PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : وارثان مائو به نقض حقوق بشر ادامه مي‌دهند



Danie1
16th November 2010, 12:03 PM
وارثان مائو به نقض حقوق بشر ادامه مي‌دهند

شش دهه جدال با اديان مكاتب فكري و روشنفكران در چين




http://www.sharghnewspaper.ir/Released/89-08-22/Binder2-1-17.jpg


در ماه اكتبر سال 1949 ميلادي مائو زِدانگ رهبر حزب كمونيست چين در محل دربار سابق امپراتوران چين در شهر پكن كه بر ميدان «تيان ‌آن‌ من» مشرف است، تاسيس جمهوري خلق چين را اعلام كرد. اكنون 61 سال از آن روز مي‌گذرد. 61 سال از حكومت بر پرجمعيت‌ترين سرزمين جهان؛ سرزميني كهن با فرهنگي پنج هزارساله‌ كه همواره بستر گسترش اديان، مكاتب و روش‌هاي فكري بسياري بوده است. اغلب مردم فكر مي‌كنند آنچه حزب كمونيست چين بر سر اديان و فرهنگ كهن اين كشور آورده است صرفاً به دوران انقلاب فرهنگي در زمان مائو مربوط مي‌شود، دليل اينكه مردم فكر مي‌كنند حزب كمونيست چين تغيير ماهيت داده اين است كه اين حزب با آغاز اصلاحات خود در دهه 70 همواره سعي در ايجاد چهره‌اي مثبت و ليبرال داشته است به طوري كه اقدام به بازسازي كليساها، معابد بودايي‌ و تائوئيستي، ساخت مساجد و آثار معماري كلاسيك كرد. همزمان دست به برگزاري نمايشگاه‌ها و جشنواره‌‌هاي‌ فرهنگي و مذهبي در داخل و خارج از اين كشور زد. عصاره‌ فرهنگ، معناي باطني آن‌ است، حال آنكه جنبه‌هاي سطحي تنها به‌ درد سرگرمي مي‌خورند. حزب كمونيست چين تنها جنبه‌ سطحي فرهنگ و معنويت را احيا كرد تا با سرگرم كردن مردم، تخريب جنبه‌ اخلاقي آن‌را تحت‌ تاثير قرار دهد. در تمام دوران، در تمام دنيا، مذاهب راستين به مردم آموخته‌اند كه سعادت آنان در گرو اعتقادات الهي آنان است ولي در برابر، از مفروضات كمونيسم رد وجود خداوند است اعتقاد به اينكه نه زندگي گذشته، نه زندگي پس از مرگ، نه پاداش و نه عقوبتي وجود دارد. از اين رو كمونيست‌ها در هر جايي كه باشند به مردم گفته‌اند نيازي به اعتقاد به خدا نيست و در برابر آنچه انجام مي‌دهند مسوول نخواهند بود.

ميليون‌ها نفر از مردم چين، از پيروان اديان اسلام، بوديسم و مسيحيت گرفته تا تمرين‌كنندگان روش معنوي فالون‌گونگ، وضعيتي بهتر از دوران انقلاب فرهنگي ندارند. كشتار مسلمانان سين‌كيانگ، ده‌ها سال آزار و سركوب بوداييان در تبت و بيش از يك دهه آزار و شكنجه تمرين‌كننده‌هاي فالون‌گونگ گواهي بر اين ادعاست.

اين گفتار مروري است بر وضعيت تاسف‌بار اديان اسلام، مسيحيت، بوديسم، قشر روشنفكر سرزمين چين و تمرين‌كننده‌هاي فالون‌گونگ كه به تفكيك تقديم خوانندگان محترم مي‌شود.

روشنفكران و انديشمندان

مائو هرگز دل خوشي از روشنفكران نداشت. او مي‌گفت: «روشنفكران بايد بدانند بسياري از آنان به نسبت توده‌ مردم بسيار نادانند و بسيار پيش آمده كه كارگران و كشاورزان بسيار فهميده‌تر از آنان بوده‌اند.»1 در سپتامبر 1951 حزب كمونيست چين اصلاحات فكري را به طور وسيعي آغاز كرد كه نقطه‌ شروع آن روشنفكران دانشگاه بود.

در فوريه سال 1957حزب كمونيست با شعار «بگذاريد تا صدها گل شكوفه كنند و صدها مكتب فكري خود را ابراز كنند» از روشنفكران خواست انتقادات خود را نسبت به حزب اظهار كنند و گفت هيچ‌گونه اقدام تلافي‌جويانه و خصمانه‌اي در ميان نيست. روشنفكران كه مدت‌زماني طولاني از حزب كمونيست بيزار بودند، تصور كردند حزب كمونيست نهايتاً به يك سياست روشنفكرانه رسيده است و سعي در شنيدن صداي مخالفان و منتقدانش دارد. از اين‌رو شروع به ابراز احساسات واقعي خود كردند و انتقادهايشان شديد و شديدتر شد. ولي حقيقت اين بود كه اين سياست حيله‌اي بود جهت نابودي نسل روشنفكر. در ماه مه ‌سال 1957 مائو مقاله‌اي تحت عنوان «همه چيز متحول خواهد شد» نگاشت و آن ‌را براي تمامي مقامات حزب ارسال كرد. مقاله به اين مضمون بود: «در روزهاي اخير جناح راست بسيار گستاخ شده و حركت خصمانه‌اي را آغاز كرده و كمر به نابودي حزب كمونيست بسته است.»2 پس از انتشار اين مقاله به تمامي اين روشنفكران انگ طرفدار جناح راست زده شد. در كل جمعيت 550 هزار نفر به عنوان راستگرا‌ شناسايي شدند و مورد حمله حزب قرار گرفتند. براي مثال يكي از اين روشنفكران چين در آن دوره زيانگ بوجون نام داشت. دختر وي بعدها در كتاب خاطراتش نوشت: «يكي از وزراي حزب، شخصاً پدرش را به يك جلسه‌ دعوت كرد تا نظرات او را نسبت به حزب كمونيست جويا شود. زانگ بدون اينكه از ساختگي بودن موقعيت آگاه باشد شروع به انتقاد از حزب كرد. در تمام مدت مناظره آن مقام حزب كمونيست كاملاً آرام به نظر مي‌آمد. زانگ احتمالاً تصور كرد كه وي با آنچه او مي‌گفت، موافق است. بعد از جلسه، زانگ به عنوان عنصر رده اول راستگرا مورد حمله قرار گرفت.» رسوم چين حاوي اين نكته بود كه دانشمندان چيني را مي‌توان كشت ولي نبايد آنها را مورد تمسخر قرار داد. حزب كمونيست چين اين قدرت را داشت كه روشنفكران را تمسخر كند و حق مسلم آنها را زير سوال ببرد و با تهديد آنان به آزار خانواده‌هايشان آنها را وادار به تسليم در برابر تمسخر كند.

http://www.sharghnewspaper.ir/Released/89-08-22/Binder2-1-18.jpg

مائو گفت: «امپراتور كين ‌شي‌ هوانگ به چه چيزي مي‌تواند افتخار كند؟ او تنها 460 دانشمند پيرو كنفسيوس را كشت، حال آنكه ما 46 هزار تن از آنان را كشتيم. در سركوب ضدانقلابيون آيا ما روشنفكران ضدانقلاب را از بين نبرديم؟ من در اينجا به كساني كه دم از طرفداري از دموكراسي مي‌زنند و ما را به عملكردي شبيه امپراتور كين متهم مي‌كنند، گوشزد مي‌كنم كه آنان سخت در اشتباه هستند. ما صدها بار از او جلوتريم.»3 در واقع مائو چيزي فراتر از كشتن روشنفكران انجام داد. او افكار و احساسات آنان را از بين برد.

تمرين‌كننده‌هاي فالون گونگ

با شروع دهه‏ 1970، صدها نوع چي‏گونگ4 در چين رواج يافت. هر روز هنگام سپيده‏دم ميليون‌ها چيني، در پارك‌ها با هدف رشد سلامت و افزايش طول عمرشان به تمرين اشكال مختلفي از چي‏گونگ مي‌پرداختند. در سال 1992، استاد چي‏گونگي از شمال شرق چين به نام لي‌ هُنگجي روش فالون‌گونگ (فالون‌دافا) را براي رشد جسمي و روحي به عموم معرفي كرد. لي هنگجي خود را به عنوان فردي معرفي كرد كه از جواني تحت تعليم استادان روش‌ها و مدارس تزكيه كهن چيني بوده ‏است. برخلاف چي‏گونگ‌هاي ديگر كه تنها بر رشد جسمي از راه تمرينات فيزيكي تمركز مي‏كرد، در فالون‌گونگ تاكيد شد كه بهبود در سلامت ‏بايد به ‌دنبال رشد و پرورش معنوي باشد. تمرينات تزكيه‌ نفس يك اصطلاح كلي است كه به تعاليم رشد روحي و جسمي گفته مي‌شود و در آن «تزكيه» به معني پرورش توانايي‌هاي ذهني و «تمرين» به منزله‌ پالايش جسم است.

در سال 1998 يك بررسي از طرف دولت برآورد كرد كه بيش از 70 ميليون نفر، شامل مقامات رده‏ متوسط و بالاي حكومتي و مقامات نظامي به انجام تمرين ادامه مي‏دادند.

در فوريه سال 1999 در مقاله‌اي از نشريه‌ US News and World Report 5 از قول يكي از مقامات رسمي كميسيون ملي ورزش چين، صرفه‌جويي يكصد ميليارد يوان در هزينه‌هاي پزشكي 100 ميليون تمرين‌كننده‌ فالون‌گونگ به تمرينات آنها نسبت داده شده بود.

با ‎محبوبيت روزافزون فالون‌‌گونگ رهبران حزب كمونيست احساس نگراني مي‌كردند. ‌پذيرش اين حقيقت براي آنها سخت بود كه پس از ده‌ها سال حاكميت ماركسيسم بر ذهن و روح جامعه، حال بسياري از مردم از جمله اعضاي حزب، الگوي معنوي و اخلاقي خود را جاي ديگري جست‌وجو مي‌كردند. هر اعتقادي كه بر پايه‌ الهيات باشد مبارزه‌اي جدي با حزب كمونيست محسوب مي‌شود.

عصر نوزدهم جولاي 1999، كنفرانسي توسط مقامات بلند‌پايه حزب كمونيست چين به رياست جيانگ‌زمين (رهبر وقت حزب) تشكيل شد. او با استفاده از قدرت سياسي‌اش قانون را زير پا گذاشت، شخصاً به افكار اعضا جهت داد و تصميم بر آغاز يك سركوبي و مبارزه‌ همه‌جانبه عليه فالون‌گونگ اتخاذ كرد. او فالون‌گونگ را به نام دولت چين ممنوع اعلام كرد و عامه مردم را فريب داد. حزب كمونيست چين و مكانيسم خشن تحت كنترل حزب، همگي در سركوبي همه‌جانبه و تمام‌عيار عليه ميليون‌ها تمرين‌كننده فالون‌گونگ به كار گرفته شدند.

http://www.sharghnewspaper.ir/Released/89-08-22/Binder2-1-19.jpg
تهمت و دروغ خيلي سريع تمام كشور را دربر‌گرفت. كنگره‌ ملي مردمي تحت فشار گذاشته شد تا قانون مقابله با فالون‌گونگ را تصويب كند و كمي بعد دادگاه عالي مردمي و دادستاني عالي مردمي مشتركاً تصميم فوق را تاييد كردند. در برنامه‌ريزي استراژي سركوب، سه سياست به كار برده شد: «خدشه‌دار كردن آبرو و اعتبار تمرين‌كنندگان فالون‌گونگ، سوق دادن آنها به سمت ورشكستگي مالي و آسيب‌رساني فيزيكي به آنها.» متعاقب آن مبارزات سركوب‌سازي با تمام قدرت آغاز شد. پليس چين در حمله‌اي گسترده اقدام به بازداشت هزاران‌ تمرين‌كننده فالون‌گونگ كرد. رسانه‌هاي دولتي 24 ساعته كشور را مورد هجوم تبليغات ضدفالون‌گونگ قرار داده و به پخش صحنه‌هايي از سوزاندن كتاب‌هاي فالون‌گونگ، دستگيري و محاكمه تمرين‌كنندگان فالون‌گونگ پرداختند. تيرگي دوران انقلاب فرهنگي پيش چشم مردم مجسم شد، گويي زمان يك‌شبه‌30 سال به عقب بازگشته باشد. به تدريج گزارش‌هاي نگران‏كننده‏اي مبني بر ضرب و شتم، شكنجه و تزريق داروهاي فلج‏كننده اعصاب از بازداشتگاه‌ها، اردوگاه‌هاي كار اجباري و بيمارستان‌هاي رواني به بيرون درز پيدا كرد. حتي افشا شد كه در تعدادي از اردوگاه‌هاي كار اجباري، اعضاي حياتي بدن هزاران تمرين‌كننده زنده فالون‌گونگ را جهت تجارت اعضاي بدن خارج ساختند.6 يك عضو بر‌قراري صلح سازمان ملل در گزارش ساليانه‌ خود در سال 2004 به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل درباره خشونت‌ها چنين نوشت: «اينها گزارش‌هايي است از صحنه‌هاي دردناكي كه در آنها زندانيان سياسي و عمدتاً اعضاي فالون‌گونگ در نتيجه‌ آزار و شكنجه‌ شديد و قصور در مراقبت‌هاي پزشكي در حال مرگ هستند.»

گرچه تب سياسي و رسانه‌اي اين پيكار نسبتاً فروكش كرد، اما از آن زمان افزايش مرگ تمرين‌كننده‌ها به علت آزار و شكنجه همچنان ادامه يافته است. به طوري كه از سال 1999 تاكنون، دست‌كم مرگ بيش از سه هزار تمرين‏كننده فالون‌گونگ ثبت شده است.

مسلمانان سين‏كيانگ

«سين‏كيانگ» منطقه‏اي كوهستاني- بياباني است كه در شمال غرب چين قرار دارد. نام قديمي‏تر اين منطقه «تركستان شرقي» است و تقريباً يك‏ششم چين فعلي را تشكيل مي‏دهد. سين‏كيانگ در زبان چيني به معناي «سرزمين نو» است؛ اما خود اويغورها ترجيح مي‌دهند از اين ايالت به عنوان اويغورستان يا تركستان شرقي ياد كنند. اويغورها داراي ريشه

تركي- مغولي هستند و اغلب آنها شهرنشين هستند. دولت چين در سركوب مسلمانان اويغور بسيار فعال بوده ‌است؛ از938مدرسه زبان عربي كه در سال 1989 مشغول به كار بودند، آخرين مدرسه در سال 1996 توسط دولت چين تعطيل شد. دانشجويان مسلمان به جرم انجام فرايض ديني از دانشگاه‏ اخراج ‌مي‌شوند و شاغلاني كه نماز مي‌خوانند كارشان را از دست مي‌دهند. امامان مساجد اين ناحيه مجبورند نام و تعداد نمازگزاران مساجد خود را به مقامات دولتي گزارش دهند. گفته مي‏شود 90 درصد طلاب اويغوري كه در خارج درس خوانده و بازگشته‏اند در زندان‏هاي دولت چين به سر مي‏برند. حتي برخي گزارش‏ها حاكي از اين است كه مسلمانان اويغور اغلب تحت فشارند كه مشروبات الكلي صرف كنند و در ماه رمضان غذا صرف كنند. در اثر سياست‏هاي ضداسلامي حكومت، مردم سين‏كيانگ به لحاظ اقتصادي ‏زندگي سختي را مي‏گذرانند. سياست‏هاي حكومت در اين استان باعث سيطره اقتصادي چيني‏هاي نژاد هان- كه اكثريت جمعيت اين كشور را تشكيل مي‏دهند- بر مسلمانان و در نتيجه فقر و محروميت مسلمانان شده است. در حالي كه چيني‏هاي هان از بيشترين تسهيلات دولتي برخورد‌ارند و از سرمايه‏گذاري‏هاي دولتي بهره مي‌برند، مسلمانان سين‏كيانگ در سرزمين‏ مادري خود مانند بيگانگان زندگي مي‏كنند و دولت چين را به تلاش براي نابودي آيين و فرهنگ خود متهم مي‌كنند. در سال‏هاي اخير مقامات چيني براي شكستن فضاي انحصاري زندگي مسلمانان اويغور و بر هم زدن موازنه جمعيت ‏در اين منطقه، افراد نژاد «هان» را به اين استان وارد مي‏كنند. دولت چين همواره و به خصوص پس از وقايع 11 سپتامبر، سعي در تروريست‎ خواندن مسلمانان اويغور كرده است. در طول حاكميت حزب كمونيست، اويغورها بارها دست به قيام زده‌اند كه همواره با سركوب و واكنش شديد دولت مواجه شده است. آخرين مورد آن در ماه جولاي سال گذشته روي داد. در پي انتشار شايعاتي در مورد حمله به مهاجران اويغور در جنوب چين، در شهر «اورومچي» اعتراضات مسالمت‌آميزي برگزار شد. اين اعتراضات با مقابله گروهي از غيرمسلمانان چيني و پليس به خاك و خون كشيده شد. خبرگزاري دولتي شينهوا تعداد كشته‏شدگان را 180 و مجروحان را 800 نفر ‏اعلام كرد. اما مردم اين استان، كشته‏ها را بيش از 800 ‏نفر و مجروحان اين حادثه را بيش از دو هزار نفر اعلام كرده‏اند.

http://www.sharghnewspaper.ir/Released/89-08-22/Binder2-1-20.jpg
دكتر انور توكتي از مسلمانان چيني مقيم بريتانيا و مدير انجمن اويغور در لندن مي‌گويد: «ما امكان عبادت نداريم. نمي‌توان نماز خواند يا روزه گرفت. رفتن به مسجد براي 99 درصد مسلمانان چين تنها در روز عيد فطر و عيد قربان امكان‌پذير است و حتي در اين دو روز هم صدها مامور امنيتي در مساجد حضور دارند.» وي مي‌گويد براي رفتن به حج بايد از دولت تقاضا كرد و در اين صورت ماموران امنيتي پرونده شما را بررسي مي‌كنند تا ببينند شما و پدرتان و پدربزرگ‌تان و ديگر اجدادتان كاري عليه حزب كمونيست كرده‌ايد يا نه. اگر هيچ چيزي در اين پرونده پيدا نشد، مي‌توانيد به حج برويد. البته خيلي از مردم قبل از ايام حج به كشورهاي ديگر مسافرت مي‌كنند و از آنجا به مكه مي‌روند ولي در اين صورت بين خروج از كشور و ورود آنها نبايد بيش از سه ماه فاصله باشد، در غير اين صورت به محض بازگشت به كشور بازداشت مي‌شوند.»

بوداييان

لنين از بنيانگذاران كمونيسم در جايي گفت: «آسان‌ترين راه تسخير يك قلعه اقدام از داخل آن قلعه است.» به عنوان فرزندان ماركسيسم و لنينيسم، حزب كمونيست نيز اين نكته را درك كرده بود. بودا شاكياموني8 پيش‌بيني كرده بود پس از نيرواناي او (به كمال رسيدن) شيطان به شكل راهب و راهبه، باز پيدا شده و بوديسم را به سمت متزلزل شدن سوق مي‌دهد. پيش‌بيني او درست بود چراكه نابودسازي بوديسم در چين توسط حزب كمونيست با تشكيل جبهه‌اي متحد توسط برخي بودايي‌ها آغاز شد. برخي گروه‌هاي كمونيستي زير‌زميني مامور شدند به‌طور مستقيم به درون بوديسم نفوذ كرده و آن‌ را از درون براندازند.

بودا شاكياموني روشنگري خود را از طريق احكام، تمركز و خرد انجام مي‌داد. او از رهروانش مي‌خواست اين اصول را نقض نكنند و هشدار داد كساني كه قوانين را نقض كنند بدنامي آنها در دنيا پخش شده و زماني ‌كه زندگي‌شان به‌پايان برسد، به‌علت گناهان‌شان در جهنم مورد عذاب قرار مي‌گيرند. راهبان بودايي خود‌فروخته به سياست، به هشدارهاي بودا ‌توجهي نكردند. در سال 1952 حزب كمونيست نمايندگاني را براي شركت در افتتاحيه انجمن بودايي‌ها فرستاد. در اين جلسه بسياري از بودايي‌هاي عضو انجمن منع اجراي اصول بوديسم را پيشنهاد كردند. ادعاي آنان اين بود كه اين اصول جان بسياري از جوانان را گرفته است. راهبان و راهبه‌ها نيز بايد در انجام ازدواج، نوشيدن الكل و خوردن گوشت آزاد باشند. هيچ كس حق مداخله در اين امور را ندارد. در آن زمان يك راهب ارشد به نام زويون در مجلس حضور داشت و دريافت كه بوديسم در چين در خطر انقراض قرار گرفته است. او پا را جلو گذاشت و با پيشنهادات فوق مخالفت كرد و خواستار زنده نگه‌داشتن مفاهيم و لباس بودايي‌ها شد. بعدها او مورد تهمت و افترا قرار گرفت و به او انگ ضدانقلاب زده شد. چندي بعد انجمن بودايي‌ها و انجمن تائوئيسم چين پايه‌گذاري شد. هر دو به وضوح اظهار داشتند كه تحت فرمان حكومت ضدالهي حزب كمونيست عمل خواهند كرد. اديان شرقي راه‌هايي هستند كه مردم را به ‌سمت بازگشت به خويشتن حقيقي و تزكيه‌ خود رهنمون مي‌سازند. آنان مرزهاي روشنگري و الهيات را به انسان امروزي غرق‌شده در ماديات نشان مي‌دهند. با اين همه راهبان چيني كه با حزب كمونيست جبهه مشتركي تشكيل دادند شروع به انتشار دروغ‌ها و بدعت‌هاي اغوا‌كننده‌اي كردند كه از ميان آن مي‌توان به «بوديسم جهان بشري» و «دين راستين است، پس سوسياليسم نيز راستين است» اشاره كرد. از اين طريق بودايي‌ها و تائوئيست‌ها را تشويق كردند كه در زندگي به ‌دنبال تجمل، ثروت و مقام باشند و به اين شكل مباني ديني و معاني آنها را تحريف كردند. بوديسم كشتن را ممنوع كرده است. حزب كمونيست چين در دوران سركوبي ضدانقلابيون مردم را همچون‌ حشرات مي‌كشت. راهبان خود‌فروخته به سياست، قتل‌ها را چنين توجيه مي‌كردند كه كشتن ضدانقلابيون رحم بزرگي به آنان است. در طول جنگ با امريكا و كره بين سال‌هاي 1950 تا 1953 راهبان حتي به جبهه فرستاده مي‌شدند تا كشته شوند.

