touraj atef
23rd September 2010, 01:50 PM
در فوتبال ما هيچ چيز عجيب نيست و بايد آن را با تمامي دو گانگي و پارادو كسهاي آن قبول كرد در فوتبالفارسي نبايد تعجب كرد كه بازيكن شهير تيمهاي سرخابي سوار بر موتور دزدي رفيقش بنشيند و با خود گرد مرگ حمل كند و سر انجام سر از جائي در آورد كه خيلي از ما فكر مي كرديم تنها در دنياي فيلم و سريال در مسير زاينده رود مي تواند چنين مكاني را براي يك فوتباليست تصور كرد در فوتبال ما صاحب امتياز نشريه اي كه به مرور تبديل به مدير عامل و عضو هييت مديره مي شود اما همچنان خود را روزنامه نگار مي خواند و مدعي است كه مدرك دكتراي روزنامه نگاري دارد بخاطر درج خبري از مخالفينش عليه روزنامه و روزنامه نگار شكايت كند و از ياد ببرد كه اگر او قلم به دست و از اصحاب رسانه بود اين را مي دانست كه قلمش و افكارش مي تواند بسيار برنده تر از دادگاه و استشهاد باشد و… اما اين پايان ماجرا نيست به چند پارادوكس ديگر اين ورزش نگاهي مي افكنيم
1/ رئيس ورزش از لزوم ورزش همگاني سخن مي گويد و از ديد او گسترش ورزش مهم تر از مبحث قهرمان پروري است و از ياد مي برد كه افتخارات ورزشي است كه ورزش را مي تواند پر طرفدار سازد اما او همچنان از همگاني بودن و مردمي بودن ها سخن مي گويد اما در كنار اين همه شعار براي مردم او نمي داند كه همين مردم ورزش به خاطر قهرمانان خود دنبال مي كنند و اگر قرار باشد ورزش قهرماني از بين برود ديگر هيچگاه كسي سراغي از ورزش نمي گيرد او آنقدر از خواست مردمي ورزش دور هست كه حتي يكي از مردمي ترين و پرطرفدار ترين برنامه هاي ورزشي يعني 90 را نمي شناسد آيا براستي اين همه دو گانگي قابل توجيه هست؟
2/ كبك امپراتور خروس مي خواند حالا او از ياد برده است كه عدم صعود به جام جهاني آن 8 دقيقه نبوده ضمن اين كه نمي توان فوتبال را در 82 دقيقه بازي كرد زيرا جناب امپراتور دوست داشت كه به جام جهاني برود و از يادببرد كه چگونه بازي با كره شمالي كه يكي از بدترين تيمهاي جام جهاني بود را خيلي راحت به تساوي رساند همان كره شمالي كه دوره قبلش آن را برده بوديم اما حالااو مي گويد تيم جواني پس از آن رويداد ساختيم و هيچ كس نمي داند اين تيمي كه او مدعي جوان گرائي در آن است چند بازيكن بغير از تيم علي دائي دارد در همين حال كه سخن از جوانگرائي و ادعاي جوانگرائي در تيم ملي مي شود صداي ابراهيم زاده در مي آيد كه آقايان براي بازيهاي فاقد ارزش غرب آسيا نگذاريد انسجام ذوب آهن به هم بخورد و حدادي فر و خلعتبري از پروسه آماده سازي اين تيم كه در مرحله نيمه نهائي ليگ قهرمانان آسيا است دور شوند اما قطبي نمي خواهد كه به تنها سر مربي بين المللي و بادانش و فهيم ايراني كمك كند شايد هم او حق داشته باشد بالاخره ابراهيم زاده رقيب اول او براي كسب عنوان سرمربيگري تيم ملي است او مردي است كه دو عنوان نايب قهرماني در ليگ يك عنوان قهرماني در جام حذفي و حالا با كسب جواز حضور در مرحله نيمه نهائي در ليگ قهرمانان باشگاههاي آسيا و عبور از اسكولاري و پوهانگ و تيمهاي عربستاني بسيار بين المللي تر و كار آمد تر از او نشان مي دهد پس .. براستي ادعاي جوان گرائي قطبي را بايد قبول كنيم يا تخريب ذوب آهن به بهاي حضور در غرب آُسيا را ؟
3/قصه تراكتور سازي هم شيرين است و هر روز از اين تيم اخبار جديدي مي رسد روزي از حضور هاشميان در اين تيم سخن به ميان مي آيد بدون آن كه نگاهي به ليست بازيكنان شود و روز ديگر همه چيز تكذيب مي شود و پروژه كهكشاني كردن تراكتور را از ياد مي برند اما در اين ميان اظهار نظر هاي كمالوند و دني الروم خيلي جالب است كمالوند مي گويد كه تيم تراكتور سازي آماده معاوضه آرفي با الروم هست و در اين ميان تنها اين الروم هست كه به اين انتقال رضايت نمي دهد و از سوي ديگر صحبت از الروم هست كه حالا با زبان شيرين فارسي خود مي گويد كه دوست دارد هر چه زود تر از بلاتكليفي رهائي يابد وبه پرسپوليس منتقل شود و در اين ميان هيچكس بري اين پارادوكسها حرفي ندارد
4/رئيس كميته رواب بين الملل فدراسيون فوتبال كه هر روز با اظهار نظرهاي خاص خود جلب نظر مي كند اعلام مي دارد كه بايد از زرماكارون حمايت كرد زيرا قرار است كه در فوتبال سرمايه گزاري كند !! و در اين ميان از ياد مي برد اگر از فوتبال حمايت شود اگر مديريت قوي بر اين فوتبال اعمال شود و مرداني از جنس فوتبال و با انديشه هاي نوين بر اين فوتبال باشند بخش خصوصي است كه براي حمايت از محصولات خود در پناه فوتبال خواهد رفت و لازم نيست مدير روابط بين الملل و كسي كه مدعي است مخترع جام ال جي است بجاي فوتبال از ماكاروني حمايت كند
5/ صحبت از تهاجم فرهنگي است و از هر محفل و تريبوني سخن از تهاجم فرهنگي و .. مي شود و درست در همين موقع هست كه خبر از تعطيلي پربينده ترين برنامه تلويزيوني سالهاي اخير مي شود امروز از همه مدعيان مبارزه با تهاجم فرهنگي مي پرسيم تعطيلي برنامه 90 بنا بر چه ادله اي بايد صورت بگيرد ؟
و اين داستان همچنان ادامه دارد
تورج عاطف
http://www.tourajateef.blogfa.com/tourajatef@hotmail.comhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/09/paradox1.jpg?w=300&h=196 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/09/paradox1.jpg)
1/ رئيس ورزش از لزوم ورزش همگاني سخن مي گويد و از ديد او گسترش ورزش مهم تر از مبحث قهرمان پروري است و از ياد مي برد كه افتخارات ورزشي است كه ورزش را مي تواند پر طرفدار سازد اما او همچنان از همگاني بودن و مردمي بودن ها سخن مي گويد اما در كنار اين همه شعار براي مردم او نمي داند كه همين مردم ورزش به خاطر قهرمانان خود دنبال مي كنند و اگر قرار باشد ورزش قهرماني از بين برود ديگر هيچگاه كسي سراغي از ورزش نمي گيرد او آنقدر از خواست مردمي ورزش دور هست كه حتي يكي از مردمي ترين و پرطرفدار ترين برنامه هاي ورزشي يعني 90 را نمي شناسد آيا براستي اين همه دو گانگي قابل توجيه هست؟
2/ كبك امپراتور خروس مي خواند حالا او از ياد برده است كه عدم صعود به جام جهاني آن 8 دقيقه نبوده ضمن اين كه نمي توان فوتبال را در 82 دقيقه بازي كرد زيرا جناب امپراتور دوست داشت كه به جام جهاني برود و از يادببرد كه چگونه بازي با كره شمالي كه يكي از بدترين تيمهاي جام جهاني بود را خيلي راحت به تساوي رساند همان كره شمالي كه دوره قبلش آن را برده بوديم اما حالااو مي گويد تيم جواني پس از آن رويداد ساختيم و هيچ كس نمي داند اين تيمي كه او مدعي جوان گرائي در آن است چند بازيكن بغير از تيم علي دائي دارد در همين حال كه سخن از جوانگرائي و ادعاي جوانگرائي در تيم ملي مي شود صداي ابراهيم زاده در مي آيد كه آقايان براي بازيهاي فاقد ارزش غرب آسيا نگذاريد انسجام ذوب آهن به هم بخورد و حدادي فر و خلعتبري از پروسه آماده سازي اين تيم كه در مرحله نيمه نهائي ليگ قهرمانان آسيا است دور شوند اما قطبي نمي خواهد كه به تنها سر مربي بين المللي و بادانش و فهيم ايراني كمك كند شايد هم او حق داشته باشد بالاخره ابراهيم زاده رقيب اول او براي كسب عنوان سرمربيگري تيم ملي است او مردي است كه دو عنوان نايب قهرماني در ليگ يك عنوان قهرماني در جام حذفي و حالا با كسب جواز حضور در مرحله نيمه نهائي در ليگ قهرمانان باشگاههاي آسيا و عبور از اسكولاري و پوهانگ و تيمهاي عربستاني بسيار بين المللي تر و كار آمد تر از او نشان مي دهد پس .. براستي ادعاي جوان گرائي قطبي را بايد قبول كنيم يا تخريب ذوب آهن به بهاي حضور در غرب آُسيا را ؟
3/قصه تراكتور سازي هم شيرين است و هر روز از اين تيم اخبار جديدي مي رسد روزي از حضور هاشميان در اين تيم سخن به ميان مي آيد بدون آن كه نگاهي به ليست بازيكنان شود و روز ديگر همه چيز تكذيب مي شود و پروژه كهكشاني كردن تراكتور را از ياد مي برند اما در اين ميان اظهار نظر هاي كمالوند و دني الروم خيلي جالب است كمالوند مي گويد كه تيم تراكتور سازي آماده معاوضه آرفي با الروم هست و در اين ميان تنها اين الروم هست كه به اين انتقال رضايت نمي دهد و از سوي ديگر صحبت از الروم هست كه حالا با زبان شيرين فارسي خود مي گويد كه دوست دارد هر چه زود تر از بلاتكليفي رهائي يابد وبه پرسپوليس منتقل شود و در اين ميان هيچكس بري اين پارادوكسها حرفي ندارد
4/رئيس كميته رواب بين الملل فدراسيون فوتبال كه هر روز با اظهار نظرهاي خاص خود جلب نظر مي كند اعلام مي دارد كه بايد از زرماكارون حمايت كرد زيرا قرار است كه در فوتبال سرمايه گزاري كند !! و در اين ميان از ياد مي برد اگر از فوتبال حمايت شود اگر مديريت قوي بر اين فوتبال اعمال شود و مرداني از جنس فوتبال و با انديشه هاي نوين بر اين فوتبال باشند بخش خصوصي است كه براي حمايت از محصولات خود در پناه فوتبال خواهد رفت و لازم نيست مدير روابط بين الملل و كسي كه مدعي است مخترع جام ال جي است بجاي فوتبال از ماكاروني حمايت كند
5/ صحبت از تهاجم فرهنگي است و از هر محفل و تريبوني سخن از تهاجم فرهنگي و .. مي شود و درست در همين موقع هست كه خبر از تعطيلي پربينده ترين برنامه تلويزيوني سالهاي اخير مي شود امروز از همه مدعيان مبارزه با تهاجم فرهنگي مي پرسيم تعطيلي برنامه 90 بنا بر چه ادله اي بايد صورت بگيرد ؟
و اين داستان همچنان ادامه دارد
تورج عاطف
http://www.tourajateef.blogfa.com/tourajatef@hotmail.comhttp://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/09/paradox1.jpg?w=300&h=196 (http://yaddashthayenakhoda.files.wordpress.com/2010/09/paradox1.jpg)