ورود

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خشونت زیر سایه بان عشق



MR_Jentelman
8th December 2010, 12:45 PM
زن با صورتی کبود و چهره ای غمگین کنار مادرش ایستاده بود گاه پله های دادسرا را بالا می رفت و چند پله نرفته بر می گشت و می گفت: بچه ها چی می شن، آخه اونا گناهی ندارن، با لحنی لرزان و زیر لب می گفت دوستش‌ دارم‌! ... مادر که انگار منتظر شنیدن این حرف باشه بلافاصله میگه: آبروریزی می شه، مردم چی میگن،... دختر برگرد زندگیتو بکن، بچسب به زندگیت صبر داشته باش، درست می شه، الان جوونه بعدا قدرتو می فهمه، اصلا مگه خود من نبودم با هر جور اخلاق پدرت ساختم اما تو... زن تو خودش بود و کنایه های مادر را می شنید که ناگهان مردی به سویش آمد و شروع به زدن زن کرد ودر مقابل اعتراض تماشاچیان، با نفرت می گفت: زن، فعل امر بزن است. زن را باید زد! و زن را به سمت ماشین هل داد.
http://img.tebyan.net/big/1389/09/2156543191521314243492451981591660130.gif
خشونت، بدرفتاری، ضرب و شتم علیه زنان و همسر آزاری یک معضل مهم اجتماعی تلقی شده، که از درون نظام خانوادگی مردسالار بر می خیزد. در چنین نظام مردسالارانه مبتنی بر زور، قدرت و اقتدار شوهر بر زن، زمینه ایجاد برخی از مناسبات قدرت و آزار و اذیت زنان درزندگی زناشویی و جایگاهی فرودست برای همسر را پدید آورده است و حتی یکی از راه های اصلی«تسلط» بر زنان در جوامع مردسالار محسوب می شود.
متاسفانه خشونت علیه زنان به دلیل نگاه سنتی به زن در اکثر جوامع با درجات مختلف وجود دارد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و همه زنان از هر سن و سال یا طبقه اجتماعی را شامل می شود. در ایران همچون سایر جوامع، خشونت علیه زنان سابقه ای بسیار طولانی و قدیمی داشته و آمارها حاکی از درصد بالای خشونت علیه زنان جامعه است که این خود بر معضلات زنان افزوده و قابل اغماض نمی باشد.

یکی از رایج ترین وهولناکترین‌ نوع خشونت، آزار جسمانی‌ علیه زن است؛ مثل کتک زدن، هل دادن، سیلی زدن، لگد زدن، پرتاب کردن، سوزاندن و...
نزدیکی جنسی‌ اجباری‌ و سوء رفتار جنسی علیه زنان از جمله‌ خشونت‌ های‌ جسمی‌ رایج‌ است‌. در مواردی نیز، مرد با خشونت های کلامی مثل فحاشی، گوشه‌ و کنایه‌ زدن‌، تحقیر کردن‌، ایراد گرفتن‌، توهین‌ کردن‌، مقایسه‌ کردن‌ با دیگران‌، اعلام‌ تنفر کردن‌ ‌ و ... سوهان‌ روح‌ زن‌ شده و بدین طریق وی را می آزارد؛ همچنین خشونت اقتصادی مثل در مضیقه‌ مالی‌ قرار دادن زن یا امتناع‌ مرد از دادن‌ نفقه‌ و خشونت معنوی مثل دریغ محبت به زن از انواع دیگر خشونت هستند.

تحقیقات به عمل آمده در ایران، بارزترین مصادیق خشونت علیه زنان را ابتدا ضرب و جرح فیزیکی و سپس روابط جنسی عنوان کرده اند. علاوه براین،اصرار مرد به‌ کنترل‌ فعالیت همسر (اجازه‌ برای‌ خارج‌ شدن‌ از خانه‌ چه‌ به‌ دلیل‌ خرید و چه‌ دیدن‌ اقوام‌ در موارد حادتر حتی دیدن والدین، انتخاب‌ پوشش‌، مشغول‌ بودن‌ خط‌ تلفن‌، پخت‌ و پز، بچه‌ داری‌،...) از جمله‌ خشونت‌ های‌ پنهانی است که‌ زندگی‌ را به‌ کام‌ بسیاری از زنان ایرانی تلخ‌ کرده‌ است. ‌ مردان‌ کنترل‌ کننده‌، شکاک‌، مظنون‌ و متعصب در این‌ خیال‌ خام‌ بسر می‌برند که‌ با محدود کردن‌، نه‌ تنها همسرشان‌ را ازآفت‌های‌ اجتماعی‌ حفاظت‌ کرده‌ اند بلکه‌ عشق، غیرت‌ و مردانگی‌ خود را نیز نشان‌ داده‌، چرا که آنها فکر می‌ کنند مسئولیت کنترل همسر بر عهده مرد است.

هر نوع عمل فیزیکی، بصری، کلامی، یا جنسی که زن در زمان وقوع، یا بعدتر، آن را به صورت تهدید یا ارعاب حمله احساس کند، که اثرش ناراحتی یا تحقیر او باشد یا توانایی برقراری تماس نزدیک و صمیمانه را از او سلب کند خشونت علیه زنان تعریف کرده اند



ریشه‌ این مشکل را باید در تجارب فردی، خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی فرد همسرآزار جستجو کرد. سطح پایین تحصیلات اعضای خانواده، اختلافات مکررخانوادگی، ازهم پاشیدگی خانواده، وجود والدین منضبط و وسواسی، آسیبهای روحی روانی‌ و حقارت‌های دوران کودکی فرد همسرآزار و از سوی دیگر، ویژگی های شخصیتی و روانی این مردان که غالباً احساس نا امنی، نا امیدی و افسردگی است و گاها مشکلات جسمانی همچون اختلال غدد و اعتیاد آنان به مواد مخدر یا الکل و... از جمله عوامل منجر به خشونت هستند.
همچنین وجود برخی از باورها، ارزش ها، آداب و رسوم و سنت های غلط این ذهنیت اشتباه را القا می کند که «زنان، خود مسبب رفتار خشونت آمیز همسرانشانند و در کتک خوردن مقصرند، مردی که زنش را کتک نزند، مرد نیست ویا زن اگر کتک نخورد، سرکش می شود ».
http://img.tebyan.net/big/1389/09/742171244564481259713718920389495915252.gif
حقانیت این «خشم»، به گونه ای در اذهان جا افتاده است که به صورت بخشی از تربیت اجتماعی در آمده و تمام افراد جامعه و به طور تعجب آوری از طرف زنان هم پذیرفته شده است و حتی بعضاً خود زنان نیز به آن دامن می زنند ؛ کوتاهی و قصور زن در انجام وظایف مثلاً پاکیزه نبودن خانه، آماده نبودن به موقع غذا، و... ، وی را مستحق تنبیه می کند واین کاملا کار عادلانه ای است و اگرمرد غیر از این عمل کند، از نظر خانواده و جامعه، بی اقتدار و به اصطلاح زن ذلیل تلقی می گردد. این ذهنیت و باور در اقشار مختلف جامعه رسوخ کرده و متاسفانه پذیرفته شده است که این خود موجب افزایش میزان همسرآزاری خواهد شد.

حال این سوال پیش می آید که چرا زنان‌ چنین رابطه‌ خشونت‌ آمیزی را تحمل‌ می‌ کنند ؟ تحقیقات نشان داده است که زنان کتک خورده برای عدم متارکه و جدایی از همسرشان دلا یلی عاطفی‌، اجتماعی‌ و عملی‌ زیادی‌ می آورند که عمدتا وابسته به فرهنگ و باورهای آنهاست از جمله این دلایل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم امنیت و وابستگی اقتصادی به همسر، فشارهای خانوادگی یا فرهنگی برای جدایی (خویشاوندان زن به او بگویند که گناه وضعیتی پیش آمده به اشتباه خود اوست و باید با آن بسازد؛ از سوی دیگر، زنان‌ طوری‌ تربیت‌ شده‌ اند که‌ طلاق‌ گرفتن‌ غلط‌ است‌ و آنها معتقدند که زندگی‌ کامل‌ را فقط‌ در قالب‌ یک‌ همسر و مادر تجربه‌ خواهند کرد) ، عدم پذیرش شکست زندگی زناشویی و حالات خود سرزنشگری زنان و پذیرفتن گفته های شوهر (حق با اوست، مقصر خودم هستم)، پایبندی به فرزندان، ترس از تنهایی، پایبندی به ازدواج، وابستگی‌ عاطفی‌ و علاقه‌ به‌ مرد، حفظ‌ آبرو و احساس شرم نسبت به جدایی ، ترس‌ از خشونت‌ های‌ بعدی‌، عدم‌ آگاهی و دسترسی‌ به‌ کمک حقوقی-‌ قانونی،‌ ‌‌و...
اما با این اوصاف، گاهی آنچنان شرایط برای زن سخت و رنج آور می شود که بعد از سال‌ ها تحمل‌ رفتار خشن شوهر این احساس بر زن مستولی می شود که ماندن‌ بی‌ فایده‌ است‌ و این مرد هرگز تغییر نخواهد کرد و تا کی‌ باید به او فرصت‌ دهد؟
در هر صورت طبق آداب دینی و فرهنگی ما ، زنان یک جامعه باید بیشتر برای حفظ خانواده ی خود تلاش کنند اما این بدان منظور نیست که هرگونه تحقیر و آزاری را تحمل کنند. بهتراست بعد از امتحان راه های مختلف در جهت حفظ کیان خانواده در صورت ادامه دار شدن این مشکل از طریق مراجع قانونی اقدام شود.



منبع:تبيان

MR_Jentelman
8th December 2010, 12:47 PM
خشونت علیه زنان (قسمت اول)



http://img.tebyan.net/big/1385/05/12412850226451301851802104721131201223226187.jpg

سازمان بهداشت جهانی در اولین مطالعه خود درباره خشونت علیه زنان نتیجه گرفته است كه در هر 18 ثانیه یك زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار می گیرد. حتی باردار بودن، زنان را از خشونت مردان مصون نمی دارد.

30 تا 35 درصد زنان آمریكایی مورد آزار جسمی شوهرانشان قرار می گیرند و 15 تا 25 درصد آنها به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. همچنین از هر 10 قربانی زن سه نفر توسط شوهر یا سایر مردان كشته شده است. در شیلی 63 درصد زنان مورد آزار جسمی قرار می گیرند. 41 درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودكشی می زنند. در بنگلادش بیش از 50 درصد قتل ها ناشی از خشونت مردان است.
متأسفانه در مورد ایران هرگز آمار درست و مشخصی در مورد خشونتی كه در خانه بر زنان اعمال می شود منتشر نشده است. از طرفی باورهای مردسالار به نوعی این خشونت را طبیعت مرد می داند و سعی می كند آن را توجیه كند و به زنان می قبولاند كه زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هر چه كه بر سرش آید باید با كفن سفید از آن بیرون بیاید. خشونت علیه زنان جا و مكان خاصی ندارد. در خانه ، خیابان یا محل كار.
در بسیاری از كشورها مراكزی به نام خانه های امن وجود دارد كه زن خشونت دیده تا زمانی كه خطر تهدیدش می كند به آنها پناهنده می شود ولی در ایران هنوز چنین خانه هایی وجود ندارد.
تأثیری كه خشونت بر روی زن می گذارد بیش از آنكه جسم را بخراشد روح را جریحه دار می كند و به او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل می دهد.



عوامل خشونت علیه زنان


عامل اصلی خشونت علیه زنان را می توان در تبعیضی یافت كه مانع از برابری زن با مرد در زندگی می شود. خشونت هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می زند. از آنجایی كه بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی كشورها به شكایات در این زمینه ترتیب اثر نمی دهد و آن را موضوعی خصوصی قلمداد می كند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعكس كننده واقعیات نیست. با این حال آمار جمع آوری شده همچنان تكان دهنده است.
به گفته سازمان عفو بین الملل خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده ای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در گروه سنی 16 تا 44 سال است. اما برخی كشورها با كمك سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر دست به ابتكارات تازه ای برای مهار این روند كرده اند.
مثلاً به تازگی دولت اسپانیا برای مقابله با خشونت خانگی سیاست هایی اتخاذ كرده كه براساس نظرات جمع آوری شده از زنان آسیب دیده تدوین شده است. قوانین جدید برای سازمان بهزیستی و پلیس اسپانیا قدرت بیشتری در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آمیز مرد پیش از خطر آفرینی جلوگیری كند. این قوانین همچنین از قربانیان خشونت خانگی پشتیبانی می كند تا احساس تنهایی نكنند.
آمار جهانی همچنان ترس آور


بنابر تخمین دولت روسیه احتمالاً در سال 1999 حدود 14 هزار زن توسط اقوام خود به قتل رسیده اند. با این حال در این كشور قانونی برای مقابله با خشونت خانگی ندارد. در آفریقای جنوبی تعداد زنانی كه در خانه به ضرب گلوله كشته می شوند بیش از آنهایی است كه در خارج خانه و توسط فردی غریبه به قتل رسیده اند. افكار سنتی در این گونه كشورها باعث شده كه آماری مستند از میزان حوادث خانگی در دست نباشد.
سازمان عفو بین الملل اخیراً با اشاره به خشونت خانگی علیه زنان در جوامع سنتی جهان گفت در كشوری مانند افغانستان كه سنت های زندگی فئودالی بسیار ریشه دار است، به زن به چشم دارایی نگاه می كنند و تجاوز به حقوق آنان بدون مجازات می ماند.

تعدد زوجات (http://www.tebyan.net/Social/SocialStudies/ResearchProjects/2004/10/28/9015.html) نیز می تواند به خشونت خانگی (http://www.tebyan.net/social/socialstudies/socialproblems/2005/1/31/10252.html) دامن زند. چون برخلاف دستورات اسلامی مردها به طور عمومی برای ازدواج مجدد اجازه همسر اول را جویا نمی شوند و مشاجره در این باره در خیلی از مواقع به خشونت كشیده می شود.


بحث در مورد تعدد زوجات اكنون در عراق به یك موضوع داغ سیاسی تبدیل شده است. در ایران هم در كنار دیگر مسائل حقوقی زن، افزایش آمار چند همسری مردان باعث شده تا زنان (به ویژه در گروه های سنی بالاتر) بیش از گذشته نسبت به حقوق خود دغدغه داشته باشند و برای حفظ آن اقدام كنند.
خشونت علیه زنان امری پنهان است زیرا بسیاری از زنان در جوامع مختلف به دلایلی همچون مجازات سخت و عدم حمایت های قانونی از ابراز آن خودداری می كنند. خشونت علیه زنان مرز نمی شناسد، محدود به جوامع عقب مانده نیست. در همه جای دنیا زنان كم و بیش مورد انواع خشونت های جسمی، جنسی و كلامی واقع می شوند.


منبع:

WWW.UN.ORG

MR_Jentelman
8th December 2010, 12:49 PM
خشونت علیه زنان (2))


http://img.tebyan.net/big/1385/05/70811931711709715240224249709285969040.jpg

در مقاله ی پیش خواندیم که ... (http://www.tebyan.net/social/house_family/child/trainingchildscreativity/2006/8/21/19412.html)
پژوهشگران طی مقاله ای با عنوان «خشونت علیه زنان» به بررسی علل خشونت علیه زنان و راه های مقابله با آن پرداختند.
دكتر نیلوفر میكاییلی عضو هیأت علمی گروه روان شناسی و فاطمه سرخی احمدی كارشناس روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در این مقاله خشونت علیه زنان را پدیده ای جهانی دانسته اند كه بنابر ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و قومی هر زمان و مكان می تواند به صورت های متفاوتی ظاهر شود.
فاطمه سرخی احمدی در همایش زنان و آسیب های اجتماعی گفت: وسعت خشونت علیه زنان به گستردگی تاریخ بشر است.
وی افزود: خشونت علیه زنان تقریباً در تمامی طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت می شود هر چند كه این پدیده در میان برخی از گروه ها شایع تر است. او خشونت را بازتابی از حس پرخاشگری دانست و گفت: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.
وی اضافه كرد: سه عنصر اساسی رفتار، آسیب و جنسیت در انواع خشونت مشاهده می شود. او گفت: جنس مسلط غالباً مرد است در برخی مواقع زن علاوه بر تحمل خشونت از سوی همسر از طرف پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز مورد خشونت قرار می گیرد. این كارشناس روان شناسی افزود: زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فیزیكی، روانی، اقتصادی و جنسی

را تجربه می كنند. وی گفت:
خشونت فیزیكی

شیوه های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، كشیدن مو، سوزاندن و هل دادن را شامل می شود كه این نوع خشونت ممكن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.

وی خشونت روانی

را شامل رفتار قلدرانه برای تحقیر زن، تهدید به آزار و یا كشتن وی یا افراد خانواده اش، دشنام، استهزاء، ممنوعیت ملاقات با دوستان و زندانی كردن در منزل برشمرد. او افزود: این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی و یا خود نابودسازی، گریز از مشاركت اجتماعی و اضطراب (http://www.tebyan.net/social/psychologicaltest/psychiatrictest/2010/5/6/2128.html) در زنان می شود.

وی ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرد و گفت: در بسیاری از كشورها زنان نیروی كار بدون مزد و فاقد درآمد هستند و همین عامل زمینه ای برای بروز خشونت اقتصادی

نسبت به آنان می شود به طوری كه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند. وی از استفاده قهرآمیز بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پیشگیری از حاملگی ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن را از نمونه های
خشونت جنسی

علیه زنان نام برد.

سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی » از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود .



او سردمزاجی، نارضایتی جنسی و انواع انحرافات را از پیامدهای این نوع خشونت در زنان دانست. و این كه آزار جنسی در محل كار در بسیاری از كشورهای دنیا آمار بالایی دارد گفت: در انگلیس از هر 10 زن هفت نفر در دوره زندگی شغلی دچار آزار جنسی می شوند. این پژوهشگر افزود: براساس تحقیقات انجام شده بر روی 100 هزار پرونده در سال 1380 در 28 استان كشور «سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی» از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود. وی گفت: براساس این تحقیقات زنانی كه از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گیرند پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیب های روانی و خطر خودكشی (http://www.tebyan.net/social/socialstudies/socialproblems/2004/11/17/9298.html) و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند. او عوامل روانی، فردی، فرهنگی و اجتماعی را در علل خشونت مؤثر دانست و گفت: در خانواده هایی كه اعتیاد به مواد مخدر (http://www.tebyan.net/social/socialstudies/socialproblems/2004/6/26/7170.html) و الكل، بیكاری و تنش وجود دارد خشونت نیز بیشتر به چشم می خورد.

این روان شناس اضافه كرد: مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتكب خشونت علیه همسران خود می شوند . وی گفت : افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته ، متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفایتی رنج می برند بیشتر علیه زنان مرتكب خشونت می شوند .




او با اشاره به این كه خشونت، خشونت به بار می آورد گفت: كودكی كه الگوهای پرخاشگری دارد یاد می گیرد در بزرگسالی رفتار مشابهی نشان دهد. وی همانند سازی با فرد پرخاشگر، رفتار آزمایشی، میل مسخ شده برای ابراز مردانگی، مناسبات مردسالارانه، تحمل از طرف زنان و عوامل فرهنگی، محیطی و جغرافیایی را در بروز خشونت علیه زنان مؤثر ارزیابی كرد.
او با اشاره به تغییرات در نوع خشونت علیه زنان از آن به عنوان خشونت مدرن یاد كرد و افزود: مدرنیسم نه تنها جایگاه اصلی زنان را احیا نكرده ، بلكه آنها را به شكل های دیگری مورد بی احترامی قرار می دهد. وی از تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیر به مراكز فساد و رونق بازار فیلم های غیراخلاقی در غرب به عنوان مصادیقی از خشونت مدرن علیه زنان یاد كرد.
او با اشاره به این كه خشونت علیه زنان پدیده ای چندوجهی است گفت: مقابله با آن نیز به درمان چند وجهی نیاز دارد.
وی خانواده درمانی، ایجاد خانه های امن، حمایت های قانونی از زنان مورد خشونت، شركت در كلاس های آموزشی قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=7338) ، افزایش آگاهی مردان و زنان از طریق جلسات آموزشی و تأكید بر آموزه های دینی را در پیشگیری از خشونت علیه زنان در یك دهه اخیر در ایران را مؤثر دانست و گفت پژوهش ها و مطالعات زیادی درباره خشونت علیه زنان، به ویژه خشونت خانگی (http://www.tebyan.net/social/socialstudies/socialproblems/2005/1/31/10252.html) ، انجام شده است. براساس آخرین جستجوها، در 28 مركز استان كشور حداقل هفتاد پژوهش میدانی قابل اعتنا درباره خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. بیشتر این پژوهش ها پس از سال 1370 تاكنون انجام شده كه نشان می دهد پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سال های اخیر علاقه و توجه ویژه ای به بررسی و كنكاش درباره خشونت علیه زنان پیدا كرده اند.
دانشجویان ایرانی هم در دوره های كارشناسی ارشد و دكترا در دو سه سال اخیر آنچنان علاقه ای به اختصاص دادن پایان نامه های خود به موضوع خشونت علیه زنان، پیدا كرده اند كه امسال برخی از دانشگاه ها ناگزیر به دانشجویان خود توصیه كرده كه «دیگر از انتخاب این موضوع برای پایان نامه های تحصیلی خود، خودداری كنند، كه در حال حاضر بسیاری از دانشجویان و محققان در سراسر ایران مشغول كار روی این موضوع هستند.» گرچه این میزان از توجه پژوهشگران ایرانی به موضوع خشونت علیه زنان را باید به فال نیك گرفت، اما هنوز شیرینی این اتفاق نیك را خوب مزه نكرده ای كه یادت می آِید: این همه پژوهش قابل اعتنا یا تبدیل به پایان نامه هایی شده اند كه در گوشه كتابخانه های دانشگاهی خاك می خورند و یا تبدیل به گزارش هایی محرمانه برای مقامات كشور شده اند. گزارش هایی قطور كه یا در دفتر كار این مقامات و یا در كتابخانه های دولتی جا خوش كرده اند و كمتر كسی حتی نیم نگاهی به آن انداخته است. حتماً اغلب این پژوهشگران آرزو داشتند با استفاده از تجربیات و اندوخته های علمی خود و جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق موضوع، برنامه ریزان و مدیران كشور را قادر سازند كه از اصول، روش ها و چارچوب های صحیح علمی در برنامه ریزی های اجتماعی بهره ببرند. آنها می خواستند نتایج پژوهش هایشان، راهگشای اقدامی مناسب برای رفع شكل های متنوع و متعدد خشونت علیه زنان جامعه باشد. نكته دیگری كه شیرینی وجود این تعداد زیاد پژوهش را درباره خشونت علیه زنان در ایران كم می كند این است كه تاكنون نتایج این پژوهش ها به ندرت برای عموم مردم و حتی كارشناسان این عرصه منتشر شده است.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد