PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقایسه ی شاعر مرد با زن



SaNbOy
29th November 2008, 11:22 AM
مقدمه:

ادبيات فارسي حضور زنان را چگونه در خود پذيرفته است؟ زنان چه فعاليت و تأثيري در ادب پارسي داشته‌اند؟ و بالاخره تأثير زنان در پايه‌گذاري، پيشرفته و تحولات شعر فارسي، اين مهمترين جلوة ادبي زبان فارسي، چگونه بوده است؟
با يك ديد كلي بعد از ناصرالدين شاه قاجار بروز تحولاتي چشمگير در موقعيت و عملكرد زنان ايران پديد آمد به صورتي كه هم‌اكنون زن ايراني امتيازات چشمگيري به دست آورده و از اعتبار و موقعيتي بسيار ممتازتر از گذشته برخوردار گرديده است و تقريباً همدوش و همراه مرد ايراني در مراكز علمي، فرهنگي، هنري، اقتصادي، سياسي و حتي گاه نظامي حضوري فعال دارد. دخالت زنان و تأثير آنان در آراستن صحنه‌ها و ايجاد حوادث داستانهاي عاميانه در قرون و اعصار مختلف به يك پايه نيست. در روزگاري كه زنان در كارهاي اجتماعي شركت مي‌جستند و در زندگي روزمره دخالتي قوي و فعالانه داشتند، طبعاً در داستانها اهميت بيشتري مي‌يافتند. در هر عصري كه زنان به پشت پردة‌ انزوا رانده مي‌شدند و از دخالت در امور اجتماعي باز مي‌مانند، از اهميت و تأثير آنها كاسته مي‌شد. زنان در حوزه داستان‌نويسي حضور چشم‌گيري نداشته‌اند مگر در زمان معاصر بنابراين تأثير اصلي و بزرگ زنان در ادبيات بيشتر در عرصه شعر بوده است.

در اين مقاله با بررسي شعر زنان (پروين اعتصامي، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده) كه هر كدام تقريباً به دوره‌اي از تحولات اجتماعي ايران تعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراك آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقي بهار، سهراب سپهري، علي موسوي‌گرمارودي) پرداخته و از بررسي اين مقايسه به سطح فكري شعر شاعران مرد مي‌پردازيم. به عبارتي تفاوت شعر زن با شعر مرد كه آيا احساسات خاصي مثلاً احساسات ملي‌گرايانه، مذهبي، اعتقادي و ... دارد. خوش‌بين است يا بدبين، تلقي او نسبت به مسائلي از قبيل مرگ، زندگي، عشق، صلح و جنگ ... چگونه است؟ آيا اثر او درونگرا و ذهني است يا برونگرا و عيني، با بيرون و سطح پديده‌ها تماس دارد يا به درون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است يا عشق‌گرا ...

وجه تمايز تصويري و عاطفي شعر زنان با مردان

چه جنبه‌ها و ابعادي شعر زنان را از شعر مردان جدا مي‌سازد و آيا اين ابعاد در شعر شاعر زن فارسي در تمام دوره‌ها ديده مي‌شود يا خير؟ حقيقت مطلب اين است كه در موضوعات شعري از قبيل وصف، مدح، پند و اندرز شباهتهاي زيادي بين شاعران زن با شاعران مرد ديده مي‌شود؛ اين شباهت ممكن است به خاطر تقليدي بودن شعر زنان و يا اصلاً به خاطر ويژگي و خصوصيات خود اين موضوعات باشد كه تصوير و زبان و لحن و عاطفه مشابهي را مي‌طلبد. در اين نوع اشعار شايد بتوان گفت «مهمترين عامل شناخت شعر زنانه از شعر مردانه را بايد در نحوة انديشه و نگرش جستجو كرد» نه «تصاوير و زبان حتي اگر زبان صد در صد مردانه باشد.» غير از نحوه تفكر، به نظر مي‌رسد تنها حوزه‌اي كه مي‌توان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخيص داد حوزة غزل و اشعار عاشقانه است؛ زيرا اينجاست كه احساسات و عواطف در حيطه شخصي جلوه مي‌كنند و مي‌توان جنس گويندة‌ آن را تعيين نمود. چنان به نظر مي‌رسد كه زن از بين رشته‌هاي مختلف ادبي فقط در قسمتهاي مكاتبه، غزلسرايي و رمان‌نويسي توانسته است به كمال هنرنمايي كند و در قسمت درام‌نويسي، انتقاد ادبي، مقاله‌نويسي و سرودن اشعار رزمي و هجايي ابداً نام مهمي از خود باقي نگذاشته است. زيرا همين صور ادبي هستند كه احساسات شخصي انسان را نمايان مي‌سازند و قسمت عمده زندگاني زن هم آميخته به عشق و نتيجه احساسات است.

اما آيا عواطف مخصوص زنان در شعر فارسي انعكاس روشني دارد؟ براي پاسخگويي به اين سؤال بهتر است ابتدا به معناي عاطفه نظري بيفكنيم؛ منظور از عاطفه، اندوه يا حالت حماسي يا اعجابي است كه شاعر از رويداد حادثه‌اي در خويش احساس مي‌كند و از خواننده يا شنونده مي‌خواهد كه با وي در اين احساس شركت داشته باشد. نمي‌توان به يقين پذيرفت كه امكان آن باشد كه هنرمندي حالتي عاطفي را به خواننده خويش منتقل كند؛ بي‌آنكه خود آن حالت را در جان خويش احساس كرده باشد. به استناد به همين موضوع مطلب را پي‌مي‌گيريم و در بخش‌هاي بعدي به اجمال تفاوت‌هاي شعري زن و مرد را بيان خواهيم نمود.


پروين اعتصامي

از آن جا كه تاريخچه زندگي پروين در اين مقاله نمي‌گنجد لذا روند اصلي موضوعي را كه همان محتوا و بنمايه اشعار او از لحاظ فكري است دنبال مي‌كنيم.

پروين در قطعات خود، مهر مادري و لطافت روح خويش را از زبان طيور، از زبان مادران فقير، از زبان بيچارگان بيان‌ مي‌كند. گاه مادري دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگي يا ملاي روم و عطار و جامي مقامي دارد. او بيشتر نگران وظايف مادري است وقتي از انديشه‌ها خسته مي‌شود، بياد لطف خدا مي‌افتد و قطعه لطف حق را مردانه مي‌سرايد و خواننده را با حقايق و افكاري بالاتر آشنا مي‌سازد، و در همان حال نيز از وظيفه مادريش دست بر نمي‌دارد و باز هم مادري است نگران نفس، اهريمن را كه روح آريايي با آن وجود دوزخي كينه دارد، همه جا در كمين جان پاك آدمي مي‌داند، تشكيل خانوادة مهربان و سعادت آرام و بي‌سر و صدا را نتيجه حيات مي‌پندارد.

دكتر يوسفي مي‌نويسد: «شعر پروين از لحاظ فكر و معني بسيار پخته و متين است، گويي انديشه‌گري توانا حاصل تأمل و تفكرات خود را درباره انسان و جنبه‌هاي گوناگون زندگي و نكات اخلاقي و اجتماعي به قلم آورده بي‌گمان او در اين باب از سرچشمه افكار پيشنيان نيز بهره‌مند شده است اما نه آن كه سخنش رنگ تقليد و تكرار پذيرفته باشد بلكه در انديشه و طرز بيان از اصالت برخوردار است.»

پروين زني مطيع و فرمانبردار و عفيف و پاك و صميمي است ولي در عين حال سخت دربند دوگانگي خير و شر، قوي و ضعيف، غني و فقير و پادشاه و گداست. تخيلش از طريق زبان اشياء و حيوانات كار مي‌كند. ولي هرگز به در هم ريختن يادهاي مختلف حافظه و از ميان برداشتن ديوارهاي زماني و مكاني يادها، توجهي ندارد. شعرش هيجان‌انگيز، پرشور و حال، اعجاب‌انگيز و تكان دهنده نيست.

يكي از بارزترين ويژگيهاي اشعار ديوان او اين است كه در آنها خبري از مسائل عياشي و عاشقانه كه شعر فارسي سرشار از آن است، نيست، او بيشتر به اين مسائل پرداخته كه به هم ميهنان خود ياد بدهد تا به چه صورت يك زندگي پاك و عاقلانه و سعادتمندي را دنبال كنند. اشعار او بيشتر تعليمي است.
مدار انديشه پروين بر كار و كوشش، مذهب، رنج و غم مردم مي‌چرخد هر چند كه به اقتضاي روح لطيف و خواهرانه‌اي كه داشته و چه اقتضاي زمان، به سياست و مسائل جاري آن نپرداخته است و قلمرو شعري او به مكان زمان و حوادث خاصي محدود نيست.

پروين در اشعارش چند باري بيشتر به عشق اشاره نكرده لكن نه آن عشقي كه در مكتب ليلي و مجنون درس مي‌دادند. عشقي كه جور يار و زردي رخسار و ... آن نبود. منظور شاعر عشق الهي و به دور از عشق‌هاي مادي است، به همين سبب در هيچ كجاي آن، شعري كه مصاحبت مردي در آن آرزو شده باشد نمي‌بينيم و اين آرزوها براي پرنده و چرنده اين دفتر هم مفهومي ندارد.

كتاب عشق را جز يك ورق نيست در آن هم، نكته‌اي جز نام حق نيست

مقامي كه پروين براي زن قائل است، و آنرا بارها در اشعارش مطرح مي‌سازد، خيلي بالاتر از مقامي است كه مدعيان تجدد براي زن مسلمان ايراني در نظر داشته و پيشنهاد و تحميل كرده‌اند، زن شعر پروين چون خود او موجودي قدسي، سازنده، مستحق و قادر به دانا شدن و آفرينش نيكي‌ها و پروردن فرزندان برومندي است. وي حقوق زن و مرد را يكسان مي‌داند در حالي كه اكثر شاعران مرد اين حق را يكسان بيان نكرده‌اند.
چه زن، چه مرد كسي شد بزرگ و كامروا كه داشت ميوه‌اي از باغ علم، در دامان
و يا در قطعه نهال آرزو تفاوت ميان زن و مرد را در دانستن مي‌داند:
به هر كه دختر بداند قدر علم آموختن تا نگويد كس، پس هشيار و دختر كودن است
لذا خلاصه موضوع تمام قصايد پروين با توجه به دسته‌بندي محتوا به صورت زير ارائه مي‌شود:

1) خلاصه موضوع تمام قصايد پروين پند و اندرزهاي اخلاقي، اعراض از دنيا، هوشياري در مقابل فريبكاري جهان، زودگذر بودن عمر، نكوهش تن و در مقابل آن تجليل از روح و روان و عقل و فضل و هنر مي‌باشد و در همة اينها پروين مانند حكيمي پير و با تجربه به خوانندة اشعار خود گفتگو مي‌كند.
2) در قسمت قطعات تمثيلي هم پيام پروين به اين صورت است: داشتن قدرت شناخت ارزشها، يكرنگي با ديگران و دوري از نفاق و بدگويي نسبت به ديگران، كمك به بيچارگان و دوري از دنيا.
3) در قسمت مثنويها هم اين پيامها به چشم مي‌خورد: رعايت حقوق ديگران و كمك به ناتوان، وقت‌شناسي، و تجليل از علم و هنر.
4) در تنها غزل ديوان نيز با اينكه داراي مضموني اجتماعي است، بلافاصله بعد از چند بيت به مطالبي چون پند و اندرز و يا كشتن و درو برخورد مي‌كنيم.
به تدريج در اشعار پروين، آثار مناشقات اجتماعي و عدم هماهنگي بين ثروت و فقر به چشم مي‌خورد. از مسايل قابل توجه در مورد اشعار پروين اين است كه مضامين عاشقانه در اشعار نمودي آنچناني ندارد و اگر از يك غزل آن هم در بيني آغازين و نيز ابيات آغازين و گذراي 2 تا 3 قطعه بگذريم كه اشارتي گذرا به مسايل عاشقانه دارد ديگر هيچ نشاني از اين موضوع در شعر پروين ديده نمي‌شود.

قضاوت درباره اينكه آيا عواطف عميق زنانة پرورش در اشعارش منعكس شده است يا خير، مشكل است؛ زيرا اگر هر عنصر كلامي را ملاك انعكاس عواطف شاعر در شعرش بدانيم بايد اذعان كنيم بسياري از عناصر كلامي كه نشانگر روح زنانگي يك شاعر باشند، از قبيل: نخ، سوزن، ماش، عدس و ... در شعر پروين وارد شده است، از طرف ديگر بعضي نشانه‌هاي معنايي هم ديده مي‌شوند كه نشانگر روح زنانه و عاطفه مادرانة اوست نظير درد و اندوههايي كه از زبان دختران يتيم بيان مي‌دارد و يا صحنه‌هاي گفتگو و مراقبتي از حيوان به عنوان مادر به نمايش مي‌گذارد. اما اگر تمام جنبه‌هاي عاطفي انسان را ملاك قرار دهيم بايد بگوييم در انعكاس عواطف خود ناتوان است و عاطفه عميق زنانه شاعر در شعرش منعكس نشده است فقط به صورت غيرشخصي عاطفه مادري آن هم در هيأت ديگران و گذرا ديده مي‌شود عاطفه‌اي كه هيچگاه خود شاعر آن را تجربه نكرد.

دايره لغات اشعار پروين متوسط است و در ديوان او به لغات تكراري، به كرات برخورد مي‌كنيم. اما بايد بدانيم كه اين تكرار حاكي از نظام خاص فكري اوست.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد