PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خبر تحلیل و بررسی کامل ویدیو تقدیر شادمهر



hossein_music
13th November 2008, 10:58 PM
در اول ویدیو میبینیم که شادمهر در نقش یک سرباز ساده روسی (http://my-shadmehr.blogfa.com/) (روسی بودنش رو میشه از لباس و تفنگ و خصوصا کلاه جنگیش فهمید توی گیمهای شرکتهای معروف هم حتما دیدید که اینگونه هستند) روی تپه ای ایستاده و به تنهایی در حال راه رفتن و فکر کردن هست (به زنی که عاشقش بود ولی حال از دست داده)
کارگردان سعیش بر این بوده که این لحظات ویدیو رو خیلی غمگین جلوه دهد شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) هم طوری در حال راه رفتن و فکر کردن هست که انگار اصلا هواسش در یه دنیای دیگس این صحنه رو برای مدت خیلی کوتاهی هم برای غمگین تر شدن ویدیو در وسط ویدیو میبیننیم در این حال آهنگ بسیار زیبا و ملایمی هم در حال پخش شدن هست بعد تمامی موشک ها (http://my-shadmehr.blogfa.com/) و تانک ها جنگی دشمن حمله میکنند دوربین صحنه هایی از حمله دشمن رو نشان میده که شادمهر در اون بر اثر خمپاره یا آر پی جی یا نارنجنگ یا هر چیزی که شبیه به اینگونه وسایل جنگی است زخمی میشه البته به طور حتم اسلحه نیست چون اگر دقت کنید میبیند که روی بدن شادمهر جاهای زیادی ترکش خورده. شاید بگید که در اوایل چرا شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) در زمین مجروح افتاده ولی هیشکی کمکش نمیکنه و از کارگردان انتقاد کنید دلیلش خیلی سادس به این دلیل که دوستای شادمهر از ترس حمله ترسناک و وحشیانه دشمن در حال عقب کشی هستن و شادمهر رو مرده حساب میکنن در صحنه ای نشان میدهد که شادمهر با لباسی نورانی و سفید در حال رفتن به طرف در سفید رنگی هست ولی باز ویدیو اونجا قطع میشه(به خاطر اینکه کارگردان قصد دارد ویدیو رو از حالت کلیشه ای در بیاره) و اون صحنه رو تا آخر نشون نمیده مثل همون قطعه هایی که توی مقدمه گفتم
در ثانیه های 58 خوندن آهنگ شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) شروع میشه در همون لحظه هم توی ویدیو شادمهر در حال نوشتن وصیعت پیش زنش هست و زنش هم در حال خندیدن که بعد از لحظاتی به خاطر نوشتن وصعیت شادمهر ناراحت میشه در این میون هم این مصراع شعر زیبای مونا (http://my-shadmehr.blogfa.com/) پشت زمینه ویدیو قرار گرفته" با اینکه بی تاب منی بازم منو خط میزنی" اینجای شعر بسیار جای تعمل داره و زیباست که معنیش اینه که تو با اینکه خیلی دوس داری من پیشت باشم ولی این رو هم میخوای که من برم توی جنگ و از تو و از کشور و ناموسم دفاع کنم و دو دل هستی ولی بازم جنگ رو مهمتر میبینی و من رو به خاطر حفظ وطن و ناموس خط میزنی
شادمهر که میبینه دل زنه گرفته میره بغلش میکنه تا شاید اینطوری کمتر ناراحت بشه و از یادش بره ولی باز توی دقایق 1:33 شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) با تفنگش در حال تمرین کردن هست و خود رو برای جنگ جهانی آماده میکنه زنه هم با دیدن این صحنه نمیتونه جلو خودش رو بگیره و خیلی ناراحت میشه و این بار ناراحتیه خودش رو با انداختن لباس به زمین نشان میده شادمهر با این کارها جنگ رو باز ترجیح میده سربازهای اون زمان غیرت خیلی عجیبی داشتند و حاظر بودند برای وطن و ناموسشون هر چی دارن رو بدن این رو به وضوح در ویدیو تقدیر میبینیم
دوربین برمیگرده به نشان دادن صحنه های جنگ که دوستان شادمهر(روسی ها) در حال جنگ هستن و شادمهر هم در زمین و به همون حالت زخمی و وخیم افتاده و این خاطراتی رو که بهتون گفتم رو داره هی توی خیالش مرور میکنه یکی از پزشکهای سرباز هم که داره دنبال مجروح بین مرده ها میگرده به شادمهر میرسه و دست وپاشو گم میکنه با ناراحتی زیاد سعی میکنه معالجه کنه در این وقته که روح شادمهر هم داره با عجله به اون در سفید بهشت ( شادمهر لباسش سفیده و خودش هم نورانیه و این در هم توی یه باغ زیبا قرار داده شده و میشه گفت بهشت)نزدیک میشه و زنش هم که قبلا مرده بود روحش اون ور در سفید منتظر شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) هست
باز هم دوربین بر میگرده به صحنه های جنگ و شادمهر توی دستش وصعیتش رو نگه داشته و در اینجا اوج ویدیو و اوج آهنگ هست " کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور..."
شادمهر در این لحظات دیگه در حالت کماست و فقط میتونه نفس بکشه و به خیال بره و در حالت خیال باز هم داره اون روزهای خوشش رو با زنش (لحظات توی خونشون و توی دریاچه و توی شهر بازی) به یاد میاره پزشک سر باز هم همچنان با نگرانی زیاد سعی در معالجه شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) داره کارگردان این لحظات رو به زیبایی به نمایش گذاشته طوری که هر بیننده رو تحت تاثیر قرار میده شادمهر اینبار دیگه به اوج خیال و عشق میره یعنی اونجایی که زنش اومده پیشش و داره اونو نوازش میکنه و بهش میخنده نکته حرفه ای که توی کارگردانی این قسمت هست اینه که وقتی شادمهر اینبار به خیال میره لباس جنگیش عوض میشه دلیلش اینه که شادمهر خودش رو توی خیال خودش میبنیه و با این دید ما فرق داره شاید این کار فقط از یه کارگردان حرفه ای مثل الک کارتیو بر بیاد و به فکر هیچ کارگردانی نرسه
شادمهر در این حال که در خیاله داره شعر تقدیر رو برای زنش میخونه" پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی" پزشک هم که کم کم داره نا امید میشه توی دست شادمهر وصعیتشو پیدا میکنه و به زحمتی از دستش میگیره در دقایق 3:46 به یک نکته خیلی قشنگ میرسیم حتما به این لحظات ویدیو دقت کنید اون پزشک که کاغذ وصیعتشو از دستش گرفت و دید که توی وصعیتش شعر تقدیر رو نوشته این رو میتونید از لبهای پزشکه بخونید یعنی وصیعت شادمهر چیزی نبود جز شعر تقدیر.
روح شادمهر هم دیگه داره به در سفید بهشت نزدیک و نزدیکتر میشه و این نزدیک شدن به همراه کم شدن نفسهاش در این دنیا هست که بالاخره دستش از پزشک خود به خود ول میشه و رهسپار اون دنیا میشه و در همون لحظه وقتی دستش کامل ول شد روح شادمهر هم در اون دنیا در سفید رو باز میکنه و میبینه زنش که مثل خودش نورانیه منتظره بعد با خوشحالی میرسن به هم.
این دختر که نقشش رو بسیار عالی اجرا کرد بار اولی نبود که جلوی دوربین میرفت سابقه خوبی در این کار داره اجراش به حدی عالی بود که همه شاید فکر کنن واقعا عاشق شادمهر (http://my-shadmehr.blogfa.com/) هست وقتی شادمهر رو بغل میکنه به چشماش و حرکاتش میتونید نگاه کنید باز هم باید از الک عزیز باید تشکر کرد به خاطر هوش و استعدادی که داره

Ibrahim - Video Director
19th November 2009, 06:53 PM
سلام رفیق
منم یکی از هواداران الک هستم و اونو الگوی خودم قرار میدم از آشنایی با شما هم خوشحالم امیدوارم این همکاری ها تداوم داشته باشه .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد