PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موزه طبیعی شهر پمپی



تاری
11th May 2010, 12:52 AM
یارب

فقط نگاه نکنید، دقت کنید
نگاه نکنید، تامل کنید
....
در زمین و آسمان نشانه هایی است برای همه
اندیشه
اندیشه

.......

اینجا روزگاری شهری بود
چون شهرهایی که امروز ما را در خود گرفته است.

http://uc-njavan.ir/images/1df0ol1x1sgrsp24214g.jpg

تاری
21st May 2010, 10:50 PM
یارب

شاید ماجرای پمپئی را شنیده باشید و کافیست یه دوری این حوالی مجازی بزنید و مطلع گردید
ولی واقعا ماجرای قابل تاملیه هم برای باستان شناسان و هم برای عموم
.... مروری دوباره
مردم را چه شد که اینگونه در زیر آتش آتشفشان ماندند و برای امروز ما برگ عبرت شدند.

http://uc-njavan.ir/images/7cykkt8kdcf3necgsot.jpg


http://uc-njavan.ir/images/ra1ee501yp9ohywllww3.jpg

http://uc-njavan.ir/images/sej7zyrb2nrha561lubs.jpg

http://uc-njavan.ir/images/zqjj26m2p5twbxzy8nuf.jpg

http://uc-njavan.ir/images/9p033f8glv28fjc66vxi.jpg

تاری
21st May 2010, 10:57 PM
http://uc-njavan.ir/images/gltnme29gzcildhgurpn.jpg

http://uc-njavan.ir/images/5ej1espa6efm4cfkbjm.jpg

http://uc-njavan.ir/images/asu9ejsi47ybver6r64g.jpg

http://uc-njavan.ir/images/3oooej9yll2jxqvniff.jpg

http://uc-njavan.ir/images/nigmjdx3926jj302up5l.jpg

http://uc-njavan.ir/images/yok1r7r4nqsqvx5w13a.jpg

http://uc-njavan.ir/images/6i52f23fktqxguytxcwo.jpg

تاری
5th June 2010, 12:41 PM
یارب

برای شناخت بیشتر عکسهایی که آورده شد خواندن متن زیر خالی از لطف نیست تا هم از نظر باستان شناسی و هم از نظر دید متفکرانه بیاندیشیم. گردآوری از چند منبع که به مهمترین آن اشاره شده است؛

پمپئی
نخستین خشت بنای پمپئی در جنوب ایتالیا را قوم اوسکان نهادند . مردمانی از این قوم در حدود سالهای قرن هشتم قبل از میلاد به دامنه کوه زیبای وزوو رسیدند و در آغوش طبیعت سرسبز و خرم ان ، خانه هایی برای خود ساختند که رفته رفته به تعداد انها افزوده شد و شهرت و اعتباری یافت .
هوای همیشه بهار پمپئی و همجواری ان با دریا ، این شهر را به بندری پررونق و تفریحگاهی برای مردم دیگر نقاط جنوب ایتالیا تبدیل کرد . مردم از هر سو برای تماشای مسابقات هیجان انگیز گلادیاتورها (این برده های قوی هیکل) به آمفی تئاتر بزرگ شهر می آمدند تا در خیابانهای سنگفرش شده ان که ساختمانهایی مجلل یا مجسمه هایی زیبا و ستونهایی در دو طرف قرار داشت ، قدم بزنند و با خاطره ای خوش از این از این شهر پرجمعیت و اباد بازگردند .
علاوه بر این ، رمی ها نمی دانستند که این کوه حاصلخیز مشرف بر خلیج ناپل در واقع یک کوه آتش فشان است.

آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است.

در سال ۶۲ میلادی در زمان سلطنت نرون زمین لرزه مهیبی در این منطقه رخ داد و شهر پمپئی برای نخستین بار ویران گردید اما با توجه به علم آن دوره کسی تصور نمی کرد این یک هشدار اولیه باشد. ثروتمندان پمپئی به سرعت ویلاهای باشکوه خود را دوباره احداث کردند. (نظر دیگر: فوران آتش فشان وزوو یک فاجعه محسوب می شد زیرا آخرین فوران این آتش فشان به ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد بازمی گشت و بنابراین هیچکس خاطره ای از آن نداشت.)
احداث دوباره شهر پمپئی خاتمه یافته بود که این بار کوه آتش فشان وزوو واقعا از خواب چند هزار ساله بیدار شد.
فقط در یک ساعت انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» آسمان را به ارتفاع چند کیلومتر از خاکسترهای داغ آتش فشانی پوشاند و میلیون ها تن خاکستر آتش فشانی بر شهر پمپئی فرو ریختند.
روز بیست و چهارم ماه اوت سال 79 میلادی ، پمپئی این شهر زیبا و این بندر آباد و پرغوغا ، به فاصله یک شبانه روز چنان دستخوش قهر طبیعت شد که بر اثر تکانهای شدید زمین و گدازه های اتشفشانی که از دهانه قله پمپئی به آسمان بر می خاست و همچون باران مرگ بر شهر فرو می بارید ، برای همیشه ناپدید و مدفون شد . لحاف سنگینی از گل و لای اتشفشانی به وسعت کیلو مترها روی منطقه قرار گرفت ، همه چیز را در کام خود کشید و گورستانی بزرگ برای بیش از سی هزار ساکن پمپئی به و جود آورد.
چند ساعت بعد ، یک سیل عظیم از مواد مذاب و خاکسترهای آتش فشانی دامنه وزوو را در نوردید و بندر هرکولانئوم و ساکنان آن را در یک لحظه به خاکستر تبدیل کرد.
در همان روز بندر هرکولانئوم که در نزدیکی پمپئی بود به نوبه خود زیر مواد مذاب آتشفشانی و رسوبات از دیده ها پنهان گردید. در کمتر از چند ساعت شهر پمپئی زیر ۶ متر خاکستر داغ و هرکولانئوم زیر ۱۶ متر مواد مذاب و رسوبات مدفون شدند. مردم شهر پمپئی حتی فرصت فرار پیدا نکردند و تمام افرادی که در شهر حضور داشتند و هر یک به کاری مشغول بودند در همان حال جان سپردند.

نزدیک به 17 قرن ، پمپئی همچنان شهری فراموش شده و در خواب بود . در سال 1748 میلادی ، هنگامی که " جووانی باتیستا " یک کشاورز محلی در زمین خود واقع در دامنه کوه وزوو مشغول شخم زدن بود ، احساس کرد که چیزی در زیر خاک به نوک خیش گیر کرده است . وقتی باتیستا آن چیز را به زحمت از دل خاک بیرون کشید ، با تعجب دید که یک مجسمه زیبا از سنگ مرمر است .
خبر پیدا شدن آن مجسمه در همه جا پیچید . حاکم منطقه که دانست گنجی در انجا نهفته است ، قطعه زمین را از کشاورز ساده دل خریداری کرد و به این ترتیب ، صاحب یک موزه زیرزمینی شد ، موزه ای به وسعت یک شهر بزرگ در زیر لایه ضخیمی از خاک که دست یافتن به همه آثار با ارزش ان به به این سادگیها تصور می رفت ، نبود.
هر گوشه از زمین را که می کندند ، چیزی بیرون می امد . مجسمه های ریز و درشت ، وسایل زندگی ، ستونهایی از سنگ ، درهای شکسته و... شگفت انکه همه سوخته و سیاه شده و زنگار گرفته بودند .!
در سالهای آخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزده میلادی ، چندین حفاری وسیع ، اما نا منظم در منطقه انجام گرفت . پس از آن معلوم شد که این منطقه همان جایی است که روزگاری محل شهر باستانی و پر رونق پمپئی بوده است .
از ماه ماری 1748 تا پایان سال میلادی 1763 ، کاوش بسیار گسترده ای به مدت 15 سال صورت پذیرفت که با برداشته شدن لایه لایه خاک و خاکستر از روی منطقه ای بزرگ ، به مرور دیوارها ، ستونها ، خانه ها و ... و سرانجام سنگفرش خیابانهای پمپئی نمایان شد . اما اشیای قیمتی و جواهر و زر و زیور چندانی به دست نیامد . معلوم بود که مردم پمپئی جواهرات خود را هنگام فرار از زلزله و اتشفشان با خود برداشته اند .
نزدیک به یک قرن دیگر سپری شد . در سال 1860 ، یک استاد باستانشناسی به نام " جوزپه فیورلی " سرپرستی یک گروه دیگر از کاوشگران را عهده دار شد و هدف را بر این نهاد که شهر باستانی پمپئی را تا اندازه ای که ممکن است بازسازی کند و هر انچه که از ان اتشفشان ویران کننده بر جای مانده است ، از دل خاک و از میان گدازه های اتشفشانی بیرون بیاورد .
در سال 1951 ، یعنی چند سال پس از جنگ جهانی دوم ، با تلاشهای بیشتر و کاوش نهایی پمپئی ، چهره این شهر تاریخی بازتر شد و یکی از شگفت انگیز ترین و در عین حال طولانی ترین عملیات باستانشناسی به نتیجه و پایان رسید.

اکنون که بخش عمده شهر پمپئی در کاوش های باستان شناسی از زیر میلیون ها تن خاکستر بیرون آورده شده، علاوه بر آثار باشکوه این شهر باستانی اجساد ۲۰۰۰ نفر از اهالی نیز کشف شده اند که هر یک در حالتی در زیر خاکسترهای آتش فشان وزوو جان سپرده اند.
شگفت انکه خاکستر اتشفشان چنان غافلگیرانه بر پیکر مردم شهر نشسته و انها را خشک کرده بود که حتی پس از سپری شدن قرنها از ان واقعه ، همه چیز شکل و حالت اولیه خود را حفظ کرده بود . آن جمعیت عظیم ، ابتدا از دود اتشفشان خفه شدند و انگاه باران خاکستر و گدازه بر پیکرها نشست و همه را در خود پیچید تا هر کس در هر شکل و حالتی که هست بماند و به خواب ابدی فرو رود. جالب ترین جنبه این حادثه آن است که هیچ کس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناک وزوو بگریزد. یک خانواده در حال صرف غذا در یک لحظه تبدیل به سنگ شده اند. زوجهای بسیاری پیدا شدند که در حین انجام عمل مقاربت تبدیل به سنگ شده بودند. از همه جالبتر آن است که این زوجها هر دو از یک جنس و یا زوجهایی از دختران و پسران کم سن و سال بوده اند. صورت برخی از اجساد انسانهای سنگ شده که از داخل زمین کشف شده اند همچنان سالم و صحیح باقی مانده است صورت آنها حالت گیج و منگ دارد.

امروزه ، شهر پمپئی خالی از سکنه و ویران ، میعادگاه جهانگردانی است که با حیرت هرچه تمامتر در خیابانها و گذرگاه های سنگفرش شده ان پرسه می زنند و محو تماشای ستونهای عظیم ، ساختمانهای شکوهمند ، مجسمه های زیبا و دیگر آثار به جای مانده از مردمی می شوند که چندین هزار سال پیش در ان زندگی می کردند ،
بی انکه تصوری از عاقبت شوم و عبرت انگیز خود داشته باشند .
اکنون می توان شاهد جلال و شکوه این شهر باستانی بود که به دلیل مدفون شدن در زیر خاکسترها از گزند روزگار محفوظ مانده است.
منابع:
http://medjai.anzaliblog.com/cat503/ (http://medjai.anzaliblog.com/cat503/)
کتاب اقوام هلاک شده نوشته هارون یحیی و ترجمه مژگان دستوری (انتشارات کیهان)

تاری
5th June 2010, 12:50 PM
زمان منجمد شده در قرون گذشته
************************

** به نظر برخی مورخان؛ اینکه شهر پمپی از صفحه زمین با چنین بلایی محو شد ، بی هدف و اتفاقی نبوده است. اسناد تاریخی نشان می دهد که این مرکز هرزگی و فساد به آنچنان فحشایی محشور بود که حتی فاحشه خانه ها هم چنین شهرتی نداشته اند. مردان به شکل کاملا عریان بر در فاحشه خانه ها می ایستادند...
** سرنوشت قوم لوط در قرآن مجید آمده و عذاب آنها نیز فرو رفتن در زمین در اثر زلزله شدیدی بوده که در منطقه موسوم بحر لوط اتفاق افتاده و بر اثر آن شهرهای " سدوم" و " گومور" واقع در کناره بحر لوط بطور کامل محو شده اند، بحر لوط همان دریاچه "بحر المیت" است که در مرز بین اردن و فلسطین اشغالی واقع شده و به لحاظ زمین شناسی دقیقا حد فاصل صفحه عربی با صفحه آفریقا می باشد که در امتداد یکدیگر حرکت می کنند و حتی باستان شناسان غربی توانسته اند بر اساس احادیث و روایات موجود در کتب آسمانی ، از قعر این دریاچه اجساد زنان و زیور آلات آنان و برخی جامهای شراب را استخراج نمایند که دلیلی بر صدق گفتار کتب آسمانی و بویژه قرآن کریم است که سرنوشت این قوم و عذاب آنها در آن ذکر شده است. قابل ذکر است که هر چند بحر المیت امروزه قطب توریستی اردن بوده و هتلهای زیادی در اطراف آن ساخته شده و به دلیل خواص ویژه آب این دریاچه پذیرای توریستهای فراوانی از همه نقاط جهان می باشد، اما با این حال مردم بومی این منطقه همچنان به چشم منطقه نفرین شده که عذاب الهی بر آن نازل شده نگاه می کنند و کمتر در این منطقه تردد و توقف می کنند و می گویند هر گاه از این منطقه عبور می کنید سرنوشت قوم لوط را بیاد آورده و از خداوند تقاضای توبه و بخشش گناهان نموده و به سرعت از آنجا دور شوید. در سمت غربی بحر المیت سرزمینهای اشغالی قرار دارد.

** همان طور که خدا می گوید در سنت الهی تغییر وجود ندارد «مشرکان با نهایت تأكید به خدا سوگند خوردند كه اگر پیامبرى انذاركننده به سراغشان آید، هدایت یافته‏ترین امّتها خواهند بود امّا چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد آیا آنها چیزى جز سنّت پیشینیان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمى‏یابى»(سوره فاطر 42-43)
البته هیچ تغییری در سنت و قانون الهی پیدا نخواهد شد. هر کس در مقابل این سنت بایستد و عصیان کند مشمول همین قانون خواهد شد. شهر پمپئی که نمایشی از انحطاط و سقوط اخلاقی امپراطوری روم بود به سر انجامی همانند قوم لوط دچار گردید.
این شهر نیز به وسیله انفجارهای آتشفشانی کوه «وزوو» نابود شد آتشفشان وزوو سمبل کشور ایتالیا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است. فاجعه ای که برای «سدوم و عمورا» روی داد شباهت زیادی به حوادث تخریب گر شهر پمپی داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپی قرار دارد. مذاب و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی که دو هزار سال پیش روی داد حیات را از این شهر برچید. حادثه آنقدر ناگهانی روی داد که همه چیز در شهر به همان حالت که در اثنای زندگی روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقیقا به همان گونه که دو هزار سال پیش بودند باقی است. گویی زمان منجمد شده است.

مجهول ترین جنبه این حادثه در اینجاست که چگونه هزاران انسان بی آنکه چیزی بشنوند و یا ببینند منتظر می مانند تا مرگ آنها را دریابد. این بعد حادثه نشان می دهد که نابودی و محو شهر پمپی دقیقا مشابه همان حوادث ویرانگری است که در قرآن به آنها اشاره شده، زیرا قرآن زمانی که این حوادث را بازگو می کند به «نابودی ناگهانی» اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره (یس) چنین توصیفی است : همه سکنه شهر به یک لحظه هلاک شدند. این وضعیت در آیه 29این سوره چنین می آید : « (بلكه) فقط یك صیحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند!» ؛ آیه 31 سوره قمر وقتی تخریب و نابودی قوم ثمود را بازگو می کند مجدادا به نابودی آنی اشاره می کند «ما فقط یك صیحه [صاعقه عظیم‏] بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگى بصورت گیاه خشكى درآمدند»
مرگ مردم پمپی در یک لحظه رخ داد، همان گونه که در آیات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود،همه چیز به همان حالت اولیه و بدون تغییر باقیمانده است. در سال ۱۹۹۱نیمی از این شهر از زیر خاکستر بیرون کشیده شد ولی هنوز هم دو پنجم این شهر سوخته در زیر زمین است. هر ساله جمعیت زیادی از موزه طبیعی پمپی دیدن می کنند و این شهر به یکی از جاذبه های گردشگری ایتالیا تبدیل شده است اما متاسفانه جایی از دیده عبرت در این نگاه ها یافت نمی شود. نواحی ناپل که فساد و هرزگی در آن شیوع دارد از مراکز و نواحی بی بند و باری شهر پمپی دست کمی ندارد. جزیره کاپری پایگاهی برای همجنس بازی و برهنگی گرایی است و در صنعت توریسم به بهشت همجنس بازی شهرت دارد. نه تنها در کاپری و ایتالیا بلکه تقریبا در تمامی دنیا چنین انحطاط اخلاقی وجود دارد و مردم هم هیچ توجه و اصراری به پند گیری از تجربیات تلخ مردم گذشته ندارند. در سوره سجده درباره همین مردم می فرماید : «و اگر اینان روی بگردانند به آنها بگو شما را از صاعقه عاد و ثمود بیم می دهم. »

* کوه آتشفشانی وزوو اگر چه طی دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را کوه اخطار گذارده اند. چنین نامی به دلیل فجایع و حوادثی بوده است که در تاریخ از این کوه به ثبت رسیده است.

.................................................. .....................................
آیا ما هم کوه اخطاری لازم داریم در وجدان خود یا نه؟!
.................................................. .....................................

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد