باستان شناس
19th May 2010, 06:13 PM
وضع اجتماعی و اقتصادی در دوره هخامنشی
کورش در دوران زمامداری خود، از سیاست اقتصادی و اجتماعی عاقلانهای که کمابیش بر اساس خواسته های کشورهای وابسته بود، پیروی میکرد.
از این سخن او که میگوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنانکه شبان نمیتواند از گلهاش بیش از آنچه به آنها خدمت میکند، بردارد.
همچنان پادشاه از شهرها و مردم همانقدر میتواند استفاده کند که آنها را خوشبخت میدارد.»
و نیز از رفتار و سیاست همگانی او، به خوبی پیداست که وی تحکیم و تثبیت پادشاهی خود را در تأمین خوشبختی مردم میدانست و کمتر به دنبال زراندوزی و تحمیل مالیات بر کشورهای وابستهی خود بود.
او در دوران کشورگشایی نه تنها از کشتن و کشتارهای دهشتناک خودداری کرد بلکه به باورهای مردم احترام گذاشت و آنچه را که از کشورهای شکستخورده ربوده بودند، پس داد.
«بر اساس تورات، پنج هزار و چهار سد ظرف طلا و سیم را به بنیاسراییل (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7% D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84&action=edit&redlink=1) میبخشد، پرستشگاههای مردم شکستخورده را میسازد و میآراید.» و به گفتهی گزنفون، رفتار او به گونهای بوده که «همه میخواستند جز خواستهی او چیزی بر آنها حکومت نکند.»
کمبوجیه با آنکه از کیاست کورش بهرهای نداشت و از سیاست آزادهی وی پیروی نمیکرد، در دوران توانمندی خود به گرفتن مالیات از مردم شکستخورده نپرداخت، بلکه مانند کورش بزرگ به گرفتن هدیههایی چند قانع بود، ولی این سیاست از آغاز پادشاهی داریوش دگرگون شد و پس از سپری شدن دوران زندگی داریوش، روزبهروز، بر سنگینی مالیات افزوده شد و این روش دور از بینش و خرد تا پایان شاهنشاهی هخامنشی ادامه یافت.
ریچارد ن. فرای ضمن گفتگو در پیرامون اوضاع اقتصادی دوران هخامنشی مینویسد:
«باجها و مالیاتهای شاهنشاهی هخامنشی بسیار فراوان بود.
چنین مینماید که حقوق بندر و باج بازار و عوارض دروازه و راه و مرز به گونههای فراوان، و باج چهارپایان و جانوران خانگی که گویا ده درسد بود، و همچنین باجهای دیگری، برجای بود.
شاه در نوروز، پیشکش میگرفت و هر گاه سفری میکرد، رنجی بیشتر بر مردم تحمیل میشد.
بیشتر این پیشکشها و باجهای گوناگون به گونهی پول و یا کالا پرداخته میشد.
بیگاری برای ساختن و ترمیم راهها و ساختمانهای مورد بهرهی همهی مردم، و مانند آنها به دست شهربانان و شاه بر مردم به فراوانی تحمیل میشد. پس چنین مینماید که زندگی برای مردم عادی بسیار دشوار بود.
هزینههای همگانی محلی را، با باجهای مخصوص آن محل انجام میدادند، زر و سیم چون سیلی گران به صندوقهای شاه میریخت. هنوز سخنی از ساختمانها و معدنها و تأسیسات آبیاری شاه نگفتهایم که درآمدهای کلان داشت.
بیشتر طلاهای گرد آمده به هنگام جنگ و یا همچون پیشکشی به مصرف میرسند.»
در سازمان قضایی هخامنشیان خطاها به دو دسته تقسیم میشدند، برای خطای کوچکتر بین پنج تا دویست ضربه شلاق زده میشد یا برابر آن پول دریافت میگردید و برای خطاهای بزرگتر مانند ناسزاگویی به شاه معمولن بریدن گوش یا بینی، نقص عضو، در آوردن چشم یا مرگ به روشهای سنگسار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B1)، چهارمیخ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%DB% 8C%D8%AE&action=edit&redlink=1) یا دار بود و در صورتی که فرد خطای بسیار بزرگی انجام میداد او را به گونهی دوکرجی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%AC%DB% 8C&action=edit&redlink=1) میکشتند
مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) - ۳۷۹-۵۲۷
ریچارد ن. فرای، میراث ایران، ترجمه مسعود رجب نیا
کورش در دوران زمامداری خود، از سیاست اقتصادی و اجتماعی عاقلانهای که کمابیش بر اساس خواسته های کشورهای وابسته بود، پیروی میکرد.
از این سخن او که میگوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنانکه شبان نمیتواند از گلهاش بیش از آنچه به آنها خدمت میکند، بردارد.
همچنان پادشاه از شهرها و مردم همانقدر میتواند استفاده کند که آنها را خوشبخت میدارد.»
و نیز از رفتار و سیاست همگانی او، به خوبی پیداست که وی تحکیم و تثبیت پادشاهی خود را در تأمین خوشبختی مردم میدانست و کمتر به دنبال زراندوزی و تحمیل مالیات بر کشورهای وابستهی خود بود.
او در دوران کشورگشایی نه تنها از کشتن و کشتارهای دهشتناک خودداری کرد بلکه به باورهای مردم احترام گذاشت و آنچه را که از کشورهای شکستخورده ربوده بودند، پس داد.
«بر اساس تورات، پنج هزار و چهار سد ظرف طلا و سیم را به بنیاسراییل (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7% D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84&action=edit&redlink=1) میبخشد، پرستشگاههای مردم شکستخورده را میسازد و میآراید.» و به گفتهی گزنفون، رفتار او به گونهای بوده که «همه میخواستند جز خواستهی او چیزی بر آنها حکومت نکند.»
کمبوجیه با آنکه از کیاست کورش بهرهای نداشت و از سیاست آزادهی وی پیروی نمیکرد، در دوران توانمندی خود به گرفتن مالیات از مردم شکستخورده نپرداخت، بلکه مانند کورش بزرگ به گرفتن هدیههایی چند قانع بود، ولی این سیاست از آغاز پادشاهی داریوش دگرگون شد و پس از سپری شدن دوران زندگی داریوش، روزبهروز، بر سنگینی مالیات افزوده شد و این روش دور از بینش و خرد تا پایان شاهنشاهی هخامنشی ادامه یافت.
ریچارد ن. فرای ضمن گفتگو در پیرامون اوضاع اقتصادی دوران هخامنشی مینویسد:
«باجها و مالیاتهای شاهنشاهی هخامنشی بسیار فراوان بود.
چنین مینماید که حقوق بندر و باج بازار و عوارض دروازه و راه و مرز به گونههای فراوان، و باج چهارپایان و جانوران خانگی که گویا ده درسد بود، و همچنین باجهای دیگری، برجای بود.
شاه در نوروز، پیشکش میگرفت و هر گاه سفری میکرد، رنجی بیشتر بر مردم تحمیل میشد.
بیشتر این پیشکشها و باجهای گوناگون به گونهی پول و یا کالا پرداخته میشد.
بیگاری برای ساختن و ترمیم راهها و ساختمانهای مورد بهرهی همهی مردم، و مانند آنها به دست شهربانان و شاه بر مردم به فراوانی تحمیل میشد. پس چنین مینماید که زندگی برای مردم عادی بسیار دشوار بود.
هزینههای همگانی محلی را، با باجهای مخصوص آن محل انجام میدادند، زر و سیم چون سیلی گران به صندوقهای شاه میریخت. هنوز سخنی از ساختمانها و معدنها و تأسیسات آبیاری شاه نگفتهایم که درآمدهای کلان داشت.
بیشتر طلاهای گرد آمده به هنگام جنگ و یا همچون پیشکشی به مصرف میرسند.»
در سازمان قضایی هخامنشیان خطاها به دو دسته تقسیم میشدند، برای خطای کوچکتر بین پنج تا دویست ضربه شلاق زده میشد یا برابر آن پول دریافت میگردید و برای خطاهای بزرگتر مانند ناسزاگویی به شاه معمولن بریدن گوش یا بینی، نقص عضو، در آوردن چشم یا مرگ به روشهای سنگسار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B1)، چهارمیخ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%DB% 8C%D8%AE&action=edit&redlink=1) یا دار بود و در صورتی که فرد خطای بسیار بزرگی انجام میداد او را به گونهی دوکرجی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%AC%DB% 8C&action=edit&redlink=1) میکشتند
مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) - ۳۷۹-۵۲۷
ریچارد ن. فرای، میراث ایران، ترجمه مسعود رجب نیا