باستان شناس
11th December 2010, 11:49 AM
درخت اساطیری هوم سفید ارمنستان و ایران
درخت هوم سفید یا گوکرن درخت مهم اساطیری دیگری است که اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان به مردمان میبخشد و بر اثر آن، همه مردم جاودانه بیمرگ میشوند. بنابر متن پهلوی بندهشن، این درخت برای بازداشتن پیری بد دم است.
اهریمن برای از بین بردن این درخت وزغی را در دریای فراخکرد به وجود میآورد اما در مقابل، اورمزد، دو ماهی مینوی (دو ماسی، دو بزرگوار یا در اصل دو تن منسوب به ایزد ماه) به نام «کَرَ» (جنگی) میآفریند که مامور نگاهبانی از این درخت میشوند و همواره یکی از این ماهیها وزغ (مخاصم جنبنده)را زیر نظر دارد. خوراک این ماهیان مینوی است.
در آغاز آفرینش آدمی نیز درخت به یاری مشی و مشیانه، نخستین زوج بشر، میآید.
مشی (همزاد مذکر) و مشیانه (همزاد مؤنس) برای طبخ غذای خود نیازمند آتش بودند و آتش مورد نیاز آنان را دو درخت کنار و شمشاد که بنابر اساطیر ایران آتش دهندهترند، فراهم کردند.
نظر به تصاویر روی مغفر و تصویر بر روی یک سکه مفرغی که از قرن هشتم پیش از میلاد از اورارتو به دست آمده اند، باور اسطوره ای درخت هوم سفید و سیمرغ (http://myth.tarikhema.ir/article-tag/%d8%b3%db%8c%d9%85%d8%b1%d8%ba) آن (بنا بر روایت سیمرغ اسطوره ای نزد روسها) باید از اورارتو (http://myth.tarikhema.ir/article-tag/%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%88)ئیه به ایرانیان رسیده باشد. در تصویر اول دو فرشته بالدار انسانی به پاسداری و ستایش این درخت ایستاده اند و در تصویر دوم دو فرشته معادل، سرهایی از عقاب و موجودی سگسان را بر خود دارند.
در نیرنگستان صادق هدایت به نقل از ینابیع الاسلام مطلبی آمده است که ما را در شناسایی تصاویر یاری می نمایند:
“هاروت و ماروت دو بت قدیمی است که در قدیم الایام اهل ارمنستان آنها را پرستش می نمودند، زیرا در تصنیفات مورخین ذکر این دو معبود یافت میشود که به تلفظ ارمنی هوروت و موروت نامیده اند چونکه یکی از مصنفین ارمنی چنین نوشته است:
«البته هوروت و موروت دلاوران آغری تاغ و آمینابیغ و شاید هم الههً دیگر نیز که هنوز بر ما معلوم نیست، مددکاران اسپندارمیت آن خدای ماده می بودند- آنها معاونان برومندی و محسنه زمین بودند».
در بیان این فقره باید معلوم گردد که اسپاندرامیت آن خدای ماده بوده که در ایام قدیم در ایران نیز پرستیده میشد زیرا زرتشتیان او را روان زمین می انگاشتند و گمان می بردند که او جمیع محصولات نیکو را از زمین می رویاند- و اهل ارمنستان آمینابیغ را خدای تاکستانها میگفتند و هوروت و موروت را مددکاران روان زمین می نامیدند زیرا که آنها را ارواحی می پنداشتند که بر بادها مطلعند و بادها مجبور می سازند که ابرهای آورنده باران را فر اهم آورده و بر سر آن کوه بلند که آغری تاغ میگویند زده، بر زمین باراند… در کتب قدیمه اهل هنود نیز مرتها (ماروتها) اکثر اوقات مذکورند و هنود آنها را خدایان طوفانها و بادهای شدید می انگاشتند…”
درخت هوم سفید یا گوکرن درخت مهم اساطیری دیگری است که اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان به مردمان میبخشد و بر اثر آن، همه مردم جاودانه بیمرگ میشوند. بنابر متن پهلوی بندهشن، این درخت برای بازداشتن پیری بد دم است.
اهریمن برای از بین بردن این درخت وزغی را در دریای فراخکرد به وجود میآورد اما در مقابل، اورمزد، دو ماهی مینوی (دو ماسی، دو بزرگوار یا در اصل دو تن منسوب به ایزد ماه) به نام «کَرَ» (جنگی) میآفریند که مامور نگاهبانی از این درخت میشوند و همواره یکی از این ماهیها وزغ (مخاصم جنبنده)را زیر نظر دارد. خوراک این ماهیان مینوی است.
در آغاز آفرینش آدمی نیز درخت به یاری مشی و مشیانه، نخستین زوج بشر، میآید.
مشی (همزاد مذکر) و مشیانه (همزاد مؤنس) برای طبخ غذای خود نیازمند آتش بودند و آتش مورد نیاز آنان را دو درخت کنار و شمشاد که بنابر اساطیر ایران آتش دهندهترند، فراهم کردند.
نظر به تصاویر روی مغفر و تصویر بر روی یک سکه مفرغی که از قرن هشتم پیش از میلاد از اورارتو به دست آمده اند، باور اسطوره ای درخت هوم سفید و سیمرغ (http://myth.tarikhema.ir/article-tag/%d8%b3%db%8c%d9%85%d8%b1%d8%ba) آن (بنا بر روایت سیمرغ اسطوره ای نزد روسها) باید از اورارتو (http://myth.tarikhema.ir/article-tag/%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%88)ئیه به ایرانیان رسیده باشد. در تصویر اول دو فرشته بالدار انسانی به پاسداری و ستایش این درخت ایستاده اند و در تصویر دوم دو فرشته معادل، سرهایی از عقاب و موجودی سگسان را بر خود دارند.
در نیرنگستان صادق هدایت به نقل از ینابیع الاسلام مطلبی آمده است که ما را در شناسایی تصاویر یاری می نمایند:
“هاروت و ماروت دو بت قدیمی است که در قدیم الایام اهل ارمنستان آنها را پرستش می نمودند، زیرا در تصنیفات مورخین ذکر این دو معبود یافت میشود که به تلفظ ارمنی هوروت و موروت نامیده اند چونکه یکی از مصنفین ارمنی چنین نوشته است:
«البته هوروت و موروت دلاوران آغری تاغ و آمینابیغ و شاید هم الههً دیگر نیز که هنوز بر ما معلوم نیست، مددکاران اسپندارمیت آن خدای ماده می بودند- آنها معاونان برومندی و محسنه زمین بودند».
در بیان این فقره باید معلوم گردد که اسپاندرامیت آن خدای ماده بوده که در ایام قدیم در ایران نیز پرستیده میشد زیرا زرتشتیان او را روان زمین می انگاشتند و گمان می بردند که او جمیع محصولات نیکو را از زمین می رویاند- و اهل ارمنستان آمینابیغ را خدای تاکستانها میگفتند و هوروت و موروت را مددکاران روان زمین می نامیدند زیرا که آنها را ارواحی می پنداشتند که بر بادها مطلعند و بادها مجبور می سازند که ابرهای آورنده باران را فر اهم آورده و بر سر آن کوه بلند که آغری تاغ میگویند زده، بر زمین باراند… در کتب قدیمه اهل هنود نیز مرتها (ماروتها) اکثر اوقات مذکورند و هنود آنها را خدایان طوفانها و بادهای شدید می انگاشتند…”