PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدل تحلیلی رفتار انسان



MR_Jentelman
28th November 2010, 05:59 PM
انسان برخلاف حیوانات و اشیاء به دلیل برخورداری از ظرفیت­های عقلی و توانایی تحلیل پدیده­ها در قالب کلمات، عبارات و مفاهیم ترکیبی (از جمله سازه­ها مانند عدالت، آزادی و ...) سعی دارد تا حد امکان در روند امور دخالت کند؛ دخالتی که برای آن حد و مرزی قابل تصور نیست. از تغییر در سطح و اندازه امور گرفته تا جزئیات و ذرات آن­ها، از ابزارها و روش­ها گرفته تا هدف­ها و مقصودها. منظور از امور در اینجا کلیه اشیاء، موجودات، فرایندها و انسان­ها و اجتماعات و بالاخره آن چیزهایی است که قابل شناسایی و نامیدن باشد؛ که در یک کلام به آن می­توان هستی موجود یا هستی ذهنی (قابل موجود شدن از جمله مردم­سالاری) اطلاق کرد.

اکنون این پرسش اساسی مطرح می­شود که این تغییر – به ویژه در رفتار – چگونه ممکن است اتفاق بیافتد؟ چگونه می­توان آن را پایدار ساخت و به صورت درون­زا در آورد به نحوی که در صورت مطلوب بودن همچنان بهبود یابد؛ و در صورت نادرستی، وضعیت اعلام، و برای کسانی که مسئولیت اصلاح آن را دارند در سوت­ها دمیده شود و زنگ­ها یا ناقوس­ها به صدا درآید.

در این جا به پدیده­ای به نام انسان از زاویه­ی رفتارها، اشاره و برای شناسایی، آسیب­شناسی، و تغییر آن یک مدل تحلیلی مناسب معرفی می­گردد. برای این منظور ابتدا لازم است رفتار را تعریف نمود؛ پس از آن به ارکان یا عوامل قابل دستکاری یا اداره آن پرداخته و سرانجام روشی برای مدیریت آن پیشنهاد کرد.

رفتار انسان چیست؟ رفتار به صورت توصیفی به کلیه­ی حالت­ها و وضعیت­های انسان در هر لحظه گفته می­شود، اعم از این که حامل اثر مشخص و مشهود بیرونی باشد یا نباشد. برای مثال سلام کردن، اجرای یک دستور، لباس مناسب پوشیدن و یا پاسخ محترمانه دادن در قبال یک سؤال دوستانه به یک همکار یا رئیس، یک رفتار مشهود و مشخص است که با اظهارات یا اعمال خاصی صورت می­گیرد؛ ولی وقتی همان فرد سکوت کرده و بدون حرکت دست یا پا، غرق در اندیشه می­شود یا وقتی در حال خواب یا چرت زدن است، نیز می­توان گفت که او در حالت یا وضعیت خاصی است که در روانشناسی به این قبیل موارد رفتار گفته می­شود؛ چرا که سکوت می­تواند علامت رضایت، مخالفت، آمادگی برای امتناع، تسلیم، و حتی حمله و شاید هم افسردگی و بیماری باشد. لذا بی­کنشی و سکون به اندازه­ی فعال بودن و آشوب به پا کردن می­تواند مهم، قابل تحلیل و مدیریت باشد. تعریف رفتار به این صورت نشان­دهنده­ی اعتقاد به پویایی و قابلیت رَصَد و پیگیری کوچکترین تغییرات در انسان و در هر لحظه است. حاکم، مدیر، پدر و مادری که قصد تربیت و اصلاح خویشتن یا شهروند، کارمند، و فرزند خود را دارد نباید نسبت به حتی یک لحظه از حالت­ها و وضعیت­ها غافل و بی­تفاوت بماند؛ گویی همه مصداق بیت زیر هستند که:


"در اندرون من خسته دل ندانم کیست


که من خموشم و او در فغان و در غوغاست"

(حافظ)

برای تحلیل حالت­ها و وضعیت­های انسان، مدل­های نظری مختلفی ارایه شده است. یکی از این مدل­ها در روانشناسی متعارف، تحلیل رفتار در قالب یک مدل سه وجهی؛ عمل یا کنش، احساس یا هیجان و شناخت یا آگاهی است (روانشناسی مبتنی بر تجربه و آزمایش­های فیزیولوژیک و عصب­شناسانه که به ابعاد ارزشی و ایمانی انسان نمی­پردازد).

مطابق این مدل همه­ی رفتارهای انسان، آمیزه­ای از این سه عامل؛ یعنی کنش، احساس و شناخت است. البته هر عامل نیز طیفِ از کم تا زیاد را شامل می­شود. در یک عمل به ظاهر ساده مانند سلام کردن؛ کلمات، لحن بیان و حرکات بدنی، نشان­دهنده­ی میزان و نوع احساس و عواطف، سطح آگاهی و شعور فرد از کاری است که می­کند. چه بسا "بلی"­هایی که معنی "خیر" می­دهند و چه بسا "نه" گفتن­هایی که در عمل نشان از اطاعت و تن دادن به انجام عمل است.

با این مدل می­توان رفتارها را طبقه­بندی و بررسی کرد. برای مثال رفتارهای غریزی و عکس­العملی، از حداقل آگاهی یا شناخت برخوردارند، چه به صورت هیجانی باشند، چه صرف عمل، یا ترکیبی از آن­ها. رفتارهای ماشینی یک کارگر ممکن است بدون هیچ هیجان یا احساسی انجام پذیرد؛ و یا با عواطف بسیار همراه باشد.

رفتارهای آگاهانه که با شناخت و تحلیل­های منطقی و براساس اطلاعات و با هدف و منظور خاص انجام می­گیرند، از جمله تصمیمات سنجیده، تحقیقات علمی، نوشتن مقالات، سخنرانی­ها ... از این قبیل موارد هستند، که می­توانند با احساسات و هیجان نیز همراه باشند یا نباشند.

با این مدل ساده، هم می­توان رفتارها را نقد، ارزشیابی، و ارزیابی، و هم آسیب­شناسی کرد. کما اینکه "بفرما!"، "بنشین!"، و "بتمرگ...!"، هر سه، امر به نشستن است، ولی از آن می­توان به کُنه روابط یا میزان شناخت و نگرش فرد نسبت به طرف مقابل پی برد. چه بسا افراد خام، ظاهربین یا ظاهرساز، یا به قول معروف "گوشی"، به آسانی با کلمات، اعمال یا هیجانات ساختگی توانسته­اند دیگران یا حتی خود را (از طریق تلقین) فریب دهند؛ و برای مثال خود را بیش از حد متعهد، عاشق، متخصص، و محقق جلوه دهند و از سدهای مختلف بگذرند و صدمات جبران­ناپذیری به خود یا دیگران وارد آورند. ادبیات ملت­ها و برخی آموزه­های منتسب به ادیان پر است از مواردی از این قبیل فریب­ها، فرصت­سوزی­ها، از دست دادن افراد ارزشمند و ...

آسیب­شناسی رفتار به بیان ساده، ارزیابی کیفیت رفتار با توجه به تناسب آن برای دست­یابی به هدف مطلوب است. در واقع با آسیب­شناسی می­توان به کافی بودن میزان استفاده از کنش، هیجان، و شناخت در یک رفتار پی برد. مثال رئیسی که بیش از حد فاقد احساس، هیجان یا اشتیاق است، و یا برعکس بیش از حد عصبی، برافروخته و هیجانی است؛ و یا مادری که بیش از حد عاطفی و یا سرد و بی­روح است؛ و یا کسی که بیش از حد عمل­گراست؛ به نحوی که "دوستی خاله خرسه" را به ذهن متبادر می­سازد، همه نشان­دهنده­ی رفتارهای غیر­طبیعی و زیان­بخش هستند، که نیازمند اصلاح می­باشند.

آسیب­شناسی رفتار مانند هر نوع فرایند اصلاحی دیگر، شامل مراحل دوگانه، ارزشیابی و ارزیابی است. در مرحله­ی ارزشیابی، رفتار براساس معیارهای خاصی از نظر میزان برخورداری از شناخت، کنش، و هیجان سنجیده می­شود. در مرحله­ی دوم، کفایت این موارد با وضیت مطلوب مقایسه و مورد قضاوت و ارزیابی قرار می­گیرد. بدین ترتیب مرحله­ی اول بسیار کمّی، مشخص و فنّی است، و کیفیت کار به دقت ابزار اندازه­گیری بستگی دارد؛ ولی مرحله­ی دوم بسیار کیفی، ذهنی و داوری گونه بوده و به شناخت هدف و میزان مطلوب بودن آن وابسته است. برای مثال در این توصیه"چون که با کودک سر و کارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد"؛ به خوبی این دو فرایند بیان شده است؛ بدین معنی که در تعامل با کودکان باید از میزان مشخصی از آگاهی، هیجان و عمل استفاده کرد.

"وضعیت­های من" موضوع یکی از مکتب­های روانشناسی است که به تحلیل رفتارهای متقابل می­پردازد، و روش­های ارزشمندی برای برقراری روابط اثربخش پیشنهاد می­کند



منبع:مديرستان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد