PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افغانستان، در فراز و فرود زمان



MR_Jentelman
16th September 2010, 04:21 PM
ادبیات داستانی (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=141)افغانستان از زمان شكل گیری آن به شكل نو و سبكهای رایج ادبی این صد سال اخیر به سال 1300 بر می گردد. این جریان داستان نویسی از آن زمان تاكنون فراز و فرودهای زیادی داشته است، و این روند نیز همچنان ادامه دارد. این دگرگونی ها و تغییر و تحولی كه گاه در راستای رشد و پیشرفت داستان نویسی بوده است، و گاه متاثر از بحرانهای اجتماعی و سیاسی جایگاه واقعی خودش را در جامعه از دست داده است، بیشتر محصول فرایندی بوده است كه بستگی زیادی به تغییر نظام های سیاسی و متعاقب آن تغییرات اجتماعی و فرهنگی و مدنی كشور داشته است. این روند پویایی و ایستایی داستان در هر دوره و زمان شكل خاص خودش را داشته است. آنچه روند پویایی و ایستایی داستان نو و به طبع آن داستان شناسی و نقد (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=73576)داستان را در افغانستان باعث شده است كه به مرحله بهره برداری برسد، بیشتر بعد سیاسی داشته است، تا ابعاد اجتماعی وفرهنگی و مدنی و ... .

جریان داستان نویسی (http://www.tebyan.net/writing_station/2010/1/25/113919.html) در افغانستان همیشه متاثر از تحولات و تغییرات سیاسی بوده است، تا جائیكه داستان افغانستان همیشه به نوعی دچار سیاست زدگی وسیاسی شدن سعی كرده اند به كارشان كه خلق داستان بوده است، ادامه داده اند. اما این به تنهایی خود كافی نبوده است تا رسالت بزرگی را قشر داستان نویس و داستان به دوش دارد به خوبی به انجام برساند. حتی قبل از روی كار آمدن كمونیستها به سال 1357 با اینكه مردم عادی كمتر از سیاست و سیاست بازی و بازی های سیاسی و بازی های سیاسی اطلاعی داشتند، اما همین نویسندگان و داستان نویسان كه جزء پیشقراولان طبقه روشنفكر جامعه برای خودشان شأن و منزلتی قایل بودند و خود را به نوعی پیامبران فرهنگی جامعه و مردم می پنداشتند، هیچ گاه سعی نكردند به آن رسالت و وظیفه ی تاریخی كه به عهده داشتند و آن آگاهی بخشیدن به توده های مردم بود بپردازند.در افغانستان به ادبیات داستانی انتقادی كمتر بها داده شده است. اما سیاست زدگی و سیاسی شدن داستان ویروسی بوده است كه داستان افغانستان نیز از آن در امان نبوده است. ادبیات سیاسی به ویژه داستان به شكل سازمان یافته و آگاهانه ی آن بیشتر از همه خودش را بعد از انقلاب اكتبر شوروی در زمان حكومت بلشوكیها نشان داد، و حدود هفتاد سال نیز به حیات سیاسی- ادبی خویش ادامه داد. رئالیسم كمونیستی شاید یكی از سیاسی ترین جریان داستان نویسی باشد كه حداقل در صد سال اخیر شاهد آن هستیم. این صحیح است كه ایدئولوژی ماندگار می شود و می تواند برای نسل های بعد حرفی برای گفتن داشته باشد كه در قالب ادبیات ارائه شود. اما این تز كمتر شامل ایدئولوژی سیاسی می شود. شاید به یقین بتوان گفت كه ركود داستان در پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در این كشورها نیز همین امر باشد. در افغانستان نیز كه جریان داستان نویسی آن بیشتر متاثر از جریان داستان نویسی شوروی سابق بوده است، همین مصداق وجود داشته است. از همان آغاز جریان داستان نویسی در هشتاد سال قبل كه به دوره حكومت امان الله خان بر می گردد، و از آن جائیكه امان الله خان مخالف غرب و به ویژه انگلیس بود، گرایشی شدیدی به شوروی داشت، این باب دوستی نیز تبادلات فرهنگی و بیشتر تاثیر پذیری در عرصه ی داستان نویسی را در پی داشته است. و این امر خودش را درجای جای آثار نویسندگان افغانستانی نشان داده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/08/2177332189813215824650611117237361310.jpg
عمر هشتاد ساله ی داستان نویسی افغانستان را می توان به سه دوره كلی تقسیم كرد، كه هر دوره نیز بنا به مقتضیات زمان سیر تحول خاص خودش را داشته است. 1- ادبیات داستانی، تولد، رشد، بالندگی. ( 1357-1200) 2- ادبیات داستانی، ایدئولوژی كمونیستی و ادبیات داستانی، در مهاجرت ( تبعید). ( 1371-1357) 3- ادبیات داستانی، ایدئولوژی اسلامی. ( 1380- 1371)

