PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله انجمن هنرى مردگان ( قسمت اول )



AreZoO
12th September 2010, 05:43 PM
انجمن هنرى مردگان



معرفی یک گورستان : پرلاشز

http://img.tebyan.net/big/1387/09/75145921888111592229671913918554177148212.jpg
یک مقدار نطق پیش از دستور!:


بنده هنوز مطلب را نگفته اعتراض دارم! شما هم هنوز نخوانده لطفا به اعتراضم توجه کنید ( سپاس گزارم!) قدیمی ها وقتی می خواستند بگویند کسی آخر کاسبی است و اصول پول سازی را فوت آب است می گفتند "فلانی از آب دهان کره می گیرد" ( گلاب به روتون در مثل که مناقشه نیست شما کره را از صبحانه حذف نکنید!) حالا حکایت این فرنگی هاست . تا وقتی که نویسنده ای نقاشی موزیسینی زنده است از قبل آثارش ، قیافه اش ، لباسش ، عادت هایش حتی چیزهایی که دور می ریزد انواع مناقصه ها را راه می اندازند و کلی تبلیغات و دار دار و جیم جیم که مثلا جناب نقاش زیر پیرهنی 15 سالگی اش را می فروشند .ای اهل عالم اگر پول ندارید که 20 هزار دلار بخریدش بشتابید و لا اقل نگاهش کنید! ملت هم دوان دوان به سوی زیر پیراهنی حماسی آقای نقاش روان می شوند و در دفتر خاطرات شان می نویسند که " امروز شرف رویت زیر پیرهنی حضرت استاد سبک خط خطیسم را یافتم .کاش باز ازین توفیقات نصیبم شود و..." خلاصه با کم و زیادش از قبل چنین خیمه شب بازی تجاری- هنری، دویست سیصد هزار دلاری جابجا می شود و کلی چرخ هنر و چرخه ی تجارت می چرخد و کلی آدم به هنر امید وار و از تجارت راضی سر سیرشان را روی متکا می گذارند تا فردا که جناب نقاش بخواهد دیگر فقرات البسه و غیره ی خود را ( سوای تابلو هایی که اصل موهبت را می سازند) به فروش برساند. حالا می زند و این آقای نقاش می میرد . در مملکت ما اگر بود ( که اعتراض من هم همین جاست) بنده خدا وقتی زنده بود تابلو هایش روی دستش می ماند وقتی رحمت خدا برود که دیگر گفتن ندارد اما در فرنگ تازه برنامه صد ساله دوم آغاز می شود و نوع کاسبی به گونه ای تغییر می کند که هم همچنان چرخ هنر بچرخد و هم چرخه تجارت از رونق نیافتد . ما فقط در اینجا یک نمونه از این کاسبی ها را معرفی می کنیم و آن ارتزاق از قبر مرحوم هنرمند است!






طرز تهیه :
http://img.tebyan.net/big/1387/09/661747851301931917260274015893108132105.jpg
یک قبرستان به اندازه تقریبی یک ششم مساحت پارک جنگلی سیسنگان (44 هکتار) می سازیم و 5300 اصله درخت تناور هم در آن می کاریم . سپس هرچه هنر مند در عالم امکان زندگی می کنند را تشویق می کنیم بیایند اینجا دفن شوند چون از زمان ناپلئون چندین نویسنده و ادیب و هنرمند و بازیگر و ... اینجا دفن شده اند . سپس برای آنکه افراد بیشتر تهییج بشوند آن نگون بختانی هم که دستشان از دنیا کوتاه شده و حواسشان نبوده بیایند اینجا ، طی مراسمی " گور به گور" کرده و بقایای آنان را به محل فوق الذکر می آوریم.
بعد می گذاریم خبر قبرستانمان خوب جا بیافتد آنگاه برای قبر های سر شناس آنچنان مجسمه ها و یادبودهای هنری جذابی می سازیم که اگرتوریست ها برای صاحب قبر نیایند برای خود قبر بیایند و آنجا را ببینند . سپس با اعتماد به نفس کامل انواع جلسات ادبی و فرهنگی را کنار قبر شیک آقایان و خانمها برگزار نموده ( و اگر در کشور های اسلامی مشابه کار ما را بکنند به آنها مرده پرست میگوییم) و انواع بروشورها و کاتالوگ ها و حتی کتاب های راهنما را برای یافتن قبر های مهم درست کرده و بین توریست هایی که فقط آمده اند قبر نویسنده شهرشان را ببینند و یک فاتحه بی بسم اللهی بفرستند توزیع نموده و دست آخر یک سایت درست می کنیم که حتی کسانی که فعلاامکان شرف حضور در این قبرستان را ندارند از راه دور تمام راه ها و قبر های معروف قبرستان عظیم الشان ما را بتوانند ببینند و انگار که آنجا دارند راه می روند از این حرکت فرهنگی خود مسرور باشند . وقتی این حرکات موزون تماما انجام شد کاسبی شما آماده است : تنها سالی 2 میلیون توریست مشتاق فرهنگ و هنر که فقط می آیند تا قبرستان "پرلاشز " را بازدید بفرمایند .
این هم سایتش که نگویید الکی گفتیم :



http://www.pere-lachaise.com/perelachaise.php?lang=en
دانستید چرا اعتراض دارم؟ حالا اگر برایتان جالب است در سایت قبرستان نام " هدایت " hedayat را جستجو کنید تا به آنی سنگ قبر نویسنده ایرانی مدفون در پرلاشز را با جای دقیق دفن شدنش به شما نشان بدهد.

این هم معرفی قبرستان از زبان سایت های فرانسوی که نگویید اغراق کردیم :
- آدمى‌شاگردى است که درد و اندوه او را تعلیم مى‌دهد و هیچکس بدون احساس این معلم قادر به شناسائى خود نیست(آلفرد دوموسه)

این عبارت نمونه‌اى است از هزاران عبارت جالب و تامل‌برانگیز که امروزه هر بازدیدکننده‌اى از گورستان پرلاشز در پاریس به هنگام گذر از فراز مقبره‌ها و سنگ‌نوشته‌ها بر سنگ قبرها یا سردر عمارت‌هاى خاموش مردگان نام‌آور مدفون در این گورستان به فراوانى مشاهده مى‌کند.
امروزه در خط سه مترو پاریس، 500 متر دورتر از ورودى اصلى این گورستان، ایستگاهى به نام پرلاشز هست اما از دو ایستگاه دیگر نیز مى‌توان به این قبرستان راه یافت. از این میان بیشتر توریست‌ها اظهار کرده‌اند که بهترین مسیر ایستگاه گامبتا در خط سه مترو است که به آنها اجازه مى‌دهد از نزدیکى مقبره اسکار وایلد سردرآورند و از آنجا به بازدید مقبره‌هاى دیگر بروند.
http://img.tebyan.net/big/1387/09/213225227924119015614917111032233124137139.jpg
اقبال بى‌نظیر مردمان از گروه‌ها و ملیت‌هاى گوناگون براى بازدید از آرامگاه شخصیت‌هاى هنرى و علمى‌مدفون در قبرستان‌هاى‌هایگیت در انگلستان و پرلاشز در پاریس آنهم در سال‌هاى اخیر به این قبرستان‌ها وجهه فرهنگى بى‌نظیرى بخشیده است. این علائق فرهنگى به حدى است که قبرستان پرلاشر و‌هایگیت انگلیس سال‌هاست که به کانون نوع ویژه‌اى از فعالیت‌هاى فرهنگى ازجمله برنامه‌هاى توریسم فرهنگى مبدل شده است. روشن است که تنوع ملیت هنرمندان خفته در پرلاشز بر این وجهه فرهنگى عمق بیشترى بخشیده است. به‌عنوان نمونه گور جیم موریسون خواننده پرآوازه هنرپاپ انگلیسى _ آمریکایی، در گروه دورز از دلایل مهمى‌است که سالانه صدها انگلیسى دوستدار این گروه هنرى را به گورستان پرلاشز مى‌کشاند.
جالب است که قبر جیم موریسون یکى از کوچکترین و ساده‌ترین قبرهاست اما تقریبا همیشه گروه زیادى از مردم گرداگرد آن حضور دارند و اگر در روزهاى خلوت سرى به گور او بزنید، انواع شمع و عروسک و کتاب و نقاشى و آثار مختلف هنرى را برسر گور او مشاهده مى‌کنید که دوستدارانش به او هدیه داده یا به او سپرده و برسر گورش نهاده‌اند.
جیم موریسون نیز همچون هزاران هنرمند دیگر مدفون در پرلاشز؛ خود فرانسوى نبود اما از آنجا که در زمان اقامت خود در پاریس به سال 1971 درگذشت، در قبرستان پرلاشز پاریس مدفون شد.
اما پرلاشز شهرت و وجهه فرهنگى خود را مدیون موریسون‌هاى بى‌شمارى است که در این آرامگاه خفته‌اند. کسانى چون اونوره دو بالزاک، فردریک شوپن، مارسل پروست، گیوم آپولینر، پل الوار، جرج بیزت و اسکار وایلد و صدها هنرمند و شخصیت نام‌آور دیگر از این دسته به شمار مى‌روند. صادق هدایت و غلامحسین ساعدى شخصیت‌هاى برجسته ادبیات معاصر ایران هم در همین جا دفن شده اند.
پرلاشز بزرگترین قبرستان پاریس است اما حضور این شخصیت‌هاى عالم هنر و ادبیات و سیاست سبب شده که دراصل؛ مکانى از نظر تاریخى و فرهنگى بسیار مهمتر از یک گورستان شود. به حدى که مى‌توان گفت همچون موزه‌اى‌، اجساد هنرمندان، شاعران و سیاستمداران مشهورى را از کشورهاى مختلف جهان در خود نهفته دارد.
http://img.tebyan.net/big/1387/09/223118131146609176218582352911911817432229.jpg
پرلاشز درواقع با بیش از 44 هکتار مساحت و 5300 درخت، یک محوطه بزرگ فرهنگى _ هنرى و نیز بزرگترین پارک در پاریس است. این موارد درنهایت سبب شده‌است که سالانه 2 میلیون توریست خارجى از گورستان پرلاشز پاریس دیدن ‌کنند. این حجم مراجعات؛ دولت فرانسه را واداشته که براى تسهیل شرایط ورود به این گورستان و دستیابى به گور افراد مختلف، همچون هر محوطه فرهنگى _ تاریخى دیگری؛ حفاظت از آثار و ارائه و تامین انواع وسایل و امکانات براى بازدیدکنندگان در اولویت قرار بگیرد. تهیه انواع نمودار و نقشه‌هاى مناسب که ورودى و مسیرهاى مختلف این گورستان و مکان شخصیت‌هاى مهم را به مراجعان نشان مى‌دهد، ازجمله این اقدامات است.
انواع مجسمه‌ها و آثار حکاکى روى سنگ و فلز و حتى نوع معمارى در برخى قسمت‌ها همانند بخش گورستان‌هاى قدیمى‌خانوادگی، که خود به تنهایى عامل مهمى‌در جذب بازدیدکنندگان است، بسیارى از علاقمندان به هنر و آثار بدیع و غریب را به خود جلب مى‌کند. اما وجود این آثار در پرلاشز سبب شده که این محل از یک گورستان صرف با کارکردى محدود به دنیاى مردگان، ارتقا یافته و به جایگاهى به مراتب برتر و زنده‌تر کاملا مرتبط به زندگى و علائق مردمان کنونى مبدل شود.
پرلاشز که گفتیم اکنون پربیننده‌ترین گورستان جهان و جایگاه ابدى مردمانى است که زندگى مردم فرانسه و نیز جهان را طى 200 سال گذشته غنى‌تر کرده‌اند، درعین حال ازنظر تاریخى هم مشخصات خاصى دارد و ازاین نظر مى‌توان به تاریخ شکل‌گیرى آن و دفن پیکر صدها تن از درگذشتگان در دو جنگ جهانى در آن اشاره کرد.





شکل گیری پرلاشز

http://img.tebyan.net/big/1387/09/75181301241621613421846802584125668157.jpg
قبرستان پرلاشز در اصل توسط ناپلئون بناپارت در سال 1804 بنیاد گذاشته شده است. در ابتدا این قبرستان به دلیل دورى از شهر مورد توجه مردم پاریس قرار نگرفت اما دولت فرانسه با اعمال تمهیدات مختلف نظیر استراتژى بازاریابى و ایجاد یک مرکز تفریحى و نیز انتقال بقایایى از اجساد لافونتن و مولیر در سال 1804 و دیگر شخصیت‌هاى مورد علاقه مردم و نیز اقدامات رفاهى دیگر توانست توجه مردم را براى دفن مردگان خود به این گورستان جلب کند. به نحوى که مردم مصرانه مایل بودند درمیان شهروندان مشهور دراین گورستان دفن شوند.
گزارش‌ها حکایت از آن دارد که تنها ظرف مدت چند سال بیش از 33 هزار نفر دراین گورستان مدفون شدند و اکنون بیش از 300 هزار تن در این گورستان به خواب ابدى فرو رفته‌اند.
از این میان دیوار درگذشتگان کمون پاریس نیز که مکان دفن 147 مدافع کمون پاریس و درهم شکستن مقاومت کارگران مدافع آن در محله بله ویل پاریس در سال 1871 بود، نیز کاملا به چشم مى‌خورد. حادثه‌اى برجسته در تاریخ فرانسه که در آخرین روز هفته خونین به شکست کمون پاریس انجامید.
اما دفن این درگذشتگان در پرلاشز سبب شده است که از آن پس این گورستان به دلیل برگزارى مراسم یادبود و انتشار انواع اعلامیه‌ها و طرح مسائل مرتبط با احزاب وابسته به جناح چپ فرانسه اهمیت ویژه‌اى یابد زیرا برگزارى این مراسم هر سال هزاران و بلکه صدها هزار شرکت‌کننده را با هدایت رهبران اصلى سازمان‌هاى جناح چپ فرانسه به این قبرستان کشانده است. علاوه براین؛ بناى یادبودى نیز به احترام درگذشتگان فرانسوى و اعضاى بریگاد فرانسه که در جنگ داخلى اسپانیا درگذشته‌اند، در این قبرستان موجود است.
گورستان پرلاشز اکنون گویاى بخش‌هاى مهمى‌از تاریخ، ادبیات، هنر و اندیشه است که نه تنها در فرانسه بلکه در جهان تاثیرگذار بوده‌اند.

بنابراین گورستان پرلاشز اکنون گویاى بخش‌هاى مهمى‌از تاریخ، ادبیات، هنر و اندیشه است که نه تنها در فرانسه بلکه در جهان تاثیرگذار بوده‌اند. در این قبرستان از میشل نى مارشال ارتش فرانسه که دربرابر انقلابیون فرانسه در جنگ‌هاى ناپلئونى مقاومت کرد تا آلفرد دوموسه شاعر، رمان نویس، نمایشنامه‌نویس تا خاکستر جان مولن از رهبران ارتش مقاومت فرانسه طى جنگ دوم جهانى و آمادئو مودیگلیانى نقاش و مجسمه‌ساز
http://img.tebyan.net/big/1387/09/17012023516857136142239173164207117154172441.jpg
ایتالیایى که به‌دلیل نزدیکى و شباهت فوق‌العاده سبک وآثارش با پابلو پیکاسو شهرت دارد تا چارلز ماسیه ستاره شناس مشهور فرانسوى تا ژرژملیه فیلمساز مشهور و سازنده فیلم سفر به ماه، لئو لوسینین آرین پادشاه ارامنه سیلیسیان، احمد کایا خواننده کرد و ترک نژاد، ساموئل‌هانه من فیزیک‌دان آلمانى و بنیان‌گذار هومیوپاتى در پزشکى و نیز یلمیاز گوناى هنرپیشه و کارگردان ترک، جوزف فوریه ریاضى دان و فیزیکدان فرانسوی، بنجامین کنستانت فیلسوف لیبرال مسلک سوییسی، ژآن باپتیست کلمنت نقاش فرانسوی، سوفى بلانشارد نخستین زن بالن سوار و اولین زنى که در یک سانحه هوایى جان سپرد، ژرژ بیزه موسیقى‌دان و کلود برنارد پزشک فرانسوى که به دلیل معرفى و ابداع روش‌هاى علمى‌نوین در پزشکى و داروسازى و به‌ویژه دستاوردهایش در سیستم عصبى انسان شهرت دارد و میگوئل آنگل آستوریاس دیپلمات و نویسنده گواتمالایى و برنده جایزه نوبل ادبى 1967، کارل اپل نقاش هلندی، موریس مرلوپونتى فیلسوف فرانسوی، ادیت پیاف خواننده معروف فرانسوی، کامیل پیسارو نقاش امپرسیونیست، مارسل پروست ادیب و مقاله‌نویس و منتقد ادبى و داستان‌نویس فرانسه، روسینى آهنگساز شهیر ایتالیایى که اکنون پیکر او به فلورانس منتقل شده ولى گور دخمه‌اى که پیش‌تر در آن مدفون بود، به احترام او همچنان تهى نگاه داشته و به نام او ثبت شده‌است، همچنین آنتوان سنت اگزوپرى نویسنده مشهور داستان شازده کوچولو، ژرژ پیر ساروت نقاش فرانسه و ویلیام سیدنى اسمیت آدمیرال انگلیسى در نبرد با ناپلئون بناپارت که مورد ستایش او قرار گرفت و ریچارد رایت نویسنده آفریقایى _ آمریکایى و صدها نویسنده و شاعر و هنرمند دیگر در این گورستان آرمیده‌اند.
اینجا آخرین مکانى است که انسان‌هایى بزرگ و هنرمند جاودانى چون فردریک شوپن و آلفرد دوموسه را مى‌توان مخاطب ساخت اگرچه که در میان این مقبره‌هاى مشهور با کمال تعجب چنان جمعیت انبوهى را نخواهید یافت. با این همه
http://img.tebyan.net/big/1387/09/2272919513401512162162393483331532485915.jpg
آرامگاه اسکار وایلد نویسنده ایرلندى _ انگلیسى به‌گونه‌اى آشکار درخشانترین ستاره در آسمان پرلاشز است. این نویسنده که اکنون در زیر یک اثر هنرى بزرگ با نقش یک فرشته آرامیده و بقایاى رنگ به‌جا مانده از جاى دست بازدیدکنندگان و انواع یادگارها و دسته‌هاى گل بر آن قابل مشاهده است و این قطعه از آثارش را مى‌توانید بر سنگ قبر او بخوانید:


و آنان که او را نمى‌شناخته‌اند بر او مى‌گریند
افسوس که آن ظرف جسمانی، دیر زمانى است درهم شکسته است.
براى سوگوارانش او مردى رانده و مطرود است و براى راندگان و مطرودان است که همیشه سوگوارى مى‌کنند.

در ایران نیز گورستان هایی با اهدافی شبیه پرلاشز تاسیس شد اما امروز متاسفانه متروک و رها شده اند و در نمونه تهرانی آن حتی افراد عادی که در آنجا مدفون شده اند هم از امتیاز پذیرایی از بازماندگانشان محرومند !! اگر مایلید با "انجمن هنری مردگان " در ایران آشنا شوید کمی صبر کنید! راستی اصلا نام گورستان " ظهیر الدوله" را شنیده اید؟ " مقبره الشعرا" را چطور؟؟
منابع: سایت‌هاى پرلاشز؛ پاریس این‌فر؛ راهنماى سفر به فرانسه؛‌ برو به سفر دنیا با اقتباس از روزنامه حیات نو

AreZoO
12th September 2010, 06:07 PM
انجمن هنری مردگان (2)

معرفی یک گورستان : ظهیر الدوله

http://img.tebyan.net/big/1387/09/7814518786152831315266412695123118187141.jpg
http://img.tebyan.net/big/1387/09/439225517017734140749971907067971862.jpg

در مطلب قبل (http://www.njavan.com/literary_criticism/2008/11/26/79559.html) با کارکرد فرهنگی -هنری - تجاری - توریستی- تفریحی و غیره ی گورستان پرلاشز آشنا شدید و همین امر به نوعی ما را موظف به معرفی جایگاه های مشابه در ایران کرد . از طرفی کار سیمترولوژی (Cemeteriology- علم گورستان شناسی که محض اطلاع در بعضی از کشور های دنیا جزء برنامه درسی دانش آموزان نیز هست) ما به "شب جمعه" کشید و اخلاقا بر ما واجب آمد درگذشتگان هنرمند ایران را هرچند به بهانه " سیمترولوژی " ، یادی بکنیم.
در ایران 3 گورستان مشهور که تقریبا مخصوص هنرمندان باشد داریم :
1. ظهیر الدوله - تهران
2. مقبره الشعرا - تبریز
3. قطعه هنرمندان در گورستان " بهشت زهرا" - تهران
گرچه غیر ازین سه جایگاه اطراف آرامگاه بزرگان ادبی ایران نیز جایگاهی برای دفن در گذشتگان هنرمند در نظر گرفته شده است مثلا در "حافظیه" شیراز چندین عارف و شاعر نیز آرمیده اند .البته با این اوصاف می شود "حافظیه" را گورستان خواند اما تفاوت های عمده ای که با گورستان به معنای عام دارد یعنی عمومی نبودن یا محدود بودن مدفونین ، دسته بندی را کمی سخت و تخصصی می کند.
شاید تعلق خاطر ایرانی به خاک و زادگاه - که بسیار ستودنی هم هست- مانع از ایجاد گورستانی خاص تمام هنرمندان و نامداران عرصه فرهنگ در ایران بشود . چراکه این بزرگان همیشه ریشه های خود را در خاک زادگاهشان می دانند و می پسندند دانه ی جسمشان (http://www.njavan.com/Poem/Worlds_Poetry/2008/11/22/79146.html)نیز بعد از مرگ از همان خاک بروید . مثل "استاد معین " (http://www.njavan.com/Celebrated_Authors/2008/7/2/69589.html)که در زادگاهش " آستانه اشرفیه" دفن شد و " دکتر قیصر امین پور" (http://www.njavan.com/celebrated_authors/2008/10/29/77505.html) که در " گتوند" به خاک سپرده شد.
از میان تمامی نقاط پراکنده در ایران که جسم یکی از مفاخر ادبی- هنری را در خود دارند قبرستان "ظهیر الدوله" و " مقبره الشعرای تبریز" شبیه ترین محل ها به یک "انجمن هنری " هستند . اما "قطعه هنرمندان" تنها کارکرد معمول تمام گورستانها یعنی " محل دفن جسم آدمیزاد!" را تا کنون داشته است.
آرامگاه ظهیر الدوله :



این گورستان با صفا که مدفن مرحوم صفاعلیشاه ظهیرالدوله است میان تجریش و امامزاده قاسم قرار دارد و سابقا" در اطراف این محل گورستان کهنه ای بوده و ظهیرالدوله مرحوم کمی پیش از مرگ باتفاق وفاعلیشاه مولوی هادی گیلانی روزی به عزم زیارت اهل قبور در این محل قدم میزده ناگهان در زیر درخت کهنسالی پایش به سنگ میخورد و فوری به وفاعلیشاه میگوید: اجل من نزدیک شده خواهش دارم پس از من تو متصدی کفن و دفن من باشی و مرا در همین محل و در زیر همین درخت کهنسال به خاک بسپاری.
پس از این واقعه وفاعلیشاه به گیلان میرود ولی مرحوم ظهیرالدوله او را به تهران میطلبد. چندی از مراجعت وفاعلیشاه به تهران نمیگذرد که حال ظهیرالدوله برهم میخورد و وصیت سابق را درباره محل دفن تکرار میکند و مخصوصا" به او یادآور میشود که راضی نیستم مرا با برد یمانی دفن کنی چون با پول آن برد میتوان چهل درویش را پوشاند و سزاوار نیست که پیراهن چهل درویش را با خود به گور ببرم. وفاعلیشاه مرحوم صفاعلیشاه را درهمان محل بخاک میسپارد و بعد از مدتی خود وفا هم خرقه تهی میکندو همانجا بخاک سپرده میشود.

این بخشی از مقاله مجله اطلاعات ماهانه سال هشتم شماره 88 بود و واقعه مرگ " ظهیر الدوله" در سال 1303 اتفاق
http://img.tebyan.net/big/1387/09/2152052128717322184227213139106144214159204245.jpg
افتاد و پس از دفن او در محل کنونی دراویش نعمت اللهی به خاطر ارادت به عقاید او ، رجال سیاسی بخاطر ارادت به سلوک او و رجال (و نساء) ادبی و هنری شاید بخاطر شهرت ادب پروری او ترجیح دادند که در کنار او دفن شوند .
علیخان قاجار دولو ملقب به ظهیرالدوله از رجال خوشنام دربار ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلیشاه و احمدشاه قاجار است. اودر 29 مردادماه 1243 در جمال آباد شمیران بدنیا آمدو تیرماه 1303 هجری شمسی در جمال آباد شمیران از دنیا رفت .
ظهیرالدوله بعد از مرگ ناصرالدین شاه در سال 1313 قمری تا پایان حکومت قاجار جمعا" 12 بار به حکومتهای مختلف نواحی ایران چون همدان، کرمانشاه، مازندران، گیلان و تهران منصوب شد. او مورد توجه و اعتماد ناصرالدین شاه بود و به نقل از محمدحسن خان گویند زمانی که بیش از 23 سال نداشته بعد از ملاقات با صفیعلیشاه اصفهانی درویش نامدار آن زمان به مسلک درویشان نعمت الهی درمی آید و به اصطلاح درویشی را بر توانگری اختیار می کند و از آن به بعد لقب درباری را از خود بر می دارد و بجای ظهیرالدوله خود را صفاعلی مینامد و اموال و دارائیهای خود را نیز به مستمندان می بخشد.
ظهیرالدوله در انقلاب مشروطه از طرفداران اصلاحات و تأسیس مجلس بوده و اولین مجلس شوری مردمی را در همدان قبل از مجلس شورای ملی تأسیس کرد و از نمایندگان اصناف و پیشه وران برای اداره شهر دعوت کرد.
محمدعلیشاه همزمان با به توپ بستن مجلس، خانه و خانقاه اورا كه مكان مبارزین بود نیز در تهران به توپ بست و ویران کرد.
ظهیرالدوله مردی خوش طبع و شاعر و هنرمند نیز بوده است و اشعاری زیبا و آثاری ادیبانه از او یادگار مانده است. وی از مشوقان هنر بوده و انجمن اخوت به ریاست وی اولین سازمان رسمی در 130 سال پیش بوده كه اولین كنسرتها و سالتهای هنر مثل گالریهای نقاشی و عكاسی را در كشور دایر كرد او بسیاری از سیاستمداران را در زمانی که خلاء احزاب در ایران وجود داشت به انجمن اخوت جذب کرد ودر واقع در برابر احزاب فرنگی نمونه ایرانی را نشان داد انجمن اخوت همواره با تشکیل مجالس سیاسی - عرفانی و هنری در تبلیغ آزادیخواهی خصوصا" در جنبس مشروطه میکوشید
http://img.tebyan.net/big/1387/09/11350115731021992366320517629301258511098.jpg
ظهیرالدوله همچنین موسیقیدانی برجسته بود و سازهای ویولون و پیانو را بخوبی می نواخت و در مسافرت به فرانسه به همراه مظفرالدین شاه كنسرتی نیز در حضور پادشاه فرانسه اجرا كرده بود و صفحاتی نیز پر كرده كه اكنون در دست نیست گویند پیش درآمد و رنگ و تصنیف از ابداعات او در کنسرتهای انجمن اخوت بوده که توسط درویش خان اجرا می شد. و نیز نقل است تصنیف معروف بت چین را او ساخته است از او نمایشتامه هایی انتقادی نیز روایت كرده اند كه در دوران مشروطه موجبات خشم محمد علیشاه شده بود.
گورستان ظهیر الدوله مدت ها محل اجتماع دراویش و برگزاری کنسرت ها و جلسات شادخواری درویشانه! بود . جالب اینکه این گورستان بسیار کوچک است (تقریبا 4300 متر مربع) و ازدحام قبور دراویش و بزرگان ادبی و هنری و شاهزادگان قجری آنقدر زیاد است که مراسم یاد شده روی قبر ها و حول قبر ظهیر الدوله یا قبر درویش خان انجام می شد . این گورستان " مرده شور خانه" ندارد و از سال 78 از طرف سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى استان تهران با شماره 2001 در فهرست آثار ملى كشور به ثبت رسیده است .
http://img.tebyan.net/big/1387/09/141241771431768023552191802332161241613880.jpg
نامداران این گورستان :

ملک الشعرای بهار (http://www.njavan.com/celebrated_authors/2003/4/21/1746.html)- ایرج میرزا - رشید یاسمی (http://www.njavan.com/Celebrated_Authors/2003/5/8/2144.html) - رهی معیری - دکتر محمد حسین لقمان ادهم - محمد مسعود - ابوالحسن صبا (http://www.njavan.com/literature_art/specialedition/2007/4/3/40018.html) - روح الله خالقی - فروغ فرخ زاد - قمرالملوک وزیری - استاد تهرانی - برادران محجوبی (http://www.njavan.com/Literature_Art/SpecialEdition/2007/3/21/38208.html) - داریوش رفیعی - حبیب الله سماعی - حسن تقی زاده - درویش خان - صبحی مهتدی وبسیاری هنرمندان و شاهزادگاه و دراویش وسیاستمداران قرن اخیر .
سایت گورستان ظهیر الدوله را نیز معرفی می کنیم تا اطلاعات دقیق در باره این گورستان "متروک" بر پیشانی تهران بزرگ را از آنجا بدست آورید.
http://zahirdowleh.com/index.htm
پ.ن:
هرچه سعی کردم نتوانستم این نتیجه اخلاقی را نگویم!




نتیجه اخلاقی: در ایران هنوز قبرستان از آن آخرت است اما در خارج از ایران گویا قبرستان هم مال دنیاست!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد