PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ننه علی



kab
9th May 2010, 11:20 AM
واقعا که بهشت زیر پای مادران است


اگر گذرتان به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) افتاده باشد ، نام این مادر را لااقل برای یک بار شنیده اید .

به گزارش جهان یکی از شخصیت های مشهور بهشت زهرای تهران ننه علی است. زن ریز نقش رنج دیده ای که خانه کوچک و محقرش کنار مزار فرزندانش موجب حیرت و تغییر احوال بسیاری از مراجعین بهشت زهرا شده است.


http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-1.jpg (http://www.salijoon.info/)



ننه علی لقب معروف و مشهور مادری است که مدت ۲۰ سال بصورت شبانه روز در این خانه و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی کرد .

او که فرزندش به دست نوکران حلقه بگوش خاندان منحوس پهلوی (ساواک ) به شهادت رسیده است، بعد از اینکه با خبر می شود فرزندش به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است راهی شهر اهواز می شود و در کنار مزار فرزندش بیتوته می کند .


http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-2.jpg (http://www.salijoon.info/)


بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع می دهند که مادری از تهران به اهواز آمده و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی می کند البته بدون هیچ سرپناهی که او را در مقابل گرمای طاقت فرسای جنوب محافظت نماید ، به دستور امام (ره) پیکر این شهید از اهواز به بهشت زهرا (س) در تهران منتقل می شود .



http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-3.jpg (http://www.salijoon.info/)


از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ننه علی تک و تنها در این اتاقک فلزی زندگی کرد ، به گفته دوستان خانه شهید بهشت زهرا (س) تا مدتها این اتاقک ، برق نداشت وسیله گرمایشی و سرمایشی نداشت. بعد از سال ۷۸ به دلیل کهولت سن و بیماری جسمی، تنها دخترش او را به خانه خود می برد و از آن به بعد هرچند ماه یک بار به زیارت مزار فرزندش می آید .



http://img4u.net/images/wdwvszr1ky6t1uw62tz6.jpg (http://www.salijoon.info/)


اگر به قطعه ۲۴ ، نزدیک مزار شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده رفته باشید احتمالا اتاقکی کوچک با دیوار های فلزی توجهتان را جلب می کند.



http://img4u.net/images/s4jarx0sdufjfkrxiwhi.jpg (http://www.salijoon.info/)



در میان این اتاقک مزار فرزند شهیدش قرار گرفته که بر روی سنگ آن نوشته شده " شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست " .

این مادر بزرگوار در قید حیات می باشند و هر چند ماه یکبار برای زیارت به گلزار شهدا می آیند ، و اگر روزی به رحمت خدا بروند در کناز مزار فرزندش دفن خواهد شد .


راستی به این فکر کردید که همین مادر شهدا چه حقی به گردن ما دارن؟

آیا از دیدن ما شاد میشن یا اینکه افسوس میخورن که چرا فرزندشون جون خودش رو برای ماها فدا کرده؟

MAHDIAR
9th May 2010, 11:34 AM
واقعا که بهشت زیر پای مادران است



اگر گذرتان به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) افتاده باشد ، نام این مادر را لااقل برای یک بار شنیده اید .

به گزارش جهان یکی از شخصیت های مشهور بهشت زهرای تهران ننه علی است. زن ریز نقش رنج دیده ای که خانه کوچک و محقرش کنار مزار فرزندانش موجب حیرت و تغییر احوال بسیاری از مراجعین بهشت زهرا شده است.


http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-1.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.salijoon.info% 2f)



ننه علی لقب معروف و مشهور مادری است که مدت ۲۰ سال بصورت شبانه روز در این خانه و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی کرد .

او که فرزندش به دست نوکران حلقه بگوش خاندان منحوس پهلوی (ساواک ) به شهادت رسیده است، بعد از اینکه با خبر می شود فرزندش به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است راهی شهر اهواز می شود و در کنار مزار فرزندش بیتوته می کند .


http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-2.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.salijoon.info% 2f)


بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع می دهند که مادری از تهران به اهواز آمده و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی می کند البته بدون هیچ سرپناهی که او را در مقابل گرمای طاقت فرسای جنوب محافظت نماید ، به دستور امام (ره) پیکر این شهید از اهواز به بهشت زهرا (س) در تهران منتقل می شود .



http://www.jahannews.com/images/docs/files/000112/nf00112346-3.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.salijoon.info% 2f)


از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ننه علی تک و تنها در این اتاقک فلزی زندگی کرد ، به گفته دوستان خانه شهید بهشت زهرا (س) تا مدتها این اتاقک ، برق نداشت وسیله گرمایشی و سرمایشی نداشت. بعد از سال ۷۸ به دلیل کهولت سن و بیماری جسمی، تنها دخترش او را به خانه خود می برد و از آن به بعد هرچند ماه یک بار به زیارت مزار فرزندش می آید .



http://img4u.net/images/wdwvszr1ky6t1uw62tz6.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.salijoon.info% 2f)


اگر به قطعه ۲۴ ، نزدیک مزار شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده رفته باشید احتمالا اتاقکی کوچک با دیوار های فلزی توجهتان را جلب می کند.



http://img4u.net/images/s4jarx0sdufjfkrxiwhi.jpg (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.salijoon.info% 2f)



در میان این اتاقک مزار فرزند شهیدش قرار گرفته که بر روی سنگ آن نوشته شده " شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست " .

این مادر بزرگوار در قید حیات می باشند و هر چند ماه یکبار برای زیارت به گلزار شهدا می آیند ، و اگر روزی به رحمت خدا بروند در کناز مزار فرزندش دفن خواهد شد .


راستی به این فکر کردید که همین مادر شهدا چه حقی به گردن ما دارن؟



آیا از دیدن ما شاد میشن یا اینکه افسوس میخورن که چرا فرزندشون جون خودش رو برای ماها فدا کرده؟

واقعا که تاثیر گذار.حتما خوشحال میشه

hengameh
9th May 2010, 11:38 AM
مهر مادری چیکارا که نمی کنه

پديده
9th May 2010, 12:14 PM
با سلام :

باز هم خوش به سعادت اين مادر عزيز كه حداقل پيكر فرزند شهيدش در كنارش است و مي تواند هر از چند گاهي بر سر مزارش برود و حداقل مزار پسرش را زيارت كند .

واي به دل مادران و پدراني كه فرزندشان مفقود الاثر هستند و اين چشمهاي منتظر هنوز هم بر فراق عزيزشان كم كم كور سو مي شود .

فراق فرزند چه درد غمگيني ست كه حضرت يعقوب كه نبي بود را زمين گير كرد .

خداوند همه اين عزيزان را رحمت كند و انشا الله قدر اين خون هاي پاك ريخته شده دانسته شود .
ارادتمند همه عزيزان - بروجرديان

آبجی
9th May 2010, 12:30 PM
باز هم خوش به سعادت اين مادر عزيز كه حداقل پيكر فرزند شهيدش در كنارش است و مي تواند هر از چند گاهي بر سر مزارش برود و حداقل مزار پسرش را زيارت كند .

واي به دل مادران و پدراني كه فرزندشان مفقود الاثر هستند و اين چشمهاي منتظر هنوز هم بر فراق عزيزشان كم كم كور سو مي شود .

فراق فرزند چه درد غمگيني ست كه حضرت يعقوب كه نبي بود را زمين گير كرد .

خداوند همه اين عزيزان را رحمت كند و انشا الله قدر اين خون هاي پاك ريخته شده دانسته شود .


من هم با اقای بروجردیان گرامی موافقم .

انشاالله .

shabnamshirin
9th May 2010, 12:56 PM
آیا از دیدن ما شاد میشن یا اینکه افسوس میخورن که چرا فرزندشون جون خودش رو برای ماها فدا کرده؟




موضوع خیلی خوبی رو مطرح کردید

الان دیگه با این وضع جامعه افسوس میخورن

جای افسوس هم داره

kab
9th May 2010, 02:48 PM
خدا میدونه

ولی شاید اگر من به جای مادر شهدا بودم هیچوقت بعضی ها رو نمی بخشیدم

فکر میکنم لازمه که یه مقدار بیشتر به فکر دیگران باشیم ( البته خودم رو میگم )

آبجی
9th May 2010, 03:17 PM
خدا میدونه

ولی شاید اگر من به جای مادر شهدا بودم هیچوقت بعضی ها رو نمی بخشیدم

فکر میکنم لازمه که یه مقدار بیشتر به فکر دیگران باشیم ( البته خودم رو میگم )

نه این اصلا درست نیست با نبخشیدن به نظرت چیزی درست میشه ؟؟؟


میدونی اونا اهداف والایی داشتن که رفتن جنگیدن و شهید شدن الان اون اهداف داره فراموش میشه متاسفانه {i dont want to see} کی داره فراموشش میکنه همین مردم حالا مردم کی هستن همین منو و شما و بقیه .

ماییم که داریم اونا رو فراموش میکنیم فراموش میکنیم که چرا رفتن جنگیدن چرا شهید شدن

یه سر به این تاپیک بزنید :


@};- اتوبان بلاتکلیفی یکطرفه است (http://njavan.com/forum/showthread.php?goto=newpost&t=62201) @};-

AvAstiN
9th May 2010, 03:43 PM
من اگه جای این مادر بودم افتخار می کردم
اول اینکه جوان شهید به اختیار خودش رفته و مادر فقط همراهیش کرده
نمی خوام بگم نقش مادرش کم بوده ولی وقتی احوالات شهدا رو می خونیم می بینیم که اکثرا خودشون راغب بودند که به جبهه بروند و بیشتریا ماماناشون رو راضی می کردند {big green}

دوم اینکه وقتی هدف والا و بالا باشه ، افسوسی در کار نیست
اگه نمی رفتند و کشور دست دشمن میفتاد افسوس بیشتر نبود؟

البته منکر این نیستم که ما اون طوری که باید حقی که به گردنمون هست در مورد شهدا ادا نکردیم ولی با این حرف که ممکنه اگه اونا این وضع فعلی رو می دیدند ، از تصمیمشون پشیمون می شدند ، موافق نیستم {happy}

kamanabroo
9th May 2010, 05:54 PM
جاتون خالی همین جمعه پیش بهشت زهرا بودم

بین قبور مطهر شهدا که قدم می زدم خیلی چیزها فکرم رو به خودش مشغول می کرد

در همین وسط دیدم دختری آب برداشته و از یک کنار سر هر قبر شهیدی کمی آب میریزه و رد میشه...

با خودم گفتم این دختر وقتی دیده همین کار رو می تونه انجام بده ، دریغ نکرده و دل شهدا رو اینجوری شاد می کنه.

اما من...

سر قبر پسر عموم بودم که یه ماجرایی یادم اومد از اون شهید (پسر عموم) و مادرش که برام باز مشخص که شهدا حواسشون خیلی به مادرانشون هست.

علاوه بر اینکه شهدا حواسشون به خیلی چیزای دیگه هست که حواس ما نیست ...

shabnamshirin
9th May 2010, 10:59 PM
دوم اینکه وقتی هدف والا و بالا باشه ، افسوسی در کار نیست
اگه نمی رفتند و کشور دست دشمن میفتاد افسوس بیشتر نبود؟

منکر این نیستم که ما اون طوری که باید حقی که به گردنمون هست در مورد شهدا ادا نکردیم ولی با این حرف که ممکنه اگه اونا این وضع فعلی رو می دیدند ، از تصمیمشون پشیمون می شدند ، موافق نیستم {happy}
بله البته .......برای اونا که رفتن و شهید شدن افسوسی نیست ....این وضع و حال ماست که شایسته ی افسوس خوردنه....اونها که رفتند و به هدفشون رسیدند ..ولی ماییم که نتونستیم اونا رو درک کنیم و به خوبی اونها هدفو بشناسیم.. راستی بخاطر چی رفتند؟
این کمرنگ شدن هدفشون در ماست که باعث افسوس میشه

نازخاتون
11th May 2010, 02:14 PM
هر وقت كه سر مزار دايي ام كه در جنگ شهيد شده مي رفتيم اين خانم را هم مي ديدم
بچه كه بودم به اين موضوع فكر مي كردم كه اين خانم واهمه اي از قبرستان نداره كه شب و روز اونجاست...
بعدها فهميدم و درك كردم كه انسان از بودن در كنار عزيزانش حتي اگر در قبر هم باشند ترس و واهمه اي نخواهد داشت..
خدا نصيب نكنه خيلي سخته ...

Big-brother
11th May 2010, 03:30 PM
جالبه بعضی ها میگن ایشون باید افتخار میکرد!
وقتی دیده میشه انقلابی که شده بی فایده بوده و تنها باعث تغییر نام ها شده معلومه ادم اینطوری میشه
در رابطه با شهدای دفاع مقدس هم دقیقا همینطوره
جز اسم کوچه ها و خیابانها هیچ چیزی از ارمانهاشون نمونده

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد