PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خفته فرياد



touraj atef
1st August 2010, 10:31 AM
بر ساحل خیال قد م ز نم و مو جها بر ایم تحفه ای آو ر ند بطری و چو ن داستان کهن هدیه در یا نامه ای در و ن و نامه را می گشای و این گو نه خوانم م

دریا و من چقدر شبیه ایم اگر چه باز
من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت
دریا که از اهالی این روزگار نیست
شاه نشين قايق ماهيگيريك تابلوكاغذي بودن يعني دريا را فقط يك تصوير ديدن
يك آبي خاكستري خاموش
نه جوشي نه خروشي
نه غوغايي
نه موجي و نه …..
بر اين شاه نشين هيچ مپيچيد .بيگناهيش را باور كنيد.همه آنهايي كه تركش كرديد با غضب .اواسيريك درياي كاغذي
ويك قايق كاغذي است
آيا انكار يك درياي كاغذي قلابي گناه است؟
آيا شود كه درياي خسته از من قهر آلود روزي دوباره مرا صدا كند
دريايي كه كه هيچ از اهالي اين روزگار نبود
هيچ
: ……
ناخدا را اشکی است که هدیه هجر و تحفه ای ز نشنیدن ها خفته فر یادش بو ده و هست ناخدا صدا ز د و لی در یائی آن را سکو ت قهر آلو د خو اند فر یاد ز د اما خفته بو د آری خصلت خفته فر یاد این گو نه است که با گوش دل باشد شنید خفته فر یاد را کس نتو اند خوب شنید ن مگر چو ن ناخدا باید که از در و ن خبر داشته باشد از سر درو ن و حال که خفته فر یادش را نشنیده است باید صدا ز ند و گو ید
در یائی ! من و تو ما شده ایم فار غ از کاغذی در یائی و در یای کاغذی
ماخروشیدیم و غریدیم فر ار تر از هر ز ند انی که ر و ز مر گی بر ایمان سازد
من نیز بی قر ار از نشنید ن ها و باو ر نکر دنهایم از همان باو ر هائی که خو د را تنها دانسته ای بی قر ار و تنهایم
من هستم بی قهر و لی خسته
خسته از نشنیدن های خفته فر یاد
در یائی در ر وز گار هجز باز با من هم و لایتی
آری در یائی با من هم در یائی
خفته فر یاد م ر ا شنو
این است نجو ای ناخدا
خفته فر یاد
خفته فر یاد
http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/08/zibaee4.jpg?w=300&h=197 (http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2010/08/zibaee4.jpg)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد