B a R a N
25th November 2010, 01:44 AM
سازمان بدون هدفهاي بلندمدت گيج و بي هدف به سوي پاياني نامعلوم گام بر ميدارد!
نميتوان فرد يا سازماني را به تصور در آورد كه بدون داشتن هدفهايي روشن به موفقيتي دست يافته باشد. به ندرت امكان دارد كه موقعيت به صورت تصادفي به دست آيد، بلكه آن نتيجه سختكوشي و تلاشهاي طاقتفرسايي است كه فرد يا سازمان براي دستيابي به هدفهاي مشخصي انجام ميدهند.
زماني يك تحصيلكرده گمنام گفت : " اگر شما فكر ميكنيد كسب دانش پرهزينه است بهتر است جهل را بيازماييد". ميتوان مفهوم يا معنايي كه در اين گفتار نهفته است در مورد تعيين هدفهاي بلندمدت هم به كار برد.
استراتژيستها بايد سعي كنند از گزينهها يا راههاي زيرمبني بر "مديريت غيرمبتني بر هدف" پرهيز كنند.
مديريت مبتني بر استقراء. در اجراي اين مديريت اصل زير به اجرا در ميآيد : " اگر خراب نيست، آن را درست نكن". مقصود اين است كه امور بدانگونه كه جريان مييابند، اجرا شوند، زيرا كارها به خوبي انجام ميشود.
مديريت مبتني بر بحران روش مديريت مزبور بر اساس اين ديدگاه قرار دارد كه توانايي در حل مساله همان معيار حقيقي است كه مورد نظر تدوينكنندگان واقعي استراتژيها ميباشد. از آنجا كه هر شخص و هر سازمان روزانه با تعداد زيادي مساله و بحران روبهروست، استراتژيستها (مديران) بايد تمام وقت و انرژي خود را صرف حل مسائل دشوار روزانه بنمايند. چنين تفسير كرد كه آن مشخص كننده تصميماتي است كه بايد در زمانهاي خاص گرفته شوند.
مديريت مبتني بر قضاوتهاي ذهني. روش مزبور بر اساس اين ديدگاه قرار دارد كه هيچ برنامه كلي وجود ندارد تا بتوان بر آن اساس مشخص كرد كه از چه راهي بايد رفت و چه كاري را بايد انجام داد، تنها مدير براي كاري كه ميبايست انجام شود بايد نهايت سعي خود را به كار برد. به طور خلاصه، "كار خود را انجام دهيد، به بهترين شكلي كه ميتوانيد" (گاهي اين روش را "روشي اسرارآميز در تصميمگيري" مينامند، زيرا زيردستان از آنچه اتفاق ميافتد و علت رويدادها بياطلاع ميمانند).
مديريت مبتني بر اميد. روش مزبور بر اساس اين واقعيت قرار داد كه آينده انباشته از انبوهي از رويدادهاي نامطمئن است و اگر ما سعي خود را بنماييم ولي موفق نشويم، در آن صورت اميدوار هستيم كه در نوبت دوم (يا سوم) موفق شويم. تصميمات بر اساس اميدهايي قرار ميگيرند كه به نتيجه خواهند رسيد و اين كه در نهايت روزي به نتيجه ميانجامند، به ويژه اگر شانس و اقبال مدير را ياري نمايد.
مديريت استراتژيك
(فرد ار.ديويد)
نميتوان فرد يا سازماني را به تصور در آورد كه بدون داشتن هدفهايي روشن به موفقيتي دست يافته باشد. به ندرت امكان دارد كه موقعيت به صورت تصادفي به دست آيد، بلكه آن نتيجه سختكوشي و تلاشهاي طاقتفرسايي است كه فرد يا سازمان براي دستيابي به هدفهاي مشخصي انجام ميدهند.
زماني يك تحصيلكرده گمنام گفت : " اگر شما فكر ميكنيد كسب دانش پرهزينه است بهتر است جهل را بيازماييد". ميتوان مفهوم يا معنايي كه در اين گفتار نهفته است در مورد تعيين هدفهاي بلندمدت هم به كار برد.
استراتژيستها بايد سعي كنند از گزينهها يا راههاي زيرمبني بر "مديريت غيرمبتني بر هدف" پرهيز كنند.
مديريت مبتني بر استقراء. در اجراي اين مديريت اصل زير به اجرا در ميآيد : " اگر خراب نيست، آن را درست نكن". مقصود اين است كه امور بدانگونه كه جريان مييابند، اجرا شوند، زيرا كارها به خوبي انجام ميشود.
مديريت مبتني بر بحران روش مديريت مزبور بر اساس اين ديدگاه قرار دارد كه توانايي در حل مساله همان معيار حقيقي است كه مورد نظر تدوينكنندگان واقعي استراتژيها ميباشد. از آنجا كه هر شخص و هر سازمان روزانه با تعداد زيادي مساله و بحران روبهروست، استراتژيستها (مديران) بايد تمام وقت و انرژي خود را صرف حل مسائل دشوار روزانه بنمايند. چنين تفسير كرد كه آن مشخص كننده تصميماتي است كه بايد در زمانهاي خاص گرفته شوند.
مديريت مبتني بر قضاوتهاي ذهني. روش مزبور بر اساس اين ديدگاه قرار دارد كه هيچ برنامه كلي وجود ندارد تا بتوان بر آن اساس مشخص كرد كه از چه راهي بايد رفت و چه كاري را بايد انجام داد، تنها مدير براي كاري كه ميبايست انجام شود بايد نهايت سعي خود را به كار برد. به طور خلاصه، "كار خود را انجام دهيد، به بهترين شكلي كه ميتوانيد" (گاهي اين روش را "روشي اسرارآميز در تصميمگيري" مينامند، زيرا زيردستان از آنچه اتفاق ميافتد و علت رويدادها بياطلاع ميمانند).
مديريت مبتني بر اميد. روش مزبور بر اساس اين واقعيت قرار داد كه آينده انباشته از انبوهي از رويدادهاي نامطمئن است و اگر ما سعي خود را بنماييم ولي موفق نشويم، در آن صورت اميدوار هستيم كه در نوبت دوم (يا سوم) موفق شويم. تصميمات بر اساس اميدهايي قرار ميگيرند كه به نتيجه خواهند رسيد و اين كه در نهايت روزي به نتيجه ميانجامند، به ويژه اگر شانس و اقبال مدير را ياري نمايد.
مديريت استراتژيك
(فرد ار.ديويد)