PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کیست مرا یاری دهد



tarannom101
30th December 2010, 11:19 PM
سلام

یه چیزی که خیلی فکرمو مشغول کرده

اینه که

چرا هرچی سنگه مال پای لنگه؟

اگه کسی بتونه جوابمو بده ممنون میشم

Admin
6th January 2011, 12:15 AM
چون طبق قانون مورس اگر احتمال خرابی چند چیز باشد آن چیزی خراب میشه که خسارت بیشتری میزنه ..!

kamanabroo
6th January 2011, 12:15 AM
سلام

یه چیزی که خیلی فکرمو مشغول کرده

اینه که

چرا هرچی سنگه مال پای لنگه؟

اگه کسی بتونه جوابمو بده ممنون میشم

سلام
خوب اول باید ببینیم واقعا هر چی سنگه مال پای لنگه؟

hossien
6th January 2011, 12:20 AM
به نظر من این فکر اشتباه هست و این طوری نیست. به عنوان مثال اگر فردی در زندگی چند بار ریسک کرده باشه و به هدفش رسیده باشه باز هم در زندگیش ریسک می کنه و افرادی که هم به اون هدفشون نرسیده باشن دیگر در زندگیشون اون کار را نمی کند به قول معروف میگن شانس با اون بوده یا نه اگر ما فکرمون مثبت باشه اصلان به این مسایل بر نمی خوریم.
البته این نظر من هست نمی دونم درست هست یا نه!

داداشی
6th January 2011, 01:14 AM
سلام
به نظر من هم حرفیست کاملا اشتباه

ساناز فرهیدوش
6th January 2011, 08:17 AM
از نظر مذهبی مطلب خاصی مد نظر م نیست شرح بدم .
اما چند نکته رو قابل ذکر می دونم ک
افرادی هستند که به کرات بد میارن ! در حدی که دیگران او را بد شانس و ... می دوننند .
1- افرادی که قبل از انجام هر کاری فکر نمی کنند .اول عمل می کنند و بعد فکر شو می کنند .براشون هر چی پیش بیاد مهم نیست تا زمانی که در گیر بشوند و گیر بیفتند .
2- در مرحلهی بعدی از اشتباهشان درس نمی گیرند یعنی با تکرار اشتباه شکست های بیشتر و بیشتری رو تجربه می کنند .
3- در مرحلی سوم این قدر اشتباهات در منظر دیگران تکراری می شود که دیگران با بر چسب زدن او را بد شانس و بد اقبال یا ... می دانند و می خواهند به اصطلاح چیزی گفته باشند برای خالی نبودن عریشه .در حالیکه با این بر چسب های منفی فرد واقعا اشتباهاتش را ناشی از از هزر چیز ممکن می پندارد غیر از خودش و شروع به فرافکنی می کند یعنی دنبال مقصر همه جا می گردد و تقصیر را به گردن دیگران می اندازد .
4- یک قانون اثبات شده هم داریم : قانون جذیب که با انتشار انرزی های منفی باز هم بدی ها رو به سمت خودتون دعوت می کنید . .
وقتی شما از نظر ذهنی خودتون رو خیلی درگیر می کنید در حقیقت قوه ی تفکر و تامل خودتون رو متوقف می کنید .
مشکلات هست نفیش نمی کنم اما فرض کنید کسی بدهکاهر و میره قرض رو نزول می کنه این طوری بیشتر فرو میره .
در حالیکه با فکر خوب و دیدن اینده می تونه فکر های بهتری هم بکنه .

سنگ مال پای لنگ ............. .
دوست خانوادگی ایی داریم که در جنگ یک پای خودش رو از دست داده .
او با ماشین دنده ایی بهتر از هر کس رانندگی می کنه با پای مصنوعی .
او شناگر ماهری و خیلی کارهای دیگه ...
محدودیت و شور بختی بیشتر از اینکه در جسم و زندگی ما باشه تو ذهن ماست ..
ان کسی که به قول شما پای لنگ داره حتی اگر نابینا هم باشه با یک تکه چوب می تونه موانع احتمالی اش رو حدس بزنه و حداقل تلاش کنه .
این تلاش هر چه قدر هم که کمرنگ باشه ارزشمنده .

*مینا*
6th January 2011, 07:14 PM
سلام
منم زیاد با این قضیه موافق نیستم ...
معتقدم به پای هر کسی سنگی می رسه یه جور آزمایشه که فرد توانایی پاس کردنش رو داره ، حالا این که بعضی ها نمی تونن ازش درست بگذرن به طرز تفکر و منفی نگریشون بر می گرده ...

و با این حرف رکسانا موافقم :)>-

محدودیت و شور بختی بیشتر از اینکه در جسم و زندگی ما باشه تو ذهن ماست ...

[golrooz]

ارغنون
6th January 2011, 08:53 PM
من نمیگم غلطه ولی درستم نیست!

من اساسا معتقدم هر چیزی یا دلیل منطقی و علمی اثبات شده داره یا انسان هنوز به منطق اون چیز نرسیده!

ضمنا فکر میکنم هر چی دارم لطف خدا و امکاناتم بوده و هر چی ندارم کم کاری خودم!

حالا با این پیش فرضا یه مثال میزنیم فکر کنیم یه نفر مثلا سرطان میگیره به نظر من اون سرطان هینجوری عارض نشده که یعنی اون فرد به دلیل ناآگاهی حتما تحت اثر عامل خطر بوده!

حالا به طور اجتناب ناپذیری بیماری در مناطق کم فرهنگ یا فقیر نشین بیشتره!

خب بخش اول اثبات میکنه قضیه بدبیاری و شانس نبوده

اما خود زندگی با فقر فرهنگی به نظر من اتفاقی بوده و ناشی از شانسه!

tarannom101
7th January 2011, 12:03 AM
چون طبق قانون مورس اگر احتمال خرابی چند چیز باشد آن چیزی خراب میشه که خسارت بیشتری میزنه ..!



مصطفی جان سلام

میشه درمورد قانون مورس بیشتر توضیح بدی چون تاحالا نشنیدم

ممنون[golrooz]

Sookoot
7th January 2011, 12:09 AM
سلام

یه چیزی که خیلی فکرمو مشغول کرده

اینه که

چرا هرچی سنگه مال پای لنگه؟

اگه کسی بتونه جوابمو بده ممنون میشم

این تعبیر با تعدیل در کلمه " هر چی " بجا و درسته !

خب بنظرم چرایی موضوع خیلی مبهم نیست چطور؟ الان عرض میکنم

تصور کنید دو سنگ رها شده یکی به طرف پای سالم و دیگری به سوی پای لنگ "

خب میزان اسیب پذیری کدامیک بیشتر است؟؟مسلما پای لنگ !!(لطفا استثنائات رو بذارید کنارپای غیر لنگ لااقل توانایی جا خالی دادن رو داره )

این را اضافه کنید به تعدد و زیاد بودن بدبیاری های پی در پی ناشی از بد شانسی های ناتمو می که دست بر قضا دست از سر پای لنگ که قاعدتا بیشتر مستعد دردسر است بر نمیدارد

البته این تسلسل بدبیاری ها محاسنی هم داره و اون ابدیده کردن صاحب پای لنگه"که در مسابقه زندگی جا نمونه "میبینید این سنگ پرانی بنفع اوست

پس گاهی سنگ تقدیر و قضا بر پای لنگ لازم است"حتی اگر صاحبش مدام شگوه و گلایه کند

tarannom101
7th January 2011, 12:12 AM
به نظر من این فکر اشتباه هست و این طوری نیست. به عنوان مثال اگر فردی در زندگی چند بار ریسک کرده باشه و به هدفش رسیده باشه باز هم در زندگیش ریسک می کنه و افرادی که هم به اون هدفشون نرسیده باشن دیگر در زندگیشون اون کار را نمی کند به قول معروف میگن شانس با اون بوده یا نه اگر ما فکرمون مثبت باشه اصلان به این مسایل بر نمی خوریم.
البته این نظر من هست نمی دونم درست هست یا نه!


hossien جان ممنون از نظرت

ولی من مثلا تو زندگی میبینم افرادی که انسانهای خوبی هستند اما مشکل دارند

از اونطرف افرادی که انسانهای بدی اند ولی بدون مشکل زندگی میکنند

میتونم در این موردهم نظر بدبین

ممنونم[golrooz]

tarannom101
7th January 2011, 12:17 AM
سلام
به نظر من هم حرفیست کاملا اشتباه



داداشی جان سلام

چرا اشتباهه وقتی میبینم توزندگی آدمای خوب مشکل دارند ولی آدمای بد راحت زنندگی میکنند

ممنون [golrooz]

tarannom101
7th January 2011, 12:28 AM
از نظر مذهبی مطلب خاصی مد نظر م نیست شرح بدم .
اما چند نکته رو قابل ذکر می دونم ک
افرادی هستند که به کرات بد میارن ! در حدی که دیگران او را بد شانس و ... می دوننند .
1- افرادی که قبل از انجام هر کاری فکر نمی کنند .اول عمل می کنند و بعد فکر شو می کنند .براشون هر چی پیش بیاد مهم نیست تا زمانی که در گیر بشوند و گیر بیفتند .
2- در مرحلهی بعدی از اشتباهشان درس نمی گیرند یعنی با تکرار اشتباه شکست های بیشتر و بیشتری رو تجربه می کنند .
3- در مرحلی سوم این قدر اشتباهات در منظر دیگران تکراری می شود که دیگران با بر چسب زدن او را بد شانس و بد اقبال یا ... می دانند و می خواهند به اصطلاح چیزی گفته باشند برای خالی نبودن عریشه .در حالیکه با این بر چسب های منفی فرد واقعا اشتباهاتش را ناشی از از هزر چیز ممکن می پندارد غیر از خودش و شروع به فرافکنی می کند یعنی دنبال مقصر همه جا می گردد و تقصیر را به گردن دیگران می اندازد .
4- یک قانون اثبات شده هم داریم : قانون جذیب که با انتشار انرزی های منفی باز هم بدی ها رو به سمت خودتون دعوت می کنید . .
وقتی شما از نظر ذهنی خودتون رو خیلی درگیر می کنید در حقیقت قوه ی تفکر و تامل خودتون رو متوقف می کنید .
مشکلات هست نفیش نمی کنم اما فرض کنید کسی بدهکاهر و میره قرض رو نزول می کنه این طوری بیشتر فرو میره .
در حالیکه با فکر خوب و دیدن اینده می تونه فکر های بهتری هم بکنه .

سنگ مال پای لنگ ............. .
دوست خانوادگی ایی داریم که در جنگ یک پای خودش رو از دست داده .
او با ماشین دنده ایی بهتر از هر کس رانندگی می کنه با پای مصنوعی .
او شناگر ماهری و خیلی کارهای دیگه ...
محدودیت و شور بختی بیشتر از اینکه در جسم و زندگی ما باشه تو ذهن ماست ..
ان کسی که به قول شما پای لنگ داره حتی اگر نابینا هم باشه با یک تکه چوب می تونه موانع احتمالی اش رو حدس بزنه و حداقل تلاش کنه .
این تلاش هر چه قدر هم که کمرنگ باشه ارزشمنده .


Roksana65 جان سلام

ممنونم از مطالبی که گفتی خیلی جالب بود استفاده کرم

بااجاازه میخواستم یه مقدار واضحتر بپرسم تا از جوابهای خوب شما بیشتر استفاده بکنم

چرا آدمای خوب مشکلاتشون خیلیه ولی آدمای بد نه؟

ممنون[golrooz]

tarannom101
7th January 2011, 12:33 AM
سلام
منم زیاد با این قضیه موافق نیستم ...
معتقدم به پای هر کسی سنگی می رسه یه جور آزمایشه که فرد توانایی پاس کردنش رو داره ، حالا این که بعضی ها نمی تونن ازش درست بگذرن به طرز تفکر و منفی نگریشون بر می گرده ...

و با این حرف رکسانا موافقم :)>-


[golrooz]


سلام

یعنی آدمای خوب منفی نگرند که این همه مشکل دارند وآدمای بد مثبت نگر

tarannom101
7th January 2011, 12:39 AM
من نمیگم غلطه ولی درستم نیست!

من اساسا معتقدم هر چیزی یا دلیل منطقی و علمی اثبات شده داره یا انسان هنوز به منطق اون چیز نرسیده!

ضمنا فکر میکنم هر چی دارم لطف خدا و امکاناتم بوده و هر چی ندارم کم کاری خودم!

حالا با این پیش فرضا یه مثال میزنیم فکر کنیم یه نفر مثلا سرطان میگیره به نظر من اون سرطان هینجوری عارض نشده که یعنی اون فرد به دلیل ناآگاهی حتما تحت اثر عامل خطر بوده!

حالا به طور اجتناب ناپذیری بیماری در مناطق کم فرهنگ یا فقیر نشین بیشتره!

خب بخش اول اثبات میکنه قضیه بدبیاری و شانس نبوده

اما خود زندگی با فقر فرهنگی به نظر من اتفاقی بوده و ناشی از شانسه!


لوتوس جان سلام

منم با قسمت اول حرفت موافقم

ولی چرا هرچی مشکله مال انسانهای خوبه اما آدمای بد بدون مشکل یا بامشکلات خیلی کم زندگی میکنند؟[golrooz]

Admin
7th January 2011, 01:01 AM
مصطفی جان سلام

میشه درمورد قانون مورس بیشتر توضیح بدی چون تاحالا نشنیدم

ممنون[golrooz]

سلام
مثال می زنم که کامل متوجه بشن همه ...

مورس اومده گفته که به عنوان مثال اگه شما با وسایلی کار می کنی که در صورت خرابی هر کدوم شما کارت لنگ بمونه و ضرری رو متحمل بشی اون وسیله ای خراب میشه که بیشترین ضرر رو به شما بزنه..!

البته منم با این موارد خیلی برخورد داشتم گاها به مواردی که خیلی مهم هستن توجه کمتری کردم و دقیقا همونی که بیشتر ضرر رو به من بزنه خراب شده ..! [cheshmak]

Admin
7th January 2011, 01:05 AM
چرا آدمای خوب مشکلاتشون خیلیه ولی آدمای بد نه؟

چرا آدم های بد مشکلی ندارن اشتباهه ..!
هر کسی مشکلات خودش رو داره .. کم یا زیاد.

بهتره بگیم چرا آدم های بد ممکنه کمتر باشه مشکلاتشون.؟

خب واضحه ... چون وقتی قرار باشه برای راحتی خودت فقط قدم برداری مطمئنا باید راحتی دیگران رو ازشون بگیری پس به اون خوشی موقت و ظاهری دست پیدا می کنی.! ( این فرد مانند سرطان می مونه )

ولی اگه دین و اعتقاد و انسانیتی باشه انسان حداقل همزمان که به فکر راحتی خودش هم هست به فکر ناراحتی دیگران نیست .!

Sookoot
7th January 2011, 01:56 AM
خب ظاهرا شاه بیت غزل و نقطه کلیدی بحث شما این سواله که :


چرا هرچی مشکله مال انسانهای خوبه اما آدمای بد بدون مشکل یا بامشکلات خیلی کم زندگی میکنند؟
همانطور که اشاره شد این موضوع مطلق نیست ادمای خوب مشکل دارن بد ها هم ایضا

اما بقول حضرت حافظ : هرکه در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند.

این سوال دونوع پاسخ داره " یکیش از زاویه روانشناسانه با نیم نگاهی به پارامترهای موجود درجامعه که تعیین کننده خوبی و بدی ادماس و دومی جواب خدا پیغمبری"

به اختصار به پاسخ از نوع خدا و پیغمبری اشاره میکنم "

ببینید ! سنتی هست بنام املا و استدراج که در این سنت بدین ترتیب مقرر شده که ادمای بد هرچی گناه میکنن کک شون نمیگزه و تازه توانا تر و مالدارتر هم میشن اگه مشکلی هم براشون پیش بیاد براحتی با گذاشتن حق سایرین بزیر پا " خودشونو خلاص میکنن و خلاصه علی الظاهر زندگی بهشون کلی لذت میده " اما این همه قضیه نیست تقدیر بر اینه این ادمای بد لذتارو اینجا ببرن تا در یوم الحساب " حسابی پاسخگوی اعمالشون باشن...
ودر مقابل (بر اساس همین سنت )ادمای خوب به محض یک خطا و لغزش همین جا حالشون گرفته میشه و ناتوان و مریض و ندار و بدبخت بیچاره میشن تا ضمن پرداخت کفاره گناهانشون تو همین دنیا حساب اخرتشون سهل و اسون تر بشه

مثلا برای چند لحظه غصه و اندوهی که گاهی سراغ ما میاد رو تو همین سنت مجسم کنید

این از پاسخ خدا پیغمبریش ( البته مختصربود و توضیحات و تفاسیر اقناعی فراوانی لازم دارد که تا الان مجالش نیست)

داداشی
7th January 2011, 02:41 AM
داداشی جان سلام

چرا اشتباهه وقتی میبینم توزندگی آدمای خوب مشکل دارند ولی آدمای بد راحت زنندگی میکنند

ممنون [golrooz]

من با این وضعیت این سالم باز میگم این حرف اشتباهه
شما که میگی خوبا مشکل دارن بد ها راحت
به نظر من خدا بنده ایی رو که دوست داره بیشتر امتحانش میکنه دوست داره قلقلکش بده چون دوسش داره
هرکس بامش بیش برفش بیش
در ضمن اونی که بده همچینم راحت نیست اونم مشکلاتی داره
همه مشکلاتی دارن
فقط کم یا زیاد
چند بار دیگه هم بپرسی میگم اشتباهه
موفق باشی

ساناز فرهیدوش
7th January 2011, 08:42 AM
دنیا از ریشه ی دنی یعنی پست .تو این دنیا زندگی برای همه فراز و نشیب زیاد داره .
مثل رانندگی یک پیچ رو با مهارت رد می کنه یکی هم در ار بی توجهی یا نا بلدی خسارت به بار میاره .

ارغنون
7th January 2011, 03:02 PM
لوتوس جان سلام

منم با قسمت اول حرفت موافقم

ولی چرا هرچی مشکله مال انسانهای خوبه اما آدمای بد بدون مشکل یا بامشکلات خیلی کم زندگی میکنند؟[golrooz]

خب فکر کنم این یک کم با سوال اولتون فرق داره

به نظر منم

هر که در این بزم مقربتر است

جام بلا بیشترش میدهند

ولی بازم اینطور نیست بگیم مشکل آدمای بد کمتره!

منم موافقم با سنت های املا و استدراج!

ضمنا حضرت علی (ع) فرمودند اگه دیدین بد هستید و نعمات فراوان دارید از خدا بترسید!

*مینا*
7th January 2011, 07:09 PM
سلام

یعنی آدمای خوب منفی نگرند که این همه مشکل دارند وآدمای بد مثبت نگر

[tafakor]
نه اصلا !
ببینید ظرفیت آدما یکی نیست ! هر کسی توانایی تحمل یه حد مشکل رو داره ...
یکی دست نداره ولی بیشتر از آدمایی که دست دارن احساس خوشبختی می کنه ...!
یکی پول داره حسرت آدمایی که پول کم دارن اما صمیمیت زیاد دارن و می خوره ...

از طرفی برای بعضی از آدما مسائلی اهمیت داره ، که برای بقیه اهمیت نداره
مثلا یکی از دروغ گفتن رنج می بره ، از این که دوستش دروغ بگه بهش واقعا ناراحت می شه ، اما یکی براش مهم نیست و مثل آب خوردن دروغ می گه ، دیگه چه برسه به این که از دروغ گفتن دوستش ناراحت بشه !

شما برید از کسی که فک می کنید راحته و سنگ جولو پاش کمه بپرسید که آیا واقعا سنگ های زندگی تو کمه؟ یا من این طوری احساس می کنم ؟!

هر کسی تو زندگی برای خودش مشکلاتی داره و هر کسی مشکلاتش رو بزرگ تر از مشکلات دیگران می بینه !

[golrooz]

tarannom101
8th January 2011, 05:45 AM
این تعبیر با تعدیل در کلمه " هر چی " بجا و درسته !

خب بنظرم چرایی موضوع خیلی مبهم نیست چطور؟ الان عرض میکنم

تصور کنید دو سنگ رها شده یکی به طرف پای سالم و دیگری به سوی پای لنگ "

خب میزان اسیب پذیری کدامیک بیشتر است؟؟مسلما پای لنگ !!(لطفا استثنائات رو بذارید کنارپای غیر لنگ لااقل توانایی جا خالی دادن رو داره )

این را اضافه کنید به تعدد و زیاد بودن بدبیاری های پی در پی ناشی از بد شانسی های ناتمو می که دست بر قضا دست از سر پای لنگ که قاعدتا بیشتر مستعد دردسر است بر نمیدارد

البته این تسلسل بدبیاری ها محاسنی هم داره و اون ابدیده کردن صاحب پای لنگه"که در مسابقه زندگی جا نمونه "میبینید این سنگ پرانی بنفع اوست

پس گاهی سنگ تقدیر و قضا بر پای لنگ لازم است"حتی اگر صاحبش مدام شگوه و گلایه کند



Sookoot جان سلام

آخه چطور میشه مشکل برا انسان نفع داشته باشه میشه یه کم بیشتر توضیح بدین

ممنون[golrooz]

Sookoot
8th January 2011, 11:36 PM
Sookoot جان سلام

آخه چطور میشه مشکل برا انسان نفع داشته باشه میشه یه کم بیشتر توضیح بدین

ممنون[golrooz]
ترنم جان سلام

سوال کلیدی و بجاییست/واقعا چگونه میتوان تصور نمود که مشکلات با همه آزار و فرسایشی که در بطن خود دارند موجب منفعت شوند

لازم است به کمک یکدیگر این پاردوکس را حل و فصل نماییم چرا که تعرف الامور باضدادها

هر چیزی با ضد خود شناخته میشود

میزان تجربه و تسلط رفتاری یک جوان خام با یک میانسال دوره دیده برابری میکند آیا؟؟
اطلاعات و اشراف و اگاهی بر امور زندگی چطور؟
و ده ها ویژگی موثر و کاربردی دیگر

خب این تفاوت ها صرفا در قالب کلاسیک و تئوری زندگی روز مره بدست امده ؟ مسلما خیر
اصولا انچیزی که بر ان تجربه نام مینهیم ذاتا فرای طاقت ما و همان چیزی است که میگوییم مشکلات و ماحصل مواجهه با با مشکلات و دست و پنجه نرم نمودن بر انان همین ویژگیهای بارزیست که برای زیستنی که مدت ان معلوم نیست بدان نیاز داریم

برای مثال اگر با فرد صبوری برخورد نمودید بدانید که پیش از این مشکلات فراوان ناشی از مرگ عزیز و یا بیماری وناتوانی مادی و مصائب مختلف را پشت سر گذاشته است/و همین یک صفت(صبر)گاهی چقدر لازم است و به کارمان می اید

هیچکس از پیش خود چیزی نشد
هیچ اهن خنجر تیزی نشد
هیچ قنادی نشد استاد کار
تا که شاگرد شکرریزی نشد

بماند که ما لازم است یک باز تعریف از مشکلات داشته باشیم گاهی مشکل عین خیر است حتی اگر ما نسبت بدان کراهت مطلق داشته باشیم و بالعکس گاهی انچه تصور میکنیم خوبست عین دردسر و مشکل افرین است در حالیکه دید ما متفاوت بوده

نمیدانم شاید دلیل ان زاویه دید است"
کوتاه سخن انکه ایکاش همیشه مشکل شما مشکل من و مشکل من مشکل شما باشد[golrooz]

asphalt30000
9th January 2011, 08:59 PM
انسان به هر چیز فکر کند برایش اتفاق می افتد حتی اگر دوستش نداشته باشد انسان های منفی تا وقتی که منفی فکر کنند نباید انتظار داشته باشند که که اتفاق خوشایندی برایشان بیفتد و به قول انیشتین به قول انیشتین تخیل همه چیز است تخیل زاینده زندگی است.
پس بیایید مثبت فکر کنیم. کافی است فقط یک هفته مثبت فکر کنید امتحان کنید ضرر ندارد.

kamanabroo
9th January 2011, 11:31 PM
من فکر می کنم نمیشه یه قانون کلی و همه گیر داد تو این زمینه
خدا هر کسی رو یه جوری امتحان می کنه
شاید نداشتن برای یکی خوب باشه برای یکی بد باشه
شاید بد بودن برای یکی موجب نداشتن بشه برای یکی موجب بیشتر داشتن!!!

اینجا خود شخص که از حال خودش خبر داره باید قضاوت کنه که بین خودش و خدای خودش چیه....

البته بازم این یه بُعد از این قضیه است.

s.golgol
10th January 2011, 01:21 AM
سلام
اينكه چرا آدماي بد همه چيز دارن و راحت زندگي ميكنن شايد به خاطر اينه كه خدا هرچي كه ميخوان بهشون ميده تا صداش نكنن و با درخواستاشون آزارش ندن خدا خيلي مهربونه بنده هايي رو كه خوبن و دوستشون داره ميخواد همش صداش كنن و باهاش راز و نياز كنن ازش بخواين تا اون چيزي كه شايسته تونه بهتون بده
و اما يه يادآوري : هميشه به خاطر بسپاريد باد با چراغ خاموش كاري نداره اگه تو سختي هستيد بدانيد كه روشنيد
اميدوارم همه بتونيم لنگي پامونو درمان كنيم نه به فكر از بين بردن سنگا باشيم

tarannom101
10th January 2011, 10:45 PM
خب فکر کنم این یک کم با سوال اولتون فرق داره

به نظر منم

هر که در این بزم مقربتر است

جام بلا بیشترش میدهند

ولی بازم اینطور نیست بگیم مشکل آدمای بد کمتره!

منم موافقم با سنت های املا و استدراج!

ضمنا حضرت علی (ع) فرمودند اگه دیدین بد هستید و نعمات فراوان دارید از خدا بترسید!


بازم ممنون

میشه درمورد سنتهای املا و استدراج بیشتر توضیح بدید

tarannom101
10th January 2011, 10:54 PM
سلام
اينكه چرا آدماي بد همه چيز دارن و راحت زندگي ميكنن شايد به خاطر اينه كه خدا هرچي كه ميخوان بهشون ميده تا صداش نكنن و با درخواستاشون آزارش ندن خدا خيلي مهربونه بنده هايي رو كه خوبن و دوستشون داره ميخواد همش صداش كنن و باهاش راز و نياز كنن ازش بخواين تا اون چيزي كه شايسته تونه بهتون بده
و اما يه يادآوري : هميشه به خاطر بسپاريد باد با چراغ خاموش كاري نداره اگه تو سختي هستيد بدانيد كه روشنيد
اميدوارم همه بتونيم لنگي پامونو درمان كنيم نه به فكر از بين بردن سنگا باشيم



s.golgol جان سلام

ممنون از نظرتون ولی یعنی اگه دچار مشکل نشن با خدا راز ونیاز نمی کنن [golrooz]

e.einitabar
10th January 2011, 11:01 PM
s.golgol جان سلام

ممنون از نظرتون ولی یعنی اگه دچار مشکل نشن با خدا راز ونیاز نمی کنن [golrooz]
سلام
نظر سارا خانم این نیست با دقت پست بالا رو بخون همه چی دستت میاد

tarannom101
10th January 2011, 11:04 PM
انسان به هر چیز فکر کند برایش اتفاق می افتد حتی اگر دوستش نداشته باشد انسان های منفی تا وقتی که منفی فکر کنند نباید انتظار داشته باشند که که اتفاق خوشایندی برایشان بیفتد و به قول انیشتین به قول انیشتین تخیل همه چیز است تخیل زاینده زندگی است.
پس بیایید مثبت فکر کنیم. کافی است فقط یک هفته مثبت فکر کنید امتحان کنید ضرر ندارد.



asphalt30000 جان سلام

پس یعنی تمام آدمای خوب منفی نگرن که این همه مشکل دارن وآدمای بد که مشکلی ندارن وتو زندگی راحتند مثبت نگرند[golrooz]

tarannom101
10th January 2011, 11:19 PM
ترنم جان سلام

سوال کلیدی و بجاییست/واقعا چگونه میتوان تصور نمود که مشکلات با همه آزار و فرسایشی که در بطن خود دارند موجب منفعت شوند

لازم است به کمک یکدیگر این پاردوکس را حل و فصل نماییم چرا که تعرف الامور باضدادها

هر چیزی با ضد خود شناخته میشود

میزان تجربه و تسلط رفتاری یک جوان خام با یک میانسال دوره دیده برابری میکند آیا؟؟
اطلاعات و اشراف و اگاهی بر امور زندگی چطور؟
و ده ها ویژگی موثر و کاربردی دیگر

خب این تفاوت ها صرفا در قالب کلاسیک و تئوری زندگی روز مره بدست امده ؟ مسلما خیر
اصولا انچیزی که بر ان تجربه نام مینهیم ذاتا فرای طاقت ما و همان چیزی است که میگوییم مشکلات و ماحصل مواجهه با با مشکلات و دست و پنجه نرم نمودن بر انان همین ویژگیهای بارزیست که برای زیستنی که مدت ان معلوم نیست بدان نیاز داریم

برای مثال اگر با فرد صبوری برخورد نمودید بدانید که پیش از این مشکلات فراوان ناشی از مرگ عزیز و یا بیماری وناتوانی مادی و مصائب مختلف را پشت سر گذاشته است/و همین یک صفت(صبر)گاهی چقدر لازم است و به کارمان می اید

هیچکس از پیش خود چیزی نشد
هیچ اهن خنجر تیزی نشد
هیچ قنادی نشد استاد کار
تا که شاگرد شکرریزی نشد

بماند که ما لازم است یک باز تعریف از مشکلات داشته باشیم گاهی مشکل عین خیر است حتی اگر ما نسبت بدان کراهت مطلق داشته باشیم و بالعکس گاهی انچه تصور میکنیم خوبست عین دردسر و مشکل افرین است در حالیکه دید ما متفاوت بوده

نمیدانم شاید دلیل ان زاویه دید است"
کوتاه سخن انکه ایکاش همیشه مشکل شما مشکل من و مشکل من مشکل شما باشد[golrooz]


Sookoot جان ممنون از نظرتون


ولی میشه درمورد ((بماند که ما لازم است یک باز تعریف از مشکلات داشته باشیم گاهی مشکل عین خیر است حتی اگر ما نسبت بدان کراهت مطلق داشته باشیم و بالعکس گاهی انچه تصور میکنیم خوبست عین دردسر و مشکل افرین است در حالیکه دید ما متفاوت بوده))

بیشتر توضیح بدید[golrooz]

tarannom101
10th January 2011, 11:37 PM
[tafakor]
نه اصلا !
ببینید ظرفیت آدما یکی نیست ! هر کسی توانایی تحمل یه حد مشکل رو داره ...
یکی دست نداره ولی بیشتر از آدمایی که دست دارن احساس خوشبختی می کنه ...!
یکی پول داره حسرت آدمایی که پول کم دارن اما صمیمیت زیاد دارن و می خوره ...

از طرفی برای بعضی از آدما مسائلی اهمیت داره ، که برای بقیه اهمیت نداره
مثلا یکی از دروغ گفتن رنج می بره ، از این که دوستش دروغ بگه بهش واقعا ناراحت می شه ، اما یکی براش مهم نیست و مثل آب خوردن دروغ می گه ، دیگه چه برسه به این که از دروغ گفتن دوستش ناراحت بشه !

شما برید از کسی که فک می کنید راحته و سنگ جولو پاش کمه بپرسید که آیا واقعا سنگ های زندگی تو کمه؟ یا من این طوری احساس می کنم ؟!

هر کسی تو زندگی برای خودش مشکلاتی داره و هر کسی مشکلاتش رو بزرگ تر از مشکلات دیگران می بینه !

[golrooz]



سلام ممنون از نظرتون

ولی حرف من این نیست که به مشکل باید چطور نگاه کرد من میگم چرا باید این آدم خوب دچاراین مشکل بشه (فقط بخاطر اینکه تحملش زیاه؟) این با عدالت جور در میاد؟[golrooz]

ساناز فرهیدوش
11th January 2011, 07:01 AM
البته یه موقع ها هم کی تونیم راه رو هموار کنیم سنگاشو برداریم پای بقیه گیر نکنه .در حد توان .
ای که دستت می رسد کاری بکن .............

ارغنون
11th January 2011, 04:07 PM
بازم ممنون

میشه درمورد سنتهای املا و استدراج بیشتر توضیح بدید

املاء:
املاء به معنای مهلت دادن تا مدت معین است و لذا سنت املاء شاخه‌ای از سنت "اجل‌دار بودن‌" یا "تأخیر اجل تا رسیدن وقت آن‌" می‌باشد، و منظور از آن مهلت دادن به امت‌هایی است که قدر نعمت هدایت خود را نمی‌دانند تا بلکه هوشیار شوند و توبه کنند و یا اینکه عذاب مهین را برای خود فراهم کنند. "وَلاَ یَحْسَبَن‌َّ الَّذِین‌َ کَفَرُوَّاْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُم‌ْ خَیْرٌ لاِ ّ ؟َنفُسِهِم‌ْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُم‌ْ لِیَزْدَادُوَّاْ إِثْمًا وَلَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُّهِین‌"(آل‌عمران‌،178) "وَأُمْلِی لَهُم‌ْ إِن‌َّ کَیْدِی مَتِین‌"(اعراف‌،183ـقلم‌،45). علامه طباطبائی می‌فرماید که املاء از سنخ قضای الهی است و مختص به ذات باریتعالی است و کسی با خدا در آن شریک نیست‌(المیزان‌، ج 8 ، ص 347، ذیل آیة 183 سورة اعراف‌.) و لذا در اغلب موارد قرآنی با صیغه متکلم وحده از آن تعبیر آورده شده است‌.
استدراج‌:
استدراج از جهت لغوی یعنی بتدریج و پله پله کسی را پائین آوردن یا بالا بردن‌، و در اصطلاح به معنای این است که "رتبه کسی را به تدریج پایین بیاورند تا جائی که شقاوت و بدبختی‌اش به نهایت برسد و به ورطه هلاکت بیافتد"، این کار با تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگر صورت می‌گیرد تا به وسیله التذاذ از نعمات‌، غفلت تشدید شود و سزاوار عذاب گردد. در سنت استدراج‌، نکته اصلی تجدید نعمت پس از نعمت دیگر می‌باشد، و طبعاً این امر مستلزم مهلت دادن نیز می‌باشد اما این حیثیت بالاصاله ملحوظ نظر نبوده است‌. "سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّن‌ْ حَیْث‌ُ لاَ یَعْلَمُون‌"(اعراف‌،182ـقلم‌،44). همچنین آیات (انعام‌، 44) و (اعراف‌، 95) از مصادیق سنت استدراج شمرده شده است‌. علامه طباطبائی می‌فرماید از آنجا که استدراج‌، به روش رساندن نعمت بعد از نعمت است‌، و این نعمتها به وسائطی از "ملائکه‌" و "امر" به انسان می‌رسد، لذا از سنت استدراج به صیغه متکلم مع‌الغیر تعبیر آورده شده است‌.(همان‌.)
امداد:
معنای تحت‌اللفظی امداد "کشیدن‌" است‌، و از همین معنا، معنای "کمک کردن‌" اخذ شده است‌، ارتباط این دو معنا به طرز زیبایی در تفسیر المیزان‌، ذیل آیة 20 سورة اسرأ، بیان شده است‌. امداد از سنن عام الهی است و شامل مؤمن و کافر، قبل و بعد از هدایت‌، می‌شود. "کُلاًّ نُّمِدُّ هَـََّؤُلاَ َّءِ وَ هَـََّؤُلاَ َّءِ مِن‌ْ عَطَـآءِ رَبِّک..."(اسرأ،20)، در این آیه امداد و کمک خداوند شامل‌ِ هر دو گروه انسان‌های‌ِ دنیاطلب و آخرت‌طلب‌، عنوان شده است‌.
سنت استدراج و املاء از سنت‌های بعد از هدایت است و گرچه ممکن است در مواردی مصداق سنت استدراج و امداد یکی شود مانند "مَن کَان‌َ فِی الضَّلَـَـلَة‌ِ فَلْیَمْدُدْ لَه‌ُ الرَّحْمَـَن‌ُ مَدًّا"(مریم‌،75) ولی به معنای یکسان بودن آنها نیست‌. خداوند به کافر روزی می‌دهد و او حاصل تلاش‌های خود را در دنیا می‌بیند و این ربطی به استدراج ندارد.
به علاوه‌، خداوند نسبت به مؤمنین‌، علاوه بر امداد عام که تجلی صفت رحمانیت اوست‌، امداد خاصی دارد که از آن به "توفیق‌" تعبیر می‌شود که مجلای صفت رحمیت اوست‌.(ر.ک‌:امدادهای غیبی در زندگی انسان‌، شهید مطهری‌.)
سنت تغییر:
سنت تغییر (که تعبیر دقیق‌تر آن سنت عدم تغییر می‌باشد) از آیه "إِن‌َّ اللَّه‌َ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْم‌ٍ حَتَّی‌َ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِم‌"(رعد،11) اخذ شده است‌. این آیه می‌گوید تغییر اوضاع و شئون اجتماعی هر قومی تغییری روبنایی است که از یک تغییر بنیادی سرچشمه گرفته است و آن تغییری است که در درون خود آن قوم باید بوجود آمده باشد. تا زمانی که تغییری در حالت روحی عموم‌ِ افراد ملت ایجاد نشود، اوضاع خارجی و نهادهای اجتماعی حاکم بر ملت نیز تغییر نمی‌یابد.
در موضوع سنت تغییر، بحث‌های متعددی مانند کیفیت‌ِ استقلال‌ِ جامعه از وجود افراد تشکیل‌دهنده آن‌، نقش اهداف در تغییر محتوای درونی ملتها، اهمیت ارزش‌گرایی در سازندگی جامعه و... قابل طرح است که هر یک به نوبه خود بحث مفصلی است‌.( ر.ک‌:بحث سنتهای الهی در کتاب آموزش دینی دوره پیش دانشگاهی و سنت‌های تاریخ در قرآن‌، شهید صدر، صفحات 190 تا 245 این کتاب به موضوع فوق پرداخته است‌. چنانچه از نسخه عربی کتاب بتوانید استفاده کنید بهتر است‌، اما اگر از ترجمه استفاده می‌کنید توجه کنید که لفظ "ایده‌آل‌" به جای کلمه "اَلْمُثُل‌"ترجمه شده است ولی بهتر است لفظ "ارزش‌" به جای آن قرار داده شود، تا سازگاری بیشتر با بقیه متن حاصل شود. )

www.hawzah.net

asphalt30000
18th January 2011, 12:45 AM
asphalt30000 جان سلام

پس یعنی تمام آدمای خوب منفی نگرن که این همه مشکل دارن وآدمای بد که مشکلی ندارن وتو زندگی راحتند مثبت نگرند[golrooz]
سلام
اولا که این حرف من نیست و حرف روانشناسان و فیزیکدانان معروف است(منبع:فیلم the sercert راز) ثانیا اگر تمامی آدم های خوب کلی مشکل دارن و فقط بدها راحتند پس حتما همینطوره .آدم های خوب زیادی هستند که به راحتی و در آسایش زندگی می کنند و انهایی هم که مشکل دارن حتما به خودشان اطمینان ندارند و به هزاران دلیل فکری دیگر مشکل دارند.. باز هم میگم خودتان یک هفته مثبت نگری و اعتماد به نفس را امتحان کنید مطمئنا جواب میگیرید. یادتان باشد که همیشه شکرگذار باشید نه بدبین.

Sookoot
18th January 2011, 03:39 PM
Sookoot جان ممنون از نظرتون


ولی میشه درمورد ((بماند که ما لازم است یک باز تعریف از مشکلات داشته باشیم گاهی مشکل عین خیر است حتی اگر ما نسبت بدان کراهت مطلق داشته باشیم و بالعکس گاهی انچه تصور میکنیم خوبست عین دردسر و مشکل افرین است در حالیکه دید ما متفاوت بوده))

بیشتر توضیح بدید[golrooz]خواهش عزیزم

باز تعریف از مشکلات یعنی تشخیص اینکه چه رخدادی واقعا مشکل است و کدامین اتفاق علایم یک معضل را داردو چه موضوعاتی اصولا بقدری عادیست که مشکلی نمیباشد

مسلما هر اتفاق و یا حادثه غیر معمولی و غیر قابل پیش بینی یک مشکل نیست و بهتر است بگویم نباید به هیبت یک مشکل جلوه کند چون در انصورت اصولا زندگی روال غیر معمول پیدا میکرد چرا که ادمیست و هزاران اتفاق غیر قابل پیش بینی که فردا و فرداها پدید می اید

به تعبیری این زیبایی زندگی است که نمیدانیم فردا چه خواهد شد ؟؟و مثلا ما امروز نمیدانیم که فردا با چه کسی ممکن است اشنا شویم که عشق و محبت او چه بسا انگیزه پایان ناپذیر زندگی مان شود و دوستی و یا ازدواجمان با او شوق دائمی حیات مارا پدید اورد
و یا ما امروز نمیدانیم چه اتفاقی ممکن است زندگی فردای مارا دگرگون کند...........
...................
گاهی ما اصرار براجرای خواسته های خودداریم درحالی خیر و صلاح در ان است که نشود
مشکل از نوع شر مطلق که ما تصور میکنیم خیر است در حالی که نیست
مثلا اصرار داریم که با یک شخص خاص ازدواج کنیم درحالی که عاقبت ما با او جدایی و طلاق است خب اگر ازدواج با وی صورت پذیرد منجر به طلاق میشودو اگر نپذیرد خیر"کدام بهتر است؟؟؟

و بالعکس گاهی از چیزی گریزانیم که خیر و سعادت ما در اجرای انست وان چیزی که که نامش را مشکل میگذارینم خیر مطلق است
مثلا مارا مدتی علیرغم میل مان به یک منطقه محروم و دور افتاده میفرستند خودمان مایل نیستیم اما عاقبت با کوله باری از خدمت و تجربه باز میگردیم تجاربی که عمری بکار ایدو همنشینی با محرومانی که برای شکستن غرور کاذبمان لازم بود[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد