PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله دفاع مقدس ادبیات ما را جهانی کرد



AreZoO
26th September 2010, 11:06 AM
دفاع مقدس ادبیات ما را جهانی کرد

نگاهی گذرا به استقبال از ادبیات دفاع مقدس در خارج از ایران

http://img.tebyan.net/big/1388/10/201179145120361519232159111391198133131165.jpg
روزگاری نه چندان پیش، ادبیات دفاع مقدس ما حتی برای مردم کشورمان که خالق این حماسه بزرگ بودند هم شناخته شده نبود. آن زمان سینمای دفاع مقدس اگرچه راه خود را پیدا کرده بود اما در ادبیات این حماسه هنوز استقلال مسیر دیده نمی شد. امروز اما اگرچه زمان چندان زیادی از آن روزگار نمی گذرد اما ادبیات دفاع مقدس چنان پیش رفته که نه تنها در داخل که در خارج از کشور هم شناخته شده است و چه بسا بسیار بیشتر از سینمای دفاع مقدس. این را می شود از میزان حضور این دو شاخه (سینما و ادبیات) در کشورهای دیگر و نیز میزان استقبال مردم آن کشورها از آن ها ارزیابی کرد. در حالی که حالا تعدادی از کتاب های دفاع مقدس ما به زبان های دیگر ترجمه و در کشورهای مختلف منتشر شده است اما تقریبا هنوز فیلمی از این حماسه تاریخی ما در کشورهای دیگر چنان که باید معرفی نشده است.

آغاز نهضت ترجمه ادبیات دفاع مقدس

صدور ادبیات دفاع مقدس به کشورهای دیگر به طور برنامه ریزی شده را شاید بشود با ترجمه رمان «سفر به گرای 270درجه» به زبان انگلیسی و انتشار آن در کشور آمریکا هم زمان دانست. چنان چه همین برنامه ریزی بود که باعث شد تا مسیر ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس ادامه پیدا کرده و روز به روز بر سرعت و کیفیت آن افزوده شود. بعد از «سفر به گرای 270درجه» احمد دهقان ، ترجمه رمان «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمد زاده به زبان انگلیسی و انتشار آن باز هم در کشور آمریکا راه را برای معرفی حماسه تاریخ معاصر ایرانیان هموارتر کرد. چه اینکه این دو رمان اگرچه دارای شباهت هایی بودند اما «شطرنج با ماشین قیامت» هم مولفه های ادبی یک رمان را بهتر نشان می داد و هم اینکه دارای نگاه فلسفی به دفاع مقدس بود.
http://img.tebyan.net/big/1388/10/143452162421989818117220419220020487251699.jpg
«فال خون» سومین رمان دفاع مقدسی بود که در کشور آمریکا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شد. ترجمه و انتشار این رمان اگرچه در ادامه طرح ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس در کشورهای دیگر صورت گرفت اما هرگز همچون دو کتاب قبلی به جامعه آمریکایی معرفی نشد. این موضوع از میزان استقبال از کتاب کاملا مشخص است. در حالی که «سفر به گرای 270درجه» در سایت معروف آمازون معرفی شد و مورد استقبال مخاطبان این سایت از سراسر جهان هم قرار گرفت و «شطرنج با ماشین قیامت» همراه با رمان احمد دهقان در لیست کتاب های دانشگاهی کشور آمریکا قرار داده شد اما هیچ یک از این دو مهم برای «فال خون» اتفاق نیفتاد. میزان نقد و نظرهای نوشته شده بر دو رمان قبلی و به ویژه «شطرنج با ماشین قیامت» را هم می توان ملاکی دیگر برای این ارزیابی قرار داد.
به هر حال اما ترجمه ادبیات دفاع مقدس به همین جا ختم نشد و با ترجمه مجموعه «داستان های شهر جنگی» حبیب احمدزاده به زبان انگلیسی و ترجمه رمان «ارمیا» رضا امیرخانی به زبان ترکی و انتشار آن در کشور ترکیه ادامه پیدا کرد. در این میان اما هرگز نباید ترجمه داستان کوتاه «نامه ای به خانواده سعد» به زبان عربی و انتشار آن در سایت معروف و معتبر عرب زبان «ایلاف» و استقبال بسیار زیاد عرب زبان ها از این داستان و نیز ترجمه داستان کوتاه «پرعقاب» به زبان آمریکایی و انعکاس آن در میان مخاطبان را فراموش کرد. چرا که انتشار این دو داستان تعدادی از اندیشمندان را با داستان واقعی دفاع مقدس ما آشنا کرد که در میان آن ها می توان به «نوام چامسکی»، «صلاح حسن» و «کمال شارزین» اشاره کرد.

دیگران درباره ادبیات دفاع مقدس چه گفتند؟

http://img.tebyan.net/big/1388/10/2515135173191161621048919520198144122210244.jpg
«صلاح حسن»، شاعر سرشناس عراقی درباره داستان «نامه ای به خانواده سعد» نوشت: «اهمیت زیاد این داستان در آن است که به ما این فرصت را می دهد تا جنبه های حقیقی و ناشناخته شده ای از جنگ را بشناسیم. در این داستان راوی و سعد قهرمانان واقعیت و نه تخیل هستند و می توان گفت که هر دو به نوعی قربانی جنگی هستند که رژیم بعث عراق بر هر دو ملت ایران و عراق تحمیل کرده است. داستان «نامه ای به خانواده سعد» زمینه ای را مهیا می کند تا ما با آثار فراوانی از ادبیات فارسی و عراقی آشنا شویم. فضاهایی جدید که به ما نشان می دهند در کنار واقعیت جنگ با تمام رنجها و دردها، فضاهای انسانی و محبت آمیز و برادرانه نیز وجود داشته است و این نقش برعهده ادبای دو کشور است که به این فضاهای انسانی اهمیت بدهند.»
همچنین «کمال شارزین»؛ خبرنگار عراقی مقیم کشور الجزایر درباره این داستان بعد از انتشار آن در سایت «ایلاف» نظر داد: «این بهترین داستان است. من این داستان را خوانده و بسیار تکان خوردم. این بهترین داستانی است که درباره عراق نوشته شده است. این داستان در واقع کل تاریخ 40سال گذشته عراق است. همه آنچه که برای ما اتفاق افتاد. این داستان، ادبیات واقعی است. درباره تمام آن سالهای طولانی که بر کشور عراق گذشته است. آیا یک نویسنده عراقی هم می تواند این چنین شیوا درباره جنگ های کشورش بنویسد! آیا بعد از خواندن این نامه هنوز هم خوانندگان عرب از ما عراقی ها می خواهند تا به وسیله دیکتاتورمان (منظور صدام حسین است) فلسطین را آزاد می کردیم؟»
همچنین در پی ارسال متن انگلیسی داستان دفاع مقدسی «پرعقاب» حبیب احمدزاده برای بسیاری از صلح دوستان و نظریه پردازان جهان که هم زمان با حمله اسرائیل به غزه و محاصره این شهر صورت گرفت و چندین سایت معتبر بین المللی از جمله mrzine، payvand، open democracy، iconoclast این داستان را منتشر کردند، «نوام چامسکی»؛ فیلسوف و نظریه پرداز مشهور آمریکایی، این اثر را مورد ستایش قرار داد.
http://img.tebyan.net/big/1388/10/1032252001598521129772478211014511612103160.jpg
این نظریه پرداز و دانشمند سیاسی مشهور آمریکایی که نظر خود درباره این داستان را از طریق ایمیل برای حبیب احمدزاده ارسال کرد، در پیام خود به این نویسنده کشورمان، ضمن تشکر فراوان از دریافت این داستان «به واسطه قدرت متقاعدکنندگی داستان، تیزهوشی نویسنده را نیز به علت ارسال به موقع آن در چنین روزهای دردناکی (وقایع غزه)» مورد ستایش قرار داد.
اما این آغاز اظهار نظر نویسندگان و صاحبنظران کشورهای دیگر درباره داستان دفاع مقدس ما نبود چرا که پیشتر از این هم، بعد از انتشار رمان «سفر به گرای 270درجه» در آمریکا، «فیبی یوحنا»؛ دانشگاه راتجرز ایالت نیوجرسی این رمان را با کتاب معروف «در جبهه غرب خبری نیست» مقایسه کرده و درباره آن نوشت: «در رمان احمد دهقان به نام سفر به گرای 270درجه، همان ایده ها از طریق یک سرباز جوان روایت می شود. تفاوت در سالها و فهم بی رحمی های جنگ، وجود جنگ را خنثی نکرده است بلکه به شمار کسانی که متحمل قساوت و غضب آن شده اند افزوده است.»
اما این تنها توجه جامعه دانشگاهی آمریکا به ادبیات دفاع مقدس ما نبود. یک دانشجوی آمریکایی پس از خواندن کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» نوشت: «من فکر می کنم این رمان دیدگاه پیچیده از دیگران؛ یعنی ایرانیهای غیرشیعه که گرفتار جنگ شده اند را ارائه می دهد. وقتی پرویز و موسی برای اولین بار با دو کشیش ارمنی روبه رو می شدند، پرویز در نگاه اول فکر می کند که آنها ستون پنجمی هستند که جاسوسی می کنند. بعداً موسی از کشیش درخواست می کند که از روی پشت بام ساختمان هفت طبقه نگهبانی دهد و...»
من از جنگ متنفرم زیرا جنگ یعنی از بین رفتن زندگی مردم بی گناه... اما دست کم می توان گفت این کتاب مرا در معرض نوع جدیدی از احساس و موقعیت قرار داد. این کتاب، دیدم را نسبت به فرم جدید نگارش باز کرد و نگاه عمیقی نسبت به جنگ و خاورمیانه در من به وجود آورد...

خواننده دیگری درباره این رمان این گونه نظر داد: «این کتاب ایرانی ها را بسیار خوب نشان می دهد. برخلاف اکثر سربازان جنگ، آنها عراقی ها را نفرین و یا حتی به آنها اهانت نمی کنند. با وجودیکه رهبر عراق صدام حسین جنگ را آغاز کرد. موسی، شخصیت اصلی رمان یک جهادگر خودکار نیست؛ او از نیرنگ و هوش خود برای فریب دشمن استفاده می کند. صحنه های خون در بازار ماست فروشان او را به اندازه خواننده به وحشت می اندازد. صحنه های خونین، کوسه، شهر جنگ زده در ذهن او باقی می ماند تا وقتی که به یک خواب مافوق واقعی فروروند.»
همچنین سایت آمازون Amazoncom نقدی در مورد کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» نوشت و در این نقد کتاب را بسیار تفکربرانگیز دانست و به نقد، امتیاز پنج ستاره داده شد.
ارائه نظر درباره «سفر به گرای 270درجه» به همین جا ختم نشد، یکی از دانشجویان به نام «حامد احمد» نقد مفصلی را درباره کتاب نوشت: «وقتی برای اولین بار واحدهای درسم را مطالعه کردم متوجه شدم که یک کتاب درباره جنگ در برنامه درسی ام گنجانده شده است. علاقه ای به سفر به گرای 270درجه نداشتم. در واقع بعد از مطالعه کتاب «فرشتگان قاتل» در دبیرستان (علاقه ای به تاریخ آمریکا ندارم) علاقه ای به کتاب های جنگی نداشتم. نهایت تلاشم را کردم تا چنین کتاب هایی را نخوانم. اما از آنجایی که در جامعه امروز و در هر جایی که می روی مردم از جنگ سخن می گویند ناگزیر به خواندن آن شدم...
همین که شروع به مطالعه کتاب کردم با خانواده ناصر و فرهنگ آنها به دلیل تشابه با فرهنگ افغانی خانواده ام توانستم ارتباط برقرار کنم...
در ادامه داستان احساس ترحم نسبت به سربازان داشتم. تجربه جنگ و کشتار و دوری از وطن هم یک شجاعت زیادی می خواهد. با وجودی که این سربازان جوان همچون ناصر، میرزا و علی و... خشونت را در جنگ تجربه کرده اند اما هنوز حس دوستی و برادری را حفظ کرده اند... کلمات ساده اما قوی شرح ساده ای از اتفاقات جنگ را ارائه می دهند...
بعد از درک احساسات شخصیت های رمان دهقان، به غزلیات «ادوین استار» درباره جنگ علاقه مند شدم. من از جنگ متنفرم زیرا جنگ یعنی از بین رفتن زندگی مردم بی گناه... اما دست کم می توان گفت این کتاب مرا در معرض نوع جدیدی از احساس و موقعیت قرار داد. این کتاب، دیدم را نسبت به فرم جدید نگارش باز کرد و نگاه عمیقی نسبت به جنگ و خاورمیانه در من به وجود آورد...»
ادامه دارد ...

AreZoO
26th September 2010, 11:10 AM
دفاع مقدس و ادبيات ما


دفاع مقدس ادبيات ما را جهاني کرد


بخش دوم (پاياني)


http://img.tebyan.net/big/1388/11/111123192147145236172111001202351121622082229.jpg
از نگاه «پال اسپراکمن» اين دو رمان يک ويژگي مشترک دارند و آن چيزي نيست غير از نگاه انساني به جنگ. مترجم آمريکايي ادبيات دفاع مقدس گفت: «خب به طور مسلم اين موضوع خيلي مهم است و من هم به آن توجه داشته ام. هر دو رمان، داستان نوجواني است که مي خواهد در شرايط جنگي يک کاري بکند. اين موضوعي است که براي مخاطب، به ويژه مخاطب انگليسي زبان بسيار حائز اهميت است. در اين دو رمان مخاطب، جنگ را از نگاه يک نوجواني که هنوز از دبيرستان هم فارغ التحصيل نشده مي بيند و اين مسئله براي خواننده داستاني را روايت مي کند که جديد و تازه مي نمايد و تا به حال نديده است.»
استاد دانشگاه راتجرز آمريکا استقبال از ادبيات دفاع مقدس را اين گونه ارزيابي کرد:« در آمريکا با مردم کتاب خواني مواجه نيستيم. مردم آمريکا بيشتر تلويزيون نگاه مي کنند و به بازيهاي الکترونيکي علاقه دارند و به نوعي خارج از تخصصشان مطالعه مي کنند. آنها به طور کلي رمان يا رمان هاي جنگي مثل «سفر به گراي 270درجه» را نمي خوانند. چون وحشتناک و وحشتزا و مشمئزکننده است و حقيقت دارد. آنها عاشق خشونت غيرحقيقي هستند. به اين دليل که مردم آمريکا هيچ وقت تجربه جنگ شما را نداشته اند نمي توانند به اين مفاهيم و موضوعات علاقه مند باشند. اما همانطور که مي دانيد اين دو کتاب در سايت معروف آمازون قرار گرفته و در فروشگاه اينترنتي اين سايت به فروش رفته است. بايد توجه هم داشته باشيد که اين دو کتاب بيشتر براي جامعه دانشگاهي ترجمه شده و از آن ها به عنوان کتاب درسي استفاده مي شود. اگرچه از استقبال و پذيرايي عامه مردم از کتاب ها اطلاعي ندارم ولي فکر مي کنم مطالعه اين کتاب ها در عصر حاضر بسيار مفيد است.»
انتقال فرهنگ دفاع مقدس از طريق رمانهاي ادبي کاري است که درحال انجام است و شايد اگر اين بازخوردها و نظرات کارشناسان تا حدودي از سوي مؤلفان مورد توجه قرار گيرد با جهاني شدن فاصله زيادي نداشته باشيم.

البته نظرات متفاوت ديگري نيز از دانشجويان و خوانندگان اين آثار وجود دارد که از نگاه هاي مختلف، رماني را که خوانده اند و نگاه رمان به جنگ را بررسي کرده اند.اما به هر جهت همين نظرات جزيي هم نشان مي دهد که انتقال فرهنگ دفاع مقدس از طريق رمانهاي ادبي کاري است که درحال انجام است و شايد اگر اين بازخوردها و نظرات کارشناسان تا حدودي از سوي مؤلفان مورد توجه قرار گيرد با جهاني شدن فاصله زيادي نداشته باشيم.

شايد به دليل همين اظهارنظرات است که رييس مرکز آفرينش هاي ادبي حوزه هنري معتقد است ترجمه برخي از کتاب هاي اين حوزه، نخستين گام در برگردان آثار داستاني مربوط به جنگ تحميلي اند که به خصوص در مجامع دانشگاهي آمريکا مورد استقبال قرار گرفته اند.
محسن مؤمني گفت: براي مثال؛ رمان «سفر به گراي 270درجه» نوشته احمد دهقان ، به عنوان منبع درسي در کلاس «ادبيات خلاق» دانشگاه رات گرز آمريکا، تدريس شده است. همچنين ترجمه و انتشار کتاب «فال خون» اثر داود غفارزادگان توسط انتشارات دانشگاه تگزاس، نشانگر اهميت موضوع جنگ تحميلي براي آن هاست.

انتقال فرهنگ از مسير رمان

با اين همه اما مباحثي که همواره در ترجمه آثار به خصوص در حوزه دفاع مقدس مورد توجه بوده است و شايد يکي از عواملي که گاهي مانع پيشبرد کار و مخالفت ها مي شود، مسئله فرهنگي و تفاوت هاي آن بين ملت ها به خصوص ايران و کشورهايي همچون آمريکا و اروپاست.

البته محسن سليماني، مشاور دفتر ترجمه مرکز آفرينش هاي ادبي حوزه هنري در تبيين انتخاب کتاب براي ترجمه به زبان هاي مختلف مي گويد: به دليل وجود پيچيدگي هاي زباني و فرهنگي در ايران، تفهيم موضوع کتاب هاي ايراني مهمترين معضل مابود. برهمين اساس نيز ترجمه آثار به مترجماني سپرده مي شود که با دو محيط اجتماعي ايران و کشور مخاطب ارتباط ودر جريان تغييرات ادبيات فارسي و ادبيات آن کشور قرار داشته باشد. چون ممکن است، يک داستان به دليل عدم وجود زمينه فرهنگي برابر، براي يک ايراني داراي معني و به طور مثال براي يک آمريکايي نامفهوم باشد.

همين جريان نامفهوم بودن در رمان دفاع مقدس، مسئله شهادت را مطرح کرد. برخي از مترجمان در هنگام ترجمه آثار دفاع مقدس به زبان انگليسي و توزيع آن در آمريکا معتقد بودند فرهنگ شهادت و ايثار که در آثار ادبي دفاع مقدس ما مطرح شده است به هيچ وجه از ديد يک آمريکايي قابل پذيرش نيست و همين امر مسئله ترجمه اين آثار را زيرسؤال مي برد.

اينجا بود که حبيب احمدزاده سال گذشته در گفت وگويي با روزنامه کيهان درباره اين انتقاد گفت:« چه خوب است که در سال نوآوري و شکوفايي برخي موضوع هاي کليدي را مورد بازتعريف قرار دهيم. به نظرم در اين مورد دو موضوع شهادت و جهاد را بايد دوباره تعريف کرد. شهيد يعني شاهد. يعني کسي که اسوه و الگو مي شود و اين فقط محدود به خون دادن نيست و شامل تمام مقوله ها مي شود.
البته ريختن خون رزمنده نماد بارز شهادت است. متأسفانه برخي فکر مي کنند شهادت تک ماده تنبلي هاي ماست. يعني يک رخوت و رکود و آخرش هم... درصورتي که اين نيست. يک چيزي که خيلي آزاردهنده است و دروغ هم هست اينکه برخي مي گويند رزمنده ها مي رفتند روي مين.

http://img.tebyan.net/big/1388/11/109223268622957711013174532507588415.jpg
البته ريختن خون رزمنده نماد بارز شهادت است. متأسفانه برخي فکر مي کنند شهادت تک ماده تنبلي هاي ماست. يعني يک رخوت و رکود و آخرش هم... درصورتي که اين نيست. يک چيزي که خيلي آزاردهنده است و دروغ هم هست اينکه برخي مي گويند رزمنده ها مي رفتند روي مين. من از تير اول تا تير آخر در جنگ بودم، چه کسي گفته اين طور بوده است. يک موردهايي بوده، خيلي خيلي استثنايي، اصلاً قاعده اين نبود. اين توهين به رزمندگان و فرماندهان است. ما ناآگاهانه اين را مطرح کرده و فکر مي کنيم خدمت است اما دشمن همين ها را برمي دارد و تبليغ مي کند و مي گويد ببينيد اينها به خودشان هم رحم نمي کنند چطور مي خواهند به بقيه رحم کنند؟ اگر اين طور بود که ديگر به فرماندهي احتياجي نبود. شهادت هم با خودکشي فرقي نداشت. ما بنابر تعريف نامتناهي، کلماتي همچون جهاد و شهادت را آن قدر نازل جلوه مي دهيم که تنها به درد يک مقطع کوتاه از زندگي بخورند. در اين تعريف عميق است که شهادت هدف ارزشمند زندگي مي شود و قابل درک براي مردم در هر کشوري با هر فرهنگي.»

پال اسپراکمن هم درباره اينکه ترجمه رمان چقدر به انتقال فرهنگ کمک مي کند گفت: «در دو رمان «سفر به گراي 270درجه» و «شطرنج با ماشين قيامت» مسائلي مطرح مي شود که خارج از ايران جايي براي مطرح شدن ندارند. مثلاً موضوع ايثار و فداکاري در رمان هاي جنگي خارجي مثل روس و انگليس وفرانسه ديده نمي شود اما در ادبيات دفاع مقدس ايران اين مطلب خيلي پررنگ است. از اين جهت براي دانشجويان و مخاطبان ادبيات در آمريکا يک توضيحاتي لازم است تا متوجه شوند ايثار و فداکاري يعني چه، توضيح لازم است تا متوجه شوند رابطه جنگ و دين چيست؟ چرا که براي آن ها بستگي اين دو فقط در قرون وسطي قابل بررسي است نه در زمان حال. در ترجمه اين دو رمان هم اين مسائل را در مقدمه توضيح داده ام. به همين دليل است که از لحاظ انتقال مفاهيم و کيفيت ترجمه براي اين دو ترجمه در ميان ساير آثارم رتبه قابل قبولي را درنظر مي گيرم.»

طه راستين

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد