touraj atef
20th December 2010, 11:17 AM
علي دائي استعفا كرد شايد جالب باشد در روزي علي دائي در ورزشگاه آزادي توسط ليدر پولكي كه رهبري اركستر ” حيا كن و رها كن ” مواجه بود كه شب گذشته اش ديويد بكهام كاپيتان اسبق تيم ملي انگلستان بخاطر يك عمر دستاورد پر افتخار ورزشي جايزه ويژه اي دريافت كرد و اين نشان مي دهد كه كه ره ما كجا و مدينه فاضله كجاست … اما قصه دائي به گونه ديگر است او لجباز است او به همكارانش اهميت نمي دهد او فقط به خود مي انديشد اما مي پرسيم كدام سر مربي مي شناسيد كه به همكارش چون اهميت فرگوسن به كوئير يا كلينزمن به يوآخيم لو يا ريكارد به نيسكنس را هست ؟ همكاري قطبي با منصوريان و رشيدي چه نوع همكاري است ؟ همكاري حجازي و پروين با امثال ابراهيمي و … چگونه بود ؟ قلعه نوعي چقدر است ؟ مي گويد او خود راي است مي پرسيم چه كسي در اين ديار اين گونه نبوده است ؟ وقتي رسما اعلام مي شود كه بايد عادل فردوسي پور ممنوع تصوير شود زيرا حرف حق زده است وقتي از اهالي رسانه اي مي شنويم كه اي مردم روزنامه را نخوانيد چون من نمي خوانم وقتي در اين ورزشگاه ,حماسه ساز, خبرنگار كتك مي زند وقتي سر مربي تيم اميد مخالفين خود را مخالفين خدا مي داند و… تنها دائي خود راي نيست بلي اين عيب است اما تنها عيب او نيست و.. شايد بايد داستان دائي دردو قصه كوتاه نقل كرد داستانهايئي به نامهاي ” از 8 تا 28 ” و “از صبا تا به صبا” كه هر دو پايان دراماتيكي دارند
1/ قصه از 8 تا 28
حكايت پايان دائي در 8 فروردين 1388 به ياد داريم در روزي كه همه براي موفقيت تيم ملي به ورزشگاه آمده بود و تيم ملي با گل مسعود شجاعي جلو بود به يك باره ورق برگشت و بازي را تيم ملي باخت و در يك اطلاعيه چند خطي علي دائي بر كنار شد اين بركناري از آن نقطه نظر جالب بود كه در سقوط تيم ملي ايران تنها علي دائي مقصر نبود بلكه از راس هرم مديريت ورزش تا رياست درفدراسيون فوتبال و رئيس كميته فني و… مقصر بودند اما تنها علي دائي قرباني شد و حرفهائي زده شد كه در تاريخ فوتبال جهان بيشتر به يك شوخي شباهت دارد حرفهائي چون سخنان جناب رئيس فدراسيون كه رسما خود را بي كاره ناميد حرفهاي رئيس كميته تيمهاي ملي كه خود را رفيق دائي مي ناميد اما … در آن قصه گفتيم چرا فقط علي دائي فقط ماند و حوضش ؟چرا كسي از مسئولين مستقيم عقد قرار داد با دائي و سپس بر كنار كردش لحظه اي حاضر نشدند آن گونه كه در گوآنجو بر روي صحنه حاضر شدند,بر روي آنتن بيايند از عملكرد خود بگويند ؟آري دائي فقط شريكاني در هنگام پيروزي داشت و در تيم ملي هنگام شكست فقط حوضش ماند همان شريكاني كه در چين سر آويختن مدال طلا چه ها كردند و هنگامه شكست دائي فقط سكوت كردند و اين سكوت تا به امروز ادامه دارد
2/قصه از صبا تا به صبا
روزي كه كرانچار با صبا قم در شهر قم به تساوي بدون گل رسيد به يك باره از كار بر كنار شد و اين اتفاق در حالي افتاد كه تيم در رده سوم جدول بود اما مديرباشگاه سرخها كه از دير باز علاقه عجيبي به بركناري مربيان كار آمد خارجي دارد و همه به ياد دارند چگونه براحتي دنيزلي را از دست داد تا قطبي و استيلي را بياورد كه همه ديدند دنيزلي رفت با بشيكتاش در تركيه همه جامها را برد و در منچستر اين تيم را شكست داد و كرانچار هم با اعلام اين كه بركناريش از پرسپوليس شانسي براي او بود چون با مونته نگرو چنين زيبا نتيجه گرفته است اين بار هم قصه تكرار شد و بار ديگر بازي با صبا رسيد و يك بار ديگر شكست ديگري فرا رسيد شكستي كه در پي 4 شكست ديگر بدست آمد شكستي كه حاصل 13 گل خورده در 5 بازي است اما پرسيدم تنها علي دائي مقصر است ؟اما پاسخي نيامد و هيچ كس نگفت كه چرا
دائي بايد برود ؟ كسي پرسد چرا پرسپوليس نتوانست مرداني چون اشجاري و زنيد پور و عماد رضا را در بازار نقل و انتقال جذب كند ؟ كسي پرسيد به چه دليل پرسپوليس تاوان اوساله را پرداخت كرد ؟ كسي پرسيد به چه دليل در طي اين همه فشار تنها دائي مورد حمله بود ؟ قصه پرسپوليس چنين است چرا استقلال اين گونه 4 تا گل خورد ؟آيا بايد سالها باز هم بگذرد تا همه بدانند دادن يارانه ورزشي از جيب سازمان ورزش به پرسپوليس و استقلال تنها ضربه اش به خود ورزش است ؟ چرا پرسپوليس و استقلال نبايد هييت مديره و سازمان مديريت و دانش مدريت و برنامه ريزي و سرمايه گزاري و… داشته باشند ؟چرا مديريتها در اين مجموعه ها توسط عربده جويان در روي سكوها بايد تاييد شود ؟ بهر حال اين بار هم دائي رفت و شايد براي هميشه رفته باشد و حاصل يك عمر دستاورد ورزشي او بر خلاف بكهام مدال و تشويق نبود بلكه با ” حيا كن و رها كن ” گرفت تا آنهائي كه دائي را سيبل حضور خود قرار دادند باز هم بمانند و باز علي بماند وحوضش
تورج عاطف/ http://www.tourajateef.blogfa.com/tourajatef@hotmail.co
http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/12/d981d8b6d988d984-d8a8d8a7d8b4d98a.jpg?w=300&h=205 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/12/d981d8b6d988d984-d8a8d8a7d8b4d98a.jpg)
1/ قصه از 8 تا 28
حكايت پايان دائي در 8 فروردين 1388 به ياد داريم در روزي كه همه براي موفقيت تيم ملي به ورزشگاه آمده بود و تيم ملي با گل مسعود شجاعي جلو بود به يك باره ورق برگشت و بازي را تيم ملي باخت و در يك اطلاعيه چند خطي علي دائي بر كنار شد اين بركناري از آن نقطه نظر جالب بود كه در سقوط تيم ملي ايران تنها علي دائي مقصر نبود بلكه از راس هرم مديريت ورزش تا رياست درفدراسيون فوتبال و رئيس كميته فني و… مقصر بودند اما تنها علي دائي قرباني شد و حرفهائي زده شد كه در تاريخ فوتبال جهان بيشتر به يك شوخي شباهت دارد حرفهائي چون سخنان جناب رئيس فدراسيون كه رسما خود را بي كاره ناميد حرفهاي رئيس كميته تيمهاي ملي كه خود را رفيق دائي مي ناميد اما … در آن قصه گفتيم چرا فقط علي دائي فقط ماند و حوضش ؟چرا كسي از مسئولين مستقيم عقد قرار داد با دائي و سپس بر كنار كردش لحظه اي حاضر نشدند آن گونه كه در گوآنجو بر روي صحنه حاضر شدند,بر روي آنتن بيايند از عملكرد خود بگويند ؟آري دائي فقط شريكاني در هنگام پيروزي داشت و در تيم ملي هنگام شكست فقط حوضش ماند همان شريكاني كه در چين سر آويختن مدال طلا چه ها كردند و هنگامه شكست دائي فقط سكوت كردند و اين سكوت تا به امروز ادامه دارد
2/قصه از صبا تا به صبا
روزي كه كرانچار با صبا قم در شهر قم به تساوي بدون گل رسيد به يك باره از كار بر كنار شد و اين اتفاق در حالي افتاد كه تيم در رده سوم جدول بود اما مديرباشگاه سرخها كه از دير باز علاقه عجيبي به بركناري مربيان كار آمد خارجي دارد و همه به ياد دارند چگونه براحتي دنيزلي را از دست داد تا قطبي و استيلي را بياورد كه همه ديدند دنيزلي رفت با بشيكتاش در تركيه همه جامها را برد و در منچستر اين تيم را شكست داد و كرانچار هم با اعلام اين كه بركناريش از پرسپوليس شانسي براي او بود چون با مونته نگرو چنين زيبا نتيجه گرفته است اين بار هم قصه تكرار شد و بار ديگر بازي با صبا رسيد و يك بار ديگر شكست ديگري فرا رسيد شكستي كه در پي 4 شكست ديگر بدست آمد شكستي كه حاصل 13 گل خورده در 5 بازي است اما پرسيدم تنها علي دائي مقصر است ؟اما پاسخي نيامد و هيچ كس نگفت كه چرا
دائي بايد برود ؟ كسي پرسد چرا پرسپوليس نتوانست مرداني چون اشجاري و زنيد پور و عماد رضا را در بازار نقل و انتقال جذب كند ؟ كسي پرسيد به چه دليل پرسپوليس تاوان اوساله را پرداخت كرد ؟ كسي پرسيد به چه دليل در طي اين همه فشار تنها دائي مورد حمله بود ؟ قصه پرسپوليس چنين است چرا استقلال اين گونه 4 تا گل خورد ؟آيا بايد سالها باز هم بگذرد تا همه بدانند دادن يارانه ورزشي از جيب سازمان ورزش به پرسپوليس و استقلال تنها ضربه اش به خود ورزش است ؟ چرا پرسپوليس و استقلال نبايد هييت مديره و سازمان مديريت و دانش مدريت و برنامه ريزي و سرمايه گزاري و… داشته باشند ؟چرا مديريتها در اين مجموعه ها توسط عربده جويان در روي سكوها بايد تاييد شود ؟ بهر حال اين بار هم دائي رفت و شايد براي هميشه رفته باشد و حاصل يك عمر دستاورد ورزشي او بر خلاف بكهام مدال و تشويق نبود بلكه با ” حيا كن و رها كن ” گرفت تا آنهائي كه دائي را سيبل حضور خود قرار دادند باز هم بمانند و باز علي بماند وحوضش
تورج عاطف/ http://www.tourajateef.blogfa.com/tourajatef@hotmail.co
http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/12/d981d8b6d988d984-d8a8d8a7d8b4d98a.jpg?w=300&h=205 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/12/d981d8b6d988d984-d8a8d8a7d8b4d98a.jpg)