آغاز دوران جدید ادبیات داستانی افغانستان كه از زمان مشروطیت امان الله خان شروع می شود تا انتهای جمهوری سردار محمد داود خان شش دهه را بر می گیرد. دوران جدید ادبیات در افغانستان مانند بسیاری از امور و مسائل دیگر از هنگامی آغاز می شود كه كشور استقلال خود را به سال ( 1397- 1919) باز می یابد. وضعیت چاپ پیشرفت می كند و انتشار جراید و كتاب ها آغاز می شود، چه پیش از آن سبب جنگهای داخلی و خارجی و نابسامانی های امور، كمتر مجالی برای فعالیت های فرهنگی و ادبی فراهم می گشت، و بدین گونه در حدود یكصد سال فترتی سنگین، ادبیات دری (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/4/16/89459.html) را از روند باروری دور نگه می داشت. در واقع به صورت جدی در سالهای نخست پس از جنگ استقلال، نه همان حیات ادبی با شور و شوق و آگاهی تجدید شد بلكه تجدد ادبی نیز از همین زمان آغاز گردید. در این دوره از داستان نویسی كه اولین تجربه های داستان نویسی به شكل مدرن می باشد، نویسندگان متاثر از داستان های ترجمه شده ی روسی و اروپایی داستان نویسی را پایه گذاری كردند. سالهای آغازین تولد نوزادی به نام داستان كه حركت كند اما رو به جلو داشت. در آن سالها محمودی طرزی ( 1244- 1312 ) جریده «سراج الاخبار» را بین سالهای (1297-1290) منتشر ساخت. و اولین كسی بود كه بنای تجدد ادبی را نهاد، و با ترجمه های از رمان های ژول ورن (http://www.tebyan.net/Celebrated_Authors/2010/3/24/118458.html)به فارسی روزنه ای جدید را بر روی ادبیات داستانی افغانستان كه تازه پا به وادی داستان نویسی گذاشته بود باز نمود. بعد از او كسی كه خیلی جدی و حرفه ای به شكل جدید ادبی پرداخت. محی الدین انیس بود كه وفات او به سال ( 1317 ) می باشد. او به طور جدی به انواع قصه (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/9/9/102027.html)، داستان، و رمان (http://www.tebyan.net/Writing_Station/2003/10/30/4118.html)پرداخت. اهمیت وجود و قلم انیس را از آن جایی می توان مهم و تاثیر گذار بر ادبیات آن روز افغانستان كه اولین تجربه هایش را دراین زمینه می گذراند دانست. كه بعدها نشریه ی نیز به نام « انیس » پا به عرصه ای مطبوعات آن روز افغانستان گذاشت. كه ازآن زمان تا حالا هرچند با توقف های قطعی اما همچنان منتشر می شود، و یكی از روزنامه های كثیرالانتشار دولتی است كه به زبان دری منتشر می شود. داستان « جهاد اكبر» به سال ( 1300) در مجله معارف به چاپ رسید، داستانی كه نویسنده ی واقعی آن معلوم نیست و بدینسان داستان نویسی ظهور خود را آشكار می كند، و تا سال ( 1330 ) داستان، گهگاه به صورت تك جرقه های در مطبوعات رخ می نماید. تفكر حاكم بر این داستان ها، از امانیسم و نوعی آرمانگرایی حكایت دارد كه نویسندگان آن عمیقاً به آن عشق می ورزند.

بعد از پایان دهه بیست و شرع دهه سی، داستان رفته رفته با شیوه ی نسبتاً جدید در مطبوعات جا باز می كند و نویسندگانی چون نجیب الله توروایانا، علی احمد نعیمی، سلیمان علی جاغوری، گل محمد ژوندی، عبدالغفوربرشنا، به عنوان داستان نویس شناخته می شوند و داستان هایی كه بیشتر از مضمون های حماسی (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=130)و تاریخی (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=130)و یا احساسی از مضمونی رمانتیك (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/5/4/90771.html)برخوردار است، به چاپ می رسانند. نجیب الله توروایانا و علی احمد نعیمی به عنوان پیشكوستان داستان كوتاه (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2009/11/21/108034.html) (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/11/21/108034.html)و تاثیر عمیقی كه بر نویسندگان بعد از خود می گذارند، سهم مهمی در عرصه داستان كوتاه افغانستان دارند،اما با این همه، دهه سی جایگاه خاصی برای داستان كوتاه ندارد، داستان تقریباً درحالت سكون قرار می گیرد و تا پایان دهه 1330 به طور كلی می توان گفت رخوت فرهنگی بر ادبیات داستانی همچنان ادامه پیدا می كند. مجله ی كابل كه با همكاری بزرگترین فاضلان، عالمان، نویسندگان و شاعران و اهل هنر مملكت در زمینه ادبیات و تاریخ و مسایل عملی و اجتماعی از 1310 تا 1320 از سوی انجمن كابل انتشار یافت، گامهای بلند، در استواری زبان و ادبیات و فرهنگ برداشت، در سالهای بعد مجلات دیگری پدید آمد: آریانا، ادب، عرفان، مجله ادبی هرات، ژوندون، پشتون ژغ كه در كنار روزنامه های به چاپ قصه و داستان و نقد و تحقیق پرداختند و هریك سهمی در جریان كلی ادبیات معاصر ایفا كردند كه در آنها نام تعداد كثیری از نویسندگان را كه در زمینه داستان قلم زده اند می یابیم. شماری ازآنان از تربیت یافتگان دوره قبل یعنی انجمن ادبی و مجله كابل اند و تعدادی به دوره میانه و گروهی نیز به دوران اخیر یعنی تا پیش از سال 1357 تعلق دارند. از این جمع تنها تعداد اندكی را می توان یافت نویسندگی شغل اصلی او بوده باشد. اما كسانی هم بوده اند كه آثار بیشتر در این زمینه پدید آورده اند ونوشتن از زندگی آنها جدا نبوده است، هر چند شرایط و عوامل گوناگون آنان را به مشاغل دیگر كشانیده است. دهه چهل را باید برخلاف دهه سی نقطه عطفی در راستای پیشرفت داستان دانست.

این دهه جدا از ادبیات داستانی كه نسبت به دوره قبل به رشد و نبوغ و بالندگی می رسد، در شعر (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=158)، نقد ادبی و دیگر عرصه های هنری، تفكر اجتماعی و سیاسی، دوران خیزشی جدید است كه بیشتر متاثر از جریان های سیاسی و اجتماعی ایران پس از كودتای 1332 می باشد، نشریات غیر قانونی حزب توده، بینش و درك نادرست آن ها از هستی و واقعیت، جریان های ادبی كانالیزه شده، و سیل ترجمه هایی از مكتب به اصطلاح سوسیالیسم واقعیت گرا، تاثیر شگرفی بر شاعران و نویسندگان می گذارد و هنر در چهارچوب خاص شروع به نفس كشیدن می كند. با توجه به حركت زمان و اوضاع جهانی، از دهه چهل تاكنون با تمام دشواری های سیاسی و اجتماعی اوضاع افغانستان، داستان به رشد و بالندگی خود ادامه می دهد، به طوری كه امروزه شاهد تلاش داستان نویسان زیادی هستیم.

دگرگونی و تغییر بینش فكری نویسندگان در این دهه، داستان كوتاه را از زیر نفوذ رمانتیسم (http://www.tebyan.net/literary_criticism/2009/5/4/90771.html)بیرون می آورد و واقع گرایی در داستان را جایگزین می كند و قهرمان تبدیل به شخصیت می شود. شخصیت از مردم كوچه بازار در داستان ظهور پیدا كرده، نویسندگان با گوشه چشمی به ادبیات شوروی و ایران با تكنیك های جدیدتری شروع به نوشتن داستان می كنند، هر چند كه سلطه رژیم های حاكم بر افغانستان، نفوذ بی چون و چرای احزاب كمونیستی، توطئه كشورهای خارجی و تسلط فئودال ها بر جامعه بسته افغانستان، اشغال كشور توسط ارتش سرخ شوروی سابق، وامروز با پشت سرگذاشتن بیش از دو دهه ادبیات مهاجرت و هم ادبیات پر افت و خیز داخل كشور، همگی سهم مشتركی در سترون بودن روندی دارند كه عمر هشتاد ساله داستان دارد. این دوره كه حدود شش دهه را در بر می گیرد، در واقع نطفه داستان بسته می شود، به بار می نشیند و حاصل نیز می دهد. بسیاری از نام آوران نام آشنایی كه اكنون نیز در زمینه داستان نویسی ونقد ادبی، قلم فرسایی می كنند و به خلق آثار می پردازند، از نسل همین دوره می باشند. در واقع این ها پدیدآورندگان فرم و زبان جدید ادبی می باشند، كه تا اندازه ممكن رسالت شان را به انجام رسانیده اند. تا نویسندگان نسل های بعدی كه آمده اند و خواهند آمد، بیشتر از پیش در این راه تلاش نموده و به خلق آثار قوی و ماندگار، با فرم و زبان و محتوای تاثیر گذار و قوی مبادرت بورزند.


2-ادبیات داستانی، در دوره كمونیستها، این دوره كه با سرنگونی جمهوری محمد داوود خان، شروع می شود و كمونیستها زمام امور را به دست می گیرند، از بهار 1357 تا بهار 1371 ادامه پیدا می كند، آن را می توان به دو بخش تقسیم نمود: الف- ادبیاتی كه در داخل كشور به حیاتش ادامه داد. ب- ادبیاتی كه در خارج از كشور، به نام « ادبیات مهاجرت » شكل گرفت. نویسندگانی كه در داخل افغانستان ماندند و همچنان در سایه حكومت كمونیستی، به داستان نویسی ادامه دادند و آگاهانه و ناآگاهانه به سمت و سویی ایدئولوژی كمونیستی گرایش پیدا كردند، و دست به خلق آثار بردند كه متاثر از سوسیالیسم واقعیت گرا بودند، و نویسندگانی كه قلم هایشان مستقل و بی طرف باقی ماند، و همچنان مانند گذشته به داستان نویسی ادامه دادند بدون این كه شرایط حاكم بر افكار و قلم هایشان تاثیر گذاشته باشد، و دچار سیاست زدگی شوند و قلم هایشان سیاسی شود. اما بخش دیگری نیز شامل نویسندگانی می شود كه راه مهاجرت به پیش گرفتند، و در عالم مهاجرت و تبعید، به نویسندگی ادامه دادند. این ها نویسندگانی اند كه از قبل نیز داستان نویس بودند، و همچنین تعدادی نیز كه در مهاجرت وتبعید به نویسندگی رو آوردند، این دوره بر خلاف دوره اول، كه در سكون و سكوت و آرامش و به دور از كشمكش های حاد سیاسی و اجتماعی گذشت، از همان ابتدای روی كار آمدن حزب دموكراتیك خلق افغانستان، كه متشكل از دو حزب چپی « خلق » و « پرچم » بود، افغانستان را از بنیاد در تمام زمینه ها دچار تحولات و تغییرات اساسی نمود، كه تمام این تحولات و تغییراتی كه به وقوع پیوست، بیشتر بار منفی ویرانگر داشت، تا مثبت و سازنده. در این میان ادبیات داستانی هم دچار دگرگونی های زیادی گردید. در این میان ناگریز به جریان دیگری كه بر شعر و نثر معاصر اثر گذاشت باید اشاره كرد. و آن تلاش و كوشش سازمان یافته گروه های چپ در جلب و جذب شاعران و نویسندگان، به نام تجدد طلبی در ادبیات كه به ویژه متوجه جوانان مستعد بود. آنچه در میان این حلقه ها تلقین و تعلیم می شد رئالیسم سوسیالیستی شعار آگین مسخ شده ای بود كه تا پیش از كودتای 1357 راهی به دهی می برد. ولی پس از كودتا، بسیاری از آنچه كه پیشتر مورد پذیرش بود در ترازوی نقد رهبری شده حزبی و سیاسی سانسور شدید اطلاعاتی دیگر مورد قبول نبود. اگر گاهی مجالی پیدا می شد تا داستان مانند « هیولا می آید » در نشریات رسمی یكی از دو گروه پرچم و خلق انتشار یابد، گروه دیگر بر نویسندگان آن بخشود، پاسخ او نیز چون مخالفان دیگر گلوله بود. دراین میان به موازات كارهای نمایشی و تبلیغی دیگر كه با اهداف مشخص طراحی و اجرا می شد، اتحادیه شاعران و نویسندگان نیز سامان یافت كه بنا به گفته آگاهان یك هزار تن شاعر و نویسنده در آن عضویت یافتند. قصه پیوستن و داستان كار و فعالیت اجباری یا اختیاری ومحدودیت و آزادی اعضا را باید از زبان خود آنان شنید. حاصل كار این اتحادیه، امكان چاپ آثار شاعران و نویسندگان بود كه در مقیاس با آنچه كه در داخل كشور نوشته و گفته می شد دیده نمی شود. نشریات احزاب و گروه های سیاسی- نظامی بیشتر در خدمت تبلیغ گروه های خاص و طرد و نفی این و آن قرار داشته و كمتر در پی تحلیل و نقد و نظری كه شایسته مبارزه فرهنگی و بایسته قلم باشد بوده است، اما این جا و آن جا دردمندانی سوخته دل كه نه در كنار گروه های سیاسی- نظامی جایی داشتند و نه از امكانات اتحادیه نویسندگان برخوردار بودند با توجه با خلائی كه وجود داشت در انزوای آوارگی و به دور از غوغای داخل و خارج، هر كسی به فراخور توان و احوال خویش به كار فرهنگی و اعتقادی به ویژه ادبیات، با همه ی دشواری های كمر بستند و آثار پدید آورند و آنچه كردند و گفتند و نوشتند، آن سر درد و سوز بود. آنچه در رابطه با ادبیات مهاجرت افغانستان، در این سال ها اتفاق افتاد بیشتر شامل دو كشور پاكستان و ایران می شود كه میلیونها نفر مهاجر در خود جا داده بود، و نیز مركز فعالیت های سیاسی- نظامی احزاب و گروه های اپوزیسیون دولت كمونیستی افغانستان شده بود. اما در مجموع آنچه در خارج ازافغانستان، در زمینه هنر و فرهنگ به ویژه داستان اتفاق افتاد در مقایسه با آنچه درهمین سال ها در افغانستان صورت گرفت اصلاَ نمی تواند قابل مقایسه باشد. در حالیكه ازهمان سال های اولیه آغاز مهاجرت تعداد قابل توجهی از افغانستانی ها به كشورهای همسایه و به كشورهای اروپایی و امریكایی مهاجرت نمودند، اما آنچه دست آورد ادبی این مهاجرت بود اندك و ناچیز بود.





منابع:
1.سالهای برزخ و باد، سید اسحاق شجاعی، سوره، 1377
2.داستانهای امروز افغانستان، محمود خوافی، ترانه، 1376

MR_Jentelman
16th September 2010, 04:25 PM
بخش دوم (پایانی ):

(http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/01/2347196227213682511519122424119395154195.jpg)
ازاواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت احزاب سیاسی- نظامی افغانستانی، در دو كشور پاكستان و ایران مانند قارچ سر برآوردند، و نشریاتی را منتشر می كردند كه بیشتر به خبرنامه های جنگی شباهت داشت تا به یك نشریه فرهنگی، هنری و ادبی، مطالبی كه دراین نشریات به چاپ می رسید كار دو سنگر مخالف هم را انجام می داد. از همان سالهای اول، برخوردهای شدید و خشنی كه این احزاب در داخل افغانستان با هم داشتند، در نشریات آنها هم تبارز می كرد. درحالیكه مردم افغانستان به یك حزب بیشتر، نیازی نداشتند. حزبی كه واقعاً در تمام ابعاد می توانست با حزب كمونیستی رقابت نماید.آنچه نیازی واقعی مردم، به ویژه مهاجرین بود تعدد نهاد ها و مراكز علمی، ادبی، فرهنگی و هنری بود، تا بتوانند به آن رشد و آگاهی واقعی كه نیاز ضروری هر جامعه ی است برسند. هر چند تعدادی از این احزاب همانطوری كه بوجود آمده بودند، همانطور نیز از بین رفتند، اما آنچه دستاورد تعدد این احزاب بود تشدید اختلافات بین مردم و ضربه شدید به ادبیات و فرهنگ و هنر افغانستان بود، كه به آسانی قابل جبران نیست. آثار ادبی داستانی كه در بیشتر از دو دهه مهاجرت در ایران چاپ شده است به دو بخش تقسیم می شود: الف- تجدد چاپ كتاب های داستانی كه قبلاً در افغانستان و یا در دیگر كشورها به چاپ رسیده اند. ب- چاپ كتاب های داستانی نویسندگان مهاجر، كه در ایران به سر می بردند. « سی قصه یا نثر دری (http://www.tebyan.net/Classic_Prose/2008/12/15/80986.html) » مجموعه داستانی، با مقدمه ای جامع درباره تاریخچه نثر معاصر وانواع آن و نقل آراء صاحب نظران به كوشش دكتر علی روضوی غزنوی ، در سال 1357 چاپ و منتشر شده است، كه می تواند پایه و مایه ای باشد برای مجموعه های دیگر و نقد و نظر (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=73576)در فراز و فرود و قالب و محتوا و زبان و قهرمانان و نكته های دیگر قصه ها و داستان ها.
این مجموعه در واقع بر دو محور عمده استوار است: 1- تاریخ تحول نثر دری معاصر و عوامل اجتماعی آن. 2- نمونه هایی از نثرها و قصه های نویسندگان مختلف از محمود طرزی ( متولد 1312 ) تا مریم محبوب ( متولد 1333 ).
(http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/01/210783110190631221416521522715195193158241.jpg)
به تعبیری دیگر مجموعه با ملاحظه روند تاریخی از نامداران درگذشته آغاز می شود و با نامجویان دهه شصت پایان می یابد. تنوع قصه ها و نویسندگان نه تنها نشانگر چهره های متفاوت ادبیات هم روزگار است بلكه نماینده گسترده ی قصه ها و گرایش های اعتقادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نویسندگان آنها نیز هست، كه هر یك با توجه به دوره تاریخی و اجتماعی خویش قابل توجیه نیز می باشند. از نظر موضوعی قصه ها پهنه ای از بازآرایی و باز نویسی داستانهای اساطیری (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=130)و باستانی و تاریخی مانند « اوشاس » نوشته روانشاد دكتر نجیب الله توروایانا و « زال و رودابه » نوشته عبدالرحمان پژواك تا داستانها و قصه های رایج و مشهور در شهرها و نواحی مختلف كشور مانند « زمرد خونین » اثر زنده یاد خلیل الله خلیلی و كاكه (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2010/1/7/112374.html)های كابل چون « كاكه اورنگ وكاكه بدرو » نوشته روانشاد برشنا و « وقتی كه نی ها گل می كند » نوشته دكتر اكرم عثمان و « لیتان » نوشته رضا مایل هروی که قصه های اجتماعی وانتقادی با بینش های خاص سیاسی و تا داستانهای عاشقانه (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=131)را در بر می گیرد. و رمان « اژدهای خودی » نوشته استاد بهاءالدین مجروح، كه سه سال گذشته، در اروپا درگذشت.این اثر كه مبنای فلسفی دارد مسائل و موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک دوره از تاریخ كشور و مردم آن را تا سالیان اخیر تحلیل و بررسی می كند. «دشت قابیل » نوشته سپوژمی زریاب، توسط انتشارات جهان اندیشه كودكان در مشهد در سال 1373 چاپ شد. این چاپ دوم كتاب بود، كه در سال 1367 دركابل به چاپ رسیده بود. این مجموعه داستان كه شامل پیشگفتار كوتاه ناشر و هفت داستان كوتاه می شود، بین سالهای ( 1358- 1366 ) نوشته شده است. « برف و نقش های روی دیوار» نوشته اعظم زریاب و سپوژمی زریاب، توسط انتشارات سوره در سال 1376 چاپ شد. این مجموعه داستان كوتاه كه به صورت گزینشی می باشد از زوج پرتلاشی كه كار نویسندگی را به صورت حرفه ای ادامه داده اند برای اولین بار چاپ شده است. كتاب شامل اشاره ای كوتاه و معرفی زندگی و كارنامه نویسنده های این مجموعه از سوی گردآورندگان آن سید اسحاق شجاعی و م- میلاد بلخی، دو نویسنده مهاجر مقیم ایران می باشد، ماحصل این كتاب نه داستان كوتاه و واژنامه پایانی آن می باشد. « داستانهای امروز افغانستان » كه شامل بیست و نه داستان كوتاه از بیست و نه داستان نویس می باشد. به كوشش محمود خوافی از سوی انتشارات ترانه در مشهد به سال 1376 به چاپ رسیده است. بیشتر این كتابها در دهه های قبل نوشته شده، ونویسنده های آن نیز در حال حاضر در كشورهای غربی بسر می برند.
(http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/01/2421431471642291202312281942098415173238879.jpg)
ب- چاپ كتاب های داستانی نویسندگان مهاجر، كه در ایران به سر می برند. « شانه های زخمی پامیر» اولین كتاب ادبی، هنری مهاجرت كه شامل شعر، خاطره، نقد و نظر، مصاحبه و دو داستان كوتاه می باشد، از نویسندگان و شاعران مهاجرافغانستانی مقیم ایران می باشد، كه از سوی انتشارات حوزه هنری درسال 1371 به چاپ رسیده است. گردآورندگان این كتاب م. ح. ملك جعفریان می باشد. « سوره بچه های مسجد 39- ویژه افغانستان » این كتاب شامل شعر، دو داستان، معرفی كتاب، سفرنامه (http://www.tebyan.net/LiteraryGenres/OtherGenres/2009/3/18/88123.html)و گزارش می شود، كه از سوی انتشارات سوره در سال 1375 به چاپ رسیده است. « مهاجران فصل دلتنگی » اولین مجموعه داستان گزینشی از نویسندگان مهاجرمقیم ایران می باشد كه شامل سرآغاز، اشاره، چهارده داستان كوتاه، از دوازده نویسنده و واژه نامه بوده، و از سوی انتشارات سوره در سال 1375 به چاپ رسیده است. گزینش این داستانها را سید اسحاق شجاعی انجام داده است. « سنگ ملامت » دومین مجموعه داستان گزینشی از نویسندگان مهاجر مقیم ایران می باشد كه شامل یادداشت، مقدمه، نوزده داستان كوتاه و واژه نامه، از پانزده نویسنده بوده، واز سوی انتشارات سوره به سال 1377 به چاپ رسیده است. گزینش این داستانها را محمد جواد خاوری و علی پیام انجام داده اند. « پروانه ها و چادرهای گلدار » اولین مجموعه داستان مستقل محمد حسین محمدی، نویسنده جوان مهاجر مقیم ایران می باشد. كتاب شامل اولین داستانهای نویسنده می باشد كه از سوی مركز فرهنگی افغانستان در دهه هفتاد در مشهد به چاپ رسیده است. « سالها برزخ وباد » اولین مجموعه داستان كوتاه مستقل سید اسحاق شجاعی، نویسنده مهاجر مقیم ایران می باشد. كتاب شامل مقدمه ی از محمد سرور مولایی، نوزده داستان و واژه نامه می باشد كه از سوی انتشارات سوره در سال 1377 به چاپ رسیده است. « در گریز گم می شویم » اولین مجموعه داستان كوتاه مستقل محمد آصف سلطان زاده، نویسنده مهاجر مقیم ایران می باشد. این كتاب شامل مقدمه یی از فرزانه طاهری، و هشت داستان می باشد كه از سوی انتشارات آگه در سال 1379 به چاپ رسیده است، و درسال 1381 به چاپ دوم رسیده است. دومین مجموعه داستان كوتاه مستقل سلطان زاده به نام نوروز فقط در كابل با صفاست، به سال 1382 از سوی نشر مركز در تهران به چاپ رسیده است. «چهره ممنوعه من » اولین رمان نویسنده جوان افغانستانی می باشد كه در اثر ظلم وستم طالبان در سال 1380 كابل را به مقصد فرانسه ترك می كند و ظاهراً از آن زمان تا حالا در فرانسه به سر می برد. لطیفه كه ظاهراً اسم مستعار نویسنده می باشد، در این رمان سرگذشت اندوهبار زندگی زنی جوانی را روایت می كند. فریبا . حریری مترجم كتاب آن را از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده است كه قبلاً كتاب از متن اصلی فرانسوی به انگلیسی ترجمه شده است. كتاب از سوی انتشارات پیكان در سال 1381 به چاپ رسیده است. همچنین مجموعه های سوم و چهارم داستان كوتاه مهاجرت از سه چهار سال به این طرف در انتشارات سوره در انتظار چاپ به سر می برد. « سایه های مهتاب » اولین مجموعه مستقل داستان كوتاه آمنه محمدی و اولین مجموعه داستانی مستقل نویسندگان زن مهاجر می باشد كه شامل پانزده داستان می باشد. این نویسنده مهاجر مقیم ایران داستانها را بین سالهای 1378 تا 1380 نوشته است. این كتاب از سوی كانون مطالعات افغانستان در سال 1380 به چاپ رسیده است. « هزارخانه خراب و اختناق » نوشته عتیق رحیمی در تابستان 1381 در پاریس توسط انتشارات خاوران در 143 صفحه و در 1000 نسخه چاپ شده است كه نشر نی در تهران اقدام به چاپ آن نمود. كتاب « خاكستر و خاك عتیق رحیمی » قبلاً توسط نشر ورجاوند درتهران چاپ شده است. « جنین آفتاب » اولین مجموعه داستان كوتاه مستقل صدیقه كاظمی نویسنده زن جوان مهاجر مقیم ایران، و دومین مجموعه مستقل داستان كوتاه نویسنده زن افغانستان می باشد. كتاب از سوی كانون مطالعات افغانستان در سال 1380 به چاپ رسیده است. « قنوت دریا » مجموعه داستان و شعر محمد صادق دهقان و سید علی پور طباطبایی می باشد، كه از سوی كانون فرهنگی، هنری خیزران در سال 1380 به چاپ رسیده است. با اینكه از آثار داستانی چاپ شده نویسندگان افغانستان در دیگر كشورها آمار دقیقی موجود نمی باشد، اما آنچه در طول تمام این سالهای مهاجرت، كتاب های كه به صورت مجموعه های مستقل و گزیده داستانی در ایران به چاپ رسیده است از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی كند، در این میان نیز تعداد دیگری از نویسندگان مهاجر افغانستانی مقیم ایران هستند كه داستان می نویسد و آثارشان به صورت پراكنده در نشریات مهاجرین افغانستانی و ایرانی به چاپ می رسد، اما تا هنوز موفق به چاپ آثارشان نشده اند.
(http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1389/01/1292896872381552031282259464106174230227.jpg)
یكی از موارد دیگری كه لازم است به آن اشاره شود این است كه نشریات مهاجرین افغانستانی كه در ایران منتشر شده اند، با تاثیر و ملهم از « ادبیات و هنر مقاومت ایران » بخش ادبیات و هنر نشریات خود را به همین نام یعنی « ادبیات و هنر مقاومت افغانستان » چاپ و منتشر كردند، در حالیكه ادبیات و هنر مقاومت، (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2008/10/5/75831.html)تنها در داخل همان كشور مصداق پیدا می كند، و آنچه در خارج از مرزهای جغرافیایی هر كشوری در زمینه ادبیات وهنر صورت می گیرد و خلق می شود، « ادبیات و هنر مهاجرت یا در تبعید » می باشد، از اوایل دهه ی هفتاد كه ادبیات داستانی (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=141) ارزش و جایگاه خود را كم كم در میان نشریات مهاجرین مقیم ایران باز نمود، این نشریات آرام آرام صفحاتی را نیز به ادبیات داستانی اختصاص دادند. هر چند قالب ادبی (http://www.tebyan.net/literary_Criticism/2010/2/24/116765.html)شعر از دیر باز جایی خود را در نشریات بدست آورده بود. اما آنچه ادبیات داستانی مهاجرت و نیز ادبیات داستانی داخل كشور را دچار ضعف و ناشناخته ماندن كرده است، مهم ترین آن عدم هماهنگی وتبادل نظر میان مهاجرین افغانستانی در اقصی نقاط جهان می باشد، این نقیصه كه در میان مهاجرین شایع است تا حدود زیادی در میان نویسندگان نیز وجود دارد. نویسندگان مهاجری كه در اروپا و امریكا زندگی می كنند كمتر باهم ارتباط داشته و كمتر از كار یكدیگر اطلاع دارند، نویسندگانی كه در ایران و پاكستان به سر می برند اكثراً همسو و هم نظر با احزاب جهادی اسلامگرا بوده، و به نوعی نیز در آثارشان این همسویی و هم نظری به چشم می خورد. پرداختن به جنگ (http://www.tebyan.net/Literature_Art/Literature/2007/9/23/46715.html)و توجیه آن در قالب ادبیات، در آثار این نویسندگان دیده می شود. البته این گرایش بیشتر در شعر وجود دارد تا داستان، اما نویسندگانی نیز در این میان هستند كه جنگ را در هر شكل آن بایكوت می كنند و مخالف آن هستند. نظر آنان راه دیگری است برای حل معضل كشور از طریق مسالمت آمیز، نه جنگ. این نویسندگان خشونت و جهالت را حاصل جنگ می دانند، و هم چنان جنگ را حاصل خشونت و جهالت، چون معتقدند جنگ هیج زمانی نمی تواند خشونت و جهالت و فقر را از بین ببرد. این دو تیپ از نویسنده ها در میان نویسندگان مهاجر مقیم پاكستان نیز وجود دارد. اما نویسندگانی كه در اروپا و امریكا به سر می برند و نسبت به این نویسندگان مهاجر زندگی به مراتب بهتری دارند، با دید دیگری به واقعیات پیرامون شان و دور بودن از صحنه جنگ شرایط داخل، داستان می نویسند. تعدادی از آنها كه شامل نویسندگان پیشكسوت می شوند بعد از سرنگونی دولت كمونیستی دكتر نجیب الله به سال 1371 كشور را ترك كردند. و این یعنی یك نوع ترس موهوم از به قدرت رسیدن احزاب اسلام گرای جهادی، كه حتی پیش از به قدرت رسیدن به سال 1371 با هم درگیرهای خونینی داشتند. اما از آن جاییكه دسترسی به آثار این نویسندگان كه در اروپا و امریكا و حتی در پاكستان به سر می بردند، به آسانی میسر نیست. نمی توان به سادگی به نقد و نظر درباره آثار آنها پرداخت.

اما در سالهای 1370 تا 1380 که ادبیات داخلی افغانستان رو به زوال می بود ( به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی ) ، ادبیات مهاجرت در تبعید كه از 1375 آغاز شده بود، بالنده تر و پخته تر از پیش به كارش ادامه می داد. همزمان با چاپ آثار داستانی مهاجرین در نشریات خارج از كشور، از جمله ایران، چاپ مجموعه های داستانی نیز به بازار كتاب وارد گردید، و در كتاب آن نیز نقد داستان در نشریات، جایی برای خودش باز نمود. جلسات نقد داستان به صورت مشترك با نویسندگان ایرانی، و نیز جلسات مستقل نقد داستان از سوی مهاجرین افغانستانی شكل گرفت. هر چند نقد داستان های این جلسات بیشتر به صورت شفاهی بوده و هنوز به صورت مكتوب و مدون در نیامده است، اما امید می رود این روند، آثار نقد داستانی مكتوب نیز در پهلوی مجموعه های داستانی به چاپ برسد. از آغاز زمستان 1380 تاكنون ، ادبیات در داخل افغانستان، هنوز دوران نقاهت خود را می گذراند و تا به وضعیت مطلوب برسد راهی بس طولانی را باید بپیماید. این در حالی است كه در طول بیش از دو دهه جنگ و جهالت و خشونت، آنچه بیشتر از همه آسیب دیده و ویران شده است، ادبیات و فرهنگ و هنر افغانستان می باشد. امید می رود با همت و پشتكار و احساس مسئولیت از سوی نویسندگان و پژوهشگران افغانستانی این نقیصه هرچه زودتر جبران شود. و ادبیات و فرهنگ و هنر افغانستان یك بار دیگر شكوه و عظمت سابق خویش را باز نماید و رسالتی عظیمی را كه به دوش دارد. به نحوی شایسته و بایسته ای به انجام برساند. و در كنار آن ادبیات داستانی نیز می تواند به جایگاه واقعی خویش برسد، وبا موضوع بومی و پیامی جهانی برای بشریت، حرفی برای گفتن داشته باشد.



منابع:
1.سالهای برزخ و باد، سید اسحاق شجاعی، سوره، 1377
2.داستانهای امروز افغانستان، محمود خوافی، ترانه، 1376

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد