PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : واژه شناسی معماری سنتی ایران



ریپورتر
25th May 2010, 01:36 PM
آبساب: آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد.
آژند: ملات خمیری است که فاصله میان مصالح را پر کرده، قطعات مختلف را به هم می چسباند.(گلی باشد که بر روی خشت پهن کنند.)
آمود: آرایشی که پس از پایانکار ساختمان بر آن بیفزایند.تزئین الحاقی، نماسازی سنگی، آجری، کاشیکاری و گچ بری.
آهیانه: به معنی جمجمه- در گنبدهای دو پوسته، پوسته زیرین را می گویند.
آسمانه: سقف.
ازاره: بخشی از دیوار پایین است که معمولا برای استحکام بیشتر آمودی از سنگ و کاشی دارد.
اِسپر: دیوار جدا کننده- دیوارهایی که میان دو پایه باربر می سازند.بخشی از نمای ساختمان که در و پنجره نداشته باشد.
اشکوب: طبقه، سقف، هر مرتبه از پوشش خانه طبقه.
افراز: ارتفاع،بلندی، کرسی منبر.
انبسان: مخالفت،کنتراست.
ایدری: مصالحی که از محل برداشت می شود.
بستو: نوعی قوس بیضی شکل است که در ساخت گنبد استفاده می شود و نسبت فاصله کانونی به دهانه 4 به 3 است.
بیز: به معنای تاب است و در معماری نوعی قوس بیضی شکل است.
پاکار: جای که طاق شروع می شود.
پالار: تیر حمال یا چیزی که شاه تیر روی آن قرار می گیرد.
پادجفت: ناقرینه سازی
پرچفت: تضاد،تنوع، کاری که برای بر هم زدن قرینه و یکنواختی در ساختمان انجام می دهند.
پشت بند: دیوار یا طاقی که در پشت ساختمان یا دیوار می سازند.
پنام: عایق. دستمال و پارجه ای که موبدان در جلوی دهان خود می آویختند.
پناه: در خانه یا ساختمان قسمت رو به آفتاب را می گویند.
پیمون: اندازه و مقیاس.
پیلک: ستون باریک و کوچک.
تابش بند: تیغه های نازکی که جهت جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب در جلوی اتاقها قرار گرفته است.
تویزه: دنده های اصلی پوشش طاق.لنگه، قالب و قوسی که با گچ و نی ساخته می شود.
جفت: قرینه سازی.
چپبله: پوشش سردرگاه.
چَفت: قوس.
چِفت: بست.
خوانچه پوشش: قطعات مختلف کاربندی که بین دو تویزه را می پوشاند.
خشیخان: هواکشهای روی پشت بام.
رخبام: پیش آمدگی لبه بام و جایی که نما سازی تمام می شود.
ساو: الگو گرفتن از نگاره های طبیعی و دگرگون کردن آنها به شکلهای ناب هندسی؛ در اصل ساییدن یا زدودن است.
سبویی: نوعی چَفت که از تقاطع دو بیضی بدست می آید.
فرسپ: شاه تیر.
کلیل: یک نوع قوس کم خیز ایرانی بدون تیزه.
لغاز: برجستگی عمودی کنار دیوارها.
ورگرد: راهرویی که پیرامون بنا می گردد.
معقلی: گره سازی مختلط کاشی و آجر. کاشی های رنگی و آجرها که زاویه آن تقریبا عمودی است.
نهاز: قسمتهای بیرون زده در پلان.
هِره: آجری که بصورت نره(عمودی) می گذارند، در خراسان خرند گفته می شود.
هرنو: سوراخ سقف.
هشتی: تنها جای که از محیط بسته خانه بیرون می آمده و ارتباط با خارج داشت.جهت ایجاد مکث،تقسیم و فضایی جهت انتظار.(هشت به معنی برجسته است.)
هشت و گیر: نوعی گره سازی تزئینی، برجسته و فرورفته.
هلوچین: تاب،سهمی،قوس نیم تخم مرغی(نیم بیضی) شکل،نوع معمول چَفت در شمال ایران.طاق باربر.
هور: طرح یا پروژه.
یزدی بند: نوعی آرایش در زیر پوشش

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد