MR_Jentelman
19th August 2010, 11:48 PM
در سازمان شما چه صدایی شنیده میشود؟ در سازمان شما صدای چه كسی بلند است؟ صدای چه كسی سریعتر از سایر صداها به گوش میرسد؟
سازمانهای مدیر محور : برخی از سازمانها كه سازمانهای مدیر محور هستند بالاترین و بلندترین صدایی كه درهمه جای سازمان به گوش میرسد صدای مدیر است. در این سازمانها خواست مدیران محور تلاشها بوده و كانون همه فعالیتها مدیر میباشد. همه چشم وگوششان به مدیر است. نیاز او مهمترین نیازی كه مورد توجه قرار میگیرد،خواسته او بر همه خواستهها ارجع و برتری دارد. معمولاً در سازمانهای بوروكراتیك و غیر تخصصی این شیوه كاربرد بیشتری دارد. روزی كه مدیر در سازمان نباشد پرچم سازمان نیمه برافراشته است. همه تصمیمات در ردة مدیریت متمركز میباشد، در این نوع سازمانها تفویض اختیارات كمتر صورت گرفته و توانمندی و خلاقیت كاركنان پایین میباشد.
سازمانهای كارشناس محور : در اینگونه سازمانها صدایی كه از همه بیشتر و سریعتر به گوش می رسد صدای كارشناسان و كاركنان میباشد. در این نوع سازمانها آنچه مهم و با اهمیت است خواست و نیاز كارشناسان میباشد. در كانون تصمیمگیریها كارشناسان قرار گرفتهاندواین نوع سازمانها،بیشتر سازمانهای ارگانیك و تخصصی هستند. مدیریت سازمان فعالیتهای حمایتی و پشتیبانی میكند و كارشناسان دارای اختیارات بیشتر بوده و در تصمیمگیریهای سازمان نقش فعالتری دارند.
سازمانهای مشتری محور : در این نوع سازمانها كه فلسفه وجودشان وابستگی بیشتری به مشتری دارد بلندترین صدایی كه به گوش میرسد و سایر صداها را تحت شعاع خود قرار میدهد صدای مشتری است. صدایی كه در جای جای سازمان طنین انداز بوده و از هر صدای دیگری سریعتر به گوش مدیران و كارشناسان میرسد.
در این نوع سازمان مشتری كانون و محور است كه سایر عوامل سازمان بر حول آن محور میچرخند ،اگر سیستمی در سازمانها باشد كه صدای مشتری را به صورت مستمر بشنود و میزان رضایت آنها را اندازهگیری كند مانند این است كه همواره فشار خون، ضربان قلب و علائم حیاتی سازمان را در برابر دیدگان خود مشاهده میكنید، برای شنیدن صدای مشتری در سازمانها از روشهای مختلفی استفاده میشودكه به برخی ازآنهااشاره می شود:
۱.استفاده از پرسشنامه
۲ . مصاحبه حضوری با مشتریان و كاركنانی كه به صورت مستقیم با مشتریان در تماس هستند
۳ .استفاده از شكایات مشتریان
سازمانهای مدیر محور : برخی از سازمانها كه سازمانهای مدیر محور هستند بالاترین و بلندترین صدایی كه درهمه جای سازمان به گوش میرسد صدای مدیر است. در این سازمانها خواست مدیران محور تلاشها بوده و كانون همه فعالیتها مدیر میباشد. همه چشم وگوششان به مدیر است. نیاز او مهمترین نیازی كه مورد توجه قرار میگیرد،خواسته او بر همه خواستهها ارجع و برتری دارد. معمولاً در سازمانهای بوروكراتیك و غیر تخصصی این شیوه كاربرد بیشتری دارد. روزی كه مدیر در سازمان نباشد پرچم سازمان نیمه برافراشته است. همه تصمیمات در ردة مدیریت متمركز میباشد، در این نوع سازمانها تفویض اختیارات كمتر صورت گرفته و توانمندی و خلاقیت كاركنان پایین میباشد.
سازمانهای كارشناس محور : در اینگونه سازمانها صدایی كه از همه بیشتر و سریعتر به گوش می رسد صدای كارشناسان و كاركنان میباشد. در این نوع سازمانها آنچه مهم و با اهمیت است خواست و نیاز كارشناسان میباشد. در كانون تصمیمگیریها كارشناسان قرار گرفتهاندواین نوع سازمانها،بیشتر سازمانهای ارگانیك و تخصصی هستند. مدیریت سازمان فعالیتهای حمایتی و پشتیبانی میكند و كارشناسان دارای اختیارات بیشتر بوده و در تصمیمگیریهای سازمان نقش فعالتری دارند.
سازمانهای مشتری محور : در این نوع سازمانها كه فلسفه وجودشان وابستگی بیشتری به مشتری دارد بلندترین صدایی كه به گوش میرسد و سایر صداها را تحت شعاع خود قرار میدهد صدای مشتری است. صدایی كه در جای جای سازمان طنین انداز بوده و از هر صدای دیگری سریعتر به گوش مدیران و كارشناسان میرسد.
در این نوع سازمان مشتری كانون و محور است كه سایر عوامل سازمان بر حول آن محور میچرخند ،اگر سیستمی در سازمانها باشد كه صدای مشتری را به صورت مستمر بشنود و میزان رضایت آنها را اندازهگیری كند مانند این است كه همواره فشار خون، ضربان قلب و علائم حیاتی سازمان را در برابر دیدگان خود مشاهده میكنید، برای شنیدن صدای مشتری در سازمانها از روشهای مختلفی استفاده میشودكه به برخی ازآنهااشاره می شود:
۱.استفاده از پرسشنامه
۲ . مصاحبه حضوری با مشتریان و كاركنانی كه به صورت مستقیم با مشتریان در تماس هستند
۳ .استفاده از شكایات مشتریان