touraj atef
4th July 2010, 02:01 PM
فوتبال بر پايه احساس و ستاره هاي رنگارنگ آرژانتين مفتضحانه جام را ترك كرد حذف آرژانتين به هيچ عنوان طعم و بوئي چون حذف برزيل 1982و 1986 و يا شكست خود اين تيم در فينال 1990 و يا حذفشان در جام 1994 نداشت شكست آرژانتين از آلمان يك افتضاح تاريخي بود بازي كه در آن نكات ديگري براي فوتبال ما مي تواند به ار مغان داشته باشد با هم نگاهي به اين نكات مي كنيم
1/ سر مربي با هنر پيشه فرق دارد
قصه مربيان هنر پيشه نما و با قابليتهاي نمايشي سالها است كه در فوتبال وجود دارد از سزار منوتي آرژانتين گرفته تا كلينزمان آلماني و مورينيو پرتغالي ... مرداني كه ميدان فوتبال براي آنها معنائي چون سن يك تئاتر يا پرده سينما را دارد و در اين ميان مارادونا هم يك سرمربي نمايشي است او با استفاده از فاكتورهاي رواني و نمايشي سعي داشت كه به تيم پر ستاره اش انگيزه و آرامش دهد و تا حد ي هم موفق بود اما فوتبال تنها جنبه رواني ندارد و بايد نقشه هاي تاكتيكي و مديريت تمرين و مسابقه وجود داشته باشد آرژانتين در اين مورد مشكلات فراواني داشت اردوي آرژانتيني ها بي نهايت بي نظم بود و بازيكنان آرژانتين به همين دليل كمتر زندگي ورزشي داشتند و اين مسئله باعث شد كه به مرور توان خود را از دست بدهند در بازي با آلمان خستگي و بي انگيزگي بخوبي در سيما و بدن و ساقهاي بازيكنان مشاهده مي شد و از سوي ديگر تركيب بد آرژانتين و استفاده از بورديسو بجاي ساموئل و رودريگز بجاي ورون و عدم تعويض اتامنتي و هيگوئن و مسي و عدم استفاده از ميليتو و حذف مرداني چون ريكلمه و زانتي و كامبياسو از تركيب اصلي تيم آرژانتين نشان داد كه قلب شير همواره مشكل گشا نيست!! فوتبال بر پايه شعار و بازيهاي رواني هنگامي جواب مي دهد كه ابزار و دانش هم وجود داشته باشد آن چيزي كه مورينيو داشته و مارادونا نداشت جام جهاني نشان داد كه فوتبال را بايد با مربيان صاحب دانش تاكتيكي شروع كرد مرداني چون لو و مارويك و تابارز و دل بوسكه و حتي مرداني چون بيلسا وآگيرو و و هيتسفيلد و كوئيرژ ومربي صرب تيم غنا... در فوتبال ما بايد اين باور به وجود آيد كه با شعارهاي توخالي با هنرپيشگي و ادعاي قلب شير هيچ سرنوشت خوبي در انتظارمان نيست
2/قصه دو هافبك تدافعي
سيستم 1-3-2-4 را هم آلمان و هم اسپانيا و هلند و هم برزيل و آرژانتين از اين سيستم استفاده مي كردند اما همه ديدند كه در اين سيستم وظايف مدافعين و بالهاي كنار وقتي بهينه انجام مي شود كه تكليف مرد مياني پشت سر و دوهافبك تدافعي مديريت بشود در بازي هلند و برزيل تفاوت اين دوسيستم در اين بود كه در هلند اسنايدر يك ستاره بود اما كاكا عملا خنثي عمل مي كرد و يا ديانگ و بومل در استاندارهاي بالا از سيلوا و ملو بازي كردند همين قصه در بازي آلمان و آرژانتين هم وجود داشت و همه ديدند شوآن اشتانگر و خديرا بسيار بهتر از زوج ليورپولي تيم ملي آرژانتين يعني رودريگرز و ماسكرانو بازي كردند و از سوي ديگر مسعود اوزيل بود كه توانست با مديريت خود پودوسكي از چپ و مولر را از راست و كلوزه را در جلوي خود هدايت كند ولي اين كار در آرژانتين نبود و وظايف مسي و توز ودي ماريا و هيگوئين مشخص نبود اين سيستم در فوتبال ما نيز امتجان مي شود مي پرسيم چند بازيكن با خصوصيات اوزيل و اسنايدر و ژاوي .. در فوتبالمان داريم ؟ فوتبال ما چند بال چپ چون پدوسكي و كويت و داويد ويا و يا بال راست چون مولر و روبن دارد از آقاي سرمربي تيم ملي مي پرسيم براي ادامه طرح تاكتيكي 1-3-2-4 خود چنين بازيكناني را داريد و يا شناسائي كرديد ؟
3/ قدرت بدني
فوتبال آميزه اي از قدرت و سرعت و هوش بوده است سرعت عامل اولين پيروزي آلمان بر پيرمردهاي انگلستان و بي انگيزه هاي آرژانتين بوده است مي پرسيم چند در صد قدرت بدني و سرعت تيمهاي جام جهاني را داريم امروز سرمربي تيم ملي ايران مي گويد مي خواهد تيم را به اتريش ببرد تا تمرينات غير بدن سازي كنند مي پرسيم در روزهاي بدن سازي باشگاههاي ما چگونه چنين اردوئي برگزار مي شود ؟ اصولا اردوي اتريش چگونه مي تواند در هنگام افت بدني بازيكنان مفيد باشد ؟
4/ سرمايه گزاري
جام نوزدهم را جام جوانان گفته اند فوتبال آلمان با خديرا و مولر و اوزيل و هلند با فن درويل و فون پرسي و اسپانيا با بوسكتس و حتي پاراگوئه و اروگوئه و غنا با جوانان به ميدان آمدند فوتبال ما و خصوصا تيم ملي ما چه مي كند ؟براي فوتبال جوانان و اميد برنامه ريزي داريم ؟ آلمان و هلند و ... راه را به ما نشان نداده اند ؟
و سخن آخر اين است كه با حضور هلند و آلمان و اروگوئه و اسپانيا فوتبال نشان داد كه قدرت بدني و سرعت و تفكر تيمي و تجربه مربيگري همچنان جلوتر از فوتبال احساسي برزيل و آرژانتين و .. هست و بايد گفت بدرود فوتبال احساسي
تورج عاطف
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com
1/ سر مربي با هنر پيشه فرق دارد
قصه مربيان هنر پيشه نما و با قابليتهاي نمايشي سالها است كه در فوتبال وجود دارد از سزار منوتي آرژانتين گرفته تا كلينزمان آلماني و مورينيو پرتغالي ... مرداني كه ميدان فوتبال براي آنها معنائي چون سن يك تئاتر يا پرده سينما را دارد و در اين ميان مارادونا هم يك سرمربي نمايشي است او با استفاده از فاكتورهاي رواني و نمايشي سعي داشت كه به تيم پر ستاره اش انگيزه و آرامش دهد و تا حد ي هم موفق بود اما فوتبال تنها جنبه رواني ندارد و بايد نقشه هاي تاكتيكي و مديريت تمرين و مسابقه وجود داشته باشد آرژانتين در اين مورد مشكلات فراواني داشت اردوي آرژانتيني ها بي نهايت بي نظم بود و بازيكنان آرژانتين به همين دليل كمتر زندگي ورزشي داشتند و اين مسئله باعث شد كه به مرور توان خود را از دست بدهند در بازي با آلمان خستگي و بي انگيزگي بخوبي در سيما و بدن و ساقهاي بازيكنان مشاهده مي شد و از سوي ديگر تركيب بد آرژانتين و استفاده از بورديسو بجاي ساموئل و رودريگز بجاي ورون و عدم تعويض اتامنتي و هيگوئن و مسي و عدم استفاده از ميليتو و حذف مرداني چون ريكلمه و زانتي و كامبياسو از تركيب اصلي تيم آرژانتين نشان داد كه قلب شير همواره مشكل گشا نيست!! فوتبال بر پايه شعار و بازيهاي رواني هنگامي جواب مي دهد كه ابزار و دانش هم وجود داشته باشد آن چيزي كه مورينيو داشته و مارادونا نداشت جام جهاني نشان داد كه فوتبال را بايد با مربيان صاحب دانش تاكتيكي شروع كرد مرداني چون لو و مارويك و تابارز و دل بوسكه و حتي مرداني چون بيلسا وآگيرو و و هيتسفيلد و كوئيرژ ومربي صرب تيم غنا... در فوتبال ما بايد اين باور به وجود آيد كه با شعارهاي توخالي با هنرپيشگي و ادعاي قلب شير هيچ سرنوشت خوبي در انتظارمان نيست
2/قصه دو هافبك تدافعي
سيستم 1-3-2-4 را هم آلمان و هم اسپانيا و هلند و هم برزيل و آرژانتين از اين سيستم استفاده مي كردند اما همه ديدند كه در اين سيستم وظايف مدافعين و بالهاي كنار وقتي بهينه انجام مي شود كه تكليف مرد مياني پشت سر و دوهافبك تدافعي مديريت بشود در بازي هلند و برزيل تفاوت اين دوسيستم در اين بود كه در هلند اسنايدر يك ستاره بود اما كاكا عملا خنثي عمل مي كرد و يا ديانگ و بومل در استاندارهاي بالا از سيلوا و ملو بازي كردند همين قصه در بازي آلمان و آرژانتين هم وجود داشت و همه ديدند شوآن اشتانگر و خديرا بسيار بهتر از زوج ليورپولي تيم ملي آرژانتين يعني رودريگرز و ماسكرانو بازي كردند و از سوي ديگر مسعود اوزيل بود كه توانست با مديريت خود پودوسكي از چپ و مولر را از راست و كلوزه را در جلوي خود هدايت كند ولي اين كار در آرژانتين نبود و وظايف مسي و توز ودي ماريا و هيگوئين مشخص نبود اين سيستم در فوتبال ما نيز امتجان مي شود مي پرسيم چند بازيكن با خصوصيات اوزيل و اسنايدر و ژاوي .. در فوتبالمان داريم ؟ فوتبال ما چند بال چپ چون پدوسكي و كويت و داويد ويا و يا بال راست چون مولر و روبن دارد از آقاي سرمربي تيم ملي مي پرسيم براي ادامه طرح تاكتيكي 1-3-2-4 خود چنين بازيكناني را داريد و يا شناسائي كرديد ؟
3/ قدرت بدني
فوتبال آميزه اي از قدرت و سرعت و هوش بوده است سرعت عامل اولين پيروزي آلمان بر پيرمردهاي انگلستان و بي انگيزه هاي آرژانتين بوده است مي پرسيم چند در صد قدرت بدني و سرعت تيمهاي جام جهاني را داريم امروز سرمربي تيم ملي ايران مي گويد مي خواهد تيم را به اتريش ببرد تا تمرينات غير بدن سازي كنند مي پرسيم در روزهاي بدن سازي باشگاههاي ما چگونه چنين اردوئي برگزار مي شود ؟ اصولا اردوي اتريش چگونه مي تواند در هنگام افت بدني بازيكنان مفيد باشد ؟
4/ سرمايه گزاري
جام نوزدهم را جام جوانان گفته اند فوتبال آلمان با خديرا و مولر و اوزيل و هلند با فن درويل و فون پرسي و اسپانيا با بوسكتس و حتي پاراگوئه و اروگوئه و غنا با جوانان به ميدان آمدند فوتبال ما و خصوصا تيم ملي ما چه مي كند ؟براي فوتبال جوانان و اميد برنامه ريزي داريم ؟ آلمان و هلند و ... راه را به ما نشان نداده اند ؟
و سخن آخر اين است كه با حضور هلند و آلمان و اروگوئه و اسپانيا فوتبال نشان داد كه قدرت بدني و سرعت و تفكر تيمي و تجربه مربيگري همچنان جلوتر از فوتبال احساسي برزيل و آرژانتين و .. هست و بايد گفت بدرود فوتبال احساسي
تورج عاطف
/WWW.tourajateef.blogfa.com
/ tourajatef@hotmail.com