PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تسلیحات ضد ماهواره



Isengard
19th May 2010, 10:17 PM
تسلیحات ضد ماهواره
---------------------


سلاح‌هاي ضد ماهواره (ASAT)ها تسليحاتي هستند كه براي انهدام ماهواره‌ها در راستاي اهداف نظامي طراحي شده‌اند. در حال حاضر فقط ايالات متحده، روسيه و جمهوري خلق چين قادر به توليد و بهره‌گيري از اين تسليحات هستند؛ همراه با هند كه چندي پيش اعلام داشته به فناوري ساخت اين سلاح‌ها دست پيدا كرده است. در 11 ژانويه 2007 چين يك ماهواره هواشناسي كهنه را در مدارش منهدم نمود كه تنها آزمايش (ASAT) از دهه‌ي 80 به بعد محسوب مي‌شود.

تاريخچه
طراحي و گسترش سلاح‌هاي ضد ماهواره مراحل گوناگوني را طي كرده است. نخستين قدم براي روسيه و آمريكا در راه دستيابي به تسليحات ضد ماهواره، موشك‌هاي هوا پرتاب بودند كه فناوري اوليه‌شان پيش از اين به خوبي شناخته شده بود. در سال 1950 آمريكا شروع به آزمايش اين سامانه‌ها كرد ولي نتايج اوليه بسيار نااميدكننده بود. اولين پرتاب آزمايشي موفق به پيمودن مسافتي بِيش از 6000 مايل نشد و در راستاي تلاش‌هاي ناموفق بعدي سرانجام اين پروژه در سال 1963 متوقف شد و هم‌زمان با آن آزمايش‌هايي كه در نيروي هوايي ايالات متحده در دست اجرا بود نيز لغو گرديد. گرچه پروژه‌هاي كوچك‌تر اين تسليحات نيز تا اوايل دهه 70 پيشرفت چنداني در اين ارگان نداشتند. در سال 1976 شوروي سابق شروع به اجراي برنامه‌ي مشابهي كرد و موفق به ساخت و به‌كارگيري اولين نسل از موشك‌هاي ضد ماهواره شد. ايالات متحده كه از پيش‌رفت‌هاي شوروي در اين زمينه نگران بود پروژه تسليحات ضد ماهواره را در نيروي هوايي آمريكا از سر گرفت و در سال 1977 از اين موشك‌ها براي هدف قرار دادن ماهواره‌ها در مدارهاي پايين استفاده كرد. در جريان عمليات آزمايشي كه در سال 1983 به انجام رسيد يك موشك سه مرحله‌اي «اي.اس.ام-135» توسط يك جنگنده «اف-15» ايگل پرتاب شد كه حامل يك ردياب كوچك (ام.اچ.وي) براي دنبال كردن هدف و انهدام آن در حين حركت بود. اين موشك‌ها اولين بار در 1985 ره‌گيري هدف واقعي را بر روي ماهواره‌ي آمريكايي «P78 SolWind» با موفقيت به انجام رساندند.
استفاده از انفجارات اتمي در ارتفاع‌هاي بالا به منظور تخريب ماهواره‌ها بعد از آزمايش اولين سامانه موشكي متعارف (برنامه‌ي دومينيك-1) در دهه‌ي 60 مورد بررسي قرار گرفت. استفاده از فناوري رديابي هدف در اين موشك‌ها بي‌مورد در نظر مي‌آمد، در حالي كه يك انفجار هسته‌اي براي انهدام ماهواره‌اي كه در فاصله يك هزار كيلومتري موشك قرار داشت كافي بود. هرچند شعاع تخريب بسيار بالا، ظرفيت گسترش تشعشع‌هاي هسته‌اي و ضررهاي EMP سبب شد بهره‌گيري از سامانه‌هاي ضدماهواره‌هاي غير متعارف هيچ‌گاه به مرحله اجرا نرسد. با وجود همه تهديداتي كه سلاح‌هاي اتمي براي محيط زيست داشتند، آمريكا از سال 1962 شروع به آماده‌سازي موشك‌هاي هسته‌اي «نايك زئوس» براي مقاصد ضدماهواره نبود. اين موشك با عنوان DM-15S و اسم مستعار 1 تا سال 1966 در آتول واجلين مستقر شد ولي در همان سال با تصميم نيروي هوايي آمريكا مبني بر لغو گسترش تسليحات ضدماهواره برچيده شد. اين وقفه در برنامه تحقيقاتي تسليحات مذكور تا سال 1972 به طول انجاميد. ايالات متحده هم‌چنين تعدادي از تسليحات هسته‌اي ارتفاع‌هاي بالا را در چند عمليات آزمايشي امتحان كرد و در طيِ يك انفجار MT 4/1 در ارتفاع 400 كيلومتري بالاي اقيانوس آرام سه ماهواره را منهدم نمود و به سامانه برق‌رساني و ارتباطات مناطق عرضي اقيانوس آرام خساراتي وارد كرد. به دنبال اين اقدام، پيمان فضايي سال 1967 استقرار تسليحات هسته‌اي غيرمتعارف را در مدار زمين ممنوع اعلام كرد ولي انهدام ماهواره‌ها را به طور مستقيم توسط سلاح‌هاي هسته‌اي زمين‌پايه يا هواپايه بلامانع دانست.
عمليات تخريب ماهواره‌ها توسط هر سلاحي كه قادر به قطع ارتباط بين ماهواره و مركز كنترل باشد انجام مي‌گيرد. ايجاد اختلال در سامانه فعاليت ماهواره‌ها مي‌تواند در مدار خود ماهواره، لينك‌هاي اطلاعاتي يا سامانه‌هاي مستقر در زمين صورت گيرد. عمليات تخريب ماهواره‌ها را مي‌توان به دو دسته‌ي مأموريت‌هاي سرنشين‌دار و بدون سرنشين تقسيم كرد. در مأموريت‌هاي گروه اول خلبان هواپيما را در مدار ماهواره و سر راه آن قرار مي‌دهد تا قادر به از كاراندازي يا گيرانداختن ماهواره شود؛ اما استفاده از سامانه‌هاي خودتخريب‌گر هسته‌اي در مأموريت‌هاي بدون سرنشين باعث افزايش ضريب‌خطر براي ديگر ماهواره‌ها در مدارهاي مجاور مي‌شد؛ به همين دليل، استفاده از هواپيماهاي سرنشين‌دار مجهز به سلاح‌هاي تخريب‌گر جاي‌گزين اين طرح گرديد. البته لغو مأموريت‌هاي بدون سرنشين دلايل ديگري نيز داشت. اين مأموريت‌ها همان مشكلاتي را داشتند كه موشك‌هاي هواپرتاب با آن‌ها مواجهه بودند. سامانه‌ي هدايت و رديابي نمي‌توانست اصابت به هدف را به خوبي تضمين كند. مأموريت‌هاي بدون سرنشين شامل طرح‌هايي چون ماهواره‌هاي خودتخريب‌گر، فضاپيماهاي رهگير تك‌منظوره و اكتشاف‌گرهاي فضايي مي‌شدند.
شوروي ماهواره‌هاي خودتخريب‌گر را براي اهداف نظامي‌اش انتخاب كرد كه ساده‌تري و ارزان‌ترين راه براي از رده خارج كردن ماهواره‌ها بودند. اين طرح، تخريب‌گر ماهواره‌ها نام داشت؛ كار گسترش اين طرح از اوايل دهه‌ي 60 آغاز گرديد و اولين ماهواره آزمايشي نيز در 1968 ساخته شد. فعاليت‌هاي اصلي مرتبط با پروژه مزبور در سال 1972 بعد از انعقاد پيمان SALT 1 متوقف شدند ولي سامانه‌هاي جانبي هم‌چنان در بعضي مناطق مستقر بودند و آزمايش ايده‌هاي جديد تا نزديكي سال 1982 ادامه يافت. اين در حالي بود كه روند توسعه ساير طرح‌ها تحت تأثير سامانه‌‌هاي مذكور مستقر در مدار، در دهه‌هاي 60 و 70، موضوع داغي براي بحث است؛ به دنبال آزمايش سامانه‌هاي زمين‌پايه روسيه (پروژه Terra- 3) در سال 1970، گزارش‌هايي از كور شدن ماهواره‌هاي جاسوسي آمريكا در دهه‌هاي 70 و 80 دريافت شد كه حاكي از موفقيت‌آميز بودن پروژه Terra- 3 دارد. در اواسط دهه‌ي 70 تخمين زده مي‌شد كه سه‌چهارم ماهواره‌هاي مستقر در مدار، براي مقاصد نظامي استفاده مي‌شدند. هم‌چنين گفته مي‌شود آزمايشي كه چين در سال 2006 انجام داد با هدف كور كردن يكي از ماهواره‌هاي جاسوسي آمريكا بوده است. از ديگر تلاش‌هاي روسيه در راستاي اهداف نظامي در فضا مي‌توان از قابليت ضدماهواره‌اي ايستگاه‌هاي فضايي روسي در برنامه آلماز نام برد هرچند كه مشخصه‌هاي اين برنامه هنوز بازگو نشده است.


سلاح‌هاي ضدماهواره در عصر دفاع راهبردي
نوآوري‌ها و اختراع‌ها در عصر دفاع راهبردي به طور گسترده‌اي بر روي طرح‌هاي دفاعي در مقابله با سرهاي جنگي هسته‌اي متمركز شده بود كه بعضي از آن‌ها توانايي كور كردن با ماهواره‌ها را نيز داشتند. در اين دوران شوروي از سامانه‌هاي هم‌مدار استفاده كرد كه از موشك‌هاي مجهز به كلاهك‌هاي غير اتمي تشكيل شده بودند. در سامانه‌هاي هم‌مدار موشك زماني پرتاب مي‌شد كه سامانه ارتباط زميني ماهواره از بالاي سكوي پرتاب گذر مي‌كرد؛ به اين ترتيب ماهواره‌ي هدف، مورد شناسايي قرار مي‌گرفت و موشك به مدار ماهواره و به نزديكي آن پرتاب مي‌شد. 90 تا 200 دقيقه (يك يا دو بار گردش به دور زمين) طول مي‌كشيد تا موشك به اندازه كافي به هدف نزديك شود. اين موشك‌ها توسط راداري كه روي آن‌ها نصب شده بود، هدايت مي‌شدند. به اين ترتيب كه رادار، ماهواره هدف را تشخيص مي‌دهد، حركت موشك را با مسير ماهواره هم‌آهنگ مي‌سازد و در آخر آن را به طرف هدف هدايت مي‌كند و ماهواره منهدم مي‌شود. تركش‌هاي حاصل از اين انفجار گاهي تا 1400 كيلوگرم وزن دارند و مي‌توانند براي مدارپيماهاي ديگر كه تا شعاع يك كيلومتري هدف در حركت هستند، خطرناك باشند. آزمايش سامانه‌هاي ضدماهواره‌ي روسيه در دهه‌هاي 60 تا 80 هر چند ابتدايي، ولي موفقيت‌آميز بودند به گونه‌اي كه بين اكتبر 1968 و ژوئن 1982 نُه موشك از چهارده موشك آزمايشي در نظر گرفته شده كه مجهز به سامانه‌ي هدايت راداري بودند با موفقيت پرتاب شدند.
از دستاوردهاي ديگر عصر دفاع راهبردي، مي‌توان از سلاح‌هاي انرژي مستقيم (ليزر پرتو X كه توسط انفجار اتمي تغذيه مي‌شود) نام برد. اين سلاح‌ها در سال 1968 در آزمايشگاه ملي «ليورمور» آمريكا ساخته شدند. يكي از طرح‌هايي كه بر پايه ليزرها و ميزرهاي غير اتمي در اين مركز مورد آزمايش قرار گرفت، دستگاهي متشكل از يك ليزر ثابت و آيينه‌اي تنظيم‌شونده- كه بر روي خود ماهواره نصب مي‌شد- بود. آزمايشگاه ملي ليورمور تحقيقات بر روي طرح مذكور را ادامه داد ولي گسترش قسمت‌هاي مربوط به ليزر پرتو X در سال 1977 متوقف شد. (هرچند تحقيقات بيش‌تر بر روي اين ليزرها طي برنامه «SDI» در دهه‌ي 80 ادامه يافت.) شوروي تحقيقات بر روي سلاح‌هاي انرژي مستقيم را از سال 1976 بار ديگر تحت پروژه «Fon» از سر گرفت ولي فناوري لازم براي ساخت و تجهيز ليزرهاي گازي ديناميكي پر قدرت و سامانه‌هاي پرتوي ذرات باردار يا خنثي تا مدت‌ها دور از دسترس دانشمندان روسي بود. در اوايل دهه 80 روسيه در رقابت با سامانه‌هاي هواپرتاب ASAT آمريكا، با استفاده از يك فروند «ميگ-31» به عنوان سكوي پرتاب، شروع به گسترش موازي برنامه‌هاي هواپرتاب كرد. در 1982، ايالات متحده يكي از سامانه‌هاي هواپرتاب خودش را كه تجهيزات هواپرتاب مينياتوري (ALMV) ناميده مي‌شدند، آزمايش كد. اين سامانه‌ها از يك «اف-15» حامل يك موشك ضدماهواره (ASM)- كه به طور مستقيم زير خط مركزي هواپيما قرار مي‌گرفت- تشكيل مي‌شد. «اف-15» مورد نظر كه براي اين هدف خاص طراحي شده بود مي‌توانست موشك را به باتري ذخيره، ميكروپردازش‌گرِ جت و ارتباط اطلاعاتي با سامانه هدايت ميان‌مرحله‌اي مجهز كند. اولين پرتاب يك موشك ضدماهواره در ژانويه 1984 انجام شد. اين موشك قرار بود از يك نقطه مجازي در فضا عبور كند. در پرتابي ديگر در همان سال، سه موشك ضدماهواره آمريكايي با هدف اصابت به سه منبع فروسرخ در اتمسفر شليك شدند. به دنبال اين آزمايش‌هاي موشكي، ايالات متحده سرانجام در سال 1985 يكي از ماهواره‌هاي آمريكايي را با موشك منهدم كرد. در اين مانور كه در 13 سپتامبر 1985 انجام پذيرفت؛ اولين موشک ضد ماهواره با هدف انهدام يک مدار گرد واقعي پرتاب شد. طي اين عمليات، يک جت «اف-15» از پايگاه ادوارد نيروي هوايي آمريکا برخاست و تا ارتفاع 80 هزار پايي صعود کرد سپس موشک را به صورت عمودي به خارج از جو پرتاب نمود. هدف موردنظر يک ماهواره طيف‌شناسي اشعه گاما (Wind-p78-1Sol) بود که در مداري در ارتفاع 55 کيلومتري زمين پرواز مي‌کرد و در سال 1979 در فضا قرار داده شده بود.
پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991، پيشنهادهايي به صنايع دفاع روسيه براي استفاده از اين هواپيما به عنوان سکوي پرتاب- براي در مدار قرار دادن مجموعه‌هاي بازرگاني يا علمي، تحقيقاتي- داده شد که مورد استقبال قرار گرفت. شروع عصر دفاع راهبردي، برنامه‌هاي موشک‌هاي ضد ماهواره روسيه و آمريکا را چند مرحله جلو انداخت؛ زيرا هسته‌ي اصلي پروژه‌هاي اين سامانه‌ها به موشک‌هاي بالستيک ضدماهواره وابسته بودند و برعکس. برنامه آمريکا اين بود که از تجهيزات کوچک رديابي که پيش‌تر طراحي کرده بود (MHV) به عنوان فناوري اصلي مجموعه‌هاي فضاپايه بهره گيرد. اين مجموعه‌ها 40 ايستگاه در مدارهاي متفاوت را در برمي‌گرفت که مجهز به هدف‌گيرها و ردياب‌هاي جنبشي براي انهدام مدارپيماها بود. در 1988 برنامه‌ي مذبور به يک پروژه‌ي چهار مرحله‌اي ارتقا پيدا کرد که مرحله‌ي اول از يک سامانه دفاعي «ريگ درخشان» تشکيل مي‌شد
اين سامانه شامل 4600 فضاپيماي رهگير (مجهز به سامانه‌هاي رديابي KE ASAT)، هر يک با وزني معادل 45 کيلوگرم، در مدارهاي پايين اطراف زمين بود. مرحله بعدي سکوهاي بزرگ‌تري را در مدار مستقر مي‌کرد و مرحله سوم و چهارم شامل سلاح‌هاي ليزري و پرتو ذرات باردار بود که تحت جريان پروژه MIRACL در حال تکميل بودند. طبق جدول زمان‌بندي برنامه‌هاي پنتاگون، قرار بود مرحله اول با بودجه‌اي بالغ بر 125 ميليارد دلار تا سال 2000 تکميل شود.
بررسي‌هاي بيش‌تر در مراکز تحقيقاتي روسيه و آمريکا نشان مي‌داد که امکانات لازم- حداقل براي سلاح‌هاي انرژي مدارپايه- با فناوري روز غيرقابل دسترس است. با اين حال احتمال درگيري‌هاي نظامي و امکان پيشرفت طرف مقابل در استفاده از فناوري‌هاي نوين، روسيه را واداشت تا سرمايه کلاني را به دوازدهمين برنامه پنج‌ساله‌اش اختصاص دهد. روسيه درنظرداشت با سرمايه‌گذاري‌هاي بزرگ در بخش‌هاي نظامي توانايي‌هاي لازم را براي مقابله‌ي تسليحاتي با آمريکا تا ابتداي قرن 21 به‌دست آورد. به همين منظور بخش‌هاي مختلف اين برنامه را تحت کنترل (GUKOS) قرار داد.
به هر حال در سال 1989 هر دو کشور سياست کاهش سرمايه‌گذاري در حوزه‌هاي نظامي را در پيش گرفتند و به دنبال آن روسيه همه تحقيقات SDI را از سال 1992 به بعد ناتمام رها کرد؛ اما امروزه تحقيقات و گسترش فناوري‌ها (هم سامانه‌هاي ASAT و هم ديگر تسليحات فضاپايه) تحت حمايت دولت ولادمير پوتين از سرگرفته شده است. گفته مي‌شود اين فعاليت‌ها در پاسخ به تجديد دفاع راهبردي آمريکا و بي‌توجهي اين کشور به «پيمان موشک‌هاي ضد بالستيک» است، هرچند جدي بودن اين فعاليت‌ها و چه‌گونگي نظارت «اداره‌ي بين‌المللي اکتشافات نظامي» بر آن‌ها هنوز در هاله‌اي از ابهام باقي مانده. (از جمله اقدام‌هايي که آمريکا در تجديد دفاع راهبردي خود شروع کرده، شامل تجهيزاتي است که مي‌تواند اساس تسليحات ضدماهواره‌اي قرار گيرد. برنامه‌ها در راستاي اقدامات مذبور شامل سامانه‌ي آزمايشي فضاپيماي XSS11، آزمايش ميدان کوچک اشعه فروسرخ (NFIRE) و هواپيماي رهگير فضاپايه (SBI) مي‌شوند.


برگرفته از ماهنامه اطلاعات راهبردی- شماره 72- صفحات 57- 61

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد