MR_Jentelman
1st July 2010, 12:14 AM
مقدمه
خانواده اولين پايگاه فرد براي زندگي و مهمترين مبناي تشكيل دهنده جامعه است. خانواده، بهخصوص در ايام گذشته بهطور مستقيم علاوه بر نيازهاي خود، تأمينكننده قسمتي از نيازهاي جامعه نيز بود كه اين نقش با گذشت زمان از عهده تمام افراد خانواده خارج شد و بر دوش يك يا چند تن از آنها افتاد.
از لحاظ اجتماعي خانواده اساسيترين عامل توليد و مصرف كالاها و خدمات در جامعه است و مسئوليت عمدهاش بقاء نسل ميباشد و براي انجام اين مسئوليت مهم نيازمند تكاپوي اقتصادي بسيار زياد است و اساس فعاليتهاي اقتصادي اجتماع نيز انجام مسئوليتهاي مهم خانواده است و براي همين است كه اقتصاددانان خانواده را بنيان زندگي اقتصادي جوامع ميدانند، ازجمله ارسطو كه اقتصاد را علم خانهداري ميدانست و اصولاً كلمه اقتصاد مشتق شده يوناني اقتصاد و خانواده است كه امروزه اين گرايش با عنوان اقتصاد خانواده و اقتصاد خانه يكي از شاخصترين گرايشهاي اقتصاد در دنيا ميباشد.
اركان اقتصاد خانواده
هر خانواده اي از منابع متعدد درآمد كسب ميكند كه اين درآمد محدود است يعني مقدار معيني است و به هر مقدار كه اراده كند، در اختيارش نيست و در عوض مخارجي دارد كه براي انجام آن از درآمدهايش استفاده ميكند. افراد براي ادامه زندگي به كالاهاي زيادي نياز دارد و بايد درآمدش را به مصرف انواع كالاهاي مورد نيازش مثل غذا، پوشاك، مسكن، آموزش، تفريحات و... اختصاص دهد. درست است كه نيازهاي افراد بينهايت است؛ اما همانطور كه شما هم بارها در زندگي با آن برخورد كردهايد، درآمدهاي خانواده محدود است و هميشه مقدار محدودي از نيازهايش را ميتواند برآورده كند. اينجا اولين سؤال در مبحث اقتصاد خانواده بهوجود ميآيد و آن اين است كه: چگونه اين درآمد را بايد به مصرف انواع كالاها و خدمات اختصاص دهد؟
اصل هنر اقتصاد هم چگونگي تخصيص منابع محدود در دسترس جهت تأمين نيازهاي محدود انسانها است. مديريت منابع مالي خانواده از مهمترين وضايفي است كه اغلب برعهده زنان مدير و باتدبير است.
ما در طول زمان كالاهاي بسياري را مصرف ميكنيم. برخي از اين كالاها، مثل غذا و خوراك و پوشاك، براي زندگي افراد لازم و ضروري هستند، و برخي ديگر مثل انواع تفريحات و تجملات و... جزء كالاهاي لوكس بهشمار ميروند.
كدام كالا راانتخاب و مصرف كنيم؟
اولين پرسشي كه براي هر فرد مطرح ميشود اين است كه كدام كالا را بايد مصرف كند؟ در مصرف يك كالا به كدام ويژگيها و مطلوبيت آن ميانديشيم و ارضاي كدام نيازمنديها را از مصرف يك كالا انتظار داريم؟
بايد توجه داشت كه جواب هركسي به اين سؤالات متفاوت خواهد بود و اين امري طبيعي است چرا كه نيازهاي افراد بر اساس عادات، محل زندگي، سطح درآمد و... با يكديگر فرق ميكند. نيازمنديهاي انسان را ميتوان به نيازهاي زيستي، اجتماعي، رواني و اخلاقي طبقهبندي كرد و بيشتر نظريهپردازان معتقدند كه تا نيازهاي مادي انسان برآورده نشود، وي قادر به تأمين نيازهاي معنوي نيست. انسان تا زمانيكه نيازهاي مادي دارد به دنبال نيازهاي معنوي نميرود. پس طبيعي است كه برخي از نيازهاي انسان كه براي آنها هزينه ميكند، مادي نباشند. از ميان نيازهاي مادي انسان هم هميشه نيازهايي اولويت دارند كه درصورت نداشتن آنها زندگي براي افراد امكانپذير نباشد؛ به عبارتي كالاهاي ضروري هستند. اغلب خانوادههاي با درآمدهاي بالا بهطور ناخودآگاه الگوي مصرفي خانوادههاي با درآمد پايين ميشوند و از آنجا است كه مشكلات مالي و اقتصادي در خانواده ايجاد ميشود؛ چرا كه ممكن است با اين انتخاب نادرست الگوي مصرفي، به نانآور خانواده فشار بسياري وارد شود و اين بهنوبه خود ميتواند مشكلات خانوادگي و اجتماعي بسياري را براي آنها ايجاد كند.
اولين راه يافتن الگوي مناسب مصرف اين است كه باورها و ارزشهاي خودمان را بكاويم و از خودمان بپرسيم به راستي چرا اينگونه ميانديشيم؟ آيا هر خانواده ثروتمندي از لحاظ مصرفي درست مصرف ميكند؟ پاسخ اين سؤال را خودتان بدهيد؛ به اين فكر كنيد كه عليرغم ضرر و زياني كه به شما در خانواده به خاطر از دست رفتن آرامش گذشته وارد ميشود، مصرف بيش از حد ضرورت شما چه زيانهايي ميتواند به اقتصاد جامعه از ديدگاه كلان وارد كند؟!!
اگر شما در مهماني جشن تولد فرزندتان از لامپهاي متعدد و پرمصرف استفاده كنيد، كسي شما را تحسين نميكند؛ اما انرژي برق كه محدود و گران است بيهوده نلف ميشود و ممكن است با اين كار شما عدهاي هم در آن شب از اين نعمت خدادادي كه حق همۀ مردم است، محروم شوند. يا اگر شما براي عقب نماندن از دوستتان مدام مبلمان و لوازم لوكس خانه مثل يخچال و فريزر را عوض كنيد، باعث مصرف بيش از حد نياز واردات و ايجاد هزينههايي ميشويد كه به جيب عوامل توليد خارجي برود و از چرخه توليد داخلي خارج شود. پس براي مصرف خودتان هميشه خودتان و بر اساس نيازهاي ضروري تان بينديشيد، نه بر اساس نيازهاي ديگران!
يادتان باشد هيچگاه كسي شما را به خاطر مثل ديگران انديشيدن تحسين نميكند، همانطور كه اگر شما بر اثر مصرف بيش از حد توانتان ورشكسته شويد كسي كمكتان نخواهد كرد. كسي نزد ديگران احترام بيشتري دارد كه هيچگاه محتاج آنها نشود. شما با دنبال كردن الگويي كه با درآمدهايتان سنخيت دارد و ميتواند جوابگوي مهمترين نيازهايتان باشد، ميتوانيد به همه نيازهايتان برسيد در عين اينكه هرگز مجبور به دادن قسط يا قرض كردن از ديگران نباشيد.
منابع و مآخذ:
1. رزاقي،ابراهيم؛ الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي،چاپ اول، 1374
2. حائريان، محمود؛ مديريت خانه، انتشارات دانشگاه الزهرا(س)، 1381
3. افشاري، زهرا؛ اقتصاد خانواده، تهران، دانشگاه الزهرا(س)، 1380
خانواده اولين پايگاه فرد براي زندگي و مهمترين مبناي تشكيل دهنده جامعه است. خانواده، بهخصوص در ايام گذشته بهطور مستقيم علاوه بر نيازهاي خود، تأمينكننده قسمتي از نيازهاي جامعه نيز بود كه اين نقش با گذشت زمان از عهده تمام افراد خانواده خارج شد و بر دوش يك يا چند تن از آنها افتاد.
از لحاظ اجتماعي خانواده اساسيترين عامل توليد و مصرف كالاها و خدمات در جامعه است و مسئوليت عمدهاش بقاء نسل ميباشد و براي انجام اين مسئوليت مهم نيازمند تكاپوي اقتصادي بسيار زياد است و اساس فعاليتهاي اقتصادي اجتماع نيز انجام مسئوليتهاي مهم خانواده است و براي همين است كه اقتصاددانان خانواده را بنيان زندگي اقتصادي جوامع ميدانند، ازجمله ارسطو كه اقتصاد را علم خانهداري ميدانست و اصولاً كلمه اقتصاد مشتق شده يوناني اقتصاد و خانواده است كه امروزه اين گرايش با عنوان اقتصاد خانواده و اقتصاد خانه يكي از شاخصترين گرايشهاي اقتصاد در دنيا ميباشد.
اركان اقتصاد خانواده
هر خانواده اي از منابع متعدد درآمد كسب ميكند كه اين درآمد محدود است يعني مقدار معيني است و به هر مقدار كه اراده كند، در اختيارش نيست و در عوض مخارجي دارد كه براي انجام آن از درآمدهايش استفاده ميكند. افراد براي ادامه زندگي به كالاهاي زيادي نياز دارد و بايد درآمدش را به مصرف انواع كالاهاي مورد نيازش مثل غذا، پوشاك، مسكن، آموزش، تفريحات و... اختصاص دهد. درست است كه نيازهاي افراد بينهايت است؛ اما همانطور كه شما هم بارها در زندگي با آن برخورد كردهايد، درآمدهاي خانواده محدود است و هميشه مقدار محدودي از نيازهايش را ميتواند برآورده كند. اينجا اولين سؤال در مبحث اقتصاد خانواده بهوجود ميآيد و آن اين است كه: چگونه اين درآمد را بايد به مصرف انواع كالاها و خدمات اختصاص دهد؟
اصل هنر اقتصاد هم چگونگي تخصيص منابع محدود در دسترس جهت تأمين نيازهاي محدود انسانها است. مديريت منابع مالي خانواده از مهمترين وضايفي است كه اغلب برعهده زنان مدير و باتدبير است.
ما در طول زمان كالاهاي بسياري را مصرف ميكنيم. برخي از اين كالاها، مثل غذا و خوراك و پوشاك، براي زندگي افراد لازم و ضروري هستند، و برخي ديگر مثل انواع تفريحات و تجملات و... جزء كالاهاي لوكس بهشمار ميروند.
كدام كالا راانتخاب و مصرف كنيم؟
اولين پرسشي كه براي هر فرد مطرح ميشود اين است كه كدام كالا را بايد مصرف كند؟ در مصرف يك كالا به كدام ويژگيها و مطلوبيت آن ميانديشيم و ارضاي كدام نيازمنديها را از مصرف يك كالا انتظار داريم؟
بايد توجه داشت كه جواب هركسي به اين سؤالات متفاوت خواهد بود و اين امري طبيعي است چرا كه نيازهاي افراد بر اساس عادات، محل زندگي، سطح درآمد و... با يكديگر فرق ميكند. نيازمنديهاي انسان را ميتوان به نيازهاي زيستي، اجتماعي، رواني و اخلاقي طبقهبندي كرد و بيشتر نظريهپردازان معتقدند كه تا نيازهاي مادي انسان برآورده نشود، وي قادر به تأمين نيازهاي معنوي نيست. انسان تا زمانيكه نيازهاي مادي دارد به دنبال نيازهاي معنوي نميرود. پس طبيعي است كه برخي از نيازهاي انسان كه براي آنها هزينه ميكند، مادي نباشند. از ميان نيازهاي مادي انسان هم هميشه نيازهايي اولويت دارند كه درصورت نداشتن آنها زندگي براي افراد امكانپذير نباشد؛ به عبارتي كالاهاي ضروري هستند. اغلب خانوادههاي با درآمدهاي بالا بهطور ناخودآگاه الگوي مصرفي خانوادههاي با درآمد پايين ميشوند و از آنجا است كه مشكلات مالي و اقتصادي در خانواده ايجاد ميشود؛ چرا كه ممكن است با اين انتخاب نادرست الگوي مصرفي، به نانآور خانواده فشار بسياري وارد شود و اين بهنوبه خود ميتواند مشكلات خانوادگي و اجتماعي بسياري را براي آنها ايجاد كند.
اولين راه يافتن الگوي مناسب مصرف اين است كه باورها و ارزشهاي خودمان را بكاويم و از خودمان بپرسيم به راستي چرا اينگونه ميانديشيم؟ آيا هر خانواده ثروتمندي از لحاظ مصرفي درست مصرف ميكند؟ پاسخ اين سؤال را خودتان بدهيد؛ به اين فكر كنيد كه عليرغم ضرر و زياني كه به شما در خانواده به خاطر از دست رفتن آرامش گذشته وارد ميشود، مصرف بيش از حد ضرورت شما چه زيانهايي ميتواند به اقتصاد جامعه از ديدگاه كلان وارد كند؟!!
اگر شما در مهماني جشن تولد فرزندتان از لامپهاي متعدد و پرمصرف استفاده كنيد، كسي شما را تحسين نميكند؛ اما انرژي برق كه محدود و گران است بيهوده نلف ميشود و ممكن است با اين كار شما عدهاي هم در آن شب از اين نعمت خدادادي كه حق همۀ مردم است، محروم شوند. يا اگر شما براي عقب نماندن از دوستتان مدام مبلمان و لوازم لوكس خانه مثل يخچال و فريزر را عوض كنيد، باعث مصرف بيش از حد نياز واردات و ايجاد هزينههايي ميشويد كه به جيب عوامل توليد خارجي برود و از چرخه توليد داخلي خارج شود. پس براي مصرف خودتان هميشه خودتان و بر اساس نيازهاي ضروري تان بينديشيد، نه بر اساس نيازهاي ديگران!
يادتان باشد هيچگاه كسي شما را به خاطر مثل ديگران انديشيدن تحسين نميكند، همانطور كه اگر شما بر اثر مصرف بيش از حد توانتان ورشكسته شويد كسي كمكتان نخواهد كرد. كسي نزد ديگران احترام بيشتري دارد كه هيچگاه محتاج آنها نشود. شما با دنبال كردن الگويي كه با درآمدهايتان سنخيت دارد و ميتواند جوابگوي مهمترين نيازهايتان باشد، ميتوانيد به همه نيازهايتان برسيد در عين اينكه هرگز مجبور به دادن قسط يا قرض كردن از ديگران نباشيد.
منابع و مآخذ:
1. رزاقي،ابراهيم؛ الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي،چاپ اول، 1374
2. حائريان، محمود؛ مديريت خانه، انتشارات دانشگاه الزهرا(س)، 1381
3. افشاري، زهرا؛ اقتصاد خانواده، تهران، دانشگاه الزهرا(س)، 1380