PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوال چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت



A.L.I
9th July 2010, 10:07 AM
سلام

این متن را یکی از دوستانم برایم ایمیل کردن متنش برام جالب بود منتها برای درکش معانی مختلفی به ذهنم متبادر میشد . خواستم نظر شما رو در این مورد بدونم که واقعاً معنای این دو شعر چی میتونه باشه و آیا فروغ فرخزاد ، حمید مصدق رو دوست داشته و اگه حمید حرف دلشو بهش میگفت جواب مثبت میداد ؟ [tafakor]


چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت


گفته می شود که حميد مصدق عاشق فروغ فرخزاد بوده است که به هم نرسیده بودندو یکی از اشعار آنها در وصف هم به قرار زیر است:


شعر زیبای حميد مصدق

http://www.behnama.se/images/hamid%20Mosadegh.jpg

تو به من خنديدي و نمي دانستي

من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلود به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

و تو رفتي و هنوز،

سالهاست كه در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/kamiparande/23u8qo1.jpg

http://www.shaer.ir/fa/images/stories/shaeran/forugh.jpg

جواب زيباي فروغ فرخ زاد

من به تو خنديدم

چون كه مي دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي

پدرم از پي تو تند دويد

و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه

پدر پير من است

من به تو خنديدم

تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و

سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك

دل من گفت: برو

چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را ...

و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام

حيرت و بغض تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت

AvAstiN
9th July 2010, 11:56 AM
چه جالب من همیشه شعر اول رو دیده بودم و خونده بودم

نظر من اینه که هر دوشون همدیگر رو می خواستن ولی پدر فروغ مخالف بوده



باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلود به من كرد نگاه



پدرم از پي تو تند دويد

و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه

پدر پير من است


و فروغ که نمی تونسته به دلیل شرایطی که توش بوده بین پدر و حمید مصدق یکی رو انتخاب کنه ، ترجیح داده که یه طوری به اون نشون بده که دوسش نداره

LaDy Ds DeMoNa
9th July 2010, 12:11 PM
جواب زیبای فروغ فرخ زاد به شعر حمید مصدق (حتما بخون..قشنگه) (http://njavan.ir/forum/showthread.php?t=32472&highlight=%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86)
جواب علی محمدی به شعر حمید مصدق(سیب) (http://njavan.ir/forum/showthread.php?t=63289&highlight=%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86)

فکر نکنم این موضوع صحت داشته باشه
من مستند زندگی فروغ رو دیدم اینقد که از از رابطه فروغ با ابراهیم گلستان حرف زده شده کوچکترین اشاره ای هم به مصدق نشده

فکر کنم فروغ از متن شعر خوشش اومده و تنها به عنوان یک زن شاعر خواسته جواب زیبایی به شعر مصدق بده


ضمنا فروغ یه 5 سالی از مصدق بزرگتر بوده[bamazegi]

LaDy Ds DeMoNa
9th July 2010, 12:17 PM
ضمنا در این مستند گفته شده شایعه ای وجود داره مبنی بر این که برخی از اشعار فروغ در نزد ابراهیم گلستان که پس از مرگ ایشان به چاپ خواهد رسید !!![tafakor]


البته خود گلستان گفته :




http://www.fararu.com/vdci.pa5ct1az3bc2t.html (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.fararu.com%2Fv dci.pa5ct1az3bc2t.html)
اما بخش جذاب این جلسه گفت‌وگو، با پرسش از سکوت طولانی گلستان در مورد رابطه‌اش با فروغ فرخزاد شکل گرفت. پرسشی که با طفره آگاهانه ابراهیم گلستان مواجه شد.
ابراهيم گلستان گفت: «سکوتی درکار نيست. ما اول بايد بدانيم درباره چه و چرا در مورد يک موضوعی صحبت مي‌کنيم. فروغ کارمند استوديوی من بود و ما با هم همکاری‌های مستمری داشته‌ايم. می‌خواهيد درباره آن صحبت کنم؟»

گلستان در پاسخ به اصرار میلانی، با لحنی طنزآلود جواب داد: «چرا از من درباره مهدی اخوان ثالث سئوال نمی‌کنيد؟ او هم شاعر بود.»
اما در نهایت، گوشه ای از ناگفته های خود درباره فروغ را بازگو کرد: «او زن شاد و خوشحالی بود. اما بسياری از جمله اعضای خانواده او درباره او چيزهايی می گويند بدون اينکه بدانند او چه کسی است. خيلی از کسانی که اشعار او را خوانده اند اصلا مفهوم اشعار او را نمی فهمند و اين را من بر اساس واقعيت می‌گويم.»

NeshaNi
9th July 2010, 12:34 PM
بله عزیزم خیلی زیباست
من قبلا خوندمش

AvAstiN
9th July 2010, 12:52 PM
بله عزیزم خیلی زیباست
من قبلا خوندمش


خواستم نظر شما رو در این مورد بدونم که واقعاً معنای این دو شعر چی میتونه باشه و آیا فروغ فرخزاد ، حمید مصدق رو دوست داشته و اگه حمید حرف دلشو بهش میگفت جواب مثبت میداد ؟

ممنون می شیم نظرتو بگی [shaad][shaad]

*مینا*
9th July 2010, 01:26 PM
من اول که خوندم فک کردم مال دوران بچه گیشونه ، مثلا دوران نوجوانیشون ...

نتیجه ی اخلاقیش این که زود قضاوت نکنیم [bamazegi]

A.L.I
10th July 2010, 10:29 AM
جواب زیبای فروغ فرخ زاد به شعر حمید مصدق (حتما بخون..قشنگه) (http://njavan.ir/forum/showthread.php?t=32472&highlight=%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86)
جواب علی محمدی به شعر حمید مصدق(سیب) (http://njavan.ir/forum/showthread.php?t=63289&highlight=%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86)

فکر نکنم این موضوع صحت داشته باشه
من مستند زندگی فروغ رو دیدم اینقد که از از رابطه فروغ با ابراهیم گلستان حرف زده شده کوچکترین اشاره ای هم به مصدق نشده

فکر کنم فروغ از متن شعر خوشش اومده و تنها به عنوان یک زن شاعر خواسته جواب زیبایی به شعر مصدق بده


ضمنا فروغ یه 5 سالی از مصدق بزرگتر بوده[bamazegi]

عجب ! [tafakor]
پس نمیشه به قول مینا خانم زود قضاوت کرد . البته اشاره نکردن به اسم حمید شاید روی یک دلیل خاصی بوده شاید توی دلش دوستش داشته ولی رو نمی کرده [nadanestan]

اختلاف سنی بیشتر از طرف زن که نمیتونه مانعی باشه البته اونم نه دیگه اینقدر ! نهایتش 2-3 سال بزرگتر

مرسی از شرکت در بحث . پس فعلاً نتیجه میگیریم که نمیشه گفت الزاماً فروغ ، حمید رو دوست میداشته

ساناز فرهیدوش
10th July 2010, 12:22 PM
فکر کنم جناب مصدق تشریف بردند خواستگاری اما پدر عروس به ظاهر مخالفت کردند ببینند داماد چه قدر مصر است اما جناب داماد پشیمان می شوند !

LaDy Ds DeMoNa
17th July 2010, 10:37 AM
جواب زيباي فروغ فرخ زاد

من به تو خنديدم

چون كه مي دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي

پدرم از پي تو تند دويد

و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه

پدر پير من است

من به تو خنديدم

تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و

سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك

دل من گفت: برو

چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را ...

و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام

حيرت و بغض تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت


جالبه من این شعر رو تو دیوان فروغ ندیدم

اصلا از کجا معلوم این شعر برا فروغه !

AvAstiN
20th July 2010, 11:12 PM
جالبه من این شعر رو تو دیوان فروغ ندیدم

اصلا از کجا معلوم این شعر برا فروغه !

http://beyt.ir/index.php?newsid=3989

چرا اینجا هم حرف استارتر رو تایید کرده

LaDy Ds DeMoNa
21st July 2010, 12:04 AM
http://beyt.ir/index.php?newsid=3989 (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fbeyt.ir%2Findex.ph p%3Fnewsid%3D3989)

چرا اینجا هم حرف استارتر رو تایید کرده


ممنون در این رابطه شک داشتم[cheshmak]

LaDy Ds DeMoNa
3rd March 2011, 07:22 PM
شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :


تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

و اما پاسخ فروغ فرخزاد :


من به تو خنديدم
چون كه مي دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك
لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمي خواست به خاطر بسپارد
گريه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق در اين پندارم
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت

و حالا پاسخ جواد نوروزی بعد از سالها به این دو تا شاعر :
دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

LaDy Ds DeMoNa
3rd March 2011, 07:23 PM
لینک های مشابه تو انجمن :

http://njavan.com/forum/showthread.php?t=88701&highlight=%D8%B3%DB%8C%D8%A8
http://njavan.com/forum/showthread.php?t=84944&highlight=%D8%B3%DB%8C%D8%A8

amin_745
3rd March 2011, 07:59 PM
سلام

این متن را یکی از دوستانم برایم ایمیل کردن متنش برام جالب بود منتها برای درکش معانی مختلفی به ذهنم متبادر میشد . خواستم نظر شما رو در این مورد بدونم که واقعاً معنای این دو شعر چی میتونه باشه و آیا فروغ فرخزاد ، حمید مصدق رو دوست داشته و اگه حمید حرف دلشو بهش میگفت جواب مثبت میداد ؟ [tafakor]


من به تو خنديدم

تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم





+

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد