PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیماری های گاو



پژواک
31st October 2010, 11:04 PM
مقدمه:
بيماريهای متابوليک، از جمله شايعترين بيماريها درگاوداری های صنعتی (عمدتاً گاوهای شيروار )هستند.
در گاوهای شيرواری که توليد شير بيشتری دارند،احتمال بروز اين دسته از بيماريها بيشتر است.
پس از زايمان و با شروع مرحله شيرواری، تبادلات وتغييرات هورم ونی در بدن، به حدی سريع اتفاق می افتند
که اگر با کمبودی هم در جيره غذايی مواجه باشد،مانع از توليد شير نمی شود . در نتيجه املاح و مواد
بوسيله شير از بدن دفع می شوند و در واقع ترشح و دفعاملاح مثل (سديم ، کلسيم ، منيزيم ، فسفات ها ، آب و
...) بيشتر از ميزان جذب آﻧﻬا در بدن است و جذب اينمواد از طريق گوارشی جبران دفع و ترشخ اين مواد را
از طريق شير نمی کند و دام مجبور می شود از ذخاير بدنشاستفاده نمايد که منجر به بروز بيماريهای متابوليک
میشود.
حساسيت نسبت به بيماريهای متابوليک در بينگاوهای مختلف، با ژنتيک د ام و طرز نگهداری و مديريت
گله در ارتباط است.مثلاً گاوهای جرسی نسبت به تب شير حساسيت بيشتری دارند و گاوهای هلشتاين مقاومترين نژاد نسبت به اين بيماری هستند و يا گاوهای گزنزی به کتوز حساسيت بيشتری دارند.
برای اينکه اطالاعات کاملتری در رابطه با وضعيت Metabolic Profile Test متابوليسم گله داشته باشيم،از تست
استفاده میکنيم. (MPT) براي انجام اين آزمايش از بين گروه گاوهای (پرتوليد متوسط توليد و خشک )، 7 راس بصورت تصادفی انتخاب می کنيم (از هر گروه ) و بصورت يک برنامه زمانبندی شده و مرتب، سه مرتبه در سال ،آزمايشات
مربوطه را روی اين گاوها انجام می دهيم و نتيجه را با جدول استاندارد گاوهای منطقه مقايسه می آنيم و بر
اساس اين مقايسه، وضعيت کلی گله را حدس میزنيم. در اين تست اجزاء زير اندازهگيری میشوند:
Blood Urine Nitrogen = BUN گلوکز خون
هموگلوبين ، کلسيم، منيزيم، پتاسيم سرم، مس، سديمآلبومين و گلبولين ، Total Protein، سرم، آهن نشان دهنده پائين بودن BUN کاهش ميزان پروتئين جيره است.
کاهش هموگلوبين وآلبومين نشان دهنده کمبود پروتئين در جيره بمدت طولانی است.
PCV ،Hb ،Fe در ماده گاوهای خشک، هميشه ميزان نسبت به گاوهای شيروار بالاتر است.
ميزان گلوبولين و پروتئين تام هميشه با افزايش سن ازدياد میيابد.
ميزان فسفر غير آلی، آلبومين، منيزيم، سديم و اوره سرم با افزايش سن کاهش میيابد.
ميزان منيزيم سرم معمولاً در فصل زمستان کاهش میيابد.
هميشه در تابستان در PVC هموگلوبين و ، BUN ميزان سرم افزايش میيابد.
ميزان گلوکز سرم در ابتدای شيرواری و در فصل زمستان کاهش میيابد.
معمولاً پس از زايمان، در اوايل دوره شيرواری در وجود دارد. (Negative Energy Balance) گاوهای پرشير، حالت
يعنی ميزان مصرفی حيوان بيشتر از ميزان انرژی دريافتی است.
به همين علت است که روز به روز گاوهای پر توليد ،پس از زايمان بخصوص زمانی که جيره خوبی دريافت
میشوند. (Poor body .C.) نکنند، لاغر میشوند و دچار حالتCalving Interval باعث افزايش مدت N.E.B بروز حالت
(افزايش فاصله زمانی بين زايمان تا حاملگی) میشود.عواملی که باعث افزايش دريافت ميزان غذا توسط
دام میشوند، عبارتند از:
1) جيره علاوه بر تامين انرژی و مواد ديگر بايدخوش اشتها و خوش خوراک باشد و در نتيجه بايد ازمنابع متنوع توليد شده باشد.
2) دام ممکن است برخی مواد غنی را از مواد مغذی کمتر بخو رد، لذا لازم است برای از بين بردن اين
(Total Mixed = TMR) فاکتور، غذاها را با هم مخلوط کنند يعنی علوفه و کنستانتره با هم مخلوط شود.
3) در هوای گرم و فصل تابستان (که دام دچار کم اشتهايی می شود)، غذا را در مواقعی که هوا خنک است
به دام بدهيم و تعداد دفعات ج يره را نيز افزايش دهيم. (صبح زود و شب بيشتر و ظهر مقدار کمتر غذا
بدهيم)
4) برای کاهش استرس گرما، می توان در موقع شيردوشی روی گاوها آب پاشيد.
میتوان در راهروهای خروجی ،آبپاش های اتوماتيکتعبيه کرد . اين عمل خيلی موثر است و دامهايی که آب
روی آﻧﻬا پاشيده شده سر آخور رفته و غذا میخوردند.
Body Condition Score
در ارتباط با وضعيت بدنی حيوان از لحاظ چاقی ولاغری، به گاوها امتيازات مختلفی (بين 0 تا 5 ) میدهند.
کمترين اين امتيازها صفر است که گاو دچار لاغریمیگويند. Poor- B.C.S مفرط است و به اين گاوانگاوی که کاملاً فربه باشد (بطوريکه فضاهاي بيندندهای کاملاً پرشده و کاملاً زير پوست چربی جمع شدهمیگوييم. Excessive .B.C.S است) امتياز 5 میدهيم و به آنبر اساس لمس تيزی دنده ها و گود بودن فضاهای بينمهره های Transverse Process دندهای و همچنين لمس تيزی کمری و همچنين گودی فضای اطراف دم در قاعده آن،گاوها را از صفر تا 5 امتياز میدهند.
با ميزان توليد شير گاوها و همچنين B.C.Sبيماريهای متابوليک در ارتباط است:
حدود B.C.S اواسط شيرواری)، بايد ) Mid Lactation در 2/5 باشد.
3 4 باشد. / بين 5 B.C.S در موقع خشکی حيوان بايدبه طور آلي وضعيت توليد حيوان به صورت زير است:
در زمان صفر، حيوان زايمان کرده و شيرواری شروع شيرواری می - Peak 2 تا 3 ماه پس از زايش ، گاو به / و 5
رسد و بعد ميزان شير کاهش میيابد.2ماه استراحت پس از زايمان انجام می شود و بعدتلقيح صودت مي گيرد آه معمولا در تلقيح دوم دامآبستن(يعنی 3 ماه پس از زايمان ) می شود و در حدودهفت ماه بعد هم خشک میشود.
مديريت گله ای مناسب است که اين منحنی را برایگاوها در حد مطلوب نگهدارد.
پس از زايمان بيشتر باشد، دام اصلاح شده N.E.B هرچهو دامی که ش ير بيشتری توليد می کند لاغرتر می شود. يعنیدر واقع از پتانسيل بدن خودش استفاده کرده است.معمولاً اين گاوها در گله ديرتر آبستن می شوند. چون
ثابت شده است که فوليکولهايی که روی تخمدان در زمانرشد می کنند، فوليکولهای کوچکتری هستند و تخمکی را N.E.B
هم که اين ف وليکولها آزاد می کنند، از پتانسيل کمتریبرای باروری برخوردار است.
برای همين توصيه می شود که گاوها را از روز چهلمپس از زايمان به بعد و در هر زمان که مخل شدند، همان
موقع تلقيح کنند. چون فوليکولهايی که بين روز 40 55پس از زايمان تخمک را آزاد می کنند، در زم انی رشد پيد
مطرح نبوده است و در واقع رشد N.E.B ا کرده اند کهکامل خودشان را انجام داده اند و تخمک باروری را با
پتانسيل باروری بيشتری آزاد میکنند.از روز 60 به بعد ايجاد N.E.B فوليکولهای تحت تاثيرمیشوند و احتمال باروری آﻧﻬا هم کم است (يعنی تلقيحسوم يا چهارم) .البته بايد شرايط توليد گله را هم در نظر
بگيريم، چون در گله ای که توليد بالا دارند، اگر پساز روز چهلم پس از زايمان، حيوان را تلقيح کنيم وحيوان سريعاً آبستن شود، در زمان خشک کردن اين گاوهابا مشکل مواجه می شويم. چرا که حيوان زود آبستن شده
8 ماه پس از زايمان) . / است. ( 40 روز + 7 ماه ≅ 5
8 ماه پس از زايمان که حيوان در وضعيت توليد / و 5بالايی است، خشک کردن حيوان مشکل است.
از طرف ديگر اين گاوهای پر توليد زود هم خشک می -شوند. در نتيجه بخشی از توليد را از دست می دهيم و از
لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نيست.در نتيجه با توجه به ميزان توليد، بايد اين زمانکمی تغيير کند.
* طول دوره خشکی گاو ( در حالت طبيعی ) حداقلبايد 40 روز و حداکثر 2 ماه باشد . گاوی که اين فاصله
زمانی استراحت برايش رعايت نشود:پتانسيل توليدش در دوره بعدی کاهش میيابد (A
گوساله حاصله (به علت داشتن وزن کمتر) مستعد به (B
بيماری است.
پس از زايمان آغوز توليدی از لحاظ ميزان (C
ايمونوگلوبولين ضعيف و بی کيفيت است
در مدت خشکی به دام فرصت داده میشود تا پتانسيلهای
لازم را برای شيرواری بعدی پيدا کند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد