B a R a N
31st October 2010, 11:57 PM
تدوين موفقيتآميز استراتژي نميتواند اجراي موفقيتآميز آنها را تضمين نمايد. هميشه انجام دادن كار (اجراي استراتژي) از گفتن آنچه بايد انجام شود (تدوين استراتژي) مشكلتر است! اگر چه اجراي استراتژي رابطهاي گنگ و ناشناخته با تدوين استراتژي دارد، ولي اصولاً، اين دو، تفاوت زيربنايي دارند. ميتوان به روشهاي زير وجه تمايز بين تدوين استراتژي و اجراي استراتژي را بر شمرد:
در تدوين استراتژي نيروها قبل از عمل قرار ميگيرند.
اجراي استراتژي يعني مديريت بر نيروها، به هنگام عمل
در تدوين استراتژي بر اثر بخشي تاكيد ميشود.
در اجراي استراتژي بر كارآيي تاكيد ميشود.
اصولاً تدوين استراتژي يك فرآيند ذهني است.
اصولاً اجراي استراتژي يك فرآيند عملياتي است.
تدوين استراتژي مستلزم داشتن قضاوت شهودي خوب و مهارتهاي تحليلي است.
اجراي استراتژي مستلزم داشتن انگيزه ويژه و مهارتهاي رهبري است.
تدوين استراتژي مستلزم ايجاد هماهنگي بين عدهاي انگشتشمار است.
اجراي استراتژي مستلزم ايجاد هماهنگي بين عده زيادي از افراد است.
در مورد شركتهاي كوچك، بزرگ، انتفاعي و غير انتفاعي، اصول، مفاهيم و ابزارهاي تدوين استراتژي تفاوت چندان زيادي نميكنند. ولي با توجه به نوع و اندازه سازمانها، اجراي استراتژي بسيار متفاوت است. اجراي استراتژي مستلزم چنين عملياتي است : تغيير دادن حوزه فروش، اضافه كردن واحدهاي جديد، بستن برخي از واحدها، استخدام كاركنان جديد، تغييردادن استراتژي سازمان از نظر قيمتگذاري، تهيه بودجههاي مالي، در نظر گرفتن مزاياي جديد براي كاركنان، اقداماتي در راه كنترل هزينهها، تغيير دادن استراتژيهاي تبليغاتي، ساختن واحدها و تشكيلات جديد، آموزش دادن به كاركنان تازه استخدام، منتقل نمودن مديران به واحدهاي ديگر و سرانجام ايجاد يك سيستم اطلاعات بهتر رايانهاي. بديهي است كه در سازمانهاي توليدي، خدماتي و دولتي اين نوع فعاليتها تفاوت فاحش خواهند داشت.
مديريت در اجراي استراتژي با چنين مسائلي روبه روست: تعيين هدفهاي سالانه، تدوين سياستها، تخصيص منابع، تغيير ساختار كنوني سازمان، تجديد ساختار و مهندسي مجدد، تجديد نظر در پاداش و برنامههاي انگيزشي، كاهش دادن مقاومتهايي كه در برابر تغييرات ايجاد ميشود، وفق دادن مديران با استراتژي، تقويت فرهنگي كه پشتيبان استراتژي باشد، تطبيق فرايندهاي توليد / عملياتي، با استراتژي تشكيل يك واحد منابع انساني اثربخش، و در صورت لزوم، كاهش دادن نيروي انساني. اگر در اجراي استراتژي وضع به گونهني باشد كه سازمان ناگزير گردد در مسيري بسيار جديد گام بردارد تغيير مديريت بسيار ضروري است.
منبع: مديريت استراتژيك(فرد ار.ديويد)
در تدوين استراتژي نيروها قبل از عمل قرار ميگيرند.
اجراي استراتژي يعني مديريت بر نيروها، به هنگام عمل
در تدوين استراتژي بر اثر بخشي تاكيد ميشود.
در اجراي استراتژي بر كارآيي تاكيد ميشود.
اصولاً تدوين استراتژي يك فرآيند ذهني است.
اصولاً اجراي استراتژي يك فرآيند عملياتي است.
تدوين استراتژي مستلزم داشتن قضاوت شهودي خوب و مهارتهاي تحليلي است.
اجراي استراتژي مستلزم داشتن انگيزه ويژه و مهارتهاي رهبري است.
تدوين استراتژي مستلزم ايجاد هماهنگي بين عدهاي انگشتشمار است.
اجراي استراتژي مستلزم ايجاد هماهنگي بين عده زيادي از افراد است.
در مورد شركتهاي كوچك، بزرگ، انتفاعي و غير انتفاعي، اصول، مفاهيم و ابزارهاي تدوين استراتژي تفاوت چندان زيادي نميكنند. ولي با توجه به نوع و اندازه سازمانها، اجراي استراتژي بسيار متفاوت است. اجراي استراتژي مستلزم چنين عملياتي است : تغيير دادن حوزه فروش، اضافه كردن واحدهاي جديد، بستن برخي از واحدها، استخدام كاركنان جديد، تغييردادن استراتژي سازمان از نظر قيمتگذاري، تهيه بودجههاي مالي، در نظر گرفتن مزاياي جديد براي كاركنان، اقداماتي در راه كنترل هزينهها، تغيير دادن استراتژيهاي تبليغاتي، ساختن واحدها و تشكيلات جديد، آموزش دادن به كاركنان تازه استخدام، منتقل نمودن مديران به واحدهاي ديگر و سرانجام ايجاد يك سيستم اطلاعات بهتر رايانهاي. بديهي است كه در سازمانهاي توليدي، خدماتي و دولتي اين نوع فعاليتها تفاوت فاحش خواهند داشت.
مديريت در اجراي استراتژي با چنين مسائلي روبه روست: تعيين هدفهاي سالانه، تدوين سياستها، تخصيص منابع، تغيير ساختار كنوني سازمان، تجديد ساختار و مهندسي مجدد، تجديد نظر در پاداش و برنامههاي انگيزشي، كاهش دادن مقاومتهايي كه در برابر تغييرات ايجاد ميشود، وفق دادن مديران با استراتژي، تقويت فرهنگي كه پشتيبان استراتژي باشد، تطبيق فرايندهاي توليد / عملياتي، با استراتژي تشكيل يك واحد منابع انساني اثربخش، و در صورت لزوم، كاهش دادن نيروي انساني. اگر در اجراي استراتژي وضع به گونهني باشد كه سازمان ناگزير گردد در مسيري بسيار جديد گام بردارد تغيير مديريت بسيار ضروري است.
منبع: مديريت استراتژيك(فرد ار.ديويد)