PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عصر آفرینان



B a R a N
22nd December 2010, 06:49 PM
نمونه هاي مختلف مديران اجرايي و رويكردهاي آنها در قبال بافت:





كارآفرين :

كارآفرينان لزوماً به بافت دوره‌اي كه در آن زندگي مي‌كردند، محدود نمي‌شدند. آنها فرآيندها، كسب و كارها و حتي كل صنايع را دستخوش دگرگوني‌هايي مي‌نمودند. آنها معمولاً براي انجام اين كار بر موانع و چالش‌هايي به ظاهر حل نشدني و عظيم، غلبه مي‌كردند و در راه رسيدن به هدف و خلق چيزهاي جديد، استقامت و عزم راسخي را به نمايش مي‌گذاشتند.






مدير :

مديران در خوانش و درك بافت حاكم بر زمان خود و همچنين در بهينه‌سازي آن تبحر داشتند. آنها به شكلي عميق حوزه كار و فعاليت خود را مي‌شناختند و از عوامل بافتي موجود براي شكل‌دهي و توسعه دادن كسب و كارها استفاده مي‌كردند.






رهبر:

رهبران در اصل به احياء و نيروبخشي به كسب و كارها و صنايعي مي‌پرداختند كه بر سردو راهي قرار گرفته بودند. آنها كسب و كارها را تحكيم مي‌نمودند. نحوه ارائه محصولات و خدمات را به طور مجدد تدوين مي‌كردند و فرايندهاي سازماني را به طور مجدد سازماندهي مي‌كردند تا عمر بيشتري به يك بنگاه كسب و كار ببخشند.


http://www.uc-njavan.ir/images/ehmdeqkb3ypurcp2vhm.jpg


کتاب عصر آفرینان
آنتونی جی.مایو - نیتین نوریا

B a R a N
22nd December 2010, 06:52 PM
سرزمين فرصت هاي كسب وكار




قلمرويي متغير

مهم ترين عامل اثرگذاربرآمريكا درسرآغاز قرن جديد جمعيت بالنده وپراكندگي جمعيت متغيري بود كه در این كشور وجود داشت. تعداد مهاجراني كه دراين دهه وارد خاك آمريكا شدند ازتعداد مهاجرين دهه هاي ديگر اين قرن البته بجز دهه 1990 بيشتر بود. سيل جريان مهاجرين به آمريكا نه تنها دردگرگون كردن چهره آمريكا وتركيب نيروي كار اين كشور بلكه درتمركز پراكندگي جمعيت درنقاط خاص نيز نقش بسيار مهمي ايفا مي نمود.اين تمركز جمعيت درشهرهاي روبه رشد باعث شد فرصت هاي فراواني براي كسب وكارها ايجاد شوند .دراين دوران غذاهاي آماده اهميت بيشتري يافتند چرا كه شهرنشين ها ساعات درازي را به كاركردن مي پرداختند وزمان و مكان كافي براي كشت و زرع مواد غذايي يا حتي آماده كردن غذاي خود را نداشتند. همچنين دراين دهه پيشرفت هاي فناورانه اي نيز درجهت كارآمدتر نمودن و قابل تحمل تر كردن فضاي خانه ها و آپارتمان ها صورت پذيرفت كه بعضي ازآنها عبارت بودند ازلوله كشي داخل ساختمان و سيستم گرمايش مركزي. بخش هاي روستاي نيز دگرگوني هاي خاص خودشان راتجربه مي كردند. براي اولين بار روستائيان نيز مي توانستند ازخدمات مداوم پستي بهره مند شوند. اين مسيرها ي جديد پستي علاوه برگشودن بازارهاي جديد نقش عظيمي در ايجاد و توسعه راه ها، پل ها وخطوط ريلي راه آهن در سراسر كشوربرعهده داشتند. رشدارتباطات، امكان دستيابي روزنامه ها ومجلات به مجموعه گسترده تري از مخاطبان رابا سرعتي معقول و مناسب فراهم آورند. گروه موثري ازفعالان اجتماعي و سياسي كه به نام ترقي خواهان مشهور شدند براين فرصت روبه رشد، سرمايه گذاري كردند تاپيام خود را به گوش طيف گسترده تري از مردم برسانند.




ترقي خواهي درجامعه ريشه دارد

درتعريف كلي ترقي خواهي يك جنبش درطبقه مياني جديد وروبه رشدآمريكا بود كه قصدداشت فساد را از دولت و همچنين از كسب و كارهاي عظيم آمريكايي ريشه كن كند .اثرات ملموس و مشخصي كه درجنبش ترقي خواهي به وجودآمد درواقع ناشي ازاقدامات روزولت بود.اوقصدنداشت تركيب ها و سازمان هاي عظيم كسب وكار را از ميان بردارد، بلكه مي خواست بر آنها نظارت داشته باشد.




دولت عضلات خود را منقبض مي كند

اگرچه روزولت ازاحتياط و سنجيده عمل كردن حمايت مي كرد اما با به اجرا درآوردن قانون ضدانحصار شرمن(Sherman ) كه درسال 1890 به منظور كنترل كردن قدرت هاي انحصاري تصويب شده بود به ميزان مداخله دولت درامور كسب و كار شتاب بيشتري بخشيد. پيش ازدوره رئيس جمهوري روزولت قانون ضدانحصار شرمن به ندرت درحوزه كسب و كار هم به كارگرفته مي شد. مداخله دولت در ازبين بردن قدرت انحصاري غول هاي راه آهن باعث شد جنبش ترقي خواهي جراّت وجسارت بيشتري بيابد ودراقامهء دعوي عليه مورد مشابهي درصنعت گوشت كشور با اطمينان بيشتري گام بردارد. اتهامي كه به آنها واردشد اين بودكه فروشندگان و عرضه كنندگان گوشت بسته بندي شده تصميم گرفته بودند فعاليت هاي خود را در راستاي يك ائتلاف و همكاري مشترك ادامه دهند و مستحكم تر نمايند و همين ائتلاف بود كه خشم قانون گذاران را برانگيخته بود. درسال 1907 بحران كمبود نقدينگي درسطح جهان افتاد.روزولت كه هيچ سيستم بانكي دولتي ومناسبي براي اداره اين بحران دراختيار نداشت به ناچاربه سرمايه گذاراني چون مورگان وجميزاستيلمت (بانك نشنال سيتي) روي آورد و از آنها خواست نقدينگي مورد نياز اين گروه هاي كسب و كار را تامين كنند. اين گروه سرمايه گذاري به صورتي شبيه به يك سنديكاي بانكي مركزي وارد عمل شدند. قدرت آنها به دليل دسترسي داشتن به سرمايه و پول نقد بيشتر از قدرت دولت بود اگر چه اين دوتن باعث شدند از وقوع يك بحران مالي خطرناك جلوگيري شود اما قدرت آنها نيزازديدگاه دولت بيش ازحد شده بودودرنتيجه خطرناك بود. بحران سال 1907 زمينه اي شد كه به تدريج فكر ايجاد يك بانك مركزي دردولت تقويت شود ودر نهايت درسال 1913 قانون ذخاير فدرال (Federal Reserves Act )به تصويب برسد . تلاش روزولت مبنی بر مهار کردن کسب و کارهای بزرگ به بزرگی ذاتی آنها ارتباطی نداشت، بلکه به نحوه اداره شدن اجزاء تشکیل دهندهء آنها مرتبط می گشت.




نيروي كار ساماندهي مي شود

اولين و مهم ترين فرصتي كه براي نيروي كار پيش آمد تا به مطالبهّ حقوق خود بپردازند ، اعتصاب كارگران معدن ذغال سنگ آنتراسيت درسال 1902 بود. روزولت نمايندگاني را از طرف كمپاني و همچنين از طرف كارگران به كاخ سفيد دعوت كرد تا بين آنها توافق به وجود آورد .اهميت دادن به نگراني هاي اتحاديه ها در اعتصاب كارگران معدن آنتراسيت ، با يك ا قدام سمبليك ديگر توسط روزولت همراه گشت كه عبارت بود از ايجاد وزارت تجارت و كار .درحالي كه تلاش مي شد به گروه هاي خاص مهاجران در جنبش هاي كارگري توجه شود، آمريكايي هاي سياه پوست تقريبا كنار گذا شته شده بودند و به آنها توجهي نمي شد.آنها مجبور بودند براي رسيدن به مو فقيت بر موانع بسيار بيشتري به نسبت همتايان سفيد پوست خود، غلبه كنند .




يك تجربه جديد جهاني

جنگ اسپانيا و آمريكا در اثر تلاش هاي كوبا براي ا ستقلال يافتن و خارج شدن از سيطره ا ستعماري اسپانيا شكل گرفت.توصيه هاي مداوم روزولت، در تركيب با اقدامات روزنامه ها ، فشار خارق العادهاي را بر رئيش جمهور ويليام مك كينلي وارد ساخت تا درحوزه كارائيب از قدرت نظامي استفاده كند.اگرچه فيليپين به طور مستقيم در درگيري هاي كوبا دخا لت ندا شت ، اما روزولت تصميم گرفت با يك حمله جسورانه در آن سوي اقيانوس ، نيروهاي ا سپانيا را آشفته نمايد . روزولت خودش رهبري يك گروه سواره نظام را بر عهده گرفت و وارد كوبا شد تا اين جزيره را رهايي بخشد و آزاد سازد.درپي جنگ آمريكا و ا سپا نيا ، روزلت اعتقاد داشت كه آمريكا بايد رهبري روابط توسعه اي در نيمكره خودش را در دست بگيرد.تلاش اوليه روزولت در جهت به دست گرفتن كنترل منطقه وحمل و نقل كالاها ، بر روي طراحي و ايجاد يك مسير آبي بين اقيا نوس اطلس و آرام متمركز شد. روزولت با به كارگيري كشتي هاي جنگي آمريكا یي به عنوان عاملي باز دارنده درمقا بل ارتش كلمبيا ، توانست به پاناما كمك كند تا استقلال خود را به دست آورد .او از نفوذش استفاده كرد تا شرايطي را براي ايجاد يك كانال تبيين كند.پاناما پس از بازگشايي درسا ل 1914 به يك مسير تجاري بسيار مهم بدل گشت.




پايه و اساس فناوري

راه هاي آبي ميان دو اقيانوس در كانال پاناما يا خطوط راه آهن سراسري غرب آمريكا، موتور بخار، ديناميت وساير موا د منفجره، اختراع كالسكه بدون اسب يا اتومبيل،اتو و اجاق برقي، اولين لوازم پلاستكي، لوله كشي داخل ساختمان، ماشين تايپ قابل مشاهده و ...دهه اول اين قرن مملواز مخترعيني بود كه كشفيات شان شيوه زندگي آمريكايي را دستخوش تغييراتي بنيادين كرد.اين دهه براي اولين بار شاهد موج هاي گسترده اي از ادغام سازمان ها و تلاش هاي مقدماتي براي دستيابي به صرفه اقتصادي از طريق تلفيق هاي عمودي بود. بعنوان مثال سازمان فولاد ايالات متحده، اين سازمان از تركيب ده كمپاني توليد فولاد در سال1901 به وجود آمد و به همين ترتيب است در خصوص صنعت برنج، صنعت توليد باروت، توليد كنندگان ماشين آلات كشاورزي و كمپا ني تنباكوي دوك. با وجود ريسك مداخله دولت ، آن دسته ازمديران كسب وكار كه فرصت هاي اوليه ادغام وتركيب هاي صنعتي را تشخيص دادند ، موفق ترين مديران بودند.




كارآفرينان: گسترش فعاليت در فلات جديد آمريكا

با مرتبط شدن مراكز جمعيتي كشور از طريق خطوط راه آهن، كسب و كارها اين امكان را مي يافتند كه به جاي عمل كردن درحوزه محلي، درحوزه ملي به فعاليت بپردازند.كارآفريناني که دربازاريابي براي محصولات شان كه آسايش و راحتي را براي مردم كشوري كه درحال صنعتي شدن بود به همراه مي آورند، خبره بودند.درهمين دوران بود كه بعضي از كمپاني هاي جسور، دست به فروش تضميني زدند و اظهار داشتند كه درصورت عدم رضايت مشتري، كالا پس گرفته شده و پول آنها مسترد خواهد شد. اين هم خود تاّ كيد دوباره اي بود بر ارزش روزافزون مشتري ها .




رهبران : باز آفريني كسب و كار ها

درحالي كه مديران درحال ايجاد كسب وكارهاي بزرگ و بزرگ تر بودند و كار آفرينان درحال پا سخ دادن به سطح جديدي از هوشياري درمصرف كننده ها بودند، رهبران درحال باز آفريني كسب وكارها بودند و به دنبال يافتن راهكارهايي براي بسط و تقويت كار بردهاي تجاري خطوط توليد خود بودند.

موفقيت دراين دوران ، مستلزم قابليتي كاملاّ ساده ودرعين حال كاملاّ مبهم و گنگ براي تشخيص اين مساله بود كه يك استراتژي يا رويكرد كسب و كار درچه زماني ديگر مناسب نيست و دوره آن به سر آمده است.



کتاب عصر آفرینان
آنتونی جی.مایو - نیتین نوریا
تهیه شده توسط تیم بلاگ اشتراک ایده های جدید

B a R a N
22nd December 2010, 06:56 PM
شکاندن مرزها



شکاندن مرزها

گسترش كسب و كار افسار گسيخته و مهار نشده‌اي كه از مشخصات و ويژگي‌هاي دهه اول بود، همچنان با جديت در دهه 1910 نيز ادامه يافت. در اين دهه مديراني كه با حجم و مقياس كاري سازمان‌هاي خود دست و پنجه نرم مي‌كردند از توصيه‌هاي "پدر مديريت علمي" يعني فردريك وينزلو تيلور بهره‌مند شدند.اگرچه ايده‌هاي تيلور در آن زمان با پذيرش جهاني و همگاني روبه‌رو نشدند، اما اصول تيلور (يعني مديريت كارآمد زمان، زمان‌بندي مناسب كارها، و استاندارد سازي ابزارها و تجهيزات) شالوده‌هاي توليد صنعتي را در آمريكا پي‌ريزي نمودند.
در طي دهه 1910، مرزهاي علمي در حوزه‌هاي بسيار متنوعي در نورديده شدند. خطوط راه‌آهن، اتومبيل‌ها و هواپماها، مرزهاي حمل و نقل را بسيار گسترش دادند.




ظهور بارون های نفتی جدید

با پيشرفت‌هاي صورت گرفته در كسب و كار و اتومبيل‌ها، صنعت نفت نيز شكوفا گشت.انحلال كمپاني نفت استاندارد در پايان دادن به كسب و كار نفتي تقريباً انحصاري جان راكفلر موفق عمل كرد، اما اين كار ثروت بي حد و حصري براي راكفلر به همراه داشت و باعث شد دوران جديدي آغاز شود كه در آن تاجران نفتي به سرمايه‌گذاري در صنعت نفت آمريكا بپردازند.




مداخلهء گاه‌گاهی دولت

دولت كه قصد داشت معناي دقيق و روشني براي ˝انحصاري كردن غيرمعقول تجارت˝ تعيين كند در سال 1914 قانون ضدانحصار كليتون را به تصويب رساند كه در آن ˝كمپاني‌ها از تبعيض در قيمت‌گذاري براي خريداران مختلف، فروش اختصاصي به گروهي خاص، و مشروط كردن فروش يك كالا به خريد كالاي ديگران به طور توام با آن، در صورتي كه هدف از انجام آنها، كاهش دادن قدرت رقابت ديگران يا اقدام به ايجاد يك قدرت انحصاري˝ بود، منع مي‌شدند.

دولت علاوه بر قدرت بخشيدن به قوانين ضدانحصاري خود در طي اين دهه، يك سيستم بانكي ملي نيز ايجاد كرد، قوانين مربوط به تعرفه‌ها را دگرگون نمود، ميزان دريافتي خود از طريق ماليات را اضافه كرد و به آن گسترش بيشتري داد، با به تصويب رسيدن قانون ذخاير ملي در سال 1913، دولت توانست كنترل وضعيت مالي كشور را به نحو بهتري در دست بگيرد. اين قانون يك سيستم بانكي مركزي و دوازده بانك منطقه‌اي به وجود آورد و يك هيات نظارتي دولتي هم در نظر گرفت كه بايد از طرف شخص رئيس جمهور انتخاب مي‌شدند.در ادامه اين حركت گسترده، رئيس جمهور وودرو ويلسون براي اصلاح تعرفه‌ها نيز وارد جنگ شد.

در سال 1913 متمم شانزدهم قانون اساسي ايالات متحده به منظور رفع كاهش درآمد ناشي از كم كردن تعرفه‌ها، تصويب گرديد. تا اواسط اين دهه، دوران رياست جمهوري ويلسون را مي‌شد با سياست‌گذاري‌هاي ترقي‌خواهانه داخلي عجين دانست. او اظهار كرده بود كه عشق و علاقه وافري به اصلاح قوانين داخلي دارد و از پرداختن به مسائل جهاني اكراه دارد.




شکل گیری حضوری در عرصهء جهانی

اكثريت مردم كشور از اين سياست انزواگرانه حمايت كردند و اعلام بي‌طرفي آمريكا را در اين جنگ در سال 1914 تاييد و تحسين نمودند.

جنگ جهاني اول باعث شد تقاضا براي كالاهاي آمريكايي به شدت افزايش پيدا كند. پس از آن ويلسون موفق نشد بين طرفين متخاصم در اين جنگ، صلح به وجود آورد، به نفع متفقين وارد جنگ شد. يكي از مكانيزم‌هاي اصلي كه دولت علاوه بر ايجاد مجتمع‌ صنايع جنگي به كار گرفت، استفاده از قراردادهايي بود كه بر اساس آنها درصدي از قيمت تمام شده محصول، به عنوان سود به كارخانه توليدكننده پرداخت مي‌شد. با اتخاذ اين روش عقد قرارداد، دولت مي‌توانست سرعت تحويل كالاها را بالا ببرد.

اگرچه دولت در وهله اول از كسب و كارها انتظار داشت تا از جنگ به صورت فيزيكي حمايت كنند، اما اين توقع هم وجود داشت كه آنها نقش مهمي هم در تامين مالي تلاش‌هاي مرتبط با جنگ ايفا نمايند. به همين منظور قانون درآمدهاي جنگي كه ميزان ماليات بردرآمد كسب و كارها را از يك درصد به 12 درصد افزايش مي‌داد، در سال 1917 به تصويب رسيد.

تزريق سربازان آمريكايي به جبهه‌ها و اشتياق آنها به جنگ باعث شد نيروهاي متفقين جان دوباره‌اي بگيرند. در پاييز 1918، متفقين به حمله روي آوردند و توانستند جبهه غربي را بيش از پنجاه مايل به پيش ببرند و زمينه را براي آتش‌بس نهايي كه در يازده نوامبر سال 1918 به امضا رسيد، مهيا سازند.




یک آمریکائی واقعی چه کسی است؟

در سال 1910، بيش از يك سوم جمعيت 92 ميليون نفري آمريكا در زمره ˝آمريكايي‌هاي خط تيره‌اي˝ بودند. اين افراد كساني بودند كه آلماني – آمريكايي، فرانسوي- آمريكايي، ايرلندي- آمريكايي، چيني – امريكايي و يا از مليت‌هاي ديگر بودند كه ريشه‌هاي قومي آنها توسط يك خط تيره بين آنها نشان داده مي‌شد.ويلسون در دوره دوم رياست جمهوري خود در تلاش بود تا آمريكايي را به آمريكايي ˝واقعي˝ تبديل كند و از آنها مي‌خواست ديگر ˝آمريكايي خط تيره‌اي˝ نباشد.

با توجه به رويكرد بي‌طرفي آمريكا، چندان تعجب‌آور نيست كه احساسات ضد خارجي‌ها در طي سال‌هاي جنگ شدت گرفت. و در نهايت منجر به تصويب قانون مهاجرتي جديدي شد كه طبق آن مهاجرين جديد مي‌بايست در آزمون سواد داشتن شركت مي‌كردند و در ضمن مبلغي را هم به عنوان ماليات ورود پرداخت مي‌كردند،كه هر دو مورد موانعي جدي براي مهاجرين به حساب مي‌آمدند.

اما در مورد سياه‌پوستاني كه تعداد بسياري از آنها از نواحي جنوبي مهاجرت كرده بودند نيز خواسته شده بود تا هم در جنگ اروپا براي آمريكا بجنگند و هم در داخل كشور به كار مشغول شوند، اما در پايان جنگ از آنها انتظار مي‌رفت جايگاه‌هايي كه در اين دوران به دست آورده بودند و همچنين تمام ˝امتيازهاي موقتي˝ خود را رها كنند و از آنها دست بكشند. تنش بين سياهان و سفيدها همچنان رو به افزايش مي‌رفت تا در نهايت در سال 1919 به درگيري‌ها و آشوب‌هاي نژادپرستانه در شهرهاي بزرگ آمريكا منجر شد.




فقدان معصومیت و سادگی در جامعه

چيزهايي كه براي طرفداران ترقي‌خواهي داراي اهميت بودند در دوران ˝جنگ براي دموكراسي˝ اهميت خود را تا حدي از دست مي‌دادند. براي مدتي حقوق كارگران و حقوق كسب و كارها در مقابل حقوق كشور در مرحله دوم قرار گرفته بود. كمي پس از ورود ايالات متحده به جنگ، كنگره آمريكا قانون آشوبگري سال 1918 را به تصويب رساند كه بر اساس آن هرگونه انتقاد از هر جنبه از اقدامات جنگي دولت، غيرقانوني به حساب مي‌آمد. اضطراب‌ها و تشويش‌هاي دوران پس از جنگ در اثر شرايط سياسي و فعاليت‌هاي صورت گرفته در روسيه، وخيم‌تر مي‌گرديدند. با ضربه سختي كه توسط انقلاب روسيه وارد شد، يك ˝ترس كمونيستي˝ سراسر آمريكا را فرا گرفت و براي مدتي باعث بروز رفتارها و عكس‌العمل‌هاي جنون‌آميز و غيرمنطقي گرديد.جنبش كارگري به شدت در ارتباط با سوسياليست‌ها تلقي مي‌گرديد، اتحاديه‌ها نيز به عنوان پناهگاهي براي مهاجران خارجي راديكال و كمونيست‌ها شناخته مي‌شدند و بنابراين با بي‌رحمي مورد حمله قرار مي‌گرفتند.




ظهور و سقوط جنبش های کارگری

در مجموع، شرايط كسب و كار در ابتداي اين دهه همچنان بسيار ضعيف بود. اما علي‌رغم اين شرايط، دو اتفاق مهم نيز براي جنبش كارگري تا پيش از آغاز جنگ در سال 1914 رخ داد.
رئيس جمهور ويلسون در سال 1913 وزارت كار را از وزارت تجارت جدا نمود و ويليام ويلسون را به عنوان اولين عضو كابينه در اين وزارتخانه جديد به كار گماشت. ويليام ويلسون قبلاٌ رئيس اتحاديه كارگران معدن ايالات متحده بود و تصدي يك شغل در سطح كابينه دولت توسط وي، پيروزي بزرگي براي جنبش‌ كارگري تلقي مي‌گرديد.

دومين دستاورد عظيم براي جنبش كارگري در يكي از بعيدترين مكان‌ها يعني كمپاني اتومبيل‌سازي فورد رخ داد.

او يكي از اولين كارفرماياني است كه سود ناشي از كسب و كارش را با نيروي كارش تقسيم مي‌نمود. او در سال 1914 اين كار را با دو برابر كردن حقوق كارگران خط توليد (و رساندن آن به رقم بي‌سابقه 5 دلار در روز) به انجام رساند.

گرچه افزايش تعداد اعتصاب‌ها، نرخ بيكاري پايين، و گسترش عضويت كارگران در اتحاديه‌ها باعث قوت گرفتن جنبش كارگري شد، اما دخالت دولت از طريق ايجاد مجتمع صنايع جنگي باعث شد جلوي پيشرفت‌هاي بيشتر در دهه آتي گرفته شود. اين مجتمع با تواني كه در ثابت كردن دستمزدها و جلوگيري از انجام اعتصاب‌ها داشت، نيروي محركه جنبش كارگري را تا حدودي متوقف كرد و دوباره بر موازنه قدرت بين كسب و كارها، دولت، و كارمندان تاكيد نمود.




پیشرفت همه جانبهء فن آوری

فورد كه يكي از طرفداران اوليه مطالعات زمان و حركت فردريك وينزلو تيلور بود، از مفهوم قطعات قابل تعويض استفاده كرد و ساختار يك خط مونتاژ را در داخل كارخانه توليدي خود طراحي نمود.رشد و توسعه صنعت اتومبيل‌سازي در آن زمان از طريق افزايش حجم توليد اتومبيل‌هاي مدل تي فورد كاملاٌ مشهود بود.

در سال 1912 فورد 82000 اتومبيل مدل تي توليد كرد كه قيمت تك فروشي آنها 850 دلار بود، اما در سال 1916 فورد بيش از 585000 اتومبيل توليد كرد كه قيمت تك فروشي آنها تنها 360 دلار بود.




آرزو و اشتیاق بیشتر

بازشدن مرزهاي آمريكا در دهه 1910 فرصت‌هاي خوبي را براي مديران كسب وكار فراهم كرد. آن دسته از آنها كه توانستند شاهد موفقيت‌ را در آغوش بكشند، كساني بودند كه مي‌دانستند چطور بايد از فرصت‌هاي به وجود آمده در اثر تغيير تركيب كشور، افزايش تعداد اتومبيل‌ها، بازشدن صنعت نفت، و نيازمندي‌هاي تلخ و شيرين جنگ، بهره ببرند. با نزديك شدن زمان پايان اين دهه، آمريكايي‌ها در آرزوي چيزهاي بيشتري بودند. خوش‌بيني نسبت به نتيجه جنگ با به ميان آمدن مساله آتش‌بس و روشن شدن اين مساله كه دموكراسي بر اروپا و روسيه حكم‌ فرما نخواهد شد، جاي خود را به سرعت به تلخي و دلسردي داد. براي بسياري از افراد، اين احتمال وجود داشت كه آرزوها و خواسته‌هايشان در دهه 1920 رنگ حقيقت به خود بگيرند.



کتاب عصر آفرینان
آنتونی جی.مایو - نیتین نوریا
تهیه شده توسط تیم بلاگ اشتراک ایده های جدید

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد