mjabbasi
21st October 2010, 12:14 AM
در یک اقتصاد کساد، کسب اطمینان از اینکه هر دلار خرج شده، حداکثر بازگشتی را فراهم میکند، از همیشه مهمتر است. اين امر برای تعداد رو به افزایش موسسات کوچک، به معنی آزمودن مجدد طرحها، با هدف ارتقای سرورها و ایستگاههای کاری موجود است.برای بسیاری از کسب و کارهای کوچک، این معنای گستردهتری دارد؛ تمدید مجوزها، خرید قطعات جدید کامپیوتری و البته در بعضی موارد، نصب بهروزرسانیها برای نرمافزار ویندوز.
هزینه در یک اقتصاد ارزشمحور، مزیت ارزشی بردن یک موسسه کوچک به طرف لینوکس در چیست؟ نمیتوان یک پاسخ شفاف به سوال فوق داد؟
پس به این به عنوان یک احتمال توجه کنید؛ کنترل. پیشنهاد به کسب و کارهای کوچک برای کنترل تکنولوژیشان، موردي است که بیشتر مدیران از آن غفلت ميکنند، حتی اگر لازم و ضروری باشد.
در نهایت، یک چیز خراب میشود و آنها فردي را برای تعمیر خبر میکنند، مشکل حل میشود. البته فاکتور این کار پرداخت میشود. اما چه میشد اگر یک راه سادهتر وجود داشت؟ چه میشد اگر بعضی از صاحبان موسسات میتوانستند به جای پرداخت کردن فاکتورهای گران قیمت، یک راه برای رفع این مشکلات تعمیراتی به طوری که از ابتدا اتفاق نیفتند، پیدا میکردند؟ درست است، حالا شما به مزیت ارزشی آن پی بردهاید.
در یک اقتصاد ویران، واحد فناوری اطلاعات است که میتواند به یک کسب و کار کوچک اطمینان دهد که از بدافزار و ویروسهای ویندوزی آزاد خواهد بود بدون احتیاج به تمدید سالیانه مجوز ابزارهای ضد بدافزار که در کاهش هزینههای موسسات کوچک، بسیار موثر است. توانایی به دست آوردن ارزش، با یک بار هزينه کردن کلي و پشتیبانی از آن با ارزشتر از خرج کمتر چندباره است. اين امر برای صاحبان شرکتهای کوچک در هر جایی که هستند، میتواند جذاب باشد. با وجود این ارزش تضمینی، به دست آوردن چنین چیزی به معنای غلبه بر موانع مشخصی است که توجه به آنها با همکاری یک فرد ماهر میتواند سادهتر باشد. در نهایت، کسب وکارهای کوچک امروزی نیازمند تکنولوژی برای انجام بدون مشکل کار مورد انتظار را دارند.
موشکافی نرمافزار
چند سال قبل، من به یک کتابفروشی کوچک برای انتقال به لینوکس کمک کردم. چیزی که من در طول دوره این کوچ کردن کوچک به آن برخوردم، نگرانی از نداشتن دسترسی به برنامههای مشهور انحصاری مانند آفیس مایکروسافت، کوییکن و باورتان بشود یا نه، فتوشاپ بود.
برای هر کدام از اینها، جایگزینهای نرمافزاری مناسبی با توجه به نیازهای کسب و کار کوچک وجود دارد. به هر حال، حتی اگر دوره آموزشی را هم کنار بگذاریم، افراد چیزی که برای آنها آشنا است را ترجیح میدهند. در بسیاری از موارد، من به اندازه کافی برای دوری کردن از اینگونه مشکلات، از طریق جایگزین کردن هوشمندانه ابزارها، خوششانس بودهام اما اگر رو راست باشم در بعضی موارد هم بخت يار من نبود. این افراد چه کاری میتوانند انجام دهند؟
به این صورت به موقعیت نگاه کنید؛ صاحبان کسب و کار کوچک به کامپیوترهای خودشان برای اجرای کارهای مشخصی نیاز دارند. خیلی راحت اگر چیزی که دنیای لینوکس/منبع آزاد، ارايه میکند مطابق نیاز آنها نباشد، آشکار است که باید جستجوی بیشتری برای پیدا کردن جایگزینها صورت گیرد.
فرض کنید که چندین ایستگاه کاری مورد استفاده باشند. در این صورت با اجرای تا حد ممکن لینوکس روی آنها، صاحب موسسه میتواند از مزیت پلتفرم لذت ببرد. اگر به دلایلی یک ایستگاه کاری باید ویندوز داشته باشد، خب اجازه دهید داشته باشد.
حقیقت این است که حالا یک محیط ترکیبی، هنوز ارزشمندتر از یک محیط بدون لینوکس است. طبق تجربه من، درخواست از کسب و کارهاي کوچک برای استفاده از «راه حل ماشین مجازی» با ویندوز، که به معنی دسترسی به نرمافزارهای ویندوزی از درون آن محیط است، با پاسخ «نه» رو به رو خواهد شد.
برای این افراد، یا این باید به صورت اساسی درست اجرا شود یا اصلا اجرا نشود. این چیزی است که بیشتر افراد اگر قصد کمک به کوچ دادن یک کسب و کار کوچک به یک راه حل دسکتاپ لینوکس را دارند، باید از ابتدا بفهمند.
این به معنی این نیست که یک راه حل سروری نمیتواند پیادهسازی شود سپس به سمت تين کلاینت پیش نرفت.
تجهیزات جانبی
با فرض اینکه یک رسانه خوششانس بتواند به مرحله نرمافزاری برسد، یک چالش غیرقابل اجتناب دیگر که باید با آن رو به رو شد، کسب اطمینان از این نکته است که همه تجهیزات جانبی مورد استفاده در هر کسب و کار کوچک، باید دوستدار لینوکس باشد.
خبرهای خوب و بدی در این باره وجود دارد. خبر خوب این است که بیشتر چاپگرها و اسکنرها با کامپیوترهایی که توزیعهای لینوکس امروزی را دارند، کار میکنند. خبر بد این است که بعضی وسایل ویژه وجود دارد که ممکن است بدون یک سری کار جانبی، قابل استفاده نباشند.
با فرض اینکه یک کارشناس لینوکس به یک صاحب کاسبی برای به کار افتادن همه چیز کمک کند، این یک مشکل غیر قابل حل نیست. از طرف دیگر اگر انتقال به لینوکس توسط صاحب موسسه با هوش غیرتکنیکی اعمال شود، ممکن است به یک پلتفرم زمخت برای استفادهکنندگان تبدیل شود.
بیشتر اوقات، فرد میتواند با نگه داشتن یک ایستگاه کاری که روی آن ویندوز نصب است، برای مدیریت کردن مشکلات تجهیزات جانبی از این دست، مشکل را حل کند. همچنین این راه حل برای تجهیزات جانبی که در آینده خریداری میشود و هنوز هماهنگی آن با سـیستمهای جــــــاری مـشــخــص نیست، مفید است.
به هر حال با وجود CUPS و SANE، این موارد بعید است. مشکل تنها با وسایلی است که «برای دنیای سازمانی» ساخته شده است مانند اسکنرهای کارتهای تجاری و ....
آیا انتقال واقعا ارزشش را دارد؟
متقاعد کردن همیشه به سادگی صرف پول نیست. بعضی اوقات این به افراد بستگی دارد که تصمیم میگیرند آیا انتقال به لینوکس واقعا ارزشش را دارد یا خیر؛ صرف نظر از هر درآمد چشمگیر حاصل از کاهش هزینهها.
به نظرم با یک کمک حرفهای در کوچ کردن، حرکت بیشتر کسب و کارها به سرورهای محلی/ ایستگاههای کاری لینوکس و سایر وسایل، در کل بیراه نیست. کار اصلی پیدا کردن یک فرد ماهر برای تسهیل کردن این کوچ است. در واقع نرمافزار یا سختافزار تعیینکننده شکست یا موفقیت یک کوچ به لینوکس نیست.
با وجود ارزش قابل درک در هر کوچ کردن به لینوکس در هر موسسه کوچک، این به اولویتبندیهای استفادهکنندگان آن بستگی دارد. اگر یک کاسبی کوچک به تکیه کردن به نرمافزار انحصاری برای نیازهای روزمره خود راضی است، فهمیدن اینکه در بسیاری از موارد، یک کلید مجوز مفقودی به معنای پرداخت شدن پول بیشتر است، قدرت بیشتری به آنها میدهد.
به هر حال اگر همان موسسه کوچک تصمیم بگیرد که از خرج کردن پول برای نرمافزاری که میتواند توسط جایگزینهای منبع آزاد که روی یک سیستم عامل منبع آزادی مانند لینوکس اجرا میشود، جایگزین شود خودداري کند، آنگاه سرمایهگذاری برای تغییر پلتفرم مناسب به نظر ميرسد.
من معتقدم که کلید جذب موفقیتآمیز صاحبان موسسات کوچک و دعوت آنها برای مشاهده مزایای تغییر دادن پلتفرم به یک مورد بسیار مهم بستگی دارد: ارزش آن برای کسب و کار.
نحوه انجام این کار، واقعا به فردی که این تحول را اداره میکند بستگی دارد. اما اگر یک ارزش آشکار و واضح نشان داده شود بدون نادیده گرفتن چالشهای احتمالی در انتقال به لینوکس، شکی باقی نمیماند که انتقال موسسات کوچک بیشتر، به آزادی منبع آزاد کاملا انجامپذیر است.
سر در آسمان
میلاد خواجوی
به اطراف خود نگاه کنید، رایانش ابری همه جا هست؛ هر جا قدم بگذارید ردپایی از آن خواهید دید. حتي ممکن است در عین بهرهمندی از امکانات آن وجود آن را حس نکنید. هر رسانه خبری در مورد فناوری اطلاعات را که نگاه کنید بدون شک در مورد آن مطلبي نوشته شده؛ خواه به طور مستقیم از آن به نام «رایانش ابری» یاد کند، خواه به طور ضمنی. همه جا در مورد آن بحث میشود اما مشکل اینجاست که همه افراد تعریف یکتایی از آن در ذهن ندارند. اگر از 10 متخصص بپرسید رایانش ابری چیست 10 تا جواب متفاوت در مورد آن دریافت کنید. آیا رایانش ابری یک بازار جدید تبلیغاتی است؟ نظرات متخصصین در این زمینه متفاوت است. در سال ۲۰۰۸، لری الیسون بنیانگذار اوراکل، به کلی رایانش ابری و به کار بستن آن برای دنیای رایانه را بیهوده و امری «مدگرایانه» میداند: «صنعت كامپیوتر تنها صنعتی است كه از خانمها مدگراتر است.»
قبل از وارد شدن به جزيیات در این شماره تنها به ذکر این نکته بسنده میکنم که در حال حاضر در فارسی از اصطلاح Cloud Computing به نامهای محاسبات ابری، پردازش ابری، کلود کامپیوتینگ، پردازش انبوه و ... به غلط استفاده میشود. در صورتی که هیچکدام از این واژگان برگردان مناسبی از واژه Computing نيست و از طرفی این ناهماهنگی در انتخاب و استفاده از واژگان، باعث سردرگمی کاربران میشود. پس بهتر است در همین ابتدای راه تا دیر نشده همگی بر سر یک معادل واحد به توافق برسیم تا باعث پراکندگی کلیدواژههای این فناوری نشویم. همچنین باید دقت کنيم که در علم رایانه Process و Processing به ترتیب به معنای پردازه/فرآیند و پردازش و Compute و Computing به ترتیب به معنای محاسبه و رایانش هستند. در واقع رایانش مفهوم عامتری نسبت به محاسبه دارد. ما به مجموعهای از توانهای عملیاتی مانند توان سختافزاری، توان ذخیرهسازی، توان محاسباتی و ... «توان رایانشی» میگوییم.
در واقع تنها یکی از مولفههای رایانش ابری به محاسبات ابری اختصاص دارد.
رایانش ابری استعارهای است برای شبکه جهانی اینترنت. معمولا در نمودارهای مرتبط با شبکه اینترنت، به صورت یک توده ابری نمایش داده میشود که جزئیات آن بر ما پوشیده است. ما به عنوان کاربر اینترنت درخواستهای خود را از طریق رایانه خود به شبکه اینترنت ارسال میکنيم و بدون اینکه از جزيیات این شبکه باخبر باشیم نتیجه درخواست خود را دریافت میکنیم. در رایانش ابری شما بدون اینکه به جزيیات محل نگهداری دادههایتان باخبر باشید همیشه و هر لحظه به این ابر دسترسی خواهید داشت.
البته رایانش ابری را نمیتوان دقیقا معادل شبکه اینترنت دانست، بلکه محدوده خاصی از این شبکه به رایانش ابری اختصاص دارد. این محدوده باید دارای ویژگیهای خاصی باشد که در آینده بیشتر در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. برای مثال به بسیاری از شبکههای مبتنی بر کارخواه/کارساز که اطلاعات کاربر را بر روی شبکه ذخیره نمیکنند، رایانش ابری نمیگوییم.
در اصل رایانش ابری ساختاری است که اجازه دسترسی به نرمافزارهایی را میدهد که روی مکانی غیر از رایانه شما(در اغلب موارد در مراکز داده) نصب شده است. این میتواند برای سازمان شما بسیار راهگشا و مفید باشد.
برای مثال فرض کنید بخواهید برای تک تک رایانههای سازمانتان مجوز مایکروسافت ورد خریداري و نصب کنید. در این صورت باید زمان و هزینه زیادی را بابت خرید، نگهداری و بهروزرسانی آنها صرف و پرداخت کنید. زیبایی رایانش ابری این است که تمامی فعالیتهای رایانشی سازمان شما را «متمرکز» میکند به طوری که یک سازمان مطمئن و متخصص در این زمینه میزبانی تمامی نرمافزارهای سازمان شما را برعهده میگیرد. این بدان معنا است که این شرکت تمامی فعالیتهای نگهداری، بهروزرسانی و پشتیبانی دادهها و نرمافزارهایتان را در دست میگیرد. از آن پس میتوانید با خیال آسوده انرژی خود را روی کارهای مهمتر شرکتتان متمرکز کنید و دغدغه نگهداری و پشتيبانی از تاسیسات خود را نداشته باشید.
هزینه در یک اقتصاد ارزشمحور، مزیت ارزشی بردن یک موسسه کوچک به طرف لینوکس در چیست؟ نمیتوان یک پاسخ شفاف به سوال فوق داد؟
پس به این به عنوان یک احتمال توجه کنید؛ کنترل. پیشنهاد به کسب و کارهای کوچک برای کنترل تکنولوژیشان، موردي است که بیشتر مدیران از آن غفلت ميکنند، حتی اگر لازم و ضروری باشد.
در نهایت، یک چیز خراب میشود و آنها فردي را برای تعمیر خبر میکنند، مشکل حل میشود. البته فاکتور این کار پرداخت میشود. اما چه میشد اگر یک راه سادهتر وجود داشت؟ چه میشد اگر بعضی از صاحبان موسسات میتوانستند به جای پرداخت کردن فاکتورهای گران قیمت، یک راه برای رفع این مشکلات تعمیراتی به طوری که از ابتدا اتفاق نیفتند، پیدا میکردند؟ درست است، حالا شما به مزیت ارزشی آن پی بردهاید.
در یک اقتصاد ویران، واحد فناوری اطلاعات است که میتواند به یک کسب و کار کوچک اطمینان دهد که از بدافزار و ویروسهای ویندوزی آزاد خواهد بود بدون احتیاج به تمدید سالیانه مجوز ابزارهای ضد بدافزار که در کاهش هزینههای موسسات کوچک، بسیار موثر است. توانایی به دست آوردن ارزش، با یک بار هزينه کردن کلي و پشتیبانی از آن با ارزشتر از خرج کمتر چندباره است. اين امر برای صاحبان شرکتهای کوچک در هر جایی که هستند، میتواند جذاب باشد. با وجود این ارزش تضمینی، به دست آوردن چنین چیزی به معنای غلبه بر موانع مشخصی است که توجه به آنها با همکاری یک فرد ماهر میتواند سادهتر باشد. در نهایت، کسب وکارهای کوچک امروزی نیازمند تکنولوژی برای انجام بدون مشکل کار مورد انتظار را دارند.
موشکافی نرمافزار
چند سال قبل، من به یک کتابفروشی کوچک برای انتقال به لینوکس کمک کردم. چیزی که من در طول دوره این کوچ کردن کوچک به آن برخوردم، نگرانی از نداشتن دسترسی به برنامههای مشهور انحصاری مانند آفیس مایکروسافت، کوییکن و باورتان بشود یا نه، فتوشاپ بود.
برای هر کدام از اینها، جایگزینهای نرمافزاری مناسبی با توجه به نیازهای کسب و کار کوچک وجود دارد. به هر حال، حتی اگر دوره آموزشی را هم کنار بگذاریم، افراد چیزی که برای آنها آشنا است را ترجیح میدهند. در بسیاری از موارد، من به اندازه کافی برای دوری کردن از اینگونه مشکلات، از طریق جایگزین کردن هوشمندانه ابزارها، خوششانس بودهام اما اگر رو راست باشم در بعضی موارد هم بخت يار من نبود. این افراد چه کاری میتوانند انجام دهند؟
به این صورت به موقعیت نگاه کنید؛ صاحبان کسب و کار کوچک به کامپیوترهای خودشان برای اجرای کارهای مشخصی نیاز دارند. خیلی راحت اگر چیزی که دنیای لینوکس/منبع آزاد، ارايه میکند مطابق نیاز آنها نباشد، آشکار است که باید جستجوی بیشتری برای پیدا کردن جایگزینها صورت گیرد.
فرض کنید که چندین ایستگاه کاری مورد استفاده باشند. در این صورت با اجرای تا حد ممکن لینوکس روی آنها، صاحب موسسه میتواند از مزیت پلتفرم لذت ببرد. اگر به دلایلی یک ایستگاه کاری باید ویندوز داشته باشد، خب اجازه دهید داشته باشد.
حقیقت این است که حالا یک محیط ترکیبی، هنوز ارزشمندتر از یک محیط بدون لینوکس است. طبق تجربه من، درخواست از کسب و کارهاي کوچک برای استفاده از «راه حل ماشین مجازی» با ویندوز، که به معنی دسترسی به نرمافزارهای ویندوزی از درون آن محیط است، با پاسخ «نه» رو به رو خواهد شد.
برای این افراد، یا این باید به صورت اساسی درست اجرا شود یا اصلا اجرا نشود. این چیزی است که بیشتر افراد اگر قصد کمک به کوچ دادن یک کسب و کار کوچک به یک راه حل دسکتاپ لینوکس را دارند، باید از ابتدا بفهمند.
این به معنی این نیست که یک راه حل سروری نمیتواند پیادهسازی شود سپس به سمت تين کلاینت پیش نرفت.
تجهیزات جانبی
با فرض اینکه یک رسانه خوششانس بتواند به مرحله نرمافزاری برسد، یک چالش غیرقابل اجتناب دیگر که باید با آن رو به رو شد، کسب اطمینان از این نکته است که همه تجهیزات جانبی مورد استفاده در هر کسب و کار کوچک، باید دوستدار لینوکس باشد.
خبرهای خوب و بدی در این باره وجود دارد. خبر خوب این است که بیشتر چاپگرها و اسکنرها با کامپیوترهایی که توزیعهای لینوکس امروزی را دارند، کار میکنند. خبر بد این است که بعضی وسایل ویژه وجود دارد که ممکن است بدون یک سری کار جانبی، قابل استفاده نباشند.
با فرض اینکه یک کارشناس لینوکس به یک صاحب کاسبی برای به کار افتادن همه چیز کمک کند، این یک مشکل غیر قابل حل نیست. از طرف دیگر اگر انتقال به لینوکس توسط صاحب موسسه با هوش غیرتکنیکی اعمال شود، ممکن است به یک پلتفرم زمخت برای استفادهکنندگان تبدیل شود.
بیشتر اوقات، فرد میتواند با نگه داشتن یک ایستگاه کاری که روی آن ویندوز نصب است، برای مدیریت کردن مشکلات تجهیزات جانبی از این دست، مشکل را حل کند. همچنین این راه حل برای تجهیزات جانبی که در آینده خریداری میشود و هنوز هماهنگی آن با سـیستمهای جــــــاری مـشــخــص نیست، مفید است.
به هر حال با وجود CUPS و SANE، این موارد بعید است. مشکل تنها با وسایلی است که «برای دنیای سازمانی» ساخته شده است مانند اسکنرهای کارتهای تجاری و ....
آیا انتقال واقعا ارزشش را دارد؟
متقاعد کردن همیشه به سادگی صرف پول نیست. بعضی اوقات این به افراد بستگی دارد که تصمیم میگیرند آیا انتقال به لینوکس واقعا ارزشش را دارد یا خیر؛ صرف نظر از هر درآمد چشمگیر حاصل از کاهش هزینهها.
به نظرم با یک کمک حرفهای در کوچ کردن، حرکت بیشتر کسب و کارها به سرورهای محلی/ ایستگاههای کاری لینوکس و سایر وسایل، در کل بیراه نیست. کار اصلی پیدا کردن یک فرد ماهر برای تسهیل کردن این کوچ است. در واقع نرمافزار یا سختافزار تعیینکننده شکست یا موفقیت یک کوچ به لینوکس نیست.
با وجود ارزش قابل درک در هر کوچ کردن به لینوکس در هر موسسه کوچک، این به اولویتبندیهای استفادهکنندگان آن بستگی دارد. اگر یک کاسبی کوچک به تکیه کردن به نرمافزار انحصاری برای نیازهای روزمره خود راضی است، فهمیدن اینکه در بسیاری از موارد، یک کلید مجوز مفقودی به معنای پرداخت شدن پول بیشتر است، قدرت بیشتری به آنها میدهد.
به هر حال اگر همان موسسه کوچک تصمیم بگیرد که از خرج کردن پول برای نرمافزاری که میتواند توسط جایگزینهای منبع آزاد که روی یک سیستم عامل منبع آزادی مانند لینوکس اجرا میشود، جایگزین شود خودداري کند، آنگاه سرمایهگذاری برای تغییر پلتفرم مناسب به نظر ميرسد.
من معتقدم که کلید جذب موفقیتآمیز صاحبان موسسات کوچک و دعوت آنها برای مشاهده مزایای تغییر دادن پلتفرم به یک مورد بسیار مهم بستگی دارد: ارزش آن برای کسب و کار.
نحوه انجام این کار، واقعا به فردی که این تحول را اداره میکند بستگی دارد. اما اگر یک ارزش آشکار و واضح نشان داده شود بدون نادیده گرفتن چالشهای احتمالی در انتقال به لینوکس، شکی باقی نمیماند که انتقال موسسات کوچک بیشتر، به آزادی منبع آزاد کاملا انجامپذیر است.
سر در آسمان
میلاد خواجوی
به اطراف خود نگاه کنید، رایانش ابری همه جا هست؛ هر جا قدم بگذارید ردپایی از آن خواهید دید. حتي ممکن است در عین بهرهمندی از امکانات آن وجود آن را حس نکنید. هر رسانه خبری در مورد فناوری اطلاعات را که نگاه کنید بدون شک در مورد آن مطلبي نوشته شده؛ خواه به طور مستقیم از آن به نام «رایانش ابری» یاد کند، خواه به طور ضمنی. همه جا در مورد آن بحث میشود اما مشکل اینجاست که همه افراد تعریف یکتایی از آن در ذهن ندارند. اگر از 10 متخصص بپرسید رایانش ابری چیست 10 تا جواب متفاوت در مورد آن دریافت کنید. آیا رایانش ابری یک بازار جدید تبلیغاتی است؟ نظرات متخصصین در این زمینه متفاوت است. در سال ۲۰۰۸، لری الیسون بنیانگذار اوراکل، به کلی رایانش ابری و به کار بستن آن برای دنیای رایانه را بیهوده و امری «مدگرایانه» میداند: «صنعت كامپیوتر تنها صنعتی است كه از خانمها مدگراتر است.»
قبل از وارد شدن به جزيیات در این شماره تنها به ذکر این نکته بسنده میکنم که در حال حاضر در فارسی از اصطلاح Cloud Computing به نامهای محاسبات ابری، پردازش ابری، کلود کامپیوتینگ، پردازش انبوه و ... به غلط استفاده میشود. در صورتی که هیچکدام از این واژگان برگردان مناسبی از واژه Computing نيست و از طرفی این ناهماهنگی در انتخاب و استفاده از واژگان، باعث سردرگمی کاربران میشود. پس بهتر است در همین ابتدای راه تا دیر نشده همگی بر سر یک معادل واحد به توافق برسیم تا باعث پراکندگی کلیدواژههای این فناوری نشویم. همچنین باید دقت کنيم که در علم رایانه Process و Processing به ترتیب به معنای پردازه/فرآیند و پردازش و Compute و Computing به ترتیب به معنای محاسبه و رایانش هستند. در واقع رایانش مفهوم عامتری نسبت به محاسبه دارد. ما به مجموعهای از توانهای عملیاتی مانند توان سختافزاری، توان ذخیرهسازی، توان محاسباتی و ... «توان رایانشی» میگوییم.
در واقع تنها یکی از مولفههای رایانش ابری به محاسبات ابری اختصاص دارد.
رایانش ابری استعارهای است برای شبکه جهانی اینترنت. معمولا در نمودارهای مرتبط با شبکه اینترنت، به صورت یک توده ابری نمایش داده میشود که جزئیات آن بر ما پوشیده است. ما به عنوان کاربر اینترنت درخواستهای خود را از طریق رایانه خود به شبکه اینترنت ارسال میکنيم و بدون اینکه از جزيیات این شبکه باخبر باشیم نتیجه درخواست خود را دریافت میکنیم. در رایانش ابری شما بدون اینکه به جزيیات محل نگهداری دادههایتان باخبر باشید همیشه و هر لحظه به این ابر دسترسی خواهید داشت.
البته رایانش ابری را نمیتوان دقیقا معادل شبکه اینترنت دانست، بلکه محدوده خاصی از این شبکه به رایانش ابری اختصاص دارد. این محدوده باید دارای ویژگیهای خاصی باشد که در آینده بیشتر در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. برای مثال به بسیاری از شبکههای مبتنی بر کارخواه/کارساز که اطلاعات کاربر را بر روی شبکه ذخیره نمیکنند، رایانش ابری نمیگوییم.
در اصل رایانش ابری ساختاری است که اجازه دسترسی به نرمافزارهایی را میدهد که روی مکانی غیر از رایانه شما(در اغلب موارد در مراکز داده) نصب شده است. این میتواند برای سازمان شما بسیار راهگشا و مفید باشد.
برای مثال فرض کنید بخواهید برای تک تک رایانههای سازمانتان مجوز مایکروسافت ورد خریداري و نصب کنید. در این صورت باید زمان و هزینه زیادی را بابت خرید، نگهداری و بهروزرسانی آنها صرف و پرداخت کنید. زیبایی رایانش ابری این است که تمامی فعالیتهای رایانشی سازمان شما را «متمرکز» میکند به طوری که یک سازمان مطمئن و متخصص در این زمینه میزبانی تمامی نرمافزارهای سازمان شما را برعهده میگیرد. این بدان معنا است که این شرکت تمامی فعالیتهای نگهداری، بهروزرسانی و پشتیبانی دادهها و نرمافزارهایتان را در دست میگیرد. از آن پس میتوانید با خیال آسوده انرژی خود را روی کارهای مهمتر شرکتتان متمرکز کنید و دغدغه نگهداری و پشتيبانی از تاسیسات خود را نداشته باشید.