PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مروري بر جهان داستاني ژولين گرين، نويسنده‌ي معاصر فرانسوي



AreZoO
8th September 2010, 08:03 PM
کتاب‌هاي من رؤياهايم هستند

مروري بر جهان داستاني ژولين گرين، نويسنده‌ي معاصر فرانسوي


«پاکي جز در بهشت و جهنم پيدا نمي‌شود.»
قديس فرانسوا دوسالي

http://img.tebyan.net/big/1388/03/21029111981721441203217931711985656111168.jpg
آثار ژولين گرين (1900 – 1998) نويسنده‌ي فرانسوي آمريکايي‌تبار بدون ذره‌اي ترديد بازتاب‌دهنده‌ي زندگي‌نامه‌ي طولاني او و در عين حال آينه‌اي سه‌بعدي است. «رمان‌ها، نمايش‌نامه‌ها و اتوبيوگرافي نويسنده» که در آن ژولين گرين در جستجوي معناي زندگي خود و رازي است که به تعبير نويسنده جز خداوند کسي از آن آگاه نيست. در سراسر آثار گرين کوشش روان‌شناسانه روحاني پيوسته‌اي براي خودشناسي بهتر به چشم مي‌خورد.
او که تا روزهاي پاياني زندگي هم‌چنان در آفرينش ادبي و هنري توانا بود همواره بر نقش خواب و رؤيا در کتاب‌هايش تأکيد فراواني مي‌کرد، به طوري که خود گفته است «کتاب‌هاي من رؤياهايم هستند. آن‌ها سبب شده‌اند تا من تعادلم را حفظ کنم.»

ژولين گرين که به هر دو زبان انگليسي و فرانسه تسلط کامل داشت و از چشمه‌هاي دو فرهنگ سيراب مي‌شد تا شانزده سالگي پروتستاني مؤمن بود. در آن سال به آيين کاتوليک پيوست و تا آخر عمر و در غالب کتاب‌هاي مهمش اضطراب و هيجان عميق مذهبي و ديني حاصل از اين تغيير مذهب به چشم مي‌خورد.
نخستين کتاب ژولين گرين در سال 1924 با نام مستعار تئوفيل دو لاپورت با عنوان هجويه بر ضد کاتوليک‌هاي فرانسه منتشر شد. در سال 1926 گرين اولين رمان خودش را با عنوان مون سي نر منتشر کرد.
از آن پس تا پايان عمر ديگر از ادبيات دست نکشيد.

جواني گرين و آثار اوليه‌ي او نشان از دو چيز دارد: يکي مرگ (گرين در در سال 1914 مادر و کمي بعد خواهر و پدرش را از دست داد) و ديگري لذات و اميال نفساني (ملاقات با جواني به نام مارک و اعتراف به عشقي بي‌سرانجام.) اين دو عامل به تعبير ژاک پتي هسته‌ي اصلي آثار نويسنده را تا پايان عمر تشکيل مي‌دهند.
مسافر روي زمين اولين مجموعه‌داستاني است که ژولين گرين در سال 1926 منتشر کرد که ترجمه‌ي فارسي آن روانه بازار شده نشر است (ترجمه‌‌ي کاظم سادات اشکوري، نشر خورشيدآفرين.)
اين کتاب شامل چهار داستان است، دو داستان بلند و دو داستان کوتاه. ژولين گرين در اين کتاب در تجسم فضاهاي مبهم در پيچ و تاب خوردن ميان عقل و بي‌عقلي و نشان دادن مرزي که جنون را از عقل جدا مي‌کند و چگونگي عبور از اين مرز قابليت شايان توجهي از خود نشان داده است.
همواره بر نقش خواب و رؤيا در کتاب‌هايش تأکيد فراواني مي‌کرد، به طوري که خود گفته است «کتاب‌هاي من رؤياهايم هستند. آن‌ها سبب شده‌اند تا من تعادلم را حفظ کنم.»


http://img.tebyan.net/big/1388/03/5141542382241121861134129222158177196554.jpg
داستان مسافر روي زمين در جنوب ايالات متحده اتفاق مي‌افتد و مضمون کلي ماجرا «ديوانگي» است، اما خواننده به تدريج متوجه آن مي‌شود. در ابتدا از مرگ نابهنگام جواني به اسم دانيل آگاه مي‌شويم که به نظر مي‌رسد خودش را از پرتگاهي به پايين انداخته است. او که دفتر خاطراتي از خود به جاي گذاشته و زندگي‌اش را مو به مو شرح داده است، پدر و مادرش را در سن ده سالگي از دست داده، عمويش که مردي مردم‌گريز و کژخو است سرپرستي او بر عهده مي‌گيرد. عمو اعتقاد دارد که کودک هيچ نيازي به مدرسه رفتن ندارد، زن عموي دانيل که زني خرافاتي و ماليخوليايي است براي او هر روز قصه‌هاي هولناک از رويدادهاي آخرالزمان تعريف مي‌کند. در چنين محيطي است که دانيل در هفده سالگي منزل عمو را ترک مي‌کند و براي تحصيل به دانشگاه مي‌رود. به هنگام ورود به شهر جديد او با جواني به اسم پل روبه‌رو مي‌شود و پل پيشنهاد مي‌کند با هم دنبال اتاقي بگردند. دانيل که در ابتدا از پيشنهاد پل خوشحال شده به زودي متوجه رفتارهاي عجيب و غريب پل مي‌شود. او گاه به گاه و ناگهان در زندگي دانيل ظاهر مي‌شود، رهنمودهايي مي‌دهد و سپس غيبش مي‌زند و حتي يک بار در غيبت دانيل کتاب‌هاي او را مي‌سوزاند، به اين بهانه که «ناسالم» هستند. شب بعد دانيل سه بار پياپي کابوسي مشابه را به خواب ميبيند که پل او را تا لبه‌ي پرتگاهي مي‌برد و در خلاء سرنگون مي‌کند. در اين هنگام چون از خواب بيدار مي‌شود واقعه‌اي ناگهاني انتظارش را مي‌کشد. کيف پولش گم مي‌شود و تصور مي‌کند که پل اين کار را کرده اما به فکر شکايت نمي‌افتد. سير داستان به تدريج بر خواننده روشن مي‌سازد که پل صرفاً زائيده‌ي ذهني بيمار بوده و در عالم واقعيت چنين کسي وجود نداشته و تنها حاصل توهمات دانيل بوده است. تمامي داستان در مرز بين خواب و رويا و بيداري مي گذرد، به طوري که تفکيک رؤيا از بيداري در اين داستان بسيار دشوار است و اين کليد درک آثار مهم گرين تا پايان عمر ادبي او است. کتاب مسافر روي زمين به مثابه شعري مرموز و عجيب خواننده را به ياد آثار ادگار آلن پو مي‌اندازد.

ژولين گرين از خلال سرگذشت‌هاي قهرمانانش شخصيت خود را بازمي‌يابد. او درباره‌ي رمان لوياتان مي‌گويد: «همه‌ي قهرمانان اين رمان خود من هستم و طغيان آنان عصيان خود من است.» درباره‌ي شخصيت آدرين مزورا که نام يکي ديگر از کتاب‌هاي مهم او است مي‌گويد: «شخصيت آدرين مزورا خود من بودم، اسير محدوديت‌هايي که مرا به جنون کشانيد.» ژولين گرين معتقد است که رمان وسيله‌اي است تا به تفصيل از خود سخن بگوييم و در صورتي که اين تعريف گرين را بپذيريم رمان‌هاي او نوعي اعتراف به شکست و ناکامي است.
ادامه دارد ... آرش نقيبيان

AreZoO
8th September 2010, 08:06 PM
آزمون رهایی ناممکن



قسمت دوم :

http://img.tebyan.net/big/1388/03/1481622152088714193222417412240115254103125.jpg
گرین
در دوره‌ی دوم فعالیت‌های ادبی خود به سبک منحصر به فردی دست پیدا می‌کند که به گفته‌ی منتقد برجسته‌ی آثارش، ژاک پتی ، گونه‌ای «رمان گرینی» است و برای هر مخاطب اهل ادبیاتی مهر شخصی نویسنده را بر خود دارد.رمان وارونا که مربوط به دوران دوم نویسندگی او است و در میان‌سالی نویسنده خلق می‌شود، شاید دشوارترین کتاب ژولین گرین باشد. این کتاب شامل سه قسمت است، یکی اسطوره‌ی «هوئل» یک داستان افسانه‌ای (هلن) و خاطرات یک بانوی رمان‌نویس (ژان) که در واقع رمانی در باب آفرینش رمان است؛ در جایی از رمان ژان می‌گوید: «نوشتن یک رمان ماجرای عجیبی است، هرگز نمی‌توان از پیش دانست که این ماجرا به کجا خواهد انجامید و من فکر می‌کنم عمل نوشتن به خودی خود رمانی است که نویسنده قهرمان آن است.»

در سال 1948 ژولین گرین اعلام می‌کند که دیگر تمایلی به نوشتن رمان ندارد و حقیقت این است که او دوباره به آیین کاتولیک روی آورده است و قصد دارد راه و روشی مذهبی در پیش گیرد. اندیشه‌ی کاتولیسم و تأثیر فراوانی که بر ادبیات فرانسه در قرن بیستم گذاشته است خود مبحث مفصل و جامعی است که بررسی آن مکان و زمان دیگری را طلب می‌کند، اما همین مقدار اشاره کنیم که در نیمه‌ی اول قرن بیستم در ادبیات فرانسه شاهد ظهور و درخشش نویسندگان بزرگی چون پل کلودل، فرانسوا موریاک، ژرژ برنانوس، شارل پگی، سیمون وی و همین ژولین گرین هستیم.
نویسندگانی که به واسطه‌ی عمق و غنای اندیشه‌های مذهبی و متافیزیکی و بازتاب دغدغه‌های هستی‌شناسانه‌ی خود در آثارشان موفقیت‌های فراوانی کسب کردند. دو تن از این دسته نویسندگان کاتولیک، یعنی فرانسوا موریاک و روژه مارتن دوگار، موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی نوبل نیز شدند و خلاصه این که کاتولیک‌ها در نیمه‌ی اول و حتی در سال‌هایی از نیمه‌ی دوم قرن بیستم مهر خود را بر ادبیات فرانسه زدند.
«نوشتن یک رمان ماجرای عجیبی است، هرگز نمی‌توان از پیش دانست که این ماجرا به کجا خواهد انجامید و من فکر می‌کنم عمل نوشتن به خودی خود رمانی است که نویسنده قهرمان آن است.»

در این میان ژولین گرین به واسطه تغییر مذهبی و فکری از پروتستانیسم به کاتولیسم در میان این دسته از نویسندگان از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است.
او در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «باید در پی یافتن جاده‌ای بود که به ژرفای وجود ما راه دارد.» این عبارت از کتاب خاطرات گرین را شاید بتوان به نوعی مقدمه‌ی رمان مهم موئیرا (1950) دانست، رمانی که در میان دیگر رمان‌های این نویسنده بی‌شک بیش از همه گویای شرح حال و زندگی شخصی او است.
موئیرا در لغت یونانی به معنای سرنوشت است و به راستی این سایه‌ی شوم سرنوشت است که در این کتاب و تمامی آثار گرین لحظه‌ای قهرمانان داستان را به خود رها نمی‌کند. جوزف دی ملقب به «موسرخه» در واقع جوانی نویسنده و پروتستانی عمیقاً معتقد است که برای ادامه‌ی تحصیلاتش به دانشگاه شارلوت وبل آمده است. این پروتستان رادیکال و منزوی به زودی خصومت همکلاسی‌های خود را برمی‌انگیزد و تنش‌های فراوانی بین او و جوانی به اسم بروس پرلو رخ می‌دهد.
http://img.tebyan.net/big/1388/03/92873616420084203412910423823410490170.jpg
دوستانش توطئه ترتیب می‌دهند تا او را به دام دختر جوانی به نام موئیرا بیندازند. جوزف در مقابل این دختر به زانو در می‌آید و سپس او را خفه می‌کند و پس از تردیدی طولانی خود را به پلیس معرفی می‌کند. گرین در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «رمان موئیرا چیزی نیست جز به تصویر کشیدن یک رویداد واقعی با تمام اغراق‌های ممکن.»

ژاک پتی در رابطه با این کتاب تعبیر بسیار ظریف و زیبایی دارد. او می‌گوید: «سقوط جوزف دی در این کتاب در واقع سقوط نویسنده‌ای کاتولیک است که خود را به وسوسه‌ی رمان‌نویسی می‌سپارد، در حالی که کاملاً واقف است که سرچشمه‌ی رمان پلیدی و ناپاکی است.»
آرزوی رهایی و آزادی در تمامی آثار ژولین گرین به چشم می‌خورد. قهرمانان داستان‌های او همواره در جست‌وجوی پاکی مطلق به ورطه‌های هولناک دوزخ می‌افتند، اما هم‌چنان سیزیف‌وار آزمون رهایی ناممکن را تجربه می‌کنند.
منابع:
1- سنت‌های کاتولیک در ادبیات معاصر فرانسه، ژروم آمیده، مینو ذاکری، نشر اطلس
2- مکتب‌های ادبی، رضا سیدحسینی، انتشارات نگاه
آرش نقیبیان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد