diamonds55
27th November 2008, 05:25 AM
http://tinypic.com/2hqroyh.jpg
آیا تا کنون درباره مفهوم کلمه ایمان عمیقا اندیشیده اید آیا میدانید ایمان چیست و بود و نبود این مفهوم چه تاثیری در موفقیت اشخاص دارد؟
متن زیر مطالبی را در این زمینه بیان میکند امیدوارم قابل استفاده باشد پس بدقت نوشته زیر را مطالعه کنید
نرمان کازینز در کتاب جالبش(تشریح یک بیماری) داستان آموزنده ای درباره «پابلو کاسالز» موسیقیدان بزرگ قرن بیستم تعریف میکند. داستانی است از ایمان و تجدید حیات که میتوان از آن درسها گرفت
کازینز در جریان ملاقاتش با کاسالز را که کمی قبل از جشن تولد 90 سالگی وی انجام شده بود شرح میدهد. میگوید آن روز دیدن پیرمرد که روزی تازه را آغاز میکرد تا حدی دردناک بود. ضعف پیری و بیماری آرتریت طوری او را از پا درآورده بود که برای پوشیدن لباسش نیاز به کمک داشت . با پاهایی لرزان، قامتی خمیده و سری فروافتاده راه میرفت. دستهایش ورم کرده و انگشتانش خشکیده بود. بسیار پیر و بی اندازه خسته به نظر میرسید.پیش از آنکه لب به غذا بزند به سمت پیانو براه افتاد. پیانو از جمله سازهایی بود که در نواختن آن مهارت داشت. با دشواری بسیار خود را پشت صندلی پیانو جا داد. با تلاش و تقلای فراوان انگشتان متورم و خشکیده اش را به سوی کلاویه های پیانو کشاند
آنگاه گویی معجزه ای رخ داد. کاسالز ناگهان و به تمامی در برابر چشمان حیرت زده کازینز دگرگون شد. حالت روحی نیرومندی پیدا کرد که گویی در جسم او نیز اثر بخشید و شروع به حرکت و نواختن کرد. سرعت و نرمش حرکات بدن و انگشتانش چنان بود که فقط از یک پیانیست جوان و سالم و قوی با بدنی نرم ساخته بود. کازینز میگوید«دستانش همچون شاخه درختی که در برابر گرمای روحبخش خورشید قرار گیرد به نرمی از هم باز شد و بطرف کلیدها رفت. قامت خود را راست کرد. گویی به راحتی نفس میکشید» فکر نواختن پیانو روحی تازه به او داده بود که جسمش را نیز زنده کرده بود. ابتدا آهنگی از باخ را با ظرافت و مهارتی کم نظیر نواخت. سپس به یکی از کنسرتوهای برامس پرداخت. انگشتانش گویی در روی کلیدهای پیانو با یکدیگر به مسابقه پرداخته بودند. کازینز مینویسد:«بدن او بکلی در موسیقی ذوب شده بود. دیگر از آن بدن خشک و چروکیده اثری نبود. بلکه نرم و شکوهمند و فارغ از بیماری آرتریت مینمود.» هنگامیکه از پشت پیانو برخواست بکلی با زمانیکه پشت پیانو نشست فرق داشت. قامتش کشیده تر و بلندتر بنظر میامد. از قدمهای لرزانش اثری برجا نبود. بیدرنگی به سوی میز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه برای قدم زدن به ساحل دریا رفت
ما معمولا ایمان را بعنوان اعتقاد مذهبی یا گرایش به کیش معین، در نظر میگیریم که دربسیاری از موارد هم درست است. اما اساسا ایمان عبارت از هر نوع اصل راهنما باور یقین و گرایش است که به زندگی معنی بخشد و آنرا جهت دهد محرکهای خارجی در اطراف ما فراوانند اعتقادات و باورهای ما صافیهای پیش ساخته و سازمان یافته اند که ادراکات ما را از جهان بیرونی تصحیح میکنند باورها فرماندهی مغز را بعهده دارند وقتی به درستی چیزی یقین داریم گویی به مغز خود فرمانی صادر میکنیم که وقایع بیرونی را به نحوی معین متصور سازد. کاسالز به موسیقی و هنر ایمان داشت و این چیزی بود که به زندگی او زیبایی و نظم و اصالت داده بود و چیزی بود که میتوانست هر روز معجزه ای تازه در زندگی او بیافریند ایمانی که به قدرت فوق تصور هنر داشت چنان نیرویی به او میداد که درک آن تا حدی دشوار است ایمانش هر روز او را از پیرمردی خسته به نابغه ای پرشور بدل میساخت و اگر عمیق تر بنگریم به ایمانش زنده بود
جان استوارت میل روزگاری نوشت : یک انسان با ایمان معادل نودونه فرد علاقمند است. و درست به این علت است که ایمان دری به سوی موفقیت میگشاید . ایمان مستقیما به سیستم عصبی فرمان میدهد وقتی به درستی امری ایمان داشته باشید کاملا در حالت روحی خاصی فرو میروید که مقتضی آن ایمان است اگر ایمان بدرستی بکارگرفته شود بزرگترین نیرویی است که منشا خیروخوبی در زندگانی میشود از سوی دیگر همانطور که ایمان و اعتقادات صحیح میتوانند نیرو بخش باشند عقایدی که فکر و عمل را محدود میسازند اثرات ویرانگری دارند در طول تاریخ مذاهب نیروبخش میلیونها انسان بوده اند و انسانها را قادر به کارهایی ساخته اند که فوق تصور بوده است ایمان سبب میشود که غنی ترین منابع نیروهای درونی خود را بیدار ساخته این منابع را در جهت رسیدن به اهداف خود بکار گیریم
ایمان همچون نقشه و قطب نمایی است که مارا به سوی هدف راهنمایی میکند و بکمک آن یقین پیدا میکنیم که به مقصد مورد نظر خواهیم رسید مردمی که ایمان نداشته باشند و یا نتوانند آن را در خود ایجاد کنند در مجموع ناتوانند به قایقی بی موتور و بی سکان میمانند اگر ایمان قوی داشته باشید با قدرت دست به عمل میزنید و دنیای دلخواه خود را میسازید ایمان به شما کمک میکند که بدانید چه میخواهید و به شما نیرو میدهد که به خواسته خود برسید
در واقع در زمینه رفتار انسانی هیج نیرویی برای هدایت انسان قوی تر از ایمان نیست عصاره تاریخ انسان تاریخ ایمان انسانی است مردانی که تاریخ را دگرگون کرده اند حضرت محمد حضرت مسیح ،کوپرنیک، کریستف کلمب، ادیسون و انیشتین مردمی بوده اند که اعتقادات ما را دگرگون ساخته اند تغییرات رفتاری را باید از تغییر باورها آغاز کرد
سخنان کوتاه
چگونه بر نیروی ایمان خود بیافزاییم ?
به پیروزی بیاندیشیم و هرگز به شکست فکر نکنیم چون شکست یک امر ذهنی است و همواره به یاد داشته باشیم که این خود ما هستیم که چیزی با نام شکست را ایجاد میکنیم
افکار نوید بخش را جایگزین افکار یاس آور کنیم
وقتی با کسی رقابت میکنیم فکر کینم من در ردیف بهترینها هستم
اجازه دهیم روند افکارمان تحت نفوذ شعار پیروز خواهم شد باشد
اهداف بلند را در نظر آوریم تا به موفقیتهای بزرگ دست یابیم
آیا تا کنون درباره مفهوم کلمه ایمان عمیقا اندیشیده اید آیا میدانید ایمان چیست و بود و نبود این مفهوم چه تاثیری در موفقیت اشخاص دارد؟
متن زیر مطالبی را در این زمینه بیان میکند امیدوارم قابل استفاده باشد پس بدقت نوشته زیر را مطالعه کنید
نرمان کازینز در کتاب جالبش(تشریح یک بیماری) داستان آموزنده ای درباره «پابلو کاسالز» موسیقیدان بزرگ قرن بیستم تعریف میکند. داستانی است از ایمان و تجدید حیات که میتوان از آن درسها گرفت
کازینز در جریان ملاقاتش با کاسالز را که کمی قبل از جشن تولد 90 سالگی وی انجام شده بود شرح میدهد. میگوید آن روز دیدن پیرمرد که روزی تازه را آغاز میکرد تا حدی دردناک بود. ضعف پیری و بیماری آرتریت طوری او را از پا درآورده بود که برای پوشیدن لباسش نیاز به کمک داشت . با پاهایی لرزان، قامتی خمیده و سری فروافتاده راه میرفت. دستهایش ورم کرده و انگشتانش خشکیده بود. بسیار پیر و بی اندازه خسته به نظر میرسید.پیش از آنکه لب به غذا بزند به سمت پیانو براه افتاد. پیانو از جمله سازهایی بود که در نواختن آن مهارت داشت. با دشواری بسیار خود را پشت صندلی پیانو جا داد. با تلاش و تقلای فراوان انگشتان متورم و خشکیده اش را به سوی کلاویه های پیانو کشاند
آنگاه گویی معجزه ای رخ داد. کاسالز ناگهان و به تمامی در برابر چشمان حیرت زده کازینز دگرگون شد. حالت روحی نیرومندی پیدا کرد که گویی در جسم او نیز اثر بخشید و شروع به حرکت و نواختن کرد. سرعت و نرمش حرکات بدن و انگشتانش چنان بود که فقط از یک پیانیست جوان و سالم و قوی با بدنی نرم ساخته بود. کازینز میگوید«دستانش همچون شاخه درختی که در برابر گرمای روحبخش خورشید قرار گیرد به نرمی از هم باز شد و بطرف کلیدها رفت. قامت خود را راست کرد. گویی به راحتی نفس میکشید» فکر نواختن پیانو روحی تازه به او داده بود که جسمش را نیز زنده کرده بود. ابتدا آهنگی از باخ را با ظرافت و مهارتی کم نظیر نواخت. سپس به یکی از کنسرتوهای برامس پرداخت. انگشتانش گویی در روی کلیدهای پیانو با یکدیگر به مسابقه پرداخته بودند. کازینز مینویسد:«بدن او بکلی در موسیقی ذوب شده بود. دیگر از آن بدن خشک و چروکیده اثری نبود. بلکه نرم و شکوهمند و فارغ از بیماری آرتریت مینمود.» هنگامیکه از پشت پیانو برخواست بکلی با زمانیکه پشت پیانو نشست فرق داشت. قامتش کشیده تر و بلندتر بنظر میامد. از قدمهای لرزانش اثری برجا نبود. بیدرنگی به سوی میز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه برای قدم زدن به ساحل دریا رفت
ما معمولا ایمان را بعنوان اعتقاد مذهبی یا گرایش به کیش معین، در نظر میگیریم که دربسیاری از موارد هم درست است. اما اساسا ایمان عبارت از هر نوع اصل راهنما باور یقین و گرایش است که به زندگی معنی بخشد و آنرا جهت دهد محرکهای خارجی در اطراف ما فراوانند اعتقادات و باورهای ما صافیهای پیش ساخته و سازمان یافته اند که ادراکات ما را از جهان بیرونی تصحیح میکنند باورها فرماندهی مغز را بعهده دارند وقتی به درستی چیزی یقین داریم گویی به مغز خود فرمانی صادر میکنیم که وقایع بیرونی را به نحوی معین متصور سازد. کاسالز به موسیقی و هنر ایمان داشت و این چیزی بود که به زندگی او زیبایی و نظم و اصالت داده بود و چیزی بود که میتوانست هر روز معجزه ای تازه در زندگی او بیافریند ایمانی که به قدرت فوق تصور هنر داشت چنان نیرویی به او میداد که درک آن تا حدی دشوار است ایمانش هر روز او را از پیرمردی خسته به نابغه ای پرشور بدل میساخت و اگر عمیق تر بنگریم به ایمانش زنده بود
جان استوارت میل روزگاری نوشت : یک انسان با ایمان معادل نودونه فرد علاقمند است. و درست به این علت است که ایمان دری به سوی موفقیت میگشاید . ایمان مستقیما به سیستم عصبی فرمان میدهد وقتی به درستی امری ایمان داشته باشید کاملا در حالت روحی خاصی فرو میروید که مقتضی آن ایمان است اگر ایمان بدرستی بکارگرفته شود بزرگترین نیرویی است که منشا خیروخوبی در زندگانی میشود از سوی دیگر همانطور که ایمان و اعتقادات صحیح میتوانند نیرو بخش باشند عقایدی که فکر و عمل را محدود میسازند اثرات ویرانگری دارند در طول تاریخ مذاهب نیروبخش میلیونها انسان بوده اند و انسانها را قادر به کارهایی ساخته اند که فوق تصور بوده است ایمان سبب میشود که غنی ترین منابع نیروهای درونی خود را بیدار ساخته این منابع را در جهت رسیدن به اهداف خود بکار گیریم
ایمان همچون نقشه و قطب نمایی است که مارا به سوی هدف راهنمایی میکند و بکمک آن یقین پیدا میکنیم که به مقصد مورد نظر خواهیم رسید مردمی که ایمان نداشته باشند و یا نتوانند آن را در خود ایجاد کنند در مجموع ناتوانند به قایقی بی موتور و بی سکان میمانند اگر ایمان قوی داشته باشید با قدرت دست به عمل میزنید و دنیای دلخواه خود را میسازید ایمان به شما کمک میکند که بدانید چه میخواهید و به شما نیرو میدهد که به خواسته خود برسید
در واقع در زمینه رفتار انسانی هیج نیرویی برای هدایت انسان قوی تر از ایمان نیست عصاره تاریخ انسان تاریخ ایمان انسانی است مردانی که تاریخ را دگرگون کرده اند حضرت محمد حضرت مسیح ،کوپرنیک، کریستف کلمب، ادیسون و انیشتین مردمی بوده اند که اعتقادات ما را دگرگون ساخته اند تغییرات رفتاری را باید از تغییر باورها آغاز کرد
سخنان کوتاه
چگونه بر نیروی ایمان خود بیافزاییم ?
به پیروزی بیاندیشیم و هرگز به شکست فکر نکنیم چون شکست یک امر ذهنی است و همواره به یاد داشته باشیم که این خود ما هستیم که چیزی با نام شکست را ایجاد میکنیم
افکار نوید بخش را جایگزین افکار یاس آور کنیم
وقتی با کسی رقابت میکنیم فکر کینم من در ردیف بهترینها هستم
اجازه دهیم روند افکارمان تحت نفوذ شعار پیروز خواهم شد باشد
اهداف بلند را در نظر آوریم تا به موفقیتهای بزرگ دست یابیم