PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تعاریف توریسم



B a R a N
4th August 2010, 10:26 PM
اولين بار در سال 1937 صنعت توريسم به صورت جهانی تعريف شد. كميته آماردانان اتحاديه ملت ها توريست بين المللي را به عنوان فردي تعريف كردند كه كشور ديگري را براي بيشتر از 24 ساعت بازديد مي كنند و شامل كارگران، دانش آموزان و مهاجران نمي شد. در سال 1950 اتحاديه بين المللي سازمانهاي مسافرتي رسمي تعريف قبلي را تكميل كرد و در مطالعات توريستي دانشجويان را به عنوان توريست معرفي كرد. IUOTO همچنين دو اصطلاح جديد نيز مطرح كرد:
گردشگر بين المللي كه عمدتاَ به صورت انفرادي كشور ديگري را به منظور تفريح و سرگرمي براي مدت كمتر از 24 ساعت بازديد مي كند.اصطلاح ديگر مسافران ترانزيت است كه منظور مسافراني هستند كه سفر مي كنند اما در كشور مربوطه اقامت نمي كنند. در سال 1963 كنفرانس UN كه پيرامون توريسم تشكيل شده بود ميان توريست هايي كه 24 ساعت يا بيشتر در كشوري اقامت مي كنند با گردشگران يا بازديد كنندگان روزانه كه حداقل 24 ساعت در كشوري اقامت مي كنند تفاوت قائل شدند و در سال 1968 كميسيون آماري اتحاديه ملت ها مسافران ترانزيت را نيز جزو بازديدكنندگان روزانه يا گردشگران قرار داد كه شامل توريست ها نمي شوند(اسميت، 2000).

در فرهنگ آكسفورد واژه توريسم به معناي مسافرتي است كوتاه مدت كه در آن از مكان يا مكانهاي متعدد ديدن مي كنند. به طور كلي واژه توريسم از واژه تور مشتق شده و به معناي سفري دايره وار است كه از جايي مشخص شروع مي شود و سرانجام به همانجا بازمي گردد و از برنامه خاص سفر پيروي مي كند. در كل حركت و جنبش توريست را مي توان در دو جزء خلاصه كرد: جزء مقصد و ترانزيت كه در واقع عواملي وجود دارند كه حركت توريست را متعادل مي كند و شامل اثرات مستقيم فاصله بر تقاضا، فرصت های واسطه اي قابل دسترس، بودجه كلي زمان توريست و چگونگي صرف این زمان، متغير های زمان و فرهنگ اجتماعي توريست مي شود (مكرچر ،2002). آنچه پيرامون بحث توريسم قابل طرح است این مسئله است كه مقصد و فرهنگ توريست هر دو تغيير مي كنند و در توريسم توليد مي شوند. توريسم بخشي از فرايند انعكاسي است كه همه عاملان به آن از تجربيات خوب يا بد خود ياد مي گيرند. بنابراين همزمان با رشد و گسترش توريسم ذائقه و خواسته های توريست نيز تغيير مي كند. هويت و شخصيت توريست در جريان هويت سازي و خودسازي در طول سفر شكل مي گيرد. این خودسازي در جهت خلاف بومي گرايي و در راستاي از بين بردن مرزها صورت مي گيرد. در واقع بسياري از ويژگي های هويتي فرد توريست پس از ورود به كشوري ديگر تغيير مي كند و البته این عدم ثبات نتايج منفي در پي نخواهد داشت بلكه فرصتي است براي تغيير،منازعه و كشمكشي مثبت. جغرافياي فرهنگي توريسم محدود به نقشه ثابت مقصد ها نيست بلكه پيرامون مجموعه اي از عاداتي است كه در هر كجا تغيير مي كند(كرانگ،2002).

جهانگردی یکی از بزرگ ترین تحرکات اجتماعی در تاریخ زندگی بشر محسوب می گردد. این تنوع و تحرک اجتماعی می تواند منشا اثربخش ترین و عمیق ترین تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد. امروزه صنعت گردشگری به نسبت سرمایه گذاری و صرف هزینه ها نسبت به صنایع دیگر بیشترین درآمد را ایجاد می کند و به واقع منبعی تمام ناشدنی و بی انتها است. صنعت توریستی از پویا ترین بخش های اقتصادی جهان امروز است. بر اساس پیش بینی های صورت گرفته سازمان جهانی توریسم (World Tourism Organization) ظرف سال های آتی از نظر درآمد، صنعت توریسم در راس هرم صنایع موجود دنیا قرار خواهد گرفت. کارشناسان اعتقاد دارند سهم ایران از درآمد جهانی جهانگردی به جای 17/0% حدود 2% است. در حالی که اگر منابع و جاذبه های آن چنان که شایسته است فراهم گردند و بسترها و زیرساخت ها تمهید گردد، شاید سهم ایران به 3% نیز افزایش یابد.

به طور كلي واژه توريسم از واژه تور مشتق شده و به معناي سفري دايره وار است كه از جايي مشخص شروع مي شود و سرانجام به همانجا بازمي گردد و از برنامه خاص سفر پيروي مي كند.در فرهنگ آكسفورد واژه توريسم به معناي مسافرتي است كوتاه مدت كه در آن از مكان يا مكانهاي متعدد ديدن مي كنند. تورTour(فرانسه) به معني چرخ، گردونه، دوران، دورگردي، گردش و سياحت است. (فرهنگ عميد)،Tour(فرانسه) را دوره مأموريت ـ گردش نيز معني كرده‏اند. واژه Tourismگردشگري، Touristگردشگر، ‏Tournamentدوره گردش مسابقات در تمام معاني فوق‏الذكر مفهوم گردش لحاظ شده است صرف‏نظر از مفهوم عاميانه گردش به معني تفريح و گلگشت، در واقع مفهومTourism يعني گردشگري مانند چرخ دوار يعني حركتي كه از يك نقطه آغاز و در همان نقطه به پايان رسد. حركت چرخشي حول يك محور و بازگشت به نقطه شروع. اين مفهوم كه در چرخ صادق است، در سياحت نيز صادق است، يعني سياح يا جهانگرد يا گردشگر، در اكثر مواقع حركتي را از نقطه‏اي آغاز و پس از مدتي به محل نخست باز مي‏گردد. اما آنچه جالب است تشابهات هجايي و لغوي است كه البته اينگونه شباهت ها در ادبيات جهان بسيار زياد است.

ريشه بسياري از لغات با يكديگر داراي شباهتهاي قابل توجهي هستند. مثلاً واژه ديوار كه در برخي ادبيات عاميانه (ديفال) نيز تلفظ شده، شباهت زياد به معادل انگليسي آن The wallدارد. از آن جمله است Tourـ در ادبيات فارسي واژه‏اي به همين معني و با همين هجا و آوا وجود دارد، كه طور تلفظ مي‏شود (به فتح ط)به معني پيرامون سراي و يا طوران(به فتح ط) به معني پيرامون چيزي گرديدن، گرد بر چيزي گشتن (دهخدا).

اين لغت براثر استفاده متمادي دَور و دَوران نيز تلفظ مي‏‎شود و در ادبيات امروزي دور (به ضم دال) و دوران(به فتح دال) معني گشتن و چرخيدن مي‏دهد. با قدري توجه تشابه آوايي في‏مابين دور وTourدر فرانسه قابل درك است. اينكه Tourاز دَور گرفته شده يا بلعكس، فاقد اهميت است. در زبان لاتين با مصدرسازي و تغييرات در آن دامنه لغات گستردگي قابل توجهي پيدا مي‏كنند كه اين بحث در مقوله زبان‏شناسي قابل پي‏گيري است. پس از تجزيه لغوي توريسم، بايد به جزء ديگر اين كلمه تركيبي يعني صنعت پرداخت:


صنعت در لغت از ريشه صنع به معني ساختن چيزي، كار و پيشه كردن، كاركردن و آفريدن است.
صنعت به معني پيشه و هنر، حيله‏گري، ظاهرسازي و جمله‏پردازي است.

به راستي برگزيدن پيشوند صنعت براي گردشگري حاوي چه مفهومي است؟ و چگونه مي‏توان عمل گردش و سياحت را صنعت به حساب آورد؟ گردشگري در تاريخ بشر سابقه چند هزار ساله دارد، البته مفهوم گردشگري با مفهوم مهاجرت كاملاً متفاوت است چون همانگونه كه از نام آن برمي‏آيد گردش برگشت به نقطه شروع را در معني خود مستتر دارد. در اسناد مكتوب و بجامانده در تاريخ جايگاه گردشگري مشخص است. انبوه سفرنامه‏ها، سياحت‏نامه‏ها كه از قرون گذشته بجا مانده است بيانگر اهميت جهانگردي در فرهنگ بشر است. جهانگردان دوران گذشته قالباً به دو دسته تقسيم مي‏شده‏اند جهانگردان انفرادي كه به منظور كشف مجهولات، كسب تجربه و ارضاي كنجكاوي خود با سرمايه شخصي و همت خود جهان را درمي‏نورديدند و برخي از جهانگردان در استخدام حكومتها بوده‏اند و با پشتيباني مالي و برنامه‏اي مشخص اعم از سياسي، اقتصادي و فرهنگي به گردشگري مشغول مي‏شده‏اند.

كشف سرزمينهاي جديد، تبادل آداب و رسوم و فرهنگ، توسعه علوم و توسعه تجارت تنها بخشي از فوايد گردشگري است. امروزه شايد بتوان توريسم را به دسته‏هاي مختلفي تقسيم كرد. توريسم فرهنگي، سياسي، تجاري، ‌ تفريحي، ‌علمي و... و اين يعني ساماندهي يك گردش با برنامه. در تفكر ديني اسلام براي جهانگردي كاركردي خاص مورد توجه قرار گرفته است. در قرآن حداقل 6بار جهانگردي توصيه شده اما با هدف مشخص عبرت‏آموزي و آموزشي. فسيروا في‏الارض فانظرو كيف كان عاقبه‏المكذبين (آل عمران 137). در آيات ديگر نيز سفارش شده است كه در زمين بگرديد و ببينيد كه عاقبت مشركين، مجرمين، دروغگويان و تكذيب‏كنندگان خداوند چگونه بوده است. (الانعام 11 ـ النحل 36 ـ النحل 69 ـ عنكبوت 20 و الروم). اين سفارش توسط بسياري از سيّاحان مورد توجه قرار گرفته و حاصل جهانگردي آنان به صورت سفرنامه چراغ راه مردم گرديده است. بسياري از دستاوردهاي رشته مردم‏شناسي امروزه مديون اين سفرنامه‏هاست. بسياري از مطالعات تاريخي و حتي مكاشفات باستان‏شناسي ريشه در اطلاعات برخي از سفرنامه‏ها دارد. متون بجامانده از جهانگردان بسيار كاربردي و دقيق ثبت شده است و امروزه بعنوان يك گنجينه با ارزش تمدن بشري است. جهانگردي در دوران گذشته يك عمل خاص محسوب مي‏شده و افرادي خاص كه از لحاظ اجتماعي و اقتصادي در شرايط مناسب بودند توان جهانگردي را داشتند كه اين افراد اكثراً مشاهده‏گران قدرتمندي بودند و وقايع و شرايط را به دقت ثبت مي‏كردند.

امروزه بخش عمده‏اي از جهانگردي مشتمل بر سفرهاي تفريحي مردم عادي است كه به منظور استفاده از امكانات و مواهب مناطق مختلف جهان و كسب لذت، هزينه‏هاي گردشگري را متقبل مي‏شوند. البته هنوز تعداد قابل توجهي توريست حرفه‏اي و اهل مطالعه و بررسي و علاقه‏مند به توسعه دامنه اطلاعات وجود دارد كه سفرهاي توريستي خاصي را پي‏گيري مي‏كنند. توريسم امروزه به يك ركن تجارت بدل شده است و درآمد سرشاري براي كشورهايي كه جاذبه توريستي دارند به همراه دارد. امروزه كشورهاي مختلف دنيا با بهره‏گيري از مواهب طبيعي، آثار باستاني، تمدن كهن يا حتي تكنولوژي جديد، شهركهاي توريستي و امكانات تفريحي قطب توريسم شده و هر ساله از چهار گوشه جهان افرادي را به خود فرا مي‏خوانند تا با فروش كالا و خدمات سيل درآمد را به كشورشان جاري ‏كنند. كشورهايي مانند چين، هند، تركيه، ايتاليا و. . . امروزه به شدت در اين تجارت كه خود آنرا صنعت مي‏نامند، سرمايه‏گذاري مي‏كنند. كشور ما نيز داراي جاذبه‏هاي فوق‏العاده توريستي است. جاذبه‏هاي باستاني مانند تخت جمشيد، بيستون، شهرهايي مانند اصفهان، شيراز، شهر سوخته كاشان و جاذبه‏هاي طبيعي مانند شمال كشور و حتي كويرهاي بكر و زيباي مركزي از جاذبه‏ هاي توريستي كشور محسوب مي‏شوند.

با اين همه امروز جايگاه كشور ما در توريسم جايگاه درخور شأن و تمدن و قدمت آن نيست. آسيب ‏شناسي اين پديده موضوع اين نوشتار نيست و نياز به بررسي و مطالعه دقيق و عميقي دارد. اينقدر مي‎‏توان گفت كه به قول معروف توريست مانند آهو است و دشتي آرام را براي گلگشت انتخاب مي‏كند. هرگونه ناامني و سختي آهو را فراري مي‎‏دهد. محدوديتهاي ناشي از اختلافات فرهنگي، ناامني منطقه خليج فارس (جنگهاي منطقه‏اي) و عدم وجود امكانات در حد استانداردهاي بين‏المللي، برخي از عوامل عدم استقبال توريست از كشورمان است. اما در اين ميان عدم وجود ساختاري منسجم و متولي مشخص، عدم رسيدگي به مراكز جذب توريست، عدم وجود كادر مجرب و متخصص در پايگاههاي هدف مانند مراكز باستاني و تاريخي، عدم ارائه سرويس مناسب به بازديدكنندگان، عدم امكان تعامل و ايجاد ارتباط با توريست، بدليل تفاوتهاي فرهنگي و زباني و از همه مهمتر عدم وجود درك صحيح از اهميت اين پديده در كشور برخي از تنگناهاي موجود فراروي توريسم در ايران است كه هريك از اين عوامل نياز به بررسي و پاتولوژي دقيق دارد و اين درصورتي ممكن است كه مسئولين امر در مرحله نخست نقش و اهميت پژوهشهاي اجتماعي را درك كنند و براي اين مهم سرمايه‏گذاري نمايند تا بتوانيم علي‏رغم محدوديتهاي خاص موجود از ظرفيتهاي موجود حداكثر بهره‏ وري را براي كشورمان حاصل نماييم.

yasejavan
23rd September 2010, 05:43 PM
خوشحالم که این تعبیر قشنگ رو اینجا خوندم: به قول معروف توريست مانند آهو است و دشتي آرام را براي گلگشت انتخاب مي‏كند. هرگونه ناامني و سختي آهو را فراري مي‎‏دهد.
تفکر و برنامه ریزی در زیرساخت ها از الویت های بحث گردشگری در کشور ایران است.
پاینده باشید

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد