B a R a N
28th November 2010, 07:23 PM
مفاهيم و راهبردهاي توانمند سازي كاركنان (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.bashgah.net%2F pages-14750.html)
توانمند سازي در فرهنگ لغت به معني تفويض قدرت قانوني،تفويض اختيار كردن ،ماموريت دادن و قدرت بخشيست. به عبارتي ديگر زمينه اي براي افزايش ديالوگ ها ،تفكر انتقادي و فعاليت در گروههاي كوچك است كه اجازه دادن به فعاليت هايي جهت حركت به فراسوي تسهيم ،تقسيم و پالايش تجربيات ،تفكر ، ديدن و گفتگوها از اجزاي اصلي آن است.
بلانچارد فرايند توانمند سازي را در سه مرحله خلاصه كرده است :
تسهيم اطلاعات :
كه به كاركنان اجازه مي دهد موقعيتهاي سازمان خود را بشناسند و مورد تجزيه و تحليل قرار دهند . تسهيم اطلاعات با اعتمادسازي در سازمان ، شكستن تفكر سلسله مراتبي سنتي آغاز مي شود و در نتيجه موجب افزايش احساس مسئوليت پذيري كاركنان مي شود.
خود مختاري و استقلال كاري در سرتاسر حد و مرزهاي سازمان :
حد و مرزهاي سازمان از طريق مقصد ( چرا كار مي كنيد ) ، ارزشها ( چه چيز راهنماي عمل شماست ) ، تصورات ( تصور شما از آينده چيست ) ، اهداف ( چه چيز، چه وقت ، كجا ، چطور و چرا انجام ميدهيد)،نقشها (شما كه هستيد ) و سيستم و ساختار سازماني ( كاري كه شما انجام ميدهيد چطور مورد حمايت قرار مي گيرد) مشخص ميشود.
جايگزين كردن تيم هاي خود گردان به جاي سلسه مراتبها :
هرگاه گروهي از كاركنان با مسئوليتهاي ويژه براي فرايند كار و توليد انتخاب ميشوند، از شروع تا پايان كار برنامه ريزي و اجرا مي كنند، همه چيز را مديريت ميكنند و مسئوليت را به صورت مساوي و عادلانه تقسيم مي كنند . مزيت تيم هاي خودگردان در فراهم كردن رضايت شغلي، تغيير نگرش ، تعهد كاري ، برقراري ارتباط بهتر ميان كاركنان و مديران، اثربخشي بيشتر فرايندهاي تصميمگيري ، بهبود و پيشرفت عمليات، كاهش هزينهها و بهره وري سازمان خلاصه ميشود.
در سازماني كه با مفاهيم توانمد سازي بيگانه نيست مدير با فراهم ساختن تسهيلاتي جهت پياده سازي استراتژي توانمند سازي و از طريق تجهيز منابع و حمايت از كاركنان خود شرايطي را فراهم مي آورد كه نتيجه آن رضايت شغلي در كاركنان ،تغيير نگرش ها ،تعهد كاري ،برقراري ارتباط بهتر ميان كاركنان و مديران ،اثر بخشي بيشتر فرايند هاي تصميم گيري ،بهبود و پيشرفت عمليات ،كاهش هزينه ها و بهره وري سازمان مي باشد.
توانمند سازي در فرهنگ لغت به معني تفويض قدرت قانوني،تفويض اختيار كردن ،ماموريت دادن و قدرت بخشيست. به عبارتي ديگر زمينه اي براي افزايش ديالوگ ها ،تفكر انتقادي و فعاليت در گروههاي كوچك است كه اجازه دادن به فعاليت هايي جهت حركت به فراسوي تسهيم ،تقسيم و پالايش تجربيات ،تفكر ، ديدن و گفتگوها از اجزاي اصلي آن است.
بلانچارد فرايند توانمند سازي را در سه مرحله خلاصه كرده است :
تسهيم اطلاعات :
كه به كاركنان اجازه مي دهد موقعيتهاي سازمان خود را بشناسند و مورد تجزيه و تحليل قرار دهند . تسهيم اطلاعات با اعتمادسازي در سازمان ، شكستن تفكر سلسله مراتبي سنتي آغاز مي شود و در نتيجه موجب افزايش احساس مسئوليت پذيري كاركنان مي شود.
خود مختاري و استقلال كاري در سرتاسر حد و مرزهاي سازمان :
حد و مرزهاي سازمان از طريق مقصد ( چرا كار مي كنيد ) ، ارزشها ( چه چيز راهنماي عمل شماست ) ، تصورات ( تصور شما از آينده چيست ) ، اهداف ( چه چيز، چه وقت ، كجا ، چطور و چرا انجام ميدهيد)،نقشها (شما كه هستيد ) و سيستم و ساختار سازماني ( كاري كه شما انجام ميدهيد چطور مورد حمايت قرار مي گيرد) مشخص ميشود.
جايگزين كردن تيم هاي خود گردان به جاي سلسه مراتبها :
هرگاه گروهي از كاركنان با مسئوليتهاي ويژه براي فرايند كار و توليد انتخاب ميشوند، از شروع تا پايان كار برنامه ريزي و اجرا مي كنند، همه چيز را مديريت ميكنند و مسئوليت را به صورت مساوي و عادلانه تقسيم مي كنند . مزيت تيم هاي خودگردان در فراهم كردن رضايت شغلي، تغيير نگرش ، تعهد كاري ، برقراري ارتباط بهتر ميان كاركنان و مديران، اثربخشي بيشتر فرايندهاي تصميمگيري ، بهبود و پيشرفت عمليات، كاهش هزينهها و بهره وري سازمان خلاصه ميشود.
در سازماني كه با مفاهيم توانمد سازي بيگانه نيست مدير با فراهم ساختن تسهيلاتي جهت پياده سازي استراتژي توانمند سازي و از طريق تجهيز منابع و حمايت از كاركنان خود شرايطي را فراهم مي آورد كه نتيجه آن رضايت شغلي در كاركنان ،تغيير نگرش ها ،تعهد كاري ،برقراري ارتباط بهتر ميان كاركنان و مديران ،اثر بخشي بيشتر فرايند هاي تصميم گيري ،بهبود و پيشرفت عمليات ،كاهش هزينه ها و بهره وري سازمان مي باشد.