PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نبرد پهپادها



Isengard
20th May 2010, 01:00 PM
نبرد پهپادها
------------



«ديويد هاروي»، خبرنگار مجله «Unmanned Vehicles» در مورد مشاهدات خود از کاربردهاي پهپادهاي امريکايي در عراق مي‌گويد: «براي دستيابي به درک بهتر از کاربرد پهپادها در عرصه جنگ، سفري به منطقه «تاجي» داشتيم. يکي از پهپادهاي «شدو» چند ساعت پس از پرتاب، در چند مايلي يک روستا سقوط کرد و از بين رفت! بلافاصله ارتش امريکا طي يک عمليات واکنش سريع بازيابي، اقدام به يافتن پهپاد ساقط شده نمود. در اين مورد خاص، روستاييان بسيار مشتاق بودند که براي يافتن و تحويل هواپيماي سقوط کرده همکاري نمايند ولي بايد گفت هميشه اين طور نيست! اين سقوط براي ارتش امريکا يک شکست قدرتي محسوب مي‌شد و لذا دستورات لازم براي به کارگيري راهکارهاي لازم جهت افزايش ضريب ايمني به همگان ابلاغ شد. علاوه بر صرف هزينه‌هاي بيشتر جهت کاهش سوانح، مانند کاربرد دو موتور روي پهپاد هانتر به جاي يک موتور، بر اجراي روش‌هاي تعمير و نگهداري خوب و ساماندهي شده نيز تاکيد زيادي شد؛ براي مثال، هم اکنون پهپادهاي هانتر ارتش امريکا در پايگاه هوايي «بلاد» عراق در آشيانه‌هايي مدرن، با روشنايي خوب و تجهيزات آزمايش جديد نگهداري مي‌شوند و به همان اندازه هواپيماهاي بال ثابت مجاورشان از آن‌ها مراقبت به عمل مي‌آيد».
وي، در اين مقاله، روند استفاده از پهپادها در جنگ را مورد بررسي قرار مي‌دهد.

شبکه‌سازي
فرماندهان نظامي امريکايي در عراق به انجام ماموريت پهپادها با روش‌هايي که از مزاياي حضور خلبانان بالگردها نيز بهره بگيرند، تاکيد بسياري داشته‌اند و اين مساله گوشه‌اي از «انقلاب در امور نظامي» است. سرهنگ «جيم سيمونز» معاون فرمانده کل رسته III ارتش امريکا طرفدار پر و پا قرص انديشه فوق مي‌باشد؛ به نظر وي، بهترين ترکيب اين دو زماني بروز مي‌کند که پهپاد به «آپاچي» وصل مي‌شود و اين بالگرد مي‌تواند با حسگر يا دوربين «سايت بهينه سازي شده دستيابي به هدف (M-TADS) اروهد» جهت نمايش يک تصوير بزرگتر در مراحل پاياني استفاده کند. سيمونز مي‌گويد: «اين حسگر يا دوربين صرفا تصئيري از صحنه را نمايش مي‌دهد.»
تعابير افسران از روش يکپارچه سازي بالگردها با پهپادها شامل موارد ذيل مي‌باشد؛
1- مراقبت از طريق پهپاد (حسگر)
2- حمله به وسيله بالگردهاي نظامي (شليک کننده).
سيمونز مي‌گويد يکي از دروس اصلي که او از اين انقلاب در حال تکوين آموخته اين است که براي دستيابي به نتايج مورد نظر بايد با هماهنگي فرماندهي، دو مورد فوق را با هم تلفيق نمود و به کار گرفت.
سيمونز تاکيد مي‌کند: «اين ترکيب تنها زماني عمل نمي‌کند که نيروي صاحب و مسلط بر فضاي جنگي نياز دارد براي کسب تاييديه از حلقه فرماندهي خود خارج شود و نيازمند صدور دستور از مقام‌هاي بالاتر باشد، چراکه بروز همين اختلال و تاخير نظم عملياتي شما را به هم مي‌زند، ضمن اين‌که اين شگرد در ماموريت‌هاي ضد شورش نيز کاربد ندارد.»
سيمونز در ادامه مي‌افزايد:«بايد به اين نکته ضروري نيز توجه شود که عمليات نيروهاي عراقي در صحنه‌هاي نبرد شامل مبادله اطلاعاتي از «دستگاهي به دستگاه ديگر» نمي‌باشد. هر حادثه‌اي که رخ مي‌دهد نتيجه اطلاعاتي است که بين چند نوع ساختار متمرکز رد و بدل مي‌شود.»
وي خاطرنشان مي‌کند: «در رابطه با شليک جنگ افزار از يک پهپاد، بدون مداخله نيروي انساني نيز همچنان موانع بسياري وجود دارد و ما هنوز به نقطه‌اي نرسيده‌ايم که ماشين‌ها و دستگاه‌هايي با قابليت برقراري ارتباط خودکار با هم داشته باشيم. من فکر مي‌کنم در اين مرحله از تکامل، ترکيب عمليات سرنشين‌دار/ بي‌سرنشين الزامي است و از سوي ديگر مهم‌ترين نکته چگونگي جمع توزيع و تفسير اطلاعاتي است که در حال حاضر در اختيار داريم.»


گروه ضربت
در حال حاضر پهپادهاي «پريديتور» نيروي هوايي و «واريور» نيروي زميني ايالات متحده در عراق مسلح شده و بارها در ماموريت‌هاي رزمي مختلف به کار گرفته شده‌اند.
در قرارگاه «اسپيچر» که يک منطقه بسيار خاکي و دور از خط مقدم براي انجام عمليات‌هاي رزمي روزانه است، فيلم‌هاي ويديويي از نابودسازي يک گروه خمپاره‌انداز دشمن توسط يک موشک «وايپراسترايک» شليک شده از پهپاد «هانتر» و سپس حمله پهپاد «کيوواواريور» با راکت‌هاي 75/2 اينچي منتشر شده است.
با بازگشت تدريجي کنترل منطقه به دست نيروهاي عراقي و کم شدن نظاميان امريکايي در عراق، اکنون اين بحث مطرح است که آيا از تجربه‌هاي سخت به دست آمده از دوران تکامل پهپادها در عراق، مي‌توان در سطوح ديگر و به صورت کلي نيز بهره‌برداري کرد يا خير؟!
پهپادها در عراق کاربردهاي فراواني داشتند؛ از بازبيني و مراقبت از مسيرها و کانال‌هاي انتقال آب گرفته تا تعقيب برخي گروه‌هاي مخالف.
بنابراين مي‌توان گفت که امروزه «پرنده‌هاي بي‌سرنشين» به جزيي جدايي ناپذير و سرنوشت‌ساز جنگ‌ها تبديل شده‌اند. اين پرنده‌ها به عنوان ابزاري جهت توسعه و گسترش راه حل‌ها و نفوذ در چرخه تصميم‌‌گيري دشمن به شمار مي‌آيند و به بررسي برخي تغييرات و تحرکات در نواحي که نيروي نظامي در ان جا وجود ندارد، کمک مي‌کنند. اين‌که روند تکميل و توسعه پهپادها در امريکا در اينده چگونه خواهد بود مشخص نيست، اما بديهي است پهپادهاي نوع مراقبت به عنوان يک ابزار کليدي در راهبردهاي امريکا، وسيله‌اي جهت اعمال نفوذ يا قدرت تعقيب محسوب مي‌شوند. عملکرد اين پرنده‌ها از کمک‌هاي اوليه شروع شده و به سمت عمليات نظامي در عراق حرکت کرده است.
با اين وجود، تحليلگراني نيز هستند که در مورد نقطه ضعف بالقوه‌اي که در چنين موفقيت پرشوري وجود دارد هشدار مي‌دهند. آن ها اعتقاد دارند بهينه سازي‌هاي صورت گرفته در اغلب پهپادها در محدوده‌هاي کوچکتر و کم اهميت‌تر مانند حملات غيرمنتظره شورشيان به واحدهاي گشتي و مرزهاي پدافند هوايي بوده است و معلوم نيست که در صورت بروز جنگ با يک نيروي کارامدتر و با سازماندهي بهتر، باز هم پهپادهاي بهسازي شده براساس تجارب جنگ عراق مي‌توانند کارايي لازم را داشته باشند؟ و آيا امکان بروز مسائلي همانند آنچه که گريبان صهيونيست‌ها در جنگ سي و سه روزه با حزب‌ا… لبنان گرفت براي امريکايي‌ها رخ نخواهد داد؟
يک موضوع اساسي ديگر نيز وجود دارد؛ آسمان عراق در بيشتر مواقع صاف و روشن است، يعني هوا چندان باراني و طوفاني نيست و عموما شرايط آب و هوايي براي عملکرد حسگرها و عمليات‌هاي پروازي مساعد است، اما آيا اين حسگرها در شرايط آب و هوايي متفاوت با عراق نيز خواهند توانست کارايي لازم را داشته باشند؟!


موضوعي براي تفکر
شرايط آب و هوايي و عوارض زمين روي عمليات‌هاي پرنده‌هاي بي‌سرنشين چه اثري خواهد گذاشت؟ شاخ و برگ فشرده درختان چطور؟!
يک افسر امريکايي در رابطه با استفاده از پهپاد «ريون» توسط نيروهايش مي‌گويد: «ما هيچ وقت اين پرنده را زير پوشش درختان پرواز نداده‌ايم و پوشش جنگلي آن چيزي است که ما ناچاريم در مورد آن با دقت بيشتري فکر کنيم. اين موضوع چيزي نيست که ما تجربه رويارويي با آن را داشته باشيم.» البته اين نکته واضح و بديهي است که امريکايي‌ها در طول حدود 5 سال حضور در عراق، به تجارب گرانبهايي در مورد پهپادها دست يافته‌اند که شايد از اين نظر تنها رژيم صهيونيستي بتواند با آن ها برابري کند و اين در حالي است که بسياري از فرماندهان امريکايي از جنگ دوم خليج فارس، به عنوان نخستين جنگ پهپادها ياد مي‌کنند، يعني آن‌ها هنوز در ابتداي راه هستند. از نظر برد، فاصله، قدرت تفکيک، اطمينان پذيري و قابليت تعمير و نگهداري، رويه جديدي براي نبرد با دشمني جديد ابداع شده است. کاملا مشهود است مساله فوق تا چند سال آينده در بين طراحان و برنامه‌ريزان نظامي مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.


برگرفته از صنايع هوايي- شماره 210- صفحات 40-41

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد