PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سكوت خواهم كرد ...



touraj atef
19th October 2010, 09:52 AM
سكوت خواهم كرد
بهر آناني كه نديدن مرا تا, فرياد زنند جهاني را كه آنچه خواهند بينند مرا
سكوت خواهم كرد
بهر آناني كه فرياد را ابزاري براي نشنيدن ها گذاشته اند و بگويند چه گزافه گو بود آن ناخداي بي خبر از خدا
سكوت خواهم كرد
بهر آناني كه دهانشان پر ز طعم دوست داشتن ها بود و كامشان تلخ از آن كه با كلامش دوست داشتن ها را بهانه اي براي فريب بكرد
سكوت خواهم كرد
بهر آناني كه لمس را بهر ياد آوري تازيانه آموختند وآمدند و زدند و سر انجام با سيماي افسرده تاولهاي دستهائي را نشان دادند كه از شلاق زدنها سخت مكدر شده بود
سكوت خواهم كرد
بهر آناني كه نفحه مهر را فريبي خواندندو در استشمام مهر باز حكايت فريب حوا توسط شيطان را تفسير تكراري كردند كه :شيطان همان آدم بود..
آري نفحه مهر را گندابي براي فريب خود پنداشتند و وه چه با شكوه عوامي را فريفتند و گفتند ” مي بينيد چقدر من ساده ام ؟”
سكوت خواهم كرد
بهر قضاوتي كه بر من نمودند گفته اند شاعر فريبها و دوروئي و طعنه ها است
سكوت خواهم كرد
بهر ادعائي كه خود را ساده پنداشت و آن عشق به دريا را رياكار ناميد
سكوت خواهم كرد
بهر تمامي حرمتي كه او داشت و بهر آن سوخته ايم و دم نزديم و دم نخواهيم زد
سكوت خواهم كرد
بهر سقوط آن كه تنها ديگران را در سيماي شيطاني بديد و خود را فرشته اي ز ديار پرديس يزدان بي گناه ,بي گناه,…
سكوت خواهم كرد
بهر كلام و گفتاري كه از سر عشق و دل بود براي آن دگري ريا و از سر تزوير معني شد
سكوت خواهم كرد
بهر گلبرگهاي بسته شده شقايق سرخ و نارنجي غروب و زرد آفتاب گردان ملول دور از مهر و دشت سبز سر گرداني عشق و زنبق باورهاي دروغين و لاجوردي درياي كوته بيني بي كران و زوال بنفشه هاي آتشفشان فنا
سكوت خواهم كرد
بهر تازيانه ها و كلامهاي ز خويشتني كه بيگناه بوده و خواهد بودو آن دگري من ,كه تا قيامت در گناه است
سكوت خواهم كرد
ز قلب يكي بود و چند گانه خوانده شد همه گونه هايش ز جنس ريا
سكوت خواهم كرد
بهر چشمهايم كه چه زيبا نقش فريب را به يار بي گناه بداد و او را اسير و سرگشته و ساده دلي باور را بخشيد
سكوت خواهم كرد
به حرمت بغض آتشفشان كه بي كران در اندرون خويش داشت و تمناي فوران نداشت
سكوت خواهم كرد
بهر آن كه مهر را سايه بديد و خود در تاريكي ها به دگربست و رفيقي را چه محكم نواخت
سكوت خواهم كرد
به پاكي عهد و پيمان و خاطراتي كه داشته و نداشته و حسرتي كه گرفته و آرزو مي كرد كه هيچگاه نداده بود
سكوت خواهم كرد
بهر آن كه تكرار نشود بيدادگاهي كه همه چيز از ياد رفت همه كس مزور بود تنها او ساده و در دست اهريمن توطئه بود
سكوت خواهم كرد
بهر آن كه خود نشنيد و نديد و نچشيد و لمس نكرد و نبوئيد كه چگونه او نخواست كه نشنود و نبيند و نچشد و لمس نكرد و نبويد تا متهم به پليدي ها نشود و …
سكوت خواهم كرد
بهر مردم روزگار كه همه مهربان! و پر عشق! و ساده لوح و در دام فريب آن ديگري من !بوده و تنها گناه روزگار به گردن ناخدائي بود كه راست گفته باشند “نا” خدا بود
سكوت خواهم كرد
بهر آن كه بانو بگفت
” بگذار به طعنه بگويند مردمان / حكايت عشق مدام ما “
” هرگز نميرد آن كه مرده اي به عشق/ ثبت است بر جريده عالم دوام ما” http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/10/flute.jpg?w=150&h=121 (http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/10/flute.jpg)

تاری
19th October 2010, 02:47 PM
یارب

امیدوارم سکوتتان بعد از تلاش و جستجو باشد و رسیدن به ابتدای دانستن ها نه در ابتدای راه ندانم ها
چرا که دانستن و یافتن دریچه ی دانستن ها عمر کامل می خواهد که خود حدیث مفصلی است از این رفتن ها .

اگر سکوتتان بعد از خستگی دیدن حقایق باشد ، سکوتتان مبارک
مبار مبارک مبارک

سکوت من هم مبارک
مبارکم باد این سکوت پر بار خستگی هایم


ــــــــــــــــــــــــ
یاعلی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد