touraj atef
6th January 2011, 12:06 PM
باز در سالگرد مرگ غلامرضا تختي صحبت از او مي شود و باز همان شعارهاي تكراري كه قدمتي به اندازه 43 سال دارد را مي شنويم شعاري كه در بر گرفته از شعري از احمد شاملو است كه مي خواند رستم از شاهنومه رفت/بركت از كومه رفت
آري گفته اند روزي كه تختي اين شعر را مي شنود با تعجب مي پرسد مگه مي شود كه رستم از شاهنومه برود ؟ در اين صورت شاهنامه اي باقي نمي مونه… اما گوئي چنين است سالها است كه وقتي سخن از الگوي ورزشي مي شود سخن از پورياي ولي و تختي مي شود آري لقب ” جهان پهلوان ” كه اين روزها تبديل به كالاي نه چندان با ارزشي شده است ريشه در تاريخ و فرهنگ ما دارد و به كسي اطلاق مي شود كه علاوه بر قدرت و نيرومندي توانائي پهلواني آن هم از نوع جهاني را داشته باشد جهان پهلوان بودن يعني يگانگي در جهان داشتن و اين خصيصه جهان پهلواني چون پورياي ولي است كه به گريه مادري نشان قهرمان جهان را تبديل به جهان پهلواني مي كند و يا غلامرضا تختي است كه به صرف آسيب ديدگي دست حريفش هيچگاه به خود اجازه نمي دهد كه از اين مشكل رفيق نا مردانه بهره بگيرد آري شايد اين حكايتها را بارها شنيده ايم حكايتهاي جهان پهلوانان اسطوره اي چون زال و رستم و جهان قهرماني چون اسفنديار كه قوي است اما خرد و مردانگي و انديشه ندارد و چنين است كه در سالگرد جهان پهلوان تختي مي خواهيم به او اداي احترام كنيم و اعتراف كنيم كه در اين ديار به او بي مهري شده است بسياري آمدند و صحبت از ” عمو تختي ” كردند خيلي ها دم از جوانمردي و داش تختي بودن گفتند, سخن از شرافت و عدالت و مردمي بودن و خضوع در مقابل ملت خود داشتن خيلي ها زدند بسياري تا مصاحبه اي داشتند دم از غلامرضا تختي زدن اما در عمل چگونه بود ؟ ما جماعت مرده پرست كه وقتي تختي رفت دم از جهان پهلوان بودن او زديم و لي هيچگاه نگفتيم چرا نبايد بخواهند در تالارها ي كشتي در سالهاي آخر عمرش راهش دهند و يا وقتي روزهاي تلخ بازگشت از توليدو 1966 فرا رسيد همانهائي كه در 17 دي 1346 فرياد زدند تختي” ما كشته شد” كجا بودند ؟ يا آنها كه از رفتن رستم از شاهنومه گفتن چرا لحظه اي نيانديشيدند او كه قهرمان زلزله بويين زهرا بود و با گردن خم كرده بخاطر ملتش حاضر به خضوعي چنين باشكوه شد چرا بايد در هتل آتلانتيك در اتاق 23 تنها باشد از آن اتاق 23 نزديك به 43 سال گذشته است اما ما جماعت مرده پرست نه تنها اتاق 23 كه حتي مرامهاي تختي در بويين زهرا ,يو كوهاما,صوفيه ,ملبورن ,…از ياد برده ايم كه اگر چنين نبود لقب جهان پهلوان را اين گونه به حراج نمي گذاشتيم و به هر تازه واردي بدون لياقت لقب پهلوان وجهان پهلواني نمي داديم ؟ اگر تختي را قبول داشتيم و به دنبال معيارهاي تختي بوديم روزگار ورزش ما چنين نبود كه هر دم فرياد از كثيف بودن آن زنيم ؟اگر سخن از تختي بلد بوديم كه دهيم هيچگاه دو پينگ و رشو ه و ارتشا و فساد اخلاقي و دلال بازي و روابط پشت پرده نداشتيم اگر تختي را الگو مي دانستيم اگر جوانمردي او را در دستور زندگي خود داشتيم امروز مجبور نبوديم كه در به در به دنبال شير وجودان بگرديم و اين گونه حكايت شير هاي روبه مزاجي را نداشتيم كه به صرف پول و فساد هر روز حكايت بوقلمون را هم شرمنده خود مي كنند اگر تختي براي ما الگو بود آنگاه آن كه توانائي كاري را نداشت را به زور و ادعا نگاه نمي داشتيم حالا اگر بخواهد اين آدم مدير و يا سر مربي و يا بازيكن و يا سرپرست و… باشد اگر تختي را مي شناختيم در ورزشگاههائي كه به نام او مزين است اين گونه فحاشي به ناموش افراد نمي كرديم و چاقو كشي نمي كرديم و ادب داشتيم و انسانيت را نشانه مي گرفتيم آري سالها است كه رستم از شاهنومه رفته است سالها است كه شاهنامه اي وجود ندارد شاهنامه اي كه سخن از خرد مي كند شاهنامه اي كه از عقل و درايت مي كند و چنين است كه اسفنديار نقد مي شود و امثال زال به مدد سيمرغ خرد و پاكي دل مي مانند آري بيائيم در سالگرد مرگ جهان پهلوان واقعي روزگار ما به احترام او و روح بزرگوارش ديگر از او مايه نگذاريم و بپذيريم كه الگوي ما تختي نبوده است به دنبال او نبوديم و به او و حرفها و اعمالش توجه نكرديم و چنين بوده است كه جاي شير دليران شيرقلابي داريم و جاي جهان پهلوان مرداني را داريم كه هيچ نه از پهلواني و نه از تختي مي دانند افسوس كه در اين زمستان سرد باز هم بساطي بر پا مي شود و باز هم عده اي قليل از همه آنهائي كه نه تنها حسرت تختي بلكه خصوصيات آدمي چون او را مي خورند بر مزارش جمع مي شوند و بعد بسياري كه تنها تختي را در همان اتاق 23 هتل آتلانتيك جا گذاشته اند هم يادشان مي رود كه تختي كه بود ؟ كجا رفت ؟ و يا زال و رستم و پورياي ولي و تختي را چرا و به چه دليل جهان پهلوان مي گفتند؟ يادش گرامي و صد افسوس كه بايد گفت هم رستم و هم شاهنومه رفت
تورج عاطفhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8aad8aed8aad98a.jpg?w=300&h=240 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8aad8aed8aad98a.jpg)
آري گفته اند روزي كه تختي اين شعر را مي شنود با تعجب مي پرسد مگه مي شود كه رستم از شاهنومه برود ؟ در اين صورت شاهنامه اي باقي نمي مونه… اما گوئي چنين است سالها است كه وقتي سخن از الگوي ورزشي مي شود سخن از پورياي ولي و تختي مي شود آري لقب ” جهان پهلوان ” كه اين روزها تبديل به كالاي نه چندان با ارزشي شده است ريشه در تاريخ و فرهنگ ما دارد و به كسي اطلاق مي شود كه علاوه بر قدرت و نيرومندي توانائي پهلواني آن هم از نوع جهاني را داشته باشد جهان پهلوان بودن يعني يگانگي در جهان داشتن و اين خصيصه جهان پهلواني چون پورياي ولي است كه به گريه مادري نشان قهرمان جهان را تبديل به جهان پهلواني مي كند و يا غلامرضا تختي است كه به صرف آسيب ديدگي دست حريفش هيچگاه به خود اجازه نمي دهد كه از اين مشكل رفيق نا مردانه بهره بگيرد آري شايد اين حكايتها را بارها شنيده ايم حكايتهاي جهان پهلوانان اسطوره اي چون زال و رستم و جهان قهرماني چون اسفنديار كه قوي است اما خرد و مردانگي و انديشه ندارد و چنين است كه در سالگرد جهان پهلوان تختي مي خواهيم به او اداي احترام كنيم و اعتراف كنيم كه در اين ديار به او بي مهري شده است بسياري آمدند و صحبت از ” عمو تختي ” كردند خيلي ها دم از جوانمردي و داش تختي بودن گفتند, سخن از شرافت و عدالت و مردمي بودن و خضوع در مقابل ملت خود داشتن خيلي ها زدند بسياري تا مصاحبه اي داشتند دم از غلامرضا تختي زدن اما در عمل چگونه بود ؟ ما جماعت مرده پرست كه وقتي تختي رفت دم از جهان پهلوان بودن او زديم و لي هيچگاه نگفتيم چرا نبايد بخواهند در تالارها ي كشتي در سالهاي آخر عمرش راهش دهند و يا وقتي روزهاي تلخ بازگشت از توليدو 1966 فرا رسيد همانهائي كه در 17 دي 1346 فرياد زدند تختي” ما كشته شد” كجا بودند ؟ يا آنها كه از رفتن رستم از شاهنومه گفتن چرا لحظه اي نيانديشيدند او كه قهرمان زلزله بويين زهرا بود و با گردن خم كرده بخاطر ملتش حاضر به خضوعي چنين باشكوه شد چرا بايد در هتل آتلانتيك در اتاق 23 تنها باشد از آن اتاق 23 نزديك به 43 سال گذشته است اما ما جماعت مرده پرست نه تنها اتاق 23 كه حتي مرامهاي تختي در بويين زهرا ,يو كوهاما,صوفيه ,ملبورن ,…از ياد برده ايم كه اگر چنين نبود لقب جهان پهلوان را اين گونه به حراج نمي گذاشتيم و به هر تازه واردي بدون لياقت لقب پهلوان وجهان پهلواني نمي داديم ؟ اگر تختي را قبول داشتيم و به دنبال معيارهاي تختي بوديم روزگار ورزش ما چنين نبود كه هر دم فرياد از كثيف بودن آن زنيم ؟اگر سخن از تختي بلد بوديم كه دهيم هيچگاه دو پينگ و رشو ه و ارتشا و فساد اخلاقي و دلال بازي و روابط پشت پرده نداشتيم اگر تختي را الگو مي دانستيم اگر جوانمردي او را در دستور زندگي خود داشتيم امروز مجبور نبوديم كه در به در به دنبال شير وجودان بگرديم و اين گونه حكايت شير هاي روبه مزاجي را نداشتيم كه به صرف پول و فساد هر روز حكايت بوقلمون را هم شرمنده خود مي كنند اگر تختي براي ما الگو بود آنگاه آن كه توانائي كاري را نداشت را به زور و ادعا نگاه نمي داشتيم حالا اگر بخواهد اين آدم مدير و يا سر مربي و يا بازيكن و يا سرپرست و… باشد اگر تختي را مي شناختيم در ورزشگاههائي كه به نام او مزين است اين گونه فحاشي به ناموش افراد نمي كرديم و چاقو كشي نمي كرديم و ادب داشتيم و انسانيت را نشانه مي گرفتيم آري سالها است كه رستم از شاهنومه رفته است سالها است كه شاهنامه اي وجود ندارد شاهنامه اي كه سخن از خرد مي كند شاهنامه اي كه از عقل و درايت مي كند و چنين است كه اسفنديار نقد مي شود و امثال زال به مدد سيمرغ خرد و پاكي دل مي مانند آري بيائيم در سالگرد مرگ جهان پهلوان واقعي روزگار ما به احترام او و روح بزرگوارش ديگر از او مايه نگذاريم و بپذيريم كه الگوي ما تختي نبوده است به دنبال او نبوديم و به او و حرفها و اعمالش توجه نكرديم و چنين بوده است كه جاي شير دليران شيرقلابي داريم و جاي جهان پهلوان مرداني را داريم كه هيچ نه از پهلواني و نه از تختي مي دانند افسوس كه در اين زمستان سرد باز هم بساطي بر پا مي شود و باز هم عده اي قليل از همه آنهائي كه نه تنها حسرت تختي بلكه خصوصيات آدمي چون او را مي خورند بر مزارش جمع مي شوند و بعد بسياري كه تنها تختي را در همان اتاق 23 هتل آتلانتيك جا گذاشته اند هم يادشان مي رود كه تختي كه بود ؟ كجا رفت ؟ و يا زال و رستم و پورياي ولي و تختي را چرا و به چه دليل جهان پهلوان مي گفتند؟ يادش گرامي و صد افسوس كه بايد گفت هم رستم و هم شاهنومه رفت
تورج عاطفhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8aad8aed8aad98a.jpg?w=300&h=240 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2011/01/d8aad8aed8aad98a.jpg)