MR_Jentelman
11th August 2010, 12:22 AM
مدیران امروز بایستی برای پیروزی در حال و آینده ،
همزمان به دو بازی جداگانه بپردازند : نخست اینکه ،
پیوسته در بهتر کردن توان رقابتی کوتاه مدت بکوشند .
این امر به افزایش تعادل میان راهبردها ، ساختار ،
کارکنان، فرهنگ و فرایندها نیاز دارد . به منظور کارایی
در این بازی ، بایستی در جنبه های بنیادین کار ، خبره
بود اما کارایی به تنهایی ، پیروزی دراز مدت را تضمین
نمی کند .حتی پیروزی امروز ، می تواند موجب شکست
در آینده باشد . بنابراین برای بدست آوردن پیروزی پایدار
، مدیران باید در یک بازی دیگر نیز استاد باشند :
"شناخت زمان و مکان نوآوریهای انقلابی و دگرگونیهای
ژرف سازمانی و اقدام به آنها برای ایجاد تحول در
سازمان و رسیدن به قله های موفقیت ".
مدیران باید به چگونگی تأثیر تغییرات فن آوری بر چرخه
نوآوری ، چگونگی پیدایش استاندارد های صنعتی
چگونگیهماهنگ کردن دگرگونیهای مدیریتی وسازمانی
با تغییرات فن آوری و چگونگی یاری گرفتن از فرهنگ
سازمانی در امر دگرگون سازی و مهندسی مجدد
سازمانها ، توجه کامل نمایند. آنها باید بدانند که پیروزی
همچون شمشیری دو لبه است ؛ موفقیت کوتاه مدت می
تواند با سد راه پذیرش چیزهای تازه (نوآوری) تخم
شکست در دراز مدت را بیفشاند و مانع شکوفایی گردد.
سازمانها و شرکتها برای پیروزی دراز مدت ، نیازمند به
جویباری از نوآوری هستند ( نوآوریهای نظام یافته و پی
در پی در طول زمان ).روشن است که این جویبار با سد
"فرهنگ و نیروهای ایستا" روبروست . لذا مدیران باید
برای بهره برداری از دو نیروی مخالف (ثبات و
دگرگونی )، سازمانی "دومرده" بیافرینند ؛ سازمانی که به
پیشواز ثبات و کارایی می رود ولی در عین حال از
پژوهش پیرامون طرحهای نو و به روز سازی خویش نیز
غافل نمی شود و این دو را به موازات هم به پیش میبرد .
چنین سازمانی نه حال را فدای آینده می کند ونه آینده را
فدای حال و همواره پیروز و موفق است .
بنا براین می توان ملزومات سازمانی نوآوری را به شرح
زیر برشمرد :
1- ایجاد تغییر و دگرگونی در اهداف سازمانی ، ساختار،
کارکنان و فرهنگ سازمانی.
2- بکارگیری مدیرانی خلاق ومبتکربا انگیره و توانی
بالا .
3- توجه همزمان به افزایش کارایی فعلی و پژوهش
وتحقیق در طرحهای ابتکاری آینده .
4- مقاومت در برابر نیروهای ایستا ( کارکنان زیردست
،مدیران بالا دست ) واقناع آنها پیرامون طرحهای
مبتکرانه و جدید وتغییرات مورد لزوم برای موفقیت و
شکوفایی در آینده .
5- میدان دادن به آزمایش وخطا در تثبیت نوآوری
ونهادینه شدن تغییرات .
همزمان به دو بازی جداگانه بپردازند : نخست اینکه ،
پیوسته در بهتر کردن توان رقابتی کوتاه مدت بکوشند .
این امر به افزایش تعادل میان راهبردها ، ساختار ،
کارکنان، فرهنگ و فرایندها نیاز دارد . به منظور کارایی
در این بازی ، بایستی در جنبه های بنیادین کار ، خبره
بود اما کارایی به تنهایی ، پیروزی دراز مدت را تضمین
نمی کند .حتی پیروزی امروز ، می تواند موجب شکست
در آینده باشد . بنابراین برای بدست آوردن پیروزی پایدار
، مدیران باید در یک بازی دیگر نیز استاد باشند :
"شناخت زمان و مکان نوآوریهای انقلابی و دگرگونیهای
ژرف سازمانی و اقدام به آنها برای ایجاد تحول در
سازمان و رسیدن به قله های موفقیت ".
مدیران باید به چگونگی تأثیر تغییرات فن آوری بر چرخه
نوآوری ، چگونگی پیدایش استاندارد های صنعتی
چگونگیهماهنگ کردن دگرگونیهای مدیریتی وسازمانی
با تغییرات فن آوری و چگونگی یاری گرفتن از فرهنگ
سازمانی در امر دگرگون سازی و مهندسی مجدد
سازمانها ، توجه کامل نمایند. آنها باید بدانند که پیروزی
همچون شمشیری دو لبه است ؛ موفقیت کوتاه مدت می
تواند با سد راه پذیرش چیزهای تازه (نوآوری) تخم
شکست در دراز مدت را بیفشاند و مانع شکوفایی گردد.
سازمانها و شرکتها برای پیروزی دراز مدت ، نیازمند به
جویباری از نوآوری هستند ( نوآوریهای نظام یافته و پی
در پی در طول زمان ).روشن است که این جویبار با سد
"فرهنگ و نیروهای ایستا" روبروست . لذا مدیران باید
برای بهره برداری از دو نیروی مخالف (ثبات و
دگرگونی )، سازمانی "دومرده" بیافرینند ؛ سازمانی که به
پیشواز ثبات و کارایی می رود ولی در عین حال از
پژوهش پیرامون طرحهای نو و به روز سازی خویش نیز
غافل نمی شود و این دو را به موازات هم به پیش میبرد .
چنین سازمانی نه حال را فدای آینده می کند ونه آینده را
فدای حال و همواره پیروز و موفق است .
بنا براین می توان ملزومات سازمانی نوآوری را به شرح
زیر برشمرد :
1- ایجاد تغییر و دگرگونی در اهداف سازمانی ، ساختار،
کارکنان و فرهنگ سازمانی.
2- بکارگیری مدیرانی خلاق ومبتکربا انگیره و توانی
بالا .
3- توجه همزمان به افزایش کارایی فعلی و پژوهش
وتحقیق در طرحهای ابتکاری آینده .
4- مقاومت در برابر نیروهای ایستا ( کارکنان زیردست
،مدیران بالا دست ) واقناع آنها پیرامون طرحهای
مبتکرانه و جدید وتغییرات مورد لزوم برای موفقیت و
شکوفایی در آینده .
5- میدان دادن به آزمایش وخطا در تثبیت نوآوری
ونهادینه شدن تغییرات .