PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله مؤلفه هاي تهديد امنيت نرم درجمهوري اسلامي ايران و مولفه هاي تثبيت امنيت نرم در جمهوري اسلامي ايران



Isengard
4th May 2010, 05:53 PM
http://media.farsnews.com/Media/8812/Images/jpg/A0821/A0821494.jpg


مؤلفه هاي تهديد امنيت نرم درجمهوري اسلامي ايران

نويسنده:هادي رحماني ساعد
---------------------------------




خبرگزاري فارس: آنچه امروز براي جامعه ما به خصوص جامعه اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران بايد مورد نظر قرار گيرد؛ استفاده از منابع و مؤلفه هاي قدرت نرم به منظور ايجاد امنيت نرم است. اين امر تحقق نمي يابد مگر اين كه ما ابتدا به شناسايي مؤلفه هاي تثبيت كننده و تأمين كننده امنيت نرم بپردازيم و سپس با نگرش به آن ها سعي در ايجاد امنيت نرم نماييم.



**************


«امنيت» (decurity) در لغت حالت فراغت از هرگونه تهديد يا حمله و يا آمادگي براي رويارويي با هر تهديد و حمله را گويند. اين مفهوم در اصطلاح سياسي و حقوقي به صورت «امنيت فردي»، «امنيت اجتماعي»، «امنيت ملي» و «امنيت بين المللي» به كار برده مي شود. (آشوري، 1385:38)
يكي از مسائل اساسي كه مكاتب، نظريات و رويكردهاي امنيتي معمولا به آن اشاره مي كنند، مفهوم پردازي (conceptu alization) امنيت است. برخي در بيان مفهوم امنيت به بيان تعريف هاي ساده بسنده مي كنند و برخي ديگر با بررسي عميق تر تلاش كرده اند تا به چارچوب يا قالبي براي بيان مفهوم امنيت دست يابند. به طور مثال، بوزان (Barry Buzan) حداقل سيزده تعريف مختلف از امنيت را در ابتداي كتاب خود با نام «مردم؛ دولت ها و هراس»، آورده است كه هر يك از آن ها به دنبال ارائه دركي از امنيت هستند. يكي از اختلاف هاي مهم در مفهوم امنيت، ميزان وسعت مفهوم امنيت از جهت بخش ها و ابعاد آن است. (گروه مطالعاتي امنيت،1387:49) براي دست يابي به مفهوم امنيت نرم بايد به پردازش آن در ابعاد نرم افزارانه امنيت پرداخت.
از ديدگاه علوم سياسي و روابط بين الملل، تهديد و امنيت به وسيله يكديگر تعريف مي شوند. امنيت در واقع، نبود تهديد است و با وجود تهديد، امنيت مخدوش بوده و كاهش مي يابد. (جمعي از نويسندگان، 1387: 42) در واقع امنيت بايد در برابر مقوله و امري محافظت گردد كه از آن با عنوان تهديد ياد مي شود. (همان، 41) بنابراين براي دستيابي به شناخت مناسبي از مفهوم امنيت بايد با مفهوم «تهديد» (Threat) آشنا شد.
تهديد در لغت به معناي ترساندن و بيم دادن است. (عميد: 1382:645) امنيت ملي در شرايط و فضايي تحقق مي يابد كه يك ملت در آن شرايط مي تواند ارزش هاي حياتي خود را حفظ كرده و اهداف ملي خود در ابعاد داخلي، منطقه اي و بين المللي را تحقق بخشد. تماميت ارضي، انديشه و الگوهاي رفتاري يك نظام سياسي در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي و همچنين حاكميت و ساختار سياسي در يك كشور، در رديف مهم ترين ارزش هاي حياتي يك ملت قرار دارد. بنابراين در تعريف اوليه، تهديد؛ عنصر، عامل يا وضعيت هايي است كه اهداف و ارزش هاي حياتي مذكور را به خطر اندازد (جمعي از نويسندگان، 1387:42)
تلاش جوامع سياسي در طول قرن بيستم ]و بعد از آن[، مبني برگسترش وسيع و همه جانبه امنيت بوده است. امنيت در كار، امنيت اجتماعي، امنيت در رفت و آمد افراد و در اين اواخر، امنيت غذايي، پزشكي و حتي امنيت زيست محيطي از مواردي است كه طي قرن گذشته اهميت آن در اهداف اصلي سياسي از درجات مختلفي برخوردار بوده است. (داويد، 1384:1-2) در واقع مي توان گفت مفهوم امنيت نرم (soft security) نتيجه گسترش مفهوم امنيت است. امنيت نرم مفهوم تقريبا جديدي است كه در تقابل با مفاهيمي چون تهديد نرم، قدرت نرم و مانند آن مطرح است. امنيت نرم را با اين ديدگاه (امنيت= نبود تهديد) مي توان اين گونه تعريف كرد: «حالتي كه در آن حكومت ها با اتكاء به قدرت خود (مخصوصاً جنبه هاي نرم افزارانه آن) به مقابله با تهديدات نرم دشمن مي پردازند، به نحوي كه احساس وجود امنيت و آرامش براي انجام كارها، در لايه هاي مختلف مردم و حكمرانان احساس شود.» بايد توجه داشت كه مفهوم امنيت كاملاً نسبي است و برخي از اوقات يك وضعيت كاملاً آرام براي يك فرد ممكن است براي فرد ديگر همراه با احساس ناامني باشد.
امروزه تهديدها به سمت تهديدهاي نرم سوق پيدا كرده است. تهديدهاي نرم به دليل كم هزينه تر بودن، تأثير بر عوامل نرم افزارانه حوزه اقتدار ملي، استفاده نكردن از روش هاي خشونت آميز و... بيش از پيش مورد نظر دشمنان انقلاب اسلامي است. تعيين بودجه هاي هنگفت توسط نهادهاي رسمي آمريكا نمود بارز اين رويكرد است. آنچه امروز براي جامعه ما به خصوص جامعه اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران بايد مورد نظر قرار گيرد؛ استفاده از منابع و مؤلفه هاي قدرت نرم به منظور ايجاد امنيت نرم است. اين امر تحقق نمي يابد مگر اين كه ما ابتدا به شناسايي مؤلفه هاي تثبيت كننده و تأمين كننده امنيت نرم بپردازيم و سپس با نگرش به آن ها سعي در ايجاد امنيت نرم نماييم.
مؤلفه هاي تهديدكننده امنيت نرم (تهديدهاي نرم افزارانه)

براي دست يابي به مؤلفه هاي تهديدكننده امنيت نرم ابتدا به تقسيم بندي هاي تهديد پرداخته، سپس ذيل اين تقسيم بندي ها، به تشريح مسئله مورد نظر مي پردازيم.
تهديد داراي دو بعد سخت افزارانه و نرم افزارانه است. در تهديد نرم افزارانه اگرچه ابعاد سخت افزارانه تهديد نفي نمي گردد، اما اين اصل مورد توجه قرار مي گيرد كه انحصار تهديد در ابعاد سخت افزارانه آن صحيح نيست. به عبارت ديگر تهديد داراي ابعاد ذهني و روان شناختي نيز مي باشد. از منظر جامعه شناسي، تلقي از تهديد كلاً تغيير يافته و شاهد طرح ايده اي جديد هستيم كه در آن «ذهنيت» اصالت يافته و «جوهره تهديد» را شكل مي دهد. ذهنيت در اين رويكرد «اصالت» دارد و فراتر از يك «بعد» براي تهديد، ايفاي نقش مي نمايد. (افتخاري، 1385: 99-97)
در مكاتب و رهيافت هاي مختلف امنيت ملي، تهديدات را از ابعاد و زواياي مختلف مورد بحث قرار مي دهند. در يك تقسيم بندي كلي، تهديدات امنيت ملي را به لحاظ ماهيت، ابعاد، هدف، موضوع، ابزار و منبع توليد تهديد به دو دسته تهديدات سخت و نرم تقسيم مي كنند.

Isengard
4th May 2010, 05:56 PM
در تهديد نرم، از ابزار فرهنگي و با هدف تأثيرگذاري بر ذهن ها و باورها استفاده مي شود. تهديد نرم را مي توان مجموعه اي از اقدامات دانست كه موجب تغيير و دگرگوني در هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري موردقبول يك نظام سياسي مي شود. در تهديد نرم عامل تهديد، بدون منازعه فيزيكي و استفاده از نيروي نظامي و لشكركشي و به راه انداختن جنگ، تلاش مي كند تا خواست و اراده خود را به طرف مقابل تحميل و آن را به رفتار مطلوب مورد نظر خود وادارد. تهديد نرم با اتكاء به قدرت نرم انجام مي شود. (جمعي از نويسندگان، 1387: 43 و 44)
تهديد عليه امنيت ملي را مي توان به تهديدهاي خارجي و داخلي تقسيم كرد اما بلافاصله بايد يادآور شد كه گاهي كشيدن مرز بين تهديدهاي خارجي و تهديدهاي داخلي و تعيين اين كه كدام تهديد دقيقاً داخلي است يا خارجي، كار دشواري است؛ زيرا غالباً اين دو تهديد با يكديگر پيوند دارند. گاهي تهديد داخلي مورد بهره برداري خارجي قرار مي گيرد و از حالت صرفاً داخلي بيرون مي آيد (همچون وابستگي اقتصادي). (روشندل، 1387: 140)
مفهوم تهديد داخلي با آسيب بسيار نزديك است. آسيب (مانند تهديد) مي تواند در ابعاد اقتصادي، اجتماعي، سياسي، زيستي، امنيتي و... شكل گيرد. (هزار جريبي و بلنديان، 1385: 40)
از تلفيق دو تقسيم بندي يادشده به دو تقسيم بندي جديد دررابطه با تهديدهاي امنيتي در بعد نرم افزارانه آن مي رسيم: تهديدهاي نرم داخلي و تهديدهاي نرم خارجي.

الف) تهديدهاي نرم داخلي

تهديدهاي داخلي همواره در سخنان امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري بيشتر از تهديدهاي خارجي موردتأكيد قرار گرفته شده است. بنيانگذار جمهوري اسلامي تهديدهاي داخلي را هميشه بزرگتر از تهديدهاي خارجي تلقي مي كردند: «آسيب از داخل خود آدم است، داخل خو د ملت و كشور بر ما وارد مي شود و بر شما. از خارج هيچ ترسي نداشته باشيد، از داخل خودمان بترسيد». (صحيفه نور، ج12:95)
«... ا زخارج نترسيد تا داخل آسيبي نبيند، از خارج نبايد ترسيد، از داخل بترسيد... آن ها مي دانند كه از چه راه بايد يك كشوري را به تباهي كشانند. آن ها مي دانند كه بايد از راه خود حكومت، از راه خود دولت، از راه خود مجلس، از راه خود اين ها، اين كارها را انجام بدهند». (همان، ج 16: 446)
«نسل امروز، ملت، كشور، مسئولان، حكومت و نظام خود را هميشه آزاد، سربلند، مستقل و عزيز مي بيند؛ همه نمادهاي كشور را داراي نشانه هاي استقلال ديده و به خود مي بالد؛ اين نسلي است كه از تهديد دشمن نمي هراسد. لذا اين تهديدها براي كشور خطر جدي است. خطر جدي براي كشور عبارت است از آن مسائل كه ما به دست خودمان به وجود آوريم. ايجا داختلاف، ايجاد بي ايماني، ايجاد نااميدي نسبت به آينده، القاي وجود اختلاف و دوئيت، القاي احساس ضعف در مقابل دشمن- كه بعضي ها متأسفانه از روي ناداني يا غرض ورزي اين كارها را مي كنند- احساس ناتواني در مسئولان كشور- كه بعضي اين احساس را عملاً و بعضي قولاً ترويج مي كنند- براي كشور منشأ خطر است.» (مقام معظم رهبري، 9 فروردين 1381)

1) اپوزيسيون هاي غيرقانوني داخلي:

اپوزيسيون داخلي را مي توان به دو نوع اپوزيسيون قانوني و غيرقانوني تقسيم كرد. اپوزيسيون قانوني در برخي از مواقع با هيئت حاكمه همراهي ندارد و نسبت به رفتار و عملكرد آن در بخش هاي مختلف انتقاداتي (كه گاهي بسيار جدي و گسترده است)، دارد اما اپوزيسيون غيرقانوني با اصل نظام مخالفت دارد و تلاش هاي خود را برمخالفت با آن قرار مي دهد، بنابراين از اين نوع گروه ها و احزاب (اپوزيسيون هاي غيرقانوني) مي توان به عنوان تهديدي براي امنيت نظام ياد كرد.
اين نوع اپوزيسيون ها شامل احزاب و گروهك هاي ترد شده و يا نفي شده مي شوند (مانند نهضت آزادي، سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، گروه هاي سلطنت طلب و...). از جمله فعاليت هاي نرم اين اپوزيسيون ها مي توان به نافرماني مدني، اعتراضات و راهپيمايي هاي بدون مجوز، پخش شبنامه ها و...اشاره كرد. اين نوع فعاليت ها در انتخابات دهم رياست جمهوري نمود بارزي داشت.
بايد توجه داشت كه برخي از اقدامات نرم اين اپوزيسيون ها، ممكن است به رفتارهاي خشونت آميز كشيده شود اما باتوجه به اين كه پيامدهاي آن غيرخشونت آميز است (ابطال انتخابات، ايجاد ترديد درمورد شخصيت هاي نظام، از بين بردن اعتماد مردم به نظام و...)، در زمره تهديدهاي نرم قرار مي گيرد. (عبداله خاني، 1386:69)
باتوجه به سخناني كه در ابتداي اين قسمت آمد، حضرت امام(ره) مجراهاي بروز تهديد را «از راه خود دولت»، «از راه خود مجلس» و مقام معظم رهبري مصداق هاي اين گونه تهديدها را «ايجاد اختلاف»، «ايجاد بي ايماني»، «ايجاد نااميدي نسبت به آينده»، «القاي وجود دوئيت (دشمني)» و «القاي احساس ضعف» مي دانند. توجه به مفاهيم يادشده يك معناي كلي را به ذهن متبادر مي كند و آن عبارت است «براندازي» كه امكان تحقق آن به شكل هاي مختلف (نرم، پارلمانتاريستي و... ) وجود دارد. بنابراين مي توان اين گونه بيان كرد كه يكي از تهديدهاي نرم داخلي اپوزيسيون هاي غيرقانوني داخلي هستند كه درنهايت نتيجه فعاليت هاي آن ها مي تواند براندازي نظام باشد.

2) گسستگي (اختلافات) قومي و مذهبي:

كشوري كه داراي اقوام و مذاهب گوناگون است، همواره با تهديداتي روبرو است. در اين بين شاخص هاي مختلفي وجود دارد كه مي تواند امنيت يك كشور را از طرف اقوام موجود در آن مورد تهديد قرار دهد. از جمله اين شاخص مي توان به ميزان مشروعيت نظام در نزد اقوام گوناگون، ميزان پيوند تاريخي مشترك اقوام با همسايگان يا قدرت هاي خارجي ديگر، ميزان انسجام دروني يك قوم، چگونگي توزيع و تركيب جمعيتي اقوام و سرانجام موقعيت جغرافيايي و پراكندگي يك قوم اشاره كرد. احساس گريز از مركز كه در قوميت ها ديده مي شود، به طور معمول آن ها را به سوي جدايي طلبي يا خودمختاري سوق مي دهد. (مراديان، 1385: 86) نمونه هايي از اين نوع تهديدها را مي توان در بروز تفكرات تجزيه طلبانه در برخي گروه هاي معاند در كردستان، آذربايجان، خوزستان و... مشاهده كرد.
اقليت هاي ديني كم و بيش، وضعيتي شبيه اقليت هاي قومي دارند، با اين تفاوت كه آن ها بيشتر ايدئولوژي رژيم حاكم و نه تماميت ارضي آن را در معرض خطر قرار مي دهند. گاهي به خاطر حاكميت مذهب بر يك قوم، يا وضعيت ويژه جغرافيايي، يك اقليت ديني علاوه بر ايدئولوژي، ارزش ها و اهداف ديگري مانند تماميت ارضي يا حاكميت را نيز به مخاطره مي اندازد. (همان، 87) به عنوان مثال سركرده گروهك جنداله، عبدالمالك ريگي، هواداران و نيروهاي خود را از بين اهل تسنن بلوچ انتخاب مي كند. وي به نوعي از اختلافات بين شيعه- سني و بلوچي- سيستاني (اختلافات مذهبي و قومي)، براي جذب افراد خود استفاده مي كند.
اختلافات قومي و مذهبي اي كه تهديدكننده تماميت ارضي است، مربوط به حوزه سخت افزارانه امنيت است اما در اكثر اوقات اين اختلافات باعث ايجاد يك ذهنيت در طرفداران مي شود كه درنهايت باعث نوعي حس نژادپرستانه در افراد مي شود، به همين دليل اين امر به عنوان يك تهديد نرم محسوب شده و گسترش آن باعث مختل كردن امنيت نرم مي شود.

Isengard
4th May 2010, 05:59 PM
3) ترويج تفكرات مسموم از طرف زمامداران و سران احزاب:

ايجاد اختلاف، ايجاد نااميدي نسبت به آينده، القاي وجود اختلاف، القاي احساس ضعف در مقابل دشمن (همان گونه كه در سخنان مقام معظم رهبري آمد)، يكي از تهديدهاي نرم بر عليه امنيت عمومي است. اين گونه رفتارها و القاي آن ها، باعث ايجاد احساس ناامني در بين توده مردم مي شود. اين گونه تفكرات مانند بمب هاي ساعتي اي هستند كه با گسترش و به مرور زمان افزايش حجم آن ها، به موعد انفجار نزديك مي شوند.
ميزان اهميت اين گونه تهديدها زماني بيشتر مي شود كه با تبليغات خارجي و عمليات رواني دشمن همراه شود.

4) ناامني اقتصادي:

گريز از چنگال سخت توسعه نيافتگي و اطمينان حاصل نمودن از رفاه عمومي مي تواند ارزش هاي ملي مهمي را براي بسياري از كشورهاي درحال توسعه دربرداشته باشند، به حدي كه نخبگان حاكم، موضوعات اقتصادي را به مثابه ملاحظات امنيت ملي قلمداد مي كنند.
نقش اقتصاد در امنيت ملي، حياتي است و دليل آن تأثيرات گسترده آن بر ساير ارزش هاي ملي است. توسعه نيافتگي پايدار و محروميت از رفاه اقتصادي، روحيه ملي را تضعيف مي كند و ناآرامي هاي اجتماعي را برمي انگيزد و در نتيجه چند دستگي داخلي را شدت مي بخشد. چنين ضعف داخلي مي تواند باعث اقدامات خصمانه از جانب دشمنان بالقوه يا بالفعل شود. (آزر- مون، 1379: 368)
امنيت اقتصادي يكي از نگراني هاي مهم دولت است. امنيت اقتصادي به طور كلي دو سو يا دو وجه دارد.
وجه نخست به تحكيم بنيان هاي اقتصاد ملي و رهانيدن آن از آسيب وابستگي به كشورهاي ديگر مربوط مي شود. اقتصاد كشورهاي توسعه نيافته و با نسبت كمتري كشورهاي درحال توسعه از ديرباز به دليل عملكرد عوامل گوناگون درمناسبات بين المللي به صورت وابسته كشورهاي صنعتي درآمده است. از وجوه مهم اين واقعيت، تك محصولي بودن و وابستگي شديد به سرمايه و كالا و فناوري كشورهاي پيشرفته است.
وجه ديگر امنيت اقتصادي، متوجه كشورهاي صنعتي است. امنيت اقتصادي اين كشورها نيز با مواد خام وارداتي از كشورهاي توسعه نيافته پيوند خورده است. (روشندل 1387: 22)
مسأله ديگر در اين زمينه ارتباط امنيت ملي با امنيت بين المللي است كه هر روز اهميت بيشتري مي يابد.
امروزه بررسي اهداف امنيت ملي بدون در نظرگرفتن زمينه هاي امنيت بين المللي خالي از معنا است.(همان، 23)
از جمله مصداق هاي اين مسأله مي توان به تاثيرپذيري اقتصاد كشورها درپي ايجاد بحران اقتصادي دركشور آمريكا اشاره كرد.
درنهايت تأثير ناامني اقتصادي به عنوان يك تهديد نرم درامنيت را مي توان اين گونه بيان كرد:«نداشتن تصور مطلوب از وضعيت اقتصادي موجود و اوضاع اقتصادي در آينده باعث ايجاد احساس ناامني درجامعه مي شود. اين درحالي است كه وجود احساس ناامني اقتصادي به دليل در تقابل بودن اين مقوله با نيازهاي اوليه مردم به سرعت گسترش مي يابد و در مدت كوتاهي قسمت زيادي از جامعه را (حداقل افرادي كه دغدغه مالي دارند را) تحت تاثير قرار مي دهد.»

5) ناامني اجتماعي:

وجود مشكلات اجتماعي مانند افزايش ميزان طلاق، افزايش تعداد معتادين، افزايش ميزان بزهكاري ها و مانند اين ها كه جامعه و مخصوصا خانواده را به عنوان يكي از پايه هاي اصلي تشكيل جامعه، متزلزل مي كند، مي تواند ضربه مهلكي بر امنيت اجتماعي وارد كند. افزايش شاخص هاي ناامني اجتماعي به صورت غير مستقيم مي تواند، منابع ايجاد امنيت را تحت تاثير خود قرار دهد، به عنوان مثال مي توان به فعاليتي كه استعمارگران در راستاي ترويج مصرف ترياك درچين انجام دادند، اشاره كرد. افزايش معتادين باعث پايين آمدن روحيه جنگجويي و استقلال طلبي در افراد يك ملت مي شود.
يكي ديگر از تاثيرهاي ناامني اجتماعي، مختل كردن كارايي طيف وسيعي از افراد جامعه است، بدين دليل كه افراد چاره اي جز زندگي درجامعه ندارند، به صورت ناخود آگاه از فضاي ايجاد شده درآن تاثير مي پذيرند.
اگر مردم درمورد انجام فعاليت هاي اجتماعي خود احساس ناامني كنند، ممكن است به مرور زمان خاستگاه هاي خود را در معارضين نظام پيدا كنند. بنابر اين مي توان گفت نارضايتي از اوضاع اجتماعي مي تواند افراد را به عنوان ناقل نارضايتي درجامعه درآورده و باعث سوق دادن آن ها به بيگانگان و مخالفان نظام شود. دقت در اعترافات دستگير شدگان حوادث بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري به وضوح اين مطلب را اثبات مي كند. آن جايي كه برخي از آن ها دليل اقدامات غير قانوني خود را وضعيت حاكم برجامعه مي دانستند.

ب) تهديدهاي نرم خارجي
1) تهديدهاي فرهنگي:

«باندهاي بين المللي زر و زور كه براي تسلط به منافع ملت ها، سازمان نظامي ناتو را تشكيل داده بودند، اكنون براي نابودي هويت ملي جوامع بشري و تحقق بيشتر اهدافشان درپي تشكيل ناتوي فرهنگي هستند تا با استفاده از امكانات زنجيره اي متنوع و بسيار گسترده رسانه اي، سررشته تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها و ملت ها را به دست بگيرند كه بايد هوشيارانه اين مساله را زيرنظر داشت». (مقام معظم رهبري، 8 آبان 1385)
همان گونه كه در فرمايشات مقام معظم رهبري مشهود است حمله به فرهنگ جامعه مي تواند يكي از تهديدهاي نرم جدي محسوب شود. فرهنگ به مرور زمان مي تواند بسياري از جنبه هاي ديگر را كه نشات گرفته از خرده فرهنگ هاي اجتماعي است، تحت تأثير قرار دهد. بنابراين يكي از مهم ترين تهديدات نرم خارجي تهاجم فرهنگي است. يكي از مهم ترين دلايل گسترش تهاجم فرهنگي نيز تبليغات خارجي است.
كشوري كه مي خواهد رفتار مردم كشور ديگر را به وسيله تبليغات در جهت منافع خود و برعليه نگرش ها و سياست هاي دولت خودي هدايت كند، به وسايل مختلفي همچون راديو، تلويزيون و... و بهره گيري از شيوه هاي مختلف روانشناختي متوسل مي شود. با پيشرفت ارتباطات و نيز با ورود توده هاي متوسط شهروندان به دنياي سياست، بعد رواني سياست خارجي و نفوذ در افكار عمومي و امكان تحريك گروه هايي از مردم يك كشور اهميت زيادي يافته است. (روشندل، 1387: 148)

2) اقدام پنهان:

اقدام پنهان به فعاليت هاي كشورها جهت نفوذ در امور سياسي، اقتصادي يا نظامي ساير كشورها اطلاق مي شود.
اقدام پنهان به دولت محدود نمي شود، بنابراين مي تواند به عنوان تلاشي از يك دولت يا گروهي براي نفوذ در امور دولت يا سرزمين ديگري توصيف شود، بدون اين كه به طور رسمي حضور خود را آشكار نمايد. (گادسون، 1384: 237)
اقدام پنهان همان طور كه از نام آن پيداست، ساز و كاري غيرمحسوس و پنهان براي تاثيرگذاري بر سياست هاي طرف مقابل است. در واقع اين نوع از اقدامات در كنار ديپلماسي (به عنوان اقدامي آشكار در راهبرد سياست خارجي)، به عنوان مؤلفه ياري رساننده به اعمال سياست ها در قبال ساير كشورها همواره مطرح بوده است. جاسوسي (جمع آوري اطلاعات به صورت پنهاني)، همواره به عنوان يكي از منبع هاي اصلي جهت دستيابي به اطلاعات موردنياز در راستاي انجام اقدام پنهان محسوب مي شود.
نفوذ در سياست هاي كشورها (مخصوصا در ابعاد خارجي كه بيشتر مدنظر اقدام پنهان است) از طرف بيگانگان باعث سوق پيدا كردن منافع به سمت آن ها و كاهش اعتماد در بين مردم نسبت به سياست هاي حكومت و در نهايت احساس ناامني در توده افراد جامعه مي شود.

3) تهديدهاي ناشي از فعاليت هاي سازمان هاي اطلاعاتي

سازمان هاي اطلاعاتي با برخورداري از ابزارهاي مناسب و نيروي انساني متخصص مي توانند به دست يابي حكومت ها به اهداف پنهانشان كمك شاياني نمايند. گاهي اوقات منافع يك كشور اقتضاء مي كند كه حكومت كشور ديگر تضعيف شده و يا گاهي از اوقات از بين برود. مبارزه هاي آشكار و پنهان آمريكا با ايران در منطقه، نمونه بارزي از اين گونه رفتارها است. آمريكا تاكنون با انجام پروژه هاي مختلف پنهاني (كودتاي نوژه و اخيرا پروژه انقلاب مخملي و...) تلاش نموده بزرگترين سد راه خود در راستاي تحقق سياست هايش در خاورميانه را از سر راه خود بردارد. با نگاهي اجمالي به حوادث پنهاني كه تاكنون از سوي كشورهاي غربي و كشورهاي منطقه براي ايران به وجود آمده، همواره ردپاي سازمان هاي اطلاعاتي به نوعي در آن ها مشهود بوده است. در اين قسمت به چند مورد از تهديدات سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه در قبال امنيت نرم در ج.ا.ا به صورت مختصر اشاره مي كنيم.

الف- جاسوسي

جاسوسي به خودي خود تهديد محسوب نمي شود ولي از آن جايي كه اطلاعات مورد نياز براي ساير اقدامات منافي امنيت را تأمين مي كند، به عنوان تهديدي براي امنيت ملي است.
جاسوسي داراي اهداف مختلفي است. اين اهداف ممكن است در ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، نظامي، فناوري و زيست محيطي باشد. فعاليت هاي جاسوسي در نهايت مي تواند به ايجاد ناامني در حوزه هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و فناوري اثرگذار باشد كه اين امر باعث از بين رفتن امنيت نرم در سطح جامعه و حكومت خواهد شد.

ب- براندازي

براندازي عبارت است از تغيير نظام سياسي حاكم بر يك كشور، ايجاد تغيير و تحول اساسي در باورهاي اصلي يك نظام، كه گاهي از طريق اعمال رفتار خشونت آميز از قبيل كودتا و ترور، تحميل جنگ و نظاير آن با حذف حاكمان از صحنه سياسي يك كشور صورت مي گيرد و گاهي نيز تغيير نظام سياسي يك كشور از طريق مسالمت آميز و با اجراي برنامه اي حساب شده و دراز مدت براي نفوذ در اركان سياسي يك نظام قابل اجراست. نتيجه هر دو اقدام به تغيير نظام سياسي و نهايتاً براندازي منجر مي شود. (اداره سياسي سپاه، 1381:45)
براندازي شيوه هاي متنوعي دارد. همان گونه كه گفته شد تعدادي از آن ها به تغيير نظام سياسي يك كشور از طريق مسالمت آميز و اجراي برنامه هاي مدون بر پايه اقدامات نرم دلالت دارد. از جمله اين شيوه ها مي توان به كودتاهاي سفيد و خزنده، براندازي نرم، انقلاب هاي مخملي، براندازي پارلمانتاريستي1 و... اشاره كرد.
يكي از بارزترين روش هاي براندازي كه مستقيما با امنيت نرم در تقابل است، براندازي نرم است. براندازي نرم عبارت است از: «اغواء، غافلگيري، كنترل اراده، تحريف و سازماندهي عمومي مردم در راستاي تغيير ساختار و رفتار حاكميت مبتني بر قدرت نرم (ارتباطات و تبليغات) در فرآيند تدريجي نمادين و غيرخشونت آميز».
اين نوع از براندازي چندي است؛ توسط كشورهاي استعمارگر به خصوص آمريكا مورد استفاده قرارمي گيرد. براندازي نرم با استفاده از الگوهايي چون وقوع انقلاب هاي مخملين (براساس تفكر جهش به سوي دموكراسي و با تكيه بر نخبه گرايي)، ايجاد تغييرات سياسي، فعال سازي جنبش هاي اجتماعي و... صورت مي پذيرد. در براندازي نرم افراد و گروه ها با استفاده از روش هاي مختلف اعتراضي مانند بيانيه هاي رسمي، اقدامات دسته جمعي نمادين، ايجاد فشار بر دولت، راهپيمايي مردمي و... حكومت را تحت فشار گذاشته و در صدد سرنگوني آن برمي آيند. (حمزه پور، 1386: 10-5)
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــ
---------------------
منابع:
1- آزر، ادوارد اي- مون، چونگ اين (1379)، «امنيت ملي در جهان سوم»، ترجمه پژوهشكده مطالعات راهبردي، تهران: انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردي.
1- استفاده از مجراهاي قانوني توسط مخالفان براي ورود به مجلس و وضع قوانيني كه در نهايت باعث براندازي حكومت مي شود.
2- اداره سياسي سپاه (1381)، «جريان برانداز و استراتژي براندازي خاموش»، چاپ اول، تهران: انتشارات معاونت آموزش نيروي مقاومت بسيج سپاه.
3- آشوري داريوش (1385)، «دانشنامه سياسي»، چاپ سيزدهم، تهران: انتشارات مرواريد.
4- افتخاري اصغر (1385)، «تهديد اجتماعي شده، رويكردي تازه در تهديد سياسي»، مندرج در فصلنامه مطالعات دفاعي استراتژيك، شماره بيست و هفتم، صص 103- 79، تهران: انتشارات دانشگاه عالي دفاع ملي.
5- جمعي از نويسندگان (1387)، «بصيرت پاسداري»، تهران: اداره سياسي نمايندگي ولي فقيه در سپاه.
6- حمزه پورعلي (1386)، «ماهيت براندازي نرم»، تهران: مؤسسه مطالعات كاربردي بنياد فرهنگي پژوهشي غرب شناسي.
7- داويد دومينيك (1384)، «مفهوم امنيت پس از حادثه 11 سپتامبر»، چاپ سوم، ترجمه معصومه سيف افجه اي، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.
8- روشندل جليل (1387)، «امنيت ملي و نظام بين المللي»، چاپ پنجم، تهران انتشارات سمت.
9- سخنراني مقام معظم رهبري در جمع دانشگاهيان استان سمنان، 8 آبان ماه .1385
10- سخنراني مقام معظم رهبري در جمع دهها هزار نفر از راهيان نور و قشرهاي مختلف مردم در پادگان دو كوهه، 9 فروردين ماه .1381
11- عبداله خاني علي (1386)، «تهديدات امنيت ملي (شناخت و روش)»، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي ابرار معاصر.
12- عميد حسن (1382)، «فرهنگ عميد»، چاپ بيست و ششم، جلد اول، تهران: انتشارات اميركبير.
13- گادسون روي (1384)، «اطلاعات آمريكا بر سر دو راهي»، ترجمه معاونت پژوهش دانشكده امام باقر(ع)، تهران: انتشارات دانشكده امام باقر(ع).
14- گروه مطالعات امنيت (1387)، «نظريه امنيت در جمهوري اسلامي ايران»، تهران: انتشارات دانشگاه عالي دفاع ملي.
15- مراديان محسن (1385)، «درآمدي بر ابعاد و مظاهر تهديدات»، تهران: مركز آموزشي و پژوهشي شهيد سپهبد صياد شيرازي.
16- موسوي خميني، سيد روح الله (1386)، «صحيفه نور» جلد 12 و 16، تهران: مؤسسه نشر و تنظيم آثار امام(ره).
17- هزار جريبي جعفر- بلنديان غلامحسين (1385)، «درآمدي بر مفهوم شناسي آسيب شناسي امنيتي»، مندرج در فصلنامه مطالعات دفاعي استراتژيك، شماره بيست و هفتم، صص 52-35، تهران: انتشارات دانشگاه عالي دفاع ملي.

Isengard
4th May 2010, 06:02 PM
http://media.farsnews.com/Media/8811/Images/jpg/A0802/A0802518.jpg

مولفه هاي تثبيت امنيت نرم در جمهوري اسلامي ايران
نويسنده:هادي رحماني ساعد
----------------------------------

خبرگزاري فارس: در بخش گذشته به تعريف امنيت نرم و مؤلفه هاي تهديدكننده آن پرداختيم در اين قسمت به مؤلفه هاي تثبيت كننده امنيت نرم خواهيم پرداخت. هر يك از اين عوامل ممكن است در موقعيت هاي مختلف داراي اهميت هاي متفاوتي باشند، به عبارت ديگر اهميت هر يك از مؤلفه هاي ايجاد و تثبيت كننده در تقابل با شرايط مختلف، متفاوت خواهد بود.
در بخش گذشته به تعريف امنيت نرم و مؤلفه هاي تهديدكننده آن پرداختيم در اين قسمت به مؤلفه هاي تثبيت كننده امنيت نرم خواهيم پرداخت. هر يك از اين عوامل ممكن است در موقعيت هاي مختلف داراي اهميت هاي متفاوتي باشند، به عبارت ديگر اهميت هر يك از مؤلفه هاي ايجاد و تثبيت كننده در تقابل با شرايط مختلف، متفاوت خواهد بود. در اين قسمت به چند مورد از مهم ترين اين مؤلفه ها مي پردازيم.
¤ ¤ ¤

1-قدرت نرم (Soft Power)

براي تعريف قدرت نرم، بايد ابتدا به تعريف واژه «قدرت» (power) پرداخت. برخي اعتقاد دارند قدرت، توانايي و ظرفيت انجام كارها است. به نظر گروهي قدرت، توانايي كسب نتايج دلخواه است. به زعم بعضي افراد نيز قدرت، تأثيرگذاري بر رفتار ديگران است به نحوي كه آنچه مي خواهيم، اتفاق بيفتد. به نظر مي رسد تعريف سوم تعريف جامع تري از واژه قدرت باشد. (گلشن پژوه، 1387: 21) در تعريفي ديگر قدرت، توانايي دارنده آن است براي واداشتن ديگران به تسليم در برابر خواست خود، به هر شكلي. اقتدار (Authority) نيز قدرتي است كه مشروعيت آن براساس سنت يا قانون پذيرفته شده است. (آشوري، 1385: 247)
در يك طبقه بندي كلي، قدرت به دو نوع سخت و نرم تقسيم مي شود. جوزف ناي، تحليل گر به نام آمريكايي بر اين باور است كه هر چند قدرت نرم و سخت در هم تنيده اند ولي قدرت نرم به قدرت سخت وابسته نيست. به گفته ناي، قدرت نرم توانايي به دست آوردن خواسته ها از طريق مجذوب كردن- به جاي اجبار و يا امتياز دادن- است. اين كار از طريق جذابيت هاي فرهنگي، ايده هاي سياسي و سياست ها صورت مي گيرد. زماني كه سياست هاي ما در چشم ديگران مشروعيت دارد، قدرت نرم ما تقويت شده است. در واقع زماني كه شما ديگران را وادار مي كنيد ايده هاي شما و آنچه شما مي خواهيد بپذيرند، بدون اين كه براي اين كار هزينه زيادي (امتياز يا اجبار) صرف كنيد، در آن صورت شما از قدرت نرم استفاده كرده ايد. متيوفريزر در كتاب «تسليحات اختلال جمعي» مي نويسد: «قدرت نرم از فرهنگ سرچشمه مي گيرد». در سطح كلان و در عرصه روابط بين الملل، حوزف ناي اين گونه عنوان مي كند كه قدرت نرم «جلب نمودن مردم به جاي اجبار آن ها است». (گلشن پژوه، 1387: 22)
منابع و شاخص هاي قدرت نرم همواره ثابت نبوده و هميشه با تحول بسترها و شرايط، آن ها نيز تغيير مي يابند. اما شايد بتوان مهم ترين مؤلفه ها و شاخص هاي قدرت نرم را در سه دسته فرهنگ، اقتصاد و سياست جاي داد. در عرصه فرهنگ يا اجتماع، مقوله هايي چون هنر (شامل فيلم و سرگرمي، موسيقي، تئاتر و هنرهاي نمايشي)، رسانه ها (شامل راديو و تلويزيون، روزنامه ها و مجلات، اينترنت و ماهواره ها)، دانش و ورزش مطرح مي گردند. فرهنگ حتي در برگيرنده مواردي چون ذائقه غذايي يك ملت، خصلت هاي پسنديده ملي كه زبان زد جهاني است، موقعيت فرهنگي ممتاز (شامل دارا بودن آثار باستاني و گردشگري، بزرگان ادبيات، شعر، رمان، موسيقي و هنر) و تعداد محصولات فرهنگي يك كشور نيز مي باشد.(همان، 33-34).
در نهايت قدرت نرم يعني توانايي نفوذ و تأثيرگذاري بر افكار، انديشه ها و اذهان با هدف تحميل خواست و اراده از طريق جلب نظر و متقاعد ساختن ملت و دولت هدف بدون استفاده از زور و فشار فيزيكي. (جمعي از نويسندگان، 1387:44)
بنابر آنچه گفته شد اگر حكومتي با استفاده از سياست هايي كه به كار مي برد، بتواند افراد جامعه را با خود همراه كند، بدون اين كه از ابعاد سخت افزارانه امنيت استفاده كند، امنيت نرم را براي خود به ارمغان آورده است. در حوزه داخلي يكي از مهمترين شاخص هاي دست يابي به امنيت نرم استفاده از قدرت ملي است، بنابراين براي آشنايي با اين مفهوم به توضيح مختصر آن مي پردازيم.
«قدرت ملي» به مجموعه اي از توانايي هاي مادي و معنوي گفته مي شود كه در قلمرو يك واحد جغرافيايي و سياسي به نام كشور يا دولت وجود دارد. در تعريف ديگري از قدرت ملي به صورت ساده آمده است: «قدرت ملي عبارت است از ظرفيت يك كشور در پيگيري اهداف كاربردي با اقدامات عمدي». (همان، 110)
بقاي نظام سياسي مستقل در دنياي متلاطم و پر از تهديد كنوني در گرو برخورداري آن كشور از قدرت ملي بالا و در سطح بازدارندگي نسبت به انواع تهديدات است. اين قدرت ملي است كه يك ملت و كشوري را در برابر تهديدات خارجي حفظ كرده و براساس آن ملتي مي تواند اهداف خود را تحقق بخشد. نظر به اهميت تأمين امنيت ملي به عنوان مهم ترين نفع عمومي، توليد قدرت ملي در هر كشور، در صدر اولويت ها براي حكومت ها و دولت ها قرار مي گيرد. (همان، 111)
در حوزه داخلي در زمينه توليد امنيت نرم با اتكاء به قدرت نرم، ابعاد غيرمادي امنيت مدنظر است به طور كلي شاخص هاي غيرمادي قدرت ملي عبارتند از:
1) ميراث فرهنگي: تاريخ نشان مي دهد كه توانايي نظامي و قدرت دفاعي كشورها با ميراث فرهنگي آن ها ارتباط نزديك داشته است. به عنوان مثال دو جنگ جهاني و ويراني عظيمي كه براثر كاربرد جنگ افزارهاي مخرب به بار آمده بود، موجب تنفر عمومي از جنگ و ضعف اخلاق نظامي گري در اروپا شد. (روشندل، 1387: 80) كه اين امر در نهايت باعث به خطر افتادن امنيت است.
2) وحدت ملي: از اركان مهم فرهنگي قدرت سياسي، وحدت ملي است. وحدت ملي عبارت است از چگونگي واكنش مردم در باب دفاع از منافع عمومي و مصالح كشور. هنگامي كه وضعي اضطراري همچون براندازي و ايجاد توطئه براي كشور پيش مي آيد. در اين مواقع، اگر پايه هاي وحدت ملي محكم باشد، مردم اختلافات جزئي داخلي را كنار مي گذارند و صفوف را پر مي كنند. اين روحيه باعث مي شود، هنگامي كه زمامداران وضع دشوار كشور را در برابر خطر خارجي براي مردم تشريح مي كنند و خواستار تحكيم وحدت مي شوند، مردم به نداي آنان پاسخ مثبت دهند. (همان، 81) باتوجه به اهميت اين مؤلفه در ادامه به صورت مجزا به آن خواهيم پرداخت.
3) ايدئولوژي: ايدئولوژي نيز يكي ديگر از عوامل ساخت قدرت ملي است. ايدئولوژي نه تنها از منابع داخلي قدرت ملي محسوب مي شود، بلكه در مناسبات بين المللي هم پشتوانه حيثيت و نفوذ و قدرت كشور است. نقش ايدئولوژي در سياست هاي بين المللي به حدي است كه اگر پژوهنده به مقاصد پنهان در پشت شعارهاي رايج توجه نكند، مناسبات بين المللي را يكسره جدال بين ايدئولوژي ها و ارزش ها مي بيند. (همان، 82)
يكي از راه هايي كه دشمن براي چيره شدن به جامعه ما استفاده مي كند همراه كردن ايدئولوژي آن ها با ايدئولوژي خود است. به عنوان مثال مي توان به گسترش تبليغات در خصوص ترويج مسيحيت در ايران، طي چند سال اخير اشاره كرد. دين تحريف شده مسيحيتي كه دشمنان براي مردم ما تجويز مي كنند، كاملاً سكولار و داراي رويكردهاي كاملا متعارض با اصول و مباني اسلامي است و اين به معناي سلب امنيت از حكومت اسلامي است.

2- ايمان به خدا، عدالت اجتماعي و پيروي از ولايت فقيه

ماده ايمني و امنيت، كاربرد نسبتا فراواني در مقايسه با مجموع آيات قرآني دارد. از بين 6236 آيه قرآن، در حدود 851 مورد (يعني 6/13%) آن، ماده ايمني و امنيت به كار رفته است كه اين نكته نشانگر اهميت موضوع امنيت از منظر قرآن كريم است. نكته قابل توجه اين است كه از جمع 851 مورد ماده امنيت به كار رفته در قرآن، بيشترين مقدار يعني 811 بار (يعني 2/95%) آن مستقيما به معناي ايمني روحي و معنوي (كلمه ايمان و مشتقات آن) است. اين موضوع حكايت از آن دارد كه قرآن كريم بالاترين توجه خود را معطوف به امنيت روحي و معنوي آدمي نموده است. (فراستخواه 1376: 381)
درتفسير نمونه ذيل آيه 82 سوره انعام (كساني كه ايمان آورده اند و ايمان خويش را به ستم (شرك) نيالودند، امنيت، مخصوص آن ها است و هم ايشان هدايت يافته گانند) اينگونه آمده:
جنگ ها، تجاوزها، مفاسد، جنايات و حتي امنيت و آرامش روحي تنها موقعي به دست مي آيد كه درجوامع انساني دو اصل حكومت كند. ايمان وعدالت اجتماعي. اگر پايه هاي ايمان به خدا متزلزل گردد واحساس مسئوليت در برابر پروردگار از ميان برود و عدالت اجتماعي جاي خود را به ظلم و ستم بسپارد، امنيت در چنان جامعه اي وجود نخواهد داشت. در بعضي از روايات نيز از امام صادق (ع) نقل شده كه«منظور از آيه ياد شده اين است كه آن هايي كه به دستور پيامبر اسلام (ص) در زمينه ولايت و رهبري امت اسلامي بعد از او ايمان بياورند و آن را با ولايت و رهبري ديگران مخلوط نكنند، امنيت از آثار آن ها است». (مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، 1376: 32)
بايد توجه داشت كه ولايت فقيه دنباله همان امامت و رهبري ائمه اطهار (ع) است. امام خميني (ره)«ولايت فقيه» را به لحاظ اداره جامعه و حق ولايت بر مردم داراي همان اختيارات رسول اكرم (ص) مي دانستند ايشان دركتاب ولايت فقيه خود مي فرمايند:«همين ولايتي كه براي رسول اكرم(ص) و امام(ع) در تشكيل حكومت و اجرا و تصدي اداره هست. براي فقيه هم هست.» (امام خميني ،1377:47)
حضرت امام خميني (ره) در «البيع» خود نيز در ذيل موضوع ويژگي هاي حاكم حكومت اسلامي و اختيارات آن يعني ولايت فقيه اين گونه مي نويسند:«... از آن گذشته، حفظ نظام از واجبات مؤكد است و اين واجب جز با وجود والي و حكومت به انجام نخواهد رسيد». (گروه مطالعاتي امنيت، 1387:169)
مقام معظم رهبري نيز دراين زمينه مي فرمايند:«رهبري درجامعه اسلامي گره گشاست. رهبري يعني آن نقطه اي كه دولت مشكل داشته باشد، مشكلات لاعلاج دولت به دست رهبري حل مي شود. هرجايي كه تبليغات دشمن كاري كند كه مردم را به دولت ها بخواهد بدبين كند، اين جا نقش رهبري است كه حقيقت را براي مردم روشن مي كند. توطئه را برملا مي كند. آن جايي كه مي خواهند مردم را مأيوس كنند، رهبري است كه به مردم اميد مي دهد. آن جايي كه توطئه سياسي بين المللي را مي خواهند براي ملت ايران به وجود بياورند، رهبري است كه قدم جلو مي گذارد و تماميت انقلاب را در مقابل توطئه قرار مي دهد و دشمن را وادار به عقب نشيني مي كند. آن جا كه مي خواهند بين جناح هاي گوناگون مردم اختلاف ايجاد كنند، رهبري است كه مي آيد دست ها را در دست همديگر مي گذارد. مايه الفت مي شود. مانع تفرقه مي شود. آن جا كه مي خواهند مردم را از پاي صندوق ها مأيوس كنند، رهبري است كه به مردم دلگرمي مي دهد، مي گويد وظيفه است، مردم اعتماد مي كنند، وارد مي شوند، حماسه عظيمي مي آفرينند». (مقام معظم رهبري. 5 آذر 1376)

3- اتحاد (وحدت) ملي

به استناد تاريخ انقلاب اسلامي، پايدارترين نوع امنيت ملي آن است كه سازگاري هنجاري افراد و احساس همدلي و يكرنگي هر چه بيشتر آنان نسبت به يكديگر استوار شده باشد. بديهي است اتخاذ راهكارهايي كه به تقويت و گسترش روزافزون اين احساس كمك رساند. به طور قطع به همان ميزان، ضريب امنيتي جامعه را نيز افزايش مي دهد. (عطارزاده، 1385:31)
در قرآن كريم و سخنان ائمه اطهار (ع) نيز بر اين مؤلفه مؤثر بر امنيت ملي بسيار تأكيد شده است. در آيه 105 سوره آل عمران، خداوند مسلمانان را از تفرقه و پراكندگي بر حذر مي دارد: «و شما مسلمانان مانند مللي نباشيد كه راه تفرقه و اختلاف پيمودند، پس از آن كه آيات و ادله روشن از جانب خدا براي هدايت آن ها آمد و چنين گروهي گرفتار عذاب سخت خواهند بود». همچنين امام علي (ع) در خطبه ها و نامه هاي خود، بارها يارانش را به وحدت و دوري از تفرقه خوانده و خطر تفرقه را گوشزد كرده است تا آن ها را از ناامني برهاند. ايشان در خطبه 192 (خطبه قاصعه) نهج البلاغه مي فرمايند: «پس آن گاه كه درزندگي گذشتگان مطالعه و انديشه مي كنيد، عهده دار چيزي باشيد كه عامل عزت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافيت زندگي آنان را فراهم كرد و نعمت هاي فراوان را در اختيارشان گذاشت و كرامت و شخصيت به آنان بخشيد كه از تفرقه و جدايي اجتناب كردند و بر وحدت و همدلي همت گماشتند و يكديگر را به وحدت وا داشته، به آن سفارش كردند و از كارهايي كه پشت آن ها را شكست و قدرت آن ها را درهم كوبيد، چون كينه توزي با يكديگر، پركردن دل ها از بخل و حسد به يكديگر، پشت كردن و از هم بريدن و دست از ياري هم كشيدن، بپرهيزيد... پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آن گاه كه وحدت اجتماعي داشتند. خواسته هاي آنان يكي، قلب هاي آنان يكسان و دست هاي آنان مددكار يكديگر، شمشيرها ياري كننده، نگاه ها به يك سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود. آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشواي همه دنيا نشدند؟ پس به پايان كار آن ها نيز بنگريد! در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگي روي آوردند و مهرباني و دوستي آنان از بين رفت و سخن ها و دل هايشان گوناگون شد و از هم جدا شدند و به حزب ها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت را از تنشان بيرون آورد و نعمت هاي فراوان شيرين را از آن ها گرفت». (نهج البلاغه، خطبه 192، ص 281)
همان طور كه ملاحظه مي شود، وحدت، ملاك اصلي كسب موفقيت ها است، به عبارتي ديگر كسب توفيق در جنبه هاي مختلف فعاليت هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و... تنها با امنيتي كه در سايه وحدت و انسجام به وجود مي آيد، قابل دستيابي است. اما نكته اي كه بايد به آن توجه داشت (مخصوصاً با توجه به اتفاقات بعد از دوره دهم رياست جمهوري)، توجه به سليقه هاي مختلف و ايجاد هماهنگي بين آن ها است. امام خميني (ره) در اين زمينه مي فرمايند: «اگر در يك ملتي اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسي اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصي است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأي، مباحثه، جار و جنجال اين ها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته، بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالي كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم». (صحيفه نور، ج 21: 47) ايشان در جايي ديگر مي فرمايند: «همه دست به دست هم بدهند، اختلاف حزبي و مسلكي را كنار بگذارند. اختلافات قديمي و جديد را كنار بگذارند، اختلافاتي كه مربوط به احزاب است كنار بگذارند و همه با هم - با صداي واحد، با يد واحد- قيام كنند؛ قيام به امر مهمي كه نجات دادن كشور است.» (همان، ج 5: 484)

4- توسعه يافتگي

كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه با يك تهديد مشترك روبرو هستند و آن توسعه نيافتگي و وابستگي است. اين كشورها در درجه اول بايد براي يك توسعه پايدار برنامه ريزي كنند. توسعه نيافتگي خود منبع بسياري از تهديدهاي ديگر همچون بي ثباتي سياسي، دشواري هاي اجتماعي، درگيري قومي و مذهبي و... است. توسعه اقتصادي و سياسي خود به خود بسياري از مسائل را حل مي كند و سرچشمه اصلي انسجام ملي است. (روشندل، 1387: 162)

5- برخورداري از راهبرد مناسب در حوزه امنيت نرم

نخستين نكته اي كه در مورد مقابله با تهديدهاي امنيتي بايد ذكر كرد، اين است كه هر كشور بايد با توجه به وضع مشخص خود راهبرد معيني داشته باشد. هر كشوري پيش از هرچيز بايد براي حفظ امنيت خود و مقابله با تهديدها طرح جامع و همه جانبه اي تنظيم كند كه در آن تمام جوانب مسائل امنيتي و تهديدهاي داخلي و خارجي و موجود و محتمل در نظر گرفته شده باشد. (همان، 82) برخورداري از راهبرد امنيت نرم، با توجه نو و جديد بودن برخي از مؤلفه ها و شاخص هاي آن بسيار با اهميت است. بديهي است شاخص هاي پيش گفته بدون مطالعه هاي دقيق و بروز رساني شده امكان پذير نيست. بنابراين براي تدوين راهبرد امنيت نرم برخورداري از مركز تحقيقاتي و مطالعاتي در اين زمينه بسيار كليدي است.

-------------------
منابع:
1- جمعي از نويسندگان (1387)، «بصيرت پاسداري»، تهران: اداره سياسي نمايندگي ولي فقيه در سپاه.
2- روشندل جليل (1387)، «امنيت ملي و نظام بين المللي»، چاپ پنجم، تهران انتشارات سمت.
3- سخنراني مقام معظم رهبري در سالگرد تشكيل بسيج، 5 آذرماه .1376
4- عطارزاده، مجتبي (1385)، «بسيج ترجمان آرمانهاي دفاعي امام خميني(ره) در پاسداشت امنيت ملي»، مجموعه مقالات علمي كنگره سرداران، اميران، فرماندهان و 8000 شهيد استان همدان، همدان: انتشارات دانشگاه بوعلي سينا.
5- فراستخواه مقصود (1376)، «دين و امنيت»، مندرج در كتاب مقالات ارائه شده در همايش توسعه و امنيت عمومي، صص 421-369، تهران: انتشارات وزارت كشور (معاونت امنيتي و انتظامي- اداره كل امنيتي).
6- قرآن كريم، سوره هاي آل عمران و انعام.
7- گروه مطالعات امنيت (1387)، «نظريه امنيت در جمهوري اسلامي ايران»، تهران: انتشارات دانشگاه عالي دفاع ملي.
8- گلشن پژوه، محمود رضا (1387)، «جمهوري اسلامي و قدرت نرم»، تهران: معاونت پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي.
9- مكارم شيرازي محمدناصر و جمعي از نويسندگان (1376)، «تفسير نمونه»، جلد پنجم، تهران: انتشارات دارالكتب الاسلاميه.
10- موسوي خميني، سيدروح الله (1386)، «صحيفه نور»، جلد 5 و 21، تهران: مؤسسه نشر و تنظيم آثار امام(ره).
11- موسوي خميني، روح الله (1377)، «ولايت فقيه»، چاپ هشتم، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره).
12- نهج البلاغه حضرت امير المؤمنين(ع) (1385)، ترجمه حجت الاسلام والمسلمين محمد دشتي، قم: انتشارات الطيار.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد