح‌هایی که آن‌ها ارائه می‌دهند این حس را به انسان القا می‌کند که گویی یک جراح پلاستیک پوسته زمین را در اختیار گرفته و به آن شکل می‌دهد. ساختمان‌ها به مناظر و مناظر به ساختمان‌ها تبدیل می‌شوند و انسان و طبیعت یکدیگر را در آغوش می‌گیرند. شاید همین نگرش به معماری باشد که FOA را به یکی از خلاق‌ترین و مهم‌ترین شرکت‌ها در زمینه طراحی ‌شهری و معماری مناظر در جهان بدل ساخته و جوایز بسیاری را برای آن‌ها به ارمغان آورده است؛ جوایزی همچون: چهار جایزه اروپایی RIBA در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۰۶، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۴، جایزه معماری ELLE اسپانیا، جایزه تجاری اروپا برای در نظر گرفتن مسائل محیطی در مجتمع استانبول، جایزه معمار سال اسپانیا، جایزه توپوگرافی در بی‌ینال ونیز، جایزه معماری اریک میرالس، جایزه بین‌المللی معماری داخلی FX، مقام دوم مسابقات بین‌المللی بازسازی ساختمان‌های کنار آب در تنه‌ریف اسپانیا و ده‌ها مورد دیگر.
شایان ذکر است که خانم موسوی در رقابت برگزارشده برای طراحی سینما آزادی در سال ۱۹۹۷ نیز با طرحی بسیار جالب و تاحدی شبیه به ساختمان جعبه موسیقی BBC، شرکت کرد که البته برنده آن مسابقه شناخته نشد.فرشید موسوی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است. او این رشته را در دانشگاه های GCD، کالج لندن، داندی و مدرسه معماری بارتلت تدریس می کند. پیش از تاسیس دفتر معماری خارجی همراه با آلخاندرو زارا یولو در سال ۱۹۹۲ در لندن، موسوی مسوولیت طراحی ساختمان رنزوپیانو در جنوا و اداره دفتر معماری کلان شهر روتردام را نیز بر عهده داشت.
با توجه به اینکه موسوی استادی متعهد و بسیار برجسته است در دانشگاه های UCLA، کلمبیا، پرینستون و چند مدرسه معماری دیگر در اروپا به عنوان ناظر فعالیت می کند.
خانم موسوی به مدت ۸ سال در اتحادیه معماری لندن مشغول به تدریس بود و در این مدت ریاست موسسه معماری فرهنگستان هنرهای زیبا در وین را نیز بر عهده داشت. علاوه بر سرپرستی این فرهنگستان فرشید موسوی بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ در این موسسه به تدریس نیز مشغول بود.شرکتی که فرشید موسوی در لندن تاسیس کرده و به نام دفتر معماری خارجی (FOA) مشغول به فعالیت است به عنوان یکی از برجسته ترین و خلاق ترین شرکت های معماری در طراحی های شهری و چشم اندازها در سراسر جهان به حساب می آید. این شرکت تا به حال پروژه های بین المللی زیادی در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است که اکثر آنها نامزد کسب جایزه های بین المللی در طراحی بوده اند.
از این طراح ها می توان به گذرگاه دریایی یوکوهاما در ژاپن، پارک بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفرانس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفراس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس در لاویلا یویاسا اسپانیا و غرفه نمایشگاه صادرات بین المللی اسپانیا اشاره کرد.
از طرح های در دست احداث FOA هم می توان از ساختمان تئاتر ترودیا (در اسپانیا) مرکز فن آوری لوگو ونو و مرکز اسکان اجتماعی مادرید نام برد. FOA در کشورهای دیگر هم طرح هایی در دست ساخت دارد. ساختمان اصلی ناشران در پاجو کره جنوبی، مرکز جدید موسیقی BBC در لندن، دانشگاه هنر و طراحی در انگلستان و دفاتر کار مختلف با مقیاس بزرگ در هلند از طرح های هستند که توسط FOA در حال اجرا و ساخت می باشند.اکثر فعالیت های این شرکت و طرح های در دست اقدام FOA در تعداد زیادی کاتالوگ به چاپ رسیده اند و به این وسیله این فعالیت ها به مردم معرفی می شوند. فرشید موسوی علاوه بر اینکه عضو ثابت کمیته طراحی بین المللی (IDC) در لندن است یکی از اعضای گروه مشاورین معماری و طراحی پارلمان انگلستان نیز به شمار می آید.
در نوامبر ۲۰۰۵، هم موسوی به عنوان مسوول کمیته برگزارکننده اعطای جوایز معماری «آقاخان» برگزیده شد.جوایز دریافتی و افتخاراتسال ۲۰۰۵:- جایزه چارلز نیکس
- اولین جایزه نمایشگاه بین المللی آیچی پاویلیون اسپانیا در مسابقات ژاپنسال ۲۰۰۴:
- جایزه نقشه کشی معماری برای پارک نوارتیس و پارکینگ بزرگ بازل در مراسم سالانه ونیزسال ۲۰۰۳:- جایزه اریک میرالز برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در مادرید – جایزه «معماری کاناگاوا» برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در ژاپن
- اولین جایزه مسابقات طراحی مرکز موسیقی BBC در لندنسال ۲۰۰۲:- نامزد کسب عنوان برتر مسابقات طراحی WTC در نیویورکسال ۲۰۰۱:- انتخاب به عنوان برترین معمار در مسابقه بین المللی طراحی بانک Entry South در لندنسال ۲۰۰۰:
- انتخاب به عنوان برترین معمار طراحی سالن های کنفرانس و پارک South-Eastern در بارسلوناسال ۱۹۹۹:- کسب عنوان برترین طراح داخلی برای طراحی بهترین محل بازی سرپوشیدهسال ۱۹۹۸:
- کسب مقام دوم در مسابقات بین المللی بازسازی ساختمان های کنار آب در تنه ریف اسپانیاسال ۱۹۹۷:
- کسب عنوان دوم مسابقات طراحی میونگ دانگ در کره جنوبیسال ۱۹۹۷:- برنده طرح سینما آزادی تهران . ایرانسال ۱۹۹۵:
- برنده جایزه طراحی بندر بین المللی یوکوهاما- سالن های همایش و پارک ساحلی بارسلونا، اسپانیا (جنوب غربی)

معمار حانیه
25th October 2013, 12:58 AM
زندگینامه معمار کامران دیبا (http://www.difal.ir/220/%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%85%d 9%87-%d9%85%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%db%8c%d8%a8%d8%a7)

کامران دیبا (طباطبایی)، در 5 مارس ۱۹۳۷ در تهران متولد شد. دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایرانی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارق التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/diba.jpg در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد. شرکت "DAZ" در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷ صد و پنجاه پرسنل داشت. دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت می کرد. وی به سنت های بومی و هم چنین نیاز های جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود. پروژه نیمه تمام "شهر جدید شوشتر" (1974-80) در خوزستان که وی آرشیتکت و برنامه ریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده است. وی این شیوه را جایگزین طراحی بر اساس الگوهای غربی، که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود، نمود. http://www.difal.ir/upload/image/diba/1.jpg این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راه ها میادین عمومی و محله های کوچک در اطراف آن شکل می گرفتند و وجود باغ ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می کرد. بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می کند که زیبا و با شکوه است. دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است. اما بنایی که شاید شناخته شده ترین اثر وی باشد موزه هنرهای معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقف های نیم هلالی اش یادآور بادگیرهای سنتی خاورمیانه است. وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸) http://www.difal.ir/upload/image/diba/2.jpg دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می کرد همکاری کرد. وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند. پروژه های وی شامل طرح های خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتل ها در اسپانیا ست. وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه "کرنل" همکاری کرد. دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. او هم چنین گرد آورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود. http://www.difal.ir/upload/image/diba/3.jpg مصاحبه با کامران دیبا، بهار ۱۳۴۸ محمود ارجمندی: فکر می­کنم بهتر باشد صحبت را از سنت شروع کنیم زیرا با وجود بحث­های فراوان، هنوز آن طور که باید و شاید این موضوع روشن نشده است؟
کامران دیبا: اگر ما بخواهیم فقط در مورد سنت صحبت کنیم، این بحث غیر کالبدی است و اصلا معماری نیست؛ پس منظور جنبه­ های سنتی می­ باشد که مربوط می­ شود به یک واکنش بین سنت و محیط کالبدی. ما راجع به تاثیر این واکنش با معماری صحبت خواهیم کرد که آیا می­ توانیم با جبر و زور، سنت­ها را مدرن کنیم و یا آنها را از بین ببریم؟ آیا کارهایی که در این زمینه کردند موفق بوده یا اینکه این سنت­ها هنوز زنده­ اند و ما باید آنها را در معماری رعایت کنیم؟ واقعیت این است که سنت بصورت یک فکر اجتماعی نقش موثری را بازی می­کند و این غیر قابل انکار است. حالا سنت­ها بعضی بصورت "آگاه" و بعضی­ عوامل ناشی از سنت هستند که بصورت "ناآگاه " هستند. اصلا اگر سنت را زیر پا بگذاریم، عکس­ العمل انسانی صد در صد منفی خواهد بود. بطور مثال اگر کسی احتیاج داشته باشد که در منزلش یک اطاق پذیرایی داشته باشد و اگر ما به او اطاق پذیرایی ندهیم، آن اطاقی که برای خودش گذاشته­ ایم را اطاق مهمان می­ کند و خودش در راهرو زندگی می­کند. یعنی زندگی مهم­ اش را در راهرو می­ گذراند. پس عملا سنت­ها و عادات هستند که باعث می­ شود یک ایرانی شب تابستان بنشیند در حیاطش و اگر ما بخواهیم این را از او بگیریم، ممکن است دور حیاطش حصیر بچسباند که باز بتواند آنجا بنشیند. پس نتیجه می­گیریم که اقداماتی که با سنت تناقض دارد ممکن است یک عکس العمل منفی و یا شورش رقیق به وجود آورد. اثر بعضی سنت­ها به صورت "نا آگاه " هستند که من فکر می­کنم تا اندازه­ای مهمتر باشند. به خاطر اینکه دلیل ناراحتی مشخص نیست و این عامل بصورت یک مرحله نا آگاهی می­ باشد که در رفتار و عمل مردم تاثیر می­ گذارد. این را نمی­شود زود ارتباط به موضوع بخصوصی داد. مثلا یکی از محیطی بدش می­ آید ولی دلیلش را نمی­داند و یا در یک عمارتی نمی­ خواهد برود. پس سنت خیلی مهم است و اگر منظور ما بوجود آوردن یک معماری انسانی باشد باید انسانها و خواسته­ هایشان را در نظر بگیریم، حتی خواسته­ هایی که روشن نیستند و "نا آگاه" هستند و اگر رفتار و خواسته­ های افراد را در نظر نگیریم عملا نمی­توانیم معماری انسانی بوجود آوریم. http://www.difal.ir/upload/image/diba/4.jpg محمود ارجمندی: آیا بین فونکسیون­های جدید ناشی از تکنیک از طرفی و سنت و خصوصیات درونی انسانی از جانب دیگر تناقضی موجود است؟ این تناقض چطور می­تواند حل شود؟
کامران دیبا: نیروهای دینامیک و متحرک دائما یک مرحله انتقالی را در فرهنگ و شخصیت تثبیت می­ نمایند. یکی از نیروها که در تغییر شکل جوامع امروزی نقش بازی می­کند "تکنولوژی" و "اتومیشن" است. در معماری انسانی، سنت صرفا برای خودش مطرح نیست. البته معمار می­تواند از خودش ایدئولوژی مخصوصی داشته باشد و تا اندازه­ای آن را تحمیل کند. ممکن است معماری باشد که علیه تکنیک و غیر انسانی شدن اجتماعش شورش کند و از آن طرف یک نفر هم بخواهد تکنولوژیک را سیونال و مادی باشد و تمام عوامل معنوی را از بین ببرد و یک زندگی ماشینی بوجود آورد و یا از طرفی هر دوی این افکار به موازات هم موجود باشد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/5.jpg محمود ارجمندی: معمار روی چه مبانی باید قضاوت بکند و چه اصولی مطرح می­شود؟ کامران دیبا: من فکر می­کنم که رشته معماری در آینده به فرم یک دیسیپلین کلکتیو درآید ولی هنوز مخصوصا در ممالک ما یک فرم خیلی فردی را دارد. روی این اصل اگر ما از نظر ایرانی به این مسئله نگاه کنیم فکر می­کنم یک معمار، یک فرد است و باید خودش بتواند قضاوت کند. ما نمی­توانیم الگویی داشته باشیم. اگر ما به رشد بیشتری برسیم و بتوانیم یک مقدار سئوالات ابتدایی خودمان را جواب دهیم، در آن مرحله ما می­توانیم راجع به خط مشی و غیره صحبت نماییم. ولی به آنچه که خود من معتقدم معماری انسانی بعنوان یک متدولوژی می­باشد. یعنی ما اگر شروع کارمان بر مبنای پلاستیک یا آرتیستیک یا جغرافیایی و فونکسیونل نباشد و بر روی اصول انسانی پایه گذاری شود، فکر می­کنم تا اندازه­ای جوابگوی مشکلات مطرح شده باشد. پس مسئله­ ای که مطرح می­شود اتفاقاتی است که در مدت دیدار فردی از یک محیط کالبدی روی می­دهد. تجربیات بصری و سمعی یا اجتماعی این فرد یا گروه و برداشت آنها از این محیط برای من مطرح است. بعد بگوییم از نظر آرتیستیک فرم چه باید باشد. این یک نوع وسیله است نه هدف. اگر من شخصا یک پروژه­ای انجام بدهم، موفقیت را وقتی حس می­کنم که این پروژه از نظر دیدهای انسانی موفق باشد و فرم پلاستیک آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. باید گفت پلاستیک جهت دهنده یا جا دهنده است.
http://www.difal.ir/upload/image/diba/6.jpg محمود ارجمندی: حال می­بینیم که معماری بستگی شدید با اجتماع دارد؛ یعنی آرشیتکت باید اجتماع را بشناسد و منعکس کننده آن در کارش باشد. از جانب دیگر با تکنیک رابطه دارد. بنابراین به نظر شما مسئله هنر در معماری به چه شکل مطرح می­شود؟ کامران دیبا: از نظر من هنر وسیله ای است که به صورت طبیعی اتفاق می­ افتد. آن را آدم کپی هم می­ تواند بکند. این ممکن است از نظر بعضی­ ها بعید باشد. یک معماری اگر انسانی باشد هیچ مهم نیست که مثلا یک فاساد "لوکوربوزیه" را عینا کپی کنیم و یا فرم دیگری را که فکر می­ کنیم مناسب است. مثلا دیده ام بعضی آرشیتکت­ها صحبت می­ کنند فلانی زیاد خلاق نیست؛ اثر فلانی در کارش موثر است. این مسئله بچه گانه است برای اینکه آن معماری هم که اثر کسی در کارش نیست نفوذ آن کار معماری درجه دوم در کارش هست و آن هم که خودش را راضی می­ کند که دیگری تحت تاثیر فلان کس است، خودش تحت تاثیر کاری است که توی هر خیابان متوسط تهران موجود است. عملا همه تحت تاثیر و تاثیر بردار هستند.
http://www.difal.ir/upload/image/diba/7.jpg محمود ارجمندی: پس جنبه هنری معماری به چه شکل در می­ آید؟
کامران دیبا: من فکر می­کنم هنر معمار در این است که بتواند این عوامل انسانی را به بهترین وجهی در محیط کالبدی تنظیم کند. من از معماری انسانی تبعیت می­ کنم ولی در پروژه­ هایی که عمل کرده­ ام ممکن است این مسئله حس نشود و خیلی­ ها بگویند جنبه پلاستیک دارد ولی برای خود من چیزی که مطرح است پلاستیک نیست برای اینکه پلاستیک ارژینال و اختراعی نیست. روی این اصل اگر توی یک مجله که ورق می­زنم، فرمی پیدا شود که به درد بخورد، از نظر من قابل استفاده است. ما همیشه از اشکال هندسی کپی می­کنیم. هیچوقت یک فضای مدور ارژینال نیست. همچنین یک مثلث یا ذوذنقه. خوب اگر شما کمی پایتان را آنطرف­ تر بگذارید، هیچ پنجره­ ای هم فکر نمی­کنم ارژینال باشد. بالاخره مفهوم اصلی پنجره موجود بوده و ما تغییرات کوچکی در دتایل آن داده­ ایم. http://www.difal.ir/upload/image/diba/9.jpg محمود ارجمندی: این گفته شما کاملا صحیح، به این ترتیب که انتقادی هم بر معماری مدرن هست که فضاها همان فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته است و معماری مدرن نتوانسته فضاهای جدیدی ارائه دهد. به دنبال این بحث موضوعی پیش می­ آید؛ امروزه به جای فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته در معماری بحث از فضاهای ریمان و فضاهای بیش بعدی است. منظور فضاهایی است که بیشتر جنبه روانی و غیر فیزیکی دارند. راجع به این مسئله چطور فکر می­کنید؟ کامران دیبا: گفتم، من اصولا پی بوجود آوردن پلاستیک جدید نیستم ولی البته نمی­ گویم اشخاص دیگر هم نباشند. ممکن است بعضی آرشیتکت­ها پی خلق فضاهای جدید باشند و این را هم منکر نمی­شوم که وقتی روی یک مجموعه و یا ساختمان کار می­کنم، فضا برای من خیلی مهم است. من فضا را از نظر هندسی نگاه نمی­کنم بلکه از نظر فعالیت انسانی به آن نگاه می­کنم. مثلا می­گویم این بابایی که نشسته کنار این پنجره می­خواهد ۱۰۰ متر نگاه کند روی یک فضای دو بعدی سبز و چون آن طرف یک عمارت کثیفی هست، من ۶ تا درخت می­گذارم که این را ببندم از جلوی چشمش و یا می­خواهم شب که تاریک می­شود ستاره­ها را روی آسمان ببیند، پس این به من فضا می­دهد. نتیجه می­گیریم که فضای ثابت اثر بخصوصی ندارد و بعد انسانی و فردی و فرهنگی دخیل است. فضای جدید و این حرف­ها برای من مطرح نیست چون این صد درصد بنظر من یک طرز فکر مادی است که آن بر خلاف یک تفکر انسانی است. برای من فضایی مطرح است که ارتباط برقرار می­ کند با فعالیت یک انسان، حالا این فعالیت مثلا این است که یک آدم کفشش را درآورده پایش را بکند توی جوی آب. این مساله­ ای است که به من یک طرح می­دهد ولی ممکن است یک معمار روی این فکر نکند. معمار اول یک تجسس می­ کند در مورد فضاهای منفی یا مثبت، پر یا خالی. البته این فضاها جدا از انسانها نیستند ولی درجه اهمیت تحقیق در مورد فضاها و حجم­ ها می­ باشد که این بصورت متدولوژی یک اثر دارد ولی در مورد خودم که صحبت می­ کنم چیزی که مطرح است تحقیق در مورد انسانها و روابطشان با یکدیگر و محیط بوده و البته این انسانها و روابطشان بی­ ارتباط به فضا نیستند. من فکر می­ کنم فرق عمده ایدئولوژیک بین من و همکارانم این باشد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/10.jpg

معمار حانیه
1st January 2014, 12:37 AM
حسن فتحی مرد وقار ,معمار ایرانی

حسن فتحی مرد فریبایی و گیرایی، مرد وقار و متانت و فهم و شعوربود. معماریی که او به دنیا هدیه کرد نیز همه ی این صفت ها را یکجا در خود گرد می آورد. بناهای او به روشنی نمایانگر آرمان های او و تکنیک های برگزیده ی خود اوست

فتحی معتقد بود کهمعماری هر مکان ویژه ی مردم خود آنجاست زیرا هر منطقه ای مصالح،آب و هوا و میراث فرهنگی و روانشناسی خاص خود را دارد که بر بیان معماری ویژه ی آنجا تأثیر می گذارند. این اعتقاد او در واکنشی که نسبت به سبک معماری بین المللی داشت آشکار می شود:« آیا معماری بین المللی توجه بیمار گونه ی جهانی نسبت به هنر و فقدان جهانی فرهنگ نیست؟به نظر من بهترین بیان معمارانه آن چیزی است که حاصل بر همکنش بین شعور انسان و محیط طبیعی او و پاسخگوی نیازهای مادی و معنویش باشد» او، در عین ترویج توجه به معماری منطقه ای ، انزوای منطقه ای را توصیه نمی کرد. معماری خود او عنصرهای منطقه ای گوناگون مصر را آزادانه در هم می آمیزد. منطقه گرایی او می خواهد معماران را به این چالش وادارد که زمینه ای را که در آن طراحی می کنند و می سازند بدرستی بشناسند و به آنچه برای آن مکان و بهره گیران بومی آن ضروری است احترام بگذارند، خودش در این باره چنین می گوید
معروف است که اگر چیزی را ، بدون توجه به محیط طبیعی در مکانی از طبیعت بگذارید هم طبیعت شما را مجازات خواهد کرد و هم مردم.
حسن فتحی صداقت در معماری را تغریف می کرد : او همانگونه طراحی می کرد که جامعه نیاز داشت و همانگونه می ساخت که فکر می کرد و همانگونه فکر می کرد که زندگی می کرد
از نظر فتحی انسان معیار همه چیزست. انسان موجودی است که نیروهای طبیعت را می بیند و آن ها را احساس می کند. معمار باید کارکرد احساس های آدمی را بشناسد تا بتواند آن نیروها را به هنر مبدل سازد:بدبختانه، چشم آدمی مانند گوشش حساس نیست . وقتی گوشتان صدای نا هنجاری را می شنود ، شما ناخودآگاه از جا می پرید، اما اگر دیدگانتان تناسبی ناهنجار را ببیند، یکه نمی خورد و مثلاٌ چشمتان سرخ نمی شود یا از آن اشک نمی آید ودردتان
نمی گیرد.

خانه ی عبدالرحمن نظیف
سال ساخت : 1980
مکان جده - عربستان سعودی
مالک شیخ عبدالرحمن نظیف
طراح : حسن فتحی
مالک که در یک خانه ی سنتی در جده زندگی می کرد در سال 1974 فتحی را در قاهره ملاقات کرد و فتحی نخستین طرح ها را در آنجا به او ارایه داد. پس از موافقت های اولیه از زمین ساختگاه طرح ، در جده بازدید کرد و کار ساخت در همان سال آغاز شد. ساخت سازه ی طرح دو سال طول کشید . سنگ های این ساختمان را از یک خانه ی قدیمی کلنگی در جده بازیافت کردند و مالک برای تهیه ی چوب به کشورهای گوناگونی سفر کرد و سر انجام چوب لازم را از اندونزی و سوئد آورد . کار ساخت خانه با همکاری دو تن از بناهای همکار استاد فتحی پیش رفت. که برای این کار به مدت 6 ماه از قاهره به جده آمدند.برخی عنصرهای به کار رفته در این خانه توسط خود مالک و پس از تأیید فتحی کار شد. پایان کامل کار ساختمان شش سال به درازا انجامید . این ساختمان یکی از معدود کارهای ساخته شده ی استاد فتحی در بیرون از زادگاه خودش( کشور مصر ) است.

معمار حانیه
1st January 2014, 12:41 AM
زندگینامه استاد محمد قهوه ای (http://architect90-mu.blogsky.com/category/%3CBlogSky:Post%20HRef%20/%3E)

محمد قهوه ای متولد سال ۱۳۲۰ (http://www.blogsky.com/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B0) فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل سال ۱۳۴۸ (http://www.blogsky.com/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B8) است. وی فعالیت حرفه ای را از سال ۱۳۴۴ (http://www.blogsky.com/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B4) آغاز کرد. وی تاثیرات ژرفی در شهر زادگاهش همدان گذاشت. مدرسه آمنه (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87_%D8 %A2%D9%85%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF)، دبیرستان حجازی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D8%B3%D8% AA%D8%A7%D9%86_%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) و صدها بنای مسکونی در شهر همدان از یادگارهای او هستند. او مدرس معماری در دانشگاه آزاد همدان بود و شاگردانی درخور را به معماری ایران تقدیم کرد.

زنده یاد مهندس محمد قهوه ای در حالی به سال ۱۳۸۷ (http://www.blogsky.com/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B7) دار فانی را وداع گفت که با حضوری بالغ بر ۴۰ سال در عرصه معماری در شهر همدان، ده‌ها اثر کم نظیر در این شهر از او به یادگار مانده است؛ وی غالبا به عنوان معماری که توانست هویتی متعالی را در آثار خود با ترکیب نگاه اصیل ایرانی و نیز نوگرایی معماری روز جهان رقم زند یاد می شود:




"معماری گذشته بخشی از وجود ماست؛ نمی‌توانیم انکارش کنیم . من تقلید از معماری قدیم را نادرست می‌دانم ،‌ ولی برداشت مبتکرانه از آن درست است،‌ کما اینکه بسیاری از معماران مشهور جهان از قوس و بالکن ایرانی استفاده کرده اند. همین امروز هم که می‌خواهم طرحی تهیه کنم،‌ چند کتاب معماری ایرانی را ورق می‌زنم و ایده می‌گیرم...".




طی مراسم بزرگداشت وی به سال ۱۳۸۸ (http://www.blogsky.com/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8)، اعلام شد در جهت تقدیر از وی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی که خود از اساتید آن بود، با تایید ریاست این دانشگاه، به نام وی نامگذاری شد. همچنین قرار است به زودی خیابانی نیز در همدان به نام مرحوم محمد قهوه ای نامگذاری شود. زندگی حرفه ای زنده یاد قهوه ای الگویی بی نظیر در توان یک معمار در تاثیر گزاری بر رویکرد متعالی در معماری یک شهر است.
برای دیدن کاراشون به وب لاگشون برین
http://avadghahveie.blogfa.com

معمار حانیه
1st January 2014, 12:43 AM
عبدالعزیز فرمانفرمائیان

متولد سال ۱۲۹۹ تهران
دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار)
بنيانگذار نخستين دفتر مهندسين مشاور در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳





عبدالعزیز فرمانفرمائیان

متولد سال ۱۲۹۹ تهران
دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار)
بنيانگذار نخستين دفتر مهندسين مشاور در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳


تدريس كوتاه مدت در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران دهه ۳۰
طراحى و اجراى بسيارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهايى يا با همكارى معماران و ديگر دفاتر معمارى ايرانى و خارجى
يكى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ايرانى وخارجى
تهيه نقشه طرح جامع شهر تهران با همكارى ويكتور گروئن آمريكايى با نظر به تأمين يك نظام توسعه عناصر جديد متناسب با فرهنگ ايرانى، حل مشكلات موجود و نيازهاى مهم پايتخت با پيش بينى ۵‎/۵ ميليون جمعيت
شهرسازى در كرج، كرمان، اصفهان وتهران
طراح موزه فرش تهران ، كاخ نياوران ، كاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و...

عرضه و معرفى فناورى پيشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضدزلزله
اداره همزمان دو دفتر معمارى وشهرسازى درايران و يونان (تهران و آتن)
فعاليت گسترده در زمينه ساختمانهاى ادارى، مسكونى ، بهداشتى و درمانى ، فرودگاهى ، مذهبى، صنعتى ، فرهنگى ، تجارى و تأسيسات شهرى


پذيرش اينكه معمارى در نهايت و در جايگاه جنينى خود يك هنر است و نماد ونمودى از انگيزش انسان براى دگرديسى و جستارى براى دگرگونى ذهن و زبان و زندگى وهنرى فراتر از سينماحتى ، كه فراگيرترين حرفه و هنر و رسانه معاصر به حساب مى آيد، خود بزرگترين مشكل و ماجرايى است كه همچنان در ايران ناگشوده مانده و ميان نخبه گرايى معماران و ناآگاهى عمومى مردم ومخاطب (به عنوان معيار و مقصد نهايى ) دست وپا مى زند. در اين زمينه شايد هنوز و همچنان نخستين گامى كه بايد برداشته شود، معرفى اين هنر كاربردى و زبان ساز وانديشمندان واقعى اين عرصه است. كسانى كه با كارهاى بنيادى شان به ساختن سمبلى از ايمان انسان معاصر مى پردازند و او را به عصر تازه اى نويد و به عصر ديگرى رهنمون مى سازند.

يكى از پيشگامان اين حوزه در كشور ما عبدالعزيز فرمانفرمائيان است كه جامعه معمارى ايران او را پدر مهندسين مشاور مى نامند و بنيانگذار نخستين دفتر معمارى در مقياسى بين المللى مى دانند.
فرمانفرمائيان جزو نخستين نسل از معماران تحصيل كرده ايرانى در خارج از كشور نيز به حساب مى آيد. جزو كسانى كه در پاريس و در دانشكده بوزار تعليم ديده اند و به گسترش آموزه هاى كلاسيك اين دانشكده در ايران آن دوران پرداخته اند. به همين خاطر هم مى توان از او به عنوان يكى از معماران نسل نخست معمارى مدرن و معاصر ايران نام برد. نسلى كه نادر اردلان در مدخل معمارى دانشنامه ايرانيكا آنها و دوره كارى شان را چنين توصيف مى كند: نكات قابل توجه دوره اول شامل صنعتى شدن، توسعه زيربنايى، تجهيز ارتش و توازن جديد قدرت به دنبال اين موارد بود. براى مثال صنعت نفت به سرعت رشد كرد و نگاه ها به تلاشى معطوف شد كه در جهت ملى شدن صورت مى گرفت. سرمايه گذارى در سد سازى و نيروگاه هاى آبى، ساخت شبكه راه ها، مخابرات وغيره صورت گرفت. طرح مارشال و برنامه هاى اصل چهار ايالات متحده آمريكا به همراه ساير برنامه هاى كمك رسانى مالى، فنى و نظامى براى ايالات متحده و هم پيمانانش به اولين برخورد مهم ايران با مردم و فرهنگ ايالات متحده منجر شد و اين رابطه يك شبه جاى روابط با آلمان و فرانسه را كه پس از جنگ جهانى اول گسترش يافته بود گرفت. به دليل اقتصاد راكد و ضروريات بازسازى پس از جنگ ، تنها توجهى نمايشى به معمارى و شهرسازى مى توانست صورت بگيرد. اين دوران تنها به پيدايش نمادهايى از يك هويت ملى روزافزون انجاميد: تصاوير گذشته اى افتخارآميز مانند آرامگاه هاى نوبنياد يا بازسازى شده دانشمندان، شاعران وقهرمانان ملى وتصاويرى كه بر نظامى نوين دلالت داشتند. مانند ميدان هايى با مجسمه نمادين رهبرى ملى در مركز آن كه در همه جا به چشم مى خورد. بناهاى يادبود اين دوران، كه عمدتاً قبل از جنگ جهانى دوم ساخته شدند، اغلب كوچك و با طرح هايى هنرمندانه و اجراهايى خوب ، گواه تحصيلات طراحان ايرانى در پاريس قبل از جنگ ... بودند. اين طراحان كه با آموزش هاى دانشكده بوزار به ايران بازگشته بودند، تحت سرپرستى معمار و باستان شناس فرانسوى ، آندره گدار، اولين مدرسه آموزش معمارى معاصر ايران را در دانشگاه تهران پايه گذارى كردند... بهترين توصيف ويژگى زيبايى شناسانه نظريه ها و نگرش هاى معمارانه براى بناهاى عمومى يادمان هاى آريايى است كه از اسليمى هاى اسلامى نيز بهره برده بودند. تنها فرودگاه مهرآباد اثر محسن فروغى و مشاوران سوئدى وى ، ساختمان جديد مجلس سنا در تهران اثر حيدرغيابى و ساختمان دفتر مركزى شركت ملى نفت ايران اثرعزيز فرمانفرمائيان توانستند نظر عموم مردم را كه به ناگاه با مقياس عملكرد، تكنولوژى و ساخت كاملاً متفاوتى روبه رو شده بودند به خود جلب كنند. گرچه اين بناها ساختمانهايى قابل توجه بودند، اما هرگز به سطح معمارى عالى نرسيدند. (مجله معمار، برگردان: شيرين رضايى)

اگرچه اين تحليل شتابزده و صورى هرگز به كام فرمانفرمائيان خوش نيامده و او را واداشته كه در آمريكا پاسخى مكتوب و مطبوعاتى بدان بدهد، اما درست بر چنين اساسى است كه مى توان از چندانى و چونايي حضور فكرى و فلسفى و آفرينه هاى معمارى او ياد كرد و سخنى به ميان آورد. هنرمندي كه بعد از فارغ التحصيلى از بوزار پاريس بلافاصله به ايران مى آيد و در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران با كسانى چون هوشنگ سيحون و محسن فروغى مشغول به تدريس مى شود. مسجد دانشگاه تهران نخستين اثرى است كه او به طور رسمى از خود به جا مى گذارد. اثرى كه هانرى استيرلن در كتاب خود آن را در مقايسه با مساجد قديمى، نمادى از هنر ايرانى شمرده است.

تدريس در دانشكده هنرهاى زيبا و كار در دفتر ساختمان دانشگاه تهران ،اما، نمى تواند پاسخگوى نيازهاى درونى و كنكاش هاى بيرونى اين معمار ايرانى باشد و بالاخره او را وادار به استعفا و به فكر تأسيس يك دفتر مهندسى مى اندازد. دفترى كه تا آن زمان در ايران وجود نداشت و جاى آن را خارجى ها پر كرده بودند. فرمانفرمائيان اما، با روح جست وجوگرى كه داشت به تكميل تجربيات خود در اين زمينه مى پردازد و اقدام به تشكيل يك دفتر مهندسى در مقياسى ملى و بين المللى مى كند تا طرف قرارداد دولت ايران در پروژه هاى بزرگ ساختمانى باشد و درست به همين خاطر هم هست كه حالا رد پاى او را در جاى جاى اين شهر بزرگ (تهران) و در سازه هاى مهم بسيارى مى بينيم و مى يابيم. او براى اين كار از مراجعه به منابع خارجى نيز دريغ نمى كند و ضعف پروژه هاى خود را بدين ترتيب برطرف مى نمايد. در يك چنين بستر بزرگى هم هست كه بسيارى از معماران درجه يك آن زمان نيز شروع به تجربه اندوزى مى كنند و وارد بازار كار مى شوند. اين موضوع شايد - هم به خالى بودن عرصه بازمى گردد و هم به تعدد سفارش هايى كه فرمانفرمائيان مى گيرد و مى پذيرد. نسبتى كه با ورود و خروج وزارتخانه هايى چون آبادانى و مسكن و سازمانهايى چون برنامه و بودجه و ديگر نهاد هاي مرتبط با موضوع ساخت و ساز دائم قبض و بسط مى يابد و به اقتضاى مسائل سياسى و اقتصادى و به ويژه مسأله فروش نفت و تأثير مستقيم آن بر درآمدها و دخل و خرج ها گاه به بستگى و گاه روبه بهبودى و گشايش مى رود و در جايى به تعدد دفاتر مى انجامد و در جايى ديگر به ادغام آنها و درجايى هم به استخدام نيروهاى كار خارجى. كامران ديبا در نوشته اى دفتر فرمانفرمائيان را به خاطر تعدد كادر فنى و كيفيت حرفه اى و قدرت انجام كار در زمان خود و در خاورميانه بى نظير مى شمرد و از جمله دستاوردهاى اين دفتر را عرضه و معرفى تكنولوژى پيشرفته در ساختمان بلندمرتبه مى داند كه باروش هاى ضدزلزله محاسبه شده اند. نمونه هاى اين بلندمرتبه سازى را هنوز مى توان در تهران و در چندين سازه شاخص ديد. دفتر مركزى شركت نفت، ساختمان وزارت كار، ساختمان وزارت كشاورزى، برجهاى سامان، برجهاى ونك پارك، ساختمان بانك اعتبارات ايران و... از اين جمله اند كه هنوز در بافت شهرى پايتخت خودنمايى مى كنند و در ميان ساختمانهاى بلندمرتبه نوساز مى درخشند.
يكى از نكات مهم ديگرى كه درباره فرمانفرمائيان مى توان بازگفت و بدان اشاره كرد، سرشت گروهى خيلى از آثار و آفرينه هايى است كه در دفتر او به طراحى و اجرا رسيده اند. آن قدر كه حالا تفكيك خيلى از آنها به مراحل طراحى و توليد جز با رجوع به فهرست دست اندركاران اين پروژه ها ممكن نيست. همين هم در جاهايى باعث جدا شدن برخى از همكاران او مى شود، كه براى مثال مى توان از نادر اردلان ياد كرد كه بعد از طراحى مركز مطالعات مديريت از دفتر فرمانفرمائيان فاصله مى گيرد.

نكته ديگر چندجانبى و چندجهتى بودن كارهايى است كه در دفتر اين مهندس و معمار ايرانى انجام مى شود و شكل مى گيرد. به طورى كه مى توان در كارنامه او چه در سالهاى ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ كه تنها كار مى كرد و چه در سالهاى ۱۳۴۷ به بعد كه دفاتر ديگرى را به همكارى گرفته بود طراحى و اجراى ساختمانهاى زيادى را با كاربردهاى گوناگون پيدا كرد. در اين گستره از طراحى ساختمانهاى ادارى و دانشگاهها و مدارس عالى گرفته تا موزه و هتل و كارخانه و برج و كاخ و مجموعه ورزشى، ترمينال فرودگاه و... يافت مى شود. كارهاى بسيار شاخصى كه از ميان آنها مى توان به كاخ نياوران ، كاخ مادر در سعدآباد، كاخ محمودرضا پهلوى در سعدآباد، ترمينال حجاج و ترمينال مسافرى صدهزارمترى فرودگاه مهرآباد، موزه فرش تهران، پاويون ايران درنمايشگاه بين المللى مونترال (۱۹۶۷)، ساختمان پست تهران، ساختمان مركزى اداره تلويزيون ايران، استاديوم آزادى با درياچه، دانشكده كشاورزى كرج، ساختمان هاى دانشگاه تهران در اميرآباد، ساختمان بانك صادرات اصفهان، كارخانه داروپخش درجاده كرج، بيمارستان ۲۰۰تختخوابى براى ارتش در شمال تهران، نقشه جامع شهرتهران (با همكارى ويكتورگروئن)، دهكده خانه دركرج، كاخ پرنس خالد در رياض (عربستان سعودى) و دهها طرح اجراشده ساختمانى و شهرسازى ديگر اشاره داشت.

دراين ميان البته هميشه و همواره پركارى دفتر فرمانفرمائيان توأم با كيفيت نبوده و به قول اردلان به سطح عالى معمارى نرسيده است.اين تصور اغلب بوده و به خاطر آمده كه برخى از بناهاى يادشده مى توانست با طراحى بهتر و دقيق تر به سطح بالاتر و والاترى ارتقا پيداكند.البته اين فرض درخيلى موارد و دراستناد به بناهاى دولتى و يادمانى و شهروندى ديگرى كه در ادامه و به ويژه بعد از انقلاب ساخته شده و مى شوند، تا حدود زيادى بيرنگ و بى رمق مى گردد و اجازه مى دهد كه همچنان از آثار به جاى مانده از دفتر فرمانفرمائيان و ديگر معماران پيشگام و پيشرو معاصر به بزرگى و عظمت يادكنيم. چه گام برداشتن در زمانه و زمينه اى خالى، اگرچه هميشه خطر بدعت گذارى و تحميل سليقه هاى شخصى و مشخص را با خوددارد، اما بسيارسخت تر از هرآغاز و احياناً جبرانى است و اين بويژه در معمارى قرن بيستم غرب به اثبات رسيده و در لايه لايه آن نمود يافته است. عبدالعزيز فرمانفرمائيان چنان كه كامران ديبا از او نقل مى كند كارش را در گاراژ پدرش و با طراحى منازل شخصى براى اقوام و دوستان آغازمى كند و براى فرار از اين تنگنا، خود داوطلب درخواست از دولت براى طراحى و ساخت بناهاى دولتى و عمومى مى شود. كارى كه رفته رفته هم پايه اى براى دفاتر مهندسين مشاور مى شود و هم عرصه را براى ورود معماران جوان و ايرانى به بازار ساخت و سازهاى كلان بازمى كند و هم زمينه اى مى شود براى رسميت يافتن و به رسميت شناختن نظام معمارى و مهندسى كه در دهه پنجاه مى رفت با معمارى معاصر غرب همراه شود

معمار حانیه
9th February 2014, 10:17 PM
محمد قهوه ای

http://architects.ir/architects/newsa/2/1000.jpg
محمد قهوه ای متولد سال ۱۳۲۰ فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل سال ۱۳۴۸ است. وی فعالیت حرفه ای را از سال ۱۳۴۴ آغاز کرد. وی تاثیرات ژرفی در شهر زادگاهش همدان گذاشت. مدرسه آمنه، دبیرستان حجازی و صدها بنای مسکونی در شهر همدان از یادگارهای او هستند. او مدرس معماری در دانشگاه آزاد همدان بود و شاگردانی درخور را به معماری ایران تقدیم کرد.زنده یاد مهندس محمد قهوه ای در حالی به سال ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفت که با حضوری بالغ بر ۴۰ سال در عرصه معماری در شهر همدان، ده‌ها اثر کم نظیر در این شهر از او به یادگار مانده است؛ وی غالبا به عنوان معماری که توانست هویتی متعالی را در آثار خود با ترکیب نگاه اصیل ایرانی و نیز نوگرایی معماری روز جهان رقم زند یاد می شود:"معماری گذشته بخشی از وجود ماست؛ نمی‌توانیم انکارش کنیم . من تقلید از معماری قدیم را نادرست می‌دانم ،‌ ولی برداشت مبتکرانه از آن درست است،‌ کما اینکه بسیاری از معماران مشهور جهان از قوس و بالکن ایرانی استفاده کرده اند. همین امروز هم که می‌خواهم طرحی تهیه کنم،‌ چند کتاب معماری ایرانی را ورق می‌زنم و ایده می‌گیرم...". طی مراسم بزرگداشت وی به سال ۱۳۸۸، اعلام شد در جهت تقدیر از وی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی که خود از اساتید آن بود، با تایید ریاست این دانشگاه، به نام وی نامگذاری شد. همچنین قرار است به زودی خیابانی نیز در همدان به نام مرحوم محمد قهوه ای نامگذاری شود. زندگی حرفه ای زنده یاد قهوه ای الگویی بی نظیر در توان یک معمار در تاثیر گزاری بر رویکرد متعالی در معماری یک شهر است.

my dream
31st August 2014, 02:04 PM
نسرین سراجی




http://www.architects.ir/architects/newsa/2/seraji.jpg




نسرین سراجی در سال 1336 در شهر تهران به دنیا آمد.

بانوی معمار و معماری، پروفسور سراجی فارغ‌التحصیل انجمن معماری لندن (AA) متولد تهران - ایران است. او پس از فارغ التحصیلی از انجمن معماری در لندن، بلافاصله شروع به کار در ادارات بزرگ چند ملیتی در بریتانیا کرد. در همان زمان بود که با جلوه‌های مختلف و جدید معماری چون، طراحی شرکت‌ها، تفکر عمومی و... آشنا شد.

وی در سال 1989 در کشور فرانسه به عنوان یکی از برندگان رقابت آزاد در جشن‌های دویست ساله انقلاب فرانسه، انتخاب شد.

این انتخاب تاییدی بر باورهای پروقسور سراجی از دیدگاه فرهنگی، اجتماعی که در طول این سالها در زمینه معماری دنبال کرده بود، شد. باورهایی که او را در مسیر، مداوم با تعامل بصورت هم زمان درفعالیت‌های علمی، پژوهشی معماری، آموزش، تالیف غنی و... یاری و مقاوم ساخت.

پروفسور سراجی پس از کسب رتبه اول در مسابقة طراحی مرکز موقت آمریکا، آتلیه سراجی را درسال 1990 در پاریس تأسیس کرد. بانوی معمار از سال 1993 در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه پرینستون تدریس کرده و هم اکنون رئیس بخش معماری دانشگاه کرنل است.

این بانوی توانمند و خستگی ناپذیر، علاوه بر کار‌های حرفه‌ای، در سال 2006، با حکم ریاست جمهوری، به مقام ریاست مدرسه عالی معماری پاریس دست یافت و همان سال مجدداً به عنوان رئیس بخش معماری و آکادمی هنرهای زیبا در شهر وین - اتریش انتخاب شد.

او همچنین در سال 2006 به پاس خدماتش در عرصة معماری، مدال (Chevalier des Arts et des letters) را از وزیر فرهنگ فرانسه و در سال 2008 مدال نقره را از انجمن معماری فرانسه و مدال (Chevalier dans lordre national du Mérite)را با حکم ریاست جمهوری فرانسه دریافت کرد.

ونیز بارها و بارها به عنوان عضو هیئت داوران در کشور‌های مختلف انتخاب و دعوت شده است.

نسرین سراجی به طور گسترده، سخنرانی‌های بسیاری در اروپا، ایالات متحده و آسیا انجام داده است. علاوه بر آنها او مقالات علمی متعدد و بیشماری در زمینه معماری و شهرسازی ارائه داده است.

سراجی، عنوان‌ و نشان‌های بیشماری به جهت، مهارت و توانمندی خود در زمینه هنرمعماری دریافت کرده است. او همچنان در هنر معماری پیش تاز و سر‌آمد معماران عصر خویش است.

پروفسور نسرین سراجی با به کار‌گیری مفهوم بادگیر‌های ایرانی در آسمان خراش یکی از بزرگترین مراگز تجاری جهان را خواهد ساخت این آسمان خراش در کشور مالزی شهر پینانگ خواهد بود.

از خصوصیات دیگر این آسمان خراش آمده است که این مرکز خرید جهانی، هیچ گونه دی اکسید کربنی تولید نخواهد کرد. این یکی از طرح‌های علمی و هنری سراجی است که جزو معماران رسمی فرانسه می‌باشد.

این بانوی توانمند، مدیریت این پروژه بزرگ را بر عهده دارد. متاسفانه روزنامه‌های مالزی ایشان را به عنوان یک پرفسور فرانسوی معرفی کرده‌اند.



فعالیت‌های نسرین سراجی:

· ورود به دانشکده پزشکی - دانشگاه اصفهان، ایران به سال 1974

· فارغ‌التحصیل دانشکده انجمن معماری، لندن، انگلستان به سال 1983

· تاسیس موسسه وآتلیه معماری سراجی در پاریس به سال 1990

· عضو منتخب از کارشناسان فرانسوی در زمینه تحقیقات معماری و آموزش معماری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون اصلاحات آموزش معماری به سال 2003

· دریافت نشان و عنوان شوالیه dans LOrdre ، پردازنده هنر زیبا و ادبیات هنری از وزارت فرهنگ فرانسه به سال 2006

· برنده جایزه شوالیه ملی LOrdre DU Mérite به سال 2008

· دریافت مدال نقره از آکادمی معماری فرانسه Médaille D به سال 2008

· دریافت جایزه شوالیه لژیون ملی LOrdre DHonneur به سال 2011

کارهای حرفه ا‌ی:

· انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا RIBA به سال 1983

· ثبت صفحه ARB معماری، بریتانیا، به سال 1983

· دریافت شفارش کارهای معماری حرفه‌ای فرانسه به سال 1990

سوابق تدریس و دور‌ه‌های علمی:

· سال 2006 به عنوان رئیس و مدیر مدرسه معماری عالی پاریس با نام Malaquais منصوب شد.

· سال 2006 به عنوان استاد معماری در موسسه و آکادمی هنر‌های زیبا و معماری وین -اتریش

· سال 2001 تا 2005 استاد دانشگاه کرنل- دانشکده هنر معماری و برنامه ریزی ایالات متحده آمریکا

· سال 2001 تا 2005 استاد و رییس بخش معماری ایتاکا- ایالات متحده آمریکا

· سال 1996 تا 2001 استاد مدعو، دانشگاه پرینستون دانشکده معماری پرینستون، نیوجرسی، ایالات متحده آمریکا

· سال 1996 تا 2001 رئیس و استاد دانشکده کارشناسی ارشد معماری و هنر‌های زیبای وین- اتریش

· سال 1993 تا 1998 استاد مدرسه انجمن معماری، لندن، انگلستان- کارشناسی ارشد

· سال 1995، استاد مدعو و ویژه معماری در آکادمی هنر‌های زیبا و معماری، پاریس- فرانسه

· سال 1994 استاد مدعو دانشگاه کلمبیا، دانشکده معماری و برنامه ریزی و نیز نیویورک- ایالات متحده امریکا و فرانسه

· سال 1994 استاد مدعو دانشگاه تولان دانشکده معماری، نیواورلئان، لوئیزیانا، آمریکا

· سال 1988 تا 1991 استاد مدعو دانشگاه تورنتو- کانادا، برنامه تحصیل دانشجویان خارج از کشور

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد