PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بررسی تطبیقی نمایشنامه ”دوشیزه جولی” استریندبرگ و ”هدا گابلر” ایبسن



LaDy Ds DeMoNa
1st May 2010, 10:37 PM
بررسی تطبیقی نمایشنامه ”دوشیزه جولی” استریندبرگ و ”هدا گابلر” ایبسن

عاقبت تراژیک دو زن از نگاه دو مرد

http://theater.ir/data/uploads/news/img/tb/29336_Y_ibsen-stin01May10030114pm.jpg (http://theater.ir/data/uploads/news/img/29336_Y_ibsen-stin01May10030114pm.jpg)
عین.علوی: یکی از مهمترین اصول در نگارش نمایشنامه، شناسایی درست و صحیح از احساس، رفتار و صفات شخصیت‌ها و پرورش همین صفات و احساسات، با پیشرفت روند نمایش، در موقعیت‌های مختلف داستان و موضوع نمایشنامه است.

به همین نحو هنگام کارگردانی یک اثر نمایشی، شناسایی احساسات و خلق و خوی کلیدی یک کاراکتر، در تجزیه تحلیل کل اثر نمایشی سهم بسزایی دارد. آن چنانکه اشتباه در شناسایی این گروه خصلت‌های یک شخصیت، می‌تواند کل یک اثر را به کژراهه کشاند.
در آثار ایبسن و استریندبرگ به عنوان دو نمایشنامه‌نویس مطرح دهه‌های پایانی سده 19، از جهت پرداخت نمایشی و همچنین بوم فرهنگی، شباهت‌های بیشماری را می‌توان یافت. هرچند، استریندبرگ به مراتب زودتر از ایبسن به شهرتی جهانی دست یافت، اما گذر روزگار توانایی بلامنازع ایبسن را آشکار کرد و چه بسا در مواردی بر استریندبرگ ارجح دانسته شد. استریندبرگ به وضوح به ایبسن حسادت می‌ورزید و به او به دیده تحقیر می‌نگریست . تا جایی که استریندبرگ در جواب "خانه عروسک" ایبسن -که به شدت از آن تنفر داشت - نمایشنامه "زن هربنگت" را می‌نویسد که برعکس خانه عروسک پایانی خوش دارد . خلاصه‌ای که ذکر شد، قابلیت بررسی تطبیقی آثار این دو نویسنده را آشکار می‌کند.
نمایشنامه‌های "دوشیزه جولی" و "هدا گابلر" در دوره زمان‌های نزدیکی تدوین شده‌اند (اولی در 1888 و دیگری در 1890) . توجه به روند پیشرفت این دو نمایش شباهت‌های بسیاری را آشکار می‌کند. جالب توجه آن جاست که اتفاقات واقعی برای نویسندگان دو اثر، تاثیر بسزایی در شکل‌گیری این دو نمایش داشته‌اند. در "دوشیزه جولی" استریندبرگ، گویی دوره‌ای از زندگی نوجوانی خودش و روابط خدمتکارانی که به عینه دیده را به تصویر می‌کشد ، و ایبسن از تلفیق چند اتفاق واقعی (سوزاندن تصنیف یک آهنگساز توسط همسرش در نروژ، فرستادن عکس ایبسن به خودش توسط یکی از طرفدارانش به جهت میگساری بسیار، آزمون سخت یک معتاد به الکل توسط زن مورد علاقه‌اش) "هدا گابلر" را خلق کرده است. هر چند منبع الهام در آثار هر نویسنده‌ای، می‌تواند اتفاقات واقعی باشد، ولی این نکته در نگاه پدیدارشناسانه به دو اثر می‌تواند حائز اهمیت باشد.
"دوشیزه جولی" که موفق ترین تجربه ناتورالیستی استریندبرگ است به رابطه یک دوشیزه با خدمتکارش می‌پردازد. کل روند نمایش در طول یک شب اتفاق می‌افتد. این مدت زمان کوتاه ، باعث می‌شود که پرداخت شخصیت "دوشیزه جولی" به اندازه "هدا گابلر" مبسوط نباشد. جنون شرط اصلی این نمایش است. رفتار جنون آمیز دوشیزه جولی از ابتدای نمایش به هر ترفندی به ببینده منتقل می‌شود، جایی که خدمتکار او بیان می‌کند که (دوشیزه جولی) با شکارچیان در برابر انظار عموم ظاهر شده و این کار را کاملا نشانه جنون او می‌داند.
جین : خانم جولی باز امشب به سرش زده ؛ پاک دیوانه شده
تناقض‌گویی بیش از حد دوشیزه جولی از موارد مشهود نمایش است. به وضوح از زبان خود او می‌شنویم که از مردان متنفر است، ولی اشتیاق او به رابطه و همین طور پیش راندن خدمتکارش به این کار، نشان دیگری از احساسات سرکش و متناقض نمای اوست. بیان احساسات به این طریق، قدرت استریندبرگ را در خلق ناتورالیستی اثر مشهود می‌کند. هر چه به پایان نمایش نزدیک‌تر می‌شویم، تغییر در احساسات سریع‌تر و تناقضات در فواصل زمانی کوتاهتری بیان می‌شود، آن چنان که آرمان چند لحظه پیش خود را با گذشت اندک زمانی، چنین به تصویر می‌کشاند:
جولی: «دلم میخواد از کاسه سرت آب بخورم، پایم را تو سینه شکافته‌ات بشویم، جگرت را به سیخ بکشم و بخورم. خیال کردی من ضعیفم، آره؟ ... تو سگ، هنوز قلاده مرا به گردن داری؛ تو نوکر، هنوز نشان خانوادگی مرا روی دگمه‌های کتت داری، آن وقت من باید تو را با آشپز خودم قسمت کنم؟ من بشوم هووی کلفت خودم؟»
توهین و جنون به عینه در این دیالوگ آشکار است. کسی که تا چند دقیقه پیش فرار با جین و برپایی هتل در یک شهر دیگر را به عنوان آرزویی شیرین بیان می‌کرد حال در برابر آن ، این چنین واکنش نشان می‌دهد. حسادت بن‌مایه دیگر این شخصیت است. فردی با توانایی گسترده‌تر به شرایط خدمتکار خویش حسادت می‌کند. چرخش میان سه حس عشق و حسادت و تنفر پیشبرد شخصیت جولی را برعهده دارند.
در "هدا گابلر" نیز جنون بن مایه اصلی رفتار هداست. در ابتدای نمایش هدا در موقعیت یک تازه عروس نشان داده می‌شود ولی به تدریج به تنفر از زندگی و مرگ او پایان می‌یابد. کاراکتر هدا ، یکی از دراماتیک‌ترین نقش‌های موجود در تئاتر است؛ آنچنانکه منتقدان لقب هملت مونث را بر او گذاشته‌اند.
در ابتدای نمایش رفتار زننده او را با عمه شوهرش مشاهده می‌کنیم، که کلاه تازه خریدۀ او را، به خدمتکارشان نسبت می‌دهد. روحیه سرکش او با این کار، حتی اگر این عمل او را ناآگاهانه فرض کنیم، مشهود است. با پیشرفت داستان نمایش، ناراضی بودن او از شرایط زندگی و فقدان عشق و علاقه به شرایط جاری، در اعمال هدا نمود بیشتری پیدا می‌کند و همین سبب حسادت او به الوستد است. شخصیت الوستد شبیه شخصیت کریستین در نمایش دوشیزه جولیست. کسی که طریقه راضی بودن یا به عبارتی راضی شدن از زندگی را بلد است و همین دو شخصیت در دو نمایش، توانایی شکل‌گیری حسادت و به تبع آن شکل‌گیری تنفر را در قهرمانان نمایش بر عهده دارند.
سیر گردش از عشق به حسادت و از حسادت به تنفر در دو نمایش با ضرب آهنگ‌های مختلف دیده می‌شود. هرچند تک صحنه‌ای بودن نمایش و مدت زمان نمایش "دوشیزه جولی" – که به اندازه یک نیمه شب است – باعث شده این احساس به مشهودی هدا گابلر نباشد و ما در طول نمایش "دوشیزه جولی" استریندبرگ، احساس عشق و تنفر را ممزوج در یکدیگر می‌بینیم.
با تمام این تفاصیل ، یکی از مهمترین تفاوت‌هایی که در پرداخت به شخصیت‌ها در این دو نمایش می‌توان یافت، از تفاوت نوع نگاه نویسندگان آثار به زن ناشی می‌شود. ایبسن در اکثر آثارش زنانی را تصویر می‌کند که در زمانه خودشان کاملا ساختارشکن هستند. از همین جهت او برای نظریه‌پردازان فمینیست بعد از خود به شدت چهره محبوبی است و اشخاص آثار او مانند خانه عروسک، هدا گابلر، رسمرس هلم و بانوی دریایی رفتاری متمایز و عجیب دارند. ایبسن نام نمایشنامه‌اش را "هدا گابلر" گذاشته که نام پیش از ازدواج اوست، در حالی که پس از ازدواج طبیعتاً بایستی نام هدا تسمان را داشته باشد و هم این دقت نظر در انتخاب نام نمایش نشان دهنده شخصیت مستقل هدا گابلر است. نگاه ایبسن به زن در تمام آثارش، خواسته یا ناخواسته نگاهی فمینیستی است. اما در نقطه مقابل استریندبرگ، در مورد زن، کاملا شخصیتی متضاد با ایبسن را دارد. او حتی در زندگی روزمره‌اش تمام بدبیاری‌هایش را از چشم انجمن فمینیست‌ها می‌بیند و در تمام ازدواج‌هایش، اشتباهات را یکسره از زنان می‌داند. این امر در نمایشنامه‌های او نیز مشهود است؛ به گونه‌ای که حتی جمله معروف چنین گفت زرتشت را در نمایشنامه عرفانی و بی نظیر"به سوی دمشق" او می‌بینیم :
پزشک : [به سوی زنان میروی] تازیانه را فراموش نکن. تازیانه را فراموش نکن.
هرچند این بدگمانی، در دوشیزه جولی اندکی متعادل‌تر شده است، ولی به صورت ناخودآگاه در این اثر وجود دارد. برای درک بهتر رفتار قهرمانان این دو نمایش، بایستی این نکته را در نظر داشته باشیم، تا بتوانیم پایان خونین این دو قهرمان را، از دو زاویه روبروی هم درک کنیم و هر دو پایان را، از یک نوع، و آن هم حاصل جنونی آنی ندانیم. دو شخصیت در یک موقعیت قرار می‌گیرند: شخصی(در نمایشنامه "هدا گابلر" شخص قاضی و در دوشیزه جولی شخص جین) با دانستن موضوعی از ایشان می‌تواند کل زندگی قهرمان‌های ما را در اختیار بگیرند. پایان دو نمایش به نتیجه‌ای خونین منتهی می‌شود: مرگ قهرمان؛ اما با تفاصیلی که پیش از این ذکر شد بایستی در نظر داشته باشیم که جولی و هدا، پایانی از حیث رفتار یکسان، ولی از حیث احساس و علیت متفاوت دارند، که خود این نکته در هر دو نمایش نمود دارد. حتی اگر جنون آنی را دلیل این رفتار خونین بدانیم، که بدون جنون پایان هر دو نمایش شگفت انگیز می‌نماید – آن چنانکه اکثر کسانی که در زمان ایبسن اجرای نمایش را دیده بودند پایان آن را غیرواقعی می‌دانستند - اما این جنون از دو نوع نگاه متفاوت به زن منتج شده است. از همین روست که جنون نهایی هدا، اصل و نهادی دیونوسیوسی دارد و حال آنکه جنون جولی جنونی ناشی از ضعف و ناچاری است.
مراجع :
• Characters and summary of plot - Hedda Gabler ibsen.net :
• نمایشنامه پدر ، ترجمه اصغر رستگار
• نمایشنامه دوشیزه جولی ، ترجمه اصغر رستگار
• نمایشنامه هدا گابلر ، ترجمه اصغر رستگار
• The Effects of Emoticons in Hedda Gabler and Miss Julie , Imran Shah
• Did Hedda Gabler and Miss Julie Have to Die? , Rey Kemp
1- مقدمه نمایشنامه پدر ، ترجمه اصغر رستگار
2- مقدمه نمایشنامه پدر ، ترجمه اصغر رستگار
3- دوشیزه جولی ترجمه اصغر رستگار
4- هنر نمایشنامه نویسی - برنارد گربانیه
5- دوشیزه جولی ترجمه اصغر رستگار
6- Billington, Michael (17 March 2005). "Hedda Gabler, Almeida, London". The Guardian. http://arts.guardian.co.uk/critic/review/0,1169,1439784,00.html. Retrieved 2008-10-05.
7- مقدمه نمایشنامه پدر – ترجمه اصغر رستگار

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد