PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث ๑۩۞۩๑دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی๑۩۞۩๑



Isengard
18th July 2010, 10:17 PM
با عرض سلام و دعای خیر





دومین میزگرد تالار صنایع نظامی و هوانوردی را آغاز می کنیم



اول از شروع بحث دعوت میکنم تا عزیزان حتما به مطالبی که از جستار میزگردها نقل قول شده عنایتی داشته باشند و هم راستا با آن حرکت کنند تا بعدا شرمنده دوستان نشویم.








همان طور که می دانید لازمه هر بحث سالم ، آرامش فکر افراد است پس از شما به عنوان فردی که در این بحث ها شرکت می کنید انتظار می رود که این شرایط را برای دوستان خود فراهم کنید.

پس دوست گلم در هنگام بحث پیرامون موضوعی سعی کنیم در داخل موازین تالار رفتار کنیم ، از بحثهای حاشیه ای جدا پرهیز کنیم ، اصل احترام و رعایت ادب فراموش نشود. دوست عزیز امکان دارد در خلال این بحثهای فردی مطلبی بگوید که از نظر شما ، نظر یک فرد مبتدی باشد در این گونه موارد هیچ گاه سعی نکنید که شخصیت طرف مقابل را تخریب کنید ، بلکه با آرامش با طرف مقابل بحث کنید ، زیرا نظر هر فرد محترم است و احترام به آن احترام به خود می باشد.








مدتی بود در فکر این بودم که درباره ابعاد یک حزب که همه شما نام آن را شنیده اید بحث و تبادل نظر شود. این حزب که در اروپا قدرت گرفت یکی از معدود حزب هایی بود که به دلیل نبوغ رهبرش بسیار سریع پیشرفت کرد و قدرت گرفت و اثرات بسیاری در روابط حاکم بر دنیا بر جای گذاشت ، این تاثیرات بسیار گسترده بود ، هم زمینه سیاسی و نظامی و هم علمی را شامل می شد و می شود.



فکر کنم تا الان به موضوع میزگرد پی برده اید اگر نه پس من عنوان را بیان میکنم تا با آن آشنا شوید.



موضوع میزگرد بحث پیرامون رایش سوم ( حزب نازی ) است. گفتگو تمام ابعاد رایش را شامل میشود.



فقط در آخر یک بار دیگر هم تاکید میکنم به جهت داشتن فضایی سالم ، حتما در راستای قوانین میزگردها حرکت کنید.





میزگرد تا مدتی باز خواهد بود ( البته با توجه به میزان استقبال این مدت اعلام می شود ) و پس از آن یک جمع بندی از نظرات خواهیم داشت سپس میزگرد خاتمه پیدا خواهد کرد و بعد از آن حتما از دادن پست خودداری کنید.

منتظر نظر دوستان هستیم.


http://uc-njavan.ir/images/tlqtkmqzzzc9zl70gu7s.jpg

Himmler
18th July 2010, 10:44 PM
به عنوان اولین نفر گزینه دوم رو انتخاب کردم و البته این به این معنی نیست که به دیکتاتوری رای دادم بلکه بر اثر مطالعات بسیار به عمق پیشرفتها و تحولاتی که به جرات میشه گفت شخص آدولف هیتلر پایه گذارش بود پی بردم. این تحولات رو نه از لحاظ سیاسی یا نظامی بلکه فقط و فقط از نظر علمی مورد مطالعه قرار دادم کما اینکه اگه از نظر سیاسی یا نظامی هم برسی بشن ما با یک معجره در قرن بیستم و به وسعت تاریخ و علم روبرو هستیم.

Isengard
18th July 2010, 10:52 PM
همون طور که هیملر جان هم اشاره کردن حزب نازی تاثیرات بسیاری در تحولات جهان داشته.
از جمله تاثیرات از نظر عملی من به یک مورد اشاره میکنم :
صنعت هوایی آلمان ، من خودم به شخصه به نبوغ طراحان هواپیماها در آن زمان غبطه میخورم.
طرحهایی رو دیدم که واقعا انسان رو به فکر فرو می بره. طرح هایی که در عصر حاضر هم کهنه نشدن و از بعضی هاشون استفاده میشه.

moji5
19th July 2010, 01:11 AM
با سلام
حزب نازی و احیا دوباره رایش
و روی کار امدن رایش سوم
با کمی مطالعه میشه از کلیات این حزب چیزهایی فهمید
ولی اینکه چه هدفی داشتن و چرا به یک باره وارد جنگ شدن اونم تنها در مدت زمان چند ساله کمی عجیب به نظر میرسه
البته نتیجش رو هم دیدیم
نمیدونم صنعت و ارتش باعث شده بود المان دست به همچین کاری بزنه
یا قدرت طلبی و بی برنامگی
البته بی برنامگی اونم برای همچین حزبی کمی عجیبه
میمونه قدرت طلبی
فکر کنم اگه المان کمی صبر میکرد تا بتونه به بمب اتم دست پیدا کنه و هواپیما های جدیدش ساخته بشن الان همه چیز تو دنیا فرق میکرد
اما دلیل این عجله رو باید فهمید
البته پیشرفت های هیتلر هم همراه با عجله و سرعت بود و البته خوش شنانسی
مثلا" سهل انگاری برای پیگیری بعد از ازادی مشروط هیتلر و دادن ازادی سخنرانی
یا نحوه کنار گذشتن حزب های مخالف مخصوصا" به اتش کشیدن ساختمان مجلس و مقصر جلوه دادن حزب مخالف
شاید اگه همون موقع مشخص میشد که کار حزب نازی بوده الان اسمی به این بزرگی رو نداشتن
و یا وقتی به مردم اسپانیا برای شورش کمک میکردن اگه سرموب میشدن بازهم ...
و خیلی اگر های دیگه
البته نمیشه اینهمه پیشرفت رو شانسی و یا بدون برنامه دونست
ولی هر چی بود بدون مشکل هم نبود
ممنون میشم کمی از ابتکارات و یا اختراعات حزب نازی رو بیان کنید

Himmler
19th July 2010, 02:14 AM
مسائل به این سادگی نیست!
در حقیقت نازیها مجبور به جنگ شدند و این نکته ای بلا انکاره. آغازگر جنگ هم چه در واقعیت و چه در تاریخ بر خلاف تصور همگان نازیها نبودند.
شاید بشه به اونها خودکامگی یا قدرت طلبی رو نسبت داد ولی بی برنامه دونستن اونها فقط یک توهم لغب میگیره.
ضمنا آلمانها هرگز برنامه ای برای تولید بمب اتم نداشتند (چیزی که بتونه اینو ثابت کنه پیدا نشده) آخرین تلاش اونها هم برای به کار انداختن نیروگاه هسته ایشون ناکام موند. آلمان به علت فقدان منابع انرژی به شیوه جدیدی برای تولید انرژی نیاز داشت و این تمام برنامه اونها برای برنامه هسته ایشون بود.
افتخارات و ابتکارات نازیها چیزی فراتر از زمان و مکانه! اما باید عنوان کرد که نمیشه اون رو به تنهایی به نازیها نسبت داد، بلکه تلاش مردم آلمان تحت رهبری رژیم نازی باید لغب بگیره.
ضمنا برای شناخت این تاریخ کوتاه اما پر عظمت نیازه تا مسائل به صورت مجزا و تک تک مورد برسی قرار بگیره تا برای عموم مشخص بشه دلایل واقعی مسائلی که همیشه برای عوام سوال بوده چیه.
بنده سعی می کنم در حد توان و اطلاعاتم به این سوالات جواب بدم اما خواهشمندم هم بحث و سوالات با نظم و تفکیک شده باشه و هم اینکه از بیان تصورات یا اندیشه هایی که بر اساس تبلیغات جهانی در ذهنتون جا گرفته و سند و مدرکی براش نیست پرهیز بشه. چه به نفع نازیها و چه به ضررشون.
باز هم خدمت دوستان عرض می کنم که اگرچه معتقدم آنچه هیتلر و پیروانش در طی مدت حضورشون در سیاست آلمان انجام دادند حقیقتا یک معجزه عظیم و شگرف برای جهان بود اما به هر حال یک سیستم دیکتاتوری همیشه منفور بوده و منفور باقی خواهد ماند.

moji5
19th July 2010, 03:04 AM
راجع به بمب اتم و اینکه مدرک برای حرف ها ارائه بشه فکر نکنم بشه به طور قطع حتی راجع به همسایتون هم صحبت کرد
با این توصیف چیزی جز مستندات و نوشته های دیگران نمیتونه باشه البته منبع خیلی مهمه
طبق خوندهام این رو فهمیدم که هیتلر پروژه ای به نام اب سیاه رو تو نروژ داشته که به دلیل تصرف این منطقه به دست متفقین این پروژه نا تمام موند و تمامی کارکنان اصلی اون به دست نیروهای امریکایی افتادن و اونها هم با انتقال این کارشناسان به کشور خودشون تونستن بعد از مدت کوتاهی این پروژه رو به اتمام برسونن و از اون بر علیه ژاپن استفاده کنن
حتی اسامی دانشمدان هم موجوده
البته این موضوع بحث نیست
از دوستان میخوام کمی درباره دوران بعد از جنگ جهانی اول و اقدامات هیتلر بگن و یا اقدامات ا اس که بعدا" تو لباس اس اس کارش رو ادامه داد
و اینکه با وجود قشر فقیر و کارگر اون موقع المان با چه شعارهایی حزبشون رو قوت بخشیدن

Himmler
19th July 2010, 03:20 AM
نکته اینجاست که پروژه آب سیاه همون کارخانه تولید آب سنگین در نروژ بود که برای اینکه به دست متفقین نیفته نابود شد و پرسنلش به خاک آلمان برگشتند. تولید بمب اتم در امریکا قبل از بردن کارشناسان نظامی نازی به خاک اون کشور صورت گرفت و ربطی به همکاری اونها با دولت امریکا نداشت. بماند که امریکاییها هم به نوعی مجبور به استفاده از بمب اتم شدند!
در مورد مدارک هم اتفاقا در خیلی از موارد میشه مدارک معتبری رو کرد و حتی در غیر این صورت هم با شواهد و دلایل ثابت کرد که دلیل اصلی چی بوده که انشاالله در طی بحث موارد بسیاری پیش میاد که باهاش برخورد می کنین.
ضمنا سازمان sa کاملا مجزا و دارای وظایفی سوای سازمان ss بود.

moji5
19th July 2010, 10:13 AM
اولین گروه سازماندهی هیتلر بود که با دخالت ارتش وقت و نارضایتی از کارهاشون اون رو منحل کردن و حتی تو این مرحله هیتلر بهترین دوستانش رو که روسای این گروه بودن اعدام و یا برکنار کرد تا بتونه حمایت کامل ارتش رو کسب کنه و بعد از اون اس اس رو راه اندازی کرد که همون کار ها رو ادامه بده
یه جورایی یکی از سیاست های هیتلر همین بود که برای رسیدن به اهدافش دوروبری هاش رو قربانی میکرد
البته جواب هم میداد
در کل برای رسیدن به هدفش افراد زیادی رو قربانی کرد که اکثرا" از نزدیکانش بودن
حتی برای اولین بار که نخست وزیر شد از روی ترس بود و نخست وزیر وقت که با رای مردم روی کار اومده بود بعد از چند وقت هیتلر رو به عنوان نخست وزیر معرفی کرد
و بعد از روز کار اومدن هیتلر برای سال بعد مردم رو به زور مجبور به رای دادن میکرد
و سایر حزب هاش رو با خبرهای دروغین و درست کردن پاپوش ضعیف میکرد
البته اینها جذابیتی نداره و نکته جذاب اون دوران رشد صنعتی و ابتکاری و اینکه قضیه هولوکاست چی بوده جالب توجهه
واقعا" اگه دورغ باشه خیلی جالب میشه
اینقد روی این هولوکاست حساسا" که برای مسدود کردن یک وبلاگ ایرانی نامه نگاری اینترنی شده بوده که باید مسدود بشه
اگه ادرسش رو پیدا کنم حتما" میزارم

moji5
19th July 2010, 10:23 AM
اینم ادرس
http://www.petitiononline.com/HateBlog/petition.html

moji5
19th July 2010, 10:35 AM
وصیت نامه رایش سوم
از زمانی که داوطلبانه و در کمال فروتنی در جنگ اوّل جهانی که به کشور رایش تحمیل شد خدمت کردم ، سی سال می گذرد. در این سه دهه ، تنها راهنمای من در تمام افکار ، اعمال و زندگیم ، عشق و وفاداری نسبت به این ملّت بوده است. این عشق و علاقه به من قدرت می داد تا بتوانم پیرامون دشوارترین مسائلی که تاکنون در برابر یک موجود فانی قرار گرفته است ، تصمیم بگیرم. در این سه دهه ، تمام سلامت و نیرویم را صرف کرده ام.
اینکه من و یا هر کس دیگری در آلمان در سال ۱۹۳۹ خواستار جنگ بوده ایم ، به هیچ وجه واقعیّت ندارد. این جنگ ، به ویژه ، خواستهٔ دولتمردانی بود که یا خود یهودی بودند و یا در راه منافع یهودیان فعالیّت می کردند و همانها بودند که به جنگ دامن زدند. در پی شش سال جنگی که علیرغم تمام موانع ، روزی از آن به عنوان با شکوهترین و قهرمانانه ترین جلوهٔ مبارزات یک کشور به منظور بقای یک ملّت ، یاد خواهد شد.
من نمی توانم از شهری که پایتخت این کشور است ، دست بردارم. از آنجا که نیرویمان ناچیز تر از آن است که بتوانیم بیش از این در برابر حملهٔ دشمن مقاومت کنیم و مقاومت ما نیز به تدریج به وسیلهٔ مردانی کور و بی اراده تحلیل خواهد رفت ، آرزو می کنم که در سرنوشت میلیونها انسان دیگری که تصمیم گرفته اند در این شهر باقی بمانند ، شریک باشم. گذشته از این ، هرگز در دستهای دشمنانی که خواستار نمایشی تازه جهت توده های دیوانهٔ خود هستند ، نخواهم افتاد.
بنابراین تصمیم گرفته ام در برلین بمانم ، و در لحظه ای که مطمئن شوم که وضعیت پیشوا و حکومت در معرض خطر و سقوط حتمی قرار گرفته است ، مرگ را داوطلبانه پذیرا شوم. با قلبی شاد و آگاهی از یک وحدت بی مانند در تاریخ ، از فداکاری ها و دستاوردهای سربازانمان در جبهه های جنگ ، زنانمان در خانه ها ، دهقانان و کارگران و جوانانمان تشکّر و قدردانی می کنم. آرزو و درخواستم این است که ملّت آلمان ، هرگز و تحت هیچ شرایطی در هیچ مبارزه ای تسلیم نشوند و با تمام توان خود ، و با وفاداری نسبت به مبانی و اصول «کلاوزه ویتز» علیه دشمنان سرزمین مادری خود بجنگند.
از وفاداری سربازان آلمان و نیز از مشارکت و همدلی من با آنها در مرگ ، بذری در زمین پاشیده خواهد شد که روزی در تاریخ آلمان رشد خواهد کرد و در نتیجه یک ملّت متحد واقعی تحقق خواهد بخشید…
پیش از مرگ ، رایش مارشال هرمان گورینگ را از حزب بیرن می اندازم و تمامی حقوق را که به موجب حکم روز بیست و نه ژوئن ۱۹۴۱ و نیز سخنرانی در رایشتاگ در اوّل سپتامبر ۱۹۳۹ به وی تفویض کرده ام ، از او می گیرم.
گورنینگ و هیملر ، جدا از عدم وفاداری نسبت به من ، با مذاکرات محرمانه با دشمن که بدون آگاهی و بر خلاف میل من انجام گرفت ، و نیز اقدام به اعمال غیر قانونی برای کنترل کشور ، شرمندگی جبران ناپذیری برای کشور آلمان به بار آوردند. به منظور تقدیم دولتی که از مردان با شرف تشکیل شده ، و قادر است وظیفهٔ ادامهٔ جنگ را با تمام نیرو انجام بدهد ، افراد زیر را به عنوان کابینهٔ جدید منسوب می کنم: • رئیس جمهور: دونیتس • صدر اعظم: دکتر گوبلز • وزیر حزب: بورمن • وزیر امور خارجه: زایس اینکوارت باشد که کابینهٔ جدید ، نسبت به وظیفهٔ خود که برقراری نظام ناسیونال سوسیالستی در کشور است آگاه باشد و شرایطی را بوجود آورد که هر فرد آلمانی ، خدمت در راه منافع عموم را به منافع شخص خود ارجح بداند.از ملّت آلمان ، تمام مردان و زنان ناسیونال سوسیالیست و نیز تمام افراد ارتش می خواهم که تا دم مرگ نسبت به دولت و رئیس جمهور جدید وفادار بوده ، از اوامر آنها اطاعت کنند. از این مهمتر ، اینکه به دولت و ملّت آلمان دستور می دهم که همواره قوانین نژادی را مورد مراقبت و ملاحظه قرار بدهند.

فکر کنم اگه بشه یه تحلیل سر انگشتی کرد متوجه میشیم که شعارهایی که قبل از جنگ میدادن رنگ باخته و ناامیدی که از شکست ها و ورود متفقین به خاک المان بوجود اومده مشخصه
واقعا" اگه المان شروع کننده جنگ نبوده (که با توجه به شواهد بر عکس اونه)
چرا تا روسیه پیشروی کرد
و چه دلیلی داشت که یهودیان سایر مناطق رو هم تهدید میکردن
و این یهودی ستیزی تا بوسنی و فلسطین هم پیش رفت
و شاهد جنگ ها و کشتار بعد از روی کار امدن یهودی ها بودیم
به قولی منشا اصلی جنگ های فلسطین و بوسنی همین جنگ جهانی دوم بود
و لبته منشا قدرت گرفتن یهویدیان هم هولوکاست بود.
خیلی جالبه
کوروش با نجات یهودیان معروف شد و نامش در دنیا زنده ماند و هیتلر با کشتارشون

Himmler
19th July 2010, 10:59 AM
اولین گروه سازماندهی هیتلر بود که با دخالت ارتش وقت و نارضایتی از کارهاشون اون رو منحل کردن و حتی تو این مرحله هیتلر بهترین دوستانش رو که روسای این گروه بودن اعدام و یا برکنار کرد تا بتونه حمایت کامل ارتش رو کسب کنه و بعد از اون اس اس رو راه اندازی کرد که همون کار ها رو ادامه بده

بله SA اولین تشکل سازماندهی شده نازیها با نام کامل Sturm Abteilung و به معنی گروه حمله یا گروه ضربه بود که شامل جوانانی می شد که کاملا داوطلبانه به اون می پیوستن و از اون برای ایجاد نظم در گردهماییها و کنفرانسها و ... استفاده می شد. همچنین SA موفقترین سازمانهای دنیا بود که تونست در شرایطی بسیار بدتر از نظر حمایتی و مالی با گروههای مقتدر کمونیستی درگیر و بر اونها پیروز بشه.
اعضای SA لباسهای تماما قهوه ای رنگ و کلاههای متحد الشکل می پوشیدند.
تا اوایل سال 1931 تقریبا هیچ رهبر مشخص و مقتدری نداشتند اما پس از این به رهبری سروان ارنست روهم اداره می شد،به روهم دست بازی در تغییر ساختار SA داده شده بود ( او به تازگی از بولیوی بازگشته بود و به تنهایی موفق شده بود تا ارتش بولیوی را با رهبریش از شدیدترین جنگش با پاراگوئه سرافراز خارج کند!!!)
اما نافرمانیهای مکرر و خروج از معیارهای اخلاق گرایانه هیتلر به همراه پاره ای مسائل سیاسی و افتضاح اخلاقی و خود کامگی روهم باعث شد تا هیتلر ناچار به تغییر ساختاری کامل در SA در سالهای بعد دست بزند.


یه جورایی یکی از سیاست های هیتلر همین بود که برای رسیدن به اهدافش دوروبری هاش رو قربانی میکرد

مجتبی جان قرار شد حرفامون با دلیل و مدرک باشه!!! یادت رفت؟
اگه کسی قربانی شده مثال بزن.


حتی برای اولین بار که نخست وزیر شد از روی ترس بود و نخست وزیر وقت که با رای مردم روی کار اومده بود بعد از چند وقت هیتلر رو به عنوان نخست وزیر معرفی کرد

هیتلر هرگز نخست وزیر نشد!!
هیتلر با کسب نزدیک به 40% آرا قانونا صدر اعظم شد اما با مخالفتهای مکرر رئیس جمهور هیندنبورگ عملا یک سال از دست یابی به مقام قانونی خودش باز موند. در طی این یک سال دو دولت قبلی که به وسیله هیندنبورگ- پاپن- شتراسر اداره می شد به شکست کامل رسیده بودند.


و بعد از روز کار اومدن هیتلر برای سال بعد مردم رو به زور مجبور به رای دادن میکرد
و سایر حزب هاش رو با خبرهای دروغین و درست کردن پاپوش ضعیف میکرد

این هم سندیت تاریخی نداره بنا به دو علت:
1. نازیها در سالهای بعد تونستند رکورد اخذ آراء رو بشکنن و با کسب بیش از 80% آراء اون هم از حداکثر حضور مردم در انتخابات به محبوبترین حزب سیاسی در جهان تبدیل بشن.
2.این انتخابات از اونجایی که هیچ اعتراض غیر رسمیی هم بهش نشد یا درگیریی بعدش به وجود نیومد میشه به عنوان یک انتخابات آزاد دونست گرچه میشه این رو هم عنوان کرد که مردم از آینده خبر نداشتند، ولی این امری غیر قابل پیشبینیه!


البته اینها جذابیتی نداره و نکته جذاب اون دوران رشد صنعتی و ابتکاری و اینکه قضیه هولوکاست چی بوده جالب توجهه

اتفاقا اکثر افراد از پیشینه هیتلر هیچ اطلاعی ندارند! اگر از اونها پرسیده بشه که هیتلر چگونه به قدرت رسید اکثرا نمیدونن یا شاید در مخیلشون به کودتای نظامی فکر کنند و این دقیقا بر خلاف واقعیته. از طرفی زندگی در دوران کودکی و جوانی اون هم بسیار جالب بوده، اما اگر بحث حول محور رایش می چرخه که تکلیف چیز دیگه ایه و اینها حاشیه و صد البته باید در مورد افراد دیگه ای که در رایش سوم نقش داشتند هم صحبت بشه.

Himmler
19th July 2010, 11:14 AM
فکر کنم اگه بشه یه تحلیل سر انگشتی کرد متوجه میشیم که شعارهایی که قبل از جنگ میدادن رنگ باخته و ناامیدی که از شکست ها و ورود متفقین به خاک المان بوجود اومده مشخصه آلمان شکست نظامی و سیاسی خورد اما کشوری که جنگ رو باخت رو باید جای دیگه ای جستجو کنید!!


واقعا" اگه المان شروع کننده جنگ نبوده (که با توجه به شواهد بر عکس اونه)
چرا تا روسیه پیشروی کرد بر طبق اسناد و مدارک جنگی و تاریخی دول انگلستان و فرانسه در تاریخ 3 سپتامبر 1939 با تجهیز بیش از 18 لشگر انگلیسی و کل ارتش فرانسه پشت دیوار معروف ماژینو در مرز با خاک آلمان در مقابل 9 لشگر آلمانی رسما به آلمان نازی اعلام جنگ کردند و جنگ جهانی دوم هم از همین تاریخ شروع شد.

ضمنا مجتبی جان میشه توضیح بدی چرا ایران رو به عنوان متجاوز به خاک عراق نمیشناسی؟
مگه ما تا فاو و ام البکر و بصره پیشروی نکردیم؟
مگه شعار ما گرفتن کربلا نبود؟ مایی که همه جا فریادمون گوش فلک الناس رو پاره کرده دفاع مقدس؟


و چه دلیلی داشت که یهودیان سایر مناطق رو هم تهدید میکردن
و این یهودی ستیزی تا بوسنی و فلسطین هم پیش رفتچه دلیلی داره ما هر روز اسرائیل رو تهدید میکنیم؟ چه دلیلی داره هر روز محو اسرائیل رو اعلام می کنیم؟
دلیلی دارید که خواستار محو اسرائیلید؟
نازیها دلیل داشتند که با یهودیها درگیر شدند. اگه براتون جالبه تاریخ انقلاب آلمان در جنگ جهانی اول رو کمی برسی کن.(خارج از حوصله و محوره بحثه اینجا)


به قولی منشا اصلی جنگ های فلسطین و بوسنی همین جنگ جهانی دوم بود
و لبته منشا قدرت گرفتن یهویدیان هم هولوکاست بود.منشا جنگ بوسنی به نظر شما چه بود؟
آیا یهودیان قبل جنگ جهانی دوم قدرت نداشتند؟


کوروش با نجات یهودیان معروف شد و نامش در دنیا زنده ماند و هیتلر با کشتارشون به نظر من نه کورش با نجات یهودیان معروف شد و نه هیتلر با کشتارشون گرچه تبلیغات روی این محور می چرخه.

moji5
19th July 2010, 03:14 PM
بله sa اولین تشکل سازماندهی شده نازیها با نام کامل sturm abteilung و به معنی گروه حمله یا گروه ضربه بود که شامل جوانانی می شد که کاملا داوطلبانه به اون می پیوستن و از اون برای ایجاد نظم در گردهماییها و کنفرانسها و ... استفاده می شد. همچنین sa موفقترین سازمانهای دنیا بود که تونست در شرایطی بسیار بدتر از نظر حمایتی و مالی با گروههای مقتدر کمونیستی درگیر و بر اونها پیروز بشه.
اعضای sa لباسهای تماما قهوه ای رنگ و کلاههای متحد الشکل می پوشیدند.
تا اوایل سال 1931 تقریبا هیچ رهبر مشخص و مقتدری نداشتند اما پس از این به رهبری سروان ارنست روهم اداره می شد،به روهم دست بازی در تغییر ساختار sa داده شده بود ( او به تازگی از بولیوی بازگشته بود و به تنهایی موفق شده بود تا ارتش بولیوی را با رهبریش از شدیدترین جنگش با پاراگوئه سرافراز خارج کند!!!)
اما نافرمانیهای مکرر و خروج از معیارهای اخلاق گرایانه هیتلر به همراه پاره ای مسائل سیاسی و افتضاح اخلاقی و خود کامگی روهم باعث شد تا هیتلر ناچار به تغییر ساختاری کامل در sa در سالهای بعد دست بزند.



مجتبی جان قرار شد حرفامون با دلیل و مدرک باشه!!! یادت رفت؟
اگه کسی قربانی شده مثال بزن.

در سال ۱۹۳۴ هیتلر برای جلب حمایت ارتش ،این گروه را منحل کرد و روسای آن از جمله ارنست روهم را به جوخه اعدام سپرد.دلیل نارضایتی ارتش از نیروی اس آ این بود که روهم قصد داشت اس آ را جانشین ارتش نماید.پس از اعدام روسای اس آ ، نیروی اس اس که تحت رهبری هیتلر قرار داشت و زیر مجموعه اس آ محسوب می شد به عنوان نیروی مستقل به فعالیت ادامه داد.وظایف پیشین نیروی اس آ به اس اس محول شد و کشتار و تبعید یهودیان جز وظایف اصلی این گروه گردید

هیتلر هرگز نخست وزیر نشد!!
هیتلر با کسب نزدیک به 40% آرا قانونا صدر اعظم شد اما با مخالفتهای مکرر رئیس جمهور هیندنبورگ عملا یک سال از دست یابی به مقام قانونی خودش باز موند. در طی این یک سال دو دولت قبلی که به وسیله هیندنبورگ- پاپن- شتراسر اداره می شد به شکست کامل رسیده بودند.



این هم سندیت تاریخی نداره بنا به دو علت:
1. نازیها در سالهای بعد تونستند رکورد اخذ آراء رو بشکنن و با کسب بیش از 80% آراء اون هم از حداکثر حضور مردم در انتخابات به محبوبترین حزب سیاسی در جهان تبدیل بشن.
2.این انتخابات از اونجایی که هیچ اعتراض غیر رسمیی هم بهش نشد یا درگیریی بعدش به وجود نیومد میشه به عنوان یک انتخابات آزاد دونست گرچه میشه این رو هم عنوان کرد که مردم از آینده خبر نداشتند، ولی این امری غیر قابل پیشبینیه!

در سال ۱۹۳۳ بحران سیاسی عمیقی آلمان را فرا گرفته بود. حاکمیت راست گرای کشور بر آن شد که با استفاده از هیتلر به بن بست سیاسی خاتمه دهد و قدرت روزافزون نیروهای چپ را مهار کند. هیتلر در سال 1932 تصمیم گرفت در انتخابات ریاست جمهوری آلمان شرکت کند.رقیب اصلی و قدرتمند وی ژنرال هیندنبورگ بود که مورد احترام اکثر احزاب و مردم آلمان بود. در دور نخست هیتلر نزدیک به یک سوم آرا را از آن خود کرد و هیندنبورگ نیمی از آرا را بدست آورد. در دور دوم علی رغم تبلیغات وسیع حزب نازی،هیتلر با بدست آوردن 37 در صد آرا باز هم شکست خورد و هیندنبورگ به عنوان رییس جمهور انتخاب شد.در آن سال به دلیل آشفتگی وضعیت احزاب و ناتوانی احزاب در بدست آوردن اکثریت در مجلس،هیندنبورگ به اجبار هیتلر را به عنوان صدر اعظم تعیین کرد.نکته قابل توجه اینکه تا واپسین انتخابات آزادی که در آلمان برگزار شد آرای نازی ها هیچگاه بیش از 37 درصد نشد(در آخرین انتخابات آلمان پیش از جنگ جهانی که در دوره نخست وزیری هیتلر صورت گرفت نیز با وجود سرکوب شدید کمونیستها و دیگر مخالفین و نیز استفاده از امکانات دولتی باز هم حزب نازی تنها 44 درصد آرا را بدست آورد )و حزب نازی تنها با تبلیغات و اعمال زور توانست از وضعیت آشفته و عدم اتحاد رقبای سیاسی استفاده کرده و همهٔ آنها را در هم شکند.
هیتلر به دلیل مخالفت شدید با اتحادیه های کارگری و مارکسیستها مورد توجه و حمایت صاحبین صنایع بزرگ آلمان(مانند تیسن صاحب شرکت فولاد تیسن) قرار گرفت و سیل کمکهای نقدی به صندوق حزب و نیز حساب شخصی هیتلر سرازیر شد.فهرست افرادی که به هیتلر کمک می کردند تا زمان برگزاری دادگاههای نوربنبرگ مخفی باقی ماند.با وجود نقش عمده این کمکهای اقتصادی، هیتلر پس از رسیدن به قدرت خود را وامدار هیچکس نمی دانست و در موقع لزوم آماده قربانی کردن هر شخص یا گروهی به نفع خود بود.

اتفاقا اکثر افراد از پیشینه هیتلر هیچ اطلاعی ندارند! اگر از اونها پرسیده بشه که هیتلر چگونه به قدرت رسید اکثرا نمیدونن یا شاید در مخیلشون به کودتای نظامی فکر کنند و این دقیقا بر خلاف واقعیته. از طرفی زندگی در دوران کودکی و جوانی اون هم بسیار جالب بوده، اما اگر بحث حول محور رایش می چرخه که تکلیف چیز دیگه ایه و اینها حاشیه و صد البته باید در مورد افراد دیگه ای که در رایش سوم نقش داشتند هم صحبت بشه.

به طور خلاصه
هیتلر پدر نداشت و مادرش هم در نوجوانی فوت کرد
در رشته نقاشی تحصیل میکرد و به دلیل نداشتن علاقه اون رو رها کرد
در جنگ جهانی اول به دلیل شجاعت چندین مدال گرفت
بعد از جنگ مدیریت گروه کوچیکی رو برای سرکوب به عهده داشت
و کم کم پیشرفت کرد و شروع به مخالفت و شعار دادن در باره دولت وقت کرد و اونها هم زندایش کردن اما بعد از مدتی ازاد شد
و دوباره شروع کرد اما این بار پیشرفت بیشتری داشت و کم کم تونست بالا بیاد و به اینجا برسه
نکته جالب ترش اینه که اصلیتش المانی نیست
این حرف رو میتونید سرچ بزنید و ببینید که زادگاهش اتریش بوده
نه المان
و بعد از روی کار اومدن اولین کارش الحاق اتریش به المان بود
یه چیزی تو مایه های جومونگ البته فقط این قسمتش[nadidan]

Himmler
19th July 2010, 04:07 PM
[nishkhand] اطلاعاتت ناقصه!


به طور خلاصه
هیتلر پدر نداشت و مادرش هم در نوجوانی فوت کرد

پدر داشت!! آلوئیز هیتلر مامور اداره گمرک بود. وقتی آدولف 14 ساله بود پدرش را بر اثر خونریزی جداره روده از دست داد (3 ژانویه 1903)


در رشته نقاشی تحصیل میکرد و به دلیل نداشتن علاقه اون رو رها کرد

هیتلر هرگز در رشته نقاشی تحصیل نکرد!
او در 16 سالگی به بیماری ریوی مبتلا شد که باعث شد نتواند دیپلم خود را کامل کند. تلاشهای بعدی او برای ادامه تحصیل در رشته نقاشی او را به وین کشاند اما در آنجا به او گفته شد که بیش از نقاشی در معماری استعداد دارد و اجازه حضور در کلاسهای معماری را یافت. اما نداشتن دیپلم باعث شد نتواند به شروع تحصیل در همان رشته نیز بپردازد.
سرانجام با تحمل مشقات زیاد و با هدف ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه اش نقاشی مجبور به ترک وین و سفر به مونیخ گشت. او در تاریخ 24 مه 1913 وین را به مقصد مونیخ ترک کرد.


بعد از جنگ مدیریت گروه کوچیکی رو برای سرکوب به عهده داشت

کدام گروه؟
سرکوب چی؟


و کم کم پیشرفت کرد و شروع به مخالفت و شعار دادن در باره دولت وقت کرد و اونها هم زندایش کردن اما بعد از مدتی ازاد شد

به خاطر شعار پیشرفت نکرد و به خاطر شعار هم زندانی نشد.
مگه ایرانه که تا دهن باز کردی بندازنت زندان!!!!!!!!!(آلمانی ها این قیاس احمقانه رو به بزرگواری خودشون می بخشن)[nishkhand]


نکته جالب ترش اینه که اصلیتش المانی نیست
این حرف رو میتونید سرچ بزنید و ببینید که زادگاهش اتریش بوده
نه المان

آلمان و اتریش دو کشور متحد هم از نظر سیاسی و نظامی و هم از نظر خونی و نژادی هستند. نمونه های بسیار دیگری هم هستند. مثل بتهوون و ...


و بعد از روی کار اومدن اولین کارش الحاق اتریش به المان بود

اگه بخوایم دقیقتر نگاه کنیم اولین کار بزرگ کمک به فرانشیسکو فرانکو در نجات کشورش از دست کمونیستها بود، بعد اتحادش با موسولینی، بعد هم پس گرفتن مناطقی از خاک آلمان که تحت اشغال فرانسه بود و بعدش با چند مورد بی خیالی الحاق اتریش به آلمان.

Isengard
19th July 2010, 08:11 PM
با سلام

با اجازه من هم مطالبی رو عرض کنم

در برخی از نوشته های این تاپیک دیدم که به گونه ای خواسته شده شروع جنگ و جاه طلبی به هیتلر چسبانده بشه که این موضوع صحت ندارد.

دوستان رو دعوت میکنم حتما به تاریخ جنگ اول جهانی مراجعه کنند. من به طور خلاصه عرض میکنم :
در سال 1914 که جنگ اول جهانی اتفاق افتاد چون هیتلر تعصبات ملی قوی داشت ( وطن پرستی جاه طلبی نیست ) به جبهه اعزام شد و آن طور که دوستانش می گویند رشادتهای زیادی از خود نشان داد تا آنجا که به مدال صلیب شجاعت که تا آخر عمر با افتخار به گردن می آویخت نائل گشت.

به سبب جراحتهای جنگ در بیمارستان بستری بود که خبر شکست آلمان را به گوشش رساندند. این تلخ ترین خبری بود که تا آن زمان شنیده بود و او را منقلب نمود. او سیاستمداران را مسببین اصلی این شکست می دانست و از همین جا تشکیل حزب نازی کلید خورد.

پس از جنگ هیتلر در قسمت تبلیغات ارتش به کار مشغول شد تا زمانیکه وارد حزب کارگران آلمان گشت.

حزب کارگران حزبی کوچک و متشکل از نهایتا 10 عضو و تعدادی هوادار بود. اما با مدیریت ، فعالیت و کوشش های آدولف هیتلر و همچنین ابداعاتش از قبیل پرچم و سرود برای حزب و نیز برگزاری جلسات حزبی در اماکن مطرح و همچنین تاسیس روزنامه برای حزب رفته رفته تبدیل به حزبی بزرگ شد تا آنجا که دست به یک کودتا زدند که بعدها بنام کودتای آبجوفروشی مشهور شد! کودتایی که در آن هیتلر و دیگر افراد حزب بر علیه دولت حاکم بر آلمان در آن زمان به راه انداختند. اما به سبب خامی او و همکارانش در این راه با شکست مواجه شدند و نه تنها همگی را به زندان افکندند بلکه حزب تعطیل و غیرقانونی اعلام و از هر گونه فعالیتی منع گردید. ( دلیل دستگیری و به زندان افتادن هیتلر این بود نه شعار دادن http://www.iran-far.com/images/smilies/biggrin.gif )



اینجاست که برخی از نبوغ و علاقه آشکار می شود ، بیشتر افراد اگر در چنین شرایطی قرار میگرفتند حتما کار را نیمه تمام رها میکردند وی هیتلر در زندان هم دست از کار نکشید و شروع به نوشتن کتابی کرد که همه با آن آَنا هستند . کتاب نبرد من ( کتاب مقدس آۀمان نازی ) که تفکرات رایش سوم در این کتاب آمده است.


پس از آزادی او با دولت توافق نمود که بر علیه آنان حرکتی انجام ندهد و این چنین بود که بار دیگر حزب را رو به جلو به پیش راند



حزب نازی به علت نبوغ سیاسی هیتلر به سرعت حزب اول آلمان شد و در پارلمان اکثریت کرسیها را به خود اختصاص داد ، بطوریکه هرمان گورینگ یکی از نزدیکترین یاران هیتلر به عنوان رئیس پارلمان انتخاب گردید.



سرانجام در 30 ژانویه 1933 ژنرال هیندنبورگ رئیس جمهور سالخورده آلمان آدولف هیتلر را به عنوان صدراعظم آلمان برگزید و این لحظه تاریخی آغاز رایش سوم می باشد



هیتلر پس از به قدرت رسیدن به سرعت وضع اقتصادی آلمان را بهبود بخشید و با اینکه در پیمان ورسای ، آلمان حق داشتن نیروی نظامی را نداشت با نیرنگ یک نیروی نظامی برای آلمان آفرید که تا آن زمان بی سابقه بود



پس از آن اتریش را الحاق خاک آلمان کرد. اتریش پس از جنگ اول جهانی بسیار ضعیف شده بود و هیچ نشانی از شکوه و عظمت گذشته را نداشت ، به همین سبب مردم مشتاقانه به الحاق کشورشان به آلمان قدرتمند رای مثبت دادند. این واقعه به آنشلوس معروف است



پیمان ورسای که از نتایج جنگ اول جهانی بود یکی از ذلت بار ترین پیمان ها بود حال اگر کسی به خاطر دفاع از حیثیت وطنش تلاش کند این کار جاه طلبیست؟؟؟!

همچنین در مورد زادگاه هیتلر هم همان طور که هیملر عزیز اشاره کرد اتریش و آلمان از نظر نژادی متحد هستند. هیتلر در Braunau ( مرز میان آلمان و اتریش ) متولد شده است.

و همیشه به یاد داشته باشید اصولا انسانها در مواقعی که ضرورت ایجاد کند دست به کارهای بزرگی می زنند و رشد سریع علم و دانش بشری و پیشرفت فوق العاده تکنولوژی که به علت رقابت شدید نظامی بوجود آمد ، از جمله این آثار است. این از جمله کارهایی است که در زمان حزب نازی انجام گرفت. ( پس این پیشرفتها نه شانس بوده و نه تصادفی و نه آسان [cheshmak] )

Isengard
19th July 2010, 11:41 PM
از دوستان و سروران گرامی دعوت میکنم دیدگاه های خودشون رو هر چند اگر از نظر خودشان ابتدایی هست بیان کنند.
حتما در بحث ها شرکت کنید و اطلاعات خودتون رو به اشتراک بذارید.

سربلند و پیروز باشید.

moji5
20th July 2010, 12:22 AM
خب این از اشنایی با رایش سوم
حالا بریم سر موضوع اصلی اونم دلایل پیشرفت صنعتی اون موقست
میشه کمی توضیح بدین
مخصوصا" که نیروگاه ساخت بمب اتم و یا هواپیمایی که اگه تموم میشد شاید برنده جنگ میشدن
اینا رو چجوری تو اون زمان بدست اورده بودن

LaDy Ds DeMoNa
20th July 2010, 01:49 AM
من نمی خواستم شرکت کنم
چون مثل شما نمی تونم دلایلم رو به صورت فنی ابراز کنم
اما دیدم شما نظرسنجی راه انداختید!!!!!!
بدون تردید گزینه اول رو انتخاب کردم



از حزب نازی چیز زیادی نمی دونم
اما از رو همین برداشت های اندک می تونم بگم از این حزب ایدلوژی اش تفکراتش خوشم نمی آد!!

از سریال جنگ سرد ، جاسوس دوجانبه و همینطور فیلم مورد علاقه ام بازداشتگاه شماره 17 بیلی وایلدر و خیلی فیلم های دیگه کمی با حزب نازی و هیلتر آشنا شدم

این وبلاگ هم به این موضوع پرداخته :
http://ns.gigfa.com/ns/nazi_party.htm

به نظر من ایدلوژی های حزب نازی یعنی :

ایدئولوژی های کلی حزب تاکید بر شکست کمونیسم، لیبرالیسم و دموکراسی های نمادین آنها بود. همچنین تاکید بر خلوص نژادی ملت آلمان از اهداف کلی حزب به شمار می رفت.

خیلی آرمانگرایی و دور از منطق بوده ! چون هر حزبی یک هدفی داره هدف حزب نازی فقط تخریب بود !!


تاکید بر شکست تمامی ایدئولوژی ها ( کمونیسم - لیبرالیسم و دموکراسی ! ) که در ان زمان وجود داشتند !! یعنی مبارزه با تمامی دنیا !!

و خلوص نژاد هم که .. . . .

البته تا جاییکه می دونم ارتش حزب دو تقسیم بندی داشت :
ارتش که غالبا از قشر عادی مردم بودند و قربانیان واقعی
و یکی هم اس اس که در دانشگاههای خاصی تربیت می شدند ! و همواره اینفورم مشکی و مجزا برتن داشتند که منفورترین اجزای حزب به شمار می رفتند البته از نظر ملت لهستان و ... !!!!!!!!!!!!!!!!


البته فیلمی هم به ساخته خود آلمانیها در رابطه با همین مدارس و نحوه آموزش های فوق العاده دلخراش رو هم دیدم!

هدفشون شناسایی مخالفان حزب و نابودی اونها بود یه چیری فراتر و گسترده تر و با انگیزه تر از ساواک خودمون !!!!!
وقتی پای اس اس به میون می یاد صدای چکمه ها مردان اخمو خیلی اتو کشیده جدی و بی رحم تو ذهنم تداعی می کنه

بهرحال همین ژست هیتلر و یارانش و نحوه حرف زدن هیتلر که خیلی بامزه چارلین چاپلین هم ادعاشو دراورده و پیشروی های ارتش اش بدون در نظر گرفتن انسانیت و فقط با کشتار کشتار کشتار دیکتاتور بودنش مبرهنه !

قرار تو این تایپیک چی ثابت بشه !
اینکه کشتار دسته جمعی مردم لهستان دروغ بوده !
اینکه تخریب کل آلمان در جنگ های که راه انداخت و انزوای مردم آلمان پس از نابودی حزب تا سالهای متمادی دروغ بوده

خوب درسته حزب باعث ارتقای تکنولوژی و رقابتهای شدیدی درجنگ افزارها بین دولل مختلف بوده ( که البته همیشه آلمان برنده بوده در دوران حزب. . .) اما چه سودی برای مردم اروپا داشت !!!!

چه سودی برای ایران داشت !!!!

اگه بحث تکنولوژی جنگ باشه امریکا با فقط با چند بمب اتم کل ژاپن زیرورو کرد پس باید بگیم امریکا تاثبرات مثبت در جهان داشته

در تمامی جنگ های که به پاشده
فقط مردم آسیب دیدن

در کل به نظر من حزبی که هدفش جنگ بر علیه کل دنیا ست و تثبیت و القای فقط یه فکر در کل جهانه دیکتاتوری محضه و نژاد پرستانه است

Isengard
20th July 2010, 11:37 AM
من نمی خواستم شرکت کنم
چون مثل شما نمی تونم دلایلم رو به صورت فنی ابراز کنم
اما دیدم شما نظرسنجی راه انداختید!!!!!!
بدون تردید گزینه اول رو انتخاب کردم



از حزب نازی چیز زیادی نمی دونم
اما از رو همین برداشت های اندک می تونم بگم از این حزب ایدلوژی اش تفکراتش خوشم نمی آد!!

از سریال جنگ سرد ، جاسوس دوجانبه و همینطور فیلم مورد علاقه ام بازداشتگاه شماره 17 بیلی وایلدر و خیلی فیلم های دیگه کمی با حزب نازی و هیلتر آشنا شدم

این وبلاگ هم به این موضوع پرداخته :
http://ns.gigfa.com/ns/nazi_party.htm (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fns.gigfa.com%2Fns% 2Fnazi_party.htm)

به نظر من ایدلوژی های حزب نازی یعنی :


خیلی آرمانگرایی و دور از منطق بوده ! چون هر حزبی یک هدفی داره هدف حزب نازی فقط تخریب بود !!


تاکید بر شکست تمامی ایدئولوژی ها ( کمونیسم - لیبرالیسم و دموکراسی ! ) که در ان زمان وجود داشتند !! یعنی مبارزه با تمامی دنیا !!

و خلوص نژاد هم که .. . . .

البته تا جاییکه می دونم ارتش حزب دو تقسیم بندی داشت :
ارتش که غالبا از قشر عادی مردم بودند و قربانیان واقعی
و یکی هم اس اس که در دانشگاههای خاصی تربیت می شدند ! و همواره اینفورم مشکی و مجزا برتن داشتند که منفورترین اجزای حزب به شمار می رفتند البته از نظر ملت لهستان و ... !!!!!!!!!!!!!!!!


البته فیلمی هم به ساخته خود آلمانیها در رابطه با همین مدارس و نحوه آموزش های فوق العاده دلخراش رو هم دیدم!

هدفشون شناسایی مخالفان حزب و نابودی اونها بود یه چیری فراتر و گسترده تر و با انگیزه تر از ساواک خودمون !!!!!
وقتی پای اس اس به میون می یاد صدای چکمه ها مردان اخمو خیلی اتو کشیده جدی و بی رحم تو ذهنم تداعی می کنه

بهرحال همین ژست هیتلر و یارانش و نحوه حرف زدن هیتلر که خیلی بامزه چارلین چاپلین هم ادعاشو دراورده و پیشروی های ارتش اش بدون در نظر گرفتن انسانیت و فقط با کشتار کشتار کشتار دیکتاتور بودنش مبرهنه !

قرار تو این تایپیک چی ثابت بشه !
اینکه کشتار دسته جمعی مردم لهستان دروغ بوده !
اینکه تخریب کل آلمان در جنگ های که راه انداخت و انزوای مردم آلمان پس از نابودی حزب تا سالهای متمادی دروغ بوده

خوب درسته حزب باعث ارتقای تکنولوژی و رقابتهای شدیدی درجنگ افزارها بین دولل مختلف بوده ( که البته همیشه آلمان برنده بوده در دوران حزب. . .) اما چه سودی برای مردم اروپا داشت !!!!

چه سودی برای ایران داشت !!!!

اگه بحث تکنولوژی جنگ باشه امریکا با فقط با چند بمب اتم کل ژاپن زیرورو کرد پس باید بگیم امریکا تاثبرات مثبت در جهان داشته

در تمامی جنگ های که به پاشده
فقط مردم آسیب دیدن

در کل به نظر من حزبی که هدفش جنگ بر علیه کل دنیا ست و تثبیت و القای فقط یه فکر در کل جهانه دیکتاتوری محضه و نژاد پرستانه است


با سلام خیلی لطف کردید که وارد بحث شدید[golrooz]

اما در رابطه با برخی فرمایشات شما مطالبی عرض کنم
اینکه فرمودید هدف حزب نازی فقط تخریب بود کاملا اشتباه است.
دوست عزیز این ها همان چیزی است که اروپاییان و آنهایی که از حزب نازی دل خوشی ندارند به خورد دنیا داده اند با چند حلقه فیلم و کتاب نمی توانند بر پیشرفت یک حزب سرپوش بگذارند.
( تلاش برای بقای حزب و تلاش برای برگرداندن حیثت از دست رفته یک کشور تخریب نیست )
درباره اختلاف آلمان با لهستان خدمت شما عرض کنم که این موضوع در زمان حزب نازی به وجود نیومده و قبل از آن هم بوده است. ( پیمان ورسای : دادن بخشی از خاک آلمان به لهستان )
در این تاپیک فقط قرار هست بحث شود ما نمیخواهیم چیزی را ثابت کنیم.در یک جنگ تلفات هم هست ، در میدان جنگ که حلوا خیرات نمی کنند یا میکشی یا می کشنت.
اگر دنبال جنایتکار جنگی هستید بزرگتر از هیتلر ها در آن زمان بودند ولی حتی کسی جرات نداشت آنها را متهم کند.
پس از جنگ ، هنگامی که متفقین به پیروزی رسیده بودند هیچ کس آنها را بازخواست نکرد که مثلا آقای استالین شما چرا در اول جنگ که متحد هیتلر بودید آن فجایع را در فنلاند بوجود آوردید!
صحت گفته های متفقین از دادگاهی که برای محاکمه هیتلر برگزار شده بود کاملا عیان است.در دادگاه نورنبرگ که برای محاکمه جنایتکاران جنگی برگزار شده بود ، هیچ وکیل مدافعی از او دفاع نمی کرد و تنها دادستانهای غربی بودند که او را محکوم می کردند و شاهدینی بودند که همگی دست نشانده متفقین بودند و برای اثبات صحت و یا سقم مطلبشان هیچ بررسی جدی بعمل نیامد.
سالها پیش مطلبی خواندم که شخصی در جایگاه شهود ادعا کرده بود که در کارخانه ای کار می کرده که در آن توسط روغن برگرفته شده از انسانهایی که سوزانده می شدند نوعی صابون درست می کرده اند و تنها مدرکش قالب صابونی بود که روی میز قاضی دادگاه وجود داشت. حال در مورد اینکه آن صابون مورد آزمایش قرار گرفته یا خیر هیچ مدرکی در دست نمی باشد.

تبلیغات در اکثر نقاط دنیا برعلیه او به حدی است که هر کس تا نام او را می شنود به یاد کوره های آدم سوزی ، کشتارهای وسیع غیرنظامیان و جنگ و خونریزی و کشتار می افتد. در صورتی که واقعیت امر چیز دیگری است و این نکته هیچگاه نباید فراموش شود که هیتلر برای سه سال متوالی مرد سال اروپا لقب گرفت و جهانیان او را می ستودند و ملت آلمان او را می پرستیدند. پس هیتلر را نباید به صرف یک جنایتکار جنگی نگریست ، هر چند که جنایتکار جنگی بودن او را نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار داد.

در هر جنگی جنایت رخ می دهد و کشته شدن بیگناهان منفک از جنگ نمی باشد. آیا می توان باور کرد که هیتلر به تنهایی دست به این همه جنایت زده باشد و متفقین جوابی به این جنایتها نداده باشند؟بمب اتم تکنولوژی مطلق نیست ، اتم تنها یک عامل بازدارنده است. تکنولوژی واقعی یعنی طراحی تجهیزات و ادوات با وجود کمبود مواد اولیه ، و برتر بودن آنها در زمان خود در مقایسه با تجهیزات مشابه.[cheshmak]

LaDy Ds DeMoNa
20th July 2010, 12:04 PM
اگر دنبال جنایتکار جنگی هستید بزرگتر از هیتلر ها در آن زمان بودند ولی حتی کسی جرات نداشت آنها را متهم کند.

بله دقیقا
اما ببینید ناپلئون هم چنگ افروز بود اما هدفش فقط کشورگشایی بود
واقعا هدف هیتلر از اینهمه جنگ چی بود ؟؟

اگه بمب اتم می افتاد دست هیتلر اونوقت چه اتفاقی می افتاد

بسیاری از فیلم های مربوط به آلمان در اون تاریخ رو خود آلمانی ها ساختن !!

پس از روی کار اومدن هیتلر بسیاری از کتابها آتش زده شده !!! و فقط کتب مورد تایید حزب در آلمان انتشار پیدا کرد این همه خفگان برای :

( تلاش برای بقای حزب و تلاش برای برگرداندن حیثت از دست رفته یک کشور تخریب نیست )


من استالین و یا متفقین رو تایید نکردم !!!

اما هیتلر هم تایید نمی کنم :

بدون شک اون یه جنایتکار جنگی بوده که هم به کشورش خیانت کرد هم منجر به کشته شدن هزاران زن و مرد بی گناه شد ! فقط برای القای برتری بودن نژادشون !!
همون کاری که بسیاری از کشورها انجام دادن :
صرب ها در بوسنی
اسرائیل در فلسطین
امریکا در ویتنام
امریکا و انگلیس در افغانستان
امریکا در عراق
و البته جنگ های سردی که الان در کلیه جهان شعله هاش روشن شده !


چرا ما همیشه طرفدار قدرتی هستیم که جنگ افروز بوده !

LaDy Ds DeMoNa
20th July 2010, 12:09 PM
تبلیغات در اکثر نقاط دنیا برعلیه او به حدی است که هر کس تا نام او را می شنود به یاد کوره های آدم سوزی ، کشتارهای وسیع غیرنظامیان و جنگ و خونریزی و کشتار می افتد. در صورتی که واقعیت امر چیز دیگری است و این نکته هیچگاه نباید فراموش شود که هیتلر برای سه سال متوالی مرد سال اروپا لقب گرفت و جهانیان او را می ستودند و ملت آلمان او را می پرستیدند. پس هیتلر را نباید به صرف یک جنایتکار جنگی نگریست ، هر چند که جنایتکار جنگی بودن او را نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار داد.

نام حزب هیتلر حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان یا حزب کارگران بوده با هدف ملی گرایی شکل گرفت در اون زمان این اسم اصولا طرفدار زیادی داشته چون اکثر مردم از قشر کارگران جامعه و کم درامد بودند
مردم فکر می کردند انقلابی رخ داده که به نفعشون خواهد بود نه اینکه آتشی افروخته خواهد شد !

LaDy Ds DeMoNa
20th July 2010, 12:13 PM
http://ns.gigfa.com/img/nazi_party/NSDAP_Reichsadle.jpg


ضمنا این آرم اصلی شون بودن

اون عقاب شبیه فروهر نیست؟!!!!







پرچم نازی از یک صلیب شکسته به عنوان نماد و همچنین رنگ های قرمز ، سیاه و سفید استفاده شده بود که گفته می شود به نمایندگی از خون و خاک است و تعریفی دیگر از پرچم رایش دوم است. صلیب شکسته به نمایندگی از سمبول های آریایی و نشان نژاد آریایی و همچنین ترکیب رنگی که گفته شده بر گرفته از پرچم طراحی شده در سال 1871 متعلق به رایش دوم. عقاب آلمانی در واقع بر گرفته از نماد های قدیمی آلمان است که در بالای صلیب شکسته در حلقه برگ های بلوط ایستاده است هنگامی که سر عقاب به سمت چپ خود نگاه می کند نماد حزب نازی و در مقابل هنگامی که به سمت راست خود نگاه می کند سمبل آلمان است.

Himmler
20th July 2010, 01:48 PM
خب.
شرکت در همین 3 صفحه بحث برای من کافی بود، من در اپتدا نکته مهمی رو عرض کردم:


خواهشمندم هم بحث و سوالات با نظم و تفکیک شده باشه و هم اینکه از بیان تصورات یا اندیشه هایی که بر اساس تبلیغات جهانی در ذهنتون جا گرفته و سند و مدرکی براش نیست پرهیز بشه. چه به نفع نازیها و چه به ضررشون.

این نکته ضامن علمی و مفید بودن هر بحثیه که خوشبختانه اینجا رعایت نشد!
اما گویا دوستان بیشتر علاقه به ابراز احساسات و کپی کردن مطالب از جاهای دیگه طبق روال سایت دارند دارند تا بحث علمی. و چون بنده حوصله بحث پیرامون احساسات رو ندارم ترجیح میدم کنار بکشم.
با تشکر فراوان از Godfather (http://njavan.com/forum/member.php?u=27132)بابت دعوت از بنده و صد البته هدفش از آغاز بحث.

Isengard
20th July 2010, 03:23 PM
سروران گرامی رو دعوت میکنم به آرامش و ادامه میزگرد.
برای نظم دهی به بحث سعی خواهیم کرد موارد را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم.

اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟

LaDy Ds DeMoNa
20th July 2010, 03:40 PM
اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟

به نظرمن

از ويژگيهاي هيتلر داشتن خصوصيات و روحيه رهبري بوده . . .
و سخنوري و آشنائي داشتن به فن بيان !!!

مخصوصا در سالهاي نخسين روي كار آمدن به عنوان رييس حزب و نه در سالهاي آخر حزب و نه در مقابله با روسيه اون ابهتشو از دست داد

Isengard
20th July 2010, 09:51 PM
دوستان عزیز دقت کنند که ما به دنبال جنایتکار جنگی بودن یا نبودن پیشوای نازی نیستیم ( حداقل در اول میزگرد نباید روی این موضوع مانور زیاد داد ) در ابتدا بهتر است به جنبه های مثبت حزب و تاثیرات آن به تفکیک مورد بررسی قرار بگیرد.
یک مورد دیگر هم اینکه از دوستان گرامی تقاضا دارم جنبه احساسی بحث را کنار بگذارند و کاملا بی طرف به موضوع بنگرند و واقعیات را با دلیل و مدرک توصیف کنند.

پس بنده سوال و یکی از محورهای بحث را مجددا تکرار میکنم و منتظر نظر دوستان هستیم.



اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟

moji5
20th July 2010, 09:56 PM
به نظر من شجاعت و انگیزه باعث شد تا هیتلر بتونه در رسیدن به هدفش پیشرفت داشته باشه
البته شرایط رو هم نمیشه نادیده گرفت
(از مدیریت تاپیک میخوام برای اینده شخصیتی برای مقایسه با هیتلر انتخاب کنن
فکر کنم کار سختی باشه ولی ببینید میشه نمونه مشابه یا کمی نزدیک پیدا کرد )

Himmler
20th July 2010, 10:09 PM
اینکه رهبر حزب نازی دارای نبوغ بوده شکی در آن نیست. حال از عزیزان این سوال را دارم به نظر دوستان گرامی چه نقاط مثبتی در شخصیت آدولف هیتلر وجود داشت که توانست این چنین حزب نازی را بالا بکشد؟ در اپتدا به بیان جمله ای از کارل هونیش می پردازم:

«ما روزها بود که زندگی را با بطالت و بیهودگی می گذراندیم... من معتقد بودم که میان ما هیتلر تنها آدمی است که می داند چه آینده ای در پیش دارد»

این جملات از یکی از نزدیکترین دوستان هیتلر چندین سال پیش از شروع جنگ جهانی اول بیان شده و به خودی خود نشان دهنده اقتدار فکری و اراده بسیار قوی اوست که تقریبا تمام کسانی که با او ارتباط داشته اند بدان معترفند.

هیتلر اگرچه دارای معتقدات سیاسی بسیار خشنی در برخی موارد بود اما هرگز هیچ موضوع یا عقیده ای بدون دلیل نداشت!
محدود کردن یهودیان، الحاق سرزمینهای از دست رفته از آلمان در طی جنگ جهانی اول، تحت فشار گذاشتن سیستم بانکی آلمان برای پرداخت هزینه های گزاف نظامی، حمله به روسیه و ... همگی دارای دلایل بسیار قویی بودند که به علت طولانی شدن بحث از بیان آنها به یکباره خود داری می کنم.

اگرچه هیتلر به تنهایی حزب را بالا کشید و عامل اصلی صعود و محبوبیت این ایدئولوژی در جهان شد اما نباید نقش مردانی چون هرمان گورینک، رودولف هس، یوزف گوبلز، هاینریش هیملر،مارتین بورمان، هایملار شاخت، گیسلر، فردیناند پورشه و حتی ژنرالهای استثنایی آن دوره آلمان نازی مانند اروین رومل، مانشتاین، روندشدت، هاینس گودریان، مودل، رودل، دونیتز، رایشنائو و بسیاری از افراد دیگری چون ویلی میسرشمیت، ورنر فون براون و ... را در این برهه زمانی نادیده گرفت. هر کدام این مردان به تنهایی می توانستند در هر جای دنیا مسیر تاریخ را عوض کنند! جمع شدن تمام این نوابغ در یک زمان و در یک مکان و تحت رهبری یک نابغه رهبری به نام آدولف هیتلر باعث و بانی این حرکت رادیکالی در تاریخ شد.
مسلما بدون شناخت از کارها و دستاوردهای این افراد شناخت نازیسم نیز ممکن نیست.

گرچه باید اعتراف کرد در سیستمی که هیتلر پایه گذاری کرد سرمایه گذاری بر روی نوابغ و حمایت همه جانبه از آنان به صورت کامل و در حد توان دولت اجرا شد. نمونه آن نامگذاری اکثریت اختراعات آن دوره به نام مخترعانشان و حمایت از صنعتی کردن این اختراعات بود که به نحوی عالی انجام شد.

Isengard
20th July 2010, 10:25 PM
دقیقا دوستان به موراد بسیار خوبی اشاره کردند
انگیزه و شجاعت و افراد نابغه در اطراف پیشوای نازی ، به حزب قدرتی زیاد برای پیشروی به جلو میداد.
این افرادی که هیملر عزیز نام بردند هر کدام برای خود دارای بحثی گسترده است.
درمورد یوزف گوبلز ( وزیر تبلیغات حزب نازی ) مطالب جالب و خواندنی هست ، ایشان که به نوعی مسئولیت تبلیغ حکومت نازی را به عهده داشت با تبلیغاتی که به Propaganda معروف است نقش بسزایی در پیشرفت حزب و بعد از آن در جنگ البته در اوایل داشت.

soheiiil
21st July 2010, 12:29 AM
سلام عزیزان
ممنون از موضوع ارائه شده
والا بنده حقیر اطلاع چندانی ندارم ولی خوب نیس ما نظر ندیم(حتی اگه غلط باشه)[nishkhand]
بعضی از دوستان اشاره کردن حمله به روسیه اشتباه بوده ولی فک نکنم چنین بوده باشه
روسیه و آلمان پیمان مشترک داشتن و بنا به این پیمان Molotov–Ribbentrop Pact باید نیروهای بالقوه رو از مرزهای همدیگه خالی میکردن ولی 1940 روسیه 9 لشکر زرهی مجهز تو مرزهای آلمان با روسیه مستقر کرد که در اون شرایط خطری جدی برای المانیا محسوب میشد از طرفی کد های انیگمای آلمانیا لو رفته بود و wolf pack های آلمانیا دیگه قدرتی درمقابل شناسایی شدن نداشتن و نمیتونستن محموله های سوختی رو جابه جا کنن
از طرفی سپاه لفریقا به فرماندهی ژنرال رومل در مضیقه نیرو بود و هیتلر هم نمیتونست کمکی کنه
برای همین چاههای نفت آفریقا رو از دست دادن ....آلمان با کمبود سوخت مواجه بود برای همین از روسیه درخواست سوخت به ازای تکنولوژی هوایی میکنه ولی روسیه این درخواستو رد میکنه ....آلمان مجبور به حمله میشه
پس به نظر میاد که این جنگ اجتناب ناپذیر بوده ونه اشتباه
در مورد نبوغ هیتلر اگه بخوایم صحبت کنیم که واقعا اینطور بوده .....کسی که از یک اقتصاد مرده رشد اقتصادی 70 درصدی بسازه ....کسی که با قدرت کلمات کل آلمانو یک صدا کنه .....همیچنین طبق گفته امیر عزیز با اون شرایط زندگی بتونه خودشو به قدرت برسونه بی شک نابغه بوده ولی اشتباهات فاحشی داشته این نابغه ما من جمله:
حین جنگ هوایی بین انگلیس و آلمان لوفتوافه به طور کلی نیروهای آر ای اف رو فلج کرده بود ولی به یکباره هیتلر اهداف رو که مراکز صنعتی و مهم انگلیس بود به لندن تغییر داددر نتیجه نیروهای هوایی انگلیس فرصت کافی برای بازسازی و نو سازی نیروها و تحویل گرفتن تعداد زیادی جنگنده و بمب افکن جدید از آمریکا رو پیدا کردند... حمله به لندن هم هیچ سودی به جز کشتار مردم بی گناه... نابود کردن کل شهر و ناراحت کردن مردم انگلیس نداشت... نیروهای هوایی آلمان در این حملات اینقدر تلفات سنگینی دادند که فرماندهی کل لوفتوافه در نهایت مجبور شد حملات رو متوقف کنه.
متوقف کردن بخش تحقیقات نظامی : در طول حکومت هیتلر و رایش سوم بر آلمان بخش بسیار بزرگی از بودجه ی کشور صرف تحقیقات و توسعه میشد... این بودجه شامل تحقیقات نظامی هم بودند که نتیجه ی تمام اینها به وجود آمدن قدرتمند ترین و پیشرفته ترین ارتش در اون زمان بود (اگر مقایسه کنیم در ارتش آلمان پیشرفته ترین و منظم ترین و قدرمتند ترین ارتش طول تاریخ بشر هست) و اما در سال 1940 و هم زمان با شکست آلمان در فرانسه هیتلر دستور داد تمام تحقیقات نظامی در کل کشور متوفق بشه... این بدین دلیل بود که هیتلر کاملا اطمینان داشت که نیروهای آلمان به اندازه ای پیشرفته هستند که دیگه نیازی به تولید سلاح های جدید و یا پیشرفته تر کردن نیروهای خودشون ندارند... بعدها زمانی که آلمان ها با سلاح ها و تانک ها و جنگنده های پیشرفته تر آمریکا مواجه شدند تمامی تحقیقات دوباره از سر گرفته شد... اما مشکل اینجا بود که دیگر نه بودجه ای وجود داشت و نه مهندس و متخصص های کافی و توانایی که این تحقیقات رو ادامه بدند... برای اینکه بیشتر اونها در جنگ ها کشته شده بودند... به هر حال حتی بعد از این مشکلات هم آلمان به پشرفت های در این بخش دست پیدا کرد ولی هرگز مشکلات این تکنولوژی های جدید اصلاح نشد و تعداد زیادی هم از اونها ساخته نشد در نتیجه کارایی کافی رو از نظر کیفی و کمی نداشتند...

Me-262 به عنوان بمب افکن : در اواسط سال 1442 سازمان تحقیقات و تکنولوژی آلمان که زیر نظر اس اس فعالیت میکرد (این سازمان مسئول ساخت راکت ها و موشک های بالیستیک آلمان نازی بود و تقریبا هر سلاح فوق پیشرفته ی دیگری که در جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان استفاده میشد) موفق به ساخت جنگنده ای با موتور جت شد... این در حالی بود که افتخار نیروی هوایی آمریکا هنوز جنگنده های تک ملخه ای بودند که به سختی توان ساده ترین مانور ها رو داشتند... هیچ جنگنده یا ضد هوایی در مقابل سرعت , توان مانور فوق العاده و قدرت آتش سهمگین این جنگنده حرفی برای گفتن نداشت و در صورتی که این جنگنده وارد خدمت نیروهای هوایی آمان نازی میشد برتری هوایی در همه حال از آن نیروهای نازی بود...
زمانی که خبر ساخت این جنگنده به هیتلر داده شد هیتلر دستور داد که به جای استفاده از این جنگنده به عنوان یک جنگنده ی شکاری از اون به عنوان یک بمب افکن استفاده کنند... این در حالی بود که این جنگنده اصلا برای چنین کاری ساخته نشده بود... به هر حال در این یک مورد ژنرال های تحت فرمان هیتلر از دستور اون سرپیچی کرده و مخفیانه به ساخت این جنگنده با همون ساختار و کاربرد قبلی ادامه دادند ولی بعد ها هیتلر متوجه این موضوع شد و دستور داد خط تولید رو متوقف کرده و کاری رو که گفته بود انجام بدند... در نتیجه Me-262 تبدیل به یک بمب افکن شد... بمب افکنی که کوچک بود در نتیجه فضای کافی برای حمل بمب و محمات نداشت... بدنه ی ضعیفی داشت که نمیتونست در مقابل فلک ها مقاومت کنه در نتیجه در مقابل کوچکترین خطوط دفاع هوایی مجبور به فرار یا عقب نشینی میشد... در غیر این صورت سقوط میکرد... کوچ بودنش باعث شده بود نتونه مقدار زیادی سوخت حمل کنه در نتیجه نمیتونست به فواصل دور پرواز کنه... و سرعتش به واسطه ی دو موتور جتی که داشت به قدری زیاد بود که خدمه ی اون توان هدف گیری رو نداشتند...
در نهایت زمانی که بی فایده بودند ای بمب افکن بر هیتلر هم روشن شد دستور ساخت اونها رو با همون ساختار و برای همون کاربرد اورجینال خودشون داد... اما دیگه خیلی دیر شده بود و زمان و پول کافی برای ساخت تعداد زیادی از این جنگنده ها در دست نبود...

ممنوعیت کارگر زن : تمامی یا بیشتر یهوودیان و همچنین اسیران جنگی که به دست آلمان نازی افتاده بودند به کمپ های کار اجباری فرستاده میشدند , آیا ای بدین دلیل بود که آمانی ها مردم بدی بودند و میخواستند اسیران رو آزار بدند ؟ خوب , شاید ایدئولوژی فاشیستی نازی ها اینطور نشون بده ولی در حقیقت این دلیل اصلی این مسئله نبود. دلیل اصلی این حرکت این بود که آلمانی ها به شدت از کمبود نیروی کار رنج میبردند... و این بدین دلیل بود که هیتلر دستور داده بود زنان آلمانی عزیز تر و والا مقام تر از اینی هستند که در کارخانه ها کار کنند... در نتیجه آلمان هم با کمبود سرباز مواجه بود و هم با کمبود نیروی کار... در حالی که در اروپا و آمریکا میلیون ها زن هر روز به سر کار میرفتند و در کارخانه های صنعتی کار میکردند زنان آلمانی در خانه ها نشسته بودند...


اعلام جنگ به آمریکا : همزمان با اعلام جنگ غیر رسمی ژاپن به آمریکا با حمله ی ناگهانی به بندر مروارید آلمان هم به آمریکا اعلام جنگ داد... این کار به دستور مستقیم هیتلر انجام شد... در حقیقت هیتلر به جای اینکه با استفاده از کانال های سیاسی از مقابله ی همزمان با سه عبر قدرت دنیا خود داری کنه در حقیقت اون رو دعوت به مبارزه با خودش کرد... جالب اینجاست که هیتلر حتی از ژاپن درخواست نکرد که در مقال اینکارش اونها هم به روسیه اعلام جنگ کنند... در حقیقت این مشخصه که روسولت در نهایت به آلمان اعلام جنگ میکرد ولی به هر حال اینکار هیتلر مسئله رو برای آمریکا و انگلیس و همچنین روسیه خیلی ساده تر کرده بود...

تاکتیک 1940 در 1945 : این در حقیقت آخرین تلاش هیتلر برای تغییر نتیجه ی جنگ بود... هیتلر در نبرد بولج سعی کرد با استفاده از تاکتیکی که در سال 1940 بر علیه نیروهای فرانسه استفاده کرده بود نیروهای آمریکا رو شکست بده... بدون توجه به این مسئله که نیروهای هیتلر در این زمان بسیار کمتر بودند و ضعیف شده بودند... در ضمن نیروهای آمریکا چندین برابر قدرتمند تر و با تجربه تر از نیروهای فرانسه بودند... نتیجه ی این نبرد هم شکست سنگین نیروهای آلمان بود... در حقیقت هیتلر باید به جای این کار نیروهای خودش رو به جبهه ی غربی میبرد تا با این کار حداقل پیشروی نیروهای روسیه ی شوروی به سمت برلین رو کند تر کنه... به هر حال در هر دو صورت دیگه برای اقدامات اینچنینی خیلی دیر شده بود...

استفاده غلط از نیرو ها : فرماندهای نظامی هیتلر خوب میدونستند از هر چیزی در کجا و به چه منظوری استفاده کنند و دقیقا هر چیزی رو به منظور خاص و برای زمان خاص و موقعیتی که وجود داشت میساختند... ساخت تعداد زیادی زیر دریایی از ارتش آلمان و تشکیل Wolf pack ها هم از این قائده مستثنا نبود... زیر دریایی ها برای این منظور ساخته شده بودند که شبانه و بی سر و صدا به قلب نیروهای دشمن در دریا ها حمله کنند و بیشترین خسارت رو وارد کرده و سریع و بی سروصدا عقب نشینی کنند... این کار داشت به خوبی انجام میشد و اینکار نیروهای آلمانی باعث شده بود که تقریبا تمام راه های دریایی بین انگلیس و آمریکا نا امن بشه و کلا نیروی دریایی انگلیس رو با اینکار فلج کرده بودند... باید توجه داشته باشید که نیروی دریایی انگلیس قدرتمند ترین نیروی دریایی جهان بود... اما بعد از مدتی هیتلر تصمیم گرفت که ولف پک ها رو منحل کنه و زیر دریایی ها رو به آب های آلمان برگردونه تا بعدها بتونند به عنوان نیروی دفاعی عمل کنند... این در صورتی بود که همونطور که قبلا گفتیم زیر دریایی ها اصلا برای عملیات دفاعی طراحی نشده بودند... در حقیقت اینکار هیتلر باعث شد که نیروی دریایی آلمان قدرتش رو از دست بده و مجبور بشه تنها با ناو های جنگی به کارش ادامه بده... و حقیقت این هست که آلمان ناو های جنگی زیادی نداشت...

تمرکز نیروی هوایی بر آسمان برلین : در اواخر جنگ نیروهای هوایی انگلیس حملات گسترده ای را بر علیه شهر های آلمان شروع کرده بودند... این حملات بدین شکل بود که تعداد هزار فرورند بمب افکن (تنها بمب افکن هایی که انگلیس در آن زمان در اختیار داشت) شبانه به برلین و دیگر شهر های بزرگ آلمان حمله میکردند و بعد از بمب باران شهر به سمت فرودگاه برمیگشتند... حملات همیشه در شب انجام میشد و دلیل اصلی اینکار این بود که انگلیس از این میترسید که تنها بمب افکن هایی رو که در اختیار داره بر اثر درگیری به نیروهای هوایی آلمان از دست بده... در نتیجه انگلیس شبانه حمله میکرد و با اینکه اینکار باعث میشد که بمب باران ها دارای هدف دقیقی نباشند ولی به هر حال خطر رویارویی با آتش ضد هوایی ها و همچنین جنگنده های آلمان به شدت کاهش پیدا میکرد...
این مسئله تبدیل به مشکل بزرگی برای آلمان شده بود و در همین زمان فرماندهان نظامی آلمان ایده ی فوق العاده ای رو مطرح کردند... برنامه این بود که نیروهای هوایی آلمان چند فروند جنگنده رو بعد از بمب باران شهر های آلمان به فرودگاه های انگلیسی بفرستند و این جنگنده ها اطراف این فرودگاه ها به گشت ادامه بدند... به توجه به اینکه رادار های اون زمان توان شناسایی یک یا دو فروند شکاری رو که دارای سطح راداری پایینی هستند ندارند مشکل از نظر حرکت به سمت آسمان دشمن حل شده بود... به علاوه در صورتی که جنگنده ها در ارتفاع پایین و زیر پوشش راداری نزدیک به فرودگاه پرواز میکردند شناسایی اونها غیر ممکن بود... و بعد از اینکه بمب افکن های انگلیسی از ماموریت شبانه ی خودشون به فرودگاه ها برمیگشتند کم کم نزدیک به زمان طلوع خورشید بود و در نتیجه شکاری های آلمانی میتونستند این بمب افکن ها رو در همون زمان و در حال فرود نابود کنند... اینکار برای مدتی ادامه پیدا کرد و نتایج فوق العاده ای داد... نیروهای انگلیسی نمی تونستند با این تاکتیک مقابله کنند... اما بعد از مدتی از انجام این عملیات این مسئله به گوش هیتلر رسید و هیتلر هم دستور داد که تمام عملیات متوقف بشه و جنگنده های نیروهای آلمانی باید بمب افکن های انگلیس رو در آسمان شهر های آلمان نابود کنند تا مردم بتونند تکه تکه شدن دشمن رو ببینند و خوشحال بشند... بدین شکل بود که بمب باران شهر های آلمان که داشت کم کم با تاکتیک های هوشمندانه ی لوفت وافه متوقف میشد دوباره قدرت گرفت...

فرمان توفق نیروها در دانکرک : نیروهای انگلیسی به شدت ضربه دیده بودند و به سمت دانکرک فرار میکردند... نیروهای قدرتمند و سریع ذرهی آلمان که در اوج قدرت خود قرار داشتند و در اون زمان تحت فرمان ژنرال گودریان بودند به سرعت در تعقیب نیروهای فراری انگلیس بودند که ناگهان از فرمانده ی کل نیروهای مسلح (شخص هیتلر) دستور آمد که پیشروی باید متوقف بشه... اینکار انجام شد و نیروهای انگلیسی فرصت پیدا کردند با موفقیت به شهر برسند و در اونجا سنگر بگیرند... دلیل این حرکت هیتلر این بود که هیتلر تصور میکرد نیروی هوایی آلمان توان کافی برای نابود کردن کل نیروهای انگلیس در دانکرک رو داره... در صورتی که اینچنین نبود و هیتلر دانش و اطلاعات کافی از توان نیروهای لوفتوافه در منطقه رو نداشت... عدم نابودی نیروهای انگلیس که تقریبا صد در صد شکست خورده بودند باعث شد که بتونند در چند هفته ی بعد شهر رو حفظ کنند و بعدها از راه دریایی حجم عظیمی از نیروهای کمکی به نیروهای انگلیس که در دانکرک گیر کرده بودند داده شد و باعث بعدها همین نیروها بتونند بر علیه نیروهای رومل در آفریقا ضد حمله کنند که در نهایت هم باعث شکست سپاه آفریقا شد...

اقتصاد غیر جنگی : هیتلر یک وطن پرست واقعی بود و هر کاری هم که میکرد (گذشته از نتیجه ای که داد) برای این بود که ملت آلمان قدرتمند و سر بلند باشند... هیتلر میخواست خاک آلمان رو پس بگیره... در زمان جنگ جهانی دوم هیتلر اجازه نداد اقتصاد مملکت برای یک جنگ تمام عیار برنامه ریزی بشه و ساختار اون تغییر پیدا کنه به این دلیل که انجام این کار به معنی جیره بندی شدن مواد غذایی , بنزین , نان و هر چیز دیگری بود که مردم به اون احتیاج داشتند... هیتلر به هیچ وجه نمیخواست که مردم کشورش رنگ بوی جنگ رو در داخل خاک آلمان حس کنند... این مسئله تا سال 1943 ادامه پیدا کرد در اون زمان بود که هیتلر به اجبار مجبور شد ساختار اقتصادی کشور رو تغییر بده تا بتونه مخارج و نیاز های جنگی رو که هر روز گسترده تر میشد رو تامین کنه.

متحدین نا مناسب : هیتلر در حقیقت هیچ متحدی در جنگ نداشت... کلمه ی متحدین تقریبا کلمه ی بیمعنایی هست از این رو که اتحاد میان آلمان , ژاپن و ایتالیا و چند کشور کوچک و ضعیف دیگه تنها بر روی کاغذ بود و در حقیقت گذشته از این مسئله هیتلر برای کمک به این متحد ها بعدها ضرر های بسیاری کرد که از جمله ی اینها میشه به اعلام جنگ به آمریکا , فرستادن نیروهایی که باید به روسیه میرفتند برای کمک به نیروهای ایتالیایی و بسیاری کمک ها دیگه... در صورتی که ایتالیا خیلی ضعیف تر از اونی بود که برای آلمان سودی داشته باشه و ژاپن هم خیلی دور بود و خیلی ناسازگار با نیاز های آلمان.

محدودیت تولید تانک : بعد از حمله به فرانسه و پیروزی های شگفت انگیز نیروهای ذرهی و مکانیزه ی آلمان در این کشور دو مسئله مشخص شد... یک اینکه توپ های ضد ذره آلمانی در مقابل تانک های فوق سنگین فرانسه توان مقابله نداشتند... دوم اینکه این مسئله کاملا مشخص بود که تانک های آلمانی بودند که نبر واقعی را برده بودند و بدون اونها پیروزی غیر ممکن بود... آلمان تعداد بسیار محدودی تانک داشت (با توجه به عظمت صحنه های نبرد و جبهه های فوق گسترده ای که آلمان با آنها رو به رو بود)... فرماندهان نظامی آلمان که از این مسئله به خوبی آگاه بودند در خواست کردند تعداد ساخت تانک ها به 1000 فروند در ماه برسد و همچنین این مسئله برای توپ ها ضد تانک سنگین هم صدق میکرد... هیتلر این درخواست را رد کرد برای اینکه معتقد بود این کار باعث میشه که فشار بسیار زیادی به اقصاد مملکت بیاد و این مسئله خودش باعث ناتوانی مردم خواهد شد... هیتلر به هیچ وجه علاقه نداشت که مردم آلمان از جنگی که آلمان در آن وارد شده بود ضربه ببینند... در نتیجه ی این مخالفت ها آلمان نتونست به تولید 1000 فروند در ماه دست پیدا کنه و این مسئله تا سال 1944 ادامه پیدا کرد... این در صورتی بود که اگر این درخواست عملی شده بود آلمان میتونست مشکلات نظامی خودش رو در جبهه های شرقی در مقابل تانک های قدرتمند تی – 32 روسیه حل کنه و به احتمال زیاد میتونست نتیجه ی نبرد رو به نفع آلمان نازی تغییر بده...

انیگما : آلمان اولین کشوری در دنیا بود که از زیر دریایی ها به عنوان یک اسلحه ی موثر , خطرناک و کشنده استفاده کرد... در طول جنگ جهانی دوم زیر دریایی های تحت فرمان نیروی دریایی آلمان چیزی در حدود یک میلیارد تن محموله ی نظامی و سوخت و مواد غذایی دشمن رو غرق کردند (این عدد بدون احتساب خود کشی های نظامی و غیر نظامی هستند که در طول جنگ هدف قرار گرفتند )... در سالهای ابتدای جنگ زیر دریایی های آلمان به شکل تکی به کشتی های دشمن حمله میکردند و آنها رو هدف قرار میدادند... اما مشکل این کار این بود که معمولا این زیر دریایی ها شناسایی میشدند و بعد هدف قرار میگرفتند... برای حل این مشکل نیروهای آلمانی دستور داشتند از این به بعد در گروه های چندتایی حمله کنند... یعنی هر زمان که یک زیر دریایی کشتی دشمن را در آب ها شناسایی میکرد به جای هدف گرفتن آنها موقعیت و سرعت حرکت و مقصد احتمالی اون کشتی رو به دیگر زیر دریایی ها اطلاع میدادند و اون زیر دریایی ها هم به سمت هدف حرکت میرکردند و در کمترین زمانی چندین زیر دریایی با هم به شکل هم زمان و گروهی به دشمن حمله میکردند و این کار احتمال هرگونه واکنشی رو از بین میبرد... و اما زیبایی واقعی این کار در اینجا بود که دشمن میتوانست پیام های دشمن را شنود کند ولی آلمانی ها تمام پیام ها را به شکل کد شده میفرستاند و این کار به لطف دستگاهی به نام انیگما (به معنای راز) امکان پذیر شده بود... این دستگاه میتونست 17 میلیون نوع مختلف کد تولید کند و رمز گشایی اون حتی با ابر کامپیوتر های امروزه هم غیر ممکن بود... چه برسد به 70 سال پیش... این مسئله باعث پیروزیی آلمان در دریاها شده بود تا زمانی که ناگهان یکی از این دستگاه ها در یکی از حملات آمریکا به دست متفقین افتاد و در نهایت رمز گشایی شد... هیتلر به این مسئله بی توجه بود و این کار باعث شد در نهایت آلمان قدرت واکنش و همچنین توانایی غافلگیری رو از دست بده و در نتیجه در آب ها شکست خورد...

رفتار با مردم کشور های تصرف شده : مردم کشور هایی که آلمان اونها رو از دست روسیه نجات داده بود آلمانی ها و نیروهای هیتلر رو به عنوان نیروهای آزادی بخش میشناختند... برای مثال مردم اوکراین از اینکه آلمان به اون کشور وارد شده بود نه تنها ناراحت نبودند بلکه خوشحال هم بودند... اما رفتار بسیار خشن نیروهای هیتلر و همچنین عوارض و مالیات های کمر شکنی که هیتلر بر دوش مردم این کشور ها گذاشته بود باعث شد مردم این کشور های بر علیه هیتلر دست به اعتراض بزنند و بعد ها همین اعتراض ها و نارضایتی ها باعث به وجود آمدن گروهای چریکی و مقاومت های زیر زمینی گسترده ای شد که زیان های باور نکردنی به دنبال داشت... این درگیری ها باعث به وجود آمدن بزرگترین جنگ پارپیزانی و چیریکی طول تاریخ بشر شد که باعث کشته شدن صدها هزار سرباز... و از بین رفتن تعداد زیادی از دارایی های لوجستیک آلمان نازی شد...

اشتباهات هیتلر در روسیه : قبلا گفتم که حمله ی هیتلر به روسیه هیچ میشکلی نداشت... مسائل و تصمیماتی که در طی این نبرد ها توسط هیتلر گرفته میشد باعث شکست هیتلر در جبهه ی مقابل روسیه ی شوروی شده بودند... حالا قصد دارم به تعدادی از بزرگ ترین این اشتباهات اشاره کنم.
هیتلر اشتباهات زیادی در روسیه مرتکب شده بود... برای مثال هیتلر دستور حمله به روسیه را شش هفته به تعویق انداخت تا نیروهای موسولینی را که داشتند در بالکان شکست میخوردند نجات دهد... پیش بینی ها هیتلر در مورد روسیه خیلی خیلی خوش بینانه بود... هیتلر فکر میکرد روسیه در طول همان تابستان اول تسلیم خواهد شد... هیتلر همچنین دستور داد لنینگراد را محاصره کنند و اجازه ی تصرف کامل لنینگراد را به نیروهایش نداد... از دیگر اشتباهات هیتلر میتوان به توقف نیروهایی که برای تصرف موسکو فرستاده شده بودند نام برد... این نیروها توسط هیتلر متوقف شدند تا به جبوب شرقی فرستاده شوند که هیچ سودی در بر نداشت و تصرف موسکو رو هم با شکست رو به رو کرد... این در حالی هست که بر عکس زمان ناپلئون در زمان هیتلر و جنگ جهانی دوم قلب راه آهن روسیه از موسکو شروع میشد و در صورتی که هیتلر موسکو رو به تصرف در میاورد کل ماشین جنگی روسیه و تمام تحرکات ممکن این کشور برای باز سازی نیروهای نظامیش و تشکیل یک ضد حمله رو غیر ممکن می کرد...

از دیگر اشتباهات هیتلر در روسیه میتوان به اینها اشاره کرد :

فرمان ممنوعیت عقب نشینی : این شاید بزرگترین اشتباه هیتلر و شاید بزرگترین اشتباه استراتژیک طول تاریخ جنگ های مدرن باشه... زمانی که نیروهای آلمان اولین زمستان خودشون رو در خاک روسیه سپری میکردند هیتلر به نیروهاش دستور داد که به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی یک قدم هم به عقب برندارند... این دستور از هر جهت به معنای واقعی کلمه احمقانه بود زیرا هیچ دلیلی ندارد زمانی که نیروهای توان مقابله ندارند , نیاز به پشتیبانی دارند , باید تجدید قوا کنند , محاصره شده اند , زیر آتش برتر هستند و یا نسبت به دشمن در پستی قرار دارند موقعیت خودشون رو حفظ کنند... هیتلر در حقیقت با اینکار توانایی اصلی نیروهای آلمان رو از اونها گرفت و نیروهای خودش رو فلج کرد... نیروهای مکانیزه ی آلمان اولین نیروی تمام مکانیزه ی جهان بودند و یکی از بزرگترین برتری های این نیرو توان حرکت سریع این نیرو ها بود... در حقیقت نیروهای اس اس و همچنین Wehrmacht نیروهای بودند با توانایی تحرک فوق العاده بالا... از این رو بهترین راه حل برای نیروهای آلمان در شرایطی که به مشکلی بر میخوردند این بود که عقب نشینی کنند و بعد از تجدید قوا دست به ضد حمله بزنند... هیتلر با این تصمیم این کار رو عملا غیر ممکن کرده بود... هیتلر نیروی کافی برای پوشش دادن تمام خطوط اول خود را در جبهه ی شرق نداشت به همین دلیل نیروهای روسیه معمولا برخی از خطوط رو که دفاع ظعیفی داشتند شبانه میشکستند و در نتیجه میتونستند نیروهای آلمان نازی رو دور بزنند و محاصره کنند... هیتلر دستور داده بود نیروها باید در شهر ها سنگی بگیرند و دفاع کنند تا زمانی که شهر با خاک یکسان شده باشه و دیگه جایی نباشه که نیروها توش پناه بگیرند... در پی همین تصمیمات هیتلر همچنین دستور داده بود نیرو های نباید بیش از یک خط دفاعی تشکیل بندند... یعنی هر منطقه ی دفاعی تنها یک خط دفاعی اصلی داشت... دلیل این تصمیم این بود که وجود دو یا چند خط دفاعی باعث میشه نیرو ها دلیلی برای عقب نشینی داشته باشند و بعد از شروع هر درگیری سریعا به سمت خطوط عقبی حرکت کنند که خود این مسئله باعث شده بود هیچ دفاع عمقی در عملیات وجود نداشته باشد و در صورتی که خطوط اولیه شکسته میشد نیروها توان مقابله نداشتند و همه کسته می شدند... برای مثال در عملیات Bagraton و Vistula-Oder تنها یک خط دفاعی وجود داشت و همه ی نیروها در همان حمله ی اول کشته شدند و نتیجه ی این دو نبرد هیچ چیز نبود جز کشته شدن بیش از یک میلیون سرباز جنگ دیده و توانا و از بین رفتن تمام خطوط استراتژیک منطقه...
در این میان تنها ژنرالی که جرات مخالف و سر پیچی از دستورات هیتلر رو داشت ژنرال Manstein بود که چندین بار در نبرد ها دستور عقب نشینی داد و بعد از اون نیروهای خودش رو دوباره تجدید قوا میکرد و دست به ضد حمله میزد که نتایج فوق العاده ای در بر داشت...

حمله به استالینگراد : قبلا گفتم که یکی از اصلی ترین دلایل حمله ی هیتلر به روسیه ی شوروی دست یابی هیتلر به چاه ها نفت بود برای تامین نیاز های نیروهاش... نیروهای هیتلر داشتند به سمت قفقاز حرکت میکردند تا مناطق نفتی فراوانی رو که در اونجا وجود داشت رو تصرف کنند ولی هیتلر دستور داد که نیروها هم زمان هم به قفقاز و هم به استالینگراد باید حمله کنند و هر دو هدف باید تصرف میشدند... در نتیجه نیروها به دو قسمت تقسیم شدند... این خود به تنهایی باعث شد نیروها فوق العاده ضعیف و ناتوان بشند... در نتیجه استالینگراد تبدیل به قتل گاه نیروهای آلمان شد و همچنین چاه های نفت قفقاز رو هم بعد از مدت کوتاهی از دست دادند زیرا نیروهای آلمان به اندازه ی کافی قدرت نداشتند که هم در مقابل حملات دائمی روس ها مقاومت کنند و هم خطوط لوجستیکی رو که دائما زیر آتش دشمن بودند نگه دارند...

نبرد کورسک : در سال 1943 هیتلر دستور داد حمله ی گسترده ای برعلیه نیروهایی که در شهر کوچک کورسک مستقر بودند شروع شود... این در حالی بود که کورسک به هیچ وجه ارزش استراتژیک یا حتی تکتیکال نداشت... تنها دلیل این حمله این بود که حجم بالایی از نیروها در این منطقه حظور داشتند و این مسئله خطوط آلمان را تهدید میکرد... در نتیجه در نهایت این عملیات انجام شد... این نبرد بزرگترین نبرد تانک در طول تاریخ بشر به حساب میاد... در طی این نبرد در حقیقت نیروهای هر دو طرف به طور کامل از بین رفتند ولی آلمان هنوز یک گردان نیرو داشت... در نتیجه میشه گفت آلمان برنده ی نبرد بود ولی در نهایت مسئله اینجا بود که ضربه ای که این نبرد بر بدنه ی نیروهای آلمان وارد کرد در حقیقت شکست آلمان در جنگ رو صد در صد حتمی کرده بود... نیروهای روسیه تونستند خودشون رو باز سازی کنند و اونچه رو در این نبرد از دست داده بودند دوباره بسازند و ارتش رو تجدید قوا کنند ولی آلمان هرگز موفق به اینکار نشد...
اینهایی که نوشته شد نظر شخصی بنده هستش... شاید غلط باشه...ممنون[golrooz]

moji5
21st July 2010, 09:50 AM
با تشکر از اقا سهیل
انگاری یه بار دیگه جنگ شد و ما هم بودیم[shaad]
خب این ها نوشته های کاملیه در باره اینکه چرا المانیها نتونستن به روند رشدشون ادامه بدن


نکته جالب دیگه درباره جنگ ها اینه که تاریخ جنگ رو فاتحان جنگ مینویسند و اگر المان برنده جنگ بود احتمالا" الان باید میخوندیم که سران انگلیس و غیره چه جوری اعدام شدن و یا در دادگاه های نظامی محکوم شدن و خیلی چراهای دیگه

نمیشه کشتار مردم المان رو نادیده گرفت (در اوايل سال 1945 که شکست المان حتمي بود شهر درسدن و هامبورگ و چند شهر ديگر المان توسط بمب افکن هاي انگليسي بمباران شد . حدود دويست هزار نفر در طي 48 ساعت کشته شدند)در حالی که موصاد سالها به دنبال پرونده سازی و پیدا کردن سران جنگ بود تا اونارو اعدام کنه حتی به دنبال یکی از سران که به ارژانتین پناه برده بود رفتن و شناساییش کردن و ...
نکته جالبش اینه که اکثر سران رو اعدام کردن یا خودشون خودکشی کردن یا به حبس ابد محکوم شدن

Sookoot
21st July 2010, 12:34 PM
ممنون از طرح موضوع میز گرد و نظرت دوستان:

بدون تردید وجه تمایز حزب نازی و تاثیرات ان در وهله اول به شخصیت کاریزماتیک "ادولف هیتلر بر میگردد و سپس میزان و فاداری افسران بلند پایه و اعضای برجسته حزب نازی "اعم از اس اس و گشتاپو"که البته هر دوی این موضوع ضمن انکه کارکرد خود را داشتند "
تقریبا در یک نقطه مشترک بدنبال یکدیگر فرو ریختند .

میتوان ادعا کرد و گزاف هم نیست که اگر حزب نازی هم اکنون با همان کیفیت بجای دهه 40و50 "دهه انتهایی قرن بیستم ظهور میکرد سیطره و نفوذ خودرا بر قسمت اعظمی از جهان کامل میکرد .

واضح است که هیتلر در اوج نبرد از تجهیزات و ادوات نظامی ان زمان بهره میبرد و با این وجود به پیروزی های چشمگیری دست یافت"بنابر این میتوان تصور نمود که هیتلر و حزب نازی سال 2000فرضا اگر وجود داشت با وجود بر خورداری از پیشرفته ترین امکانات اطلاعاتی و نظامی و فناوری بمب هسته ای بعنوان یک حاکم بلامنازع کسی را یارای برابری و مقابله با وی نبود .

کافیست به تاثیراستفاده از بمب اتم توسط امریکا "بعنوان اخرین و خطرناکترین حربه "در بمباران هیروشیما و ناکازاکی و تسلیم ژاپن و سپس اضمحلال حزب نازی و در پی ان تشکیل دادگاه نورنبرگ توجه کنیم...

فتوحات و نبردهای هیتلر بدون بمب اتم "حتما با جنگ هاو تصرفات هیتلری که برخوردار از اخرین فناوری نظامی "لجستیکی و بمب اتم است متفاوت خواهد بود.

Himmler
21st July 2010, 03:18 PM
خب بحث تخصصی شد. واقعا از دوستان متشکرم. باید سعی بشه به همین روال ادامه پیدا کنه.
خیلی از مطالبی که سهیل جان فرمودند درسته ولی باز هم باید گفت که بود و نبود تک تک این مسائل مثل جنگنده 262 یا تانکهای تایگر و... باعث شکست المان نبود.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید در آغاز جنگ آلمانها برای 6 هفته ذخیره استراتژیک جنگی داشتند و این نشان از عدم اراده آنها برای آغاز کردن یا نکردن جنگ بود! رقیب آنها روسیه 5 سال ذخیره استراتژیک جنگی داشت!!!
در اکثر جنگها نیروهای آلمانی با کمیت و کیفیت کمتر از نظر ادوات جنگی با رقبای خود درگیر می شدند!
از شروع جنگ در فرانسه تا ادامه آن در روسیه، این برتریهای نظامی تا حدود زیادی به تاکتیکها و نظم نیروهای آلمانی ربط داشت. نمونه بارز و بلا انکار آن نبردهای افریقایی آلمانها بود.

بنده فکر می کنم به مقدار کافی در مورد نبوغ هیتلر و کارنامه اعمال او بحث شده، به هر حال گروهی او را دیوانه ای آدمکش و گروهی دیگر او را به سان ربی روی زمین می بینند.
اما بحث در اینجا حول رایش سوم است و رایش فقط هیتلر نبود! گرچه رایش سوم با دستان هیتلر متولد و با دستان او به خاک سپرده شد اما شخصیتهای بسیاری هستند که باید در باره آنها و کارهایشان صحبت شود که اگر دوستان مایل باشند در مورد آنها بحث کنیم.

soheiiil
21st July 2010, 11:05 PM
با تشکر از اقا سهیل
انگاری یه بار دیگه جنگ شد و ما هم بودیم[shaad]
خب این ها نوشته های کاملیه در باره اینکه چرا المانیها نتونستن به روند رشدشون ادامه بدن


نکته جالب دیگه درباره جنگ ها اینه که تاریخ جنگ رو فاتحان جنگ مینویسند و اگر المان برنده جنگ بود احتمالا" الان باید میخوندیم که سران انگلیس و غیره چه جوری اعدام شدن و یا در دادگاه های نظامی محکوم شدن و خیلی چراهای دیگه

نمیشه کشتار مردم المان رو نادیده گرفت (در اوايل سال 1945 که شکست المان حتمي بود شهر درسدن و هامبورگ و چند شهر ديگر المان توسط بمب افکن هاي انگليسي بمباران شد . حدود دويست هزار نفر در طي 48 ساعت کشته شدند)در حالی که موصاد سالها به دنبال پرونده سازی و پیدا کردن سران جنگ بود تا اونارو اعدام کنه حتی به دنبال یکی از سران که به ارژانتین پناه برده بود رفتن و شناساییش کردن و ...
نکته جالبش اینه که اکثر سران رو اعدام کردن یا خودشون خودکشی کردن یا به حبس ابد محکوم شدن
بله درست میفرمایی مجتبی جان
در واقع اینکه بگوییم آمریکا به واسطه نابود شدن غیر منطقی زیردریاییهاش یا در مقابل هولوکاست وارد جنگ شد اشتباه هستش
آمریکا دنبال بهانه بود و چه چیزی بهتر از هولوکاست یا سلاح حای کشتار جمعی یا طالبان؟
در آن زمان ایالات متحده با ركود بزرگ اقتصادی دست به گریبان بود كه از زمان فروپاشی بازار سهام در ۱۹۲۹ بوجود آمده بود. رئیس جمهورهربرت هوور كه یك جمهوریخواه لیبرال بودش در مبارزه سخت برای انتخاب مجددش در سال ۱۹۳۲ مغلوب فرانكلین روزولت -دموكرات محافظه كار- شد كه فرصتی تازه به مردم ارائه كرد. روزولت در سال ۱۹۳۶ مجددا انتخاب شد. به رغم برنامه های كاری دولت برای بازگرداندن كشور به حالت عادی اقتصاد همچنان ضعیف باقی موند
بنابراین تنها یك راه برای بیرون آمدن ایالات متحده از ركود باقی مانده بود و آن راه اشتغال كامل بود. تنها راه برای اشتغال كامل این بود كه آمریكا وارد جنگ شود. روزولت كنگره را متقاعد ساخت تا یك برنامه ارایه وام را به تصویب برساند كه طی آن مالیات دهندگان آمریكایی تجهیزات جنگی برای انگلیس تدارك میدیدند تا بتواند آلمان را عقب براند. تولید آمریكا تا حدی افزایش یافت اما نه آنقدر كه به چشم بیاید.
بعدش امریکا طی یک مانور هوشمندانه با زاپن سر پایگاه دریایی پرل هاربر وارد جنگ شد و عملا خودشو تو جنگ جهانی سهیم کرد

Himmler
21st July 2010, 11:12 PM
خب. همین طور که سهیل خان کلی توضیح میدن، منم گشتم تو آرشیوم اما چیزی پیدا نکردم![khejalat]
پس بهتر دیدم در آغاز معرفی شخصیتهای رایش سیوم از بزرگ مرد والا مقام خودم شروع کنم.[nishkhand]
این هم خلاصه ای از زندگی فرمانده دستگاه اطلاعات ضد اطلاعات آلمان نازی:


http://dc250.4shared.com/img/345115649/e3c5b6bd/him1.jpg?sizeM=3

sh_omomi30 هاینریش هیملر (http://njavan.com/forum/showthread.php?p=155230#post155230) sh_omomi30

AmirR13
23rd July 2010, 02:10 PM
من با گزینه ها مشکل دارم
دلیل نمیشه چون نژاد پرست بوده و یا جنایت کرده موفق نباشه یا بر عکس
....

آلمان نازی زیر پرچم حزب نازی دچار پرش ها و پیشرفت های غیر باوری شد
هرچند به علت جنگ این پیشرفت ها بیشتر در راستای جنگی عنوان و معروف شدند!

اما همین که با تحمیل جنگ سرعت پیشرفت آلمان رو کند کردند نشان دهنده قدرت و برتری حزب نازی به عنوان یک حزب یا دولت نشون میده
و البته اثرات و زیر بناهای حزب نازی باعث شد پس از جنگ ، خرابه ای به نام آلمان اکنون پیشرفته تر از خیلی از کشور های برنده ی جنگ جهانی باشد!

Isengard
23rd July 2010, 04:44 PM
وقت بخیر دوستان عزیز
در ادامه میزگرد به بررسی اجمالی پیرامون اطرافیان پیشوای نازی ( حدالامکان افراد نزدیک و تاثیر گذار بر روند حزب چه پیش از جنگ و چه بعد از آن ) خواهیم پرداخت. بعد از بحث پیرامون شخصیت هیتلر و بررسی نقاط مثبت این شخصیت به این نتیجه رسیدیم که گرچه رهبر حزب نازی دارای نبوغ سرشار بوده ، لیکن افراد دیگری نیز در کنار این نبوغ و تحت رهبری آن توانستند نقش موثری در پیشرفت حزب ایفا کنند و حزب نازی را به یک حزب قدرتمند در صحنه سیاسی و نظامی و حتی در زمینه علمی ، بدل کنند. بعد از پرداختن به این محور بحث ، به فراخور بحث ، محور جدیدی تعیین و پیرامون آن بحث خواهد شد.
جناب هیملر پیش دستی کردند و یکی از این افراد نزدیک و بسیار تاثیر گذار را معرفی کردند. با اجازه دوستان بنده هم شخصیت دیگری را که برای خود من قابل احترام هست را معرفی می کنم ، زیرا به قول معروف ، ایشان در اوج قدرت مرد بود.




فیلد مارشال اروین یوهانسن اوگن رومل ( روباه صحرا ) (http://njavan.com/forum/showthread.php?t=71471)

Himmler
23rd July 2010, 09:27 PM
خب. تو پست بالا من و امیر جان خلاصه ای از سوابق و کارهای نابغه نظامی آلمان یعنی مارشال رومل و توضیح دادیم اما از دو جهت:
1. آشنایی با یه نابغه دیگه در امور تانک و زره پوشها (چیزی که همگان در دنیا معترفند رومل در اون زبانزد تخصص و نبوغ بود) داشته باشیم و بدونیم که در حقیقت در آلمان نازی این مرد رو به عنوان متخصص امور تانک میشناختن و نفر اول رومل نبوده!
2. اینکه افرادی که هم راستا با رومل فعالیت می کردن شناخته بشن و ارزش کارهاشون بیشتر مشخص بشه.
سعی کردم خلاصه زندگی ژنرال هاینس گودریان متخصص امور نبردهای برق آسا که در حمله به فرانسه نقشی چشمگیر داشت و سپس به روسیه منتقل شد و از دوستان و یاران نزدیک آدولف هیتلر تا آخرین لحظه عمرش هم بود رو معرفی کرده باشیم.
اگرچه این خلاصه ها بیانگر کل زندگی و کارهای اعجاب انگیز اونها نیست اما درک کنید که با توجه به وقت محدود و کمبود منابع گردآوری همینها هم نوعی شاهکاره.
تا جایی که وقت و منابع به ما اجازه بدن سعی می کنیم از جایی کپی برداری نکنیم و مطالب از خودمون باشه به طوری که در مطلب ارسالی برای شناسایی هیملر تمام مطلب رو ظرف 1 ماه خودم نوشتم و هیچ جای دیگه ای فعلا جز با نام من نیست.
در مورد مارشال رومل هم که امیر جان زحمت کشیدند و همین رویه رو ادامه دادند. سعی خواهد شد به مرور راجع به بقیه شخصیتها هم مطالبی غیر تکراری عنوان بشه.
به هر حال کمبودها رو به بزرگواری خودتون می بخشید.



http://dc201.4shared.com/img/300499504/747f5ca/12gud.jpg?sizeM=3

sh_omomi30 لینک معرفی ژنرال هاینس گودریان (http://njavan.com/forum/showthread.php?t=64178)sh_omomi30

Himmler
23rd July 2010, 11:26 PM
اینم معرفی یکی دیگه از نوابغ آلمان نازی که با حمایت سیستم هیتلری تونست خودشو بالا بکشه.


ویلی میسراشمیت طراح بهترین و خطرناکترین ترین جنگنده جنگ جهانی دوم و طراح اولین هواپیمای جت جهان.


http://dc219.4shared.com/img/346456271/472a4790/109WMess.gif?sizeM=3


sh_omomi30 لینک معرفی ویلی میسراشمیت (http://njavan.com/forum/showthread.php?p=155645#post155645) sh_omomi30

Isengard
26th July 2010, 09:41 PM
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت دوستان گرامی
ضمن عرض خسته نباشید میزگرد به مدت 7 روز ( یک هفته ) دایر خواهد بود و بعد از آن یک جمع بندی از نظرات دوستان خواهیم داشت و میزگرد بسته خواهد شد.


زمان اتمام میزگرد دوشنبه شب ( 11 مرداد ) ساعت 21


تا به اینجای بحث شخصیت هیتلر ، افراد پیرامون او ( برخی از افراد ) ، چگونگی تولد حزب نازی را مورد بررسی قرار دادیم.
در ادامه به دو مورد خواهیم پرداخت :
ادامه بررسی افراد تاثیر گذار در حزب و نزدیک به شخص پیشوا
بررسی پیشرفتها و کلا بررسی صنعت آلمان در زمان قبل از حزب تا زمان حال


سربلند و پیروز باشید.

Isengard
2nd August 2010, 11:35 PM
با عرض وقت بخیر
خب متاسفانه کسی علاقه نداشت اطلاعات خود را به اشتراک بگذارد و چون زمان میزگرد به اتمام رسیده بحث را در همین جا خاتمه میدهیم.


با توجه به بحثی که صورت گرفت معلوم شد که موفقیت حزب نازی تنها ثمره تلاش شخص پیشوا نبوده است ، این مطلب صحیح است که هیتلر از جمله نوابغ بوده اند و با نبوغ خود باعث بالا کشیدن حزب نازی شدند ولی در این بین نباید از تاثیر گذاری سایر افراد و نزدیکان ولی چشم پوشی کرد.
در مورد شخصیت هیتلر بحث شد و عده ای او را دیکتاتور و جنگ طلب و..... میدانستند ولی گفته شد که نباید به شخصیت هیتلر تنها به دیده یک جنایتکار نگاه کرد بلکه باید جنایت کار بودن او را نیز بررسی کرد. زیرا سوای جنبه های منفی یک شخصیت باید به جنبه های مثبت او نیز نگریست. همین مرد اگر قیام نکرده بود معلم نبود وضعیت آلمان چه می شد.
به هر حال کسی دوستار جنگ نیست و همه خواهان صلح هستند.

ضمن عرض خسته نباشید این میزگرد به اتمام رسید[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد