PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سروده استاد شهریار در وصف مدینه



AreZoO
3rd October 2010, 08:17 PM
سروده استاد شهریار در وصف مدینه

سلام ای سرزمـین وحی و الهـام
سلام ای شهر شـاهنشاه اسلام
***
سلام ای پایتخت پادشاهی
سـلام ای پایه عــرش الهی
***
سلام ای کـان الماس فتوت
سلام ای کاخ سلطان نبوت
***
سلام ای سر در کاخ خدائی
حــریم بـــارگــاه کــبــریــائی
***
سلام ای مشرق مشکوة ایمان
سلام ای عـرشه قـندیل رحمان
***
چه روحی خفته در آنیّت تو
مـلائـک مـحو روحـانیــت تـو
***
خبر داری که با این شوق مدهوش
چـه جانـی را گـرفتستی در آغوش
***
در این جا خفتـه آن آرام جان‌ها
که دارد از مـلائـک پـاسبـان ها
***
چه روحی قدسی اینجا آرمیده
چه روحـانیــتی در وی دمـیــده
***
تو گوئی غرفه‌ها مهد فرشـته است
به هـر در آیـت غفـران نوشـته است
***
در و پیکر همه آیات و الواح
شبستان‌ها عبادتگاه ارواح
***
چه شـهری جنت المأواست گوئی
چه نخلی سدره و طوباست گوئی
***
چه خاکی و چه اقــبالی خــداداد
که چندان بوسه بر جای نبی داد
***
نـشان پای پیغمبر به خاکش
ثریا سرمه ای از خاک پاکش
***
مشام جان کن اینجا جلد و چالاک
شــمیم خــلد پیـغـمبـر کـن ادراک
***
به هر طاق از ملائک آشیان‌هاست
همـانـا غـرفه‌هـای آسـمان‌هـاست
***
افـق را یاد عهد وحی و تنزل
هنوزش انعکاس بانک جبریل
***
تــو گــوئــی در فـضــا آیـات قرآن
پراکنده است و چون پروانه پران
***
به مرغان سپیدی مانند اوراق
که از قرآن برافشاند در آفــاق
***
صــفا آکــنده ایـن آفــاق و انفس
نسیمش چون مسیحا در تنفس
***
به چشمان چشمه‌ها بینی درخشان
سـرشك شـوق و خجلت پرتو افشان
***
چه بخشــش‌ها که بارد با خجل‌ها
چه آرامش که می‌بخشد به دل‌ها
***
به مــوجی بی‌کـران ایمان زند برق
به دریایی ز رحمت می‌شوی غرق
***
بـیـان ما رسـای این صفت نیست
به قاموس بشر اینجا لغت نیست
***
چه گــویی در مـقام بهت و حیرت
که هر دم می‌درخشد برق غیرت
***
در اینجا عقل محو و عشق مات است
که ایــنجا ســرزمـین مـعــجـزات است
***
بــه روی ایــن زمــیــن‌هــا راه رفــتـند
به جان عرشی به تن در خاک خفتند
***
سلام ای مهد انـس و آشنایی
سلام ای آشــیـان روشــنـایی
***
تو دیــدی رحـمة للعالمین را
شنیدی بانگ جبریل امین را
***
نــگیــن خاتمیت قـطــب الاقـطاب
به دورش حلقه‌های خیل اصحاب
***
علی را دیدی و اسـباط و اوتاد
ابـاذر دیدی و سـلمان و مقداد
***
چه ریحان‌های روحانی که دیدی
چه گوهرهای رحمانی که دیدی
***
به حرف آی ای حریف سرگذشتی
چه رویاها که دیـدستی بـهـشتی
***
حدیث از جان و جانان کن ببینم
سخن از روح و ریحـان کن ببینم
***
تو را شــاید که با این لـعـل خاموش
سخن گویی از آن سرچشمه نوش
***
ســخـن اینـجـا ورای حــد قــال است
که روی این سخن با اهل حال است
***
سکوت عـشق را اینجا بیانی است
که پهنای فلک با وی دهانی است


استاد شهریار

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد