NeshaNi
4th November 2010, 03:16 PM
در تحليل و بررسي پديده مدعيان دروغين مهدويت/ 3
استعمارگران به دنبال چپاول اعتقادات ديني در كنار منابع كشورها بودند
خبرگزاري فارس: شناسايي، معرفي، تقديس و حمايتهاي مادي و معنوي افرادي كجانديش در لباس مدعيان مهدويت در كشور ما از جمله اقداماتي بوده و است كه در دورههاي مختلف، سياستمداران انگليسي و آمريكايي و همچنين لابيهاي سرمايهداري صهيونيستي، بازيگران ثابت آن بودهاند.
http://media.farsnews.com/Media/8906/Images/jpg/A0918/A0918879.jpg
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه، در نوشتارهاي پيشين اين موضوع كه وجود اعتقادات مذهبي، گرايش فطري انسان به دين، نگاه اميدوارانه به آينده بشري و نويد دنياي عادل و فارغ از درد و رنج از سوي مكاتب توحيدي و حتي بشري سبب شده است تا عدهاي در سراسر جهان، براي تأمين منافع دنيوي خود، ادعاي مهدويت (منجي بشريت) داشته باشند، بيان شد و همچنين به نقش انگليس (استعمارگر پير) و لابيهاي صهيونيستي در معرفي و ظهور مدعيان مهدويت اشاره كرديم.
اين اقدام بيگانگان براي انحراف اذهان عمومي از واقعيتهاي ديني، پراكنده ساختن آنان از گرد روحانيون و علماي ديني، كمرنگ كردن اعتقادات مذهبي با هدف جذب بازار براي فرهنگهاي ـ به اصطلاح متمدنانه و متجددانه ـ غرب جديد بود تا با سرگرم ساختن مردم سرزمين استراتژيك ايران، راه را براي چپاول منابع و ميراث اين مملكت هموار سازند.
چپاول البته در طول تاريخ براي حذف داشتههاي اقوام مختلف ـ كه تنها خوبيها را ميديدند و در گمان آنها جز راستي و درستي نبود ـ حضوري پررنگ داشت. اين چپاولها در گونههاي مختلفي قرار داشتند، گاه حاصل دسترنج ساليانه، گاه ميراثهاي مادي و معنوي يك سرزمين، گاه منابع خدادادي و البته در بيشتر مواقع چپاول اعتقادات بود ـ و البته هنوز هم هست ـ كه مردم كشورها و اقوام مختلف را از سعادتي كه ميبايد به آن رسيده بودند را دور ميكرد.
چپاول در اين جا به معناي غارت ميراث و يا محصولي براي استفاده و بهره شخصي نيست؛ بلكه تلاش براي حذف انديشهاي خدايي است تا با تضعيف اعتقادات بتوان به اهداف سوء و اعمال شيطاني دست زد.
شناسايي، معرفي، تبليغ، تقديس و حمايتهاي مادي و معنوي افرادي سستعنصر و كجانديش در لباس مدعيان مهدويت در كشور ما نيز از جمله اقداماتي بوده و است كه در دورههاي مختلف، سياستمداران انگليسي و آمريكايي و همچنين لابيهاي سرمايهداري صهيونيستي، بازيگران ثابت آن بودهاند.
در بخش قبلي برخي از گروههاي منحرف در باب مهدويت در صدر اسلام معرفي شدند و از اين پس قصد داريم تا مدعيان دروغين مهدويت را در ايران بعد از زمان صفويه كه از قضا زمان باز شدن پاي انگليسيها به خاك وطن بود را بررسي كنيم.
شايد بتوان «سيد كاظم رشتي» و «سيد عليمحمد باب» را نخستين و پيشروترين مدعي مهدويت در عصر حاضر در كشور ايران دانست. پس از او افرادي بودند كه به منظور دستيابي به منافع دو روزه دنيا، با فريب مردم سادهدل به دين خدا خيانت كردند و خود را فرستاده خدا و منجي آخرالزمان ناميدند. آنها عدهاي سادهلوح را به گرد خود جمع كردند و بافتههاي ذهني و تحليلات مهمل خويش را به نام قوانين چارهساز آخرالزمان و راه رهايي از ظلم و جور به خورد عوام دادند.
چهرههايي مانند «ميرزا حسينعلي نوري» مؤسس فرقه بهائيت، فرزندش «عباس افندي» و نوه دختريش «شوقي افندي» كه خود را امام زمان ميناميدند و جمعي سادهلوح گرد آنها به شيوه استعمارگران، به تبليغ، تقديس ميپرداختند و آنها كه نفوذي و ثروتي اگر داشتند براي دست يافتن به قدرت و مكنت بيشتر به حمايتهاي معنوي و مادي از مدعيان اقدام ميكردند.
ادعاي مهدويت، از عليمحمد باب آغاز شد و با منحرفان ديگر ادامه يافت؛ اما از آنجا كه حجتهاي رساي الهي پيوسته در كار است و هدايت مردم در كف اقتدار الهي، دست فريب اين دشمنان همواره رو ميشود تا انسانهاي حقجو راه باطل را نپيمايند و باطل بر حق چيره نشود؛ با اين حال باز هم شاهد ظهور و بروز گاه و بيگاه مدعيان دروغين مهدويت در كشور هستيم.
كارشناسان مهدويت بر اساس روايات، از مدعيان دروغين به عنوان «كذّاب» ياد و تأكيد ميكنند بايد با اينگونه افراد كه قصد تحريف دين را دارند، مقابله كرد؛ اما در پايان اين سؤال مطرح ميشود؛ چگونه بايد با اين مدعيان كه مريدان بسياري دور خود جمع ميكنند، مقابله كرد. آيا تنها بايد با اين پديده به عنوان يك مورد امنيتي برخورد كرد يا اينكه محاكم قضايي اين كار را انجام دهد يا اينكه بايد در مورد آشنايي مردم با مباحث مهم انديشه شيعي كه مهدويت يكي از اصيلترين آنهاست از سوي مراكز ديني ما تلاش بيشتري صورت گيرد كه ديگر مدعيان نتوانند به راحتي مردم را بفريبند؟
در بخشهاي بعدي اين سلسله نوشتارها، به معرفي مشهورترين واقعههاي ادعاي مهدويت در كشور خواهيم پرداخت.
ادامه دارد ... منبع:فارس
استعمارگران به دنبال چپاول اعتقادات ديني در كنار منابع كشورها بودند
خبرگزاري فارس: شناسايي، معرفي، تقديس و حمايتهاي مادي و معنوي افرادي كجانديش در لباس مدعيان مهدويت در كشور ما از جمله اقداماتي بوده و است كه در دورههاي مختلف، سياستمداران انگليسي و آمريكايي و همچنين لابيهاي سرمايهداري صهيونيستي، بازيگران ثابت آن بودهاند.
http://media.farsnews.com/Media/8906/Images/jpg/A0918/A0918879.jpg
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه، در نوشتارهاي پيشين اين موضوع كه وجود اعتقادات مذهبي، گرايش فطري انسان به دين، نگاه اميدوارانه به آينده بشري و نويد دنياي عادل و فارغ از درد و رنج از سوي مكاتب توحيدي و حتي بشري سبب شده است تا عدهاي در سراسر جهان، براي تأمين منافع دنيوي خود، ادعاي مهدويت (منجي بشريت) داشته باشند، بيان شد و همچنين به نقش انگليس (استعمارگر پير) و لابيهاي صهيونيستي در معرفي و ظهور مدعيان مهدويت اشاره كرديم.
اين اقدام بيگانگان براي انحراف اذهان عمومي از واقعيتهاي ديني، پراكنده ساختن آنان از گرد روحانيون و علماي ديني، كمرنگ كردن اعتقادات مذهبي با هدف جذب بازار براي فرهنگهاي ـ به اصطلاح متمدنانه و متجددانه ـ غرب جديد بود تا با سرگرم ساختن مردم سرزمين استراتژيك ايران، راه را براي چپاول منابع و ميراث اين مملكت هموار سازند.
چپاول البته در طول تاريخ براي حذف داشتههاي اقوام مختلف ـ كه تنها خوبيها را ميديدند و در گمان آنها جز راستي و درستي نبود ـ حضوري پررنگ داشت. اين چپاولها در گونههاي مختلفي قرار داشتند، گاه حاصل دسترنج ساليانه، گاه ميراثهاي مادي و معنوي يك سرزمين، گاه منابع خدادادي و البته در بيشتر مواقع چپاول اعتقادات بود ـ و البته هنوز هم هست ـ كه مردم كشورها و اقوام مختلف را از سعادتي كه ميبايد به آن رسيده بودند را دور ميكرد.
چپاول در اين جا به معناي غارت ميراث و يا محصولي براي استفاده و بهره شخصي نيست؛ بلكه تلاش براي حذف انديشهاي خدايي است تا با تضعيف اعتقادات بتوان به اهداف سوء و اعمال شيطاني دست زد.
شناسايي، معرفي، تبليغ، تقديس و حمايتهاي مادي و معنوي افرادي سستعنصر و كجانديش در لباس مدعيان مهدويت در كشور ما نيز از جمله اقداماتي بوده و است كه در دورههاي مختلف، سياستمداران انگليسي و آمريكايي و همچنين لابيهاي سرمايهداري صهيونيستي، بازيگران ثابت آن بودهاند.
در بخش قبلي برخي از گروههاي منحرف در باب مهدويت در صدر اسلام معرفي شدند و از اين پس قصد داريم تا مدعيان دروغين مهدويت را در ايران بعد از زمان صفويه كه از قضا زمان باز شدن پاي انگليسيها به خاك وطن بود را بررسي كنيم.
شايد بتوان «سيد كاظم رشتي» و «سيد عليمحمد باب» را نخستين و پيشروترين مدعي مهدويت در عصر حاضر در كشور ايران دانست. پس از او افرادي بودند كه به منظور دستيابي به منافع دو روزه دنيا، با فريب مردم سادهدل به دين خدا خيانت كردند و خود را فرستاده خدا و منجي آخرالزمان ناميدند. آنها عدهاي سادهلوح را به گرد خود جمع كردند و بافتههاي ذهني و تحليلات مهمل خويش را به نام قوانين چارهساز آخرالزمان و راه رهايي از ظلم و جور به خورد عوام دادند.
چهرههايي مانند «ميرزا حسينعلي نوري» مؤسس فرقه بهائيت، فرزندش «عباس افندي» و نوه دختريش «شوقي افندي» كه خود را امام زمان ميناميدند و جمعي سادهلوح گرد آنها به شيوه استعمارگران، به تبليغ، تقديس ميپرداختند و آنها كه نفوذي و ثروتي اگر داشتند براي دست يافتن به قدرت و مكنت بيشتر به حمايتهاي معنوي و مادي از مدعيان اقدام ميكردند.
ادعاي مهدويت، از عليمحمد باب آغاز شد و با منحرفان ديگر ادامه يافت؛ اما از آنجا كه حجتهاي رساي الهي پيوسته در كار است و هدايت مردم در كف اقتدار الهي، دست فريب اين دشمنان همواره رو ميشود تا انسانهاي حقجو راه باطل را نپيمايند و باطل بر حق چيره نشود؛ با اين حال باز هم شاهد ظهور و بروز گاه و بيگاه مدعيان دروغين مهدويت در كشور هستيم.
كارشناسان مهدويت بر اساس روايات، از مدعيان دروغين به عنوان «كذّاب» ياد و تأكيد ميكنند بايد با اينگونه افراد كه قصد تحريف دين را دارند، مقابله كرد؛ اما در پايان اين سؤال مطرح ميشود؛ چگونه بايد با اين مدعيان كه مريدان بسياري دور خود جمع ميكنند، مقابله كرد. آيا تنها بايد با اين پديده به عنوان يك مورد امنيتي برخورد كرد يا اينكه محاكم قضايي اين كار را انجام دهد يا اينكه بايد در مورد آشنايي مردم با مباحث مهم انديشه شيعي كه مهدويت يكي از اصيلترين آنهاست از سوي مراكز ديني ما تلاش بيشتري صورت گيرد كه ديگر مدعيان نتوانند به راحتي مردم را بفريبند؟
در بخشهاي بعدي اين سلسله نوشتارها، به معرفي مشهورترين واقعههاي ادعاي مهدويت در كشور خواهيم پرداخت.
ادامه دارد ... منبع:فارس