MR_Jentelman
21st June 2010, 01:52 AM
بسياري از مردمي كه تصميم ميگيرند كسب و كاري شخصي راه بيندازند به همان روشهاي قديمي فكر ميكنند و اين روشها به درد يك كارآفرين نميخورد. اگر شما هم از اين دسته افراديد، بدانيد كه اگر ميخواهيد كارآفرين موفقي باشيد و كسب و كارتان دوام داشته باشد، بايد طرز فكري جديد داشته باشيد و نگاهتان را به كسب و كار و پول درآوردن تغيير دهيد :
- انتظار نداشته باشيد كه يك شبه پولدار شويد و سيلي از اسكناس به جيبتان بيايد. نبايد مثل يك كارمند فكر كنيد كه در عرض يك ماه يا 25 روز پول ميگيرد و نيازهايش را برآورده ميكند. اين انتظار وقتي كه شما براي ديگري كار ميكرديد، معقول بود ولي بدانيد كه در اين حالت جديد، هر بار كه تنبلي كنيد، از پول هم خبري نخواهد بود. اشخاصي كه مثل يك كارآفرين واقعي فكر ميكنند، ميدانند كه شروع يك كسب و كار فعاليتي است كه در درازمدت جواب خواهد داد و حتي گاهي چند سال طول ميكشد تا درآمد دلخواهشان را كسب كرده جايگاهي تثبيت شده پيدا كنند. يك كارآفرين واقعي عقيده دارد كه : «ما هرچه بكاريم برداشت ميكنيم ولي در هر فصل، محصول يكساني برداشت نخواهيم كرد.
- فقط به امنيت شغلي و پولي فكر نكنيد. اگر هنوز هم نگران اين مسائل هستيد بايد جور ديگري فكر كنيد. كارمندان تا حدي امنيت شغلي دارند چرا كه اگر همراه با آن 5 يا 9 كارمند ديگر، به خوبي و با صداقت كار كنند، پايان ماه حقوق خواهند گرفت ولي فقط مشكل اينست كه هر وقت كار نكنيد ديگر پول نخواهيد گرفت. روزي مريض ميشويد و ديگر نميتوانيد كار كنيد يا كارخانه ورشكسته ميشود و تمام كارمندان را اخراج ميكند در اينجاست كه ديگر هيچ درآمدي نخواهيد داشت و اين هم يكي از مشكلات كارمند بودن است. داشتن امنيت شغلي و ملي براي آنان كه براي ديگري كار ميكنند و از خود كسب و كاري ندارند مهم است. ولي يك كارآفرين واقعي تمام توان خود را بر اين موضوع متمركز نميكند. او ميداند كه در چند ماه اول شايد اصلاً درآمدي نداشته باشد پس از امنيت مالي خبري نيست. اگر كارآفرينان در ابتدا بر اين مشكل تمركز كنند، بايد همان ابتدا كارشان را تعطيل كنند. ولي كارآفرينان واقعي اينطور نيستند. اين گروه آينده را در نظر دارند و چند قدم جلوتر را ميبينند. ميدانند كه بالاخره پول درميآورند اما نه در چند ماه اول. اما هنگامي كه كارها روي روال بيفتد و پيشرفت كند، سود خواهند كرد و حتي اگر خودشان هم كار نكنند، باز هم درآمد خواهند داشت. و اين معناي واقعي امنيت شغلي است!
- استقلال مالي تنها با اين كه شما در ماه چقدر با كار كردن خودتان پول درميآوريد، سنجيده نميشود. بلكه معيار ديگري هم هست كه بر اساس ميزان درآمدهاي حاصل از اندكي كار كردن يا اصلاً كار نكردن، سنجيده ميشود. اين نوع درآمد را درآمدهاي انفعالي مينامند كه ثروتمندان جامعه چند دهه است كه با آن آشنايند. كارآفرينان موفق جوري كار ميكنند كه با اندكي فعاليت براي مدتي طولاني پول درميآورند يا يك بار دكمه شروع يك فرآيند درآمدزا را فشار ميدهند و سپس بدون هيچ كاري تا ابد درآمد خواهند داشت. كار يك نويسنده يا خواننده هم به اين شكل است. نويسنده كتابي مينويسد، بدينوسيله مشهور ميشود و جريان پولي را كه سالها ادامه خواهد داشت، شكل ميدهد. عدهاي ديگر اين درآمد اساسي را از روش ديگري كسب ميكنند. آنها خودشان كار نميكنند بلكه عدهاي ديگر را استخدام ميكنند كه اين اشخاص برايشان پول خلق ميكنند.
براي خلق اين درآمدها بايد چند كارمند برايتان كار كنند و اين در مورد هر نوع كسب و كاري صدق ميكند. چه سنتي باشد، چه بزرگ و چه كوچك باشد و اصلاً از طريق اينترنت انجام بگيرد. كارمندان براي تامين نيازهاي مالي و داشتن امنيت شغلي و پولي كار ميكنند و يك كارآفرين از فرآيندهاي كارش استفاده ميكند تا جرياني از درآمدهاي انفعالي براي خودش خلق كند. به عبارتي ميتوان گفت كه او يك ماشين پولسازيست. حتي اگر روزي دست از كار بكشد، باز هم ورشكسته نميشود چون دارايي و سرمايهاش پول خلق ميكند نه كار كردنهاي او.
- افرادي كه از همان ابتدا دنبال امنيت پولي هستند، از سرمايهگذاري در كسب و كار ميترسند چرا كه نميتوانند به سادگي ريسك كنند. يك كارآفرين واقعي ميداند كه اگر بخواهد يك ماشين پولسازي درست كند، بايد ريسك كرده سرمايهگذاري كند، هيچ كسب و كاري بدون سرمايهگذاري رونق نميگيرد و توسعه و پيشرفت در يك شغل در كوتاه مدت ممكن نيست و اين كه بايد پول را وارد جريان كار كني تا پول دربياوري!
يك كارآفرين بايد سرمايهگذاري كند، پول خرج كند، عرق بريزد و پس يك يا دو سال به نتيجه دلخواهش برسد. اما يك كارآفرين واقعي در اين شرايط دست از كار نميكشد و فرسوده و نااميد هم نميشود. او در يك بازه زماني كوتاه و محدود فكر نميكند بلكه آينده و سالهاي آتي را در ذهنش ترسيم كرده ميداند كه به رونق رسيدن يك كار شخصي يك شبه ممكن نيست. او ميداند كه پس از تحمل اين مشكلات و خطرها اين پول خرج كردنها به پول درآوردن منتهي ميشود كه جريان درآمدزايي انفعالي را نيز به همراه ميآورد. جريان درآمدزايي به اين شكل نيست كه يك روز پول توليد كند و همان پول فردا از اين جريان خارج شود. درآمدهاي انفعالي زنجيرهاي را شكل ميدهند كه به شكل تصاعدي افزايش مييابند و خلق يكي باعث به وجود آمدن ديگري ميشود. اين ماشين پولسازي ماهها و سالها كار ميكند و در نبود مهندس آن هم از كار نميافتد. در اينجاست كه ميفهميد آن سرمايهگذاريها و صرف زمانهاي طولاني ارزشمند و هدفدار بوده است.
و حالا وضع اين كارآفرين را با يك كارمند مقايسه كنيد. دومي سالها از ترس اين كه كارش را از دست ندهد و چك ماهيانهاش را دريافت كند، سخت كار ميكند و در روزهاي بازنشستگي هم چيز زيادي عايدش نشده است وقتي هم كه بميرد دارايي از خود برجا نگذاشته است.
يك كارآفرين واقعي از سرمايهگذاري نميترسد، ميداند كه يك شبه پولدار نخواهد شد و مثل يك كارمند معمولي فكر نميكند و چند ماه صبر مي كند تا پولهاي خرج شده درآمد توليد كنند؛ باز هم تلاش ميكند تا پس از چند سال ماشين پولسازي درست كند كه در غياب او هم كارش را ادامه ميدهد. درآمد اين كارآفرين از كار كردن شخص او نيست بلكه سرمايه او تعدادي را به خدمت گرفته كه فعاليت آنها، ماشين پولسازي را به راه مياندازد و پيش ميبرد.
منبع:روزنامه تفاهم
- انتظار نداشته باشيد كه يك شبه پولدار شويد و سيلي از اسكناس به جيبتان بيايد. نبايد مثل يك كارمند فكر كنيد كه در عرض يك ماه يا 25 روز پول ميگيرد و نيازهايش را برآورده ميكند. اين انتظار وقتي كه شما براي ديگري كار ميكرديد، معقول بود ولي بدانيد كه در اين حالت جديد، هر بار كه تنبلي كنيد، از پول هم خبري نخواهد بود. اشخاصي كه مثل يك كارآفرين واقعي فكر ميكنند، ميدانند كه شروع يك كسب و كار فعاليتي است كه در درازمدت جواب خواهد داد و حتي گاهي چند سال طول ميكشد تا درآمد دلخواهشان را كسب كرده جايگاهي تثبيت شده پيدا كنند. يك كارآفرين واقعي عقيده دارد كه : «ما هرچه بكاريم برداشت ميكنيم ولي در هر فصل، محصول يكساني برداشت نخواهيم كرد.
- فقط به امنيت شغلي و پولي فكر نكنيد. اگر هنوز هم نگران اين مسائل هستيد بايد جور ديگري فكر كنيد. كارمندان تا حدي امنيت شغلي دارند چرا كه اگر همراه با آن 5 يا 9 كارمند ديگر، به خوبي و با صداقت كار كنند، پايان ماه حقوق خواهند گرفت ولي فقط مشكل اينست كه هر وقت كار نكنيد ديگر پول نخواهيد گرفت. روزي مريض ميشويد و ديگر نميتوانيد كار كنيد يا كارخانه ورشكسته ميشود و تمام كارمندان را اخراج ميكند در اينجاست كه ديگر هيچ درآمدي نخواهيد داشت و اين هم يكي از مشكلات كارمند بودن است. داشتن امنيت شغلي و ملي براي آنان كه براي ديگري كار ميكنند و از خود كسب و كاري ندارند مهم است. ولي يك كارآفرين واقعي تمام توان خود را بر اين موضوع متمركز نميكند. او ميداند كه در چند ماه اول شايد اصلاً درآمدي نداشته باشد پس از امنيت مالي خبري نيست. اگر كارآفرينان در ابتدا بر اين مشكل تمركز كنند، بايد همان ابتدا كارشان را تعطيل كنند. ولي كارآفرينان واقعي اينطور نيستند. اين گروه آينده را در نظر دارند و چند قدم جلوتر را ميبينند. ميدانند كه بالاخره پول درميآورند اما نه در چند ماه اول. اما هنگامي كه كارها روي روال بيفتد و پيشرفت كند، سود خواهند كرد و حتي اگر خودشان هم كار نكنند، باز هم درآمد خواهند داشت. و اين معناي واقعي امنيت شغلي است!
- استقلال مالي تنها با اين كه شما در ماه چقدر با كار كردن خودتان پول درميآوريد، سنجيده نميشود. بلكه معيار ديگري هم هست كه بر اساس ميزان درآمدهاي حاصل از اندكي كار كردن يا اصلاً كار نكردن، سنجيده ميشود. اين نوع درآمد را درآمدهاي انفعالي مينامند كه ثروتمندان جامعه چند دهه است كه با آن آشنايند. كارآفرينان موفق جوري كار ميكنند كه با اندكي فعاليت براي مدتي طولاني پول درميآورند يا يك بار دكمه شروع يك فرآيند درآمدزا را فشار ميدهند و سپس بدون هيچ كاري تا ابد درآمد خواهند داشت. كار يك نويسنده يا خواننده هم به اين شكل است. نويسنده كتابي مينويسد، بدينوسيله مشهور ميشود و جريان پولي را كه سالها ادامه خواهد داشت، شكل ميدهد. عدهاي ديگر اين درآمد اساسي را از روش ديگري كسب ميكنند. آنها خودشان كار نميكنند بلكه عدهاي ديگر را استخدام ميكنند كه اين اشخاص برايشان پول خلق ميكنند.
براي خلق اين درآمدها بايد چند كارمند برايتان كار كنند و اين در مورد هر نوع كسب و كاري صدق ميكند. چه سنتي باشد، چه بزرگ و چه كوچك باشد و اصلاً از طريق اينترنت انجام بگيرد. كارمندان براي تامين نيازهاي مالي و داشتن امنيت شغلي و پولي كار ميكنند و يك كارآفرين از فرآيندهاي كارش استفاده ميكند تا جرياني از درآمدهاي انفعالي براي خودش خلق كند. به عبارتي ميتوان گفت كه او يك ماشين پولسازيست. حتي اگر روزي دست از كار بكشد، باز هم ورشكسته نميشود چون دارايي و سرمايهاش پول خلق ميكند نه كار كردنهاي او.
- افرادي كه از همان ابتدا دنبال امنيت پولي هستند، از سرمايهگذاري در كسب و كار ميترسند چرا كه نميتوانند به سادگي ريسك كنند. يك كارآفرين واقعي ميداند كه اگر بخواهد يك ماشين پولسازي درست كند، بايد ريسك كرده سرمايهگذاري كند، هيچ كسب و كاري بدون سرمايهگذاري رونق نميگيرد و توسعه و پيشرفت در يك شغل در كوتاه مدت ممكن نيست و اين كه بايد پول را وارد جريان كار كني تا پول دربياوري!
يك كارآفرين بايد سرمايهگذاري كند، پول خرج كند، عرق بريزد و پس يك يا دو سال به نتيجه دلخواهش برسد. اما يك كارآفرين واقعي در اين شرايط دست از كار نميكشد و فرسوده و نااميد هم نميشود. او در يك بازه زماني كوتاه و محدود فكر نميكند بلكه آينده و سالهاي آتي را در ذهنش ترسيم كرده ميداند كه به رونق رسيدن يك كار شخصي يك شبه ممكن نيست. او ميداند كه پس از تحمل اين مشكلات و خطرها اين پول خرج كردنها به پول درآوردن منتهي ميشود كه جريان درآمدزايي انفعالي را نيز به همراه ميآورد. جريان درآمدزايي به اين شكل نيست كه يك روز پول توليد كند و همان پول فردا از اين جريان خارج شود. درآمدهاي انفعالي زنجيرهاي را شكل ميدهند كه به شكل تصاعدي افزايش مييابند و خلق يكي باعث به وجود آمدن ديگري ميشود. اين ماشين پولسازي ماهها و سالها كار ميكند و در نبود مهندس آن هم از كار نميافتد. در اينجاست كه ميفهميد آن سرمايهگذاريها و صرف زمانهاي طولاني ارزشمند و هدفدار بوده است.
و حالا وضع اين كارآفرين را با يك كارمند مقايسه كنيد. دومي سالها از ترس اين كه كارش را از دست ندهد و چك ماهيانهاش را دريافت كند، سخت كار ميكند و در روزهاي بازنشستگي هم چيز زيادي عايدش نشده است وقتي هم كه بميرد دارايي از خود برجا نگذاشته است.
يك كارآفرين واقعي از سرمايهگذاري نميترسد، ميداند كه يك شبه پولدار نخواهد شد و مثل يك كارمند معمولي فكر نميكند و چند ماه صبر مي كند تا پولهاي خرج شده درآمد توليد كنند؛ باز هم تلاش ميكند تا پس از چند سال ماشين پولسازي درست كند كه در غياب او هم كارش را ادامه ميدهد. درآمد اين كارآفرين از كار كردن شخص او نيست بلكه سرمايه او تعدادي را به خدمت گرفته كه فعاليت آنها، ماشين پولسازي را به راه مياندازد و پيش ميبرد.
منبع:روزنامه تفاهم