PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله زندگی تحت سلطه فراعنه !!!!



باستان شناس
2nd June 2010, 05:48 PM
زندگی تحت سلطه فراعنه
جامعه مصر در دوران سلطنت قديم

براي حفظ اتحاد مصر ، مِنِس ، نخستين فرمانروا ، پايتخت جديدي ساخت که در حدود سي کيلومتري جنوب قاهره امروزي ، در مرز بين مصر عليا و مصر سفلي واقع بود . اين شهر در ابتدا اينه هنج " ديوار سفيد " ناميده مي شد - که وجه تسميه ان داشتن ديوارهايي از خشت گلي سفيد شده اي بود که دور تا دور قصر فرعون را احاطه کرده بودند - و بعد ها " ممفيس " ناميده شد .

تمام فراعنه مقتدر دوره سلطنت قديم از اين شهر بر مردم حکومت مي کردند و مصر را به بالاترين حد قدرت و اعتبار و شهرت رساندند . بر اساس گفته يکي از منابع باستاني ، " مشابه ممفيس هيچ گاه ديده نشده است . "



مورخان نمي توانند دقيقا در مورد شکل ممفيس نظري بدهند ، زيرا شهرهاي مصر باستان که برخلاف معابد و آ رامگاه ها ، از چوب و خشت ساخته شده بودند تا حد زيادي از بين رفته اند . اما بعضي از دانشمندان تصويري از زندگي شهري را در مصر باستان بازسازي کرده اند .

آن ها معتقدند که مردم طبقات مختلف - اشراف ، کاهنان ، کارگزاران حکومتي ، صنعتگران ماهر و کارگران عادي - در اين شهر سلطنتي زندگي مي کرده اند . زندگي مصري ها در ممفيس ، مثل ساير مناطق مصر ، بدون در نظر گرفتن طبقه اجتماعيشان در اطراف فرعون دور مي زد .

فرعون و خانواده اش در قصري بزرگ در قلب شهر زندگي مي کردند . اين قصر با ديوارهاي ضخيم مِنس احاطه شده بود .

اين ساختمان از چوب و خشت ساخته شده بود و روشن و هواگير بود و نسبت به قصرهاي امروزي اسباب و اثاثيه کم تر ي داشت . اسباب قصر شامل صندليهايي با پايه هايي به شکل پنجه شير ، صندوقهايي از آبنوس و عاج براي البسه و جواهرات و تخت هايي باريک با کناره هاي مزين بود و برق طلا در همه جا قابل رويت بود .

کف اتاق ها ، ديوار ها و سقف ها گچکاري بود و با نقاشيهايي که صحنه هاي از زندگي در مصر را نشان مي داد پوشيده شده بود . محتمل است که کف اتاق ها با نقش درياچه هايي پر از ماهي و نيلوفرهاي آبي و ديوار ها با ني هاي پاپيروس که روي آنها غاز هاي وحشي در حال پرواز نمايش داده شده بود ، تزئين مي شدند و احتمالا سقف ها منظره آسمان شب هاي مصر را نشان مي دادند .

هر يک از اعضاي خانواده سلطنتي تعدادي اتاق و تعدادي مستخدم براي خودشان داشتند . چون در بدن اعضاي سلطنتي خون الهي جريان داشت ، لازم بود که انها قبل از ظاهر شدن در برابر مردم شبيه به خدايان و الهه ها لباس بپوشند و همين کار مدت زمان زيادي لازم داشت .

براي مثال روز فرعون با استحمام در يک وان مرمر زيبا شروع مي شد . اين کار تنها استحمام نبود ، بلکه يک ائين مهم مذهبي بود که در حضور تعدادي از درباريان و حضار انجام مي شد .

اين مراسم قسمتي از نظام اداب و معاشرت درباري بود که با گذشت زمان پيچيده تر شد . صرف حضور در اين مراسم خود اعتبار و نشانه شان افراد بود .

جيمز هنري بريستد ، مصرشناس ، اين نظام را چنين توصيف کرده است :

" تمام نيازهاي خاندان سلطنتي توسط بعضي از اعيان که وظيفه شان تامين نيازهاي قصر بود بر آورده مي شد . اين افراد معمولا عنواني متناسب با کارشان داشتند مثل پزشک دربار يا رهبر گروه موسيقي دربار . گرچه آرايش افراد سلطنتي به نسبت ساده بود ، اما هميشه سپاه کوچکي از سازندگان کلاه گيس ، سازندگان صندل ، عطرسازان ، رخت شويان ، شويندگان و نگهبانان رختکن سلطنتي ، اتاق هاي فرعون را اشغال مي کردند .

فرعون پس از پوشيدن لباسهاي لطيف ، به سر گذاشتن تاج و برداشتن ساير نمادهاي پادشاهي اش به سالني که تخت سلطنت در آن قرار داشت مي رفت تا تجارت کشور را هدايت کند . ملکه و شاهزادگان به اتاقهاي مخصوص خودشان مي رفتند ، تا جايي که در ان به ساير درباريان مي پيوستند و تفريح مي کردند .

http://medjai.anzaliblog.com/uploads/g/galaxy/10406.jpg
شهبانوي اعظم ، يا به عبارتي همسر خاصه فرعون ، از نظر سياسي قدرتمند ترين زن در سراسر کشور بود .

فرزندان او مستقيما وارث تخت پادشاهي بودند . اما فرعون معمولا چندين همسر صيغه اي داشت ، که انها هم فرزنداني مي آوردند و در همان قصر زندگي مي کردند .

اگر فرعون از ملکه اش فرزند پسري نداشت ، يکي از دخترانش با يکي از پسران ساير همسران فرعون ازدواج مي کرد .

مصريان هيچ ممنوعيتي براي ازدواج منسوبين سلطنتي با يکديگر نداشتند . آن ها معتقد بودند ازدواج بين خانواده ، خون الهي انها را خالص نگه مي دارد و سلسله سلطنتي فرعون را قوي مي گرداند .

بسياري از اشراف در حومه ممفيس زندگي مي کردند . تعدادي از مورخان معتقدند که انها در ويلا هاي زيبايي که چوب و خشت ساخته شده بود ، ساکن بودند .

اين ويلاها را ديوارهاي بلندي احاطه مي کرد و هر يک باغي داشت که داراي يک استخر پر از ماهي بود که سطح آن را نيلوفرهاي آبي مي پوشاندند .
در يک سمت استخر ، معبدي کوچک قرار داشت که افراد خانواده در ان جا عبادت مي کردند .

اسباب و اثاثيه ، البته نه به خوبي آنچه فرعون داشت ، اتاق هاي ويلا را زينت مي داد . در سالن بزرگ پذيرايي ، که اصلي ترين اتاق بود ، ديوارها و ستون هاي چوبي ، که پايه هاي حايل سقف مسطح ويلا بودند ، با صحنه هايي از زندگي مصري تزئين مي شدند . قالي هايي ضخيم در کف اتاق پهن مي کردند .

در اين نوع خانه ها حتي حمامهايي در داخل خانه وجود داشت که در انجا خدمتکاران ، اشراف را استحمام مي کردند و در کنار حمام ها ، توالت هايي بود که شامل نشيمنگاهي آجري مي شد که روي لگن هاي قابل جابجايي تعبيه شده بود .

بعد از شستشو ، يک خانواده اشرافي عادي ، صبحانه اش را که شامل شراب ، ميوه ، نان ادويه دار ، عسل و خرما بود ، مي خورد . سپس مرد خانواده براي کار نزد فرعون به دربار مي رفت .


اين افراد مهم ترين و قدرتمند ترين کارگزاران فرعون بودند . براي مثال کارگزاري که عنوان " چشم و گوش پادشاه " را داشت ، مسئول بازجويي ها و پرس وجو هاي محرمانه براي فرعون بود . بعضي از اين افراد به وزير در انجام وظايف متعددش کمک مي کردند .

براي مثال ،

يکي از اشراف ممکن بود در سفري همراه با وزير براي بازديد يکي از ايالت ها برود يا به وزير در نقش قاضي اعظم خدمت کند .

http://medjai.anzaliblog.com/uploads/g/galaxy/10404.jpg


http://medjai.anzaliblog.com/uploads/g/galaxy/10405.jpg
جامعه مصر باستان مرد سالار بود . اما وضع زنان ، به خصوص زنان متمول ، در مصر بهتر از زنان در ساير جوامع باستاني يا حتي بعضي کشورهاي امروزي بود .

آنها نمي توانستند مناصب دولتي داشته باشند و نفوذ سياسي ناچيزي داشتند ، اما گاهي زني صاحب شان مي توانست در غياب همسرش در کارهاي حکومتي يا اداره يکي از ايالات کشور کمک کند .

زن مصري مي توانست صاحب ملک و دارايي باشد و غالبا زمين هاي با ارزشي جزء جهيزيه ازدواجش بود ، ازدواجي که تقريبا هميشه توسط والدين عروس و داماد ترتيب داده مي شد .

گرچه شوهر مي توانست اين زمين ها را اداره کند ، ولي زن حق داشت وصيت کند و ملک و دارايي اش را براي هر که خواست ارث بگذارد . زن مصري مي توانست درخواست طلاق کند و معمولا ثلث دارايي هاي بعد از ازدواج زوجين ، به او تعلق مي گرفت .

بعد از طلاق نيز دارايي خودش را پس مي گرفت و حق سرپرستي فرزندان را نيز داشت .

پس از پايان يافتن کار روزانه ، اشراف معمولا به خانه بازمي گشتند تا براي ميزباني يا رفتن به مهماني آماده شوند . خانم ها لباس بلند و تنگ و مردان ، دامن مردانه مي پوشيدند .

لباس ها و دامن ها اگر چه شبيه به مدل البسه طبقات پائين تر بود ، اما از پارچه هاي ظريف تر تهيه مي شد و با رشته هايي از طلا روي انها نقش هايي دوخته مي شد .

آرايش چشم زنان و مردان مشابه هم و بسيار غليظ بود و هم زنان و هم مردان کلاه گيس هاي مشکي داشتند .

همگي بهترين جواهراتشان را مي اويختند . هر خانم يک جعبه ارايش به همراه داشت که حاوي شانه ها ، روغن ها ، قاشق هاي پماد ، زغال سياه و مالاکيت سبز براي آرايش چشم ها و آينه هاي مسي يا نقره اي صيقل داده شده بود . خدمتکاران براي مهمانان گوشت گاو ، بز ، غاز ، لوبيا ، نخود ، انگور ، خرما ، نان و شيريني مي آوردند . زنان و مردان مطابق رسوم جداگانه مي نشستند .

آنها با دست غذا مي خوردند و همراه غذايشان شراب مي نوشيدند . سپس مي نشستند و به تماشاي کارهاي تر دستان ، نوازندگان ، حرکات آکرباتي و دختران رقصنده مي پرداختند .

يک ترانه قديمي نظر يک مصري متمول را نسبت به زندگي چنين توصيف مي کند :

تا وقتي زنده هستي ، به دنبال خواسته هاي قلبت باش ...
شيون کردن هيچ کس را از دردسر رها نمي سازد ...
استراحتي بکن،
کسل ودلسرد نباش
هيچ يک از ان هايي که اين زندگي را ترک گفته اند ، دوباره باز نخواهند گشت .


Write by : Meraj Marjani برگرفته از کتاب " فراعنه مصر " اثر برندا اسميت

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد