SaNbOy
9th December 2008, 07:34 PM
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:Itgc_0S1WP8hbM:http://www.dw-world.de/image/0,,1781585_4,00.jpgوقتی داروین هشت ساله بود مادر او فوت كرد و فقدان مادر حادثه ای مهم در زندگی او بود. بلافاصله پس از این رویداد داروین به یك مدرسه روزانه فرستاده شد كه در آنجا جمع آوری صدف، سكه، كانی ها و مواردی از این دست سرگرمی مورد علاقه داروین شد. احساسی كه بعدها علاقه او را به طبیعی دان شدن برانگیخت...
چارلز رابرت داروین (۱۸۸۲- ۱۸۰۹ ) در شروزبری واقع در انگلیس به دنیا آمد. پدربزرگ او انسانی پرآوازه به نام اراسموس داروین (۱۸۰۲-۱۷۳۱) بود كه او نیز عقاید تكاملی داشت. وقتی داروین هشت ساله بود مادر او فوت كرد و فقدان مادر حادثه ای مهم در زندگی او بود. بلافاصله پس از این رویداد داروین به یك مدرسه روزانه فرستاده شد كه در آنجا جمع آوری صدف، سكه، كانی ها و مواردی از این دست سرگرمی مورد علاقه داروین شد. احساسی كه بعدها علاقه او را به طبیعی دان شدن برانگیخت.در سال ۱۸۱۸ داروین در یك مدرسه شبانه روزی كه بسیار نزدیك به خانه آنها بود ثبت نام كرد و تا ۱۸۲۵ یعنی در سن ۱۶سالگی در آنجا باقی ماند. سپس وارد دانشگاه ادینبورو شد. اما او درس های دانشگاه را بسیار كسل كننده یافت و به مطالعات انفرادی و راه پیمایی های طولانی در اطراف شهر روی آورد. او شروع به مطالعه پزشكی كرد اما از آن نیز خوشش نیامد، و به تشویق پدر (۱۸۳۱-۱۸۲۸) و به قصد تحصیل علوم دینی به كمبریج رفت. هر چند كه داروین چندان هم با اخلاص وارد این حرفه نشد. او این خیال را در سر داشت كه زندگی در قالب یك كشیش روستایی آنجلیكن این فرصت را برای او فراهم خواهد كرد تا به میل خود به مطالعه طبیعت بپردازد.گاهی طی اقامتش در كمبریج كارهای عالم الهیات معروف ویلیام پیلی (۱۸۰۵-۱۷۴۳) را می خواند. پیلی به سبب استدلال «ساعت ساز» معروف است. مطابق این استدلال نظم امور در جهان فیزیكی به مثابه نظم چیزهای موجود در یك ساعت شاهدی است بر سازنده ای حكیم. شیوه ای كه موجودات زنده مطابق با آن با محیط خود سازش یافته اند، نه تنها برای پیلی بلكه برای غالب دیگر متفكران دینی زمان نیز دلیلی كافی برای باور به وجود یك خدای طراح را فراهم می آورد. دانستن این نكته مهم است كه داروین شدیداً تحت تاثیر این گفته ها كه موسوم به «الهیات طبیعی» بود، قرار گرفت و این استدلال الهیات طبیعی كه «كتاب طبیعت» می تواند هم پای انجیل ما را به سوی خدا راهنمایی كند در وی تاثیر زیادی گذاشت. بعدها نظریه انتخاب طبیعی داروین او و بسیاری دیگر از افراد را به طرد استدلال پیلی رهنمون ساخت.داروین بعد از خروج از كمبریج آن دوره را دوره ای هدر رفته و تاسف بار خواند. او تا جایی پیش رفت كه گفت هیچ كاری در كمبریج را با علاقه زیاد دنبال نكرده مگر جمع آوری سوسك ها، كه از آن بسیار لذت برده است. اما داروین در كمبریج با چند دانشمند قابل ملاقات كرد و كتاب های مهمی نیز خواند. كتاب هایی كه در او این اشتیاق شدید را برانگیخت تا ولو به نحو اندك چیزی به ساختار علوم طبیعی بیفزاید. پس از اینكه او تحصیلات خود را در كمبریج كه عمدتاً متمركز بر زمین شناسی بود به پایان برد، این فرصت را یافت تا به همراه كاپیتان روبرت فیزروی در عرشه كشتی بیگل به یك سفر دریایی بپردازد. ماموریت كشتی نقشه برداری از سواحل آمریكای جنوبی بود. ماجراجویی پنج ساله داروین بر عرشه بیگل (۱۸۳۶-۱۸۳۱) نه تنها زندگی و افكار خود داروین را متحول ساخت بلكه نهایتاً زندگی، باورها و فرهنگ فكری بسیاری از جهانیان را نیز تغییر داد.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/99/Charles_Darwin_by_Julia_Margaret_Cameron.jpg
چارلز رابرت داروین (۱۸۸۲- ۱۸۰۹ ) در شروزبری واقع در انگلیس به دنیا آمد. پدربزرگ او انسانی پرآوازه به نام اراسموس داروین (۱۸۰۲-۱۷۳۱) بود كه او نیز عقاید تكاملی داشت. وقتی داروین هشت ساله بود مادر او فوت كرد و فقدان مادر حادثه ای مهم در زندگی او بود. بلافاصله پس از این رویداد داروین به یك مدرسه روزانه فرستاده شد كه در آنجا جمع آوری صدف، سكه، كانی ها و مواردی از این دست سرگرمی مورد علاقه داروین شد. احساسی كه بعدها علاقه او را به طبیعی دان شدن برانگیخت.در سال ۱۸۱۸ داروین در یك مدرسه شبانه روزی كه بسیار نزدیك به خانه آنها بود ثبت نام كرد و تا ۱۸۲۵ یعنی در سن ۱۶سالگی در آنجا باقی ماند. سپس وارد دانشگاه ادینبورو شد. اما او درس های دانشگاه را بسیار كسل كننده یافت و به مطالعات انفرادی و راه پیمایی های طولانی در اطراف شهر روی آورد. او شروع به مطالعه پزشكی كرد اما از آن نیز خوشش نیامد، و به تشویق پدر (۱۸۳۱-۱۸۲۸) و به قصد تحصیل علوم دینی به كمبریج رفت. هر چند كه داروین چندان هم با اخلاص وارد این حرفه نشد. او این خیال را در سر داشت كه زندگی در قالب یك كشیش روستایی آنجلیكن این فرصت را برای او فراهم خواهد كرد تا به میل خود به مطالعه طبیعت بپردازد.گاهی طی اقامتش در كمبریج كارهای عالم الهیات معروف ویلیام پیلی (۱۸۰۵-۱۷۴۳) را می خواند. پیلی به سبب استدلال «ساعت ساز» معروف است. مطابق این استدلال نظم امور در جهان فیزیكی به مثابه نظم چیزهای موجود در یك ساعت شاهدی است بر سازنده ای حكیم. شیوه ای كه موجودات زنده مطابق با آن با محیط خود سازش یافته اند، نه تنها برای پیلی بلكه برای غالب دیگر متفكران دینی زمان نیز دلیلی كافی برای باور به وجود یك خدای طراح را فراهم می آورد. دانستن این نكته مهم است كه داروین شدیداً تحت تاثیر این گفته ها كه موسوم به «الهیات طبیعی» بود، قرار گرفت و این استدلال الهیات طبیعی كه «كتاب طبیعت» می تواند هم پای انجیل ما را به سوی خدا راهنمایی كند در وی تاثیر زیادی گذاشت. بعدها نظریه انتخاب طبیعی داروین او و بسیاری دیگر از افراد را به طرد استدلال پیلی رهنمون ساخت.داروین بعد از خروج از كمبریج آن دوره را دوره ای هدر رفته و تاسف بار خواند. او تا جایی پیش رفت كه گفت هیچ كاری در كمبریج را با علاقه زیاد دنبال نكرده مگر جمع آوری سوسك ها، كه از آن بسیار لذت برده است. اما داروین در كمبریج با چند دانشمند قابل ملاقات كرد و كتاب های مهمی نیز خواند. كتاب هایی كه در او این اشتیاق شدید را برانگیخت تا ولو به نحو اندك چیزی به ساختار علوم طبیعی بیفزاید. پس از اینكه او تحصیلات خود را در كمبریج كه عمدتاً متمركز بر زمین شناسی بود به پایان برد، این فرصت را یافت تا به همراه كاپیتان روبرت فیزروی در عرشه كشتی بیگل به یك سفر دریایی بپردازد. ماموریت كشتی نقشه برداری از سواحل آمریكای جنوبی بود. ماجراجویی پنج ساله داروین بر عرشه بیگل (۱۸۳۶-۱۸۳۱) نه تنها زندگی و افكار خود داروین را متحول ساخت بلكه نهایتاً زندگی، باورها و فرهنگ فكری بسیاری از جهانیان را نیز تغییر داد.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/99/Charles_Darwin_by_Julia_Margaret_Cameron.jpg