PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هنر عکاسی (Photography)



s@ba
30th May 2010, 04:56 PM
http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p4.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p5.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p6.jpg

مقدمه:
هنر عکاسى در میان هنرهاى کاربردى از ظرافت، دقت و اهمیت خاصى برخوردار است. فتوگرافى از دو بخش photo به معنى نور و Graphic به معنى ثبت کردن مى‌باشد که مجموعاً ثبت کردن نور یا نورنگاری، در واقع به معنى عکاسى و عکسبردارى است که با استفاده از وسایل فیزیکى و شیمیایى تصاویر دنیاى خارج را مى‌توان ثبت کرد. بنابراین عکاسى نور است که خود یک‌نوع انرژى است.


عکاسى فى‌نفسه وسیله‌اى است که در آفریدن کار هنرى از آن بهره گرفته مى‌شود. عکاسى در عرصهٔ خلاقیت با هنر وجه اشتراک دارد؛ زیرا هرگونه کار عکاسى با دخالت ماهیتاً با دخالت نیروى تخیل انجام مى‌شود. هرعکس، حتى یک عکس فورى که تصادفاً گرفته شده باشد، بازتابى از نوعى سازماندهى تجربه و ثبت یک صورت ذهنى است. به این ترتیب، موضوع و سبک هر عکس، از دنیاهاى درونى و بیرونى شخص عکاس خبر مى‌دهد.
دوربین معمولاً چیزى بیش از یک وسیلهٔ ثبت در نظر گرفته نمى‌شود؛ اما عکاسى به‌هیچ‌‌وجه یک وسیلهٔ خنثى نیست. هرعکسی، تفسیر دوباره‌اى از جهان پیرامون ماست و ما را عملاً بر آن مى‌دارد که این جهان را به شکلى جدید ببینیم.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p3.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p2.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/definition/p1.jpg


تعریف علمی:عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به‌وسیلهٔ دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو (فیلم) یا سنسور الکترونیکی، گفته می‌شود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور) تاثیر می‌گذارد و باعث ثبت تصاویر می‌گردد.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/begining_of_photography/ph1.jpg



تاریخ پیدایش عکاسى: عکاسى اختراع یک فرد نیست بلکه ماحصل مجموع اکتشافات و تحقیقات افراد بسیارى در حوزه‌هاى مختلف شیمى و صنایع است. اثرات شیمیایى نور از گذشته‌هاى نسبتاً دور بر روى اجسام مختلف اعم از معدنى یا آلى شناخته شده بود و حتى در قرون اولیه، یک معمار رومى به دیگران همواره توصیه مى‌کرده که تابلوهاى خود را همیشه رو به سمت شمال بگذراند تا اشعهٔ خورشید بر آنها نتابد. اکنون بر همه شناخت شده است که نور، رنگ پارچه و گل و گیاهان مختلف را تغییر مى‌دهد و در نواحى کوهستانى و یا کنار دریا حتى پوست بدن را تیره مى‌سازد.



سابقهٔ تاریخى اتاق تاریک یا جعبه‌اى که سوراخى کوچک در یک طرف آن ایجاد مى‌شد، به روزگار قدیم باز مى‌گردد. در قرن شانزدهم همه جا از این ابزار براى نمایش تصاویر استفاده مى‌شد. اختراع نخستین اتاقک تاریک را به لئوناردو داوینچى (۱۵۱۹-۱۴۵۲ م) وجووانى باتیستا دلاپورتا (۱۶۱۵-۱۵۳۸ م) هنرمند و مخترع ایتالیایى نسبت مى‌دهند. ژروم کاردان (۱۵۷۶-۱۵۰۱ م) امکان نصب یک عدسى محدب را در مقابل روزنهٔ اتاق تاریک مطرح کرد.



در دههٔ سوم قرن هیجدهم دوربین نقش ابزراى کمکى در طراحى صحنه‌هاى معمارى را پیدا کرده بود و در همان سال‌ها، حساس بودن اصلاح نقره در برابر نور کشف شد.



در سال ۱۷۲۷ م هانریش شولتس پزشک آلمانى پدیده‌اى را کشف کرد که تأثیرى تعیین‌کننده در ثبت تصاویر داشت. شولتس مشاهده کرد که بطرى حاوى نمک نقره که در کنار پنجره قرار گرفته بود، دو رنگ شده است. سمت رو به نور بنفش تیره و سمت پشت به نور به رنگ اصلى نمک نقره یعنى سفید باقى مانده بود. وقتى شولتس بطرى را تکان داد رنگ بنفش محو شد. وى این آزمایش را چند بار تکرار کرد و نتیجه یکسان بود. این تجربه به نقطهٔ شروع پیوند علم شیمى با اتاق تاریک بود. ده سال بعد 'هه‌لو' عضو فرهنگستان علوم پاریس مشاهده کرد که اگر کاغذى را با قلمى که مرکب آن نیترات نقره است بنویسیم، هرچند در ابتدا بى‌رنگ است، اگر در معرض نور قرار گیرد، رنگ نوشته سیاه مى‌شود.



در پایان قرن هیجدهم میلادى شیمیدان سوئدی، میشل در تجربیات خود به پدیدهٔ سیاه شدن کلرور نقره تحت تأثیر نور، به این موضوع اشاره مى‌کند که تمام پرتوهاى رنگی، به یک نسبت و با یک سرعت تأثیر نمى‌کنند.



اکنون در دنیا مورد قبول است که ثبت تصویر و ثابت کردن آن براى مدت بسیار طولانى یک اختراع فرانسوى است. اولین تصویر ثابتى که بتوان آنرا عکس نامید توسط ژوزف نیسفورنیپس مخترع فرانسوى (۱۷۶۵-۱۸۳۳) تهیه شد. وى در سال ۱۸۲۲ در پنجاه و هفت سالگى توانست نخستین تصویر تثبیت شدهٔ دائمى را تولید کند؛ اما نخستین کار برجا مانده از وى به چهار سال پس از این تاریخ مربوط مى‌شود.



شخص دیگرى که کارنیپس را تکامل بخشید لوئى داگر (۱۸۵۱-۱۷۹۹ م) نقاش و طراح صحنهٔ فرانسوى بود. وى پس از ده سال دستگاهى به‌نام داگرتوتیپ را اخترا ع کرد. این دستگاه که تصویر مثبت تولید مى‌کرد، در سال ۱۸۳۹ به نمایش درآمد و به این ترتیب عصر عکاسى آغاز گردید. پس از داگر، ویلیام هنرى فاکس تالبت (۱۸۰۰-۱۸۷۷) انگلیسى به فکر افتاد تا تصاویر بر روى صفحهٔ کاغذى ثبت شود. وى اولین کسى بود که توانست یک عکس منفى (نگاتیف) روى کاغذ به‌وجود آورد و با عکسبردارى مجدد از آن بر روى کاغذ، امکان تکثیر نسخه‌هاى متعدد، به صورت مثبت (پوزیتیف) را فراهم کرد. روش کار وى به این ترتیب بود که یک عکس منفى مثلاً نقش سفید یک برگ درخت را در زمینهٔ سیاه، روى یک کاغذ حساس دوم قرار داد. آنگاه این دو کاغذ را زیر فشار یک شیشهٔ جام در معرض نور آفتاب گذاشت، کارى که ما امروزه آن را چاپ کنتاکت مى‌نامیم. نور از قسمت‌هاى سفید برگ در نگاتیف عبور مى‌کرد و تصویر سیاهى روى صفحهٔ حساس دوم تشکیل مى‌داد. در عین حال نور از قسمت‌هاى تاریک نگاتیف عبور نمى‌کرد، بنابراین آن قسمت‌هاى روى کاغذ دوم سفید مى‌ماند. نتیجه کار تصویر مثبتى بود از شیء اصلى یعنى برگ تیره در زمینهٔ سفید. این آزمایش شالودهٔ اصلى عکاسى بر مبناى تصاویر مثبت و منفى را تشکیل داد. وى روش ابداعى خود را کالوتایپ نامید. بعدها هرشل واژهٔ فتوگرافى را ابداع کرد که تا امروز رایج است.



نخستین عکس داگر تقلیدى بود از نوعى طبیعت بیجان که نقاشى بنام شاردن مبتکر آن بود. قایق بادبانى اثر فاکس تالبت، به نقاشى‌هاى دریایى نقاشان انگلیسى همان دوره شباهت دارد.



پس از دگرگون‌سازى شیوهٔ زندگى توسط انقلاب صنعتی، ابزارهاى خاص براى ثبت این دگرگونى اختراع شدند و عکاسى دستخوش یک رشته اصطلاحات سریع مانند اختراع عدسى‌هاى بهتر، نگاتیوهاى شیشه‌اى و روش‌هاى جدید شیمیایى شد.



فیلم‌هاى حلقه‌اى توسط جورج ایستمن (۱۹۳۲-۱۸۵۴ م) عکاس آماتور امریکایى ساخته و به بازار عرضه شد. تا این زمان هنوز دوربین‌هاى سنگین شیشه‌اى رایج بودند و عکاسى براى همگان میسر نبود. در سال ۱۸۸۸ م ایستمن دوربین سبک و ارزان و سادهٔ کداک را به بازار عرضه کرد که در آن به اندازهٔ ۱۰ عکس، فیلم وجود داشت و بعد دوربین ساده‌اى براى بچه‌ها ساخت. شعار وى چنین بود: 'تکمه را فشار دهید، باقى کار با ما!' و رؤیاى او به این ترتیب به وقوع پیوست. ابداعات او انقلابى در عرصهٔ همگانى شدن عکاسى بوجود آورد.



همزمان با این تلاش‌ها و تجارب در زمینهٔ عکاسى سیاه و سفید، تلاش‌هایى نیز براى عکاسى رنگى انجام شد ولى با موفقیت همراه نبود. تا ‌آنکه ثابت شد که تمامى رنگ‌ها از ترکیب سه شعاع نورى قرمز، سبز و آبى به دست مى‌آیند و این مسأله راهگشاى اختراع عکاسى رنگى شد.
امروزه با بکارگیرى تجهیزات و دستگاه‌هاى الکترونیکى تصاویر چاپى در کوتاهترین زمان ممکن به تمامى نقاط جهان ارسال و منتشر مى‌شود و عکاسى تبدیل به رسانه‌اى گویا و زبانى جهانى شده است. در مجموع عکاسى از آغاز پیدایش آن در میانهٔ سدهٔ نوزدهم میلادى تاکنون راهى طولانى را سپرى کرده است.
تاریخچهٔ عکاسى در ایران: آغاز عکاسى در ایران به دوران قاجار و سلطنت ناصرالدین‌شاه باز مى‌گردد. از عکس‌هاى موجود از این دوران مى‌توان به راه و رسم زندگى سنتى آن زمان پى برد و تصاویرى که از ابنیه و عمارات آن دوران به‌جا مانده براى مطالعات تاریخى قرن نوزدهم ایران ارزشى مستند دارد و در ضمن اطلاعاتى از نظام حکومتى دولت قاچار و سلسله مراتب آن براى ما به تصویر مى‌کشد.



در دوران قاجار پادشاهان یکى بعد از دیگرى تلاش کرده‌اند که از طریق توسعهٔ مبادلات فرهنگى و اقتصادى با غرب، کشور را از حالت انزوا بیرون آوردند. عکاسان ایران در آن روزگار از سه گروع عمده تشکیل مى‌شدند: یک گروه عکاسانى بودند که کار تحقیق دربارهٔ تفاوت‌هاى فرهنگى و طبیعى اقوام مختلف را برعهده داشتند و به مؤسسات کاو‌ش‌هاى علمى و جغرافیایى اروپا تعلق داشتند. گروه دوم عکاسان بومى بودند که کشفیات جدید فنى را براى سرگرمى و بدون هدف مشخصى تجربه مى‌کردند و سومین گروه عکاسان حرفه‌اى بودند که از راه فروش عکس کسب درآمد مى‌کردند.



اولین دست‌اندرکاران عکاسى در ایران، اروپائیانى از فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در مدرسهٔ دارالفنون تهران تدریس مى‌کردند. مدرسهٔ فنى و حرفه‌اى دارالفنون براى تربیت افسران، مهندسان غیرنظامى و نظامی، پزشکان و مترجمان توسط امیرکبیر تأسیس شد. ده سال بعد در سال ۱۸۶۰ م عکاسى نیز در برنامه‌هاى دارالفنون افزوده شد.



احتمالاً اولین شخص خارجى که در ایران عکس را چاپ کرد، 'ژول ریشار' فرانسوى بود که در حدود سال‌هاى ۱۸۴۶-۱۸۴۴ م به ایران آمد و دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت. اولین مجموعه عکس از آثار تاریخى ایران توسط لوئیجى پِشِه (Luigi Pesce) سرهنگى از اهالى ناپل در مهاجرت به ایران تهیه شد. نسخهٔ دومى از این مجموعه در همان سال تهیه و براى ویلیام اول، پادشاه پروس فرستاده شد. مجموعهٔ اول احتمالاً در یک مجموعهٔ شخصى در رم بعدها یافت شده است. آلبوم دیگرى نیز که به موزهٔ متروپولیتن نیویورک اهدا شده و شامل ۷۵ قطعه عکس است، احتمالاً همان آلبومى است که براى پادشاه پروس ارسال شده بود. این آلبوم در اصل متعلق به اردشیر میرزا، نوهٔ فتحعلى‌شاه بود. اهدا‌کنندهٔ این آلبوم معتقد است که پِشِه یکى از چند عکاسى است که آثارشان در آن مجموعه گرد آمده است.آلبوم متروپولیتن شامل موضوعات متعددى است.



سه پرتره از ناصرالدین‌شاه در جوانى و یک عکس گروهى در این مجموعه وجود دارد. بیشتر تصاویر این آلبوم نشاندهندهٔ معمارى آن روزگار است.از جمله کاخ‌هاى تشریفاتی، مساجد و تکایا، دروازه‌هاى شهری، عمارات دولتى و مسکونی، بقعه‌ها، مقابر و پل‌ها و اماکن تاریخى را مى‌توان نام برد و نیز تصاویرى از نمایش‌هاى دربارى و مناسبت‌هاى مهم دولتى که نشانگر جلال و شکوه دربار قاجار است. این آلبوم همچنین شامل دو تصویر از دو تابلوى نقاشى است: یکى پرتره‌اى از فتحعلى‌شاه و دیگرى یک سان نظامى است.



در اواسط سلطنت ناصرالدین‌شاه (۱۲۹۰-۱۳۰۰ هجرى قمری)، پس از سفر دوم شاه به فرنگ، بعضى همراهان شاه مختصر اطلاعاتى راجع به عکاسى بدست آوردند. در بدو پیدایش عکاسی، محدودیت‌هاى فنى عکسبردارى موجب مى‌شد تا عکسبردارى از ابنیه و عمارات رونق پیدا کند. در میان عکس‌هاى موجود در آلبوم ایتالیایى با امضاى پِشِه دو منظره از دروازه‌هاى شهر، کاخ گلستان و نیز آثارى از ویرانه‌هاى تخت‌جمشید و نقش رستم و طاق بستان با حال و هوایى شاعرانه وجود دارد. قدیمى‌ترین عکس‌هاى این آلبوم بین سال‌هاى ۱۸۵۲تا ۱۸۵۵ گرفته شده‌اند.



مجموعه عکس دیگرى که گویاى وضعیت زندگى در دوران قاجار است، متعلق به لوئیجى مونتابونه، عکاس مشهور تورنیو است. این مجموعه شصت و دو قطعه عکس است که در سه آلبوم و در بخش‌هاى متفاوت گردآورى شده است. مونتابونه همراه یک هیئت سیاسى به ایران آمده بود. ناصرالدین‌شاه بارها به وى لقب عکس‌باشى داد. عکس‌هاى او از مکان‌هاى تاریخى ایران در نمایشگاه جهانى هاریس (۱۸۶۷ م) به نمایش درآمد و نشان افتخار دریافت کرد.



عکس‌هاى وى سند تاریخى بى‌نظیرى است که گویاى وضعیت زندگى مردم و درباریان است. گرچه در این عکس‌ها زنان وجود ندارند، اما مردان طبقات مختلف اجتماع حضور مشخص دارند و سلسله مراتب اجتماعى آنها با چگونگى قرار گرفتن در تصویر کاملاً نشان داده شده است.



آنچه از یادداشت‌هاى شخصى ناصرالدین‌شاه بدست‌ آمده نشانگر آن است که وى با روش‌هاى علمى و فنى عکاسى و طرز کار دوربین‌هاى مختلف آشنا بوده است و اغلب از دوربین‌هاى بزرگ با سه پایه استفاده مى‌کرده است. قدیمى‌ترین عکس‌هاى ناصرالدین‌شاه عبارتست از پرتره‌اى که از خودش گرفته و پرتره‌اى تمام رخ از مادرش.



از عکاسان دربار به‌جز آقا رضا مى‌توان از عبدالله میرزا قاجار نام برد. وى از دانش‌آموختگان دارالفنون بود و عکاسى را در فرانسه فرا گرفت. وى در آموزش عکاسى حرفه‌اى در ایران نقش مؤثرى برعهده داشت.



از اوایل سلطنت مظفرالدین‌شاه در ۱۳۱۴ قمرى عبداله میرزا در بالاخانه‌هاى دارالفنون عکاسخانه دایر کرد و فن عکاسى را متداول کرد. بسیارى از عکاس‌هاى بعدى از شاگردان وى بوده‌اند. این عکاسخانه تا اوایل مشروطیت دایر بود و عکاس دیگرى کارهاى عکاسى دربارى را انجام مى‌داد، بنام میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشى که از خدمتگزاران دربار مظفرالدین‌شاه بوده است. معروف است که مظفرالدین‌شاه سخت شیفتهٔ عکاسى بود و خود عکاس آماتور بوده است.



در همان دورانى که ایرانیان سرگرم آموختن عکاسى بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان، مشغول عکاسى از فضاى شگفت‌انگیز پیرامونشان بودند. برجسته‌ترین و پرکارترین عکاس حرفه‌اى ایران در پایان قرن نوزدهم، 'آنتوان سوریوگین' بود که سراسر ایران را زیر پا نهاد و از مردم، مناظر، معمارى و اشیاء عکس‌هاى زیادى گرفت. عکس‌هاى وى در سفرنامه‌ها و داستان‌ها فراوان مورد استفاده قرار مى‌گرفت بى‌آنکه نامى از وى برده شود. سوریوگین محیط خود را با دید همه جانبه‌اى تصویر مى‌کرد. کارگاه وى درخیابان دولت در تهران قرار داشت و عکس‌هایش در نمایشگاه بروکسل در ۱۸۹۷ به کسب مدال طلا نایل شد. سوریوگین به کیفیت نور و تغییرات آن توجه خاص داشت و پیداست که اغلب عکس‌هایش را در اواسط روز مى‌گرفته است. وى اغلب فرد یا گروهى را در زمینهٔ عکس‌هایش قرار مى‌داد تا ضمن نشان دادن تاریخى بودن موضوع، مقیاس را نیز ببینند، القاء نماید.



یکى از تکنیسین‌هاى عکاسخانه عبداله میرزا بنام ایوانوف که براى خود اسم ایرانى 'روسى‌خان' را انتخاب کرده بود، پس از سفر به روسیه، با یکى از شرکت‌هاى لوازم عکاسى براى تهیه شیشه، کاغذ و مقواى عکاسى قراردادى منعقد نمود و در خیابان علاءالدوله عکاسخانه‌آى دایر نمود. عکس‌هاى او همه مارک روسى‌خان دارند. در انقلاب مشروطه و چند سال بعد، این عکاس‌خانه مرکز آزادیخواهان و اغلب عکس‌هاى آن مربوط به بزرگان مشروطه و مهاجرت و غیره بوده است. این عکاسخانه تا سال ۱۲۹۹ هجرى شمسى دایر بوده است. روسى‌خان با محمدعلیشاه به اروپا رفت و کارهاى عکاسخانه توسط مهدى مصورالملک ادامه یافت و سپس تعطیل شد.



از شاگردان عبداله میرزا دو نفر دیگر بنام 'ماشااله خان' و 'خادم' در اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی، عکاسخانه‌هاى دیگرى برپا کردند که هر دو در خیابان ناصریه بود، که عکس‌هاى ارزان‌ترى مى‌انداختند.



با آغاز مشروطیت مردم تمایل داشتند چهرهٔ رهبران خود را مشاهده نمایند و رواج این‌گونه عکس‌ها مصداق این تمایل است. به‌تدریج ثبت چهره‌هاى معروف گسترش یافت. و با ایجاد تحولات مختلف، عکس از انحصار دربار خارج شد و موضوعات اجتماعى و واقعى موضوع عکاسى قرار گرفت.



مبناى کار نخستین عکاسان اروپایى توجه به فرم و اصول زیباشناختى بود اما عکاسان ایرانی، اروپائیان را سرمشق خود قرار مى‌دادند. آنچه از روى آثار و نوشته‌هاى دوران قاجار به‌دست آمده نشان مى‌دهد که ایران در اواخر قرن نوزدهم در حال دگرگونى بوده است و جامعهٔ سنتى ایران در تلاش براى انطباق خود با علوم و فنون و اندیشه‌هاى غرب به سر مى‌برده است.



با آغاز مشروطیت زمینه براى عکاسى مطبوعاتى فراهم شد. از ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲ هـ . ش مطبوعات فعالیت وسیع‌ترى یافتند و کاربرد عکس بیشتر شد و تحولات اساسى در عکس‌ها ظاهر شد. عکس‌هاى این دوران بسیار برجسته و متفاوت است. با کودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هـ . ش مطبوعات مجدداً دچار رکود و رخوت شد و عکاسى در حاشیه قرار گرفت. عکس‌هاى دههٔ ۳۰ و ۴۰ بیشتر جنبهٔ تبلیغاتى و رسمى داشتند. در اواخر دههٔ ۴۰ به‌دلیل ظهور و گسترش گرایشات هنرى و پیچیده شدن مبارزات سیاسی، به‌تدریج فضاى جدیدى بوجود آمد که عکاسى را نیز متأثر ساخت. بعد از این دوران با پیشرفت تجهیزات عکاسى و گسترش فعالیت مطبوعات، عکس به عنصرى مهم و تأثیرگذار بدل گشت.



انواع عکاسى: اغلب مردم عکاسى را وسیلهٔ ثبت لحظه‌ها مى‌دانند؛ اما برخى عکاسان آن‌‌را به مثابهٔ یک ابزار هنرى بى‌نظیر یافتند که مى‌تواند در خدمت بیان هنرى قرار گیرد. از این‌رو عکاسى چیزى وراى ثبت موضوع مى‌تواند باشد. در آغاز اغلب عکاسان از هنرهاى نقاشى و مجسمه‌سازى دوران خود تقلید مى‌کردند. بعدها عکاسى گرایش‌ها و شاخه‌هاى متعددى پیدا کرد و هنرمندان هر شاخه به‌طور تخصصى به کار پرداختند؛ مثل عکاسان مستند، عکاسان هنری، تبلیغاتی، زیرآب و ... .



تبلیغاتى:شاخه‌اى است از عکاسى که در آن عکس‌هایى براى تبلیغ، رونق دادن به فروش، ارائه خدمات و آگاه کردن مردم گرفته مى‌شود. قبل از اختراع چاپ ماشینی، عکس به‌وسیله هنرمند طراحى مى‌شد تا آماده چاب در روزنامه‌ها و مطبوعات شود. پس از اختراع فیلم رنگی، مدت‌ها طول کشید تا چاپ مکانیکى عکس‌هاى رنگى در سطح گسترده امکان‌پذیر شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/181.jpg



با پیشرفت در زمینهٔ تکنولوژى چاپ عکس، تقاضا براى عکس‌هاى تبلیغاتى افزایش یافت و چاپ در سطح انبوه، موجب کاهش هزینه شد. امروزه شاهد تنوع و کثرت پوسترها، بروشورهاى تبلیغاتی، بیل بوردها و عکس‌هاى تبلیغاتى در روزنامه‌ها و مجلات هستیم. این تبلیغات در عرصهٔ تلویزیونى نیز در همین مجموعه قرار دارد.




هنرى:عکاسى هنرى هنر نشانه‌سازى یا هنر طراحى نور است که تاریخ پربارى دارد. خصوصاً در انگلستان که عکاسى در واقع ادامهٔ فعالیت پیشگامانى نظیر 'بلیام هنرى فوکس تالبوت' ، اچ. پى رابینسون، اسکار گوستاوریجلند، جولیا مارگارت کامرون و ... بوده است و از دوربین‌ براى خلق اثرى هنرى بهره گرفته شده است.




http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/182.jpg




از مهم‌ترین اصول درک یک اثر هنرى داشتن تجربهٔ شخصى و دریافت محتوا از طریق شکل ظاهرى قوى و جذاب و توجه به اثر است. قدرت انتقال مفاهیم بدون کلام، در عکس یک رویداد هنرى منحصر به‌فرد را بیان مى‌کند.






در نیمهٔ دوم قرن بیستم، روش‌هاى زیبایى‌شناسى به شکل‌هاى گوناگون ادامه یافت که شامل نمایش دقیق و عینی، عکاسى مستقیم، عکاسى مطبوعات براساس علائق شخصی، پیکتورالیسم نو و ... مى‌باشد.



فتوژورنالیسم (روزنامه‌اى):عبارت فتوژورنالیسم اولین بار در سال ۱۹۲۴ م توسط فرانک لوترمرت، رئیس دانشگاه میسورى به‌کار گرفته شد. فتوژورنالیسم یعنى اتحاد کلامى لغت و تصویر براى ایجاد یک ارتباط قوى و مؤثر. گرچه روزنامه‌نگاران با استفاده از دوربین عکاسی، تصویر را براى بیان بیشتر گزارش، ارائه مى‌دهند. اما امروزه عکس‌هایى در این موضوع تهیه مى‌شود که نیاز به همراهى بیش از اندازهٔ متن و یا زیرنویس ندارد. بلکه لازم است پنج اصل معروف 'چه کسی، چه وقت، کجا، چرا و چگونه' در آنها مراعات شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/183.jpg



زیر آب:عکاسى زیرآب کلیه‌ٔ تلاش‌هایى است که در جهت عکسبردارى (حتى فیلم‌برداری) در زیر آب صورت مى‌گیرد. از عکسبردارى در استخر معمولى با کمک دوربین ضد آب گرفته تا عکس‌هاى حقیقى و علمى که با دستگاه کنترل از راه دور از اعماق دریاها گرفته مى‌شود.در دههٔ ۱۹۰۰ جک ویلیامسون، روزنامه‌نگار، عکاس و نویسندهٔ امریکایی، وسیله‌اى اختراع کرد که سینماتوگرافى از زیر آب را عملى ساخت. این وسیله در ساختن اولین فیلم سینمایى تجارى به نام بیست هزار فرسنگ زیر دریا استفاده شد.


http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/184.jpg


قبل از اختراع این دستگاه از دوربین‌هاى ساده درون جعبه‌هاى ضد آب و یا در مراحل بعدى از دوربین‌هاى ضد آب استفاده مى‌شد.در سال ۱۹۲۷ مجله جغرافیاى ملی، اولین عکس‌هاى رنگى زیر آب را منتشر کرد. این عکس‌ها توسط دکتر ویلیام لانگلى و چارلز مارتین تهیه شدند.پیشرفت دستگاه تنفس غواصى در سال ۱۹۴۳ عکاسان را از حمل وسائل سنگین و دست‌وپاگیر رهایى داد و انگیزهٔ عکاسان براى ساخت و طراحى وسایل بهتر عکاسى زیرآب بیشتر شد.


هوایى:پیش از بکارگیرى گیرنده‌هاى تصویر دیجیتال، جمع‌آورى تصاویر هوایى از هواپیماها و سکوهاى فضایی، از مواد و محصولات عکاسى با کیفیت بالا و قدرت تفکیک بسیار عالى استفاده مى‌شد.پیشرفت‌هاى اخیر در تصویرسازى هوایى برپایه انتقال سریع تصاویر استوار شده‌اند. گیرنده‌هاى دقیقى تصاویر دیجیتال را در لحظهٔ گرفته شدن، به زمین مخابره مى‌کنند و نحوهٔ عملکرد، کاربردها، استفاده‌هاى تصویرسازى هوایى را دچار تغییرات فراوانى کرده است. البته هنوز در مواقع ضرورى از دوربین‌ها و فیلم‌هاى قابل ظهور و چاپ استفاده مى‌شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/ph20.jpg


از موارد استفاده و کاربردهاى تجارى تصویرسازى هوایى مى‌توان، برنامه‌ریزى شهرى و ناحیه‌ای، جنگل‌داری، مطالعات محیط‌ زیست و طبیعت، بررسى جمعیت، تولید محصولات کشاورزی، زمین‌شناسی، کشف منابع طبیعى و ... را نام برد.
فضایى:این نوع عکاسى اغلب براى توصیف تمام تصویرهایى بکار مى‌رود که از طریق قمرهاى مصنوعى به زمین ارسال مى‌شوند. همینطور اکثر تصاویرى ک با وسایل مختلف در فضا گرفته مى‌شوند و نیز بخشى از طیف‌هاى الکترومغناطیسى که به‌صورت الکترونیکى ضبط مى‌شود و سپس به ایستگاه‌هاى دریافت تصاویر در زمین انتقال مى‌یابند، نیز شامل این تعریف مى‌شوند.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/193.jpg



ورزشى:تقریباً همهٔ عکس‌هایى که در تمرین‌هاى پیش از مسابقه و عکس‌هائى که پس از مسابقه گرفته مى‌شود نیز عکس ورزش محسوب مى‌شوند. عملاً هر فردى در یک مسابقهٔ ورزشى مى‌تواند عکس‌هاى ورزشى بگیرد.




http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/187.jpg



عکاسى ورزشى موضوعاتى مثل قهرمان‌پرورى ورزشکاران، تلاش آنها، شکست‌ها و نظایر این را به تصویر مى‌کشد. و یا حتى عکس‌هایى از واکنش‌هاى بازیکنان و تماشاگران را ثبت مى‌کند.عکاسان ورزشى با دروبین خود، صحنه‌هاى مختلف را در وضعیت‌هاى ایستاده، نشسته، درازکش و با بالا و پایین کردن ارتفاع دوربین خلق مى‌کنند.
نمایشى:عکس‌هاى نمایشى لحظه‌هاى ثابتى از صحنه بازى در یک نمایش را به ثبت مى‌رسانند. هدف بازنمایى هیجان صحنهٔ نمایش و فیلم است. این عکس‌ها باید دقیق و واضح و با تمام جزئیات باشند. معمولاً این عکس‌ها در حین تمرینات گرفته مى‌شوند تا در روزنامه‌ها و یا براى تماشاگران در سالن نمایش، ارائه شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/189.jpg



از عکاسى نمایشى براى تبلیغات، روزنامه‌نگارى و چاپ پوستر بهره گرفته مى‌شود و براى چاپ آنها از نسخهٔ اصلى استفاده مى‌شود. در این عکس‌ها، حال وهواى بازى و نمایش نشان داده مى‌شود؛ و این‌که نمایش کمدی، تراژدی، کلاسیک، عامه‌پسند و یا گونه‌اى دیگر است. این عکس‌ها باعث ایجاد علاقه براى تماشاى نمایش مى‌شود.
معمارى:عکس‌هایى را در بر مى‌گیرد که از نماى کلى بناها یا ساختمان‌ها، بخش‌هاى بیرونى و درونى را ثبت مى‌کند. همچنین عکاسى از بناهاى تاریخى و پل‌ها، برج‌ها، طاق‌ها، دیوارها و مجسمه‌ها در این شاخه از عکاسى مى‌گنجد.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/188.jpg



وظیفهٔ اصلى عکس‌هایى که به عکاسى معمارى مى‌پردازند، این است که بناها را همان‌طور که هستند، بر سطح دو بعدى نمایش دهند.



مستند:عکاسى مستند، نمایش دنیاى واقعى است که به‌قصد القاء مطلبى مهم به بیننده به‌وجود آمده است.عکاسى مستند بر نمایش غیردستکارى شده و واقعى موضوع براى یک قصهٔ از پیش تعیین شده با کادربندی، موضوع مستقیم و صریح و به دور از تعصب و تحریف مى‌باشد. در عکاسى مستند، عکسبردارى واضح و صادقانه از موضوع‌هاى مقابل دوربین با بررسى‌هاى متعدد و متفاوت از دیدگاه‌هاى گوناگون و در مواردى نیز همراه با بکار بردن اصول زیبایى‌شناسى عکس‌هاى لحظه‌اى اهمیت بسزایى دارد.




http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/190.jpg



درک این نکته که دوربین ضمن القاء حقیقت توانایى تفسیر و نقد آن را نیز دارد، منجر به آغاز دومین مرحله در تکوین تاریخ عکاسى مستند شد، پى بردن به قابلیت‌هاى دوربین در اینکه مى‌تواند به مثابهٔ آینه‌ای، جامع را نشان داد، خود عرصهٔ تازه‌اى را پیش‌روى عکاسان نهاد.
مستند - اجتماعى:عکاسى مستند - اجتماعى سبکى مشابه عکس مستند است؛ اما از ثبت و ضبط سادهٔ رویدادها فراتر رفته و بر نکته‌اى قابل توجه در عکس تأکید مى‌کند.از عکاسان جامعه‌شناسان معروف مى‌ةوان کارتیه برسون، ارنست هاس، بروس دیویدسون، لارى لاروس، ادى آدامز، یوجین ریچاردز و میلتون روگوین را نام برد.




http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/191.jpg



امروزه عکاسى مستند با هنر، علوم، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسى و بسیارى از شاخه‌هاى دیگر درآمیخته است.
دیجیتالى:در دههٔ گذشته، هدف از عکاسى دیجتیال، رشد و پیشرفت روش‌هاى نمایشى ثبت و ضبط تصاویر موجود براى رقابت با کیفیت سنتى تصاویر تولید شده با 'هالوژن‌هاى نقره' بوده است. اغلب به این نکته اشاره مى‌شود که عکاسى دیجیتال داراى مزایایى است که مى‌تواند از شیوه‌هاى سنتى ممتاز شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/photography_types/192.jpg




براى عکاسى دیجیتالى سه راه قابل دسترس وجود دارد: یکى استفاده از دوربین‌هاى الکترونیکى است که در این روش، تصاویر به‌صورت علائم ویدئویى بر روى یک دیسک کوچک لغزان دو اینچى ضبط مى‌شود و هنگام استفاده از این علائم، به وضع و ترتیب دیجیتالى تبدیل مى‌شود. شیوۀ دیگر استفاده از نوعى دوربین دیجیتالى با قطع متوسط (۳۵ میلیمتری) است که انرژى نورى در لحظهٔ فشردن دگمهٔ شاتر به اطلاعات دیجیتالى تبدیل مى‌شود. این اطلاعات روى یک دیسک سخت قابل حمل و ضبط است تا بعداً توسط کامپیوتر، تغییر اصلاح و بازبینى گردد. آخرین روش با کمک اسکنر فیلم بوجود مى‌آید. اسکنر، تصویر اسلایدها یا نگاتیو را به تصاویر دیجیتالى با کیفیت عالى تبدیل مى‌کند.


کمپوزیسیون تصویر:
هر موضوعى مى‌تواند تصویرى ایجاد کند با ترکیبى مناسب و زیبا؛ به‌شرط آن‌که وقت کافى صرف آن گردد. کمپوزیسیون تصویر یک هنر حقیقى است و عوامل بسیارى در این کار دخالت دارند که هر یک به‌ تنهایى مى‌تواند در شرایط خاص باعث موفقیت یک تصویر شود.



وحدت موضوع:در هر تصویر یک موضوع اصلى وجود دارد که عناصر دیگر تابع موضوع اصلى و در جهت ارتقاء اهمیت عنصر اصلى عمل مى‌کنند. در شرایط مختلف، تصویر داراى درجه دوم و تابع است که هر یک مى‌تواند موضوع اصلى براى تصویرى دیگر باشد؛ اما در خدمت موضوع اصلى خواهد کرد.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/scenography_composision/ph6.jpg



ترکیب کردن یک عکس یعنى قرار دادن عناصر تابع در رابطه با موضوع اصلى به‌گونه‌اى که موضوع اصلى همیشه برترى خود را حفظ کند. با این همه برجسب نوع تصویرى که قرار است تهیه شود مسائلى را باید در نظر گرفت. در یک طبیعت بیجان با تغییر محل اجزاى تصویر و گردآورى آنها به اشکال گوناگون مى‌توان به ترکیب‌هاى جالبى دست یافت. با ایجاد سایه‌روشن‌هاى حساب شده نیز همیشه امکان دستیابى به یک شکل هماهنگ وجود دارد.


پلان‌بندى و احساس بُعد:در هر تصویر پلان‌هاى مختلف مى‌توان بوجود آورد. این کار را مى‌توان به وسیلهٔ نقطهٔ دید و پرسپکتیو، عمق میدان و نور ایجاد کرد که در موفقیت یک تصویر بسیار مؤثر است. به این ترتیب عدسى دوربین احساس عمق و بُعد را در نظر بیننده به‌وجود مى‌آورد. پلان اول در کمپوزیسیون اهمیت زیادى دارد. مخصوصاً در عکاسى از منظره موضوعى که بدون پلان اول مرکز توجه قابل دقتى ندارد، معمولاً با قرار دادن پلان اول در آن به یک اثر هنرى تبدیل مى‌شود.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/scenography_composision/ph5.jpg

عدم تقارن:محل قرار گرفتن موضوع اصلى اهمیت بسیار زیادى دارد و باعث توفیق یک تصویر یا برعکس عدم موفقیت آن خواهد شد. در هر تصویر نواحى برترى وجود دارد که چشم درست دارد در آن‌جاها آرام بگیرد. معمولاً این نقاط برتر در تقاطع خطوط فرضى قرار دارد که تصویر را از عرض و طول به سه قسمت مساوى تقسیم مى‌کند.


وقتى موضوع بر روى یکى از این چهار نقطهٔ قوى قرار گیرد یک کمپوزیسیون نامتقارن ایجاد خواهد شد. اگر در عکاسى از یک منظره خط افق در وسط تصویر قرار گیرد همهٔ عناصر بالا و پایین این خط داراى ارزش مساوى خواهند شد و در این صورت منظور موردنظر عکاس نامعلوم خواهد ماند. در کمپوزیسیون نامتقارن، براساس استفاده از یک نقطهٔ قوی، موضوع داراى ارزش و اهمیت خواهد بود و چشم بیننده پس از حرکت در تمام بخش‌هاى تصویر، روى موضوع اصلى متمرکز خواهدشد.


هماهنگى:ارتباط بین اجزاى مختلف یک تصویر باید به‌گونه‌اى هماهنگ صورت بگیرد. این هماهنگى شامل هماهنگى در موضوع، هماهنگى در خطوط، هماهنگى در رنگ‌ها و هماهنگى ارزش‌ها و توده‌ها باشد. هماهنگى موضوعى مثل دریا، آسمان، ساحل و ... هماهنگى خطوط مثل ابرهاى کشیده، ساحل و ... ؛ هماهنگى رنگ‌ها مثل گل‌هاى شقایق میان گندم‌ها و هماهنگى ارزش‌ها و توده‌ها مثل رشته‌کوه‌ها.


نظم و ترتیب:آن‌چه ما را در شکل دادن به کمپوزیسیون بیشتر عکس‌ها راهنمایى مى‌کند، نظمو ترتیب است. موضوع اصلى با کمک نظم و ترتیب ارزش کامل خود را نشان مى‌دهد. در یک تصویر نباید از عناصر زیادى استفاده شود و باید تنها عناصر لازم و مثبت انتخاب شوند. وجود عناصر زیاد در یک تصویر، باعث بى‌نظمى و آشفتگى خواهد شد. گاه مى‌توان با بزرگ‌تر نشان دادن موضوعاصلى و ایجاد عکس ساده، تمرکز بر موضوع را ایجاد نمود.


اصل نظم در مورد زمینه نیز باید رعایت شود. در شروع کار بهتر است زمینه‌هاى ساده مانند آسمان، دریا، برف، دیوار و غیره استفاده شود. با گذشت زمان و اندوختن تجربه مى‌توان از زمینه‌هاى مختلف براى ایجاد محیط مناسب استفاده کرد. براساس اصل نظم نباید در یک تصویر چندین مرکز توجه با ارزش یکسان وجود داشته باشد؛ زیرا موجب سرگردانى نگاه بیننده خواهد شد. البته در اکثر موارد نقطهٔ توجه دومى وجود دارد که در واقع موجب تأکید بیشتر بر ارزش‌هاى موضوع اصلى مى‌شود.


به‌طورکلى باید تصدیق کنیم که اگر عکسى خوب ترکیب نشده باشد و عناصر آن خوب انتخاب نشده باشند و در محل صحیح خود قرار نگرفته باشند، براى بیننده خوشایند نخواهد بود.
عکاسى از موضوعات گوناگون
در هر عکسى کادربندی، نور، رنگ، لحظه و ... همه وجود دارد. اما این عناصر سازندهٔ تصویر برحسب طبیعت و نوع موضوع، حالت و اهمیت یکسان ندارند. یک منظره نه از لحاظ کادربندى و نه از لحاظ کمپوزیسیون شباهتى به یک پرتره ندارد. همچنین شرایط تنظیم نور برحسب این‌که از فلاش استفاده شده باشد یا از چندین لامپ ایستاده کاملاً تغییر مى‌کند.



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v1.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v3.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v2.jpg



http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v4.jpghttp://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v5.jpg


دوردست‌ها: گاه فواصل دور در بیابان‌ها و کوهستان‌ها به‌رنگ آبى روشن یا بنفش دیده مى‌شود. این رنگ‌ها در عکاسى مناظر، وضوح تصویر را کم مى‌کند. تنها راه چاره انتخاب زمان مناسب است. بهترین زمان از نظر شرایط جوی، صبح یا عصر یک روز آفتابى است. در این شرایط، فیلترهاى رنگى هیچ کمکى نمى‌کند.
آسمان: منظور از عکاسى آسمان، زمانى است که آسمان، موضوع اصلى تصویر باشد. چنانچه هدف آسمانى است لطیف و ملایم با ابرهاى سفید از فیلتر زرد یا زردِ سبز استفاده شود. اگر بخواهیم تیرگى بیشتر شود، از فیلتر نارنجى و قرمز باید کمکى گرفت؛ این توصیه در عکاسى سیاه و سفید کاربرد دارد.
دریا:در عکس‌هاى سیاه و سفید کنار دریا در بکار بردن فیلترهاى زرد یا سبز که مانع عبور اشعهٔ آبى هستند، نباید زیاده‌روى شود.فاصلهٔ دوربین را براى اولین امواج تنظیم مى‌کنیم و در حد امکان ضد نور عکس گرفته شود. و از سرعت‌هاى نسبتاً بالا استفاده مى‌کنیم. مثل ۲۵۰/۱ یا ۵۰۰/۱ . اما سرعت‌هاى بالاتر حالت حرکت امواج را از بین مى‌برد. در کنار دریا فیلم‌هاى متوسط کفایت مى‌کند. فیلتر مارواء بنفش (U.V) نباید فراموش شود.
کنار دریا: در کنار دریا موضوعات جالبى وجود دارد. نور کنار دریا بسیار مؤثر است و باید با انتخاب سرعت‌هاى بالا از مقدار نور کاست. استفاده از فیلتر زرد یا زردِ سبز مفید است؛ ولى الزامى نیست. این توصیه در عکاسى سیاه و سفید کاربرد دارد. در کنار دریا فیلتر U.V (ماوراءبنفش) حتماً همیشه روى عدسى باشد.
برف: در مناظر برقی، وقتى که آفتاب مى‌تابد و سایه‌هاى لطیفى از اشکال و انسان‌ها روى برف مى‌نشیند، کار ساده‌تر است. هرچه نور مایل‌تر باشد، نتیجه زیباتر بود. در این شرایط فیلتر U.V (ماوراء‌بنفش) حتماً استفاده شود. هنگامى که آفتاب مى‌درخشد و آسمان صاف و آبى است، چون سایه‌هاى برف انعکاسى از آبى آسمان دارند، استفاده از فیلتر زرد یا زرد سبز مناسب است.با استفاده از فیلم‌هاى متوسط و حتى ضعیف و محاسبهٔ دقیق نور از پرنوردیدگى و از بین رفتن جزئیات جلوگیرى مى‌شود. در مناظر برخى نیز حالت‌هاى ضد نور بهترین و جالب‌ترین تصاویرند.
کوه‌هاى بلند:در کوه‌هایى که با سطح دریا بیش از دو هزار متر ارتفاع دارند، پرتوهاى ماوراءبنفش به‌حد وفور وجود دارند. که روى فیلم اثر مى‌گذارند و وضوح مناظر از بین مى‌رود. هنگام گرفتن عکس رنگى از این موضوعات، خطر آبى شدن عکس خیلى زیاد است و حتماً از فیلتر ماوراء بنفش (U.V) استفاده شود.در عکاسى سیاه و سفید از به‌بکار بردن فیلترهاى زرد و نارنجى در این موضوعات خوددارى کنید؛ زیرا آسمان را خیلى تیره مى‌کند. در این شرایط فیلم‌هاى متوسط مناسبند و باید از دادن نور زیاد به فیلم پرهیز شود.
پانوراما: تصاویرى از یک شهر یا رشته‌کوه و ... که داراى ابعاد غیرعادى است و تمام شهر یا کوهستان را یک‌جا نشان مى‌دهد و معمولاً از مجموعهٔ چند عکس به‌وجود مى‌آید، تصاویر پانورامیک گفته مى‌شود، که شاید معادل 'گشتى در افق' باشد.هیچکدام از عدسى‌هاى معمولى قادر به گرفتن چنین فضایى نیستند؛ بلکه این نوع عکس با چرخش دوربین در روى سطح کاملاً افقى و گرفتن عکس‌هاى پیاپى و قرار دادن آنها در کنار هم به‌دست مى‌آیند. این نوع عکس‌ها حتماً باید روى سه‌پایه محکم و در حالت گردان باشد و کوچکترین حرکتى اتفاق نیفتد. مى‌توان از عدسى‌هاى با زاویهٔ دید بازتر از نرمال استفاده کرد.
مناظر شهرى:در این نوع مناظر حضور ساختما‌ن‌ها و خانه‌ها، امرى طبیعى است و نیاز به ترکیب‌بندى مناسبى دارند. و نقطه دید و سلیقهٔ فراوان باید بکار رود. قواعد و قوانین مربوط به مناظر در این نوع عکس‌ها نیز باید رعایت گردد.
مناظر شبانه: آخرین ساعات روز وقتى آسمان هنوز تاریک نشده و چراغ‌ها روشن است، تهیه تصاویر جالب امکان‌پذیر است. آنچه مهم است وجود اختلاف و تضاد میان لکه‌ەاى سیاه و سفید و میزان شدت آنهاست.


http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/v14.jpg

بهترین موقعیت، زمانى است که ساعتى پیش باران باریده باشد و زمین هنوز خیس باشد و انعکاس نور چراغ‌ها روى زمین به زیبایى تصویر مى‌افزاید. منابع نور باید در میدان دید باشد؛ اگر عکس از خیابان است، دیافراگم را ببندید تا مدت طولانى‌ترى نور بدهید و دوربین باید روى سه‌پایه قرار گیرد.
فضاهای داخل خانه:در داخل اتاق‌ها و فضاى داخل خانه، مى‌توان با سرعت‌هاى کافى عکس گرفت و وجود چراغ‌هاى روشن به تصویر کمک مى‌کند. حتى اگر از چراغ‌هاى عکاسى استفاده شود، از خاموش کردن چراغ‌هاى اتاق‌ها خوددارى کنید. براى محاسبهٔ نور از نورسنج‌هاى حساس و مطمئن استفاده کنید. و در مواقع ضرورى از فلاش استفاده کنید.


http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/ph13.jpg


مناظر صنعتى و کارخانه‌ها:موضوعات صنعتى شامل کارخانه‌ها، ماشین‌هاى صنعتی، سالن‌هاى صنعتی، وسایل صنعتى و ... مى‌باشد. عسکبردارى از این موضوعات باید دقیق و واضح و داراى عمق باشد. در مواقعى که هوا آفتابى است، عکاسى از سالن‌ها راحت است؛ ولى باید زاویه‌اى را انتخاب کرد که عمق را نشان دهد و باید از سرعت پایین استفاده شود. در هواى ابرى که چراغ سالن‌ها روشن است، از فلاش استفاده کنید. استفاده از سه‌پایه امر مهمى در موفقیت این‌گونه عکس‌هاست.

http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/ph14.jpg


صفحات کتاب:عکسبردارى از صفحات کتاب نیاز به وسایل دقیقى دارد. براى تهیه این عکس‌ها، از عدسى‌هاى کلوزآپ و وسایل دیگر استفاده مى‌شود؛ مثل سه‌پایه مخصوص با بازوئى که حداقل تا ۱۱۱mm قابل بلند کردن باشد؛ صفحه مخصوص زیر سه‌پایه؛ انواع مخصوص لنز کلوزآپ؛ حلقه‌هاى مخصوص عدسى‌هاى فوق در چند نوع به اندازه‌هاى مختلف؛ کوپلرهاى مخصوص براى زمانى‌که دوربین و وسائل آن به پایه مخصوص بسته شده تا تنظیم متراژ با حساسیت زیاد ممکن شود.


http://www.vista.ir/include/content/images/art/photography/various_subjects/ph15.jpg

پرتره (تک‌چهره):اگرچه نور روز ملایمت، عمق و برجستگى خوشایندى به چهره مى‌بخشد؛ اما خوب است بدانیم که معایب و اشکالات زیادى دارد؛ مثلاً ناپایدار است و قابل کنترل نیست. اگر از نور مستقیم خورشید بدون امکانات ملایم کردن سایه‌ها استفاده شود، تصاویرى خشن ایجاد خواهد شد که فقط براى بعضى چهره‌ها مناسب است. پرتره‌ها در سایه داراى سایه‌روشن‌هاى لطیف و خوشایندى مى‌شود و نور سایه براى مبتدیان پرتره، مناسب‌ترین نور است. اما متخصصین پرتره، استفاده از نور مصنوعى را ترجیح مى‌دهند.
ابتدا باید مدل را به دقت مطالعه کرد و او را به حالات متنوعى وادار نمود و بعد بهترین و طبیعى‌ترین حالات را کشف نمود. باید به دور مدل چرخید و بهترین زوایا را پیدا کرد. بعضى عدسى‌هاى مخصوص پرتره، خاصیت نرم کردن تصویر را دارند و این عدسى‌ها، با نرم کردن کناره‌هاى خطوط، بعضى از معایب چهره مثل چین و چروک را نرم مى‌کنند و حتى گاهى نیاز به روتوش را از بین مى‌برند.
براى دوربین‌هاى کوچک که امکان استفاده از عدسى‌هاى مزبور را ندارند، شیشه‌هاى مخصوصى مى‌سازند که مانند فیلتر روى عدسى بسته مى‌شود و با شکست نور، نرمش لازم را ایجاد مى‌کند. این شیشه‌ها را فیلتر نرم‌کننده یا پخش‌کننده مى‌نامند. در عکاسى پرتره باید از عدسى‌هایى که داراى فاصله کانونى بلندترى هستند، استفاده کرد؛ تا بدون نزدیک شدن به چهره آن را درشت گرفت. در هر صورت نباید بیش از ۵/۱ متر به مدل نزدیک شد. بهترین عدسى‌ها براى پرتره، عدسى‌هایى است که داراى فاصله کانونى دو برابر عدسى نرمال در هر دوربینى باشد. مثلاً در دوربین‌هاى ۳۵ میلیمترى که فاصله کانونى عدسى نرمال آنها ۵۰ میلیمتر است، براى پرتره عدسى‌هایى با فاصله کانونى ۸۵ تا ۱۰۵ مى‌سازد. در عکاسى از پرتره مى‌توان از لامپ‌هایى که مخصوص عکاسى هستند یا لامپ‌هاى هالوژن و یا فلاش استفاده کرد. فاصلهٔ عدسى باید روى چشم‌ها میزان شود. براى بعضى چهره‌ها، زاویه دید بالا و براى بعضى دیگر زاویه دید پایین مناسب‌ةر است؛ اما اکثراً وضع متوسط یعنى برابر صورت نتیجه بهترى دارد.
انتخاب زمینه نیز نقش مؤثرى در کیفیت تصویر دارد و لازم است که در زمینه تناسب و هماهنگى کاملى با مدل داشته باشد و طورى انتخاب شود که توجه را از موضوع اصلى (پرتره) منحرف سازد.
منابع نور را گاهى با صفحات منعکس‌کننده از کاغذ یا پارچه سفید مى‌توان تکمیل کرد و یا سایه‌ها را ملایم کرد. بهرحال یک عکس چهره اگر به‌درستى گرفته شود، مى‌تواند عواطف و احساس شخصى و حالات روحى وى را نشان دهد.
نکات لازم در آغاز کار:


گذاشتن فیلم در دوربین و بیرون آوردن آن، حتماً در سایه انجام شود. اگر در محلى هستید که هیچ‌گونه سایه‌اى وجود ندارد، از سایهٔ خودتان استفاده کنید.


در هر عکس‌برداری، ابتدا کادر دلخواه خود را پیدا کنید؛ سپس فاصلهٔ خود را (دوربین) از موضوع تنظیم نمایید؛ بعد سرعت متناسب با حرکت موضوع را تنظیم کنید و در آخر، دیافراگم را با توجه به عمق میدان وضوح موردنظر تعیین نمایید.


دقت کنید موقع گرفتن عکس بند دوربین یا انگشت شما جلوى عدسى نباشد.


آرنج‌ها و بازوهاى خود را به دو طرف بدن بچسبانید و بدون تکیه‌گاه در هوا رها نکیند چنانچه تکیه‌گاهى مانند دیوار، میز و غیره وجود دارد از آن استفاده کنید.


دکمهٔ عکسبردارى را آرام و یکنواخت فشار دهید.


بعد از هر عسکبردارى فیلم را جلو ببرید. در دوربین‌هایى که پیش رفتن فیلم فنرهایى را خواهد فشرد و دوربین را براى عکس بعدى در حالت آماده قرار خواهد داد، این کار را فقط لحظه‌اى پیش از گرفتن عکس انجام دهید. زیرا پس از شارژ کردن یا تعویض فیلم ممکن است از گرفتن عکس منصرف شوید و نیز مدت‌ها در حالت فشردگى باقى بماند؛ و به‌تدریج قدرت و صحت خود را از دست بدهد. در صورت چنین موردی، بهتر است شارژ آن را خالى کنید. یعنى بدون گرفتن عکس تکمهٔ عسکبردارى را فشار دهید. در برابر سلامت دوربین یک کادر ارزشى ندارد.


در زمان‌هایى که به دوربین احتیاجى ندارید آن را در کیف قرار دهید و عدسى آن‌را همیشه تمیز نگه دارید. براى پاک کردن عدسى از فرچهٔ نرم مخصوص و کاغذ عدسى پاک‌کن استفاده کنید و از بکارگیرى پارچه‌هاى نرم یا جیر یا مایعات خوددارى کنید.


اگر کنار دریا رفتید، دوربین را با کیف درون کیسهٔ نایلون بگذارید؛ تا ماسه‌هاى مرطوب به گوشه و کنار آن بچسبد و باعث رنگ‌زدگى بخش‌هاى فلزى آن نشود.

منبع : مجله الکترونیکی Vista.ir

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد