توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ارتباط و مدیریت
B a R a N
7th December 2010, 01:47 PM
تعریف ارتباط:
ارتباطات یک فرایند سازمان یافته برای تبادل اطلاعات بین قسمتها، و معمولا از طریق یک رشته علائم می باشد. علوم ارتباطات یک شاخه دانشگاهی برای مطالعه ارتباطات است.
روش ها و اجزا ارتباطات :
اجزا متداول شناخته شده ارتباطات شامل موارد زیر است:
کانال
زمینه
محیط
باز خورد
تداخل امواج
پیام
دریافت کننده
منبع
فرایند ارتباطات آن چیزی است که به بشر اجازه می دهد تجارب و دانش را به اشتراک بگذارد. شکل های متداول ارتباطات انسانی عبارتند از: زبان علامت، مکالمه، نوشتن، اشاره، و پخش رادیوئی. ارتباطات می تواند به یکی از صورتهای متقابل، یک طرفه، ارادی یِا غیر ارادی باشد؛ همچنین می تواند شفاهی یا غیر شفاهی باشد. به علاوه ارتباطات می تواند درون فردی و میان فردی باشد.
تعریف ارتباطات
تعریف واحدی از ارتباطات که همه را قانع کند وجود ندارد. در 1970، فرانک دنس 126 تعریف انتشار یافته را شناسائی کرد. از نظر برخی مردم "ارتباطات" بر مفاهیم متفاوت ، و گاهی متضاد دلالت دارد. از یک طرف، معنی آن تبادل متفکرانه دیدگاه ها از طریق یک مکالمه معنادار بین دو انسان می باشد؛ هر چند، می شود آن را به پیام ساده ارسال شده، بدون تفکر یا درخواست بازخورد، اطلاق کرد. با این تعریف اخیر، می توان گفت ماشین ها و جانوران پائین تر نیز ارتباط برقرار می کنند.
موانع ارتباطات
نگرانی مرتبط با ارتباطات، با عنوان درک اطلاعات شناخته می شود. این نگرانی به تاثیر پذیری به وسیله خود پنداره یک شخص گرایش دارد. در کنار درک، ارتباطات می تواند توسط عوامل کنار گذاشتن، عدم تشخیص و قطبش آسیب ببیند.
شکل های ارتباطات:
ارتباطات حیوانات
ارتباطات میان فردی
بازار یابی
تبلیغات
روابط عمومی
ارتباطات عمومی
ارتباطات درون فردی
ارتباطات غیر شفاهی
ارتباطات گفتاری
ارتباطات راه دور
ارتباطات به وسیله کامپیوتر
ارتباطات میان فرهنگی
نظریه ارتباطات
دانشنامه رشد
B a R a N
7th December 2010, 01:52 PM
ارتباط عبارتست از جریان پویایی که در آن تبادل اطلاعات صورت میگیرد. این جریان میتواند چهره به چهره یا رودررو باشد که آن را ارتباط مستقیم یا میان فرد می نامند. در این نوع ارتباط شخص پیام دهنده یا پیام گیرنده با یکدیگر تماس دارند و به همین جهت پیام دهنده و پیام گیرنده میتوانند به نوبت نقش خود را تغییر دهند. و هر کدام به جای دیگری ایفای نقش نماید.
ارتباط ترجمه لغت Communication است. هر چند استعمال این لغت در کتب نوشتههای فارسی عمومیت ندارد اما با این وصف از سایر لغات متداول تر به نظر میرسد. ریشه این لغت کلمه لاتین Communis است که میتوان آنرا به تفاهم و اشتراک فکر ترجمه کرد. وقتی که با شخصی ارتباط برقرار میکنیم کار ما در حقیقت برقراری یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشه با اوست. مفهوم واقعی ارتباط با توجه به ریشه لاتین آن (در میان گذاشتن و تقسیم کردن) مفهومی است که لازمه آن فقط یک فرستنده فعال و یک گیرنده انفعالی نیست بلکه بازخورد یا فیدبک Feed back دومی را که نیز تغییر دهنده طرز رفتار اولی است به حساب میآورد. و از آن مهمتر مستلزم شرکت فعال تمام افراد ذی نفع در روند ارتباط نیز هست. و ارتباط در این حالت به صورت یک جوح چند بعدی با بازخورد در میآید.
نگاه اجمالی
ارتباط را میتوان جریانی چند طرفه دانست که طی آن دو یا چند نغر به تبادل افکار ، نظریات ، احساسات و حقایق میپردازند و از طریق بکاربردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت میورزند. هنگامی که ارتباط را کوشش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات ، عقاید و طرز فکرهایش میدانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی خود را به دست میآورد، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب میشود.
چه فرستنده انسان باشد و چه یک دستگاه مکانیکی ارسطو فیلسوف معروف هدف ارتباط را جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران میداند. به این صورت که برقرار کننده ارتباط از هر راه و وسیلهای که امکان داشته باشد طرف مقابل ارتباط یا مخاطب خود را تحت نفوذ در آورده و نظر و عقیده خود را به او بقبولاند. البته برای ارتباط تعاریف متعدد و مختلفی از سوی صاحب نظران و پژوهشگران ارتباطات ارائه شده است هر یک از صاحب نظران امور ارتباطات با توجه به زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباط قائل هستند ارتباط را تعریف کردهاند. که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
تعاریف ویژه ارتباط
عقیده ادوین امری در مورد ارتباط (Edwin Emery)
او در کتاب مقدمه ای بر ارتباط جمعی ارتباط را این گونه تعریف میکند: «ارتباط عبارت از فن انتقال اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر است» برای نمونه انسان وقتی میخندد نشاط و شادی خود را با لبخند نشان میدهد. و یا اگر فردی به فرد دیگر سلام میدهد یا عصر به خیر میگوید با بیان شفاهی دوستی و صمیمیت خود را به او ابراز میدارد و در واقع به گونهای ارادت خود را میفهماند. و همچنین زمانی که شخصی به شخص دیگر کارت تبریک یا نامهای ارسال میکند هدف و منظور خود را به شکل کتبی ارائه میدهد و با او ایجاد رابطه مینماید.
عقیده جان ای. آر.لی(Lee john A.R) درباره ارتباط
ارتباط را عموما به مفهوم فراگرد حمل و نقل و ارسال میان محلها و مردم میدانند. در نظر مسئولان برنامه ریزی ، ارتباط معمولا به معنای حمل و نقل کالاها و مردم از راه خشکی ، آب و هوا ارسال پیامها از طریق وسایل مخابراتی بوده است. ولی مفهوم ارتباط در جامعه که بویژه به ظرفیت اطلاعاتی لازم برای جامعه به منظور عملکرد مؤثر جریان ارتباط در سراسر بافت اجتماعی توجه دارد با این معنای محدود تطبیق نمیکند.
عقیده ابراهیم رشیدپور درباره ارتباط
ارتباط جریانی است که طی آن دو نفر یا بیشتر از طریق کاربرد پیامهایی که معنای آن برایشان یکسان است به تبادل افکار ، نظرات ، احساسات و عقاید خود میپردازند.
عقیده جورگن درباره ارتباط
او معتقد است ارتباط عبارت است از فراگردهایی که بر مبنای آن انسانها همدیگر را تحت نفوذ قرار میدهند.
عقیده کارل هاولند (Hovland) درباره ارتباط
او میگوید: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال یک محرک (معمولا علامت بیانی) از یک فرد (ارتباط گر) به فردی دیگر (پیام گیر) به منظور تغییر رفتار او.»
عقیده مانیوس اسمیت (smith.M) درباره ارتباط
هر نوع عملی که بوسیله فردی انجام شود که طی آن فرد دیگری بتواند آنرا درک کند ارتباط نامیده میشود. خواه این عمل با استفاده از یک وسیله انجام شود یا بدون وسیله.
عقیده آرانگارن (Aranguren 1970.p11 )در مورد ارتباط
ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات در محدوده سه چیز انتشار (emission) انتقال (Conduction) و دریافت پیام (message)
عقیده چارلز کولی درمورد ارتباط
ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و بوسیله آن بوجود میآید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا میکند. ارتباط حالات چهره - رفتار - حرکات - طنین صدا - کلمات - نوشتهها - چاپ - راه آهن - تلگراف - تلفن و تمام وسایلی که اخیرا در راه غلبه انسان بر مکان و زمان ساخته شده است را در بر میگیرد.
دانشنامه رشد
B a R a N
7th December 2010, 02:00 PM
تعریف ارتباط از نظر "فرانک دانس" (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fsarsara.blogfa.com %2Fpost-3.aspx)
"فرانک دانس" با تنظیم برخی از اصول اولیه به منظور تمایز علم ارتباطات از سایر علوم،گامی اساسی در جهت روشن کردن این مفهوم مبهم برداشت.او به سه نکته مربوط به مشخصات ذهنی اصلی که ابعاد مهم تعریف های مختلف را تشکیل می دهند دست یافت.
اولین بعد،نمایانگر«سطح مشاهدات» یا انتزاعی بودن آن است.بعضی از تعریف ها گسترده و جامع،و برخی دیگر محدود هستند.مثلا تعریف ارتباطات به عنوان «فرایندی که اجزای متفرق دنیای هستی را به هم مربوط می سازد» تعریفی بسیار کلی است.از طرف دیگر،تعریف ارتباطات به عنوان«وسیله ارسال دستورات،پیام های نظامی و امثال آن با تلفن،تلگراف،رادیو وپیک»تعریفی بسیار محدود است.دومین بعد ارتباطات،«هدفمندی»آن است.برخی از تعاریف ارتباطات فقط حائز این بعد هستند و مشتمل بر این نکته اند که ارتباطات یعنی ارسال و دریافت پیام هدفمند؛در حالی که سایر تعاریف،چنین محدودیتی را تحمیل نمی کنند.تعریف زیر،نمونه ای از تعریفی است که شامل هدف ارتباطات می شود:«موقعیت هایی که در طی آنها یک منبع، پیامی را برای گیرنده ارسال می نماید تا رفتارهای او را تحت تاثیر قرار دهد». تعبیر دیگری از ارتباطات که در آن،قصد و هدفی مورد نظر نیست،«فرایندی است که طی آن آنچه در انحصار یک یا چند نفر باشد در اختیار دو یا تعداد کثیری قرار گیرد.»سومین بعد ارتباطات«قضاوت بی طرفانه»است.بعضی تعریف ها شامل جمله یا بیانی حاکی از موفقیت و دقت است ولی بعضی دیگر شامل چنین قضاوت های ضمنی صحیح نیست.مثلا در تعریف زیر،فرض بر این است که ایجاد ارتباط الزاما موفق است:«ارتباطات،بیان شفاهی یک فکر یا نظر موفقیت آمیز،یا برعکس،نشانه عدم موفقیت در القای ایده و اندیشه مورد نظر است.»«ارتباطات عبارت است از انتقال اطلاعات».در اینجا اطلاعات منتقل می شود ولی الزاما دریافت یا درک نمی گردد.
بحث درباره تعاریفی که در اوایل دهه 1960 در چندین نظریه ارتباطات انجام گرفت کمک شایانی به روشن شدن بعضی از مشخصه های مهم نمود.طی این مباحث،راه حلی در این زمینه ارائه نگردید،با این حال،چندین امکان منطقی برای تعریف اصطلاح «ارتباطات» پیشنهاد گردید.
B a R a N
7th December 2010, 02:14 PM
تجزيه و تحليل تعاريف ارتباط
برگرفته از aftab.ir
تعاريف موجود از ميان بيش از يک صد تعريف که روى کارتهائى منتقل و براساس محتوا، دستهبندى شده بود انتخاب شده است.
اين تعاريف متنوع، متفقالقول نيستند که آيا ارتباط يک فراگرد است؟ روش است؟ عمل است؟ يا ساز و کار است؟ آيا آنچه در ارتباط منتقل مىشود اطلاعات است؟ محرک است؟ معنى است؟ پيام است؟ مظاهر فکرى است؟ آيا انتقال کافى است يا شرطى نيز دارد؟ اين شرط چيست؟ ترغيب و اقناع است؟ اشتراک فکر و هماهنگى عقيده است؟ و يا....
براى اينکه پاسخ سئوالهاى مطرح شده در آن تعاريف را روشنتر ببينيم سه جدول تنظيم شده است. در هر سه جدول اسامى ۲۷ مرجع از تعاريف انتخاب شده آمده و در مقابل آن با دايره مشخص شده که تعريف آنها چه جوابى به سئوالهاى ما داده است.
جدول زیر (پاسخهاى ارتباط چه نوع چيزى است؟) مىپرسد ارتباط چه نوع چيزى است.
http://www.uc-njavan.ir/images/x15djawrwxn3071nro0.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/c4iz0d6pnr6ndfg3q90.jpg
جوابها، در هشت ستون دستهبندى شده اند:
فراگرد، جريان (Current)، روش، عمل، سازو کار (Mechanism)، کارکرد، هرچيزى که انسان انجام دهد و ذکر نشده است.
B a R a N
7th December 2010, 02:17 PM
جدول ( پاسخهاى در ارتباط چه چيزى منتقل مىشود؟) سئوال مىکند که در ارتباط چه چيزى منتقل مىشود.
http://www.uc-njavan.ir/images/oxqg4eyjklbd2nx2ye3.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/y5lrtp32g3ab8dzjuii3.jpg
جوابها به يازده دسته تقسيم مىشود:
اطلاعات (information)، محرک، علائم (Sign or signal)، معنى (Meaning)، مظاهر فکري، پيام، ايدهها (Idea) و افکار، مهارتها (Skil)، ذکر نشده و تمام رفتارهاى انساني.
B a R a N
7th December 2010, 02:20 PM
در جدول (شروط گوناگون ارتباط ، در تعاريف ارتباط) سئوال مىشود که شرط انجام گرفتن ارتباط در تعاريف ذکر شده چيست؟
http://www.uc-njavan.ir/images/7mvjsuvu7io2z4n6v7eb.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/ah2iiaxwcb6vz9ewdw1.jpg
براى اين جدول نيز پانزده ستون استخراج شد:
اقناع، اشتراک فکر، پذيرش تأثير، تأثير بر ديگري، تغيير رفتار، جست و جو براى پاسخ، ذکر نشده، برابرى معني، درک عمل، داشتن علائم مشابه، پيشبينى مصرف کد مشابه، درک معني، ارسال علائم، همانندى تجربه و انتقال معنى.
B a R a N
7th December 2010, 02:23 PM
لازم به توضيح است که در سه جدول مذکور در مواردى که از مشخصهٔ ذکر نشده استفاده شده است اگر خود را محدود به تعريف ارتباط نکنيم و براى يافتن پاسخ سئوال موردنظر ساير نوشتههاى هر يک از آنان را نيز بررسى کنيم خواهيم توانست پاسخ سئوال موردنظر را بيابيم. مثلاً برلو در کتاب خود بارها و بارها دربارهٔ فراگرد بودن ارتباط بحث مىکند درحالى که در تعريفى که ارائهداده به آن اشاره نمىکند (Berlo,1960,p62). يا ويلبر شرام، در توضيح مدل خود، آنچه را که در ارتباط منتققل مىشود معنى ذکر مىکند (Schramm,1954,p9).
حال با ملاحظهٔ سه جدول مذکور، مرزهاى متعدد اين تعاريف به خوبى ديده خواهدشد.
برخى از پاسخهاى مطرح شده در سه جدول بعد مجهولهائى را براى ما ايجاد مىکند. ديديم که برخى گفتهاند ارتباط يک جريان است. اما مىدانيم جريان يک سويه است (آب از يک سو به سوى ديگر جريان مىيابد. همانطور که الکتريسيته، از باطرى به لامپ مىرود و هر دو يک سويه هستند) در حالى که ارتباط يک سويه نيست و با کمى دقت روى صحبت کردن معمولى دو نفر با يکديگر به سادگى مىتوان اين دو سويه بودن را ديد.
عدهاى گفتهاند ارتباط عمل است. اين سئوال مطرح مىشود که چه عملي؟ انسان اعمال بسيارى انجام مىدهد. کدام عمل او ارتباط است؟ مشابه همين سئوال براى روش و رويه نيز مطرح است.
B a R a N
7th December 2010, 02:24 PM
شروط گوناگون ارتباط در تعاریف ارتباط:
http://www.uc-njavan.ir/images/g7vhwp4o25fbpd0bt72s.jpg
http://www.uc-njavan.ir/images/zfbarwq2o35pjbxv6np8.jpg
B a R a N
8th December 2010, 12:27 AM
مفاهیم: ارتباط و ارتباطات چیست؟
همشهری آنلاین
هیچکس نمیتواند در دنیای امروز بدون برقراری ارتباط زندگی کند. ما برای برآورده شدن نیازهای روزمره خود باید ارتباط برقرار کنیم؛ نیاز به غذا، مسکن، نیاز به همکاری با دیگران برای ارضای حس دوستی و کامیابیاجتماعی و انواع نیازهایاقتصادی و اجنماعی؛ سایر نیازها هم که جای خود را دارند.
نیاز به مبادله اطلاعات،سرگرمی، نیاز بهبروز خلاقیت اجتماعی و ... در واقع ارتباط ما را به شبکه گسترده انسانها پیوند میدهد.این شبکه از خانوادهشروع شده و به حلقه دوستان میرسد و بعدبا کمک رسانههای جمعی، کلجامعه و سراسر جهان را در بر میگیرد.
نحوه تکوین فردیت ما به میزان موفقیت ما در ساختن این شبکهها وابسته است.ارتباط صرفا مبادلهاطلاعات در بارهی واقعیتهای سخت افزاری نیست. بلکه ارتباط به معنایتبادلافکار، احساسات،عقاید و تجربیات نیز هست.
از نظر فردی ارتباط ما را قادر میسازد تا به عضوی مفید و موثربرای اجتماعتبدیل شویم. از منظر اجتماعی ارتباط بین اجزای جامعه رشد و بقای جامعه را تضمین میکند.
حالبرای شناخت و درک هر چه بیشتر مقوله"ارتباط و ارتباطات" باید تاریخچه آن، دیدگاههای صاحب نظران، معانی، عناصر اولیه، روشهای ارتباطی، سیر صعودی و هر آنچه که به این حوزه مربوط میشود را بررسی کنیم.
پیدایش و پویایی علم ارتباطات را مانند بسیاری از علوم دیگر به اندیشهایرانیان، رومیان و یونانیان پیش از میلاد نسبت میدهند.
از سال 1930 پیشرفتهای بسیاری، ولی تدریجی در این زمینه خصوصاً توسط لازارسفلد، لوین، لاسول و هاولند انجام شد. به مرور زمان شمار محققان و پژوهشگران این حوزه افزایش یافته است.
محققان بزرگی مانند: کولی، دیویی، پارک، سایپر، لسول، لیپمن، لوین که آثار ارزشمندی در حوزهارتباطات بر جای گذاشتهاند. همچنین بخش آموزش و تحقیق این رشته در طی این دههگسترش یافته تا آنجا که واحدهای دانشگاهی و موسسههای پژوهشی و ... تأسیس شدند.
عناصر ارتباطات:
عناصر ارتباطات را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
کانال، زمینه، محیط، پس خورد، تداخل امواج، پیغام، دریافت کننده، پردازش و منبع.
فرایند "ارتباطات" بهانسانها اجازهمیدهد تا تجارب و دانش خود را در زمینههای مختلف به اشتراک بگذارند.
روشهای ارتباطات انسانی:
روشهای ارتباطی انسان را میتوان؛ زبان علائم، مکالمه، نوشتن، اشاره، حالت و حرکات بدنی، پخش رادیو و تلویزیونی و سینما بیان کرد.
ارتباط میتواند بهیکی از روشهای رو در رو، یک طرفه، ارادی یِا غیر ارادی و شفاهی یا غیر شفاهی انجام گیرد. علاوه بر آن ارتباط میتواند درون فردی و میان فردیهم باشد.
B a R a N
8th December 2010, 12:36 AM
تعاریف ارتباط:
همشهری آنلاین
تاریخ اندیشههای ارتباطاتی تعاریف متعدد و مختلفی را از سوی صاحب نظران،پژوهشگران و نویسندگان ارتباطات در خود جای داده است. هر یک از اندیشمندان با توجهبه زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباطات قائلهستند آن را تعریف کردهاند.
در این میان دو تعریف از مقبولیت خاصیبرخوردار است.
تعریف اول؛ ارتباط را فرایندی میداندکه به واسطهی آن ارتباط گر یا فرستنده از طریق یک رسانه یا مجرا پیامی را با تاثیراتی معین به گیرندهمیرساند.
تعریف دوم؛ارتباط را کنشی اجتماعی میداندکه افرادی از یک فرهنگ مشخص در واکنش به تجربه خود از واقعیت به مبادلهِ معانی میپردازد.
با این وجود نمیتوان تعریف واحدی از ارتباط کههمه افراد را قانع کند، ارائهداد. شایدهم اصلا چنین تعریفی وجود نداشتهباشد. بنابراین سعی بر این است، اندیشه و نظریات گوناگون را تا حد امکان جمع آوری تا بتوان آنها را بهیک مرز مشترک نزدیک ساخت.
"ارتباطات" از دیدگاه عدهایی بر مفاهیم متفاوت و گاهی متضاد گفته میشود. از طرفی هم ارتباط را تبادل متفکرانه دیدگاهها از طریق یک مکالمه معنادار بین دو انسانکه به نوعی ارسال پیام ساده و بدون تفکر است، میدانند. با این تعریف میتوان گفت ،ماشین ها و جانوران نیز ارتباط برقرار می کنند.
از طرف دیگر میتوان ارتباطات را یک فرایند سازمان یافتهبرای تبادل اطلاعات بین بخش ها که معمولا بواسطه یک رشتهعلائم انجام می گیرد، تعریف کرد.
گروهی در تعریف خود بر ترغیب و اقناع یا همانندی و اشتراک اندیشه با ابعاد گستردهتر و تاثیرگذار قلمداد کردهاند.
عدهای بر پاسخ و بازتاب تاکید بیشتری کردهاند. و برخی دیگر از اندیشمندان بر عنصر پیام تاکید دارند.
حتی لسول در سال 1948 یک مدل ارتباط کلامی ارائه میدهد. این مدل یکی از اولین نمونههای مدل ارتباط به مانند یک فرایند است:"چه کسی چه چیزی را از چه مجرایی به چه کسی و با چه تاثیری میگوید".
او بر مفهوم" تاثیر" ارتباط تاکید داشت. از نظر متفکران دیگر مفاهیم "قصد" و "بافت"ارتباط اهمیت اساسی دارند.زیرا بیشتر ارتباطگران از ایجاد ارتباط هدفیدارند و نیز شرایط اجتماعی ارتباط لزوما بر نحوهی بیان و فهم پیام ها تاثیر میگذارد.
ارسطو:
این فیلسوف یونانی اولین دانشمندی است که 2300 سال پیش در بارهارتباطات سخن گفتهاست. او در تعریف ارتباط در کتاب "علم معانی بیان" که آن را مترادف ارتباط میدانند، مینویسد: ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران است. بهاین صورت که برقرار کنندهارتباط از هرراه و روش ممکن، طرف مقابل یا مخاطب خود را تحت تاثیر و نفوذ خود در آورده و نظر و عقیدهخود را به او بقبولاند.
اولین بار رومیها کلمهارتباط یعنی Comunicare را بهکار بردند. یونانیها پیشینهطولانی در "سخنوری و بلاغت" دارند. ارتباط ترجمهلغت Communication است.
ریشهاین لغت از کلمهلاتین Communis است کهمیتوان آنرا به تفاهم و اشتراک فکر نیز ترجمهکرد.یعنی اینکه وقتی که با شخصی ارتباط برقرار میکنیم کار ما در حقیقت برقراری یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشهبا اوست.
مفهوم واقعی ارتباط با توجه بهریشه لاتین آن (در میان گذاشتن و تقسیم کردن) است. یعنی اینکه فقط یک فرستندهفعال و یک گیرندهانفعالی صرف نیست، بلکه بازخورد یا فید بکFeed back دومی را که تغییر دهنده طرز تلقی اولی است، هم بهحساب میآید. و از آن مهمتر مستلزم شرکت فعال تمام افراد ذی نفع در این روند ارتباطات نیاز است. و ارتباط در این حالت بهصورت یک چند بعدی با فیدبک در میآید.
ارتباط را میتوان جریانی چند سویهدانست کهطی آن دو یا چند نغر بهتبادل افکار، نظریات، احساسات و حقایق میپردازند. و از طریق بکاربردنعلاتمی و پیام هایی کهمعنایش برای آنها قابل درک است، اقدام به برقراری ارتباط میکنند.
اگر ما ارتباط را نوعی تلاش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات، عقاید و اندیشهاش بدانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی پیدا میکند.
بنابراین، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده و گیرنده ارتباط محسوب میشود. حال این فرستنده انسان باشد یا اینکه یک دستگاهمکانیکی فرقی نمیکند.
دایرهالمعارف ویکیپدیا
ارتباط معادل (communication) و فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آنها است.
فرهنگ لغات "وبستر"
رساندن، بخشیدن، انتقال دادن، آگاهساختن، مکالمه و مراودهداشتن، معنا شدهاست.
فرهنگ لغات فارسی معین:
ارتباط را بهمعنی ربط دادن، بستن، پیوند و ... آوردهاست.
دکتر کاظم معتمد نژاد:
ارتباطات همیشه بر ارادة قانع کردن، انتظار توزیع یا تقسیم داشتن و ضرورت با هم زندگی کردن، استوار است و به همین لحاظ، سه بعد خاص، شامل انتقال، اشتراک و تبادل نظر را در بر دارد.
باید در نظر داشت که در عصر حاضر، اطلاع دادن برای ارتباط داشتن کافی نیست. زیرا استفاده از اطلاعات و به عبارت دیگر، درک پیامهای ارتباطی، از شناخت ارتباطات، که ضرورتاً وجود رابطه با دیگری، یعنی دریافتکننده پیام را ایجاب میکند، آسانتر است.
در حال حاضر، "ارتباطات" زمینهساز فعالیتهای بسیار پر اهمیتی است که همراه با پیشرفتهای فنی ابزارهای ارتباطی و گسترش محتواهای اطلاعاتی، بیش از پیش جنبة تجارتی پیدا کردهاست.
دکتر کاظم معتمد نژاد میگوید: "واقعیت آن است که جهان بدون برخوردار شدن از شناخت مفهومها و نظریههای مربوط به ارتباطات در جوامع باز و دموکراتیک، ناگهان تغییر کرده است.
بنابراین ضرورت ایجاب میکند که برای تدارک تعریف دقیق علمی از اطلاعات و ارتباطات، بیشتر فکر و کوشش شود و در مورد جایگاههای آن در جوامع معاصر، یک نظریة جامع ارائه گردد. برای نیل به این هدف باید سه بعد خاص ارتباطات، شامل جنبههای اجتماعی، جنبههای فرهنگی، جنبههای اقتصادی آن، طرف توجه قرار گیرند."
کلود شانون و وارن ویور (Claude Shannon & Warren Weaver)
ارتباط معرف تمام جریانهایی است که بوسیلهآن یک اندیشهمیتواند اندیشهدیگری را تحت تأثیر قرار دهد بهعبارت دیگر ارتباط سبب میشود که تفکر و احساس انسان در تصاویر، مفاهیم، تمایلات و رفتارها و آثار روانی حالات گوناگونی بوجود آورد.
انجمن بینالمللی تحقیقات ارتباط جمعی
وقتی بحث ارتباط میشود منظور روزنامهها، نشریهها، مجلهها، رادیو و تلویزیونها، ارتباطات دور تلفن، تلگراف و پست است. همچنین ارتباط، چگونگی تولید و توزیع کالا و خدمات مختلفی را که فعالیتهای فوق را بهعهدهدارند، است. و مطالعات و تحقیقات مربوط بهمحتوای پیامها و نتایج آنها را نیز در بر میگیرد.
ریموند ویلیامز (Riemond Williams)
ریموند ویلیامز میگوید کلمه ارتباط در زبان انگلیسی نسل کهن بهمعنای انتقال افکار، اطلاعات و رفتارها از شخصی بهشخص دیگر گفته میشد. اما اکنون این کلمه به معنای راه و وسیلهحمل و نقل از مکانی به مکان دیگر نیز استعمال میشود.
البتهبهتر است وسایلی را که جهت انتقال افکار و اخبار و رفتارهای انسانی از شخصی بهشخص دیگر استفادهمیشود، ارتباطات نامید. از جملهدستگاههای چاپ، تلفن، رادیو و تلویزیون.
لاندبرگ، شراگ و لارسن (Laurence&,Sherag Lundberg)
این دانشمندان در تعریفی بسیار کوتاه، ارتباط را انتقال معانی یا پیام از طریق نمادها میدانند. بهنظر آنها زمانی که انسانها از طریق نمادها به تأثیرگذاری بر یکدیگر مشغولند یعنی اینکه در ارتباط با یکدیگر هستند.
مکتب فرایندنگر
ارتباط را فرایندی میداندکه به واسطهی آن ارتباط گر یا فرستنده از طریق یک رسانه یا مجرا پیامی را با تاثیراتی معین به گیرندهمیرساند. همچنین برای فرستادن یک پیام نخست باید آن را در قالب رمزگانی مناسب مجرای مربوطه ریخت.
بنابراین، بسته به این که مجرای ارتباط دیدارییا شنیداری باشد،اندیشهها را میتوان در قالب ایما ها، گفتار، نوشتار، تصاویر و غیره رمزگذاری کرد.
B a R a N
9th December 2010, 07:54 PM
تعریف مفاهیم ارتباط (http://enkeshaf.persianblog.ir/post/43)
ادوین امری (1367) در کتاب « مقدمه ای بر ارتباطات جمعی» برای ارتباط این تعریف را ارائه می دهد:
« ارتباط، عبارت است از: فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر.»
به طور کلی هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود به ایشان از وسایل مختلف استفاده می کند. برای مثال وقتی انسان می خندد با نگاه و لبخند، نشاط خود را به دیگری نشان می دهد. همچنین هنگامی که شخصی به شخص دیگر صبح به خیر می گوید با بیان شفاهی، دوستی و صمیمیت خویش را به او می فهماند.
کلود شانون و وارن ویور در تعریف ارتباط می گویند:
کلمه ارتباط معرف تمام جریانهایی است که بوسیله آن یک اندیشه می تواند اندیشه دیگری را تحت تأثیر قرار دهد به عبارت دیگر ارتباط سبب می شود که وجدان انسان در وجدان تصاویر، مفاهیم، تمایلات و رفتارها و آثار روانی گوناگونی پدید آورد.
انجمن بین المللی تحقیقات ارتباط جمعی درباطه ارتباط تعریف زیر را ارائه نموده است؛
« وقتی بحث ارتبط می شود منظور روزنامه ها، نشریه ها، مجله ها، رادیوها و تلویزیون ها، ارتباطات دور (تلفن، تلگراف و...) پست است.»
همچنین ارتباط، چگونگی تولید و توزیع کالا و خدمات مختلفی را که وسایل و فعالیتهای فوق به عهده دارند و مطالعات و تحقیقات مربوط به محتوای پیام ها و نتایج و آثار آنها را در بر می گیرد. ریموند ویلیمامز انگلیسی در کتاب ارتباطات خود درباره تعریف ارتباط چنین می نویسد:
«کلمه ارتباط در زبان انگلیسی از قدیم به معنای انتقال افکار، اطلاعات و رفتارها از شخصی به شخص دیگر به کار رفته است».
اما اکنون این کلمه به معنای راه و وسیله حمل و نقل از مکانی به مکان دیگر نیز استعمال می شود. البته بهتر است وسایلی را که جهت انتقال افکار و اخبار و رفتارهای انسانی از شخصی به شخص دیگر استفاده می شود، ارتباطات نامید. از جمله دستگاههای چاپ، تلفن، رادیو و تلویزیون.»
در تعریفی بسیار موجز لاندبرگ، شراگ و لارسن، ارتباط را عبارت از:
انتقال معانی یا پیام از طریق چندین نماد می دانند. به نظر این سه دانشمند زمانی که انسانها از طریق نمادهایی چند به تأثیر بر یکدیگر می پردازند در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته اند(ساروخانی،1371)
یکی از بهترین تعریفهایی که تاکنون درباره ارتباط بیان شده است، متعلق به چارلزکولی جامعه شناس آمریکایی به شرح ذیل است:
«ارتباط، مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و بوسیله آن بوجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا می کند. ارتباط حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنین صدا – کلمات، نوشته ها، تلگراف، تلفن و تمام وسایلی که اخیراً در راه غلبه بر مکان و زمان ساخته شده اند همه را در بر می گیرند.»(معتمدنژاد،1375)
در تعریف کولی در مورد ارتباط که جامعترین تعریف محسوب می شد، چند عنصر وجود دارد که با تجزیه و تحلیل آنها اهمیت پدیده ارتباط و نقش وسایل ارتباطی در جوامع معاصر به خوبی آشکار می گردند. این عناصر عبارتند از:
1. نخستین اندیشه مهم موجود در این تعریف، آن است که ارتباط را مبنای روابط انسانی تلقی می کند.
2. اندیشه مهم دیگر آن معرفی ارتباط به عنوان جریان خاصی است که روابط انسانی به استفاده از آن عملاً برقرار می گردند.
3. در این تعریف به عنصر دیگری که می توان آن را نمادگذاری و مظهر سازی (کلمات، علامات، تصویر و ماند آن) نامید و لازمه برقراری ارتباط بین انسانها نیز اشاره کرد.
4. آخرین عنصر، به وسیله انتقال است که موضوع و محتوای روابط انسانی (اطلاعات، افکار، تمایلات، تجربه ها و نظایر آن) را از شخصی به شخص دیگر یا از گروهی به گروه دیگر منتقل می کند.
از تعریف فوق، استنباط می شود که ارتباط رابطه انسانی را از حالت جوهر به مرحله وجود می رساند و از حالت بالقوه به حالت بالفعل در می آورد و به آن واقعیت تاریخی می دهد. به عبارت دیگر باید گفت رابطه انسانی بدون ارتباط مانند عکس یا تصویری است که هنوز ظاهر نشده یا مشخصات و حدود آن آشکار نگردیده است. یک موضوع دیگر در این تعریف، مکانیسم ارتباط است. کولی ارتباط را یک مکانیسم یا ترکیب و جریان خاصی می داند که معمولاً ضمن آن پیام های شخصی اشخاص یا گروهها که منشأ و منبع ارتباط نامیده می شود. اغلب با نشانه ها و علامات مخصوص (رقم، کلمه، صدا و ...) از طرف فرد یا مرکز فرستنده ارتباط گر یا تهیه کننده پیام ها رمزگذاری می گردند و با استفاده از یک وسیله مجزا یا شبکه ارتباطی منتقل یا پخش می شوند و پس از دریافت از طرف فرد یا مرکز گیرنده و تبدیل نشانه و رمز به زبان عادی به مخاطب یا مخاطبان ارائه می گردد.
پس ارتباط، انتقال پیام به دیگری و اساس شکل گیری جامعه است.
در فرایند آموزش، ارتباط عبارتست از: برقراری رابطه بین دو فرد، دو موضوع، دو اندیشه یا بیشتر و به عبارت بهتر، تفاهم و اشتراک فکر و اندیشه بین معلم و فراگیر یا فراگیران (شعبانی،13820)
به بیان دیگر ارتباط، عبارتست از: انتقال پیام از فرستنده (معلم) به گیرنده (فراگیر) مشروط بر آنکه محتوای پیام مورد نظر فرستنده به گیرنده پیام منتقل شود و بالعکس (احدیان،1368)
بر اساس مفاهیم و تعاریف ارائه شده اینگونه استنباط می شود که فقط انتقال یک پیام نمی تواند به مفهوم ارتباط باشد. در جریان انتقال باید نوعی اشتراک دانسته ها بین فرستنده و گیرنده پیام وجود داشته باشد تا این دو بتوانند یکدیگر را تحت تأثیر قرار دهند و تغییرات لازم را به وجود آورند.
B a R a N
10th December 2010, 12:09 AM
مناقشه بر سر تعریف ارتباط
ارتباطات شاخه علمی تازهای است که نه تنها مورد توجه زبانشناسی و رشتههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته بلکه بهتدریج در علوم تجربی نیز راه باز کرده است. با این همه هنوز اینکه ارتباط چیست مسئلهای مهم در این علم است.
فرهنگ فارسی معین ارتباط را یک بار به صورت مصدر متعدی و بار دیگر اسم مصدر معنی کرده است.
مصدر متعدی: ربط دادن، بستن، بربستن، بستن چیزی با چیز دیگر.
اسم مصدر: بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه.
ارسطو شاید اولین اندیشمندی باشد که 2200سال پیش، در زمینه ارتباط سخن گفت. او در کتاب "ریطوریقا" در تعریف ارتباط نوشت: ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران. شاید تعاریف دیگران تا حدودی ادامه تکامل یافته تعریف ارسطو از ارتباط باشد. از طرف دیگر ویلبرشرام در کتاب فراگرد و تاًثیر ارتباط جمعی میگوید: درفراگرد ارتباط به طور کلی ما میخواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسئله معین همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم.
کلود شانن در کتاب "نظریههای ریاضی ارتباط" مینویسد: ارتباط عبارت است از تمام روشهایی که از طریق آن ممکن است ذهنی بر ذهن دیگر تاًثیر بگذارد. این عمل نه تنها با نوشته یا صحبت کردن بلکه حتی با موسیقی هنرهای تصویری، تئاتر، باله وعملأ تمام رفتارهای انسانی عملی است.
گروه دیگری از اندیشمندان ارتباط، مسئله تاًثیر و یا جریان محرک و پاسخ را در تعریف ارتباط به صورت انتقال معنی مطرح کردهاند. رایت مینویسد: ارتباط فراگرد انتقال معنی بین دو فرد است.
گروه دیگری در تعریف خود از ارتباط، وسایل ارتباطی را مورد توجه قرار دادهاند :چازلز کولی در کتاب "مفهوم و معنی ارتباط در سازمانهای اجتماعی"، ارتباط را چنین تعریف کرده است: ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و بهوسیله آن به وجود میآید. تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا میکند. ارتباط، حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنین صدا، کلمات و نوشتهها، چاپ، راه آهن، تلگراف، تلفن، و تمام وسایلی را که اخیراً در راه غلبه انسان به مکان وزمان ساخته شده است در بر میگیرد.
و سرانجام تعریف جرج گوردن در مورد ارتباط زمینهای فوق العاده وسیع برای ارتباط مطرح کرده است. او در کتاب "زبانهای ارتباط" میگوید: هرچیزی که انسان انجام میدهد به نوعی با مفهوم عمومی ارتباط مربوط است.
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده، مشروط بر آنکه در گیرنده پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود.
ژان استوتزل در کتاب "روانشناسی اجتماع "، میگوید: ارتباط جمعی یا بهتر بگوییم ارتباطات در میان تودهها عبارت از انتقال اندیشهها به تعداد فراوانی از افراد در آن واحد است.
ژوزف تی کلاپر در کتاب "تاًثیر ارتباط جمعی" میگوید: ارتباط جمعی عبارت است از رساندن اطلاعات، ایدهها و برداشتها از طریق وسایل ارتباطی و دریافت این اطلاعات بهوسیله عده زیادی از انسانها در یک زمان. او در این مورد اضافه میکند که ویژگیهای ارتباط جمعی عظمت نفوذ آن است.
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده، مشروط بر آنکه در گیرنده پیام، مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود. برای ارتباط جمعی نیز تعریف همین است. فقط به جای گیرنده پیام باید گیرندگان پیام نوشت.
خبرگزاری مهر
ارتباطشناسی - تألیف دکتر مهدی محسنیان راد
B a R a N
11th December 2010, 04:55 PM
انواع ارتباطات انساني (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fertebatat.org%2Far chives%2F84%2F8%2F000025.php)
ارتباطات انسان با انسان بطور كلي بر دو نوع است :
ارتباطات كلامي
ارتباطات غير كلامي
ارتباطات كلامي
مجموع روابطي را كه از طريق گفتن و گفتگو حاصل مي شود ارتباط كلامي مي گويند . براي اينكه در شغل خود موفق شويم بايد از كلمات با دقت استفاده كنيم . هر كلمه اي احساسات ، عواطف خاص و عملكرد متفاوتي را در افراد برمي انگيزد . اگر كلمات در جا و مكان مناسب خود بكار برده شوند به سرعت برق بر جسم و روح افراد تاثير مي گذارند .
بنابراين شايسته است در هنگام مواجهه با مشتري از بكارگيري كلمات منفي همچون : نمي توانم ، غيرممكن است ، امكان ندارد، هرگز و ... پرهيز شود. شما بايد از نيروي كلمات و تاثيري كه در ديگران دارند آگاهي داشته باشيد .
كلمات ، در پيامي كه به ديگري منتقل مي كنيد تاثير فراواني دارند . بنابراين از بكار گرفتن كلمات برحسب عادت و بدون انديشه خودداري كنيد .
فراموش نكنيد كه فرمان دادن يكي از برخورد هاي محكوم به شكست است . براي اين كه سخنان شما نافذ و موثر واقع شود بايد نظريات خود را با كلمات مناسب و در چار چوب مشخص مطرح كنيد . كلمات مي توانند تاثير مثبت داشته باشند و يا با ايجاد حالت تدافعي گفت و گو را به بحث و جدل بكشانند .
پس چارچوب پيام خود را با دقت مشخص كنيد و سپس با صراحت و بدون پيشداوري حقايق را با لحن و كلامي غير مغرضانه شرح دهيد .
بيان الفاظي دلپذير و موزون موجب مي شود كه شخص مقابل با متانت گوش فرا مي دهد ، حقايق را جمع بندي كند و به فكر حل مساله باشد . اما عبارات مغرضانه و كينه جويانه اغلب خشم فرد ديگر رابرمي انگيزد و او را به جبهه گيري دعوت مي كند و در نهايت روابط ، را به دشمني و تعارض و نبرد مي كشاند .
يك كلمه بايد دقيقا مفهوم مورد نظر ما را در بر داشته باشد ، نه كمتر و نه بيشتر . به طور كلي كلماتي را انتخاب كنيد كه در الگوي زير بگنجد . (( صريح ، كوتاه ، دقيق ، مودبانه ، صــحيح و پر محتوا ))
كلمات بايد روشن و صريح باشند ، يعني بتوانند به درستي درونيات شما را به ديگران منتقل كنند .
مطلب را مختصر و مفيد بيان كنيد تا مخاطبين شوق شنيدن را از دست ندهند . تحقيقات نشان مي دهد كه آدمي تنها قادر است بين 5 تا 9 نكته را در آن واحد به ذهن بسپارد . پيام خود را تا آنجا كه مي توانيد كامل بيان كنيد .
براي درك ارتباط كلامي با مهارتهاي چهارگانه ارتباط كلامي (5) آشنا مي شويم .
«شنيدن و گفتن، خواندن و نوشتن» مهارتهاي چهارگانه ارتباط كلامي هستند كه آدميان به طور طبيعي به ترتيب زير آنها را آغاز ميكنند :
مهــارت و سـن شـروع
گفتن / 2 سالگي
شنيدن / 4 سالگي
خواندن / 6 سالگي
نوشتن / 8 سالگي
ما از زماني كه متولد ميشويم ميشنويم اما شنيدن بعنوان مهارت از زماني آغاز ميشود كه فرد تصميم ميگيرد و با اراده انجام ميدهد در اين زمينه بيشتر توضيح داده مي شود.
گفتن
سخن گفتن فن يا هنري است كه آدمي به وسيله آن بر ديگران تأثير ميگذارد. ديگران را ترغيب و اقناع ميكند و همواره در مراودات اجتماعي كاربرد دارد.
در اولين لحظه برقراري ارتباط شما با سلام و يا احوال پرسي قدرت بيان خود را نشان ميدهيد. اينكه چقدر با صلابت سلام كنيد يا از روي ترس يا ناراحتي و يا چيز ديگري، وضعيت روحي شما را نشان ميدهد.
گفتن در بين مهارتهاي چهارگانه بيشترين كاربرد را دارد و براي برقراري ارتباط مهم تلقي ميشود. لذا بايستي در هنگام سخن گفتن و يا سخنراني نكاتي را رعايت كنيم.
خوب گوش كردن ما را براي بهتر گفتن آماده ميكند.
مطالعه كردن به ما فرصت ميدهد تا حرفي براي گفتن داشته باشيم.
درباره آنچه اطلاعات نداريم اظهار نظر و صحبت نكنيم.
از به كار بردن كلماتي كه معناي آن را نميدانيم خودداري كنيم.
به جز آغاز ارتباط سعي كنيد اگر از شما پرسش نشد درباره خودتان سخن نگوييد.
هنگام گفتگو به ديگران نيز فرصت گفتن بدهيد.
درباره آنچه علاقمند هستيد و اطلاعات داريد صحبت كنيد.
سعي كنيد از نظرات بزرگان هنگام سخن گفتن نقل قول كنيد.
در سخن گفتن از ديگران تقليد نكنيد.
شنيدن
سرچشمه بسياري از مشكلات روزمره، عدم توجه به سخنان ديگران است. چرا كه بسياري اوقات بدون اينكه بدانيم ديگري درباره چه چيزي سخن خواهد گفت فكر ميكنيم همه چيز را ميدانيم.
انديشمندان بزرگ بر اين باورند كه (دو بايد شنيد و يكي بايد گفت) از طرفي كساني كه خودشان را علم كل ميدانند، اهميت و ارزشي براي شنيدن قائل نيستند. در حاليكه «شنيدن، بهرهمندي از دانايي تمامي افرادي است كه با آنان زندگي ميكنيم».
حال چگونه از اين مهارت بهتر و بيشتر بهرهمند شويم :
بپذيريم كه ديگران حق حرف زدن و حرفي براي گفتن دارند.
از قطع كردن حرف ديگران خودداري كنيم.
همواره سعي كنيد فقط به حرف يك گوينده گوش فرا دهيد.
شنونده فعالي باشيد يعني آنچه را كه گوينده درست ميگويد تأييد نماييد.
اگر ابهامي درباره سخنان گوينده داريد سئوال كنيد.
براي كودكان و نوجوانان خيلي مهم است كه والدين آنان به سخنانشان گوش دهند.
گوش دادن يعني اينكه براي ديگران و حرف آنان احترام قائل هستيد.
خواندن
خواندن سومين مهارت ارتباطي است كه به طور طبيعي آدميان از 6 سالگي آن را شروع ميكنند، توانايي خواندن امتيازي است كه انسانها را به دو دسته باسواد و بيسواد تقسيم مينمايد و مهارتي است كه اين فرصت را ايجاد ميكند تا ما بتوانيم از انديشههاي انسانهاي بزرگ كه عمدتا" مكتوب است، بهرهمند شويم.
واقعيت اين است كه ما چيزي درباره روش صحيح خواندن و مطالعه نميدانيم و متأسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چيزي راجع به چگونه درس خواندن به ما نياموختهاند. با اين حال نكات مهمي است كه به ما كمك ميكند تا با درست خواندن به سوي يكي از اساسيترين نمادهاي خودشكوفايي يعني نوشتن حركت كنيم.
هر كس هر مطلب يا هر موضوعي را وقتي براي دومين بار ميخواند بهتر و عميقتر درك ميكند. بنابراين تكرار در مطالعه ابزاري مهم در يادگيري است.
براي مطالعه فعال، نوشتن نكات مهم در حين خواندن ضروري است. خواندن بدون يادداشت برداري علت مهم فراموشي است.
خواندن با خط كشيدن زير نكات مهم، حاشيه نوشتن، خلاصهنويسي و يادآوري دوام مييابد. حتما" بايد در حال مطالعه خلاصه برداري كنيد.
پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد.
حداكثر زماني كه افراد ميتوانند فكر خود را براي مطالعه روي موضوعي متمركز كنند 30 دقيقه است پس ازمطالعه 10 دقيقه استراحت كنيد.
پژوهشگران ثابت كردهاند اگر 30 درصد وقت خود را به خواندن و 70 درصد ديگر را به يادآوري اختصاص دهيد بسيار مفيدتر از آن است كه تمام وقت خود را به خواندن بگذرانيد. بهتر است پس از مطالعه، مطالب را به زبان خودتان بازگو نماييد.
خواننده بايد آنچه را ميخواند بفهمد.
نوشتن
زبان و خط عمدهترين شيوههاي ارتباط كلامي است و انسانها براي بيان احساسات بيشتر از زبان و براي ابراز افكار عمدتا" از خط ياري ميطلبند. توسعه علمي جهان نيز مديون اختراع چاپ است كه به تكثير و توسعه افكارو نوشتههاي آدميان انجاميده است.
اگرچه خوب نوشتن كار دشواري است و نوشتن سخت ترين مهارت ارتباطي است اما چگونه بهتر بنويسيم:
مدت كوتاهي قبل از آغاز نوشتن، درباره موضوع فكر كنيد.
نوشته كوتاه حداقل با بيش از 3 بخش «مقدمه، متن و نتيجه» تشكيل شود.
نوشته بلند حداقل بايستي داراي پنج بخش «تيتر، مقدمه، متن، نتيجه و منابع» باشد.
براي خوب نوشتن به طور گسترده مطالعه كنيد.
غلط انشايي و يا املايي در نوشته تأثير شگرف بر خواننده دارد.
از نوشتن كلماتي كه معناي آن را نميدانيد، خودداري كنيد.
دقت كنيد نوشتهها از گفتهها تأثير جديتر و ماندگارتري بر ديگران ميگذارد.
هميشه بايستي متن نوشته پس از اتمام نوشتن و قبل از ارسال به گيرنده يك بار خوانده شود.
B a R a N
11th December 2010, 05:05 PM
اقسام ارتباط
ارتباط را ميتوان به اعتبارات مختلف تقسيم كرد:
به اعتبار محتوا:
ارتباط خصوصي و بدون واسطه؛
ارتباط جمعي يا عمومي؛
ارتباط نوشتاري؛
ارتباط غيرنوشتاري؛
ارتباط ملّي؛
ارتباط فرا ملّي؛
ارتباط كلامي؛
ارتباط غيركلامي؛
ارتباط انساني؛
ارتباط ماشيني؛
ارتباط زماني؛
ارتباط غيرزماني؛
ارتباط سازماني؛
ارتباط غير سازماني؛
ارتباط نمادين.
به اعتبار كاركرد:
«ديويد برلو» ارتباط را بلحاظ كاركردي به سه دسته تقسيم ميكند:
ارتباط در جهت توليد و انجام كار؛
ارتباط در جهت ابداع؛
ارتباط در جهت حفظ و بقاء، خواه هويت فرد و خواه حفظ روابط بين افراد.
به اعتبار چگونگي ايجاد:
مستقيم؛
غيرمستقيم.
به اعتبار افراد مشاركتكننده:
ارتباط شخصي؛
ارتباط غيرشخصي؛
ارتباط جمعي.
برگرفته از مقاله ارتباط
قاسم كرباسيان
B a R a N
11th December 2010, 05:06 PM
انواع ارتباطات
ارتباطات یکجانبه:
هر گاه عکس العمل (واکنش) گیرنده نسبت به پیام ابراز نشود آن ارتباط را یک جانبه گویند. این نوع فرآیند ارتباط فاقد بازخورد میباشد. در فرآیند ارتباط یک طرفه هر گاه فرستنده پیام مطالب دشوار، کسل کننده یا بیش از حد تخصصی ارائه کند آن گاه تا زمانی که شنوندگان قادر به درک و دریافت مفاهیم هستند بازدهی مثبت است ولی هر گاه توان و انرژی شنوندگان برای دریافت و تحلیل ذهنی مفاهیم کاهش یابد با حرکاتی چون خمیازه و دهندره و حالات دیگر این عدم دریافت پیام را مطرح میکنند. در صورتی که فرستنده ادامه بحث را برای زمانی دیگر بگذارد ارتباط دو طرفه باقی میماند ولی در صورتی که به این حالات که ناشی از عدم دریافت مفهوم است توجه نکند ارتباط یک طرفه میشود.
ارتباطات دوجانبه:
چنانچه محیط استقرار به گونهای باشد که گیرنده عکس العملها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً این چنین کند به این نوع ارتباط دوجانبه گویند.
به هر حال باید توجه داشت فرستندهای مؤثر است که عوامل محیطی را مورد بررسی قرار داده و اطمینان حاصل کند که پیام دریافت شده است.
برگرفته از مقاله مدیریت ارتباط، سایت رشد
B a R a N
20th December 2010, 07:02 PM
ارتباطات بهره ور :
بحث ارتباطات از اصول نظام کیفیت استانداردهای بین المللی کیفیت ( iso9000 ) است و شرکت را موظف می سازد که کارکنان خود بویژه آنهایی که مستقیما با مشتری سروکار دارند ، در زمینه ارتباطات ، دانش و مهارت های لازم را داشته باشند و علاوه بر آن باید به منظور برقراری ارتباطات مناسب کاری با سازمان های خارجی و ارائه به موقع و با کیفیت خدمات ، توانایی تشکیل داوطلبانه یک گروه کاری را داشته باشند و ارائه اطلاعات و ارتباطات منظم به عنوان هدف اصلی کلیه سطوح مدیریتی در آید.
چهار روش برای افزایش ارتباطات بهره ور وجود دارد :
سهیم کردن افراد در اطلاعات :
سهیم کردن افراد در اطلاعات موضوع قدرت بخشیدن به افراد در سازمان را به واقعیت نزدیک کرده ، به حل مسئله و افزایش سرعت آن و به رضایت درونی افراد کمک می کند.
ارتباطات روشن :
برای اینکه ارتباطات بهره ور گردد باید روشن و واضح باشد، بنابراین استفاده از پیام های ساده و مستقیم و بازخور و پیوند مضامین مورد انتقال با اهداف سازمان موجب می گردد که پیوستگی و استمرار مضامین انتقالی و معنی آن بهتر مشخص گردد.
گوش دادن موثر:
مدیران سازمان های نوآور از طریق گوش دادن موثر می توانند افراد با ایده های جدید در سازمان را بیابند ، از فرصت های خارج سازمان آگاه شوند و با اطلاعات به دست آمده از کانال های مختلف ، بحث ارتباطات اهداف سازمان را مورد جرح تعدیل قرار دهند.
برقراری ارتباطات از طریق انجام کار :
موقعی ارتباطات بهره ور می شود که منبع فرستنده و پیام ، اعتبار خود را از عمل به آنچه می گوید بدست آورده باشد .بنابراین اگر مدیری در جلسات مختلف به اهمیت ارائه ایده های نو بپردازد ولی در عمل به افراد اجازه ریسک و نوآوری را ندهد ، چنین ارتباطاتی به علت از دست دادن اعتبار فرستنده ، ماهیت نفوذی خود را از دست می دهد.
کتاب " نهادی کردن نوآوری در سازمان "
فلورا سلطانی تیرانی
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.