sarina_
28th October 2010, 07:12 PM
http://www.iran-eng.com/images/icons/graduated.gif هنر در گذر زمان (همه ی سبک های هنر و معماری)
مینیمالیسم سیاه
در حالیکه امروزه بسیاری از معماران، بهویژه طراحان داخلی، در پی خلق فضاهایی روشن و شفاف هستند و سعی میکنند با استفاده از رنگها و بافتهای متنوع، کیفیتهای فضایی گوناگونی ایجاد نمایند، خلق فضاهایی به رنگ سیاه (Black) و تاریک (Dark)، در نوع خود، تجربه منحصربفردی است که برخی طراحان و معماران در آثار خود به آن پرداختهاند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_01.jpg
گروه معماری Shop Architects از جمله گروههای معماری است که در راستای تجربه رویکردهای متفاوت در طراحی فضا، سعی نمودهاند در طراحی داخلی فروشگاه costume national (شعبه نیویورک) که در اکتبر سال 1997 افتتاح شد، به بیان دیگرگونهای از طراحی مینیمال دست یابند: طراحی فضایی سراسر سیاه؛ فضایی که اشیاء در آن پنهان میشوند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_02.jpg
گروه معماری Shop Architects توسط برادران دوقلوی Christopher Sharples و Sharples William، Coren Sharples (همسر Sharples William)، Kimberly Holden و Gregg Pasquarelli، از فارغالتحصیلان دانشگاه کلمبیا، در نیویورک شکل گرفته است. این گروه تاکنون پروژههای مختلفی چون مجتمع هنری Heyri در سئول، تالار Dodge دانشگاه کلمبیا، موزه هنر مدرن Long Island، مغازههای جواهرفروشی Me & Ro در نیویورک، میامی و اوزاکا و ... را طراحی نمودهاند که بسیاری از آنها جوایز متعدد معماری را برای این گروه به ارمغان آوردهاند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_03.jpg
کارفرمای این پروژه، شرکت costume national بود که به عنوان یکی از تولیدکنندگان پوشاک مینیمالیستی (minimalistic clothes) مطرح است. ایده اصلی طراحی این فروشگاه بهنوعی برگرفته از سبک مینیمال محصولات طراحیشده توسط این شرکت است؛ طراحی فضایی به غایت تاریک (ocean of darkness) همراه با پیوستگیای که در کف، دیوارها و سقف ایجاد میکند. نورپردازی فروشگاه نیز به صورت احجامی از نور سفید میباشد که یا دربرگیرنده محصولات شرکت یا نمایشدهنده محصول به وسیله تمرکز نور بر روی آن است. در کل نورپردازی ویژه فضای فروشگاه به نوعی حسی از نامکانی (placelessness) را در مخاطب ایجاد نموده و کاراکتر خاصی به فروشگاه بخشیده است.
شاید این پروژه را به نوعی بتوان تبلور عینی تعبیر جان پاوسن (John Pawson)، معمار انگلیسی، از مفهوم مینیمالیسم دانست که میگوید: «نباید به مینیمالیسم تنها به عنوان یک سبک نگاه کرد، بلکه باید آن را نوعی تفکر در مورد فضا، ابعاد آن، سطوح آن و چگونگی عبور نور از آن دانست. این برداشت جامع و به هم پیوسته، برتری کیفی فضا را بر شکل آن و برتری مکان را بر اشیاء مطرح میکند.» (1).
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_05.jpg
هرچند نمیتوان تمام خصوصیات و ویژگیهای چنین فضایی را بدون حضور در فضا و تنها از روی تصویر نقد یا توصیف نمود، اما به یقین میتوان گفت که حضور در چنین فضایی، تجربه بسیار متفاوتی از فضا را برای مخاطب در پی خواهد داشت. لازم به یادآوری است که این فروشگاه در سال 1998 جایزه LUMEN را از آن خود نموده است. http://www.iran-eng.com/images/icons/icon_gol.gif معماری معاصر ایران
در دهه آخر قرن نوزدهم، هنرمندان به دنبال راه های تازه ای می گشتند که ملازم با تحولات علمی، صنعتی و اجتماعی، نیازهای آنها را برآورده کند. جستجوی ارزش های معنوی توسط هنرمندان نیز بخشی از این تلاش بود که از حدود 1890 به ایجاد سبک هنری نوینی منجر شد. این سبک در طول مدتی کوتاه، به یک جنبش همگانی بزرگ در اروپا تبدیل گردید و ذوق هنری غرب را از عوام تا خواص تحت تأثیر قرار داد و تا سال 1914 سبک غالب هنر در دنیای غرب بود. این سبک هنر "هنر نو" یآ همان "آرنوو Art Nouveau" است که از درون تلاش ها و کنکاش های هنری هنرمندان این دوران سر برآورد و بر همه هنرها از نقاشی و پیکر تراشی گرفته تا کتاب آرایی، پوستر سازی، مصور سازی کتاب، معماری، تزئینات داخلی، هنرهای دستی، منسوجات و همچنین موسیقی و تئاتر و ادبیات تأثیر گذاشت. فراگیر شدن آرت نوو چنان بود که جنبه مردمی به خود گرفت و عده ای از هنرمندان ناشناخته و عادی آن را گسترش دادند. البته هنرمندان پیشگام و بنام سده بیستم نیز از این سبک تأثیر زیادی گرفتند.
در میان سبک های هنری تا این زمان هیچ سبکی گستردگی و جامعیت "آرنوو" را نداشت و این ویژگی خاصی برای این سبک ایجاد می کرد. این سبک در کشورهای اروپایی با نام های مختلف تجلی یافت. در آلمان نام خود را از مجله ای با نام یوگند Jugend گرفت و به همین دلیل یوگند اشتیل Jugendstil خوانده شد. در انگلستان تحت عنوان "حرکت هنر و صنایع دستی Arts & Crafts Mobement" خوانده شد و در فرانسه به "آرنوو" شهرت یافت. در کشورهای انگلیس و آمریکا همچنین به نام سبک مدرن Modern Style، در اسپانیا Modern jsmo، در اتریش گروه انشعاب Sezessions و در ایتالیا به نام Stile Liberty خوانده شد.
صندلی اثر:وان د ولده
نام Art Nouveau از یک گالری در پاریس گرفته شد که متغلق به تاجری اهل هامبورگ به نام ساموئل بینگ بود. ساموئل بینگ از طراحان سرشناس سراسر اروپا برای نمایش کارهایشان دعوت کرد که نام و زمینه کاری آنها عبارتست از: هنری وان دولده بلژیکی (مبلمان)، لوئیس کامفورت تیفانی آمریکایی (شیشه گری)، امیل گاله فرانسوی (شیشه گری)، رنه لالیک (جواهرات)، آنتونی گائودی اسپانیایی (معماری) و هکتور گیمارد فرانسوی (معماری و مبلمان)
کازا باتلو اثر گائودی
1899 - هکتور گیمارد
بیان هنری آرنوو از نگرش و مطالعه نوین به طبیعت سرچشمه گرفته است که تأثیراتی از هنر سایر ملل، خصوصا هنر و صنایع دستی ظریف ژاپن، در آن مشاهده می شود. علاوه بر این ها در ایجاد این جنبش هنری، سبک نقاشی تاریخ گرای Historismus فرانسه و سبک پست امپرسیونیم بی تأثیر نبوده است. در اینجا باید اضافه کرد که عقاید ویلیام موریس William Morisse و خواسته های او نیز بسیاری از هنرمندان آرنوو را تحت تأثیر قرار داده بود. ویلیام موریس نظریه پرداز هنری انگلیس در صدد بود تا هنر را در اختیار همه قرار دهد و برای همه قابل دسترس و با مفهوم کرده، به زندگی روزمره مردم وارد کند. این هدف او تا اندازه ای در سبک آرنوو متجلی شد. هنرمندان پیرو آرنوو اگرچه تلاش می کردند خود را از سنت های حاکم بر هنر اروپا دور کنند، ولی عملا نتوانستند از تأثیر سبک های گذشته کاملا بر حذر بمانند. تلاش اصلی آنها یافتن نقش و نگارهای انتزاعی مبتنی بر توازن خطوط بود که در هنر اسلامی و هنر ژاپن به گونه های مختلف تجلی یافته بود.
موزه هنر در شهر بوداپست
ساختمان ادوارد در انگلیس
در ابتدا سطوح خطی و نقوش آبستره گیاهی تزئین گرا، بر اساس الگوها و نقوش تزئینی ژاپن، در تمامی هنرهای این سبک نمود یافت و هنر ژاپنی بر زوایای مختلف این هنر تأثیر عمیق گذاشت. برای مثال هنری وان دولده Henry van de Velde (هنرمند بلژیکی) به نقوش آبستره گیاهی در معماری داخلی و خارجی توجه کرد و این نقوش را در هنر کتاب آرایی و پیکر آرائی نیز دنبال کرد.
هنرمندان این سبک با همه تلاششان آمادگی کافی برای به دست آوردن دیدگاهی کاملا انتزاعی و غیرطبیعت گرایانه نداشتند. به همین دلیل در بخش عظیمی از نقش و نگارهای و تزئین کاری های خود از اشکال گیاهان طبیعی بهره گرفتند. در برخی از آثار این سبک حتی می توان تزیین گرایی های سبک های باروک و روکوکو را نیز دنبال کرد.
این حرکت نو با تأکید بر تزئین گرایی خطی، نوعی واکنش و اعتراض بر طبیعت گرایی حاکم بر نقاشی آکادمیک اروپا بود که هنرمندان امپرسیونیست و پست امپرسیونیست نتوانسته بودند تماما از آن رهایی یابند. در میان نقاشان پست امپرسیونیست، تولوز لوترک از کسانی بود که تا حدی خود را با حرکت های نوین هنری ای چون آرنوو هماهنگ کرد. او که در نقاشی ها و گراورهای خود به استفاده ظریف و موزون از خط می پرداخت، با ساده سازی اشکال و با به کارگرفتن رنگ های تخت، همچون نقاشان ژاپنی، به طراحی گرافیک کمک شایان توجهی کرد و راه نوین گرافیک (پوسترسازی) را به دنیای غرب نشان داد.
سرعت گسترش و فراگیر شدن آرنوو بیش از همه در تصویرگری (ایلوستراسیون) مجلات جلوه گر می شود. مجلات زیر بیش از سایر مجلات از گرافیک ها و تصویرسازی های سبک آرنوو بهره بردند:The studio چاپ لندن 1893Revue Blanche چاپ پاریس از 1891 تا 1903Pan چاپ برلین از 1895 تا 1900Simplicissimus که از سال 1896 به بعد در مونیخ انتشار یافتDeutche Knust و Dekoration چاپ دارم اشتات از 1897 تا 1934Sacrum چاپ وین
ابری بردزلی از هنرمندان انگلیسی تباری است که تصاویر سیاه و سفید ظریف کارانه وی در طول عمر کوتاه هنری اش تحت تأثیر خطوط ملایم و لطیف طراحی ها و کنده کاری های ژاپنی قرار داشت و توانست به این وسیله به خلق آثاری استادانه در سبک آرنوو بپردازد.
دامن طاووسی از ابری بردزلی
تصویرسازی ها و طراحی های بردزلی در مدت زمان کوتاهی مورد توجه قرار گرفت. نگرش جدیدی که او در به کار گیری خطوط طراحی ابداع کرد با تأسی جستن از مضامینی چون رویاهای سمبلیک و ادبیات رمانتیک به خلق آثار چشم گیری انجامید و از این رو وی به سرعت در تمام دنیای غرب شهرت یافت.
هنرمندان پاریس که به سبک آرنوو کار می کردند، تمرکز کار خود را بیشتر در زمینه معماری، مبلمان و معماری داخلی، مبلمان شهری، شیشه گری و جواهرات قرار دادند. حتی هنرمندانی در زمینه کوزه گری به خلق اثر پرداختند. در آلمان سبک یوگنداشتیل در شهر مونیخ رشد کرد و هنرمندان چون اکمان Eckmann و پیتر برنز Behrenz به خلق آثار ماندگاری پرداختند. در شهرهای دیگر آلمان مانند برلین، وایمار، هاگن و دارم اشتات نیز هنرمندان این سبک آثار بدیعی از خود به جای گذاشتند.
در میان هنرمندان نقاش گوستاو کلیمت GustavKlimt معروفیت خاصی دارد. وی اتریشی تبار است و به واسطه خلاقیت ها و تلاش های نوآورانه اش در زمینه طراحی، به کارگیری نقوش ریتم دار و مواج، به کارگیری رنگ های پر کنتراست با مایه های گرم، استفاده از طلایی به عنوان رنگ و بهره گرفتن از ترکیب بندی های جدید به دور از تأکید بر نقاط طلایی، توانست به کسب موفقیت های زیادی نائل آید. کلیمت همچنین به سبک آرنوو در اتریش ارزش و اعتبار والایی بخشید. او از شخصیت های بزرگ گروه انشعابی Sezession وین بود که به عنوان یک نقاش موفق تزئین کار و چهره پرداز تراز اول در جامعه غربی آن دوران خود را شناساندند. غنای رنگ و ترکیب بندی های جدید با خطوط طراحی محکم و لطیف از جمله ویژگی های آثار کلیمت است.
سبک آرنوو در اسپانیا با شخصیت هنر آنتونی گائودی Antoni Gaudi پیوند خورده است. نگاه نوین او به روبنای ساختمان ها، تزئینات داخلی، تزئینات دیوار پارک ها و مبلمان شهری در گوئل، بارسلون و غیره، تأثیر زیادی بر رواج رونق سبک آرنوو در اسپانیا گشت. گائودی معماری را فضایی پویا در نظر می گرفت که دنیای درون و برون را به یکدیگر پیوند می دهد. وی از پیشگامان و راهبران بزرگ معماری قرن بیستم است که نظریه ها و آثارش، هنر مدرن غرب را تحت تأثیر قرار داد.
سبک آرنوو در آمریکا با شخصیت هنرمندی چون لوئیس تیفانی Louis Comfort Tiffany پیوند خورده است. تیفانی که طراح و شیشه گر بود، شکوفایی نوینی در این زمینه ایجاد کرد. او به تزئینات لوستر، آباژور، پنجره و نقاشی شیشه پرداخت و در این میان مقامی جهانی یافت. آثار شیشه ای رنگین و تزئینی او سبک آرنوو را بیشتر در معرض توجه عموم قرار داد و نگاه های بیشتری را به خود جذب کرد. آثار تیفانی هنرمندان تزئین گرای Art deco مدرن قرن بیستم را شدیدا تحت تأثیر قرار داد. http://www.iran-eng.com/images/icons/icon2.gif برج آزادی
برج آزادی نماد شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ توسط معمار ایرانی بهائی حسین امانت که در آن زمان یک دانشجوی ۲۶ ساله بود به یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساختهشد. این برج که به نام برج شهیاد معروف بود هم اکنون به آزادی معروف گردیدهاست.البته نام میدان تغییر کرده و حتی در تارنمای شهرداری تهران هم از نام برج شهیاد استفاده شدهاست. در مراسم آغاز به کار این برج زیبا که در سمت غرب شهر تهران قرار دارد شهبانو فرح و شاهنشاه آرامهر نیز حضور داشتند. و برای نخستین بار منشور کورش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر) در این مکان پرده برداری شد. این اثر تاریخی که حدود ۲۵۵۰ سال پیش و توسط کورش بزرگ ساخته شد هم اکنون در موزه بریتانیا قرار دارد.
برج آزادی در ایران، نمونهای از نماد و نشانههای شهری به طراحی و اجرای حسین امانت است که معماری شاخص آن تلفیق طاقهای معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگهای نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.
تاریخچه
تاریخچه برج آزادی به سال ۱۳۴۵ شمسی بر میگردد. در این سال طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته میشود و در نهایت طرح مهندس حسین امانت، بیست و شش ساله و فارغالتحصیل دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب میشود. عملیات بنا برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ شمسی آغاز میشود و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری میرسید. معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانی و اسلامی است. این بنای سه طبقه چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان دارد. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگار خانه، کتابخانه، موزه و ... قرار دارد . طول این بنا ۶۳ متر، ارتفاع آن از سطح زمین ۴۵ و ارتفاع از کف موزه ۵ متر است .
مینیمالیسم سیاه
در حالیکه امروزه بسیاری از معماران، بهویژه طراحان داخلی، در پی خلق فضاهایی روشن و شفاف هستند و سعی میکنند با استفاده از رنگها و بافتهای متنوع، کیفیتهای فضایی گوناگونی ایجاد نمایند، خلق فضاهایی به رنگ سیاه (Black) و تاریک (Dark)، در نوع خود، تجربه منحصربفردی است که برخی طراحان و معماران در آثار خود به آن پرداختهاند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_01.jpg
گروه معماری Shop Architects از جمله گروههای معماری است که در راستای تجربه رویکردهای متفاوت در طراحی فضا، سعی نمودهاند در طراحی داخلی فروشگاه costume national (شعبه نیویورک) که در اکتبر سال 1997 افتتاح شد، به بیان دیگرگونهای از طراحی مینیمال دست یابند: طراحی فضایی سراسر سیاه؛ فضایی که اشیاء در آن پنهان میشوند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_02.jpg
گروه معماری Shop Architects توسط برادران دوقلوی Christopher Sharples و Sharples William، Coren Sharples (همسر Sharples William)، Kimberly Holden و Gregg Pasquarelli، از فارغالتحصیلان دانشگاه کلمبیا، در نیویورک شکل گرفته است. این گروه تاکنون پروژههای مختلفی چون مجتمع هنری Heyri در سئول، تالار Dodge دانشگاه کلمبیا، موزه هنر مدرن Long Island، مغازههای جواهرفروشی Me & Ro در نیویورک، میامی و اوزاکا و ... را طراحی نمودهاند که بسیاری از آنها جوایز متعدد معماری را برای این گروه به ارمغان آوردهاند.
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_03.jpg
کارفرمای این پروژه، شرکت costume national بود که به عنوان یکی از تولیدکنندگان پوشاک مینیمالیستی (minimalistic clothes) مطرح است. ایده اصلی طراحی این فروشگاه بهنوعی برگرفته از سبک مینیمال محصولات طراحیشده توسط این شرکت است؛ طراحی فضایی به غایت تاریک (ocean of darkness) همراه با پیوستگیای که در کف، دیوارها و سقف ایجاد میکند. نورپردازی فروشگاه نیز به صورت احجامی از نور سفید میباشد که یا دربرگیرنده محصولات شرکت یا نمایشدهنده محصول به وسیله تمرکز نور بر روی آن است. در کل نورپردازی ویژه فضای فروشگاه به نوعی حسی از نامکانی (placelessness) را در مخاطب ایجاد نموده و کاراکتر خاصی به فروشگاه بخشیده است.
شاید این پروژه را به نوعی بتوان تبلور عینی تعبیر جان پاوسن (John Pawson)، معمار انگلیسی، از مفهوم مینیمالیسم دانست که میگوید: «نباید به مینیمالیسم تنها به عنوان یک سبک نگاه کرد، بلکه باید آن را نوعی تفکر در مورد فضا، ابعاد آن، سطوح آن و چگونگی عبور نور از آن دانست. این برداشت جامع و به هم پیوسته، برتری کیفی فضا را بر شکل آن و برتری مکان را بر اشیاء مطرح میکند.» (1).
http://www.govashir.com/architecture/black-minimalism_05.jpg
هرچند نمیتوان تمام خصوصیات و ویژگیهای چنین فضایی را بدون حضور در فضا و تنها از روی تصویر نقد یا توصیف نمود، اما به یقین میتوان گفت که حضور در چنین فضایی، تجربه بسیار متفاوتی از فضا را برای مخاطب در پی خواهد داشت. لازم به یادآوری است که این فروشگاه در سال 1998 جایزه LUMEN را از آن خود نموده است. http://www.iran-eng.com/images/icons/icon_gol.gif معماری معاصر ایران
در دهه آخر قرن نوزدهم، هنرمندان به دنبال راه های تازه ای می گشتند که ملازم با تحولات علمی، صنعتی و اجتماعی، نیازهای آنها را برآورده کند. جستجوی ارزش های معنوی توسط هنرمندان نیز بخشی از این تلاش بود که از حدود 1890 به ایجاد سبک هنری نوینی منجر شد. این سبک در طول مدتی کوتاه، به یک جنبش همگانی بزرگ در اروپا تبدیل گردید و ذوق هنری غرب را از عوام تا خواص تحت تأثیر قرار داد و تا سال 1914 سبک غالب هنر در دنیای غرب بود. این سبک هنر "هنر نو" یآ همان "آرنوو Art Nouveau" است که از درون تلاش ها و کنکاش های هنری هنرمندان این دوران سر برآورد و بر همه هنرها از نقاشی و پیکر تراشی گرفته تا کتاب آرایی، پوستر سازی، مصور سازی کتاب، معماری، تزئینات داخلی، هنرهای دستی، منسوجات و همچنین موسیقی و تئاتر و ادبیات تأثیر گذاشت. فراگیر شدن آرت نوو چنان بود که جنبه مردمی به خود گرفت و عده ای از هنرمندان ناشناخته و عادی آن را گسترش دادند. البته هنرمندان پیشگام و بنام سده بیستم نیز از این سبک تأثیر زیادی گرفتند.
در میان سبک های هنری تا این زمان هیچ سبکی گستردگی و جامعیت "آرنوو" را نداشت و این ویژگی خاصی برای این سبک ایجاد می کرد. این سبک در کشورهای اروپایی با نام های مختلف تجلی یافت. در آلمان نام خود را از مجله ای با نام یوگند Jugend گرفت و به همین دلیل یوگند اشتیل Jugendstil خوانده شد. در انگلستان تحت عنوان "حرکت هنر و صنایع دستی Arts & Crafts Mobement" خوانده شد و در فرانسه به "آرنوو" شهرت یافت. در کشورهای انگلیس و آمریکا همچنین به نام سبک مدرن Modern Style، در اسپانیا Modern jsmo، در اتریش گروه انشعاب Sezessions و در ایتالیا به نام Stile Liberty خوانده شد.
صندلی اثر:وان د ولده
نام Art Nouveau از یک گالری در پاریس گرفته شد که متغلق به تاجری اهل هامبورگ به نام ساموئل بینگ بود. ساموئل بینگ از طراحان سرشناس سراسر اروپا برای نمایش کارهایشان دعوت کرد که نام و زمینه کاری آنها عبارتست از: هنری وان دولده بلژیکی (مبلمان)، لوئیس کامفورت تیفانی آمریکایی (شیشه گری)، امیل گاله فرانسوی (شیشه گری)، رنه لالیک (جواهرات)، آنتونی گائودی اسپانیایی (معماری) و هکتور گیمارد فرانسوی (معماری و مبلمان)
کازا باتلو اثر گائودی
1899 - هکتور گیمارد
بیان هنری آرنوو از نگرش و مطالعه نوین به طبیعت سرچشمه گرفته است که تأثیراتی از هنر سایر ملل، خصوصا هنر و صنایع دستی ظریف ژاپن، در آن مشاهده می شود. علاوه بر این ها در ایجاد این جنبش هنری، سبک نقاشی تاریخ گرای Historismus فرانسه و سبک پست امپرسیونیم بی تأثیر نبوده است. در اینجا باید اضافه کرد که عقاید ویلیام موریس William Morisse و خواسته های او نیز بسیاری از هنرمندان آرنوو را تحت تأثیر قرار داده بود. ویلیام موریس نظریه پرداز هنری انگلیس در صدد بود تا هنر را در اختیار همه قرار دهد و برای همه قابل دسترس و با مفهوم کرده، به زندگی روزمره مردم وارد کند. این هدف او تا اندازه ای در سبک آرنوو متجلی شد. هنرمندان پیرو آرنوو اگرچه تلاش می کردند خود را از سنت های حاکم بر هنر اروپا دور کنند، ولی عملا نتوانستند از تأثیر سبک های گذشته کاملا بر حذر بمانند. تلاش اصلی آنها یافتن نقش و نگارهای انتزاعی مبتنی بر توازن خطوط بود که در هنر اسلامی و هنر ژاپن به گونه های مختلف تجلی یافته بود.
موزه هنر در شهر بوداپست
ساختمان ادوارد در انگلیس
در ابتدا سطوح خطی و نقوش آبستره گیاهی تزئین گرا، بر اساس الگوها و نقوش تزئینی ژاپن، در تمامی هنرهای این سبک نمود یافت و هنر ژاپنی بر زوایای مختلف این هنر تأثیر عمیق گذاشت. برای مثال هنری وان دولده Henry van de Velde (هنرمند بلژیکی) به نقوش آبستره گیاهی در معماری داخلی و خارجی توجه کرد و این نقوش را در هنر کتاب آرایی و پیکر آرائی نیز دنبال کرد.
هنرمندان این سبک با همه تلاششان آمادگی کافی برای به دست آوردن دیدگاهی کاملا انتزاعی و غیرطبیعت گرایانه نداشتند. به همین دلیل در بخش عظیمی از نقش و نگارهای و تزئین کاری های خود از اشکال گیاهان طبیعی بهره گرفتند. در برخی از آثار این سبک حتی می توان تزیین گرایی های سبک های باروک و روکوکو را نیز دنبال کرد.
این حرکت نو با تأکید بر تزئین گرایی خطی، نوعی واکنش و اعتراض بر طبیعت گرایی حاکم بر نقاشی آکادمیک اروپا بود که هنرمندان امپرسیونیست و پست امپرسیونیست نتوانسته بودند تماما از آن رهایی یابند. در میان نقاشان پست امپرسیونیست، تولوز لوترک از کسانی بود که تا حدی خود را با حرکت های نوین هنری ای چون آرنوو هماهنگ کرد. او که در نقاشی ها و گراورهای خود به استفاده ظریف و موزون از خط می پرداخت، با ساده سازی اشکال و با به کارگرفتن رنگ های تخت، همچون نقاشان ژاپنی، به طراحی گرافیک کمک شایان توجهی کرد و راه نوین گرافیک (پوسترسازی) را به دنیای غرب نشان داد.
سرعت گسترش و فراگیر شدن آرنوو بیش از همه در تصویرگری (ایلوستراسیون) مجلات جلوه گر می شود. مجلات زیر بیش از سایر مجلات از گرافیک ها و تصویرسازی های سبک آرنوو بهره بردند:The studio چاپ لندن 1893Revue Blanche چاپ پاریس از 1891 تا 1903Pan چاپ برلین از 1895 تا 1900Simplicissimus که از سال 1896 به بعد در مونیخ انتشار یافتDeutche Knust و Dekoration چاپ دارم اشتات از 1897 تا 1934Sacrum چاپ وین
ابری بردزلی از هنرمندان انگلیسی تباری است که تصاویر سیاه و سفید ظریف کارانه وی در طول عمر کوتاه هنری اش تحت تأثیر خطوط ملایم و لطیف طراحی ها و کنده کاری های ژاپنی قرار داشت و توانست به این وسیله به خلق آثاری استادانه در سبک آرنوو بپردازد.
دامن طاووسی از ابری بردزلی
تصویرسازی ها و طراحی های بردزلی در مدت زمان کوتاهی مورد توجه قرار گرفت. نگرش جدیدی که او در به کار گیری خطوط طراحی ابداع کرد با تأسی جستن از مضامینی چون رویاهای سمبلیک و ادبیات رمانتیک به خلق آثار چشم گیری انجامید و از این رو وی به سرعت در تمام دنیای غرب شهرت یافت.
هنرمندان پاریس که به سبک آرنوو کار می کردند، تمرکز کار خود را بیشتر در زمینه معماری، مبلمان و معماری داخلی، مبلمان شهری، شیشه گری و جواهرات قرار دادند. حتی هنرمندانی در زمینه کوزه گری به خلق اثر پرداختند. در آلمان سبک یوگنداشتیل در شهر مونیخ رشد کرد و هنرمندان چون اکمان Eckmann و پیتر برنز Behrenz به خلق آثار ماندگاری پرداختند. در شهرهای دیگر آلمان مانند برلین، وایمار، هاگن و دارم اشتات نیز هنرمندان این سبک آثار بدیعی از خود به جای گذاشتند.
در میان هنرمندان نقاش گوستاو کلیمت GustavKlimt معروفیت خاصی دارد. وی اتریشی تبار است و به واسطه خلاقیت ها و تلاش های نوآورانه اش در زمینه طراحی، به کارگیری نقوش ریتم دار و مواج، به کارگیری رنگ های پر کنتراست با مایه های گرم، استفاده از طلایی به عنوان رنگ و بهره گرفتن از ترکیب بندی های جدید به دور از تأکید بر نقاط طلایی، توانست به کسب موفقیت های زیادی نائل آید. کلیمت همچنین به سبک آرنوو در اتریش ارزش و اعتبار والایی بخشید. او از شخصیت های بزرگ گروه انشعابی Sezession وین بود که به عنوان یک نقاش موفق تزئین کار و چهره پرداز تراز اول در جامعه غربی آن دوران خود را شناساندند. غنای رنگ و ترکیب بندی های جدید با خطوط طراحی محکم و لطیف از جمله ویژگی های آثار کلیمت است.
سبک آرنوو در اسپانیا با شخصیت هنر آنتونی گائودی Antoni Gaudi پیوند خورده است. نگاه نوین او به روبنای ساختمان ها، تزئینات داخلی، تزئینات دیوار پارک ها و مبلمان شهری در گوئل، بارسلون و غیره، تأثیر زیادی بر رواج رونق سبک آرنوو در اسپانیا گشت. گائودی معماری را فضایی پویا در نظر می گرفت که دنیای درون و برون را به یکدیگر پیوند می دهد. وی از پیشگامان و راهبران بزرگ معماری قرن بیستم است که نظریه ها و آثارش، هنر مدرن غرب را تحت تأثیر قرار داد.
سبک آرنوو در آمریکا با شخصیت هنرمندی چون لوئیس تیفانی Louis Comfort Tiffany پیوند خورده است. تیفانی که طراح و شیشه گر بود، شکوفایی نوینی در این زمینه ایجاد کرد. او به تزئینات لوستر، آباژور، پنجره و نقاشی شیشه پرداخت و در این میان مقامی جهانی یافت. آثار شیشه ای رنگین و تزئینی او سبک آرنوو را بیشتر در معرض توجه عموم قرار داد و نگاه های بیشتری را به خود جذب کرد. آثار تیفانی هنرمندان تزئین گرای Art deco مدرن قرن بیستم را شدیدا تحت تأثیر قرار داد. http://www.iran-eng.com/images/icons/icon2.gif برج آزادی
برج آزادی نماد شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ توسط معمار ایرانی بهائی حسین امانت که در آن زمان یک دانشجوی ۲۶ ساله بود به یادبود جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساختهشد. این برج که به نام برج شهیاد معروف بود هم اکنون به آزادی معروف گردیدهاست.البته نام میدان تغییر کرده و حتی در تارنمای شهرداری تهران هم از نام برج شهیاد استفاده شدهاست. در مراسم آغاز به کار این برج زیبا که در سمت غرب شهر تهران قرار دارد شهبانو فرح و شاهنشاه آرامهر نیز حضور داشتند. و برای نخستین بار منشور کورش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر) در این مکان پرده برداری شد. این اثر تاریخی که حدود ۲۵۵۰ سال پیش و توسط کورش بزرگ ساخته شد هم اکنون در موزه بریتانیا قرار دارد.
برج آزادی در ایران، نمونهای از نماد و نشانههای شهری به طراحی و اجرای حسین امانت است که معماری شاخص آن تلفیق طاقهای معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگهای نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.
تاریخچه
تاریخچه برج آزادی به سال ۱۳۴۵ شمسی بر میگردد. در این سال طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته میشود و در نهایت طرح مهندس حسین امانت، بیست و شش ساله و فارغالتحصیل دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب میشود. عملیات بنا برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ شمسی آغاز میشود و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری میرسید. معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانی و اسلامی است. این بنای سه طبقه چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان دارد. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگار خانه، کتابخانه، موزه و ... قرار دارد . طول این بنا ۶۳ متر، ارتفاع آن از سطح زمین ۴۵ و ارتفاع از کف موزه ۵ متر است .