حزب كمونيست اموال معابد را مصادره كرد و راهبان را براي شست‌وشوي مغزي وادار به مطالعه آثار ماركسيسم و لنينيسم كرد. حتي حزب كمونيست راهبان و راهبه‌ها را ترغيب به ازدواج مي‌كرد تا انسجام بوديسم از بين برود. براي مثال قبل از هشتم مارس يا روز زن در سال 1951، فدراسيون زنان در شهر چانگشا در استان هونان به تمامي راهبه‌هاي آن استان دستور داد ظرف چند روز ازدواج كنند. علاوه بر اين، راهبان جوان‌تر و قوي‌تر به زور به ميدان جنگ فرستاده مي‌شدند تا گوشت دم توپ شوند.

ساكنان تبت

تبت فلاتي بزرگ در آسياي مركزي است. اين ناحيه بلندترين منطقه جهان است و به «بام دنيا» شهرت دارد. روزگاري تبت از قدرت‌هاي بزرگ آسيا محسوب مي‌شد. در قرن نهم ميلادي تبت امپراتوري بزرگي در كنار چين بوده است. چين تبت را بخشي از سرزمين خود مي‌داند. در سال 1951 هجوم واحدهاي نظامي چين به تبت آغاز شد. سپس اين منطقه ناآرامي‌هاي بسياري را تجربه كرد كه اوج آن قيام مردم تبت در سال 1959 بود. در جريان سركوب خونين اين قيام در 17 مارس اقامتگاه دالايي لاما رهبر مذهبي تبت گلوله‌باران شد. پس از اين واقعه دالايي لاما از طريق كوه‌هاي هيماليا به هند گريخت. سال 2008 سالروز خيزش مردم تبت (10 مارس1959مناسبتي بود تا مردم اين منطقه عليه حكومت دست به حركت‌هاي اعتراضي بزنند. اين اعتراضات تبديل به نا‌آرامي‌هايي شد كه هفته‌ها به طول انجاميد. طبق اطلاعات دولتي، در جريان اين ناآرامي‌ها 22 نفر جان خود را از دست دادند. اما تبتي‌ها شمار كشته‌شدگان را 10 برابر اين آمار برآورد مي‌كنند. براساس گزارش‌هاي سازمان‌هاي حقوق بشر، بازداشت‌ها و شكنجه‌هاي مردم تبت با اتهام جدايي‌طلبي، همچنان ادامه دارد و بسياري از صومعه‌ها در محاصره‌ نيروهاي امنيتي هستند. دولت نظارت بر مرزها را افزايش داده است و هزاران نفر از مردم تبت در تبعيد به ‌سر مي‌برند.

به‌گزارش هفته‌نامه‌ اشپيگل، دالايي‌لاما در سخنراني خود به‌مناسبت پنجاهمين سالگرد خيزش مردم تبت، در برابر جمعي نزديك به دو‌ هزار نفر گفت: «فرهنگ و هويت تبت در حال فروپاشي است و با مردم تبت مانند جنايتكاراني رفتار مي‌شود كه مرگ سزاي آنهاست.» اين برنده‌ جايزه‌ صلح نوبل ادامه داد: «مردم تبت در ترسي دائمي زندگي مي‌كنند و مقامات چين به آنها بسيار بدبين هستند. آنها در «جهنمي روي زمين» زندگي مي‌كنند، به‌ همين دليل در جست‌وجوي سرپناهي هستند.»

مسيحيان

روابط ديپلماتيك چين و واتيكان از زمان مائو به حال تعليق درآمد. اعتراض‌هاي واتيكان به نقض حقوق مسيحيان در اين كشور و عدم آزادي تبليغ دين مسيح از عواملي است كه به پايان رابطه ديپلماتيك چين و واتيكان منجر شده است. در چين كليساها زيرنظر دولت اداره مي‌شوند و از نظر واتيكان اين مساله يك توهين به حساب مي‌آيد چراكه تنها كليساي واتيكان و پاپ هستند كه اجازه عزل و نصب اسقف‌ها را در تمامي كليساهاي كاتوليك جهان دارند. كليساي كاتوليك چين بيش از چهار ميليون عضو دارد. اما مقامات چيني عقيده دارند ميليون‌ها چيني به صورت مخفي از دين مسيح پيروي مي‌كنند و به واتيكان بسيار وفادار هستند. چين بارها واتيكان را به هدايت زيرزميني مسيحيان متهم كرده است و واتيكان نيز عقيده دارد خشونت‌ها و سختگيري‌هاي دولت چين باعث شده است بسياري از مسيحيان چين ناچار به مخفي كردن دين خود شوند. اعدام‌هاي مذهبي حزب شامل مسيحيان نيز مي‌شود و ده‌ها هزار مسيحي كه در خانه‌هايشان به عبادت مشغول هستند روانه زندان‌ها شده‌اند. در جامعه مسيحيان چين «گونگ پين مي» يك كشيش كاتوليك شناخته شده است چرا كه او مدت 30 سال در زندان‌هاي حزب كمونيست به سر برد. او در دهه 1980 به امريكا رفت. قبل از مرگ در 90سالگي در وصيتنامه‌اش چنين نوشت: «زماني كه ديگر حزب كمونيست در چين حكمفرما نباشد گور مرا به شانگهاي منتقل كنيد.» بر اساس گزارش 22 فوريه‌ 2002 مجله‌ «انسانيت و حقوق بشر» در تحقيقي كه از 560 هزار مسيحي در كليساهاي 207 شهر در سراسر چين انجام شد نشان داد در ميان كل كساني كه در مراسم كليسا شركت مي‌كردند، تعداد 130 هزار نفر تحت نظارت مستقيم دولت قرار داشتند. در كتابي به نام «چگونگي شكنجه و آزار مسيحيان به دست حزب كمونيست چين» چنين نوشته شده كه تا سال 1957 حزب كمونيست چين بيش از 11 هزار نفر از وابستگان مذهبي را به قتل رسانده است و بسياري ديگر را نيز دستگير كرده يا مورد اخاذي قرار داده است. آماري كه در كتاب «چگونه حزب كمونيست چين مسيحيان را اعدام كرد» آمده، نشان مي‌دهد در سال 1958 در ميان روحانيون مسيحي كه به آنها تهمت مالك يا قُلدرِ محلي زده مي‌شد 8840 نفر كشته و 24800 نفر به اردوگاه كار سخت فرستاده شدند.

*‌**

در تاريخ پنج هزار ساله چين، دوره 60 ساله حاكميت كمونيسم مانند گذر يك تكه ابر كوچك در آسمان بي‌انتهاست. در طول اين دوره كوتاه، حزب كمونيست تمامي اعتقادات و معيارهاي سنتي را در هم شكسته، اصول اخلاقي و ساختار اجتماعي را تخريب كرده، عشق و محبت بين انسان‌ها را تبديل به نزاع و تنفر كرده و تقدس و احترام به آسمان، زمين و طبيعت را به خودخواهي بشر و ميل به تسخير طبيعت مبدل كرده است. صرف نظر از هر مذهب، آيين يا روش فكري كه شخص به آن معتقد است در چين كمونيست تنها يك معيار اهميت دارد: همه بايد به دستورات حزب كمونيست عمل كرده و آن را بالاتر از هر دين و مكتبي بدانند. تمامي معتقدان به اديان و الهيات موظف بوده‌اند به اهداف حزب كمونيست چين جامه‌ عمل بپوشانند و دين و روش خود را تنها در حد يك اسم نگه دارند. سرپيچي از اين امر شكنجه و آزار حزب را به همراه دارد. اين‌گونه گروه‌هاي مذهبي مختلف در چين با سركوب شديد حزب كمونيست از هم پاشيده شده‌اند. آنهايي‌ كه باقي مانده‌اند يا به يك زندگي منزوي پناه برده يا از اعضاي حزب كمونيست هستند كه با پوشيدن رداي آييني، موذيانه سعي در تحريف كتب مقدس مي‌كنند.

پي‌نوشت‌ها............................ ...............

1- برگرفته از اثر «يك سو كردن سبك كار حزب» اثر مائو

2- برگرفته از آثار منتخب مائو زدانگ (جلد 5)

3- نه شرح و تفسير درباره حزب كمونيست. نشر ابتكار دانش

4- Qi Gong نام عمومي تمرينات مراقبه و كنترل انرژي در بدن با حركاتي ملايم كه ريشه در فرهنگ چين باستان دارد.

5-www.usnews.com/usnews/news/articles/990222/archive-000322-2.htm (http://www.usnews.com/usnews/news/articles/990222/archive-000322-2.htm)

6- دو وكيل كانادايي مدارك و مستندات آن را در گزارشي 60 صفحه‌اي جمع‌آوري كرده‌اند. اين گزارش جداسازي اندام تمرين‌كننده‌هاي زنده فالون‌گونگ را كه نهايتاً منجر به مرگ آنان مي‌شود، اثبات مي‌كند: www.organharvestinvestigation.net
(http://www.organharvestinvestigation.net/)
7- گزارش كامل مخبر سازمان ملل در اين سايت در دسترس است:

www.falunhr.org/reports/un2004/un2004.pdf (http://www.falunhr.org/reports/un2004/un2004.pdf)

8- بودا شاكياموني: سيذارتا گوتاما به طور مشهوري به عنوان بنيانگذار بوديسم شناخته شده است. گفته مي‌شود او در هند باستان حدود سده پنجم قبل از ميلاد مي‌زيسته است.

9- برگرفته از كتاب اصول تئوري و عملي سركوبي اديان توسط حزب كمونيست چين نوشته باي زي

(bai zhi) .


منبع:روزنامه شرق- شنبه 22 آبان 1389 (http://www.sharghnewspaper.ir/Released/89-08-22/439.htm)

Danie1
10th April 2011, 12:21 PM
دوستان عزیزم
خواستم خدمتتون عرض کنم تاکنون تعداد بی شماری از تمرین کنندگان فالون دافا در چین بخاطر عقایدشون به اصول حقیقت-نیک خواهی و بردباری، تحت این آزار و شکنجه که تا امروز ادامه داشته قرار گرفته و کشته شده‏ اند...
در این بین فرزندان آنها والدین خود را از دست داده، از مدارس اخراج شده و بی خانمان گشته اند، توجهتون را به ویدیویی در این رابطه جلب می کنم.


http://forum.pacyrus.com/picture.php?albumid=1018&pictureid=5914 (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffars.tv%2Fvideos%2 F3689%2F%25D8%25B4%25DA%25A9%25D9%2586%25D8%25AC%2 5D9%2587-%25D8%25AA%25D9%2585%25D8%25B1%25DB%258C%25D9%2586-%25DA%25A9%25D9%2586%25D9%2586%25D8%25AF%25DA%25AF %25D8%25A7%25D9%2586-%25D9%2581%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2588%25D9%2586-%25D8%25AF%25D8%25A7%25D9%2581%25D8%25A7%2521%25E2 %2580%258F)



برای مشاهده ویدیو کلیک کنید (http://www.kalam.tv/fa/video/67666/index.html)


لطفاً دیگران را نیز از این جنایات هولناکی که 12سال است در کشور کمونیستی چین ادامه دارد با خبر کنید...

(جرم این مردم ایمان به حقیقت-نیک خواهی و بردباری است!)

این کوچکترین لطفی است که می توانیم برای کمک به توقف آزار و شکنجه همنوعان مظلوممان انجام دهیم... [golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد